دعوای عبدالعظیم ولیان و علی اردلان برای کشت خشخاش


13 آذر 1397


به : 321                                                                               تاریخ : 29 / 7 / 50

از : 20 ﻫ 21                                                               شماره : 23425 / 20 ﻫ 21

موضوع: نزاع ولیان و اردلان نماینده مجلس شورایملى

 

علت اصلى دعواى ولیان وزیر تعاون و امور روستاها و اردلان نماینده مجلس شورای ملى بر سر مسائل مربوط به کشت خشخاش[1] در تویسرکان بوده است.

 اردلان در سرسراى مجلس از ولیان می‌خواهد که با این کار موافقت کند.

ولیان می‌گوید: همه اینها که می‌خواهند خشخاش بکارند با تو قوم و خویش هستند و من اینکار را نمی‌کنم. اردلان می‌گوید: اگر موافقت نکنى ترا استیضاح خواهم کرد.

ولیان به او پرخاش می‌کند و می‌گوید: من هم می‌روم پیش اعلیحضرت و می‌گویم من نه وزیر اعلیحضرت هستم و نه عضو حزب.

الموتى لیدر فراکسیون پارلمانى حزب ایران نوین و عده‌اى آنها را به اطاق مجاور سرسرا می‌برند و مقدارى از این مطالب بین آنها و در حضور جمعى نمایندگان رد و بدل می‌شود. الموتى و حاضران با اصرار اردلان را وادار می‌کنند که از ولیان معذرت بخواهد و اردلان که معتقد بوده کارى نکرده که او عذرخواهى کند بالاخره این کار را می‌کند. البته خانم هما زاهدى[2] هم در مراسم آشتى کنان یا در واقع تسلیم آقاى اردلان و رضایت ولیان نقش مؤثرى داشته است.

 الموتى پس از این ماجرا در حضور عده‌اى گفته است که به هر صورت ولیان یک مرد دریده و بى چاک و دهن است و هر روز هم امکان اینکه شرفیاب شود وجود دارد در حالی که اردلان هیچوقت چنین امکانى برایش موجود نیست. او می‌رود و ذهن اعلیحضرت را مشوب می‌کند و براى اردلان گران تمام می‌شود. من براى این، آنها را آشتى دادم که خطرى براى مجلس پیش نیاید.

نظریه شنبه : اگر فرض کنیم که اردلان با مطالعه قبلى و صرفاً از جهت رفاه حال کشاورزان و به صلاح و صواب مملکت چنین درخواستى را به عنوان نماینده محل خود از ولیان نموده و با چنین صحنه و وضعى روبرو شده ناگزیر براى حفظ موقعیت خود تسلیم گردیده بلافاصله به این نتیجه خواهیم رسید که نمایندگان مجلس که بایستى حافظ منافع مردم شهر و بلندگو و مترجم احساسات آنها باشند و مجلس که باید به عنوان یک مرکز کنترل و ارشاد دولت عرض وجود کند براى پیش‌گیرى از هر نوع درگیرى با دولت و افراد آنها به تدریج به صورت دیگرى که متأسفانه در اذهان مردم منعکس است جلوه‌گر می‌شود و آن وقت مطالب روزنامه‌ها و مردم درباره نمایندگان کر و لال و مجلس مرده به حقیقت خواهد پیوست و زحمات و فداکاری‌هاى شبانه روزى افراد  معتقد و مؤمن ملکوک [لکه‌دار] می‌گردد. بنابراین اگر درباره این فرض آنچه را که پیش خواهد آمد قبول کنیم ضرورت تحقیق درباره اینکه اردلان واقعاً به مصاالح مردم حوزه نمایندگى خود و بالاخره مملکت یا قوم و خویش‌هاى خود این درخواست را کرده است حتمى است.

نظریه سه شنبه : مفاد گزارش خبرى صحت داشته و نظریه شنبه تائید می‌گردد. انجمن

 نظریه چهارشنبه : نظریه سه شنبه تائید می‌گردد. ارشاد

رونوشت برابر با اصل است و در پرونده ولیان بایگانى شود.

 

پی‌نوشت‌ها:


[1]. در بهمن ماه 1331 ماده واحده‌اى از تصویب مجلس شوراى ملى گذشت که در حقیقت پیش‌درآمد تهیه و تدوین قانون منع کشت خشخاش و استعمال تریاک بود. در 1334 هم کشت خشخاش مجدداً ممنوع شد اما دولت نتوانست در برابر ورود سیل‌آساى تریاک قاچاق مقاومت نماید و ناچار تصمیم گرفت به کشت خشخاش مبادرت کند که قانون اجازه کشت خشخاش و صدور تریاک در 13 اسفند 1347 تصویب شد. بعد از این قانون است که آیین نامه اجرایى مربوط به چگونگى انتخاب مناطق کشت خشخاش و مساحت زمین تهیه شد که یکى از مراجع وزارت تعاون و امور روستایى بود که مناطق مستعد براى کشت خشخاش را تعیین و پروانه تولید آن را صادر مى‌نمود که کشاورزان بعد از برداشت، محصول به دست آمده را به مأموران دولت تحویل و بهاى آن را از وزارتخانه دریافت مى‌کردند که بخشى از آن در بازار آزاد به فروش مى‌رسید که حدود 21 کل تولید بوده این سیاست موجب شد تا از 47 تا 57 تریاک رواج فوق‌العاده‌اى پیدا کند. (ر. ک : کوهن آلن، فرهنگ مواد مخدر، حسن حاج سید جوادى، نشر محبى، تهران 1373، ص 82 ـ 86)

[2] . هما زاهدى دختر سپهبد زاهدى متولد 1311 و تحصیل کرده در علوم اجتماعى بود. او با داریوش همایون ازدواج کرد که در دوره 22 ـ 23 ـ 24 نماینده همدان در مجلس شوراى ملی بود. هما زاهدى اکنون در یکى از کشورهاى غربى به سر مى‌برد.

(ر. ک : صفائى ابراهیم، زندگى‌نامه سپهبد زاهدى، چاپ آشنا، چاپ اول، تهران 1373، ص 223)





عبدالعظیم ولیان




منبع: رجال عصر پهلوی، عبدالعظیم ولیان به روایت اسناد ساواک، صفحه 121 و 122، مرکز بررسی اسناد تاریخی، چاپ اول، سال 1379.


 
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است.