نماز و راهپیمایی عید فطر شهریور 1357 به روایت اسناد ساواک


12 شهريور 1402


برخی از روزها در روند شکل‌گیری پدیده انقلاب اسلامی، نقشی تعیین‌کننده داشتند و بدل به نقطه عطفی در این مسیر شدند. شهادت آیت‌الله سید مصطفی خمینی، 17 دی، 29 بهمن تبریز سال 56، هفده شهریور، سیزده آبان، و تاسوعا و عاشورای سال 1357، از این دست روزها هستند. در کنار این روزها باید از روز عید فطر آن سال نیز یاد کرد که با وجود اهمیت، برخلاف ایام یادشده چندان به آن پرداخته نشده است. این روز در واقع نقطه شروع راهپیمایی‌های میلیونی مردم ایران علیه رژیم پهلوی در سال 1357 بود و اهمیت آن نیز از همین جهت است. با توجه به همین اهمیت، به سراغ برخی از اسناد به جامانده سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) رفته‌ایم تا ببینیم از دل این اسناد چه اطلاعاتی درباره نماز و راهپیمایی بزرگ عید فطر آن سال می‌توان به دست آورد. 

 

مقدمه

رمضان سال 1357 برای مؤمنان و مبارزان، حال و هوای متفاوتی نسبت به سایر رمضان‌هایی داشت که آن‌ها تجربه کرده بودند. در رمضان آن سال با توجه به تجمع مردم در مساجد و پای سخنرانی‌ها، فرصتی برای مبارزان فراهم شد تا آتش احساسات ضد رژیم مردم را شعله‌ورتر کنند. دیگر آن‌که در برخی از سخنرانی‌ها به طور علنی از رژیم انتقاد و نام امام خمینی بر زبان‌ها جاری می‌شد. به عبارت دیگر مساجد در آن ماه پایگاه مهم مبارزه بودند. در چنین اوضاع و احوالی طبیعی بود که عید فطر آن سال هم فضای متفاوتی نسبت به اعیاد سال‌های پیش از آن داشته باشد. پس از یک ماه عبادت و مبارزه توأمان، عید فطر فرصتی بود تا ضربه‌ای اساسی به پیکر رژیم زده شود. در عمل هم، همین اتفاق افتاد و روز عید فطر سال 1357، که تقریباً برابر با نیمه شهریورماه بود، به یکی از روزهای تأثیرگذار در روند شکل‌گیری و پیروزی انقلاب اسلامی مبدّل شد.

 

فعالیت‌های مسجد قبا در رمضان 57

آن سال، نماز عید فطر در نقاط مختلفی از تهران برگزار شد که از مهم‌ترین آن‌ها نمازی بود که در خیابان فرح‌آباد (پیروزی فعلی) در نزدیکی میدان ژاله(شهدای فعلی) برگزار شد و همین‌طور نمازی که در زمین‌های کن در اطراف بزرگراه محمدعلی جناح خوانده شد؛ اما شاید مهم‌ترین آنها به‌خصوص در روند شکل‌گیری انقلاب اسلامی، نمازی بود که در تپه‌های قیطریه تهران برگزار شد. ایده شکل‌گیری این نماز به مسجد قبا برمی‌گشت. این مسجد از مراکز فعال تهران در ماه مبارک رمضان آن سال و پایگاهی برای واعظان انقلابی بود. از جمله این واعظان، دکتر شیخ محمد مفتح بود که خود، امامت جماعت مسجد را هم برعهده داشت؛ آیت‌الله مفتح از روحانیان شاخص مبارز در سال‌های منتهی به وقوع انقلاب اسلامی، زاده همدان، دکترای فلسفه و پرچم‌دار پیوند میان حوزه علمیه و دانشگاه بود که در سال 1358 به دست گروهک فرقان به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

ساواک در گزارشی به فعالیت‌های مسجد قبا و روز شانزدهم مردادماه سال 57 و سخنان شهید مفتح در جمع کثیری از مردم که ساواک تعداد آن را حدود دو هزار نفر تخمین زده بود، اشاره می‌کند. بر اساس این گزارش، آن شهید بزرگوار می‌گوید: «وجود این جمعیت در مجلس، بدین معناست که آزادی نزدیک است و علت قیام ما در دو ماهه اخیر، خفقان، زندان، کشتن و شکنجه کردن در پانزده سال گذشته بوده است. امام خمینی فرموده‌اند که: در ماه مبارک رمضان می‌بایست مردم را به مسائل اجتماعی آشنا و آگاه سازیم.» به همین منظور، او خود نیز همین امر را سرلوحه برنامه‌های مسجد قبا در رمضان سال 57 قرار داده بود. در کنار سخنرانی‌های انقلابی، پخش اعلامیه و جزوات مبارزاتی هم از دیگر فعالیت‌های نمازگزاران مسجد قبا در آن روزها شمرده می‌شد.[1]

از دیگر سخنرانان مسجد قبا در آن ماه می‌توان به حجت‌الاسلام و المسلمین دکتر محمدجواد باهنر اشاره کرد. ساواک در توضیح یکی از سخنرانی‌های وی که مربوط به روز نهم شهریورماه 57 بود، چنین آورده است:«دکتر باهنر ضمن انتقاد از دستگاه و برشمردن تعدادی از فسادها که به دستگاه نسبت می‌داد از حکومت اسلامی و خمینی تعریف نمود و دولت را به رشوه‌خواری و فساد متهم کرد.» در مجلس همین روز، شهید مفتح برگزاری مراسم عید فطر را در تپه‌های قیطریه تهران به مردم روزه‌دار وعده داد.[2] جمله آن شهید بزرگوار درباره نماز عید فطر بدین مضمون بود: «امیدوارم که بعد از نماز عید فطر نتیجه مطلوبی از اقدامات انجام شده به دست آوریم.» این سخن قطعاً از خواست و برنامه‌ریزی ویژه‌ای برای بیان اعتراض علنی به حکومت یا برپاییِ تظاهراتی پس از برگزاری نماز عید پرده بر می‌داشت.[3]

 

پیشینه برگزاری نماز عید در تپه‌های قیطریه

ساواک طبق اسناد، از پیش در جریان خواست شهید مفتح و دیگر مبارزان برای برگزاری مراسم عید فطر در تپه‌های قیطریه بود. در یکی از اسناد این سازمان ـ که البته تاریخ تهیه آن مشخص نیست ولی چنین برمی‌آید که احتمالا مربوط به چند روزی پیش از روز عید فطر است ـ آمده: «طبق اطلاع، شیخ محمد مفتح و عده‌ای از قشریون مذهبی که در جلسات سخنرانی مذهبی در مسجد قبای تهران شرکت می‌کنند، قصد دارند، نماز عید فطر را در زمینی بایر واقع در قیطریه شمیران برگزار نمایند. این موضوع در یکی از جلسات مسجد مذکور که حدود هفت هزار نفر در آن شرکت داشته‌اند، نیز به اطلاع جمعیت رسیده است.» توضیحی که زیر این گزارش به چشم می‌خورد، از سابقه برگزاری نماز عید فطر در تپه‌های قیطریه تهران در سال 1356 حکایت دارد. در این یادداشت، ضمن اشاره به حضور تعدادی از اعضای جبهه ملی و نهضت آزادی در نماز سال 56، تعداد کل شرکت‌کنندگان نزدیک به پانزده هزار نفر تخمین زده شده است.[4] با رجوع به اسناد دیگری مربوط به سال 1356، اطلاعات کامل‌تری درباره نماز عید آن سال می‌توان به دست آورد. به روایت اسناد، نماز آن سال، حدود ساعت هشت صبح روز پنج‌شنبه 24 شهریورماه به امامت حجت‌الاسلام سیدابوالفضل موسوی‌زنجانی و سخنرانی حجت‌الاسلام حجتی‌کرمانی با حضور چهره‌هایی مثل شیخ محمد مفتح، مهدی بازرگان، فخرالدین حجازی و یدالله سحابی برگزار شد.[5]

 

آماده‌باش ساواک برای عید فطر

ساواک در گزارش مراسم نماز جماعت مغرب و عشای روز یازدهم شهریور یعنی دو روز قبل از عید فطر، از منبر رفتن شیخ محمد مفتح یاد کرده است. شهید مفتح در سخنرانی آن شب، در کنار تشریح وضعیت مبارزات در آن روزها و دعوت مردم به مقاومت و صبر، از آنان دعوت کرد که برای برگزاری نماز عید فطر، روز دوشنبه در بیابان‌های قیطریه جمع شوند تا مسائل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را از بهترین سخنرانان گوش کنند.[6] زمزمه‌های شکل‌دهی به یک راهپیمایی پس از برگزاری نماز عید فطر در نقاط مختلف شهر تهران وجود داشت. در سندی مربوط به همین روز یازدهم شهریور، صحبت‌های یک انباردار در جمعی خصوصی بازتاب داده شده که موضوع آن برگزاری راهپیمایی در روز عید فطر است. صحبت‌های او نشان از آن دارد که حداقل برخی از مردم قصد داشتند تا پس از برگزاری نماز عید، از مساجد گوشه و کنار تهران خارج شده و دست به راهپیمایی بزنند و همگی در یکجا (که آن زمان هنوز مشخص نشده بود کجا) به هم بپیوندند.[7]

ساواک هم بر اساس گزارش‌ها و شنیده‌ها چنین احتمال می‌داد که مردم مبارز پس از برگزاری نماز عید دست به تظاهرات بزنند و به ابراز مخالفت با رژیم بپردازند. متن نامه‌ای از ساواک خطاب به ریاست شهربانی کشور، درباره برگزاری نماز عید فطر در تپه‌های قیطریه و دیگر نقاط تهران، از نگرانی این سازمان از «احتمال وقوع حوادث اخلال‌گری و خرابکاری» پس از برگزاری نماز عید حکایت دارد. در این نامه از شهربانی کشور خواسته شده با توجه به چنین احتمالی تدابیر لازم در این زمینه اندیشیده شود.[8] این سازمان به دلیل همین نگرانی‌ها، از یک سو با صدور بخش‌نامه‌ای به نیروهای خود برای مقابله احتمالی با معترضان اعلام آماده‌باش داد و از سوی دیگر شایع کرد که مأموران دولتی دستور گلوله و مبارزه مسلحانه با اخلال‌گران را دارند. دو سند به جامانده از ساواک به چنین برداشتی دامن می‌زنند. در سند حاوی بخش‌نامه ساواک آمده:

«با توجه به اینکه امکان دارد روز 13 / 6 / 57 عناصر خرابکار در نقاط مختلف کشور پس از ادای نماز عید فطر در خیابان‌ها و معابر عمومی به راه افتاده و دست به تخریب و ایجاد تشنج بزنند بفرموده مقرر است از ساعت هفت صبح روز مذکور آمادگی کامل در آن سازمان برقرار و علاوه بر پرسنل عملیاتی که مشغول و امور مربوطه را به عهده دارند حداقل یک سوم از پرسنل ساواک در محل کار حضور یافته و تا آخرین ساعت روز که احتمال  وقوع  حوادث می‌رود، سرگرم کار بوده و هرگونه خبر و حادثه را سریعاً منعکس نمایند. ضمناً ظرف روز جاری درخواست تشکیل شورای هماهنگی فوق‌العاده نموده و با طرح موضوع، پیش‌بینی‌های انتظامی و اطلاعاتی به عمل آورند.»[9]

در متن سند دیگر هم به این نکته اشاره شده که به وسیله عوامل مورد اعتماد ساواک در منطقه چنین شایع شد که دولت به مأموران دستور داده چنانچه روز عید فطر دسته‌جاتی به تظاهرات پرداختند، آن‌ها را به گلوله ببندند.[10] هدف از پخش چنین شایعه‌ای ایجاد رعب و وحشت و درنتیجه ترغیب مردم به ممانعت از تظاهرات اعتراض‌آمیز بود.

به گزارش مأموران ساواک، شب پیش از عید فطر، در مسجد قبا در حضور حدود 25 هزار نمازگزار اعلامیه‌هایی میان مردم پخش شد و شهید مفتح حاضران را به شرکت در نماز عید فطر در تپه‌های قیطریه تشویق و دعوت کرد. ظاهراً در ظهر همان روز هم در مسجد قبا، بعد از سخنرانی به مردم چنین اعلام کرده بودند که صبح روز سیزدهم شهریور در آن‌جا حضور داشته باشند تا به وسیله اتوبوس و همراه یکدیگر به محل برگزاری نماز عید فطر بروند. البته روشن است که نیّت، فقط برگزاری نماز عید نبود و در همان جا اعلام شد که پس از ادای نماز عید فطر، نمازگزاران در مورد خواسته‌های خود صحبت خواهند کرد و به صورت متشکل به راهپیمایی خواهند پرداخت. حتی به این نکته هم اشاره شد که راهپیمایان همراه خود پلاکاردهایی حمل خواهند کرد که دربردارنده خواست‌های مبارزان انقلابی است.[11]

 

گزارش لحظه به لحظه ساواک از مراسم نماز عید

مأموران سازمان اطلاعات و امنیت کشور، از همان صبح روز سیزدهم شهریور که مصادف با عید سعید فطر بود، لحظه به لحظه مراسم را زیر نظر داشتند و به گزارش دیده‌های خود می‌پرداختند. در گزارشی مربوط به ساعت هفت و پانزده دقیقه صبح، از اجتماع حدود پنج هزار نفر در داخل و خارج مسجد قبا خبر به میان آمده که پرچم‌های سفید و مشکی با شعارهایی مثل «در کشور اسلامی شاه مفهومی ندارد» و «سلام بر امام خمینی» در دست داشتند. این جمعیت حدود ساعت هفت و سی دقیقه به قصد شرکت در نماز عید فطر سواره یا پیاده به‌تدریج عازم تپه‌های قیطریه شدند.[12]

در گزارشی دیگر مربوط به ساعت هشت و چهل و پنج دقیقه، مأمور ساواک از برگزاری نماز عید با حضور حدود دوازده هزار نفر به پیش‌نمازی شیخ محمد مفتح خبر داده است.[13] پس از اقامه نماز، شیخ محمدجواد باهنر سخنرانی مراسم را به عهده گرفت. به گزارش ساواک او در این سخنرانی از دولت انتقاد و مردم را در اصطلاح ساواک تحریک کرد و راه و روشی که دولت در پیش گرفته را فریبکارانه خواند.[14] سخنران بعدی مراسم، خود شهید محمد مفتح بود. مأموران حکومتی سخنرانی وی را این‌طور منعکس کرده‌اند: «نامبرده در سخنرانی خود اظهار داشت ما هیچ‌کس را به عنوان سخنگوی روحانیون قبول نداریم به جز آقای خمینی و این خواسته را به خبرنگاران خارجی گفتیم و از مردم دعوت نمود روز پنجشنبه را به عنوان هم‌دردی با شهدا تمام مغازه‌ها و باز [ بازار] را تعطیل نمایند و در خاتمه ضمن انتقاد از دولت و حکومت، مردم [را] به نظم و آرامش دعوت کرد و گفت اکنون برنامه‌ای نداریم به خانه‌های خود بروند.» طبق همین سند، سخنرانی شهید مفتح ساعت ده، در حضور حدود سیزده تا چهارده هزار نفر خاتمه پیدا کرد.[15]

در گزارش دیگر ساواک از حرکت مردم به سوی خانه‌هایشان پس از برگزاری نماز، سخن به میان آمده که به اصطلاح، ختم به خیر شدن مراسم را از نظر رژیم، القا می‌کند.[16] البته در یکی از اسناد ساواک به شعار دادن و پخش اعلامیه ضد رژیم اشاره شده است:

«پس از ختم سخنرانی دکتر مفتح در ساعت 10:00 بامداد جمعیت به سمت شمیران مسجد همت و مسجد قبا و رستم‌آباد و سلطنت‌آباد با دادن شعارهای مضره (الله اکبر، زنده‌باد خمینی) و مبادرت به پخش اعلامیه مضره نموده‌اند تا این لحظه خبری در مورد اقدامات خراب‌کاری نظیر شکستن شیشه و آتش‌سوزی واصل نگردیده است».[17] در سندی دیگر هم با اشاره به ادامه داشتن حرکت مردم چنین می‌نویسد که از تعداد آن‌ها کم می‌شود و عده‌ای به طرف منازل خود و عده‌ای هم در مسیر خیابان کورش کبیر (شریعتی فعلی) منتظر وسایل نقلیه هستند؛[18] ولی به نظر می‌رسد با حرکت مردم به سمت جنوب شهر، داستان طور دیگری رقم خورد. مردم مثل سیلی که کسی جلودارش نیست روبه‌پایین سرازیر شدند؛ آن‌ها فرصت عید فطر را از دست ندادند.

 

شکل‌گیری، ویژگی‌ها و تأثیر راهپیمایی تاریخی عید فطر

با شکل‌گیری راهپیمایی مردم در آن روز، یکی از نکاتی که جلب توجه می‌کرد، مسالمت‌آمیز بودن این حرکت بود. به گزارش روزنامه اطلاعات وقت، راهپیمایان در مسیر راهپیمایی‌شان وقتی به بانک‌ها و مؤسسات دولتی می‌رسیدند، شعار «برادر ارتشی چرا برادرکشی» سرمی‌دادند و زنان چادر مشکی‌پوش و سایر مردم به طرف مأموران انتظامی گل پرت می‌کردند. در همین گزارش آمده که مردم وقتی روبروی حسینیه ارشاد با دو کامیون ارتشی پر از سرباز مسلح مواجه شدند، به طرف آن‌ها رفتند و به آن‌ها گل دادند.[19] خاطره‌ای از ابوالفضل توکلی‌بینا از گردانندگان مسجد قبا در آن سال‌ها، تأییدی بر همین مسئله است: «این تظاهرات عظیم با شعار شروع شد و تا سه‌راه ضرابخانه ادامه یافت. در سه‌راه ضرابخانه نیروهای نظامی با تانک و گاز اشک‌آور در حالت آماده‌باش بودند و تانک‌های خود را به سوی جمعیت قرار داده بودند. راه جلوی جمعیت بسته بود. در آن‌جا تظاهرکنندگان کار جالبی انجام دادند. خواهران به سوی نیروی نظامی رفتند و گل پرتاب کردند و شعار دادند: «برادر ارتشی چرا برادرکشی!»، و آن‌ها پیاده شدند و گفتند ما مأموریم و معذور و از جمعیت قول گرفتند [که] شلوغ نکنند. سپس راه را باز کردند و جمعیت به سوی پیچ‌ شمیران به راه افتاد.»[20]

حضور گسترده زنان به‌ خصوص زنان چادر مشکی‌پوش هم از دیگر ویژگی‌های راهپیمایی روز عید فطر سال 57 بود. این نکته هم از دید روزنامه اطلاعات دور نمانده و این روزنامه نکته قابل توجه تظاهرات عید فطر تهران را شرکت فعال و گسترده بانوان دانسته و از حضور صدها بانوی به قول خودش سیاه‌پوشی خبر داده که پا‌به‌پای مردان در این راهپیمایی گام برمی‌داشتند.[21] علی‌محمد بشارتی از مبارزان دوره انقلاب اسلامی نیز در خاطراتش به همین نکته اشاره دارد: «چیزی که در آن راهپیمایی جالب توجه بود، حضور نیرومند خانم‌ها با چادر مشکی در صف راهپیمایان بود. چون قبل از انقلاب چادر مشکی کم بود و فقط سنتی‌ها از آن استفاده می‌کردند؛ حتی بعضی از مذهبی‌ها هم چادر رنگی سر می‌کردند.»[22] این حضور گسترده بانوان به حدی بود که حتی هما ناطق هم از آن با عنوان بزرگ‌ترین بسیج زنان در جریان انقلاب یاد کرده است.[23]

در مجموع وسعت راهپیمایی روز عید فطر بی‌سابقه بود؛ تا حدی که آن راهپیمایی به نقطه عطفی در جریان مبارزات انقلابی مردم ایران در سال 1357 تبدیل شد. ویلیام سولیوان، سفیر وقت آمریکا در ایران، راهپیمایی روز عید فطر را به عنوان یک «دمونستراسیون و نمایش خیابانی» در تاریخ نوین ایران بی‌سابقه خوانده است.[24] به قول یکی از روزنامه‌نگاران آن زمان، عید فطر آن سال، روند سقوط رژیم را سرعتی باورنکردنی بخشید و در واقع از یک صدایی و اتحاد مردم نیرویی متولد شد که باطل‌السحر تمام اقداماتی بود که پیش از آن می‌توانست حکومت را نجات بخشد. همچنین از این راهپیمایی، گروه‌ها و دستجات سیاسی به تأثیر مذهب و نیروی سازماندهی جناح اسلامی نهضت پی بردند.[25]

البته راهپیمایی مردم از تپه‌های قیطریه به سمت جنوب شهر فقط نمونه‌ای از سایر راهپیمایی‌هایی بود که آن روز در تهران و سایر شهرهای ایران شکل گرفت. امام خمینی هم با توجه به گستردگی و تاریخی بودن حرکت مردم در سراسر ایران در روز عید فطر، دست به قلم برد و پیامی خطاب به مردم ایران صادر کرد. در اوایل این پیام، از آن عید فطر با عنوان «عید حماسه و جنبش هرچه‌ بیشتر تمام جناح‌های ملت ایران» و «روزی که رشد فکری و عملی ملت را به دنیا ثابت کرد و پوچ بودن تبلیغات پردامنه مخالفین نهضت را ثابت نمود» یاد کرده است. در نگاه امام، آن عید، پیوستگی تمام جناح‌ها را ثابت و با کمال صراحت، خواست تمام ملت را که رفتن شاه و برچیده شدن بساط ظلم و چپاول مردم مسلمان بود، اعلام کرد و... .[26]

به این ترتیب، عید فطر سال 57 شروعی شد بر راهپیمایی‌های گسترده دیگری که در آن سال شکل گرفت و درنتیجه باید برای آن نقشی برجسته در سرعت بخشیدن به روند رویدادهای منجر به پیروزی انقلاب اسلامی قائل شویم. به‌خصوص که باید در نظر داشت، آن روز شخص محمدرضا شاه سوار بر بالگرد، راهپیمایی بزرگ مردم را از نزدیک دید و البته پیام آن‌ها را هم شنید.[27] در واقع آن روز هم مردم به خودباوری بیشتری رسیدند و هم رژیم، به اصطلاح، حساب کار دستش آمد.

 

پی‌نوشت‌ها:


[1] یاران امام به روایت اسناد ساواک: شهید آیت‌الله دکتر محمد مفتح، تهران: مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1382، ص 403 و 469.

[2] همان، ص 469.

[3] همان، ص 471.

[4] انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ج 10، تهران: مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1381، ص 290.

[5] یاران امام به روایت اسناد ساواک: شهید آیت‌الله دکتر محمد مفتح، ص 376 تا 379.

[6] . انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ج 10، ص 357.

[7] همان، ص 366.

[8] یاران امام به روایت اسناد ساواک: شهید آیت‌الله دکتر محمد مفتح، ص 472.

[9] . انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، همان، ص 390.

[10] همان، ص 391.

[11] همان، ص 405 و 406.

[12] همان، ص 424.

[13] همان، ص 425.

[14] یاران امام به روایت اسناد ساواک: شهید حجت‌الاسلام دکتر محمدجواد باهنر، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1379، ص 657.

[15] . انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ص 426.

[16] همان، ص 427.

[17] یاران امام به روایت اسناد ساواک، شهید آیت‌الله دکتر محمد مفتح، ص 487.

[18] همان، ص 488.

[19] روزنامه‌ اطلاعات، سه‌شنبه 14 شهریور 1357، شماره 15703، صفحه 4.

[20] تاریخ شفاهی مساجد تأثیرگذار در انقلاب اسلامی، تدوین: حمیدرضا مازندرانیان، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1389، ص 52 و 53.

[21] روزنامه‌ اطلاعات، ص 4.

[22] عبور از شط شب، خاطرات علی‌محمد بشارتی، تدوین: احمد رشیدی، مصاحبه‌گر: مرتضی میردار، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1383، ص 162.

[23] . انقلاب ایران به روایت رادیو بی‌.بی‌.سی، زیر نظر عبدالرضا هوشنگ‌مهدوی، تهران: طرح نو، 1372، ص 226.

[24] مأموریت در ایران، ویلیام سولیوان، ترجمه محمود مشرقی، تهران: انتشارات هفته، 1361، ص 113.

[25] . از سید ضیاء تا بختیار، مسعود بهنود، تهران: سازمان انتشارات جاویدان، 1377، ص 781.

[26] صحیفه‌ امام، ج 3، تهران: مؤسسه‌ تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1378، ص 454.

[27] . از سید ضیاء تا بختیار، ص 78 و 79.



































 
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است.