وقایع 15 تا 22 بهمن 57 به روایت اسناد ساواک
16 بهمن 1397
تغییر مداوم کابینهها و ناکامی رژیم پهلوی در مهار انقلاب اسلامی منجربه خروج شاه از کشور شد. محمد رضا پهلوی که آینده ای برای خود در ایران متصور نبود، پس از انتخاب شاپور بختیار به نخست وزیری در ۲۶ دی ۱۳۵۷ از ایران خارج شد، گر چه وابستگان رژیم پهلوی همچون بختیار و درباریان سعی می کردند القاء کنند که سفر شاه موقتی است. با اعلام خبر خروج شاه، مردم که پیروزی را بسیار نزدیک میدانستند به جشن و شادمانی پرداختند. در 12 بهمن 1357 امام (ره) در شرایطی که همه جا خبر از بستن فرودگاه، انفجار هواپیما و کودتای نظامیان بود، وارد ایران شدند. امام خمینی (ره) پس از ورود به ایران در مصاحبهای مطبوعاتی اعلام کردند که دولت بختیار باید کنار برود و دولت موقت تعیین شود. بختیار اعلام کرد اگر چه حاضر به همکاری با انقلابیون است، اما به عنوان دولت قانونی اجازه تشکیل دولت موقت را نمیدهد.
در 15 بهمن، شورای انقلاب، مهندس مهدی بازرگان را به عنوان نخست وزیر دولت موقت به امام(ره) پیشنهاد کرد. این امر با واکنش بختیار مواجه شد و رژیم تصمیم گرفت با افزایش حضور نظامیان و اعلام حکومت نظامی، انقلابیون را سرکوب کند. فتوای امام در 21 بهمن مبنی بر شکستن حکومت نظامی، به حضور گسترده مردم در خیابانها انجامید و اساس رژیم پهلوی را متزلزل ساخت. در روز 22 بهمن با اعلام بیطرفی ارتش از سوی شورای فرماندهی نیروهای مسلح، دولت 37 روزه بختیار سقوط کرد و رژیم شاهنشاهی به پایان رسید.
سازمان اطلاعات و امنیت کشور، ساواک، از مهمترین عناصر سرکوب در دوره پهلوی محسوب میشد و آلوده به جنایات متعدد علیه انقلابیون بود. تشکیلات ساواک تا واپسین روزهای رژیم پهلوی فعالیت داشت و تیمسار ناصر مقدم رئیس ساواک در جلسات امرای ارتش که زیر نظر ژنرال هایزر برگزار میشد حضور مییافت. در این مقاله سعی شده است اسناد ساواک طی روزهای 15 تا 22 بهمن مورد برررسی قرار گیرد. با بررسی این اسناد میتوان آنها را در چند بخش کلی تقسیم بندی کرد که عبارتند از:
-1تشکیل دولت موقت.
-2برگزاری تظاهرات مردمی در حمایت از انقلاب اسلامی.
-3تعطیلی ادارات و وزارتخانهها.
-4پیوستن نیروهای نظامی به انقلاب.
-1تشکیل دولت موقت
امام خمینی(ره) پس از ورود به ایران در مصاحبه مطبوعاتی اعلام کردند دولت بختیار باید کنار برود و دولت موقت تشکیل شود. در شامگاه 14 بهمن، با حضور اعضای شورای انقلاب اسلامی در اقامتگاه امام در دبستان علوی جلسه مهمی برگزار شد. در این جلسه مهندس بازرگان به عنوان نخست وزیر تعیین و در روز 16بهمن طی مراسمی ،حکم نخست وزیری به او اعطا شد. در این مراسم امام در بخشی از سخنان خود تاکید کردند که انتخاب مهندس بازرگان به پیشنهاد و نظر شورای انقلاب بوده است:
«ایشان وزرای خودشان را بعد تعیین خواهند کرد و به ما معرفی می کنند تا شورای انقلاب ما، که پیشنهادشان این بوده است که ایشان رئیس دولت باشند، شورای انقلاب وزرای ایشان را هم بررسی بکنند و ان شاءالله مسائل به طور سهل و به طور خوبی انجام بگیرد».[1]
بر اساس حکم نخست وزیری مهندس بازرگان، مهمترین وظایف دولت موقت این چنین تعیین شده بود:
اداره مملکت، برگزاری رفراندوم تغییر نظام کشور، تشکیل مجلس خبرگان برای تصویب قانون اساسی و برگزاری انتخابات مجلس شورای اسلامی.
اسناد زیرگویای این موضوع هستند:
«به دنبال انتشار خبرى مبنى بر اینکه مهندس بازرگان از طرف آیتاللّه خمینى به عنوان نخست وزیر انتخاب شده قرار است فردا حدود 50 نفر از طلاب طرفدار آیتاللّه خمینى از قم به تهران عزیمت و عهدهدار و انجام اموری که احتمالاً به آنان محول شود گردند.»[2]
در سند زیر اعضای دولت موقت معرفی شدهاند:
«اعلامیهاى مقابل درب دانشگاه تهران روى دیوار نصب گردیده که اعضاى کابینه آیتالله خمینى [مهندس بازرگان] را به شرح زیر معرفى نموده:
1ـ نخست وزیر مهندس بازرگان
2ـ قائم مقام نخست وزیر دکتر کریم سنجابى
3ـ وزیر کشور ارتشبد فریدون جم
4ـ دادگسترى ـ حسن نزیه
5ـ اقتصاد ـ بنىصدر
6ـ بهدارى ـ دکتر یزدى
7ـ آموزش و اطلاعات ـ حاج سید جوادى
8ـ صنایع و معادن ـ میناچى
9ـ کار ـ رضا شایان
10ـ امور خارجه ـ کاظمى
ضمنا در ذیل اعلامیه اضافه شده فردا از میدان شهناز تا میدان شهیاد راهپیمائى خواهد بود.»[3] در شهرهای مختلف کشور نیز در حمایت از دولت موقت تظاهرات متعددی صورت گرفت:
«متعاقب انتشار خبر مبنى بر انتخاب آقاى مهندس مهدى بازرگان به عنوان نخست وزیر حکومت اسلامى از ناحیه آیتالله خمینى، از ساعت 0900 روز 17 / 11 / 57، گروههائى از طبقات مختلف مردم به طور پراکنده در برخى از خیابانهاى شهر قم به راهپیمائى و تظاهرات مبادرت نموده و در مسیر حرکت نیز شعارهائى به طرفدارى از آیتالله خمینى و مهندس بازرگان و علیه دولت دادهاند.»[4]
-2برگزاری تظاهرات مردمی در حمایت از انقلاب اسلامی
بدون تردید وجه تمایز انقلاب اسلامی ایران نسبت به انقلابهای دیگر ،حضور گسترده مردم در آن بود که موجب تعجب جهانیان شد. تظاهرات مردم به ویژه پس از 17 بهمن ماه در پیروی از خواست امام برای حمایت از مهندس بازرگان، شدت یافت و سراسر کشور را در برگرفت. حضور میلیونها نفر در تظاهرات پنجشنبه 19 بهمن رای اعتماد مردم به دولت منصوب امام بود. در سند زیر به تاریخ 19 / 11 / 1357 اتحاد و انسجام مردم مشهود می باشد.
«متعاقب دعوت جامعه روحانیت تهران، به منظور حمایت از آقاى مهندس بازرگان از بامداد روز 19 / 11 / 57 گروههائى از طبقات مختلف مردم تهران براى شرکت در راهپیمائى عازم محلهاى تعیین شده قبلى گردیدند. این افراد در حالی که پلاکاردهاى متعددى به پشتیبانى از آیتالله خمینى و مهندس بازرگان و جمهورى اسلامى در دست داشته و شعارهائى نیز در همین زمینهها میدادهاند، از ساعت 0900 روز مذکور از مسیرهاى مورد نظر به سمت میدان شهیاد عزیمت نمودهاند. در بین راهپیمایان گروههائى از همافران نیروى هوائى شاهنشاهى نیز دیده میشده که حمل پلاکاردهائى به نفع آیتالله خمینى شعار میداده و حدود 60 نفر سرباز نیروى زمینى نیز در پشت سر، آنان را همراهى میکردهاند. همافران مزبور را مردم با دادن شعار «پرسنل هوائى، ارتش انقلابى، منتخب امام است»، تشویق مینمودهاند. جمعیت تظاهرکننده که گفته شده مسیر میدان 24 اسفند [انقلاب] تا میدان شهیاد [آزادی] را پوشانده بودند، در میدان شهیاد مبادرت به اقامه نماز نموده و آنگاه قطعنامهاى در 7 ماده براى آنان قرائت شده است. جمعیت از ساعت 1300 به تدریج شروع به برگشت نموده و تا ساعت مذکور برخورد و حادثهاى گزارش نگردیده است. متن قطعنامه صادره بشرح زیر است:
قطعنامه تظاهرات روز پنجشنبه 19 بهمن حساسترین روز ملت. اکنون که مبارزات قهرمانانه ملت ایران به مرحله حساسترى رسیده و رهبر عالیقدر انقلاب که یکى از چهرههاى محبوب اسلامى و ملى ریاست دولت موقت برگزیده است، در این اجتماع عظیم خواسته خود را ضمن این قطعنامه اعلام میکنیم.
1ـ با فرار شاه، برگشت رهبر عالیقدر انقلاب امام ما به وطن و اعلام دولت موقت را گامهاى نخستین در راه پیروزى انقلاب ملت میدانیم، ولى در عین حال معتقدیم که ملت ما باید تا رسیدن به پیروزى نهائى که محو کامل استبداد و استقرار جمهورى اسلامى است، با همبستگى و شکیبائى کامل به مبارزه ادامه دهد.
2ـ ما تصمیم رهبر انقلاب را در مورد انتخاب جناب آقاى مهندس مهدى بازرگان به ریاست دولت موقت، صمیمانه تبریک میگوئیم.
3ـ ما از همه نیروهاى انتظامى ارتش، ژاندارمرى و شهربانى میخواهیم هر چه زودتر اطاعت خود را از مهندس بازرگان و دولت او که مورد تائید ملت است، اعلام کنند.
4ـ ما از کلیه کارکنان نخست وزیرى، وزارتخانهها و مؤسسات دیگر دولتى که قبلاً نیز همبستگى خود را با ملت و جنبش انقلابى او ابراز کردهاند میخواهیم که تنها از حکومت جدید که مورد تائید ملت است، اطاعت کنند و نشان دهند که دولت غیر قانونى را به هیچوجه به رسمیت نمیشناسند.
5ـ ما به رئیس و اعضاى دیگر دولت غیر قانونى اخطار میکنیم که بیش از این رو در روى ملت نایستند و برکنارى خود را هر چه زودتر اعلام کنند.
6ـ ما از کسانی که با انتخابات فرمایشى به عنوان نماینده شورا و سنا به مجلسین رفتهاند، میخواهیم هر چه زودتر کنارهگیرى خود را از این دولت غیر قانونى اعلام نمایند و خانه ملت را ترک گویند.
7ـ ما به همه دولتهاى جهان اعلام میکنیم که از این تاریخ تنها قراردادها و موافقتنامههائى در نظر ملت ایران اعتبار قانونى دارد که به تصویب دولت موقت که مورد تائید ملت است، رسیده باشد»[5]
-3تعطیلی ادارات و وزارتخانهها
در واپسین ماه های حکومت پهلوی به خصوص پس از خروج محمدرضا پهلوی از ایران، بسیاری از کارکنان ادارات و وزارتخانه در سراسر کشور دست به اعتصاب عمومی زده و از ورود وزیران و مدیران دولتی به محل کار خود جلوگیری کردند. همچنین در این ایام بسیاری از کسانی که در حکومت پهلوی دارای منصب بودند از مقام خود استعفا دادند. از جمله مهمترین اعتصابات و استعفاها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
اعلام آمادگی 40 تن از نمایندگان مجلس برای استعفا، اعلام همبستگی کارکنان نخست وزیری با شورای انقلاب، اعتصاب و تظاهرات همافران در شهرهای مختلف، استعفا مقامات از سمتهای خود چون شهردار وقت تهران،اعتصاب کارکنان وزارت امور اقتصادی ودارائی، وزارت پست و تلگراف و تلفن، وزارت فرهنگ و هنر، سازمان آب منطقهای تهران، مرکز آمار ایران، شرکت توانیر، شرکت بیمه ایران، پالایشگاه تهران، شرکت ملی گاز، شرکت هواپیمائی ملی ایران و ...
موج اعتصابات و استعفاها به اندازهای بود که که دولت بختیار برای جلوگیری از آنها، طی مصاحبهای سایر کارمندان و مسئولان دولت را تهدید کرد.
علی رغم قشار آمریکاییها برای شکستن اعتصابات، اسناد زیر به اعتصاب کارمندان و کارگران اشاره دارد:
«روز جارى (16 / 11 / 1357) بازار تهران، تجریش، شهر رى، مغازههاى خیابانهاى مرکزى شهر و اکثر مغازهها و سایر خیابانها کماکان تعطیل است. وزارتخانهها و ادارات دولتى و مؤسسات وابسته به دولت به حال تعطیل و یا نامنظم میباشد. حدود 250 نفر از کارکنان وزارت امور خارجه از انجام کار خوددارى و در وزراتخانه مذکور اجتماع نموده و قصد تحصن دارند. ساعت 1000 حدود 2000 نفر دانشجو جلوى مجلس شورای ملى اجتماع و سپس به قصد ملاقات آیتالله خمینى محل را ترک نمودند. ساعت 1030 حدود 200 نفر از خانواده همافران در وزارت دادگسترى اجتماع و قصد تحصن دارند. حدود ساعت 1100 حدود 1500 نفر در مسیر خیابانهاى سى مترى مبادرت به تظاهرات و دادن شعار علیه دولت نمودهاند. ساعت 1200 حدود 400 نفر در حالی که پلاکاردهائى حاوى علامت داس و چکش در دست داشتند در خیابان شاهآباد حرکت و قصد عزیمت به محل اقامت آیتالله خمینى [دارند.]»[6]
-4پیوستن نیروهای نظامی به انقلاب
با توجه به تدبیر امام(ره) در حضور همه جانبه مردم در روند پیروزی انقلاب، تلاشهایی برای فراهم کردن زمینه جذب نظامیان صورت گرفت. با این تدابیر تقریباً بلافاصله پس از عزیمت شاه از کشور، برخی از واحدهای نظامی به انقلابیون پیوستند و هزاران سرباز از محل خدمت خود گریختند. در پی فرمان امام خمینی (ره) مبنی بر برخورد مهرآمیز با نظامیان و به خصوص سربازان، مردم در تهران و سایر شهرهای در طول مسیرهای راهپیمایی از آنها میخواستند به انقلاب بپیوندند. در پی این سیاست روند گرایش نظامیان، به خصوص در ردههای پایین نظامی، به نیروهای انقلابی افزایش یافت. در سند ریر در این مورد آمده است:
«حدود ساعت 0930 روز 15 / 11 / 57، سه نفر همافر به اتفاق 12 نفر از سربازان نیروى هوائى شاهنشاهى که لباس فرم بر تن داشتهاند، به محل اقامت آیتالله خمینى در تهران مراجعه و با آیتالله دیدار کردهاند. جمعیت حاضر در اطراف اقامتگاه آیتالله به نفع پرسنل مذکور شعار دادهاند.
2ـ مقارن ساعت 0945 روز 15 / 11 / 57، شش نفر سرباز زرهى با لباس نظامى در معیت یک نفر درجهدار که لباس سویل بر تن داشته به دیدار آیتالله خمینى رفتهاند.
اجتماع کنندگان در اطراف محل اقامت آیتالله با مشاهده این افراد با دادن شعار «ارتش برادر ماست»، از نظامیان مذکور استقبال نمودهاند.»[7]
سند زیر نیز به تظاهرات تعدادى از پرسنل یگان هوانیروز در اصفهان اشاره دارد:
«ساعت 1400 روز 15 / 11 / 57، حدود سیصد نفر از پرسنل یگان فوقالذکر در شهر اصفهان با لباس فرم مقابل مسجد سید شهر مزبور اقدام به تظاهرات ضد دولتى نموده و همبستگى خود را با آیتالله خمینى اعلام داشتهاند. ضمناً حدود ساعت 1800 همان روز تعدادى حدود پنج هزار نفر در فلکه احمدآباد اجتماع که بین آنان قریب پانصد نفر از پرسنل واحد مذکور با لباس نظامى نیز حضور داشته و آیتالله طاهرى در این اجتماع اظهار نموده: «احساسات شما را به آیتالله خمینى تلگراف خواهم کرد تا دولت تصور نکند ما در اینجا ساکت نشستهایم. ما همه گوش به فرمان آیتالله خمینى هستیم.»[8]
در سند زیر نیز پلیس تهران در گزارش مورخه 21 / 11 / 1357 مینویسد:
«از صبح روز جارى درگیریهائى بین مأمورین فرماندارى نظامى از یک سو و عناصرى از نیروى هوائى و مردم از سوى دیگر در اطراف ستاد نیروى هوائى در فرحآباد رخ داد که در نتیجه آن سرهنگ توانا و ستوان نکوئیان و 12 نفر درجه دارد سرباز از فرماندارى نظامى مجروح شدهاند، تیراندازى از داخل ستاد نیروى هوائى و خانههاى اطراف آن انجام میگیرد.
2ـ ساعت 0930 مورخه 21 / 11 تعداد 1500 نفر از نظامیان نیروى هوائى از پادگان مهرآباد پس از یک سخنرانى تحریکآمیز خارج و به سمت میدان شهیاد در حرکت هستند.
3ـ ساعت 1015 روز جارى عدهاى در حدود 300 الى 400 نفر در خیابان شاهرضا به سمت میدان فردوسى دست به تظاهرات زده و شعار میدهند «ملت چرا نشستید، همافران را کشتند»[9]
سرانجام انقلاب در 22 بهمن 1357 به پیروزی رسید و حضرت امام(ره) در پیامهایی از مردم خواستند که آرامش خود را حفظ کرده و با دولت همکاری کنند. متن پیام امام خمینی در این روز به شرح زیر است:
بسمالله الرحمن الرحیم
ملت مسلمان، قهرمان و مبارز ایران!
در این لحظۀ حساس که به لطف خداوند مبارزات قهرمانانۀ شما سدهای استبداد و استعمار را یکی پس از دیگری میشکند و انقلاب اسلامی شما شکوفهها و میوههای خود را آشکار میسازد، لازم میدانم، ضمن ابراز تشکر و قدردانی از یکیک شما برادران و خواهران، چند نکته را یادآوری نمایم:
شما در جریان مبارزات گذشته، رشد اسلامی و انقلابی خود را آشکار کردهاید؛ و اکنون بیش از پیش لازم است این رشد را به جهانیان نشان دهید تا جهانیان بدانند مردم مسلمان ایران میتوانند بدون قیومیت این و آن، راه سعادت خود را انتخاب نمایند. لهذا از شما میخواهم که اولاً مانع آشوب و هرج و مرج بشوید و نگذارید آشوبگران مغرض به عملیاتی از قبیل غارت، آتشسوزی، مجازات متهمان و از بین بردن آثار علمی و فنی و صنعتی و هنری و اتلاف اموال عمومی و خصوصی دست بزنند. دشمن برای خراب کردن چهرۀ نهضت از طریق نفوذ دادن افراد مفسد و مغرض در میان تودۀ مسلمان دست به چنین کارها میزند تا نهضت ما را ارتجاعی و وحشیانه قلمداد نماید. من اکیداً اعلام میکنم که هرکس دست به چنین عملیاتی بزند، از جامعۀ انقلابی ملت مطرود و در پیشگاه خداوند متعال مسئول است. ثانیاً توجه داشته باشید که هنوز انقلاب ما از نظر پیروزی بر دشمن به پایان نرسیده است، دشمن از انواع وسایل و دسایس بهرهمند است و توطئهها در کمین ماست. تنها هوشیاری و انضباط انقلابی و اطاعت از فرمانهای رهبری و دولت موقت اسلامی است که همۀ توطئهها را نقش برآب میسازد. ثالثاً افرادی از دشمن که به عنوان اسیر در اختیار شما قرار میگیرند، هرگز مورد خشونت و آزار قرار ندهید. همچنان که سنت اسلامی است به اسیران محبت و مهربانی کنید؛ و البته دولت اسلامی به موقع آنها را محاکمه و عدالت را در مورد آنها اجرا خواهد کرد.
از همۀ شما برادران و خواهران عزیزم میخواهم که با دولت موقت انقلاب اسلامی که وارث یک سلسله خرابیهای دولتهای فاسد گذشته است همکاری نمایید تا به حول و قوۀ الهی، هرچه زودتر با همکاری یکدیگر، ایران اسلامی آباد و آزاد را که مورد غبطۀ جهانیان باشد بسازیم.
والسلام علیکم و رحمۀالله و برکاته.
روحاللهالموسوی الخمینی
پینوشتها:
[1]. صحیفه امام، جلد ششم،مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، 1389،ص 59-58.
[2]. انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، کتاب بیست و پنجم،تهران،مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1386، ص299. در سند دیگری به تجمع مردم در کنار مجلس شورای ملی اشاره شده است: «در ساعت 1100 روز جارى جناب آقاى نخست وزیر وارد مجلس شورای ملى شدند و جمعیت زیادى اطراف مجلس اجتماع نموده بودند و امکان داشت که به مجلس حمله نمایند. (مراتب به فرماندارى نظامى منطقه 4 جهت اقدام و پیشبینىهاى لازم ابلاغ گردید».)
[3]. همان،ص 313. لازم به توضیح است که برخی از این افراد در لیست نهایی حضور نداشته و اعضای دیگری به دولت موقت اضافه شدند.
[4]. همان، ص322.
[5]. همان، ص 351-350.
[6]. همان، ص295. در سند دیگری آمده است: «در ساعت 1230 روزجارى اعلام گردید اعلامیهاى به مضمون زیر در دانشگاه تهران نصب گردیده است. الف: کارکنان اداره مهندسى ارتش به علت دستگیرى همافران تا آزادى آنها دست به اعتصاب غذا زدهاند. ب: عدهاى حدود 1800 نفر به سرپرستى خسروداد در کویرهاى بندرعباس و کرمان مشغول آموزش دورههاى خرابکارى میباشند تا پس از اتمام دوره آنها را به شهرستانها جهت خرابکارى اعزام دارند هر کس محل دقیق آنها را میدادند اعلام نماید. پ : عدهاى حدود 1500 نفر ساواکى در حصارک دوره میبینند که در بین مردم متعصب نفوذ نموده تا تبلیغاتى بر علیه مذهب و کمونیست بنمایند».
[7] . همان، ص271.
[8] . همان، ص 273.
[9] . همان، ص 391 .