امام صادق(علیه‌السلام) فرمودند: رسول اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) فرموده است: غافل‌ترین و ناآگاه‌ترین مردم کسی است که به دگرگونی و حال به حال شدن دنیا پند نگیرد. سفینه البحار، جلد 2، صفحه 146، به نقل از آثارالصادقین، آیت‌الله احسان‌بخش.*** قرار دادن اسناد متقن و جهت دهنده در فضای مجازی به بسیاری از محققان و نویسندگان کمک شایانی خواهد کرد. مقام معظم رهبری در دیدار با کارکنان مرکز اسناد انقلاب اسلامی مورخه 1390/1/31.

مقالات با درج سند

محمدعلی مسعودی از چهره‌های تأثیر گذار در انتخابات عصر پهلوی


تاریخ انتشار: 02 آذر 1398


محمدعلی مسعودی مدیر مسئول و صاحب امتیاز روزنامه‌ی «پست تهران» یکی از چهره‌های وابسته به تشکیلات فراماسونری بود که در دوره‌های پانزدهم تا نوزدهم از دماوند و در دوره‌ی بیستم از تهران به مجلس شورای ملی راه یافت. وی دو سال نیز به عنوان سناتور در مجلس سنا حضور داشت. محمدعلی مسعودی از کسانی بود که در انتخابات عصر پهلوی نقش بسیار مهمی داشت و اعمال نفوذ فراوانی می‌کرد.

در خاطرات «علی بهزادی» از همکاران محمدعلی مسعودی در پست تهران گوشه‌هایی از تخلفات انتخاباتی وی نشان داده شده است. وی می‌نویسد:

«یک روز در جریان یکی از دوره‌های انتخاباتی به جهت کاری به خانه‌ی محمدعلی مسعودی رفته بودم در یک اتاق کوچک حدود ده نفر پشت میز بزرگی نشسته بودند و در مقابل هر کدام یک دسته کاغذ بی‌خط به عرض ده سانتیمتر و طول بیست سانتی‌متر گذاشته شده بود و هر یک با خودنویس، قلم فرانسه یا خودکارهایی به رنگ‌های مختلف اسم 12 نفر کاندیداهای دولتی وکالت را می‌نوشتند. ترتیب کار چنان بود که ترتیب افراد در همه‌ی ورقه‌های رأی یکسان نباشد. کل آرایی که در آن اتاق نوشته می‌شد به چندین هزار می‌رسید. این‌ها همان آرایی بود که در موقع انتخابات به دست کارگران کارخانه‌های دولتی یا روستائیان اطراف تهران می‌دادند تا به صندوق بیندازند، تازه موقع رأی خواندن هم عوامل محمدعلی‌خان بدون توجه به اسامی کسانی که در ورقه‌ها نوشته شده بود نام افراد مورد نظر خودشان را می‌خواندند.»(شبه خاطره، ص 575)

محمدعلی مسعودی از طریق شبکه‌ای که به بالاترین رجال عصر پهلوی وصل می‌شد. وظیفه‌ی بیرون کشیدن نمایندگان مورد نظر رژیم را از صندوق‌های رأی برعهده داشت و در این کار چنان اشتهار یافته بود که «علی امینی» از چهره‌های وابسته به آمریکا، در دوران نخست‌وزیری‌اش، برای انحراف افکار عمومی و نشان دادن عزمش در مبارزه با فساد تصمیم گرفت که وی را به خاطر دست داشتن در تخلفات انتخاباتی دستگیر کند. این اقدام علی امینی مانند بسیاری دیگر از اقداماتش هرگز عملی نشد و محمدعلی مسعودی تا آرام شدن اوضاع مدتی را در خارج از کشور گذراند. وی بعداً به کمک محافلی از هم‌فکرانش که در رأس آنها دربار و عباس مسعودی، مدیر مسئول روزنامه اطلاعات، قرار داشت توانستند امینی را تحت فشار قرار داده و نهایتاً از میدان خارج کنند. در سندی به نقل از قاسم مسعودی برادر وی، علت اقامت دوساله‌ی محمدعلی (1343 ـ 1341) در خارج از کشور، اتهامات انتخاباتی عنوان شده است.

«قاسم مسعودی... اظهار داشت تا چند روز دیگر محمدعلی مسعودی به تهران مراجعت خواهد کرد و افزود محمدعلی مسعودی 2 سال قبل در جریان تعقیب متهمین انتخابات تابستانی و زمستانی به اروپا مسافرت کرده است.»[1]

محمدرضا پهلوی در اواسط دهه‌ی سی و پس از فروکش کردن ظاهری التهابات پس از کودتای آمریکایی ـ انگلیسی 28 مرداد 1332 به دستور آمریکایی‌ها با تأسیس دو حزب مردم و ملیون به رهبری «اسدالله علم» و «منوچهر اقبال»، موافقت کرد و به ظاهر کوشید تا در فضایی باز امکان مشارکت عمومی در انتخابات را ایجاد کند.

محمدعلی مسعودی از نزدیکان منوچهر اقبال و از اعضای حلقه «جمعیت یاران» از همان ابتدا به حزب ملیون پیوست و به صحنه‌گردانی انتخابات مشغول شد. پس از مدتی از حزب ملیون کنار گرفته و به حزب مردم به رهبری اسدالله علم از قدرتمندترین رجال عصر پهلوی پیوست و در آن حزب نیز وظیفه‌‌ی انجام دستورات علم خصوصاً در موضوع انتخابات را برعهده گرفت. وی در هر دو حزب مأموریت کارگردانی انتخابات را برعهده داشت. در سندی به خوبی می‌توان میزان نفوذ وی در انتخاب نمایندگان را مشاهده کرد در این سند صراحتاً وی عامل پیروزی حزب ملیون معرفی شده است:

«افراد حزب می‌گویند قدرت حزب ملیون در انتخابات بیشتر از حزب مردم خواهد بود زیرا در حزب ملیون افراد با نفوذتری وجود داشته و بعضی از آنها مانند محمدعلی مسعودی سمت کارگردانی انتخابات را برعهده دارند.»[2]

براساس اسناد موجود بسیاری از کسانی که قصد ورود به مجلس شورای ملی در رژیم پهلوی را داشتند به صورت مستقیم یا غیرمستقیم با محمدعلی مسعودی ارتباط برقرار کرده و از طریق وی و عواملش می‌کوشیدند تا وارد مجلس شوند. سند زیر نشان می‌دهد که محمدعلی مسعودی و تعدادی از دوستانش عامل مؤثری در انتخاب نمایندگان بوده و حتی در مواردی که یک نامزد با مشکل مواجه می‌شد، قادر به برطرف کردن موانع وی بوده‌اند. در سند زیر می‌خوانیم:

«طبق اطلاع واصله در مورد موانعی که در موفقیت انتخاباتی آقای دکتر شاهکار به وجود آمده و مذاکراتی که در همین زمینه در حزب ملیون صورت گرفته بود گفته می‌شود مشارالیه به منظور رفتن به مجلس شورای ملی به آقای محمدعلی مسعودی متوسل شده و بر اثر خواهش و اصرار آقای دکتر شاهکار آقای مسعودی ظهر چهارشنبه 28 /10 /39[13] در منزل خود مجلس ناهاری با حضور آقایان فرود ـ رشیدیان ـ دکتر امامی ـ گرجی و دکتر شاهکار ترتیب داده است و در این جلسه خصوصی آقای دکتر شاهکار از آقایان فرود و رشیدیان خواهش کرده است که برای رفع اشکالاتی که در راه رفتن ایشان به پارلمان به وجود آمده به وی کمک کند.»[3]

محمدعلی مسعودی از این طریق مبالغ هنگفتی پول دریافت می‌کرد. وی علاوه بر پولی که می‌گرفت از این نمایندگان انتسابی در جناح‌ بندی‌های سیاسی و پیشبرد اهداف شخصی نیز استفاده می‌کرد. مسعودی در اواسط دهه‌ی چهل به چنان موقعیتی در طراحی و هدایت انتخابات رسیده بود که در سال 1346 صرفاً به همین منظور در حزب مردم مورد استفاده قرار گرفت. در سندی در همین زمان آمده است:

«درحال حاضر محمدعلی مسعودی ظاهراً یک عضو ساده حزب مردم می‌باشد و سمت حزبی برای او تعیین نشده است و لیکن بیشتر جهت کارگردانی امر انتخابات به حزب آورده شده...»[4]

محمدعلی مسعودی برای انتخاب نامزدهای مورد نظرش از مجموعه عواملی استفاده می‌کرد که در رأس آنها اراذل و اوباش قرار داشتند. این افراد در قبال دریافت پول یا پاره‌ای امتیاز مانند «مصونیت داشتن در انجام کارهای خلاف قانون» در خدمت محمدعلی و همکارانش قرار می‌گرفتند و با اعمال فشار و ایجاد رعب و وحشت در مناطق مختلف نماینده‌ی مورد نظر را از صندوق بیرون می‌آوردند. طبیعتاً استفاده از این اوباش خیابانی که با چاقوکشی و تهدید مردم، آرامش روانی جامعه را تهدید می‌کردند، بدون هماهنگی نیروهای نظامی و امنیتی رژیم پهلوی مقدور نبود، به همین منظور محمدعلی و دوستانش پیش از اعزام این افراد به مناطق مورد نظر مقامات مسئول آن حوزه را در جریان قرار می‌دادند و با پرداخت مبالغی زمینه را برای اقدامات آنها هموار می‌کردند. در اسناد ساواک به این موضوع اشاره شده است:

«روز گذشته چند نفر از طرفداران محمدعلی مسعودی که به چاقوکشی و بدنامی معروف هستند از تهران به دماوند رفته‌اند تا در روزهای اخیر که هنوز وضع انتخابات کشور در حال ابهام است با زور و تهدید انتخابات آنجا را انجام و قاسم مسعودی [برادر محمدعلی مسعودی] را به سمت نماینده دماوند تعیین نمایند. قاسم مسعودی می‌گفت شخصی که در دماوند کاندید حزب ملیون است دست ‌نشانده خود او می‌باشد و باطناً به نفع وی فعالیت می‌کند.»[5]

این سند چند موضوع مهم درباره‌ی انتخابات عصر پهلوی را نشان می‌دهد. نخست آن که نشان می‌دهد که چگونه تعدادی چاقوکش در تعیین سرنوشت مردم ایفای نقش می‌کرده‌اند. موضوع دوم آن که ساواک و دیگر مقامات رژیم پهلوی با وجود آگاهی از این اقدامات خلاف قانون، تلاشی برای جلوگیری از تحریکات و تخلفات این افراد انجام نمی‌داده‌اند. از همه‌ مهمتر آن که براساس این سند در بسیاری از موارد انتخابات یک سیاه‌نمایی و فریب اذهان عمومی بیشتر نبوده است. در این سند قاسم مسعودی مدعی است که رقیب انتخاباتی وی صرفاً برای گرم کردن فضای انتخابات وارد میدان شده و دست ‌نشانده‌ی او می‌باشد. اگر این گفته‌ی قاسم مسعودی را اقدامی برای تخریب رقیب وی ندانیم باید گفت که انتخابات عصر پهلوی یک فریب بزرگ و یک بازی غیراخلاقی بوده است. نکته‌ی تأمل برانگیز در مورد انتخاب قاسم مسعودی در سال 1339 این است که مردم دماوند هیچگونه رغبتی به انتخاب وی نداشته و حتی چندین بار در اعتراض به انتخاب او دست به تحصن زده‌اند.

به نظر می‌رسد که در رژیم پهلوی برخی مناطق در اختیار خانواده‌های خاصی بوده و کس دیگری از آنجا وارد مجلس نمی‌شده است. دماوند بر اساس این نگاه حوزه‌ی شخصی مسعودی‌ها بوده است، چرا که محمدعلی چهار بار و قاسم نیز چندین بار نماینده‌ی این شهر بوده‌اند. اسناد ساواک نشان می‌دهد که مردم دماوند نسبت به مسعودی‌ها که از اهالی آنجا نبوده‌اند نظر مساعدی نداشته و بارها نسبت به انتخاب آنها اعتراض کرده‌‌اند. در یکی از تلگرافات اعتراضی مردم کیلان و دماوند آمده است:

«جناب آقای نخست‌وزیر ـ وزارت کشور ـ سازمان امنیت اجتماعی قریب چند هزار نفر اهالی دماوند قراء و قصبات اطراف از جمله کیلان شش روز است در تلگراف‌خانه دماوند تحصن و نسبت به انجمن ساختگی نظارت انتخابات مرکزی به دستور آقای قاسم مسعودی اعتراض نموده‌اند...»[6]

از آنجایی که انتخاب نمایندگان مجلس در عصر پهلوی منوط به اراده‌‌ی مردم نبود، لذا اعتراضاتی از این دست هرگز مورد بررسی قرار نمی‌گرفت. بیهودگی اعتراضات مردمی هنگامی آشکارتر می‌شد که بدانیم رؤسای نظامی و امنیتی و سیاسی هر منطقه نیز در خدمت برنامه‌ریز‌های انتخاباتی بودند. در سندی به نقل از همسر قاسم مسعودی آمده است که همه‌ی مقامات منطقه از آنها پول دریافت کرده‌اند. در سند زیر به ‌خوبی می‌توان فسادی را که در تار و پود رژیم پهلوی تنیده شده بود را مشاهده کرد:

«همسر قاسم مسعودی نماینده‌ی دماوند به یکی از منسوبین خود اظهار داشته با اینکه وضع مادی قاسم فوق‌العاده خراب است معهذا برای موفقیت خود در انتخابات دماوند ناچار با قرض و فروش مقداری از دارایی خود مبلغ یکصد هزار تومان تهیه و با وساطت فرصت فرماندار اسبق دماوند مبلغ مزبور را به وسیله‌ استواری که اسکورت تیسمار علوی‌مقدم است به مشارالیه پرداخت کرد و از این مبلغ پنج هزار تومان هم به جعفری فرماندار دماوند داده شده است.»[7]

این سند آلودگی و فساد اکثر مقامات منطقه را نشان می‌دهد. به احتمال زیاد این افراد از طریق محمدعلی مسعودی به قاسم مسعودی معرفی شده‌اند. تخلفات انتخاباتی در این دوره چنان بود که بسیاری از مردم نسبت به آن اعتراض کرده‌اند، به گفته‌ی اهالی منطقه مجموع آرای قاسم مسعودی کمتر از 150 رأی بوده است:

«چند نفر از اهالی دماوند می‌گفتند مجموع آرایی که در حوزه انتخاباتی دماوند به نفع قاسم مسعودی داده شده بیش از 150 رأی نبوده است و اهالی دماوند و فیروزکوه که از طریق مبارزه منفی در دادن رأی شرکت نکردند و اعضاء انجمن با تهیه صورت مجلس اعتبار نامه‌ای برای نمایندگی قاسم مسعودی تهیه و در اختیار او قرار داده‌اند.»[8]

اسنادی که در بالا به تعدادی از آنها اشاره شد، تنها گوشه‌ای از نقش محمدعلی مسعودی در انتخابات فرمایشی عصر پهلوی را نشان می‌دهد. قطعاً محمدعلی مسعودی عضو کوچکی از شبکه‌ای بود که انتخابات را مدیریت می‌کرد.

در پایان این بخش قسمتی از نوشته‌ی «علی بهزادی» در مورد ابزارهای محمدعلی مسعودی در انتخاب افراد را نقل می‌کنیم:

«از 28 مرداد 1332 تا 6 بهمن 1341 طی حدود ده سال از تاریخ سیاسی کشور کار مهم محمدعلی مسعودی ساختن صندق‌های انتخاباتی و بیرون آوردن وکلای مورد نظر دولت از این صندوق‌ها بود. او با داشتن دوستان و آشنایان فراوان در میان اصناف و میدان دارها، بارفروش‌ها، قصاب‌ها و دار و دسته‌ای از گردن ‌کلفت‌ها و بزن‌بهادرها و تخصص در صندوق‌ سازی، سال‌ها سردمدار انتخابات تهران بود. او حتی زمانی که وارد حزب ملیون دکتر اقبال شد باز حرفه‌ی وکیل تراشی خود را از دست نداد. ( شبه خاطرات 575)

 

پی‌نوشت‌ها:


[1] . رجال عصر پهلوی به روایت اسناد ساواک، مسعودی‌ها، صفحه 521، مرکز بررسی اسناد تاریخی.

[2] . حزب ملیون به روایت اسناد ساواک، صفحه 152، مرکز بررسی اسناد تاریخی.

[3] . رجال عصر پهلوی به روایت اسناد ساواک، مسعودی‌ها، صفحه 508.

[4] . همان، صفحه 538.

[5] . همان، صفحه 574.

[6] . همان، صفحه 583.

[7] . همان، صفحه 592.

[8] . همان، صفحه 589.










 

تعداد مشاهده: 3950

تقویم تاریخ

کانال‌های اطلاع‌رسانی در پیام‌رسان‌ها

       
@historydocuments
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.