گذری به یادداشتهای زندانیان پانزده خرداد 1342- قسمت چهارم
[سخن شناسی و سخن گزینی]
بسمه تعالی و شأنه
الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه، اولئک الذین هدیهم الله و اولئک هم اولوالالباب.[1]
همانطوری که انسان هنگامی که در خیابان و بازار حرکت میکند مرتباً متاعهای مختلف نظرش را جلب میکند و رغبت خریداری آنها در وی پدید میآید و باید شخصاً قوه تمیز و تشخیص داشته باشد و متاع خوب و مناسب حال خود را برای خود خریداری کند، از لحاظ فکری و متاعهای روحی نیز چنین است، پیوسته سخنان مختلف پرده گوش او را به حرکت میآورد و نوشتههای گوناگون به چشمش میخورد و باید شخصاً قوه تمیز و تشخیص و انتقاد داشته باشد و به اصطلاح سخنشناس بوده باشد، صحیح را از سقیم و سره را از ناسره تمیز دهد و به علاوه حال خود را در نظر بگیرد و مناسب حال خود انتخاب کند و الا سرمایه معنوی و فکری خود را به هدر داده و عمر خویش را تباه ساخته است. انسان باید بداند که اولاً هر سخنی از کسی میشنود و لو آن شخص بزرگ باشد و یا در کتابی میبیند و لو مؤلف آن کتاب شخص عالیقدری باشد، درست نیست و ثانیاً هر سخن درستی برای همه کس مفید نیست. در ذیل آیه کریمه فلینظر الانسان الی طعامه[2] به عنوان تفسیر وارد شده که باید هر کسی در غذاهای روحی و واردات فکری خود دقت به کار ببرد و هر نوع فکری را در هاضمه روحی خود وارد نکند. علی علیهالسلام میفرماید: ما لی اری الناس اذا قرب الیهم الطعام تکلفوا اناره المصابیح.[3]
در روایات ما وارد شده که حضرت مسیح علیهالسلام فرمود: حکمت را هر کجا و دست هر کس دیدید هر چند کافر و مشرک باشد فراگیرید و کونوا نقّاد الکلام[4].
به هر حال یکی از موهبتهای الهی این است که در شخص قوه نقادی و سخنسنجی، سخنشناسی پدید آید و وقت خود را به مطالب بیهوده صرف نکند، از استعدادات خود حداکثر استفاده را بنماید. آیه کریمه قرآن: الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه همین معنی را یادآوری مینماید. کلمه استماع در این آیه به کار رفته است که به معنی گوش فرا دادن است نه کلمه سماع که به معنی شنیدن و در آخر آیه کریمه تنها خردمندان را شایسته این بهرهبرداری دانسته است. زیرا بدیهی است تا قوه عاقله رشد نیافته باشد و به حد بلوغ عقلانی نرسیده باشد از عهده نقادی بیرون نمیآید.
این چند کلمه در زندان موقت شهربانی تهران در روز 13 صفر / 1383 که سی و یکمین روز توقف ما در این محل است و در این مدت از مصاحبت گروهی از علماء و خطباء عالیقدر لذت فراوان بردهام به عنوان یادبود در دفتر حضرت مستطاب ثقهالاسلام مخدومزاده معظم جناب آقای حاج میرزا محسن محدثزاده قمی دامتبرکاته قلمی گردید.
اللهم انا نرغب الیک فی دوله کریمه تعز بها الاسلام و اهله و تذل بها النفاق و اهله و تجعلنا فیها من الدعاه الی طاعتک و القاده الی سبیلک و ترزقنا بها کرامه الدنیا و الاخره.[5]
مرتضی مطهری 14 / 4 / 42
پینوشتها:
[1] سوره زمر، آیه 18. یعنی: بشارت ده به آن بندگان من که به سخن گوش فرا میدهند و بهترین آن را پیروى میکنند اینانند که خدایشان راه نموده و اینانند همان خردمندان
[2] سوره عبس، آیه 24. یعنی: انسان باید به غذایش بنگرد
[3] شرح نهجالبلاغه ابن ابی الحدید، ج 2، ص 261. یعنی: برای چیست که میبینم مردم را هنگامی که در شب طعامی نزدشان حاضر کنند حتما چراغ میافروزند تا ببینند چه غذائی در شکم خود وارد میسازند؟ ولی به غذای روحشان اهمیت نمیدهند، و چراغ عقل را به وسیله علم روشن نمیسازند، تا از عوارض جهالت و گناهان در اعتقادات و اعمال سالم بمانند
[4] بحارالانوار، ج 2، ص 96. یعنی: نقد کننده سخنان باشید
[5] مصباحالمتهجد، ص 580. یعنی: خدایا به سوی تو مشتاقیم برای یافتن دولت کریمهای که اسلام و اهلش را به آن عزیز گردانی، و نفاق و اهلش را به وسیله آن خوار سازی، و ما را در آن دولت از دعوتکنندگان به سوی طاعتت، و رهبران به سوی راهت قرار دهی، و کرامت دنیا و آخرت را از برکت آن روزیمان فرمایی
حجتالاسلام محسن محدثزاده قمی
حاج شیخ محسن محدثزاده قمی
منبع: یادداشتهای زندان، مرتضی شریف آبادی، صفحه 36 تا 38 و 265 و 266، موزه عبرت ایران