روزنامه آیندگان ارگان دولت اسرائیل
06 بهمن 1400
چکیده
روابط آشکار و پنهان حکومت پهلوی با رژیم صهیونیستی از مطالب مهم تاریخ معاصر کشور است. این روابط در سطح وسیعی رو به گسترش بود و مطبوعات نیز از این روابط مستثنی نبودند. روزنامه آیندگان به مدیریت داریوش همایون یکی از بارزترین نفوذ اسرائیل در ارکان فرهنگی و رسانهای کشور بود و برخی ازخبرنگاران وابسته این روزنامه به مثابه ستون پنجم صهیونیستها در ایران و خارج از ایران عمل میکردند. مقاله زیر نگاهی کوتاه به اسناد این روابط است.
*************
ایران عصر پهلوی پایگاهی قابل اتکا برای صهیونیسم در منطقه آسیای غربی به حساب میآمد، به همین دلیل در سال 1329 رژیم پهلوی، رژیم صهیونیستی را که در سرزمینهای اشغالی تشکیل شده بود به صورت دو فاکتو به رسمیت شناخت و روابط دیپلماتیک با صهیونیستها برقرار کرد.
رابطه نزدیک و عمیق بین دو رژیم باعث رشد هرچه بیشتر صهیونیسم در ایران گردید و تار و پود آن هرروز بیشتر از گذشته در شریانهای سیاسی و اقتصادی، نظامی و اطلاعاتی، فرهنگی و اجتماعی و … تنیده شد. این توسعه نفوذ چنان گسترده و عمیق شد که رژیم صهیونیستی از ایران به عنوان پایگاهی جهت جاسوسی علیه کشورهای مسلمان عرب منطقه بهره برد و به لحاظ سیاسی نیز آن رژیم تمام روابط سیاسی و دیپلماتیک خود را در منطقه از تهران هدایت میکرد. چنان که در آن دوران مشهور بود و اسناد ساواک موید آن است سفارت غیر رسمی رژیم صهیونیستی در تهران مهمترین سفارتخانهای است که سیاستهای منطقهای را شکل میدهد:
«عزری در دوازده سال اخیر در سیاست کلی مملکت ایران نقش عمدهای را بر عهده داشته و مرکز کار او کانون بزرگی از سیاست یهودیها- صهیونیستها- و حامیان خارجی آنان در خاورمیانه به شمار میرود.[1] »
سفیر اسرائیل در ابتدای مأموریت به ایران از فضای رسانهای کشور که مخالف صهیونیسم و اسرائیل بوده به تلخی یاد کرده است:
«روزی که به نام نماینده سیاسی اسرائیل به ایران پا نهادم، اسرائیل نزد مردم این کشور نام نیکی نداشت. کمونیستها، دستار بندان از هر گروه و باور، کوشیده بودند این کشور را در چشم ایرانیان، دستگاهی پوشالی یا مایه خنده و در نگرشی دیگر ابزاری در دستهای اهریمن نشان بدهند. دستگاههای یهودی ستیز از کار باز نایستاده و اسرائیل را غولی شناسانده بودند که به سرزمینهای همسایگانش دست درازی کرده و آرامش را در خاورمیانه بر هم زده است. در چنین بازاری انبوه از دروغ و سرشار از ناسزاها و ناروائیهای بیپایه، چارهای نبود جز داد و ستدی گسترده با سران رسانههای گروهی و یاری به آنان در شناخت راستین اسرائیل و مردم آشتیپرور و دوستجوی آن، این تنها راهی بود که میتوانستیم از بدبینیها و بدآموزیها بکاهیم و به راستیها و درستیها بیفزائیم.
در سایه همین بینش بود که کوشیدم نویسندگان، سردبیران و دستاندرکاران رسانههای همگانی را به اسرائیل فراخوانم و آنان را با رنج مردم و کوشش خستگی ناپذیرشان برای ساختن خانهشان آگاه کنم تا با چشمهای خود راستی را ببینند.
امیدوار بودم بازتاب نوشتههای آنان در رسانههای همگانی ایران آرام آرام خواهد توانست کارشناسان و مردم را با نگرشی تازه به اسرائیل آشنا سازد. فراموش نکنیم دستکاری در نگرش رسانههای همگانی و دگرگون کردن بینش آنان به باوری جاافتاده در کشوری که شاهی نیرومند بر آن سایه انداخته و دستگاههای ارتش، امنیت، پلیس و ژاندارمری هر یک از گوشهای دستی در رسانهها دارند و سانسور غوغا میکند، کار آسانی نیست. به یاری خداوند پیوندهای دوستانه با کیا، بختیار، علوی مقدم، مالک و عزیزی هر یک توانست به گونهای مرا در نزدیک شدن به رسانههای گوناگون یاری دهد تا بتوانم برخی از آنان را با خواستههای دوستان اسرائیل آشنا سازم.» [2]
بیش از یک دهه پیگیری و نفوذ در ارکان قدرت و حمایت قدرتهای خارجی باعث شد تا موقعیت معیر ربی عزری در ایران به ویژه در بین مطبوعات به جایگاه استثنائی ارتقاء یابد، فصلنامه مطالعات تاریخی در این زمینه مینویسد:
«عزری اعتبار فوقالعادهای برای اجرای برنامه تبلیغاتی حکومت اسرائیل در اختیار دارد و چون از طرف دیپلماسی آمریکا و انگلستان مشترکاً در ایران حمایت میشوند، نفوذ فوقالعادهای در بین جراید و رجال سیاسی و دولتی پیدا کرده است. در دوازده سال اخیر کلیه برنامههای تبلیغاتی علیه حکومت مصر و کشورهای عربی در ایران به وسیله این شخص طراحی و عملی شده است.» [3]
عزری ابتدا سعی کرد تا روزنامهنگاران ایرانی را به سرزمینهای اشغالی اعزام نماید تا در بازگشت خاطرات سفر خود را در مطبوعات ایران چاپ نمایند و بدینوسیله افکار عمومی مردم ایران را تحت تاثیر قرار دهد و جو تنفر از اسرائیل و ارتباط با رژیم صهیونیستی کاسته شود و در دراز مدت ارتباطات سیاسی رژیم پهلوی با صهیونیستها رسمی و علنی گردد.
یکی دیگر از اقدامات عزری کمک مالی و سیاسی به روزنامهنگاران ایرانی جهت اخذ امتیاز نشر روزنامه در قبال تبلیغ به نفع رژیم صهیونیستی بود:
«آقای مئیر عزری معاون نمایندگی اسرائیل در تهران اظهار داشته است که داریوش همایون از او خواسته است که در روزنامه در شرف تأسیس (آیندگان) تا حدود دو میلیون تومان سرمایهگذاری نمایند. او ضمناً گفته است که در صورتی که این سرمایهگذاری عملی شود، تعهد مینماید که برای همیشه مطالب روزنامه را علیه اعراب و به نفع اسرائیل تنظیم نماید.» [4]
داریوش همایون برای عملی شدن انتشار روزنامه آیندگان در سفری که در ایام جنگهای شش روزه اعراب و اسرائیل به فلسطین اشغالی داشته با حمایت سازمان صهیونیسم اقدام به خرید یک رتاتیو میکند:
«داریوش همایون یکی از گردانندگان روزنامه آیندگان در سفری که در ایام جنگ های شش روزه اسرائیل و اعراب به اسرائیل رفته بود موضوع خرید یک رتاتیو از سرمایهداران اسرائیل را عنوان کرده و وزارت خارجه اسرائیل پس از مشورت با نمایندگی آژانس اسرائیل در ایران و با کمک عزری نماینده اسرائیل در تهران که از دوستان داریوش همایون میباشد سرانجام موافقت کرده که دولت اسرائیل و یا سازمان صهیونیزم با پرداخت اقساط فروش رتاتیو[نوعی دستگاه چاپ] آن را به داریوش همایون بفروشند.
در مقابل این مساعدت مالی که دولت اسرائیل و وزارت امور خارجه این کشور به داریوش همایون کرده او متعهد شده است که حمله به اعراب را در روزنامه مذکور عنوان نموده و از اسرائیل حمایت بنماید. در هفته گذشته موافقت کامل وزارت خارجه [اسرائیل] و پشتیبانی از همایون به وسیله عزری به او ابلاغ گردید.» [5]
وابستگی روزنامه آیندگان به اسرائیل و تأمین مخارج آن توسط آن رژیم در بین روزنامهنگاران محرز بود، به نحوی که حتی پسرعموی داریوش همایون به این مسئله اذعان داشته است:
«حمید همایون که خود را پسرعموی داریوش همایون قائم مقام دبیرکل حزب رستاخیز معرفی نموده و به شغل خبرنگاری روزنامه رستاخیز مشغول است، اظهار داشته که دولت اسرائیل مخارج روزنامه آیندگان را میپردازد.» [6]
اسکندر دلدم بر این باور است که حتی فکر تأسیس انتشار روزنامه آیندگان در مؤسسه فرانکلین که مرکزی وابسته به آمریکا بود ایجاد شده است:
«فکر ایجاد روزنامه جدید و پرتیراژ در ایران در همین مؤسسه [فرانکلین] شکل گرفت و من مشکوک هستم نکند در این جا هم دست پنهان خارجی در کار است. موضعگیریهای بعدی روزنامه آیندگان در مورد نقش جهانی آمریکا و حمایتهای آن از اسرائیل این ظن را در من کاملاً تقویت کرد.» [7]
آقای ناصر زنجانی سرپرست کیهان در اصفهان به این وابستگی مهر تأیید زده، اظهار داشته روزنامه آیندگان ارگان دولت اسرائیل است:
«حدود یک هفته قبل، آقای ناصر زنجانی سرپرست نشریات کیهان در اصفهان ضمن صحبت با یکی از همکاران مطبوعاتیاش درباره مطبوعات مملکت و تیراژ آنها اظهار داشته راستی میدانی روزنامه آیندگان ارگان دولت اسرائیل است؟ و وقتی دوستش اظهار تعجب کرده اضافه نموده بله داریوش همایون رئیس سازمان جاسوسی سیا در ایران است و در زمان جنگ اعراب و اسرائیل نیز در کشور اخیرالذکر بود و در طرح نقشههای جنگی با موشه دایان همکاری میکرد.» [8]
تعدادی از روزنامهنگاران با آغاز به کار روزنامه آیندگان با این نشریه اعلام همکاری کردند که یکی از آنان صفا حائری بود. محمد صفا حائری بعدها به عنوان رئیس رادیو- تلویزیون ایران به بیروت مأمور گردید و این مرکز را به پایگاه جاسوسی برای اسرائیل تبدیل نمود. سند وزارت خارجه در این زمینه مینویسد:
«آقای شهاب (رئیس اداره مطبوعات وزارت اطلاعات لبنان) که رابطه دوستی با اینجانب (محمود لواسانی- دبیر اول سفارت) داشته و نسبت به ایران علاقه و صمیمیت نشان میدهد گفت طبق اطلاعی که رسیده هنگام حمله نظامی اخیر اسرائیل به نقاط و قصبات مرزی جنوب لبنان آقای صفا حائری و همکارانش با یک افسر اسرائیلی صمیمانه ملاقات و پاکتهائی با هم رد و بدل کردهاند.»
در ادامه چند سند از همکاری روزنامهنگاران ایرانی از جمله صفا حائری با صهیونیستها تقدیم خوانندگان میگردد.
از: 18 / ﻫ تاریخ: 16 / 3 / 47
به: 325 شماره: 755 / ﻫ
موضوع: روزنامه آیندگان
پیرو: 2133 / ﻫ - 9 / 11 / 36
حدود یک هفته قبل آقای ناصر زنجانی سرپرست نشریات کیهان در اصفهان ضمن صحبت با یکی از همکاران مطبوعاتیاش درباره مطبوعات مملکت و تیراژ آنها اظهار داشته راستی میدانی روزنامه آیندگان ارگان دولت اسرائیل است؟ و وقتی دوستش اظهار تعجب کرده اضافه نموده بله آقای داریوش همایون رئیس سازمان جاسوسی سیا در ایران است و در زمان جنگ اعراب و اسرائیل نیز در کشور اخیرالذکر بود و در طرح نقشههای جنگی با موشه دایان همکاری میکرد.
حدود چهار روز قبل نیز عین همین گفتهها را درباره روزنامه آیندگان آقای حسینعلی کاوه سرپرست کیهان در خوزستان به زبان میآورد و نکته قابل توجه این که در گچساران هم مطلبی در همین زمینه از آقای فرهمند (مدیر داروئی) شنیده شده و نامبرده اخیر میگفت چند نفر یهودی که با دولت اسرائیل همکاری دارند برای روزنامه آیندگان کار میکنند.
نظریه رهبر عملیات: نظر به این که دلیلی برای جعل یاتحریف خبر از طرف منبع وجود ندارد به صحت آن میتوان تا اندازهای اطمینان نمود. بهمن
دائره 1 21 / 3
***
شماره: 25 / م / تاریخ: 17 / 1 / 57
سازمان اطلاعات و امنیت کشور
پیرو نامه شماره 25 / م / 29934 مورخ 16 / 12 / 50 راجع به شرح مندرج در روزنامه معاریو، رونوشت گزارش شماره 19 مورخ 11 / 1 / 51 سفارت شاهنشاهی در بیروت و ضمیمه آن در باره دفتر رادیو تلویزیون ملی ایران در بیروت، برای استحضار به پیوست ارسال میشود.
از طرف وزیر امور خارجه
***
به استحضار عالی میرساند
احتراماً پیرو گزارش مربوط به مراجعه دو نفر مقام امنیتی لبنان که پیرو مذاکرات اینجانب با رئیس شعبه مربوطه سازمان امنیت لبنان جهت مراقبت بیشتر به منظور حفاظت سفارت شاهنشاهی در بیروت و اعضای آن برای کسب توضیحات بیشتر و راهنمائی روز 8 / 1 / 51 نزد اینجانب آمدهاند به استحضار میرساند:
نامبردگان (که ملحم بشیر و ژرژ شلیطا نام دارند)در پایان این ملاقات به طور کاملاً سری و خصوصی راجع به آقای صفا حائری سرپرست دفتر رادیو تلویزیون ایران در بیروت همچنین راجع به کارمندان و همکاری دفتر وی سئوالات مرموزی مطرح ساخته و نسبت به کارمندان دفتر آقای حائری و این که به چه مقام و مرجعی بستگی داشته و این که آیا مورد اعتماد این سفارت میباشد یا خیر استفسار میکردند.
راجع به دفتر رادیو تلویزیون ملی ایران در بیروت با استفاده از مفاد نامه وزارت امور خارجه که موقعیت و رابطه دفتر مزبور را با این سفارت تعیین میکند توضیح مقتضی داده شد.
هرچند منظور اساسی سئوالات آقایان شلیطا و بشیر در مورد آقای حائری که ظاهراً جنبه مشورت صمیمانه و کسب راهنمائی داشته به خوبی آشکار نگردید ولی نامبردگان تظاهر مینمودند که منظور آن است که بعضی اشخاص مشکوک با دفتر و کارمندان و گاهی با خود حائری رابطه و تماس دارند و افزودند «البته بعید نیست که این عمل آقای حائری از روی کمال حسن نیت بوده باشد».
به نظر میرسد منظور اساسی مقامات مذکور همان باشد که دو ساعت بعد هنگام ملاقات اینجانب با آقای حارث شهاب رئیس اداره مطبوعات وزارت لبنان به منظور معرفی آقای محمد حسن سیفی وابسته مطبوعاتی این سفارت نامبرده صریحاً و به طور کاملاً خصوصی و دوستانه در میان گذاشت.
آقای شهاب که با اینجانب رابطه دوستی داشته و نسبت به ایران علاقه و صمیمت نشان میدهد گفت: طبق اطلاعی که رسیده هنگام حمله نظامی اخیر اسرائیل به نقاط و قصبات مرزی جنوب لبنان آقای صفا حائری و همکارانش با یک افسر اسرائیلی صمیمانه ملاقات و پاکتهایی را با هم رد و بدل کردهاند. آقای شهاب سپس گفت این خبر قرار بوده است توسط خبرگزاری خاور (وکاله انباء الشرق) در جراید لبنان چاپ شود که اینجانب همان شب و پیش از توزیع بین جرائد دستور دادم و حذف کردند وحتی مطلب را به آقای رامز الخازن معاون وزارت و دوست بسیار نزدیک رئیس جمهوری گزارش نکردهام.
از آقای شهاب صمیمانه تشکر نموده گفتم موضوع را مورد بررسی و تحقیق قرار داده نتیجه را به اطلاع شما خواهم رسانید. نامبرده ضمناً از هزینههای کلان و مخارج بیحساب دفتر آقای حائری اظهار تعجب نموده گفت این وضعیت موجبات شک و تردید بسیاری از محافل شده و میشود و ممکن است به عنوان حربهای علیه ایران از طرف دشمنان مورد بهرهبرداری قرار گیرد.
محمود لواسانی- دبیر اول
***
سازمانهای فدائی و فلسطینی مراقب رفت و آمدهای الیاس مبر خبرنگار مطبوعاتی رادیو- تلویزیون ایران در بیروت هستند. زیرا به سازمان کفاح مسلح اطلاع رسیده که الیاس المبر در خلال اشغال جنوب لبنان وسیله نیروهای اسرائیلی چندی قبل در راشیا الوادی با افسران اسرائیلی تماس گرفت و اطلاعاتی به آنها داد و متقابلاً از آنها عکس گرفت و گزارش رادیوئی تهیه نمود و به ایران فرستاد. الیاس مبر اطلاعات مفصل و نقشههائی نیز درباره محل سازمانهای فلسطینی در بیروت در اختیار افسران اسرائیلی قرار داد. نام الیاس مبر به دفاتر سازمانهای فلسطینی بخشنامه گردیده و محل کار او نزدیک سینما سارولا نیز تحت مراقبت قرار دارد.ن
نظریه نمایندگی:
1- آقای صفا حائری که در جریان حمله اخیر اسرائیل به جنوب این کشور و منطقه عملیات مسافرت کرده بود با خبرنگاران رادیو اسرائیل در مرز ملاقات نمود و طبق اظهار خود او خبر دیگری از جراید اسرائیل نیز درج گردیده و احتمالاً خبر فوق مربوط به همین مسئله است.
2- با توجه به حساسیت امر و ضرورت ثبت هرگونه شبههای از اولین دفتر نمایندگی رادیو تلویزیون ملی ایران لازم است که به نحو مقتضی به آقای صفا حائری رعایت این مسائل تأکید و توجه وی به اجتناب از هر اقدامی که محتمل است در حرفه مطبوعاتی و تبلیغاتی موجه و آزاد باشد لیکن در یک کشور عربی عواقب نامطلوب و مشکلاتی به بار خواهد آورد جلب گردد.
تطبیق با طرح امور سیاسی / الف / 2 / 6 امور سیاسی / ب / 1 / 1 امور نظامی / ذ / 1
نظریه بخش 212: نظریه نمایندگی مورد تأیید است.
***
از: اداره دوم عملیات 823 تاریخ: 31 / 1 / 51
به: مدیریت کل اداره هشتم
موضوع: دفتر رادیو تلویزیون ایران در بیروت
محترماً به استحضار عالی میرساند: برابر اعلام وزارت امور خارجه آقای لواسانی ضمن ملاقاتی که به منظور معرفی وابسته مطبوعاتی سفارت ایران در لبنان با آقای حارث شهاب رئیس اداره مطبوعات وزارت اطلاعات لبنان به عمل میآورد. آقای حارث شهاب به طور کاملاً خصوصی و دوستانه اظهار میدارد هنگام حمله نظامی اخیر اسرائیل به نقاط مرزی لبنان آقای صفا حائری و همکارانش با یک افسر اسرائیلی صمیمانه ملاقات و پاکتهائی با هم رد و بدل کردهاند. آقای شهاب سپس میافزاید این خبر قرار بوده توسط خبرگزاری خاور در جراید لبنان چاپ شود که وی از درج آن جلوگیری و حتی مطلب را به معاون وزارت خارجه که دوست بسیار نزدیک رئیس جمهوری است گزارش نکرده است آقای حارث شهاب همچنین از هزینههای کلان و مخارج بیحساب دفتر آقای صفا حائری اظهار تعجب نموده گفت این وضعیت موجبات شک و تردید بسیاری از محافل شده و میشود و ممکن است به عنوان حربهای علیه ایران از طرف دشمنان مورد بهرهبرداری قرار گیرد روز بعد دو نفر از مقامات امنیتی لبنان به سفارت مراجعه و سئوالات مرموزی در مورد دفتر رادیو تلویزیون ملّی ایران در بیروت و کارمندان آن به ویژه صفا حائری مطرح میسازد و حتی در مورد آقای صفا حائری و این که به چه مقام و مرجعی بستگی دارد و میزان اعتماد سفارت به نامبرده استفسار مینمایند.
در پیرو مذاکرات فوق آقای حائری برای توضیح به سفارت احضار اظهار میدارد هنگام حمله اخیر اسرائیل به نقاط مرزی لبنان به اتفاق دو نفر از همکاران خود با اجازه مقامات مربوطه به منظور تهیه فیلمهائی از تجاوز اسرائیل به خاک لبنان به نقاط مرزی لبنان عزیمت مینماید در آن هنگام یک تانک اسرائیلی به قصد شلیک کردن دهانه توپ را به سوی آنان هدایت مینماید و وی بلافاصله از اتومبیل خود پیاده افسر اطلاعاتی شناخته شده چک در تهران داشته و یکبار نیز در طرح عملیاتی مربوط به چکها که به او مأموریت داده شده بود به بیروت مسافرت نماید شرکت نموده بود که به علت عدم رعایت حفاظت و سهلانگاری مشارالیه با شکست مواجه گردید.
ضمناً آقای صفا حائری در تاریخ 11 / 7 / 46 به اسرائیل مسافرت نموده وی قبل از این مسافرت تماسهائی با اعضاء نمایندگی اسرائیل (عزری و داوید تورگمان) داشته و مقالاتی نیز به نفع اسرائیل در روزنامه اطلاعات و بامشاد نوشته است. اخبار دیگری حاکی بود که این شخص از مقامات اسرائیلی کادو و پول دریافت میداشته است.
نظریه: سوابق نامبرده نشان میدهد که وی فردی کلاش و غیر قابل اعتماد است و در عملیات گذشته به ساواک حسن نیّت نشان نداده. لذا با توجه به سوابق امر و تماسهای قبلی وی با مقامات اسرائیلی در تهران احتمال دارد که تماس اخیر مشارالیه در مرز با افسران اسرائیلی به منظور خاصی بوده باشد.
مراتب جهت استحضار و صدور هرگونه امری از لحاظ عالی گذشت.
به عرض میرساند صفا حائری همسر خواهر دکتر عالیخانی میباشد در مدت همکاری با اداره کل هشتم رفتار وی پیوسته مورد سوء ظن بوده نامبرده به منظور تأمین منافع مادی و شخصی با هر بیگانهای ارتباط دائر میکرد روی هم رفته وجود وی در دفتر نمایندگی رادیو تلویزیون در بیروت با گذشته به خصوصیات وی مفید نمیتواند باشد. هرگونه امری موکول به اراده عالی است
یک جانبه قضاوت کردهاید
1 / صفا حائری یکنفر مخبر است مخبر خبرگزاری با همه کس تماس میگیرد و باید بگیرد
2 / خبرنگار خبر به دست میآورد و خبر را میفروشد کار او اینست
3 / خیانت و عمل خلاف او چه بوده گزارش دهید 25 / 2 / 51
پینوشتها:
[1] . فصلنامه مطالعات تاریخی، فعالیت مطبوعاتی سفارت اسرائیل در تهران، علی اکبر علیمردانی، سال2، شماره 8، ص 211
[2] کیست از شما از تمامی قوم او، یادنامه، مئیر عزری، سال 2000- اورشلیم- دفتر اول، مترجم: ابراهیم حاخامی ص 177
[3] پیشین، فصلنامه، ص 211
[4] مطبوعات عصر پهلوی به روایت اسناد ساواک، کتاب ششم: روزنامه آیندگان، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، ص 15
[5] همان، ص 17
[6] همان، ص 14
[7] خاطرات من و فرح پهلوی، اسکندر دلدم، ج1، ص 277
[8] پیشین، آیندگان، ص 15