پایگاههای انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک(3)، مسجد جلیلی تهران


14 مرداد 1397


 در آغاز و پیروزی انقلاب اسلامی مساجد به عنوان پایگاههای اصلی مبارزان نقش بی‌بدیلی در عرصه‌های مختلف اجتماعی ایفا کردند و محل اجتماع مردم، آموزش، هماهنگی اقدامات و فعالیت‌های ایشان بودند. یکی از این مساجد، مسجد جلیلی تهران بود که به دلیل امامت شخصیت عالم، پرهیزکار و مبارزی چون مرحوم آیت‌الله محمدرضا مهدوی‌کنی و جایگیری در قلب اداری و تجاری شهر تهران از اهمیت کم‌نظیری برخوردار بود. مقاله حاضر نگاهی کوتاه به جایگاه مساجد در اسلام و ایران معاصر و تاریخ تأسیس و نقش مسجد جلیلی در حوادث و رویدادهای انقلاب اسلامی دارد.


***************

 مساجد دژ و سنگرهاى بلند مرتبه و عظیم‌الشأن، ملجاء و پناهگاههاى امن و خانه و منزلگاههاى رفیع و گرانقدرند. پیامبر اسلام (صلى‌اللّه‌ علیه واله) اهمیت فوق‌العاده‌اى براى ساخت و آبادى ظاهرى و باطنى آن قائل بود. توقف چند روزه آن حضرت پس از هجرت به مدینه در منطقه‌اى به نام قبا و ساخت اولین مسجد در آیین اسلام در آن محل، توقف ایشان میان قبیله بنى سالم و برگزارى نماز جمعه در آن و ساخت مسجد -جمعه و سپس ورود حضرت به مدینه و بناى مسجد در اولین محل فرود ایشان در آن شهر که مسجدالنبى-(ص) نام گرفت، نشان‌دهنده این اهمیت است.
     حضرت امام خمینى (قدس سره) که خود احیاءکننده نقش مساجد در دوران معاصر بوده است در این ‌باره مى‌فرماید:
«این مسجدالحرام و مساجد در زمان رسول اکرم (ص) مرکز جنگ‌ها و مرکز سیاست‌ها و مرکز امور اجتماعى و سیاسى بوده، این طور نبوده است که در مسجد پیغمبر (صلى‌اللّه‌ علیه و آله)  همان مسایل عبادى و نماز و روزه باشد، مسایل سیاسى‌اش بیشتر بوده، هر وقت مى‌خواستند به جنگ بفرستند اشخاص را و بسیج کنند مردم را براى جنگ‌ها، از مسجد شروع مى‌کردند این امور را.»1
«حضرت على(ع) هم دستگاه و بارگاهش این مسجد است، توى این مسجد مى‌آید مى‌نشیند، همه مى‌آیند حرف‌هایشان را به او مى‌زنند. از مسجد هم لشکر درست مى‌کند، مى‌فرستد به این طرف و آن طرف براى پیشرفت اسلام.»2

 

 

مساجد و حکومت پهلوى
دوران فترت

     از دوره احمدشاه تا پایان حکومت رضاشاه را مى‌توان دوره فترت، مهجوریت و مظلومیت مساجد نام نهاد، زیرا علاوه بر تهى شدن از آبادانى ظاهرى، از آبادى باطنى که عبارت است از: حضور فعال مؤمنین در آن و فعالیت در جهت تهذیب، آموزش و نشر و گسترش اسلام و مقابله با دشمنان دین و تشریک مساعى در حل معضلات اجتماعى و سیاسى جامعه، خالى گردیده و یا آثار کمى در آن به چشم مى‌خورد. در پایان و زوال حکومت قاجاریه اوضاع اجتماعى و سیاسى و بى‌لیاقتى احمدشاه و رجال سیاسی و... علت عمده این وضع بود و پس از روى کارآمدن رضاخان، دیکتاتورى مطلق وى و درگیرى شدید با مظاهر دینى و اسلامى و علماى مدافع آن و قلع و قمع و تبعید و حبس و قتل آن‌ها دلیل آن بود. جنایت فجیع رضاخان درتاریخ 20 تا 22 تیر ماه 1314 در مسجد گوهرشاد که عده کثیرى از مردم متدین و بى‌گناه مشهد به خاک و خون غلتیدند و علما دستگیر و شکنجه و عده‌اى تبعید و زندانى و برخى فرارى شدند از جمله نکبت‌بارترین سوابق پهلوى اول است. جلوگیرى از مجالس وعظ و خطابه و سخنرانى و روضه و عزادارى براى اباعبداللّه‌ الحسین (علیه‌السلام) در مساجد و تکایا، محدود کردن، سرکوب نمودن علما و مردم متدین، تخریب و نابودى مساجد یا بى اثر کردن و از خاصیت انداختن آن، اتحاد شکل لباس، صدور تصدیق با شرایط خاص براى روحانیون، تشکیل مؤسسه وعظ و خطابه در مقابل حوزه علمیه قم، تأسیس دانشکده معقول و منقول براى جذب روحانیون و خالى کردن حوزه‌ها از طلاب، برقرارى امتحانات خارج از حوزه علمیه براى طلاب، اجبارى کردن لباسهاى فرنگى براى مردان و کشف حجاب زنان و... گوشه‌اى از این اقدامات رسمى هستند3 و حال آن که اقدامات مختلف دیگرى نیز به انجام رسیده که رسماً نه اعلان شده و نه به صورت کتبى از آن مدرکى باقى مانده است. حجت‌الاسلام محمد شریف‌رازى در تشریح وضع روحانیون و -پایگاه‌هاى آن‌ها یعنى مساجد و مدارس دینى در زمان حکومت رضاخان مى‌نویسد: «زمان آیت‌اللّه‌¬ حائرى [مؤسس حوزه علمیه قم] بى‌شباهت به زمان بنى‌امیه و حکومت حَجاج‌بن‌یوسف ثقفى نبوده، چنانچه در آن زمان شیعیان آل على (علیه‌السلام) خوار و محکوم به اعدام بودند. در زمان رضاشاه که معاصر با مرحوم آیت‌اللّه‌ حائرى (ره) بوده، نیز مؤمنین و پیروان آل محمد (صلى‌اللّه‌ علیه و آله) ذلیل و زبون بودند. مسجدخراب کردند، جلوى نماز جماعت را گرفتند، مردم را از رفتن به مسجد و... منع کردند... اذان   گفتن و قرآن  خواندن و عزادارى نمودن بر امام حسین (علیه‌السلام) را ممنوع کردند. وقتى مرحوم حائرى در ذى قعده 1355 ه. ق (1315 ه. ش) پس از 83 سال عمر دار فانى را وداع گفت...در صبح 17 ذى قعده که خبر فوت ایشان در قم و تهران و سایر بلاد منتشر شد... اول کارى که نمود این بود که نگذاشتند نصف روز هم براى آن فقید مجلس سوگوارى گذارده شود و آمدند و به خصوص علما وطلاب را متفرق کرده و مجلس فاتحه را در همان ساعت اول به هم زده، آن را جمع کردند و هر وقت به اهل علم مى‌رسیدند مى‌گفتند: «چرا شما معطل هستید، بزرگتان که مرد و از میان شما رفت دیگر چه مى‌خواهید، بروید از قم و متحدالشکل شوید و متفرق گردید، دوره آخوندى تمام شد.»4
  

 

دوران شکوفایی
  با خروج رضاشاه از ایران و شکست دیکتاتوری بیست ساله و ایجاد آزادى نسبى که به واسطه هرج و مرج ناشى از جنگ جهانى دوم ایجاد شده بود و انتشار انواع و اقسام نشریاتى که به علت دیکتاتورى و اختناق رضاشاهى مجال چاپ و نشر نمى‌یافتند و بالا رفتن سواد و درک عمومى از اوضاع و حوادث و بروز روحانیت بیدار و آگاه و... محمدرضا پهلوی هیچگاه نتوانست، پایگاه‌هاى مبارزه یعنى مساجد را قلع و قمع نماید و صداى حق‌طلبى وعدالت‌خواهى از این خانه‌هاى خدا تا پیروزى انقلاب اسلامى جارى و سارى بود، اگر چه که بسیارى از روحانیون و مردم مؤمن و متدین این مملکت بهاى آن را با جان و مال خود پرداختند.
     مبارزه با لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی و اجتماع مردم در مسجد سید عزیزاللّه‌ در بازار تهران و کشتار مردم توسط رژیم، الغاء لایحه انجمن‌هاى ایالتى و ولایتى پس از تصویب آن در آذر 1341 به خاطر مبارزه و مقاومت سرسختانه علما و مردم و تجمع و اعتراض در مساجد و تکایا، به خاک و خون کشیدن طلاب مدرسه فیضیه  در  دوم  فروردین  1342 و عکس‌  العمل شدید امام خمینى (ره) و مردم متدین در ماه محرم سال مذکور به این جنایت و تجمع در مسجد هدایت و حاج ابوالفتح، واقعه 15 خرداد سال 42 و تظاهرات گسترده مردم در قم، وارمین و سایر شهرها علیه دستگیرى حضرت امام خمینى (ره) و قتل‌عام تظاهرکنندگان، سخنرانى امام علیه طرح مصونیت قضایى مستشاران آمریکایى (کاپیتولاسیون) و¬ روشنگرى علما و روحانیون در مساجد و منابر و تبعید رهبر کبیر انقلاب اسلامى در 13 آبان 1343 و...¬ وقایع مهم و گسترده در سالهاى 56 و 57 و... در تمام این مبارزات نقش مساجد، نقش اساسى و بنیانى بود. امام خمینى (ره) رهبر کبیر انقلاب اسلامى در این باره¬ مى‌فرماید:
«... مساجد در انقلاب اسلامى ایران، مرکز انقلاب و مرکز آشنایى مردم با اسلام و وظایف شرعى آنان در جهت پاسدارى از ارزش‌هاى والاى اسلام بوده است. مسجد محلى است که از آن باید  امور اداره بشود. این مساجد بوده که این پیروزى را براى ملت ما درست کرد. این مراکز حساسى است که ملت باید به آن توجه داشته باشند. این طور نباشد که خیال کنیم حالا دیگر ما پیروز شدیم، دیگر  مسجد مى‌خواهیم چه کنیم؟ پیروزى ما براى اداره مسجد است.»5
     مقام معظم رهبرى نیز در این مورد فرمود:
«علت این که این انقلاب مبارک در ایران اسلامى پیروز شد، یکى از علل این پیروزى و سهولت این پیروزى لااقل این بود، مردم به مسجد اقبال پیدا کردند، جوان‌ها مساجد را پر کردند، علماى اعلام مساجد را به عنوان یک مرکزى براى تعلیم، براى تربیت، براى روشنگرى افکار و اذهان مورد استفاده قرار دادند و مسجد شد مرکزى براى حرکت، براى آگاهى، براى نهضت، براى افشاى اسرار زمامداران فاسد و خود فروخته رژیم طاغوت، در دوره مشروطیت هم همین جور بوده است، در دوره ملى شدن صنعت نفت هم تا حدودى همین جور بود، در زمان انقلاب هم که این به احد اعلى رسید... مسجد نه فقط در زمان ما و نه فقط در کشور عزیز اسلامى ما، بلکه در نقاط مختلف عالم و در طول تاریخ، منشأ آثار بزرگ و نهضت‌هاى بزرگ و حرکات اسلامى بزرگ شده است. مثلاً در همین کشورهاى آفریقا، کشورهاى شمال آفریقا که مسلمان هستند، مثل کشور الجزایر و دیگر کشورهاى که سال‌ها در زیر سلطه نظامى استعمار فرانسوى‌ها بودند، قیام این مردم از مساجد شروع شد، که به پیروزى هم رسید و کشورها استقلال پیدا کردند. آن روزى هم انقلاب در این کشورها رو به شکست رفت و استقلال خودشان را دوباره ملت‌ها از دست دادند که رابطه خودشان را با مساجد و با دین و ایمان مساجد قطع کردند... مساجد را باید ملت ایران مغتنم بشمارند، پایگاه معرفت و روشن‌بینى و روشنگرى و استقامت ملى به حساب بیاورند... هم مدرسه است، هم دانشگاه است، هم مرکز تفکر و تأمل است، هم مرکز تصفیه روح است، هم مرکز خلوص است، هم مرکز اتصال بنده به خداست.»6
     این تأثیر شگفت‌انگیز مساجد در به وجود آوردن انقلاب و هدایت و رهبرى آن تا رسیدن به سرمنزل مقصود از دید اندیشمندان خارج از کشور نیز پنهان نمانده و با صراحت به آن اعتراف دارند. مارسل بوازار در کتاب خود مى‌نویسد:
اندک‌اندک مساجد موقعیت سال‌هاى نخستین ظهور اسلام را به دست آورده‌اند، تأسیس کتابخانه‌ها و تالار اجتماعات در درون مساجد این حقیقت را آشکار مى‌سازد که مساجد در اسلام بدان گونه که بعضى پنداشته‌اند منحصراً براى اداى فریضه نماز نیست و یقیناً یکى از مراکز سیاسى و فرهنگى مهم اسلام است. گردهمایى جمعه مخصوصاً در سال‌هاى اخیر و در ممالک آزاد شده اسلام که به سوى پیشرفت اقتصادى و حاکمیت سیاسى مى‌روند، کارآیى بسیار داشته است. در این سال‌ها على‌رغم تفرقه و پراکندگى سیاسى مردم و گروههاى مسلمانان ناخشنود از حکومت‌هاى فاسد، در درون همین مساجد طرح و قیام عمومى و مبارزه علیه ستمگران را ریخته و تزلزلى در ارکان فرمانروایى دست نشاندگان استعمار غرب پدید آورده‌اند، کارى که احزاب و گروههاى سیاسى مخالف در ممالک غرب از انجام آن هنوز ناتوانند.»7
    

 

مسجد جلیلى تهران
     مسجد جلیلى تهران از جمله مساجدى است که پیشینه چندان طولانى ندارد و با قدمت نزدیک به پنجاه سال، در شمار مساجد تقریباً جدید تهران قرار دارد. این مسجد در خیابان ایرانشهر جنوبى و جنب میدان فردوسى قرار دارد. این منطقه در آن زمان جزء مناطق بالا شهر تهران محسوب مى‌شد و غالب ساکنین آن را اقلیت‌هاى مذهبى چون مسیحى، زرتشتى، یهودى؛ و تعدادى از اعضای تشکیلات بهاییان تشکیل مى‌داد.¬ منطقه ایرانشهر جنوبى از نظر بافت شهرى منطقه‌اى تجارى است و بیشتر همسایگان مسجد مغازه‌داران و-شرکتهاى تجارى و بازرگانى مى‌باشند و بعد از ساخت مسجد همین‌ها در مسجد رفت و آمد مى‌کردند. در -این محل باغ بزرگى وجود داشت که متعلق به حاج مهدى جلیلى فرشچى بود و محل سکونت وى و-خانواده‌اش نیز در آن قرار داشت. هر سال در ایام محرم و صفر، در این باغ روضه‌خوانى برپا بود. زیر-درخت‌ها صندلى مى‌گذاشتند و دسته‌هاى عزادار در این جا تجمع مى‌کردند و به عزادارى مى‌پرداختند.
   

 

ساخت مسجد در باغ مرحوم مهدی جلیلی فرشچی
 بنا به پیشنهاد عزاداران، به خصوص مرحوم حجت‌الاسلام محمد تقی فلسفى، مرحوم جلیلى موافقت کرد که در این باغ مسجدى ساخته شود. باغ را به متراژهاى مختلف تقسیم کردند و حدود هفتصد متر آن را جهت بناى مسجد اختصاص دادند که در اواخر دهه سى با هزینه شخصى مرحوم مهدى جلیلى فرشچى ساخته شد. زمان دقیق شروع ساخت مسجد مشخص نیست، البته احتمال مى‌رود شروع بنا در سال 1335 و پایان بناى آن در سال 1339 باشد. آقای جلیلى در محل کتابخانه مسجد براى خود مقبره‌اى ساخت که در آن جا دفن شود، ولى پس از فوت وى، که پیش از آغاز فعالیت مسجد بود، شهردارى اجازه دفن در مسجد را نداد، از این رو در قم به خاک سپرده شد. مسجد به نام بانى‌اش، جلیلى، نام گرفت، البته به مسجد فرشچى نیز معروف بود، ولى غالباً به نام مسجد جلیلى شناخته مى‌شود. پس از درگذشت حاج مهدى جلیلى، پسرش ضیاءالدین جلیلى عهده‌دار اداره امور مسجد شد. او نیز فرش فروشى دارد و گفته مى‌شود در آلمان تجارت خانه فرش دارد و در حال حاضر نیز در خارج کشور به سر مى‌برد.
     مسجد تحت نظارت اوقاف است و حاج مهدى جلیلى فرشچى آن را در مورخه 1 / 1 / 1340 به موجب وقف‌نامه شماره 13945 که در اداره اوقاف و امور خیریه شرق تهران موجود است وقف کرده است. واقف دو تن از فرزندانش (شمس‌الدین و ضیاءالدین جلیلى) را متولى این مسجد قرار داده است.
     تأمین هزینه‌هاى مسجد از طریق املاکى است که در اختیار دارد. شش باب مغازه و یک ساختمان مسکونى دو طبقه که جزء رقبات مسجد است. اجاره این املاک تأمین‌کننده بخشى از هزینه‌هاى مسجد است. در ضمن، حاج ضیاءالدین جلیلى قسمتى  از هزینه‌هاى آن را مى‌پرداخت، ولى هزینه مراسم و جشنها و برخى  وسایل مورد نیاز مسجد از سوى مردم و اهالى مسجد و کسبه محل تأمین مى‌شد.

 

 

آغاز فعالیت
فعالیت مسجد حدود سال 1340 آغاز شد و آیت‌اللّه‌ زین‌العابدین سرخه‌اى که از طرف حاج مهدى جلیلى، تولیت مسجد به او سپرده شده بود، مسجد را افتتاح کرد. آیت‌اللّه‌ سرخه‌اى که پیش‌نماز مسجد هم بود، پس از چندى، داماد خود، آیت‌اللّه‌ محمدرضا مهدوى کنى را به عنوان امام جماعت برگزید. آیت‌اللّه‌ مهدوى کنى در این خصوص مى‌گوید:
«بنده از قم آمدم تقریباً اواخر سال 40 و بعد از فوت آیت‌اللّه‌ بروجردى بود و مسجد جلیلى تازه بنا شده بود و امام جماعت نداشت و از بنده دعوت کردند که من در آن جا امامت کنم، البته واسطه این دعوت هم مرحوم آیت‌اللّه‌ سرخه‌اى بود که پدر زن بنده و متولى آن مسجد بودند، البته مکان مسجد جلیلى آن موقع در بالاى شهر تهران حساب مى‌شد و معمولاً کسانى که در اطراف مسجد بودند، مسجدى نبودند، قهراً از جاهاى دیگر در مسجد شرکت مى‌کردند. بنده یادم هست سال اولى که در آن جا شرکت کردیم ظاهراً سال 41 بود. ماه رمضان آن جا بنده اقامه نماز مى‌کردم، جمعیت بسیار کمى بود و بعد از چند سال به تدریج مردم به مسجد علاقه پیدا کردند.»
     مسجد جلیلى یکى از مساجد فعال در عرصه سیاسى در تهران بود و سیاسى شدن مسجد نیز مرهون -تفکر و عملکرد آیت‌اللّه‌ مهدوى کنى بود. وى از هنگام تصدى امامت آن، تلاش کرد آن جا را از حالت¬ سکون و رکودى که برخى مساجد به آن مبتلا بودند خارج سازد و این عامل مهمى در جذب مردم به ویژه¬ جوانان به مسجد بود. کارهاى سیاسى زیر پوشش کارهاى فرهنگى و اجتماعى صورت مى‌گرفت و از نظر تبلیغى رساله امام تدریس مى‌شد. آیت‌اللّه‌ مهدوى کنى نحوه فعالیت خود را چنین توصیف مى‌کند:
«بعد از فوت آقاى بروجردى، در مرجعیت احدى را اسم نیاوردم و مى‌گفتم من غیر از امام کسى را نمى‌شناسم. آن وقت در مسجد اسم امام بردن ممنوع بود. اوایل که مى‌شد ما رساله بخوانیم، من مثلاً رساله را باز مى‌کردم، شکیّات مى‌گفتم، فتواى حضرت امام مثلاً، البته، آن وقت که امام که تعبیر نمى‌کردند، مى‌گفتند، آیت‌اللّه‌ العظمى خمینى.... براى این که اسمى از ایشان بیاورم فقط همین را مى‌گفتم... در آن مقطع از مبارزه، این براى دستگاه خیلى ناگوار بود که حتى اسمى از ایشان برده شود... من مقید بودم و در هر منبرى که مى‌رفتم و بسم‌اللّه‌ و خطبه مى‌خواندم بعد مى‌گفتم که امشب مى‌خواهم دو مسئله از فتواهاى آیت‌اللّه‌ العظمى خمینى را براى شما بگویم..»
یکى از ویژگى‌هاى مساجد سیاسى نسبت به سایر مساجد، گزینش خاص از وعاظ و روحانیون و سخنرانانى بود که منابر روشنگر و انقلابى داشتند، مسجد جلیلى نیز در این مورد از فعالیت‌هاى خوب و مؤثرى برخوردار بود و علاوه بر منبرهاى آیت‌اللّه‌ مهدوى کنى از واعظین انقلابى جهت سخنرانى دعوت مى‌شد. به عنوان نمونه مى‌توان به موارد زیر اشاره کرد.
1ـ دعوت از آیت‌اللّه‌ سید محمود طالقانى براى سخنرانى8
2ـ سخنرانى حجت‌الاسلام شیخ عباسعلى اسلامى9
3ـ سخنرانى حجت‌الاسلام شیخ على حجتى کرمانى10
4ـ سخنرانى شهید حجت‌الاسلام دکتر محمدجواد باهنر11
5ـ سخنرانى حجت‌الاسلام دکتر رضا زنجانى12
6ـ سخنرانى حاج احمد صادق13
7ـ سخنرانى مهندس محمدعلى گل‌افشانى14
8ـ سخنرانى محمدرضا دانائیان15
9ـ سخنرانى استاد محمدتقى شریعتى16
10ـ سخنرانى حجت‌الاسلام محمدتقى فلسفى17
11ـ سخنرانى دکتر احمد ناظرزاده کرمانى18
12ـ سخنرانى حجت‌الاسلام سیدمحمد شبسترى19
13ـ سخنرانى حجت‌الاسلام سیدعبدالکریم هاشمى‌نژاد20
14ـ سخنرانى شهید حجت‌الاسلام شیخ فضل‌اللّه‌ محلاتى21
15ـ سخنرانى آیت‌الله محمد امامى کاشانى22
16ـ سخنرانى آیت‌الله شیخ ابوالقاسم خزعلى23
17ـ سخنرانى جلال گنجه‌اى24
18ـ سخنرانى حجت‌الاسلام سیدهادى خامنه‌اى25
19ـ سخنرانى شهید آیت‌الله مرتضى مطهرى26
20ـ سخنرانى حجت‌الاسلام شیخ على‌اکبر ناطق‌نورى27
21ـ سخنرانى آیت‌الله موحدى کرمانى28
22ـ سخنرانى محمدعلى دولتى معروف به محقق خراسانى29
23ـ سخنرانى حجت‌الاسلام محسن قرائتى30
     بحث‌هاى سلسله‌اى آیت‌اللّه‌ مهدوى کنى در باره اقتصاد و مسایل مارکسیسم از جمله این فعالیت‌هاى مؤثر براى جوانان بوده است این بحث‌ها چنان که از اسناد بر مى‌آید از تاریخ 24 / 9 / 46 تا آبان سال 49 ادامه داشت و جزواتى نیز در این مورد چاپ و بین شرکت‌کنندگان توزیع مى‌شد.31

 

 

گزارش‌های ساواک
  آگاهى‌ بخشى نسبت به خطر صهیونیسم و مبارزه با آن و کمک مادى به مبارزین فلسطین از جمله¬ فعالیت‌هاى مسجد جلیلى بود. فعالیت‌هاى سیاسى و ضد رژیم در مسجد جلیلى توجه ساواک را به خود معطوف داشته و در نوبت‌هاى مختلف نسبت به آن هشدار مى‌دهد رئیس اداره امنیت داخلى ساواک تهران در گزارشى در تاریخ 29 / 10 / 45 مى‌نویسد:
«با توجه به گزارشات خبرى ارسالى اعلام مى‌گردد که بعضاً جلسات مذهبى تحت عنوان بحث و تفسیر در مسجد جلیلى... در این جلسات عده‌اى از طرفداران روحانیون مخالف و عده‌اى از عناصر طرفدار احزاب و دستجات افراطى شرکت مى‌نمایند...»32
     و از طرف رئیس سازمان اطلاعات و امنیت کشور سپهبد نعمت‌الله نصیرى نامه‌اى به ساواک تهران ارسال و در آن مى‌نویسد:
«... از طرفى مسجد مزبور به صورت پایگاهى جهت اجتماع و فعالیت عناصر افراطى وابسته به جناح‌هاى مخالف درآمده است... از فعالیت‌هاى مضره مشارالیه [مهدوى‌کنى] و هم‌  چنین عناصر مزبور در مسجد مورد بحث به نحو مقتضى جلوگیرى و از نتیجه اقدامات معموله این سازمان را مطلع نمایند.»33
     در تاریخ 21 / 10 / 51 ساواک تهران طى طرحى هیجده نقطه را جهت بازرسى و تصفیه تعیین مى‌نماید که مسجد جلیلى یکى از آن‌هاست ولى با تمام این مراقبت‌ها و فشارها، مسجد جلیلى همچنان به حیات انقلابى خود ادامه داد و روز به ¬روز به فعالیت‌هاى مفید و روشنگرانه خویش افزود، به طورى که مدیر کل اداره سوم طى گزارش نسبتاً ¬مفصلى در تاریخ 4 / 12 / 53 مى‌نویسد:
«گزارشات رسیده نشان مى‌دهد که مسجد جلیلى تهران پایگاه عناصر متعصب مذهبى وابسته به گروه‌ها و دستجات برانداز و مضره شده است. بعد از تعطیل مسجد هدایت تهران و حسینیه ارشاد، کانون تجمع افراد منحرف به مسجد مذکور منتقل شده است... سخنرانان با بى‌پروایى بیشترى مسایل مورد نظر خود را که از هرلحاظ جنبه انقلابى دارد براى حاضرین در مسجد تشریح و افراد مذهبى را براى شرکت در فعالیت‌هاى خرابکارانه آماده مى‌سازند... مجموع بررسى‌ها نشان مى‌دهد که تجمع افراد وابسته به گروهها و دستجات برانداز مذهبى در این مسجد معلول جهات روشنى مى‌باشد. وجود مهدوى‌کنى در سمت امام جماعت این مسجد و کارگردانى آن و سوابق فعالیت او در پیروى از خمینى... عامل عمده‌اى در جذب این افراد در مسجد مورد بحث است... لذا بدین منظور خواهشمند است دستور فرمایید محمدرضا مهدوى را احضار نموده و به وى تفهیم گردد تا به حال به پاره‌اى از فعالیت‌هاى خلاف او در گذشته به دیده اغماض نگاه شده و او از این موضوع سوءاستفاده کرده است و تصور نموده که اگر در خفا فعالیت‌هاى خلاف گذشته‌اش را با جمع‌آورى عناصر منحرف در مسجد و دعوت از روحانیون افراطى براى سخنرانى دنبال کند، دستگاه مانند گذشته با اغماض به فعالیت‌هاى خلاف او خواهد نگریست. براى مدت یک ماه فرصت دارد که عناصر منحرف را که در این مسجد حضور پیدا مى‌کنند به هر طریقى که خودش مى‌داند از حضور در مسجد باز دارد و از روحانیون افراطى نیز براى سخنرانى دعوت به عمل نیاورد و خودش نیز در لفافه مطالب خلاف بازگو نکند. چنانچه در ظرف این مدت نتواند و یا نخواهد این کار را به انجام رساند، آن وقت تصمیم براى این عمل را دستگاه اتخاذ و به مورد اجرا خواهد گذارد.»34
     باتوجه به اقدامات و فعالیت‌هاى ضد رژیم در مسجد جلیلى، ساواک به تهدید خود جامه عمل پوشانده و در تاریخ 6 / 6 / 54 یعنى شش ماه پس از انجام تذکر و تهدید خود، در کمیسیون حفظ امنیت اجتماعى تهران، آیت‌اللّه‌ مهدوی‌کنى را به سه سال اقامت اجبارى در شهرستان بوکان محکوم مى‌نماید.35
  

 

مراسم عبادی
  مسجد جلیلى در عین حال از کارکردهاى اساسى دیگر بازنمانده بود و مراسم عبادى متعدد و منظم خود را که در اصل خمیرمایه مبارزه پاک و خالص اسلامى است، حفظ نموده بود، انجام مرتب و منظم دعاى توسل، دعاى کمیل، دعاى ندبه، برگزارى مراسم افطارى در ماه مبارک رمضان، برپایى نماز عید فطر و قربان، تشکیل جلسات قرائت، ترجمه و تفسیر قرآن کریم، ترجمه و شرح بعضى خطبه‌ها و بیانات گهربار حضرت على (علیه‌السلام)، ارائه مقالات مفید از طرف شرکت‌کنندگان در مسجد و قرائت آن و بحث و تبادل‌نظر در مورد آن، انجام مراسم سوگوارى در ایام خاص و برگزارى مراسم جشن در ولادت ائمه اطهار (علیهم‌السلام) از جمله برنامه‌هاى همیشگى مسجد بود. منتهى همه این برنامه‌ها خالى از کارکرد سیاسى و مبارزه با رژیم نبود و در تمام این مراسم توجه به جنبه‌هاى سیاسى مد نظر و عمل قرارداشت.
     مثلاً در تاریخ 25 / 5 / 47 به مناسبت تولد حضرت فاطمه زهرا (سلام‌اللّه‌ علیها) مهدوى‌کنى سخنرانى نموده و مى‌گوید:
«... مسجد براى برگزارى چنین جشنى باید از سازمان‌هاى انتظامى اجازه بگیرد ولى هزاران اعمال فسق و فجور که در این مملکت نمودار است، انجام مى‌گیرد و کسى به آن‌ها چیزى نمى‌گوید...»36
     در تاریخ 1 / 7 / 51 به مناسبت میلاد حضرت مهدى (عج) جشن با شکوهى در مسجد جلیلى برگزار -مى‌شود که ساواک نکات برجسته این جشن را چنین گزارش مى‌نماید:
«... دیوارهاى مسجد با شعارهاى ضد استعمار و مبارزه با سکوت و دعوت مردم به مخالفت با هرگونه ستم پرشده بود و این شعارها در هر نقطه‌اى به دیوار نصب گردیده بود... على حجتى‌کرمانى بالاى منبر رفت و بحث علمى و انتقادى خود را... شروع... [و گفت] یک مشت ژاندارم بین‌المللى و سرسپردگان امریکا در سرزمین‌هاى ملل اسلامى به زور، خانه و کاشانه‌هاى آنان را غصب و آن‌ها را از سرزمین‌هاى خود بیرون کرده و ما احساس همدردى و پشتیبانى از آنان نمى‌کنیم و سپس به مفاسد و هرزگى‌هاى اجتماع ما اشاره و دستگاه را با فشارهاى خود به طبقه علما و رواج فحشاء و مراکز فسق و فجور مورد انتقاد قرار داد و گفت امام زمان با دعا و گریه زارى امکان ظهور براى ماها ندارد مگر از راه سازندگى و عمل در راه پیکار با هرزگى و مفاسد و هر ستم‌کارى...»37
  

 

خدمات عام المنفعه
  مسجد جلیلى در کنار این برنامه‌ها از برنامه‌هاى مفید آموزشى براى رشد و تربیت و آگاهى بخشى به جوانان بهره مى‌جوید و با برگزارى کلاس‌هاى تقویتى براى دانش‌آموزان به صورت مجانى در جهت جذب آن‌ها به اسلام و دور کردن آن‌ها از عوامل گمراه کننده تلاش مى‌نماید. ساواک در این‌باره چنین گزارش مى‌دهد:
«... آنگاه در پایان جلسه پیرامون کلاس‌هاى تدریس براى تجدیدى‌ها مذاکره گردید و قرار شد گل‌افشانى، امینى، دهقانى، نقاش‌زاده، وفایى، لواسانى، امامى رضوى و چینه‌کش (دبیر) در این زمینه همکارى کنند و نظامت و تدوین برنامه به عهده لواسانى گذارده شد... قرار شد در خود مسجد جلیلى روزانه دو کلاس براى تجدیدى‌ها تشکیل شود. شرکت‌کنندگان در این کلاس‌ها از دانش‌آموزان سیکل اول دبیرستان‌ها خواهند بود و شهریه از آن‌ها اخذ نخواهد شد، »38
مقدار فراوانى از گزارش‌هاى ساواک در باره امور خدماتى و کمک‌رسانى در مسجد جلیلى به محرومین، مستضعفان، بیماران و نیازمندان اختصاص دارد. خرید ذغال براى سوخت زمستانى مستمندان، صندوق تعاون خیریه اجتماعى، انجمن عیادت بیماران، شرکت سودبخش (نجات) از جمله امورى بود که در مسجد جلیلى به طور مستمر پیگیرى مى‌شد.
ساواک در تاریخ 3 / 11 / 49 راجع به تشکیل صندوقى به نام صندوق تعاون خیریه اجتماعى گزارش مى‌دهد که:
«اخیرا توسط جمعى از افرادى که در دعاى ندبه صبح‌هاى جمعه شرکت مى‌نمایند، صندوقى به نام صندوق تعاون خیریه اجتماعى وابسته به درمانگاه ولى عصر (ع) تشکیل گردیده که فعالیت آن در حال حاضر با چاپ تعدادى قبض دریافت وجه جهت بیماران آغاز شده است.»39
     این گروه که بعداً به انجمن عیادت بیماران مشهور شد، به رشد و توسعه خود ادامه داد و صندوق‌هایى تهیه نموده و در مکان‌هاى مختلف نصب کرد و با جمع‌آورى کمک‌هاى ریخته شده در آن نسبت به درمان و معالجه بیماران بى‌بضاعت اقدام مى‌نمود.
 این گروه و صندوقهاى نصب شده توسط آن‌ها علاوه بر انجام امور فوق‌الذکر، به خانواده‌هاى زندانیان سیاسى نیز کمک مى‌کردند و از این جهت یک نوع پوششى براى انجام این فعالیت ایجاد نموده بودند. آیت‌اللّه‌ مهدوى‌کنى در این باره مى‌گوید:
«از کارهاى دیگرى که کردیم، تأسیس صندوق کمک به خانواده‌هاى بى‌بضاعت بود. هدف از تأسیس صندوق این بود که به خانواده‌هاى بى بضاعت کمک کنیم و در پوشش این صندوق کار سیاسى انجام دهیم...»40
 

 

____________________________

پاورقی‌ها:
1ـ صحیفه نور، جلد 18 صفحه 67 و 68.
2ـ همان، صفحه 181.
3ـ در باره اقدامات ضد اسلامى و جنایتهاى دوران حکومت رضاشاه مراجعه کنید به: تغییر لباس و کشف حجاب به ¬روایت اسناد، مرکز بررسى اسناد تاریخى، گنجینه دانشمندان تألیف محمد شریف رازى، کشف‌الاسرار امام خمینى¬(ره)، قیام گوهرشاد تألیف سینا واحد، بازیگران عصر پهلوى از فروغى تا فردوست تألیف محمود طلوعى، زندگى¬ پر ماجراى رضاشاه تألیف اسکندر دلدم، حجاب و کشف حجاب در ایران تألیف فاطمه استاد ملک، تاریخ سیاسى¬ معاصر ایران تألیف دکتر مدنى.
4ـ تغییر لباس و کشف حجاب به روایت اسناد، مرکز بررسى اسناد تاریخى صفحات 28، 29، 375 و 376 همچنین ¬مراجعه کنید به: آثار الحجه، محمد شریف رازى صفحه 22 تا 24، 51، 52، 64، 65، 70 و 90.
5 ـ صحیفه نور، جلد 12 صفحه 330 و 334.
6- سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی در تاریخ 19 / 10 / 1375، مجله مسجد، شماره 69، مرداد و شهریور 1382، صفحه 9، مرکز رسیدگی به امور مساجد.
7ـ آیین مسجد، محمدعلى موظف رستمى، جلد دوم، صفحه 59 به نقل از کتاب: اسلام در جهان امروز نوشته مارسل¬بوازار، ترجمه محسن مؤیدى، صفحه 101، 102.
8 ـ صفحه 1، سند شماره 941 / 311 ـ س. ن تاریخ 1 / 4 / 40، مسجد جلیلی به روایت اسناد ساواک، مرکز بررسی اسناد تاریخی.
9ـ همان، صفحه 4 و5 و 140و 341، سندهاى شماره 461 / س ت /  2 تاریخ 13 / 3 / 42 و 466 / س ت / 2 تاریخ 14 / 3 / 42 و 29577 / 20 ﻫ 3 تاریخ 19 / 8 / 47 و 19056 / 20 ﻫ 12 تاریخ 29 / 11 / 51.
10ـ همان، صفحه 6 و315، سندهاى شماره 23116 / 20 الف تاریخ 29 / 10 / 43 و 14707 / 20 ﻫ 12 تاریخ 8 / 7 / 51.
11ـ همان، صفحه 18 و 20 و 21، سندهاى شماره 2292 تاریخ 12 / 7 / 44 و 35284 / 316 تاریخ 26 / 7 / 44 و 35403 / 316 تاریخ 9 / 8 / 44.
12ـ همان، صفحه 27 و 28، سندهاى شماره 30852 / 20 ﻫ تاریخ 8 / 12 / 44 و 31527 / 20 الف تاریخ 22 / 12 / 44.
13ـ همان، صفحه 70 و 137، سندهاى شماره 19392 / 20 ﻫ 2 تاریخ 29 / 8 / 45 و 25153 / 20 ﻫ 2 تاریخ 17 / 8 / 46.
14ـ همان، صفحه 108 و 113، سندهاى شماره 32708 / 20 ﻫ 2 تاریخ 24 / 12 / 45 و 1484 / 316 تاریخ 24 / 1 / 46.
15ـ همان، صفحه 116، سند شماره 8472 / 20 و 3 تاریخ 21 / 5 / 46.
16ـ همان، صفحه 141 و 397، سندهاى شماره 27232 / 20 ﻫ 2 تاریخ 26 / 8 / 46 و 121529 / 20 ﻫ 12 تاریخ 23 / 12 / 52.
17ـ همان، صفحه 141 و 287، سندهاى شماره 27232 / 20 ﻫ 2 تاریخ 26 / 8 / 46 و 12611 / 20 ﻫ 12 تاریخ 22 / 7 / 50.
18ـ همان، صفحه 141، سند شماره 27232 / 20 ﻫ 2 تاریخ 26 / 8 / 46.
19ـ همان، صفحه 197، سند شماره 5019 تاریخ 18 / 12 / 48.
20ـ همان، صفحه226 و 227 و 229، سندهاى شماره 64828 / 20 ﻫ 3 تاریخ 20 / 8 / 49 و 64815 / 20 ﻫ 3 تاریخ 20 / 8 / 49 و 65042 / 20ﻫ 3 تاریخ 27 / 8 / 49.
21ـ همان، صفحه 251 و 315 و 370، سندهاى شماره 14087 / 20ﻫ3 تاریخ 19 / 12 / 49 و 14707 / 20ﻫ12 تاریخ 8 / 7 / 51 و 5447 / 20ﻫ12 تاریخ ¬28 / 6 / 52.
22ـ همان، صفحه 264 و 363، سندهاى شماره 16437 / 20ﻫ3 تاریخ 18 / 3 / 50 و 3497 / 20ﻫ12 تاریخ 24 / 4 / 52.
23ـ همان، صفحه 299 و 331، سندهاى شماره 20 / 11064ﻫ12 تاریخ 19 / 2 / 51 و 17331 / 20ﻫ12 تاریخ 30 / 9 / 51.
24ـ همان، صفحه 392 و 394، سندهاى شماره 120904 / 20ﻫ12 تاریخ 4 / 12 / 52 و 120999 / 20ﻫ 12 تاریخ 7 / 12 / 52.
25ـ همان، صفحه 388 و 390، سندهاى شماره 120784 / 20ﻫ12 تاریخ 22 / 11 / 52 و 121067ﻫ12 تاریخ 8 / 12 / 52.
26ـ همان، صفحه 454 و 461، سندهاى شماره 23790 / 20ﻫ12 تاریخ 11 / 12 / 53 و 23941 / 20ﻫ12 تاریخ 20 / 12 / 53.
27ـ همان، صفحه 460 و 461، سندهاى شماره 23863 / 20ﻫ12 تاریخ 15 / 12 / 53 و 23941 / 20ﻫ12 تاریخ 20 / 12 / 53.
28ـ همان، صفحه 494، سند شماره 27793 / 20ﻫ12 تاریخ 27 / 5 / 54.
29ـ همان، صفحه 550 و 580، سندهاى شماره 22606 / 20ﻫ12 تاریخ 7 / 6 / 36 [56] و 22764 / 20ﻫ12 تاریخ 14 / 6 / 36[56].
30ـ همان، صفحه 595، سند شماره 24836 / 20ﻫ 12 تاریخ 10 / 10 / 36 [56].
31ـ همان، صفحه 150 و 231، سندهاى شماره 30282 / 20ﻫ 2 تاریخ 28 / 9 / 46 و 65022 / 20ﻫ3 تاریخ 27 / 8 / 49.
32ـ همان، صفحه 95، سند شماره 24893 / ﻫ2 تاریخ 29 / 10 / 45.
33ـ همان، صفحه 177، سند شماره 67271 / 316 تاریخ 7 / 7 / 47.
34ـ همان، صفحه 455، سند شماره 9095 / 312 تاریخ 4 / 12 / 53.
35ـ همان، صفحه 501، سند به تاریخ 1 / 7 / 54.
36ـ همان، صفحه 167 و 168، سندهاى شماره 50238 / 316 تاریخ 23 / 5 / 47 و 17830 / 20ﻫ2 تاریخ 26 / 5 / 47.
37ـ همان، صفحه 269 و 270، سندهاى شماره 16549 / 20ﻫ3 تاریخ 25 / 3 / 50 و 9306 / 20ﻫ12 تاریخ 7 / 4 / 50.
38- همان، صفحه 309، سند شماره 14704 / 20 ﻫ 12، تاریخ 8 / 7 / 51.
39ـ همان، صفحه 247، سند شماره 10803 / 20ﻫ3 تاریخ 3 / 11 / 49.
40- خاطرات آیت‌الله مهدوی‌کنی، تدوین دکتر غلامرضا خواجه سروی، صفحه 131.

 

 

____________________________

منابع
1- صحیفه نور، امام خمینی( ره) ، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)، چاپ سوم، سال 1379، جلد 12 و 18.
2- تغییر لباس و کشف حجاب به روایت اسناد، مرکز بررسى اسناد تاریخى، سال 1378.
3- آیین مسجد، محمدعلى موظف رستمى، انتشارات گویه، سال 1381.
4- خاطرات آیت‌الله مهدوی‌کنی، تدوین دکتر غلامرضا خواجه سروی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، سال 1385.
5- مسجد جلیلی به روایت اسناد ساواک، مرکز بررسی اسناد تاریخی، چاپ اول، سال 1388.
6- مجله مسجد، شماره 69، مرداد و شهریور 1382، مرکز رسیدگی به امور مساجد.













































































درب ورودی مسجد جلیلی



محوطه و حیات مسجد جلیلی



سر در ورودی مسجد جلیلی



نمای داخلی و محراب مسجد جلیلی



آیت‌الله مهدوی کنی و اعضای فعال مسجد جلیلی



آیت‌الله مهدوی کنی و اعضای فعال مسجد جلیلی



آیت‌الله محمدرضا مهدوی کنی



سید محسن امیرحسینی



محمود فقیهی رضایی



عبدالله مولایی (پیله‌شو)



حجت‌الاسلام علی حجتی کرمانی- آیت‌الله ابوالقاسم خزعلی

منبع: این مقاله تلخیص و ویراستی بود از مقدمه کتاب: پایگاههای انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک- مساجد، مسجد جلیلی، مرکز بررسی اسناد تاریخی، چاپ اول، سال 1388.


 
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است.