تأسیس حزب توده با اجـازه روسهـا(!)
ایرج اسکندرى به طور خصوصى اظهاراتى به شرح زیر نموده است:
در سال 1320 پس از آزادى از زندان به اتفاق رضا روستا تصمیم گرفتیم که به سفارت شوروى در تهران برویم و نظرات خود را در مورد تشکیل حزب روشن کنیم. چون رفتن به سفارت شوروى امکانپذیر نبود به قسمت بازرگانى در پامنار مراجعه کردیم و با مسئول اقتصادى مذاکره و پیامى به او داده و پس از چند روز روسها موافقت کردند که حزب توده ایران را پایهگذارى و فعالیت تبلیغاتى ما در درجه اول علیه هیتلر و مسأله فاشیسم گردد. پس از آنکه کمیته مرکزى رسمیت یافت، به تدریج طرفداران شوروى از جمله اردشیر آوانسیان، عبدالصمد کامبخش چون از استقلال فکرى من که وابستگى فکرى به شوروى نداشتم واهمه داشتند، سعى کردند مرا متهم به همکارى با دولت ایران کنند و حتى در یکى از مسافرتها که تصمیم به مراجعت به ایران از راه شوروى داشتم، روسها مىخواستند مرا در هتل بازداشت کنند ولى از این کار منصرف شدند. نامبرده در مورد رادمنش نیز اظهار نمود. رادمنش با پیشنهاد و نظر روسها به عراق رفت تا با بختیار همکارى کند و قبل از رفتن نیز به مسکو رفت و تصمیم داشت چند نفر ازجمله احمد طباطبایى را با خود ببرد که در رادیو بغداد گویندگى کنند و هستهاى از تودهایها نیز در عراق به وجود آورند. لیکن طباطبایى با این امر مخالفت مىکند. پس از آنکه رادمنش چندین بار به عراق رفت و با بختیار ملاقات کرد. یک نفر به نام نجفى که عرب و بیش از پنجاه سال دارد و در عراق مسئول رادیو فارسى است و خود نیز به زبان فارسى مسلط است، از طرف دولت عراق به شوروى آمد تا عدهاى را به همراه خود ببرد لیکن چند نفر نپذیرفتند و یک نفر به نام محمد زهتاب را با خود به عراق برد.