امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) فرمودند: خدای بیامرزد آن بنده‌ای را که بیندیشد و عبرت گیرد، و پشت کردن‌ها و روی‌آوری آنچه حاضر است را با دیده اعتبار(پند و اندرز) بنگرد. بحارالانوار، جلد 70، صفحه 119، به نقل از آثارالصادقین، آیت‌الله احسان‌بخش.***

تاریخ و آنچه که به ملت‌ها می‌گذرد، این باید عبرت باشد برای مردم. از جمله تاریخ عصر حاضر... امام خمینی(قدس سره)، صحیفه امام، ج 8، ص 348.

 

 

شرحی بر اسناد

تبعید مرحوم سلطان الواعظین در زمان رضا خان به دلیل نقد و رد تشکیلات بهائیت


تاریخ انتشار: 29 بهمن 1397


چند سند زیر در باره تبعید عالم عامل مرحوم سلطان‌الواعظین[1]  در زمان رضا خان است. در نظر اول شاید عجیب به نظر آید که رژیم پهلوی به خاطر سخنرانی عالمی علیه بهاییت دست به اقدامی این چنین بزند ولی با تعمیق در این نکته که مذاهبی ساختگی از قبیل بهاییت و وهابیت نقش کشیشان و میسیونرهای مذهبی استعمار را بازی می‌کردند، به این حقیقت پی می‌بریم که چرا رضاخان و عمال او چنین برخوردی را روا می‌داشتند. بهاییت که به‌ ظاهر مذهبی است بر ساختۀ دست انگلیس، عمده هدف آن ایجادِ راهی است برای اسلام‌گریزی و تخریب روش و سنت‌های دینی و اعتقادی اصیل. «... از سالهای دور کوشش‌های فراوانی شده است تا زمینه‌های روانی، فرهنگی و اجتماعی، گریز از ارزشهای اسلامی در جامعه اسلامی ایران و نیز جوامع اسلامی دیگر ایجاد شود. پیدایش مسلک وهابیگری در سرزمین عربستان و بابیگری در ایران و قادیانیگری در هند [و پاکستان] از این دیدگاه تفسیرپذیر بود و نیز به طور ماهوی مقصود مشترکی را تعقیب می‌کردند. مقصود و هدف نهایی استعمار، تضعیف و تحقیر ارزش‌های اسلامی یا به تعبیر گویاتری انهدام وجدان مشترک اسلامی در میان مسلمانان ملیت‌های گوناگون بود....»[2]

 به همین دلیل رژیم پهلوی از افشای حقایق در خصوص بهاییت وحشت داشت و علیه افشاگران آن اقدام تند می‌کرد. به علاوه مبارزه با بهاییت، مبارزه با کشف حجاب و بی‌حجابی را به همراه داشت؛ چرا که «بابیان» جزء اولین کسانی بودند که با تربیت زنی که بعداً قره‌العین لقب گرفت، تبلیغ و اشاعه بی‌حجابی در ایران را شروع کردند و به وسیله او در از بین بردن حجاب و زدودن قبح بی‌حجابی کوشیدند. [3]

 

 ارکان حرب محترم کل قشون

محترماً به عرض مبارک می‌رساند سلطان‌الواعظین نام که در سیرجان بالای منبر تبلیغات و بدگوییهای بر علیه مذهب بهایی نموده، برای جلوگیری از تولید بی‌نظمی حسب‌الامر والی به کرمان اعزام شده اینکه به قرار راپرت واصله طرفداران مشارالیه در سیرجان جلساتی به عنوان عزاداری تشکیل، دکاکین را تعطیل نموده‌اند. والی امروز به محل حرکت برای جلوگیری از بی‌نظمی دستور به ساخلو داده شده است.  

6  /  3  /  13 نمره 133

از شرف عرض خاکپای اقدس اعلی گذشته است.                          نایب سرهنگ مهاجر.  امضا

*****

ستاد ارتش

به طوری که احساس می‌شود اخیراً زمزمه‌هایی بین عوام رایج [است] از جمله راجع به موقوف کردن تعطیل روزهای جمعه و انتخاب یکشنبه به جای آن گفتگو؛ و از این قبیل مکنوناتی در گوشه و کنار بروز می‌نمود که برای پیدا کردن ریشه و اصل آن تجسس و تعمقاتی معمول گردیده است. در نتیجه معلوم شد این قبیل احساسات مولوده از ابتدا از وعظ سید محمد نام معروف به سلطان‌الواعظین است. راپرت دژبانی تیپ نیز نظریه را تایید و به طوری که اطلاع حاصل شده مشارالیه در چند جلسه منبر وعظ خود موضوع تیرباران شدن گنبد حضرت رضا را از طرف روسها مطرح و راجع به واقعات اخیر خراسان گوشه و کنایه‌هایی زده است. چون مذاکره در اطراف این قبیل موضوعها برخلاف مصالح [است] و مفاسدی همراه دارد که ممکن است مولد مشکلاتی گردد علی هذا با توجه به سوابق مشارالیه که طی راپرت رمز نمره 132 - 6  /  3  /  13 به عرض رسیده دستور داده شد، شهربانی کرمان مجالس وعظ او را ممنوع و خودش را هم که مدتی در کرمان اقامت دارد به نقاط دیگر روانه نمایند.

31  /  1  /  15- نمره40

سرهنگ سیاه پوش

عیناً مراتب به شرف عرض رسید. فرمودند: «به شهربانی گفته می‌شود چنانکه حضوراً هم دستور داده‌ام موضوع وعظ و مسجد و ... آن باید موقوف شود و به چه مناسبت او را گذاشته‌اند تا حال در آنجا راحت بماند. این وضعیت که دایماً با گریه و توسل به اموات مقاصد می‌خواهند ملیت نمی‌شود باید به کلی عوض شود منتهی با یک ترتیب تدریجی ولی برای دایم.»

2  /  2  /  15

شفاهاً ابلاغ شد اظهار نمود امر مبارک همان طوری که دیروز هم شرف صدور یافته به موقع اجرا گذارده شود.

*****

عطف به نمره  40- 31  /  1  /  15 راجع به سید محمد سلطان‌الواعظین و به طور کلی در موضوع موعظه و مجالس روضه اوامر مبارک به رئیس شهربانی تهران ابلاغ گردیده که دستور لازم به شهربانی کرمان صادر نماید.

رمز شود.                   سرلشگر ضرغامی

 

پی‌نوشت‌ها:


[1] . مرحوم سید محمد معروف به سلطان‌الواعظین شیرازی عالمی کامل و واعظی عامل بود. او از جمله ستارگان درخشنده و مشعل‌های فروزان حوزه علمیه قم و فرزند مرحوم حاج سید علی اکبر (اشرف ‌الواعظین) بود که در ماه ذیقعده 1314 ه‍ ق در تهران متولد شد و در نزد پدر خود تربیت یافت و مقدمات اولیه را در مدرسه پامنار تهران خواند. در سال 1326 ه‍ ق با پدرش به کربلا رفته و دو سال در آنجا توقف کرده و تحصیلات سطوح متوسطه را در نزد مرحوم فاضل مرندی و شهرستانی به پایان برده است. سپس در خدمت پدر به کرمانشاه مراجعت و به وظایف تبلیغاتی از طریق منبر مشغول گردید و برای تکمیل علم و کمال و انجام وظایف، مسافرت‌های بسیاری به بلاد عراق، سوریه، فلسطین، اردن، مصر و هندوستان نموده و با طوایف بسیاری از یهود و نصاری و هندوها و منحرفین از دین قبیل از بهاییها و قادیانیها مناظرات دینی و مذهبی نموده که اهم آنها دو مناظره بزرگ در سال 1354 ه‍ ق در هندوستان بوده است. در دهلی (پایتخت امروز هندوستان) با دانشمندان و براهمه هند در حضور رهبر معروف هند (گاندی) مناظره کرد که به اثبات حقانیت دین مقدس اسلام و خاتمیت پیغمبر گرامی(ص) خاتمه پذیرفت و در تمام جراید آن زمان درج گردید. مجلس مناظره بزرگی با حضور دویست نفر از رجال و بزرگان فریقین (شیعه و سنی) در شهر پیشاور پنجاب هند (پاکستان امروز) با دو عالم بزرگ اهل سنت و جماعت یعنی حافظ محمد رشید و شیخ عبدالسلام در مدت ده شب و هر شبی متجاوز از هشت ساعت انجام داد که مخبرین چهار روزنامه و مجله بزرگ گفتگوی طرفین را در جراید خود انتشار می‌دادند. در پایان شب دهم شش نفر از بازرگانان بزرگ و اصناف و ملاکین و اشراف پیشاور در آن مجلس مذهب جعفری را اختیار نمودند و همان مناظرات که در مجلات و روزنامه‌های پاکستان چاپ شد با تجدید نظر به امر مرحوم آیت‌الله العظمی بروجردی (ره) به صورت کتابی بزرگ به نام شبهای پیشاور به طبع رسیده است. مرحوم سلطان‌الواعظین که با این نگارنده صداقت تام و محبت زیادی داشت و گاهگاهی موفق به زیارتش می‌شدم وی را عالمی بلند همت و منیع‌الطبع و کریم‌النفس می‌دیدیم. حدود ده سال در اثر کسالت قلبی از منبر ممنوع و به کلی خانه‌نشین شد و قادر به حرکت نبود ولی باز در همین دوران از راه تألیف خدمات ارزنده و آثار مفیدی گذاشت که ذیلاً می‌نگارم:


    کتاب شبهای پیشاور در یکهزار و پنجاه صفحه که تاکنون بیش از بیست مرتبه به طبع رسیده است.
    صد مقاله سلطانی در رد بر یهود و نصاری، به طبع رسیده است.
    گروه رستگاران در دو جلد.

مرحوم سلطان‌الواعظین در ماه شعبان سال 1391 قمری در تهران وفات یافت و جنازه‌اش را با تجلیل فراوان به قم برده و با تشییع جنازه‌ای که از طرف آیت‌الله العظمی مرعشی نجفی از او شد و در مقبره ابوحسین مدفون گردید. (گنجینه دانشمندان، محمد شریف رازی، جلد دوم صفحات 357 و 377 و ر.ک: آثار الحجه از همین نویسنده جلد دوم صفحات 150 تا 154 و زندگینامه رجال و مشاهیر ایران حسن مرسلوند، جلد چهارم صفحات 154 و 155)

[2] . قره العین درآمدی بر تاریخ بی‌حجابی در ایران، سینا واحد، صفحات 9 و 10.

[3] . تفصیل مطلب را می‌توانید در مقدمه و پاورقی‌های منبع نوشته شده در پایان این بخش مطالعه فرمائید.

 



نمونه‌ای از حجاب بانوان در زمان قاجار


شرکت خاندان سلطنتی پهلوی در جشن کشف حجاب. از سمت راست: تاج الملوک، اشرف و شمس پهلوی

منبع: تغییر لباس و کشف حجاب به روایت اسناد، صفحه 69 تا 71، 75 و 81، مرکز بررسی اسناد تاریخی، چاپ اول، سال 1378.
 

تعداد مشاهده: 3057

تقویم تاریخ

کانال‌های اطلاع‌رسانی در پیام‌رسان‌ها

       
@historydocuments
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.