پرچمداران انقلاب اسلامی در استان لرستان؛ شهیدان حجج اسلام سید فخرالدین و سید نورالدین رحیمی


30 بهمن 1402


چکیده

شکوفایی شجره انقلاب به عنوان یکی از رخدادهای مهم در جهان که تحولات شگرفی را به دنبال داشت و باعث بروز موج بیداری اسلامی و آزادی‌خواهی در بین سایر ملت‌ها شد، حاصل جان فشانی و ایثار عناصر ارزشمندی بود که هر یک منشا اثری در این رخداد بودند. چهره‌های درخشان روحانی و دینی و انقلابی که هدایت و طلایه‌داری آنان، زمینه‌ساز حضور مردم در صحنه و همگامی آنان با انقلاب و آرمان‌های بنیانگذار جمهوری اسلامی شد. در این میان حجج اسلام شهیدان سید فخرالدین و نورالدین رحیمی از جمله نقش‌آفرینان در به ثمر رسیدن انقلاب اسلامی و استحکام پایه‌های نظام جمهوری اسلامی پس از ظهور انقلاب اسلامی بودند که با انجام اقدامات تشکیلاتی، تدریس و تبلیغ علوم اسلامی و انقلابی و همچنین انجام وظیفه در کسوت نمایندگی مجلس شورای اسلامی خدمات فراوانی را در پیشبرد اهداف عالیه نظام جمهوری اسلامی در استان لرستان بر جای گذاشتند و سرانجام هم در مسیر خدمت به مردم و انقلاب به شهادت رسیدند.

********

 

ولادت یک پرچمدار

حجت‌الاسلام ‌و ‌المسلمین سید فخرالدین رحیمی نماینده مجلس شورای اسلامی و عضو کمیته مرکزی استان لرستان اول فروردین 1323 در خرم‌آباد در یک خانواده روحانی به دنیا آمد. از همان اوان کودکی در محضر پدر با علوم دینی آشنا شد و بعد از درگذشت وی با حمایت برادر بزرگتر سیدنورالدین به صورت جدی به مطالعه دروس حوزوی پرداخت. 18-17 سال بیشتر نداشت که اعلامیه‌های امام خمینی را در قم پخش می‌کرد و بعد از واقعه مدرسه فیضیه به نهضت امام خمینی پیوست و اولین‌بار هم به دلیل پخش و نصب اعلامیه‌ها دستگیر شد. او پس از آزادی به خرم‌آباد رفت و بعد از تبعید امام، مبارزه با رژیم را سرلوحه اقداماتش قرار داد.  

 

دستگیری‌ها

بار دوم به جرم نوشتن نامه‌هایی تند علیه رژیم پهلوی و حمایت از امام خمینی و به اتهام واهی و دروغین تبلیغات مرام اشتراکی! در دادگاه لرستان محکوم شد و این حکم به تایید دادگاه نظامی اهواز رسید و برای سپری کردن دوران محکومیت‌اش در همان خرم آباد به مدت 4 ماه محبوس شد. البته وی در زندان نیز دست از مبارزه برنداشت و آن جا را مرکز تبلیغات اسلامی کرد.

او هر بار پس از احضار و یا آزادی از زندان مجدداً به فعالیت‌های سابق خود بازمی‌گشت،  به همین خاطر سه بار دیگر دستگیر شد. حمله به دولت و رژیم بر سر مساله تغییر تاریخ از هجری به شاهنشاهی، تغییر نام چند خیابان در لرستان و نیز توهین به خواهر شاه، اشرف پهلوی، که در مجله زن روز به حجاب اسلامی و... اهانت نموده بود از جمله دلایل اقامه جرم علیه وی به شمار می‌رفت. سال 1356 در جریان یکی از این دستگیری‌ها که توسط ساواک انجام شد و بعد از بازجویی به زندان افتاد، توانست با نمایندگان جهانی صلیب سرخ جهانی در ایران دیدار کند. این نمایندگان قرار بود جهت سرکشی به زندان‌ها و اطلاع از وضعیت زندانیان به ایران سفر کنند. رژیم پیش از آمدن آنان به ایران دست به کار شده بود و به مرمت زندان‌ها و ساماندهی اوضاع زندانیان پرداخته بود تا با این ترفند نمایندگان را نسبت به واقعیت موجود در زندان‌ها فریب دهد. اما زمانی که این نمایندگان به زندانی که سیدفخرالدین در آن حضور داشت وارد شدند وی به عنوان نماینده زندانیان سیاسی و مذهبی لرستان به کمک مترجم حاضر در آن جا با آنان گفتگو نمود. این امر خشم روسای زندان را برانگیخت ولی نتوانستند آن زمان کاری از پیش ببرند و صحبت‌های نمایندگان با سایر زندانیان نیز شواهدی دال بر وجود شکنجه و آزار زندانیان را تایید نمود. نمایندگان نیز طی جلساتی با سیاسیون خواستار تغییر وضع زندان‌ها و رسیدگی به جرایم زندانیان به صورت قانونی شدند. این اقدام شجاعانه سیدفخرالدین موجب شد تا سرانجام در دادگاه نظامی بدوی نیز تبرئه شود. با این حال او پس از آزادی همچنان از هر فرصتی برای روشن کردن افکار عمومی استفاده می‌کرد. مهمترین اقدام ایشان در این دوره وسعت بخشیدن به فعالیت‌های مسجد علوی خرم‌آباد بود. در پی شهادت آیت‌الله سیدمصطفی خمینی و شهدای تبریز و قم و... مجالس چهلم در این مسجد با شکوه هر چه تمام‌تر برگزار شد و این عالمِ عامل با بیانات پرشور خود این مکان را به سنگری برای مبارزه تبدیل کرد. این جریان ادامه داشت تا آن که مجلس بزرگداشتی برای چهلمین روز شهدای یزد سال 1357 در مسجد و حوزه علمیه منعقد شد. با توجه به این که شهربانی در تمام این مدت حجت‌الاسلام رحیمی را زیرنظر داشت به دلیل این که وی عامل اصلی شعارهای سرداده شده در این مجلس و مجالس مشابه دیگر علیه رژیم پهلوی بوده، دو روز بعد یعنی در 21 اردیبهشت 1357 به منزل وی یورش برده و او را بازداشت نمودند. به دنبال این دستگیری و سپس به حکم دادگاه برای سه سال به ایرانشهر تبعید شد. البته در مدت تبعید هم دست از تلاش برنداشت و در شهرستان ایرانشهر با تبعیدیان دیگری مانند آیت‌الله سیدعلی‌خامنه‌ای، حجت‌الاسلام محمدکاظم‌ راشدی یزدی، حجت‌الاسلام سیدمحمدعلی موسوی و آیت‌الله محمد‌صادق خلخالی که در همان شهر روزهای تبعیدشان را می‌گذراندند، زمینه فعالیت علیه رژیم در تبعید را فراهم کردند. علاوه بر آن مددیار مردم در اوضاع وخیم شهر بود که سیل خرابه‌ای از آن برجای گذاشته بود. از آن جا که اقدامات ضد رژیم او تداوم پیدا کرده بود، لذا پس از مدتی به اقلید تبعید شد، اما پس از اوج‌گیری انقلاب به خرم آباد بازگشت و رهبری اجتماعات مردمی را بر عهده گرفت.

 

پس از انقلاب اسلامی

با پیروزی انقلاب اسلامی وظایف دیگری بر عهده ایشان قرار گرفت. مسجد علوی که در دوران پهلوی جبهه مبارزه علیه رژیم بود به عنوان یکی از کمیته‌های مهم خرم‌آباد عمل می‌کرد و در ختم برخی غائله‌هایی که در استان لرستان روی داد، نقش عمده‌ای ایفا نمود. از دیگر اقدامات این کمیته کمک‌رسانی به خوزستان و مناطق سیل و زلزله‌زده بود. همچنین سال 1358 حجت‌الاسلام فخرالدین عده‌ای عشایر را با لباس محلی به دیدار امام خمینی برد. وی در اولین دور انتخابات ریاست جمهوری به حمایت از جامعه مدرسین و علمای بزرگ همت گماشت و نسبت به وجود برخی انحرافات در دوران ریاست جمهوری بنی صدر تذکر ‌داد. او پس از کسب عنوان نمایندگی مردم استان لرستان در مجلس شورای اسلامی هم به افشاگری در باره برخی خطوط فکری مغایر با اصول اصلی انقلاب پرداخت و در این زمان از محضر آیت‌الله مدنی و آیت‌الله دستغیب نیز بهره برد.

 

شهادت

سرانجام این مجاهد تلاش‌گر در 7 تیر 1360 در سن 37 سالگی به همراه شهید آیت‌الله دکتر بهشتی و یاران عزیزش در انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی به دست منافقین تروریست به درجه رفیع شهادت نائل شد.

 

صفات ویژه

وی عارف مجاهدی بود که ضمن مبارزه با دستگاه طاغوت و بیداد، با ضعیفان و مستمندان و مظلومان به تواضع و کرامت برخورد می‌نمود. در استان لرستان که محل زندگی‌اش بود علیه فئودال‌ها و زراندوزان موضعی تند و انقلابی داشت. بر قرآن و نهج البلاغه تکیه می‌کرد و تلفیق معنویت با سیاست را ترویج می‌کرد و همواره در تلاش بود تا در زندگی عملی خود آنچه را بیان می‌داشت به فعلیت برساند.

 

شهید حجت‌الاسلام ‌و المسلمین سیدنورالدین رحیمی

حجت‌الاسلام و المسلمین حاج سیدنورالدین رحیمی برادر بزرگتر سیدفخرالدین و نماینده مجلس شورای اسلامی سال ۱۳۱۴ در شهرستان خرم‌آباد در یک خانواده اصیل و روحانی دیده به جهان گشود. او نیز در دامان پدری عالم و مادری مومن پرورش یافت، اما دیری نگذشت که با درگذشت این دو عزیز مسئولیت خطیر نگهداری و سرپرستی از برادرانش به وی واگذار گردید و در کنار تحصیلات علوم دینی به عنوان سرپرست خانواده انجام وظیفه کرد.

آن سید جلیل القدر برای تکمیل علوم اسلامی و کسب فیض از محضر استادان حوزه علمیه قم وارد این شهر شد و پس از کسب مدارج بالاتر علوم دینی جهت نشر و ادامه تبلیغ فرهنگ و دین مبین اسلام به خرم آباد برگشت و با امامت جماعت مسجد جامع خرم آباد و تدریس در حوزه علمیه کمالیه، تاسیس کتابخانه و ادامه حرکت فرهنگی در جهت بارور نمودن استعدادهای جوانان خرم آباد نقش به ‌سزائی داشت. محبوبیت او در بین اهالی باعث شد که ایشان با منش بزرگوارانه مشکلات و اختلافات عشایر و ساکنان شهر را حل نماید و خانه او محل رفع معضلات شده بود.

 از سال 1342 با همکاری سایر علما و روحانیان خرم‌آباد از آیت‌الله مدنی دعوت نمود تا در این شهر اقامت کند و خودش خالصانه مسجد جامع را برای اقامه نماز جماعت در اختیار وی گذاشت و با فروتنی و خلوص به او اقتدا کرد. در ادامه با همکاری شهید مدنی و برادرش سیدفخرالدین و سایر علمای مبارز در تشکیلات زیرزمینی مبارزه علیه رژیم پهلوی شرکت فعال اما بی‌هیاهو داشت و در این رهگذر زجر و حبس کشید و در زندان‌های پهلوی زیر شکنجه روزگار گذراند. از آن جا که اعتقاد داشت با اظهار فعالیت‌های انجام شده از اجرش نزد خداوند متعال کاسته می‌شود، در سکوت اقدام می‌نمود و به هیچ‌ وجه در هیچ محفلی سخن و حتی یک جمله از خود و فعالیت‌ها و زحمات و مبارزاتش نمی‌گفت. این در حالی بود که در همکاری و تاسیس انجمن‌های کمک به مستمندان و محرومان و تجهیز کتابخانه‌ها و دعوت از شخصیت‌های مذهبی برای سخنرانی و تشکیل کلاس‌های عقیدتی در خرم‌آباد و روشنگری افکار بسیار کوشا بود.

 

پیروزی انقلاب اسلامی

با پیروزی انقلاب اسلامی در همان ابتدا بخشی از مسئولیت‌ها به او واگذار شد و با عضویت در جامعه روحانیت و شورای مرکزی کمیته انقلاب اسلامی در محافظت و حراست از دستارردهای انقلاب فعالیت نمود و در این رهگذر زحمات طاقت‌فرسایی کشید. علاوه بر این همچنان امام جماعتی مسجد و تدریس در حوزه علمیه کمالیه خرم‌آباد را نیز ترک نکرد. او پس از اصرار و تقاضاهای مکرر مردم قهرمان و عشایر سلحشور جنوب لرستان و ارسال طومارهای متعدد و تجمع و راهپیمایی که خواستار نامزدی ایشان برای نمایندگی مجلس شده بودند علی‌رغم میل باطنی بر اساس وظیفه‌ای که مردم و روحانیان به عهده ایشان گذاشتند این مسئولیت را پذیرفت. پس از اتمام دوره اول مجلس، مجددا با تقاضای اهالی منطقه نامزدی خود را برای مجلس اعلام کرد که این بار نیز به نمایندگی برگزیده شد. با تصویب اعتبارنامه رسماً دوران نمایندگی دوره دوم پارلمانی خود را با عضویت در کمیسیون شوراها و امور داخلی کشور آغاز نمود و در ایراد نطق‌های قبل از دستور همگان را به وحدت دعوت کرد و تذکرات لازم را برای بهبود وضعیت موکلین خود به مسئولان داد. از دیگر فعالیت‌های مثمر ثمر وی راه‌اندازی مهدیه مرتضویه خرم‌آباد و همکاری با افراد خیّر برای تاسیس مسجد قمر بنی‌هاشم غرب تهران بود. رفتن به جبهه‌های جنگ جهت تشویق و روحیه بخشی به رزمندگان ایران اسلامی از دیگر اقدامات او در طول دوران دفاع مقدس به شمار می‌رفت.

 

عروج

 بالاخره اول اسفند ماه ۱۳۶۴ در حالی که با هواپیمای مسافربری فرندشیب از تهران عازم اهواز بود در فاصله  40 کیلومتری شمال اهواز هدف دو موشک هوا به هوای جنگنده‌های عراق قرارگرفت و ایشان به همراه شهید حجت‌الاسلام محلاتی و جمعی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی، قضات دادگستری، روحانیان و... به دیار حق شتافتند.

 

برجستگی‌های اخلاقی شهید

شهید حجت‌الاسلام سید نورالدین رحیمی اهل تهجد و عبادت در خلوت بود و در عین حال در صحنه جامعه به عنوان مبارزی فعال حضور داشت. بسیاری از نزدیکان و مردم لرستان او را عارفی وارسته و ادامه ‌دهنده راه شهید محراب حضرت آیت‌الله سیداسدالله مدنی می‌دانستند و آنهائی که به آن عارف واصل اقتدا می‌نمودند، در دوران تبعید شهید محراب  به شهید سید نورالدین تاسی می‌جستند. چرا که او در تمام دوران مبارزه فارغ از هر ظاهرسازی و تجمل در راه رضای خدا به ادای وظیفه می‌پرداخت. حتی در دوران نمایندگی مجلس شورای اسلامی، سایر نمایندگان مجلس به امامت وی نماز اقامه می‌کردند چرا که او را فردی اهل تقوی یافته بودند.

 

مشی دو برادر

این دو برادر شهید همواره با یکی از مهمترین نمایندگان حضرت امام، شهید محراب آیت‌الله سیداسدالله مدنی مرتبط بودند و همواره از سلوک سیاسی و معنوی ایشان پیروی وحتی در دروان تبعید شهید مدنی با ایشان در ارتباط بودند. شهیدان رحیمی‌ها قبل و پس از پیروزی انقلاب اسلامی به پیروی از مراد خود در منطقه عشایر نشین لرستان هموراه مامن و پناه مردم بودند و به خدمت‌گذاری آنها مشغول بودند. آنان با استفاده از زمان و موقعیت به  تبلیغ وگسترش فرهنگ اسلامی مبادرت می‌ورزیدند و در این مسیر توجه به نسل جوان و تربیت و تقویت بینش جوانان را در دستور کار خود قرار داده بودند، به همین جهت پیوسته از نظر ساواک عناصر خطرناکی شناخته می‌شدند. این دو شهید بزرگوار علاوه بر فعالیت‌ برای جوانان به مجالست با همه اقوام و قشرهای جامعه می‌پرداختند و فارغ از اعمال هرگونه تبعیض به مشکلات و معضلات مستمندان رسیدگی می‌نمودند. تبعیت کامل از رهبری و مرجعیت انقلاب اسلامی، عدم یاس در گرفتاری‌ها، ارتباط مستمر با علما و بزرگان حوزه، رسیدگی به وضعیت زندانیان و کمک‌های مستقیم و غیر مستقیم به خانواده مبارزین، تلاش در بیداری مردم و ارائه بینش صحیح شیعی در مبارزه با طاغوت و دفاع از مستضعفین، استفاده از مساجد، تکایا، و مجامع مذهبی به عنوان مراکز تجمع نیروهای مردمی و در جهت رشد فرهنگ اسلامی، تحریم برنامه‌های استعماری - استبدادی رژیم به خصوص انقلاب سفید، حزب رستاخیز، جشن دو هزار و پانصد ساله... از دیگر اقدامات آنان به شمار می‌رفت.

روحشان شاد و راهشان الگوی جوانان این سرزمین باد.





شهید حجت الاسلام سید نورالدین رحیمی



شهید رحیمی در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی



شهید فخرالدین رحیمی- خرم آباد- پس از انجام مراسم راهپیمایی



حاج آقا سید نورالدین رحیمی نماینده مردم تهران در بازدید از طرح آبرسانی سنگ تراشان- شهریور1363



شهید حجت الاسلام رحیمی - خرم آباد- سال 1364



شهید سید فخرالدین رحیمی



شهید حجت الاسلام سید نورالدین رحیمی



شهید آیت‌الله سید اسدالله مدنی در کنار شهید سید فخرالدین رحیمی وتنی چند از اطرافیان ویاران در خرم آباد



شهید سید نورالدین رحیمی سپید دشت، بیست دوم بهمن 1364



شهید سید فخرالدین رحیمی در تشرف عشایر چهارلنگ به محضر حضرت امام خمینی در مدرسه فیضیه سال 1358



شهید هاشمی نژاد، شهید حجت الاسلام رحیمی، حجت الاسلام قاضی، حجت الاسلام صادقی قهاری، حجت الاسلام عیدی و حجت الاسلام موسوی



شهید حجت الاسلام سید نورالدین رحیمی- روستای نورآباد- شهریورماه 1364



شهید سید نورالدین رحیمی- طرح آبرسانی روستای سنگتراشان- شهریور1364



شهید سید فخرالدین رحیمی- تبعید به ایرانشهر



شهید رحیمی- سوم ماه شعبان المعظم، سال 1390 ه ق مطابق با مهرماه 1349 شمسی بروجرد در حسینیه آقای حاج دهدشتی در محضر حضرت آیت الله نجفی بروجردی دامت برکاته




























































منبع: برگرفته از مقدمه کتاب یاران امام به روایت اسناد ساواک(23)، نگاهی بر زندگی برادران شهید رحیمی: شهید حجت‌الاسلام و المسلمین سیدفخرالدین رحیمی و شهید حجت‌الاسلام والمسلمین سید نورالدین رحیمی، مرکز بررسی اسناد تاریخی، چاپ اول، سال 1381.


 
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است.