امام خمینی، یوسف زندانى



محترماً پیرو گزارش شماره 3661 ـ ۴۲/9/۶ به عرض عالى مى‌رساند برابر گزارش مأمور مربوطه آقاى خلدى‌نسب لیله گذشته در مسجد میرزامحمدهاشم اظهار داشته: اول سرماى زمستان است و کسى به فکر خاکه ذغال و پوشاک فقرا نیست و مدتى است آقا گرفتار زندان است. (خمینى) که کسى به فکر نیست و آنهایى که باید به فکر باشند براى ریاست و جاه‌طلبى فقط در مواقع افتتاح فلان محل فقط بله قربان [گفتن] و دست به سینه ایستادن را مى‌‌دانند. و در آخر منبر براى نجات یوسف زندانى ـ خمینى ـ دعا کرد؛ بعداً آقاى ابطحى منبر رفته و اظهار داشت: اینکه آقا فرمودند دیگران باید به فکر باشند، اشتباه است و ما باید خودمان فکرى بکنیم و پادگان درست نماییم و قدرت پیدا کنیم تا بتوانیم عرض‌ اندام نماییم و من در همین شهر اصفهان سه صندوق براى جمع‌آورى پول درست کرده‌ام و حساب هم در صرافخانه افشار باز کرده اشخاص هم اسم‌نویسى نموده ماهانه و روزانه مبلغ معینى پرداخت مى‌‌کنند که اول براى تبلیغات دینى در مقابل اجانب دوم براى دستگیرى فقرا سوم براى خرید دارو و دکتر مجانى براى ضعفا و این کار به خوبى پیشرفت نموده است. ما باید با آنهایى که به اسم وام از بیگانه مى‌‌گیرند و خرج قماربازى و شهوت‌رانى مى‌‌کنند باید ثابت کنیم که به آنها احتیاجى نداریم و لذا آقاى محمدرضا روضاتى چهارسوقى تقاضا نمود که مسئولیت صندوق مسجد را به عهده بگیرد و پول جمع‌آورى نماید و کاغذ و قلم آوردند مشغول شدند. چند نفر تعهد کردند که ماهانه مبلغى پرداخت کنند و اول خود محمدرضا روضاتى تعهد کرد دیگر از صحبتهاى آقاى ابطحى این بود که اظهار داشته مردم ننشینند تا آنها لباس کهنه آمریکایى، داروهاى گندیده آمریکایى براى ما بیاورند و به اسم بنده و شما وام بگیرند خودتان در صندوق مسجد شرکت کنید.







 
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است.