محمد رضا پهلوی (قسمت دهم)



هنوز دوره ی آموزش های عمومی و خصوصی ولیعهد در داخل کشور پایان نیافته بود که، سرهنگ علی ریاضی، از دوستان نزدیک سیدضیاءالدین طباطبائی و از عوامل کودتای سوم اسفند 1299 که دو روز بعد از کودتا با ترفیع درجه، از ماژوری(سرگردی) به کلنلی(سرهنگی)، رئیس ژاندارمری کشور شد و در این زمان به عنوان وابسته نظامی ایران در فرانسه و سرپرست دانشجویانِ نظامی ایران در آنجا را به عهده داشت، از طرف رضاشاه مأموریت یافت تا مقدمات لازم، برای ادامه ی تحصیل ولیعهد در جنوب فرانسه را فراهم نماید. او که در زمان کودتا، سرسپردگیِ خود را به اربابان انگلیسی ثابت نموده بود، در این موقع، آینده ی علی رغم آنکه فرانسویان با ابراز علاقه به این مسئله، وابسته نظامی خود در ایران را نیز با ولیعهد ملاقات داده و زمینه را برای فرانسه مساعد نموده بودند ، از این موضوع طفره رفت و پیدا نشدنِ شخصی مناسب را بهانه قرار داد و ادامه ی تحصیلِ ولیعهد را در سوئیس، در محلی که در سال 1309ش مطرح کرده بود، در مشورت با حسین علاء – شخص مورد اعتماد تشکیلات ازلی ها و بهائیت، که در این موقع وزیرمختار ایران در فرانسه بود – دوباره پیشنهاد داد: « راپرتاً خاطر محترم را مستحضر می دارد که چندی قبل، در نتیجۀ اوامر واصله از طرف اعلیحضرت اقدس همایونی ارواحنافداه جهت اقامت والاحضرت اقدس در جنوب فرانسه، با آقای علاء مشورت لازم شده، بالاخره چون تحصیلات آتیۀ معظم له می بایستی در نظام بشود، قرار بر این شد که عجالتاً تا شخص مناسبی پیدا نشده است، محل سویس را که اینجانب در سنۀ ماضیه راپرت نموده بود، از دست نداده.» این انتخاب در حالی صورت گرفت که فرمانده کل قوای فرانسه – ژنرال ریمان - در ملاقات با حسین علاء و سرهنگ ریاضی، ضمن تشکر از حُسن ظنِّ رضاشاه نسبت به این انتخاب، وعده همه نوع همکاری داده و پس از گذشت مدت زمانی محدود، یکی از ژنرال های بازنشسته ارتش فرانسه را نیز برای مهمانداری ولیعهد در نظر گرفته بود. کسانی که در جریان انتقال و ادامه ی تربیت شاه آینده ی ایران در اروپا ایفای نقش کردند، تمامی از عواملِ وابسته به انگلیس بودند: 1. سرهنگ علی ریاضی 2 . حسین علاء 3 . انوشیروان سپهبدی  سرهنگ ریاضی، کسی بود که هم در کودتای سوم اسفند 1299 نقش ایفا کرد و هم در جریان خالی کردنِ پادگان ها از نیروهای نظامی و سربازان در شهریور 1320، سرسپردگی خود را به اثبات رساند و برادرش عبدالله ریاضی، که از فراماسونرهای مشهور بود، سال ها بر صندلی ریاست مجلس شورای ملی تکیه زد.  حسین علاء، پسر میرزامحمدعلیخان علاءالسلطنه، در تفلیس به دنیا آمد و زمانی که پدرش به مقام وزیر مختاری ایران در لندن رسید، به انگلیس رفت و در آنجا درس خواند و از همان موقع در سفارت ایران در لندن، به خدمت آنان همت گماشت. حسین علاء به واسطه خدماتی که داشت، همواره مورد اعتماد انگلیس ها بود. همکاری او با آنان، به میزانی آشکار بود که برخی مواقع از طرفِ اربابان خود، مأمور به طرفداری از آلمان می گردید تا شاید قدری از شدّت اشتهار او به این وابستگی کاسته شود.  انوشیروان خان سپهبدی، که در این موقع وزیر مختار ایران در سوئیس و نماینده ایران در جامعه ملل بود، یکی از رجال کارکشته ی سیاست خارجی ایران است که با خاندانِ سرداری وصلت کرده بود و به علت نسبتی که با امیرعباس هویدا داشت – شوهر خاله - در جریان کمک به هویدا در وزارت امور خارجه نیز نقش اساسی داشت. در زمان همین مأموریت بود که با ابراهیم حکیمی که در این موقع در اروپا به سر می برد، ارتباطی تنگاتنگ برقرار کرد و از او در فعالیت های مربوط به جامعه ملل نیز کمک گرفت، تا اینکه در کابینه ی او در سال 1324 به عنوان وزیرامورخارجه منصوب شد. انتخاب فردی به نام « مرسیه » که او را « پروفسور » خطاب کرده اند، نیازمند تحقیقی جدّی است تا ضمن روشن نمودنِ چگونگی حضور او در فعالیت های نمایندگی ایران در جامعه ملل، میزان ارتباط او با «ارنست پرون» نیز معلوم گردد. ورود ارنست پرون به عرصه ی ارتباط با ولیعهد ایران، از خانه ی مسکونی پرفسور مرسیه آغاز می شود و تا دربار شاهِ ایران، به صورتی مرموز و مشکوک ادامه می یابد. یکی دیگر از نکته های تاریک این انتخاب، در کنار اینکه رضاشاه را علی رغم میل باطنی به تحصیل ولیعهد در جنوب فرانسه، به انتخاب قطعی سوئیس برای ادامه ی تحصیل و تربیت او مجاب می کند، شرطِ پروفسور مرسیه در جریان تأدیب ولیعهد می باشد؛ که از همان ابتدا، حضور دکتر مؤدب الدوله نفیسی را برنمی تابد و باتأکید بر این نکته که: از دوگانگی تربیتی ولیعهد جلوگیری نماید، او را از صحنه اظهار نظر حذف و ارنست پرون را به عنوان معاشرِ شبانه روزی محمدرضا پهلوی تعیین می کند و همچون « مادام ارفع »، فعّال مایشاء زندگی شاهِ آینده ایران می شود. گزارشی که سرهنگ ریاضی در شرح این ماجرا نوشته و در دوم مردادماه سال 1310 ش به ایران ارسال نموده است، روشنگرِ برخی از زوایایِ تاریکِ چگونگی تربیت شاه ایران می باشد: «... با آنکه در نتیجۀ اقداماتی که حسب الامر ملوکانه ارواحناه فداه جهت تدارک منزل، نزد فرمانده کل قوای فرانسه، به معیت آقای علاء نموده بود، معهذا چون تصمیم قطعی برای سویس اتخاذ گردید و پرفسور مرسیه، که در منزل مشارالیه می بایستی وسائل تحصیل والاحضرت اقدس فراهم شود، در شرف حرکت به ییلاق بود؛ آقای علاء فرمودند: باید به فوریت به ملاقات وی رفته، قبل از حرکت او، قرار قطعی خانه داده شود. لذا روز 10 ژوئیه، به وسیله اتوبوس، به طرف سویس حرکت و پس از مذاکرات تلفونی در بین راه با آقای سپهبدی، قرار ملاقات با پروفسور داده شد و روز بعد مشارالیه را ملاقات نمود. این شخص از قضات درجۀ اول سویس می باشد و فوق العاده ایران دوست است و در کارهای جامعه ملل، هرنوع اشکالات قضائی برای ما پیش آمده، کمک های عمده نموده و چون سابقۀ زیادی با نمایندگی ایران دارد، همه نوع حاضر خدمت گذاری می باشد و می توان یقین حاصل نمود که والاحضرت اقدس و برادر گرامشان، از هرحیث موجبات تحصیل و تربیت را نزد وی، بهتر از اشخاص ناشناس فراهم خواهند داشت؛ فقط، چون پرفسورِ مزبور، قدری نگران بود که مبادا اطاعت از اوامر او نشود، اینجانب به مشارالیه اطمینان داد که از هرحیث رعایت دیسپلین منزل شده و یقیناً از طرف ذات مقدس ملوکانه، اوامر لازمه در اطاعت از شما صادر خواهد گردید. در این صورت مشارالیه نیز قول داد مهمان های خود را مانند دو پسرانش توجه نموده، از هیچ نوع مساعدت فروگذاری نخواهد نمود. در خصوص سرپرست اعزامی از مرکز، نگرانی مشارالیه بر این بود که مبادا اختلالی در پیشرفت کار حاصل شود و دوئیتی در بین آید، که مانع پیشرفت کار شود؛ در این باب نیز به وی اطمینان داده شد، شخصِ آقای دکتر مؤدب الدوله، علاوه بر اینکه اشکالاتی در کار نخواهند فرمود، به مناسبت اینکه آشنا به مزاج معظم له هستند، از حیث حفظ الصحه نیز کمک بزرگی برای کار ایشان خواهند بود. سپس تقاضا نمود، منزل را به رأی العین دیده، تا از وضعیت سکونت آگاه گردد. در همان روز به معیت آقای انوشیروان خان سپهبدی، با پرفسور جهت بازدید خانه حرکت نمودیم. این خانه، در فضای بسیار وسیعی، که حکم چمن زار را دارد، در بالای تپه شهر لوزان واقع و اطراف آن در حدود یک کیلومتر کاملاً باز است، خانه های دیگر نیز در مجاورت آن نیست و از حیث سلامتی محل، جای بسیار مناسبی است؛ زیرا هیچ نوع کارخانه که مولد دوده باشد، در حوالی یافت نمی شود. دو عمارت مجزا در این خانه است، که یکی مسکونی پرفسور و خانم و دخترش می باشد و دیگری مسکونی پسرهایش، با سایر متفرعات خانه است. در عمارت مسکونی، پرفسور، کتابخانه خود را که اطاق بسیار وسیعی است، در نظر داشت جهت خواب والاحضرت و اخوی گرامشان تهیه، لیکن اینجانب اصرار نمود: حتماً باید دو اطاق منظور نمائید که هریک راحت باشند. از این حیث در زحمت بود؛ بالاخره با خانم خود مشورت نمود، قرار شد اطاق دخترش را نیز ضمیمه نماید و از راهرو مخصوص، حمام جداگانه تهیه نماید. در عمارت ضمیمه نیز قرار است یک اطاق برای معلم دائمی و یک اطاق جهت مطالعه اضافه نماید. در خصوص معلم، شخصِ بسیار خوبی را پیدا کرده و تمام امیدواری پروفسور به اوست؛ زیرا این شخص به مناسبت اینکه شام و ناهارش در خانه تأمین شده، باید شب و روز موطن باشد. ضمناً تا مدرسه نیز والاحضرت را هدایت نموده، در موقع مراجعت به خانه، وسائل ورزش و مطالعه و گردش و مطالعه تماماً تحت نظر او باشد. موقعی که چند روز بعد از این ملاقات، تقاضا شد از این معلم صرف نظر شود، پروفسور این صرفه جوئی را صلاح نمی دانست و حقاً با مخارجی که می شود، حذف این شخص به ضرر ما است، زیرا نه از آقای مؤدب الدوله می شود توقع داشت شب و روز نزد والاحضرت باشد، (زیرا منزلشان در شهر است )، نه خودِ پروفسور که شخص جلیل القدری است می تواند تمام زندگانی خود را کنار بگذارد، زیرا در این صورت، با دو مقابل حقوق فعلی هم قناعت نخواهد نمود. وظیفۀ مشارالیه ریاست عالیۀ این امر و مراقبت در زندگی و تربیت روحانی والاحضرت در مواقع شام و ناهار و چند ساعت در روز خواهد بود و لازم است معلم دائم گرفته شود. خاتمتاً معروض می دارد که فرمانده کل قوای فرانسه نیز، یکی از اعیان را که مقام صاحب منصبی ذخیره را دارد و املاک زیادی در جنوب فرانسه در اطراف شهر مُنت کارلو دارد، معرفی نمود، لیکن آن محل عجالتاً برای والاحضرت مناسب نبود و اصلح تا چندی اقامت در سویس می باشد. با دولت سویس و ایالت وُ ( vou…) که شهر لوزان در آن واقع است، مذاکراتی راجع به حفاظت و مراقبت از والاحضرت به عمل آمده، در گماردن پلیس مخفی، همه نوع وعدۀ مساعدت داده اند و مخصوصاً از سفارت محترم ایران خواهش کرده اند در این باب هرنوع کمکی لازم باشد، به مأمورین پلیس از حیث اخبار و اطلاعات لازمه داده شود. در این چند روز اقامت سوئیس، دو سه ملاقات دیگری از آقایان سپهبدی و حکیمی، عضو جامعه ملل، که در امور سویس بصیر است، به عمل آمده، پس از آنکه پروفسور مرسیه تقبّل امر را نمود و معمار برای شروع به ترمیمات خبر کرد، به پاریس معاودت ... ریاضی»



 
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است.