قسمت بیست و هفتم . محمدرضا پهلوی و ورزش در لوروزه



مدرسه ی لوروزه در سوئیس، به میزانی به ورزش اهمیت می داد که گوئی: اگر این مسئله، از آموزش دروس دیگر اهمیت بیشتری نداشت، قطعاً از اهمیت پائین تری نیز برخوردار نبود. به نظر می رسد یکی از علل اصلیِ حرکت به قشلاق گشتاد، از ییلاق رول، توجه به همین مسئله و اهمیت ورزش های زمستانی در آن منطقه باشد!

اهمیت ورزش در لوروره، زمانی بیشتر آشکار می گردد که بدانیم: تنها در منطقه ی ییلاقی رول، پارک تفریحی و ورزشی متعلق به این مدرسه، در آن زمان، 350000 متر مربع مساحت داشته است.

طبیعی است که با این درجه ی اهمیت، یکی از اشتغالات فکری و جسمی محمدرضا پهلوی نیز، از اولین روزی که پای به مدرسه ی لوروزه گذاشت، ورزش بود. ورزش هائی که لوازم آن، از بهترین انواع البسه و ملزومات ورزشی تهیه می شد و زود به زود نیز تعویض می گردید تا خدای نکرده، ولیعهد ایران، یک لباس یا کفش را برای چند بار مورد استفاده قرار ندهد و یا اینکه لوازم و ابزار او در اثر تکرار، ملال آور نشود. در جائی که او در مدت حضور در سوئیس، 3 ماشین گران قیمت تهیه نمود، که در قسمت های قبلی، شرح مختصری از آن آمد، بدیهی است که تهیه ی لباس ورزشی و لوازم آن و تعویض زود به زود آن، محلی از اِعراب ندارد :

رول 26/1/1312. «... ایام تعطیل را به خوبی و خوشی می گذرانند و بیشتر ساعات روز را... در پارک مدرسه به ورزش های بدنی و تفریحات اشتغال دارند.... لوازم ورزش و از قبیل کفش های طنیس و فوت بال و لباس های مخصوص این نوع ورزش ها و غیره تازه به تازه تهیه می شود تا خاطر مبارکشان راضی باشد و همچنین تمام آلات و ادوات ژیمناستیک و مشق های بدنی زود به زود تجدید می شود... غلام جان نثار علی اصغر.»

ورزش هائی که ولیعهد ایران به آن اشتغال داشت را، ورزش هائی چون : تنیس . فوتبال . پینگ پونگ . کروکه . کلوله . ژیمناستیک و از این قبیل نوشته اند که برخی از آنها، مانند : کروکه و کلوله، نیازمند تحقیق و تبیین است.

در این زمان، یکی از دغدغه های اصلی رضاشاه، حفظ و صیانت از تاج و تختی بود که در اثر کودتای انگلیسی سوم اسفند 1299ش، به دست آورده بود و اصلی ترین راه استمرار آن را، در وجود ولیعهد خود جستجو می نمود. از این رو، برای حفظ سلامت او، در دوران حضور وی در سوئیس، به مؤدب الدوله نفیسی سفارشات اکید داشت. این سفارشات، به میزانی بود که محدودیت هایی را برای محمدرضا پهلوی به دنبال داشت. محدودیت هائی که او را در طول زندگی، درگیر عقده هایی مضاعف نمود.

زمانی که شاهد بود که دیگر دوستان و همدرسان او در کنار دریاچه ی لمان، به شناگری و قایق سواری مشغولند و او از ترس آنکه مبادا در آب دریاچه غرق شود، اجازه ی شناگری و قایق سواری ندارد، و مجبور است از آنان فاصله بگیرد و در محیط مدرسه به ورزش های معمولی مشغول شود، یکی از دقایقی بود که تمامی شخصیت او را تحت الشعاع قرار می داد:

رول . 2/2/1312. « ... این روزها حمّام های کنار دریاچه لیمان مفتوح شده شاگردان مدرسه به شناوری به آب تنی و قایق سواری می روند ولی بندگان والاحضرت اقدس رروحی فداه از این دو صرفنظر فرموده به ورزش های داخل مدرسه مانند طنیس و فوتبال و غیره قناعت می فرمایند...»
البته حکایتِ قایق مخصوص ولیعهد ایران در سوئیس، و اجازه ای که پس از چندی، برای سوار شدن بر آن از سوی رضاخان دریافت نمود، در قسمت مستقلی نقل خواهد شد.

به دلیل همین محدودیت هاست که در سال 1337ش، در زمانی که 5 سال پس از کودتای 28 مرداد، پایه های سلطنت محمدرضا پهلوی، با تشکیل سازمان اطلاعات و امنیت، موسوم به « ساواک » در حال استحکام و تثبیت بود، به نقل خاطرات آن دوران روی آورد و از دُمَل چرکینِ عقده های دیرین، سر برگرفت و برای اینکه به طور مستقیم، رضاشاه و رفتارهای دیکتاتورمآبانه ی او را مورد نقادی قرار ندهد، این حمله را متوجه ی مؤدب الدوله ی نفیسی کرده و گفت :

« خوشبختانه یا بدبختانه، لازم بود انواع ورزش ها را فراگیرم، تا جزو تیم های ورزشی مدرسه در مسابقات شرکت جویم. من در میان ورزش ها، به دوی صدمتر، پرتاب دیسک و پرش ارتفاع علاقه فراوان داشتم و ضمناً در تیم فوتبال مدرسه نیز شرکت می کردم. در میان بازی ها، به تنیس بیش از بازی های دیگر راغب بودم. روی هم رفته باید گفت که یک ورزشکار به تمام معنی به شمار می رفتم... ناراحتی بزرگی که برای من وجود داشت، سرپرستم بود. زیرا او نسبت به من بی اندازه سختگیر بود و همواره مراقب من بود که اوامر پدرم را کاملاً اجرا نماید. او نمی گذاشت من به ورزش اسکی بپردازم و حتی بدون اجازه او حق نداشتم در مسابقات یخ بازی مدرسه شرکت نمایم. همچنین وی اجازه نمی داد با سایر شاگردان در دریاچه ژنو شنا نمایم. آیا عجیب نیست که من اسکی را در سوئیس و در مدرسه زمستانی «گشتاد» یاد نگیرم و بعدها آن را در ایران بیاموزم! اولین تمرین اسکی بازی من، در لشکرک، واقع در نزدیکی تهران صورت گرفت و در آنجا چون تلفریک وجود نداشت، مجبور بودم برای استفاده از یک پائین آمدن کوتاه، دو یا سه ساعت از تپه بالا بروم. اسکی بازی در لشکرک، لذت زیاد داشت... رفتار سرپرستم با من بدون شک براصول واقعیت متکی نبود...1»

در همین مصاحبه بود که تمامی عقده های ناشی از رفتار رضاخانی را در یک جمله جمع کرد و در حالی که در حال تدارک ازدواج بعدی بود، گفت :

« اگر من روزی دارای پسری شدم، او را به این طرز بزرگ نخواهم کرد و به او آزادی خیلی بیشتری خواهم داد.»

طبیعی است که یکی از علت های حضور مستمر او در پیست های اسکی سوئیس را در این محدودیت باید جستجو کرد.

محمدرضا پهلوی، در سال پایانی حضور خود در سوئیس، برخی از آموخته های خود را به رخ رضاخان نیز می کشید و در مکاتبات هفتگی که با وی داشت، نسبت به برخی از مسائل، اظهار نظر می کرد. یک بار در یکی از این نوشته ها، در تابستان سال 1314ش، رضاشاه را به ورزش توصیه نمود که وی در پاسخ ولیعهد خود نوشت :

« ... شرحی که به تاریخ 22 شهریور نوشته بودید، رسید... در مکتوب اخیر، اشاره به احوال مزاجی من نموده و لزوم حفظ الصحه و ورزش را متذکر شده بودید. از این اشارت، که علامت مهر و محبت قلبی شما است، کمال مسرت را دارم. اگرچه در حفظ الصحه، حتی الامکان مراقبت می شود، ولی برای ورزش های مختلف، مجالی نیست. می دانید که تمام وقت من باید صرف کارهای مملکتی شود و دائماً به فکر و مطالعه مشغول باشم. به این جهت، ورزشی که انتخاب کرده ام، راه رفتن است؛ زیرا مانع فکر کردن نیست. همه روزه مقداری قدم می زنم و برای اصلاح مزاج، مفید و مؤثر واقع می شود. تذکرات محبت آمیز شما را هم که باعث تشویق و ترغیب است، البته فراموش نخواهم کرد...»

در برخی از گزارشات هفتگی مؤدب الدوله نفیسی، به چگونگی انجام ورزش های مختلف توسط ولیعهد اشاره شده که بخشی از آنها به شرح زیر است :

· رول 12/1/1312 : «...و بقیه اوقات را به واسطه تعطیل بودن مدرسه، نظر به مساعدت هوا، به بعضی تفریحات و ورزش های بدنی در هوای آزاد مشغول بوده اند... طنیس و فوت بال و پینگ پونگ و گاه گاهی گردش با اتومبیل در اطراف رول.»

· رول 19/1/1312 «... از این ایام تعطیلی، به خوبی و خوشی استفاده فرموده و می فرمایند.. غالباً در پارک مدرسه که بسیار نزدیک و قریب 35 هکتار(350000 مطرمربع) می شود، روز را به شب می آورند و غالب ورزش های بدنی از قبیل: فوتبال و کروکه و کلوله و غیره را معمول می دارند....»

· رول 9/2/1312 «.... غالباً ورزش ها و مشق های بدنی را در روی چمن های مدرسه می فرمایند. بعضی روزها که هوا نامساعد و بارندگی باشد، در تالار بزرگ مدرسه، به کتولتور فیزیک و مشق های بدنی و غیره مشغول می شوند...»

· رول 16/2/1312 « ... مابقی اوقات را در پارک و چمن های مدرسه به انواع بازی ها و ورزش های بدنی مشغول هستند... کفش های مخصوص پارچ?{ای} که کف آنها چرم و دارای میخ های تیز و بلند به طول یک سانطی مطر و نیم است، پوشیده و با آنها به دویدن و پریدن مشغول می گردند.... قبل از ناهار، طنیس و کولتور فیزیک و ورزش های بدنی ملایم مطابق میل و دلخواه معظم له. بعدازظهرها اسپورت های مختلف و گردش پیاده در خارج و داخل و بازی های مجاز... اسپورت های این مدرسه عبارت اند از: طنیس و کولتورفیزیک و ورزش های بدنی و بازی های مختلفه با توپ و اسب سواری و قایق رانی و شناوری در کنار دریاچه لمان...»

· سینیی 24/4/1312 « ... ساعات روز، با به تحصیل و بعضی تفریحات، از قبیل: قایق رانی و طنیس و بازی کلوله صرف می فرمایند. اسب سواری معمول مدرسه را، چون احتمال بعضی مخاطرات دارد، اقدام نفرموده و نخواهند فرمود. وقتی که شاگردان به کنار دریاچه برای شناوری و آب تنی می روند بندگان... در مدرسه با... شاهپور و حسین فردوست باقی مانده و طنیس بازی می نمایند. قایق سواری هم حسب الامر شاهانه... در تحت مراقبت و مواظبت معلم مخصوص... مجری می شود...»

· سینیی 11/6/1312 «... و از جمله مشق ها و ورزش های بدنی، طنیس و پاطیناژ را بر سایر اسپورت های مجاز ترجیح می دهند. قایق سواری هم از آن وقتی که اجازه مرحمت شده، کمتر نموده اند؛ فقط در این مدت تابستان، پنج دفعه بوده است...»

· رول 8/7/1312 «... مجالس درس فارسی عجالتاً بر سبیل سابق دو ساعت بعدازظهر منعقد می شود و گاه گاهی ساعت چهار و این به واسطه بعضی ورزش های اجباری است که محصلین باید از دو الی سه ساعت و نیم بعدازظهر بنمایند...»

· گشتاد 18/9/1312 «... با وجود سرمائی که چند روز قبل شد، هنوز میدان های پاطیناژ را حاضر کار نکرده اند، به این واسطه روزها را یکی دو ساعت به همراهی و مراقبت معلمین، با سایر همدرسان، به گردش های پیاده، اوقات تفریح و تفرج را می گذرانند. در این تفرجات، معلوم است تمام لوازم مخصوص از قبیل کفش و لباس و غیره تهیه شده است و همینکه از گردش مراجعت فرمودند، سر تا پا در اطاق گرم، تغییر لباس می دهند. نظر به اینکه بیشتر همکلاس های بندگان... اوقات تفریح را به بازی اسکی در کوهستان های مجاور یا دوردست می گذرانند و بندگان... در این مدت تفریحی ندارند، این است که غلام، میز طنیس اطاقی را (پینگ پونگ) به مدرسه حمل و نقل داده و مادام که سایرین در کوهستان ها مشغول اسکیاژ هستند، بندگان... در یکی از طالارهای مدرسه، با بعضی از همدرسان و همقدان خود به بازی پینگ پونگ مشغول می شوند...»

· گشتاد 30/10/1312 «.... در این مدرسه، به ورزش های بدنی و اسپورت خیلی اهمیت می دهند و در واقع آنها را جزء تکالیف مدرسه محسوب می دارند؛ خاصه در فصل زمستان که به گشتاد می آیند... بر مدت ورزش می افزایند. بندگان... اسپورت را خیلی مایل اند و بر سایر تفریحات ترجیحش می دهند...»

· رول 9/4/1313 «.... در میدان های مدرسه، انواع ورزش ها... توسط محصلین به فعل آمد. بندگان... و... شاهپور... عملیات خوبی نموده و غالباً مورد تحسین و کف زدن حضار بودند...»

پی نوشت

1 . مجله خواندنیها . 27/7/1337 . ش 9















 
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است.