سروده‌ای در اعتراض به بازداشت امام خمینی(ره) در سال 1342 و علیه شاه


08 تير 1400


فضل الله المجاهدین علی القاعدین اجراً عظیماً

شاه را گو مرجع تقلید را آزاد کن

مسلمین خسته دل را زین اَلَم دلشاد کن

گر نداری رحم بر ملت بیا اندیشه‌ای

از ورق گردانی این چرخ بد بنیاد کن

گر که می‌نازی به تخت و بخت و تاج و اقتدار

این جهان فانیست تاریخ پدر را یاد کن

رهبر دینف پیشوای ملت، و زندان کجا؟

خویش را آماده بهر کیفر میعاد کن

ای که می‌خواهی دوام سلطنت از خون خلق

یادی از آن روزهای آخر مرداد کن

گر که این مشروطه باشد، اُف بر این مشروطه باد

ای دموکراسی نما اِعلام استبداد کن

سازمان‌هائی دهی تشکیل بر آزار خلق

خلق را آسوده از این لانه جلاد کن

دوستان را می‌کنی سرکوب بهر دشمنان

دوست را دریاب و نامی بهر خود ایجاد کن

دادگاه عدل حق اندر کمین ظالم است

خویش را آگه دمی از دام آن صیاد کن

سوختند ایرانیان از آتش بیگانگان

این بساط ظلم را یا رب تو خود بر باد کن

حق و باطل این زمان گردیده با هم روبرو

بگذر از سر، خلق را در راه حق ارشاد کن

                                                                   هدیه از طرف مردم اصفهان 25 / 5 / 42

 





 
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است.