امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) فرمودند: حکمت و زیرکی برای هرکس آشکار گردد عبرت را می‌شناسد و هرکس عبرت را بشناسد چنانست که در میان پیشینیان زندگانی کرده باشد. قصارالحکم، 31-5، به نقل از آثارالصادقین، آیت‌الله احسان‌بخش. *** تاریخ باید سرمشق ما باشد. امام خمینی(قدس سره)، صحیفه امام، ج 7، ص 67.

اسناد بدون شرح

اعلامیه افشاگرانه علیه منصور روحانی و شرکای او در زمان تصدی وزارت آب و برق


تاریخ انتشار: 21 فروردين 1401


از: سازمان اطلاعات و امنیت کرمانشاهان                                  تاریخ: 12 / 9 / 2536[1356]

به: مدیریت کل اداره سوم 342                                                          شماره: 16183 /  ﻫ

 

درباره: آقای روحانی وزیر اسبق وزارت نیرو

    بدین وسیله دو برگ عین نامه پلی‌کپی شده در مورد نامبرده بالا به امضا احمد انواری که وسیله پست به نشانی رئیس شرکت ملی نفت کرمانشاهان ارسال گردیده جهت استحضار به پیوست ایفاد می‌گردد% ق

رئیس سازمان اطلاعات و امنیت کرمانشاهان. افشائی

 

چون از اعلامیه قبلاً در پرونده روحانی بایگانی بود لذا پیوست این نامه معدوم گردید.

روی 86486 بایگانی شود.

 

*****

 

فاجعه برق تهران از تصدی آقای مهندس روحانی و همکاران پی‌ریزی شده بود

برای تنبیه خطاکاران آقای روحانی و همه همکاران او باید محاکمه شوند

    گزارش دقیق و ظریف کمیسیون شاهنشاهی در مورد فاجعه برق و سرافکندگی‌های حاصل از آن برای ملت ایران در نگارنده و همکارانم بیش از دیگر مردم حسن اثر داشت چه از بدو تأسیس وزارت آب و برق با صراحت و قاطعیت تمامی مسائل را پیش‌بینی کرده و به اختیار مقامات مملکتی گذاشته بودیم و به علت افشا شدن قسمتی از وقایع که منتهی به این فاجعه گردید حقاً می‌توانستیم جنبه‌های احتیاط‌آمیز گزارش را که مؤدبانه به عنوان (اختلاف) میان عوامل ذیربط عنوان شده بود نادیده بگیریم ولی اظهارات آقای مصباح جالینوس که جسورانه از اعمال دوره تصدی خود دفاع کرده بودند ما را به یاد جسارت‌های دوران تاخت و تاز آقای مهندس روحانی انداخت با توجه به ارائه طریق‌های شخصی ایشان در سمینار زمین نمی‌شود از آن گذشت و ضروری به نظر رسید که درباره آقایان توضیحاتی داده شود و مردم از کم و کیف کارشان آگاه گردند تا اگر دستگاه‌ها به مصلحتی درباره آنان سکوت کرده‌اند اقلاً امر بر خودشان مشتبه نشود و در مقال فعلی به توضیح کار آقای جالینوس و برق تهران اکتفا می‌شود و عندالاقتضاء درباره توانیر ـ کشت و صنعت و دیگر فعالیت‌های این گروه در وزارت نیرو و کشاورزی به موقع صحبت خواهیم کرد.

 آقای مهندس روحانی و همکاران در سال 1343 کار خود را در وزارت آب و برق با مطالعه و تمهید مقدمه آغاز کردند و با ارائه شعارهای ظاهراً انقلابی و توجه به سرعتی که به زعم ایشان برای جنبش‌های عمرانی!! لازم بود دست به تصفیه سازمان‌های آب و برق کشور زدند و خود در مرکز قدرت قرار گرفتند تا زمانی که خود ایشان در وزارت آب و برق بودند وضع و موقع هریک از همکاران مشخص بود و کسی یاری تجاوز به هم و حقوق دیگر همکاران نداشت ولی با ترمیم کابینه و آمدن آقای دکتر وحیدی به این وزارت تعادل قوا به هم خورد و حضرات سر تقسیم با هم جنگیدند و این اختلاف در منافع بود که عنوان اختلاف میان مدیر عامل توانیر و معاون فنی وزارت بر آن گذاشته شده است چه قبل از انتصاب آقای وحیدی سازمان به صورت دلخواه تصفیه تنظیم شده بود آنان که چون آقای وحیدی اهل اطاعت بودند در کار ماندند و بالا آمدند و آن کسانی که از کم و کیف کار آگاه بودند و به آسانی امضاء خود را زیر هر صورتجلسه مناقصه‌ای نمی‌گذاشتند هر یک به گونه‌ای از گردونه خارج شدند و جالب‌تر آن که همه کسانی‌که با این شیوه تهورآمیز در اتلاف اموال عمومی موافقت نداشتند به اتهام سنگین خیانت به وطن و ناپاکی و به وضع موهنی کنار گذاشته می‌شدند و تأسف‌انگیزتر آن که همه این اقدامات را به نام دستور مقامات عالیه اعمال می‌کردند و مهر امریه بر آن می‌زدند و کار این جسارت به جایی رسید که در نوشته‌های آقای روحانی لاف‌زن اعلام کرده بودند که این بنده به علت خیانت به وطن حق تنفس در هوای ایران را ندارم (مطلبی که حتی پادشاه مملکت هرگز در مورد هیچ کس به کار نبرده است) آقای روحانی برای موجه نشان دادن عملیات خود و ارعاب مخالفان این تاخت و تازها با جسارتی تمام خود را به مقام سلطنت نزدیک نشان می‌داد. گاهی اشاره‌ای به کشوی میز می‌کرد اوراقی را نشان می‌داد و مدعی بود شخص اعلیحضرت به او ارجاع فرموده‌اند و یا مطالبی در سطح مشاوره با اعلیحضرت در مسائل شخصی معظم‌له بر لاف‌های خود می‌افزود. این شیوه تدریجاً در میان همه همکاران شیوع یافت و در پی کنار گذاشتن شخصیت‌هائی دلسوز و صمیمی آب ایران (چون مهندس علیقلی بیانی و مهندس رحمت‌اله مقدم) در برق تهران نیز کمر قتل مهندس تیمور لکستانی و دیگر همکاران بسته شد و همه با تحمل اهانت و ناروائی‌ها کار خود را از دست دادند که از همه جالب‌تر طرز رفتار با آقای منصور سراج بود به این شرح:

در یکی از پرونده‌های مناقصه که حالا از آن دفاع می‌شود آقای سراج متوجه جعلی که برای تعویض برنده انجام شده بود می‌گردد و چون موضوع به آقای جالینوس مدیر عامل اعلام گردید عضو هیات مدیره را با پاسبان از محل خدمت خارج کردند و آقای مهندس مهدمینا عضو دیگر هیات را که در جعل و مناقصه‌پردازی شریک بود مشیر و مشار ساختند و به عضویت هیات مدیره شرکت توانیر منصوب گردانیدند که هنوز هم در زمان آقای توکل تازه وارد معاون فنی وزارت نیرو است و معاون دیگر ایشان هم آقای مهندس حجازی است که هنوز وضع ایشان درباره سازمان آب و فاضلاب و شایعات هنگفت سوءاستفاده روشن نیست و ما در جای دیگر به آن خواهیم پرداخت. آقایان جالینوس و روحانی واقعاً فراموش کرده‌اند که این بار طرف قضیه مردم یا احمد انواری نیستند که بشود با تهدید وزیر دادگستری و مداخله دادن مقامات انتظامی جلو اقدامشان را گرفت یا آنان را مرعوب کرد و بر کارشان مارک عملیات مخالف مصالح ملی زد. این آقایان واقعاً کار بی‌پروائی را به جائی رسانیدند که از تصور خارج است و در تاریخ اداری ایران سابقه ندارد به طور مثال در کار مناقصه خرید نیروگاه فرح آباد چون یک شریک خارجی حاضر به توافق نشد اسناد متعلق به آن شرکت را در دفتر آقای جالینوس معدوم کردند و هنگامی که فروشنده ایتالیائی اعلام کرد با همان مبلغ به جای دو واحد تولیدی قریب نود هزار کیلو واتی سه واحد تحویل می‌دهد نامه‌اش را پاره کردند و نامش را در لیست سیاه گذاشتند توربین‌های گازی را که برای کارخانه آلستوم تهران خریدند نیروئی در حدود نصف مقدار خریداری شده نداشت و گزارش آن وسیله آقای جالینوس به دور‌ انداخته شد.

آقایان روحانی و جالینوس با حرارت هر چه تمام‌تر ژنراتورهای خصوصی را لاک و مهر کردند و کنتورهای دو تعرفه را از مدار خارج نمودند و این دو خطای افحش چنانچه بازرسان نیز نوشته‌اند سهم فراوانی در نابسامانی برق ایجاد کرد. در اینجا بی‌مورد نیست به تخریب اجباری چاه‌های عمیق آب تهران که با زور روحانی انجام شد و مقدمه بحران آب تهران فراهم گردید اشاره‌ای بشود.

آقایان برای برق تهران بودجه محرمانه هنگفتی تخصیص دادند و همه را به مصرف کارهائی رساندند که انسان از بیان آن احساس حقارت می‌کند و بدتر از این است وضع بودجه محرمانه در وزارتخانه آب و برق و کشاورزی در زمان تصدی آقای روحانی.

آقای جالینوس که از قراردادهای خود دفاع می‌کند با وجود دریافت کمیسیون‌های کلان که موجد موجودی‌های نجومی ایشان و همکاران و وزیر متبوع در بانک‌های داخل و خارج شد به ارقام ریز هم التفات داشتند و از گرفتن دو حقوق، دو پاداش و دو خرج سفر صرف‌ نظر نمی‌کردند و در خریدهای کوچک همان می‌کردند که در مناقصه‌های بزرگ، و از این قبیل است خرید چندین تن سیم مسی از قرار کیلوئی 140 ریال و پاره کردن پیشنهاد کمتر از یکصد ریال و بدتر از آن است وضع ساختمان‌ها و معاملات امانی ایشان.

و نتیجه آن که حسب نوشته روزنامه‌ها اکنون سرگرمی وزیر متبوعشان هم بورس کلکسیون جواهرات گرانبها شده است.

شیوه تعویض اسناد مناقصه و چانه زدن برای کمیسیون بیشتر چنان متداول بود که یکبار آقای روحانی در یک مناقصه آنقدر در تغییر برنده جسارت به خرج داد که فروشنده آلمانی به فریاد آمد و ماجرا به صورت بسیار بدی در مطبوعات آلمان به زیان مملکت منعکس گردید. و از همه نفرت انگیزتر اینکه این آقای جالینوس در جشن تولد پادشاه مدعی نداشتن بودجه برای جشن شد و با کمک آقای مهندس روحانی از دولت اعتباری برای اینکار دریافت کرد ولی همه هزینه‌های جشن را به حساب شرکت برق منطقه‌ای گذاشت و وقتی علت آن را جویا شدیم، گفتند (منصور پول دولت را از من گرفت) در آن ایام آقای جالینوس به حدی مورد اعتماد بودند که حتی طرح انتقال نیروی سد سپیدرود به طهران را ایشان انجام می‌دادند و همه امور در مثلث منحوسه (منصور روحانی ـ محمد ظهیری ـ مصباح جالینوس ) و همکاران حل می‌شد و در دوران تصدی جالینوس و اخلافش فساد در برق تهران به جائی رسیده بود که همکارانش حتی پست منصوبه برق را معامله می‌کردند که یکبار منتهی به تشکیل پرونده در مقامات پلیس شد و خدا می‌داند اموال انبار شرکت برق چند بار به بازار برگشته و دوباره به خرج رفته است که اگر پای حسابرسی در کار باشد وضع مأموران معمولی خرید ایشان و روسای ادارات که اکنون در ردیف میلیونرهای به نام کشور قرار گرفته‌اند مورد رسیدگی قرار گیرد وضع کارکنان در این دوران به خوبی روشن خواهد شد.

آقای وحیدی که اکنون او را ضعیف می‌خوانند در این شرایط وزیر شده بود و چنان تحت تأثیر هیبت جا مانده وزیر سابق قرار داشت که منشی وزیر سابق را تا معاونت وزارتخانه ترفیع داد و جای خالی آقای مهندس ظهیری را که ضلع دوم مثلث قدرت را میان آقایان روحانی و جالینوس ایفا می‌نمود به شایستگی پر کرد زیرا ایشان صندوقچه‌ای بودند مملو از اسرار دوران وزارت آقای روحانی در زمینه‌های معاملاتی اخلاقی و میهنی وزیر سابق.

آقای وحیدی در سایه تجسم هیبت سلف قدرتمند خود که سر بر آستانه کهکشان می‌سائید به خود جرأت نداد که تا روز آخر دست به ترکیب وزارت آب و برق بزند و همه اعمال او در حول و حوش جابجا کردن مهره‌ها دور می‌زد و حالا هم حقاً باید جواب ناتوانی خود را بدهد ولی تعقیب وحیدی تنها کافی نیست و اگر قصد اصلاح در کار باشد باید به کار همه همکاران مهندس روحانی که بنیانگدار این فاجعه بوده‌اند رسیدگی شود تصور می‌کند اعمال ایشان در وزارت کشاورزی نیز نمونه کارشان در امر آب و برق باشد طرز رفتار اخلاقی گروهی از تدارکات اطاق کار آقای وزیر منزل معاون و مدیر عامل به حدی چندش‌آور و موهن است که ناگزیر باید از آن گذشت و از مجالس مهوع درویشی آنان در خانه‌های سازمان آب ذکری به میان نیاورد ولی توجه به این نکته لازم است که مهندس محمودیان رئیس راه آهن ایران اولین نفر که تحت تعقیب کمیسیون شاهنشاهی قرار گرفت از همکاران همین گروه بود و مهندس شکیب رئیس آب منطقه اصفهان هم که دستور تعقیبش صادر شد، اضافه برهمکار، برادر زن آقای مهندس روحانی است که وقتی مهندس فزونی با شرف سد شاه عباس را ساخت اخ الزوجه را که در سد لتیان فساد را به حد اعلاء رسانده بود به جای او گذاشتند و سخنرانی افتتاحیه را به دستش دادند.

من در این مجمل اشاراتی به طرز این گروه ضد ملی و ایران برباد ده کردم و اگر بحث درباره آنان از شمار مسائلی ملی و میهنی خارج شده باشد در دیگر زمینه‌ها نیز مردم کشور را آگاه خواهم ساخت.

تهران بیست و سوم آبان احمد انواری

چون هیچیک از روزنامه‌ها حاضر به انتشار این مقاله نشدند شخصاً به تکثیر آن اقدام نمود.

 

 

 

 



منبع: رجال عصر پهلوی به روایت اسناد ساواک، منصور روحانی، صفحه 335 تا 340، مرکز بررسی اسناد تاریخی، چاپ اول، سال 1396.
 

تعداد مشاهده: 5201

تقویم تاریخ

کانال‌های اطلاع‌رسانی در پیام‌رسان‌ها

       
@historydocuments
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.