امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) فرمودند: حکمت و زیرکی برای هرکس آشکار گردد عبرت را می‌شناسد و هرکس عبرت را بشناسد چنانست که در میان پیشینیان زندگانی کرده باشد. قصارالحکم، 31-5، به نقل از آثارالصادقین، آیت‌الله احسان‌بخش. *** تاریخ باید سرمشق ما باشد. امام خمینی(قدس سره)، صحیفه امام، ج 7، ص 67.

شرحی بر اسناد

گزارش حمله به مسجد جامع کرمان و نظر انقلابیون و رئیس ساواک کرمان


تاریخ انتشار: 23 مهر 1402


در روز دوشنبه 24 / 7 / 57 عده‌اى از چماق بدستان با حمایت مأمورین شاه، به جمع مردم عزادار کرمان که در مسجد جامع شهر براى بزرگداشت چهلم شهداى هفدهم شهریور تهران گرد آمده بودند، حمله کردند. آنان پس از آتش‌زدن اتومبیل‌ها، موتورها و دوچرخه‌هاى مردم در خارج مسجد، از در و بام با سنگ و چوب و سلاح گرم وارد مسجد گردیده و با پخش گاز اشک‌آور داخل شبستان و ایجاد رعب و وحشت و خفقان ناشی از تجمع گاز اشک‌آور، به مردم بى‌دفاع حمله نموده و با استفاده از کلیه وسایل، همگان را مورد ضرب و جرح شدید قرار داده و حتى به کودکان خردسال و شیرخوار ترحم نکرده، درها و شیشه‌ها را شکسته و مسجد را به آتش کشیدند. با به آتش کشیدن مسجد، قرآن‌ها نیز در آتش سوخت و نسبت به ساحت مقدس قرآن کریم بى‌احترامى شد. در این واقعه جمعی مجروح و شهید شدند. چماق بدستان از افراد بدبخت و شرورى بودند که به نام کولی‌ها معروف بودند و در کنار شهر در حلبى‌آباد‌هاى بسیار کثیف زندگى مى‌کردند. گفته مى‌شود که رژیم با دادن پول مختصرى آن‌ها را وادار به این کار کرده بود.

روزنامه کیهان درباره این حادثه چنین نوشت: «به دنبال تعطیل همگانى و اجتماع مردم در مسجد کرمان حدود 200 نفر از ساکنین زاغه‌نشین که در کرمان به کولى‌ها معروف هستند با در دست داشتن چوب و میله‌آهنى و دادن شعار به نفع دولت در ساعت 5 / 11 صبح در حالى که حجت‌الاسلام صمدانى واعظ در مسجد جامع بالاى منبر بود این عده به مسجد رسیدند. ابتدا دوچرخه‌ها و موتورهاى مردم را روى هم انباشته، آتش زدند و با رفتن به پشت‌بام مسجد و کندن آجرهاى  پشت‌بام مسجد، جمعیت داخل مسجد را که ده‌ها هزار نفر بودند مورد حمله قرار دادند. در میان جمعیت حضرت آیت‌الله‌ صالحى و آیت‌الله‌ رخشاد نجفى در مسجد بودند که در مراحل اولیه پخش گاز اشک‌آور بى‌هوش شدند. عده‌اى از مهاجمان به مردم با چوب و چماق حمله‌ور شدند و آنها را به شدت مجروح کردند. مقامات مسئول کرمان اعلام داشتند فقط یک نفر کشته شده است. اما شاهدان عینى تعداد تلفات را بیش از این ذکر کردند.» (روزنامه کیهان، ش 14400، ص 7)

در کنار این گزارش در اعلامیه هیئت علمى دانشسراى عالى فنى کرمان چنین نوشتند: «در ساعت 30 / 11 روز دوشنبه 24 مهر 57 بیش از ده هزار زن و مرد و کودک خردسال براى همدردى با بازماندگان شهداى 17 شهریور تهران در مسجد جامع گرد آمده بودند؛ بدون آنکه بى‌نظمى و حتى شعارى در کار باشد. در این موقع ناگهان عده‌اى افراد زاغه‌نشین که قبلاً با مقدار ناچیزى پول و وعده و وعید ـ افرادى که هم‌اکنون کاملاً شناخته شده‌اندـ تحریک شده و با همراه داشتن کیسه‌هاى سنگ و به دست داشتن چوب و پشتیبانى کامل نیروهاى انتظامى فاجعه شیراز را با روش تازه‌اى تکرار کردند. این عده پس از آتش زدن وسائط نقلیه‌اى که در خارج از مسجد بود، به داخل مسجد آمدند و در حالى که مردم به داخل شبستان پناه برده بودند، در، پنجره و تمام وسایل مسجد از قبیل زیلوها، بلندگوها و حتى کتاب‌هاى مذهبى را به آتش کشیدند. سپس کپسول‌هاى گاز  اشک‌آور را به داخل شبستان پرتاب کردند و آنگاه مأموران به داخل شبستان آمدند و مردم را تهدید به ماندن کردند. تراکم گاز در شبستان مسجد سبب مى‌شود که مردم براى نجات جان خود به طرف در خروجى هجوم ببرند. در این هنگام عده زیادى هدف سنگ، چوب و گلوله قرار مى‌گیرند.» (مجله خواندنیها، 6 آبان 57، ش 7، ص 5)

همچنین در گزارش هیأت اعزامى مشترک جمعیت ایرانى دفاع از آزادى و حقوق بشر و جمعیت حقوقدانان ایران راجع به این حادثه آمده است: «... کولى‌ها و اشرار و مأمورین در بام مسجد ظاهر شدند و با پراندن سنگ و آجر و تیراندازى به سوى مردم عده‌اى را مجروح کردند و مردم ناچار به داخل شبستان‌ها هجوم بردند و درهاى شبستان‌ها را بستند. سپس حمله و هجوم اشرار به داخل مسجد شروع شد، در حالى که با شکستن شیشه‌هاى کلاه فرنگى‌ها از آنجا کپسول گاز اشک‌آور.... به داخل شبستان‌ها پرتاب مى‌کردند.... مهاجمین با چوب و چماق‌هاى مخصوص که در سر گرز مانند آنها میخ‌هایى تعیبه شده بود به مردم حمله‌ور شدند و به شدت آنان را مضروب کردند و سر میخ چماق را به یقه پیراهن زن‌ها بند مى‌کردند و به پایین مى‌کشیدند... سپس عده‌اى از مهاجمین به داخل شبستان‌ها هجوم بردند و قالى‌ها را آتش زدند و با بى‌رحمى مردم را با باتوم زدند...» (صفحاتى از تاریخ معاصر ایران، نهضت آزادى ایران، ج 9، قسمت دوم، ص 181 و 182)

ساواک در گزارش‌هاى تکمیلى خود نوشت که «جمعاً 48 نفر مجروح و یک نفر نیز کشته شده که هویت وى تاکنون مشخص نشده است.» شهید آن روز کرمان محمد باقدرت نام داشت.

تظاهرات به نفع حکومت شاه در رفسنجان که همزمان با کرمان روى داد نشان مى‌دهد که دستگاه امنیتى کرمان به ریاست محمدعلی آرشام این تظاهرات و حمله به مسجد جامع کرمان را از پیش تدارک دیده بود. تظاهرات مشابهى نیز روز بیست و پنجم مهر به نفع شاه در رفسنجان برپا شد که ظاهراً گسترده‌تر از 24 / 7 / 57 بود.

بعد از واقعه کرمان، ساواک طی بولتنی ویژه،‌‌ِ بدون شماره و بدون تاریخ با طبقه‌بندی سری و با عنوان: «درباره: گزارش رئیس سازمان اطلاعات و امنیت کرمان درباره حوادث روز 24 / 7 / 57» منتشر نمود و نظرات آرشام رئیس ساواک کرمان را در آن بازگو کرد. آرشام در این گزارش یک سویه حمله به مسجد جامع و وقایع و واقعیت را به نفع رژیم و اقدام ساواک تحریف نموده و با مظلوم نمایی جنایات خود و دستگاه را میهن‌پرستانه نامیده است!

*****

حوادث و وقایع شهرهاى استان کرمان

1ـ از ساعت 0800 روز 24 / 7 / 57 (2537 شاهنشاهى)، عده‌اى حدود 5000 نفر از طبقات مختلف مردم شهر کرمان در مسجد جامع کرمان اجتماع و دو نفر از قشریون مذهبى سخنرانى تحریک‌آمیزى ایراد و سپس جمعیت به نفع خمینى شعار داده‌اند. متقابلاً عده‌اى حدود 1000 نفر از افراد میهن‌پرست با در دست داشتن تمثال‌هاى شاهنشاه آریامهر، با دادن شعارهاى جاوید شاه در برابر مسجد مذکور اجتماع و در این هنگام بین گروههاى موافق و مخالف درگیرى ایجاد و 25 نفر از مخالفین مجروح که عناصر اخلالگر پراکنده شده‌اند. این حادثه تلفات جانى نداشته است. چون احتمال داده شد که درگیرى عناصر اخلالگر و میهن‌پرستان توسعه پیدا کند لذا وضعیت قرمز در شهر کرمان اعلام که مورد تأیید واقع نشده و نیروهاى نظامى مراکز حساس شهر را تحت کنترل قرار داده‌اند و در ساعت 1600 آرامش نسبى برقرار گردید. لیکن شهربانى کماکان خواستار تبدیل وضعیت زرد به قرمز می‌باشد.

2ـ صبح روز 24 / 7 / 57 عده‌اى حدود 3000 نفر از اخلالگران در مسجد سقاخانه شهرستان رفسنجان اجتماع و سپس یکى از قشریون مذهبى سخنان تحریک‌آمیزى ایراد نموده است. سپس عده‌اى حدود 300 نفر از جمعیت مزبور از مسجد خارج و مبادرت به دادن شعار به نفع خمینى کرده‌اند.

تظاهرکنندگان شیشه‌هاى تابلو انقلاب شاه و ملت و اتاق اصناف این شهر را شکسته‌اند.

از ساعت 1500 عده‌اى حدود 500 نفر از میهن‌پرستان شهرستان مذکور با در دست داشتن تمثال شاهنشاه آریامهر و با دادن شعار جاوید شاه در خیابان‌ها به راه افتاده که عناصر اخلالگر با دیدن آنان متوارى شده‌اند.

3ـ روز 24 / 7 / 57 عده‌اى حدود 1500 نفر از قشریون مذهبى در مسجد سبزعلى شهرستان سیرجان اجتماع و شعارهایى به نفع خمینى داده‌اند.

 

ارزیابى خبر: خبر صحت دارد.

اقدامات انجام شده: مراتب به نخست‌وزیرى اعلام شده است.

*****

[بولتن ویژه]

 

واقعه 24 / 7 / 57 (2537 شاهنشاهى) در کرمان که سبب بهره‌برداری‌هاى سوء عناصر مخالف قرار گرفته و جنجال‌هاى زیادى در پى داشته است، در واقع صرفاً یک عکس‌العمل طبیعى و عقیدتى و احساسى مردم میهن‌پرست و آرامش‌طلب شهر کرمان بوده که آنها را به حرکت برانگیخته است.

با شروع تحریکات سوء از جانب عوامل منحرف و مستمسک قرار دادن عامل مذهب براى نیل به هدف‌هاى مخرب، مسجد جامع کرمان به صورت یک پایگاه و ستاد عملیات تخریبى و ضدیت با مقدسات ملى درآمده بود.

به تدریج در این مسجد عناصر قشرى و هواداران خمینى و جمعیت نهضت آزادى و عناصر کمونیست لانه کرده بودند و با نصب عکس بزرگى از خمینى در بالاى سر در مسجد، در داخل آن کاریکاتورهاى زشت، زننده و بسیار موهن از مقامات عالیه مملکت نقاشى و یا به دیوارها نصب شده بود.

بلندگوهاى مسجد رو به بیرون قرار دارد و هر روز و شب زننده‌ترین و رکیک‌ترین جملات نثار مقدسات و معتقدات مردم میهن‌پرست می‌شد.

به طور کلى مسجد جامع کرمان از حالت یک عبادتگاه خارج و به صورت یک مرکز فعالیت‌هاى تخریبى درآمده بود به ترتیبى که حتى آیت‌الله‌ صالحى از این وضع شدیداً ناراضى بود.

او شخصاً چند بار با عصاى خود عکس‌ها و کاریکاتورهاى در دسترس را شکسته و بارها یادآور شده بود که بنا به فتواى مرحوم آیت‌الله‌ بروجردى، انجام این‌گونه اقدامات در مسجد جایز نیست.

وضعیت مسجد از یکسو و ناآرامی‌ها و تشنجات درون شهر و به ویژه تحریکات و حرکات اخلالگرانه گروههاى دانشجو و دانش‌آموز و معلم که از اوائل مهر ماه در کرمان شدت یافته بود.

مدارس تعطیل و بازار و مغازه‌ها در معرض خطر دائمى بود و خانواده‌ها و مردم آرام و نجیب کرمان را شدیداً متأثر ساخته بود، به تدریج کاسه صبر گروههاى زیادى از مردم میهن‌پرست را لبریز کرد.

مردم میهن‌پرست و شاهدوست کرمان به دفعات براى ابراز عکس‌العمل به سازمان‌ها و قسمت‌هاى انتظامى و دیگر مراجع مراجعه کرده بودند، اما هر بار به آرامش و صبر و تحمل دعوت شده بودند.

از سوى دیگر آن‌ها تا حدودى مرعوب و پراکنده بودند. قرائن نشان می‌داد که هر آینه کوچکترین ارتباط هماهنگى بین آنها به وجود آید، عکس‌العمل نشان خواهند داد.

در مورد تعطیل عمومى روز 24 / 7 / 57 از قبل تبلیغات زیادى شده بود.

در میان برخى از کسبه و مردم دیگر شهر زمزمه‌هایى در زمینه مقاومت در قبال این تعطیل به گوش می‌رسید. علاوه بر آن شایع شده بود که قشریون و اخلالگران که در مسجد اجتماع می‌کنند، قرار است از مسجد خارج و در سه دسته در شهر به تخریب و تظاهرات بپردازند.

مجموعاً عقده‌اى که از حرکات قشریون در مدت 8 ماه اخیر در مردم میهن‌پرست به وجود آمده بود، مسجد مسلمین به یک پایگاه ضد ملى بدل شده بود، مردم عموماً از تشنج و ناآرامى بیزار شده بودند، جسارت و مردم آزارى اخلالگران بى‌حد و مرز گردیده بود، مقدسات ملى میهن‌پرستان مورد حمله و اهانت قرار داشت، آرامش عمومى دستخوش هدف‌هاى مخرب قرار گرفته بود و به هرحال مردمان میهن‌پرست سکوت بیشترى را در قبال این همه ناهنجارى تحمل نمی‌کردند، موجب شد تا انگیزه حرکت آنان در روز 24 / 7 / 57 گردد.

طبیعى است که آنها کولى نبودند؛ زیرا عکس‌هاى گرفته شده از صحنه‌ها گواه این امر است و به علاوه مطلب به صورتى که وانمود شده و کار میهن‌پرستان تخطئه گردیده نبوده و هوچى‌گری‌ها و جنجال‌هاى مذکور را همان قشریون و مخالفین برپا ساخته‌اند تا میهن‌پرستان نقاط دیگر را مرعوب و از تکرار چنین کارهایى باز دارند.

رئیس سازمان اطلاعات و امنیت کرمان. آرشام

 

 

 

 

 





منبع: انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، جلد 13، صفحه 459 تا 461، مرکز بررسی اسناد تاریخی، چاپ اول، سال 1382.
 

تعداد مشاهده: 4791


مطالب مرتبط

تقویم تاریخ

کانال‌های اطلاع‌رسانی در پیام‌رسان‌ها

       
@historydocuments
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.