اعلامیه حضرت آیت‌الله خامنه‌ای خطاب به شهید آیت‌الله صدوقی در باره کشتار یزد، فروردین 1357


09 تير 1399


 بسمه تعالی
حضرت مستطاب آیت‌الله آقای حاج شیخ محمد صدوقی یزدی دامت برکاته

با نهایت تأسف اطلاع یافتیم که شدت و خشونت پلیس مردم ناشناسی کسانی که خود را در خدمت مردم معرفی می‌کنند در یزد به کشتار و زخمی شدن مردم مسلمان منتهی گشته و زخم عمیق و لبالب از خونی را که فاجعه قم و تبریز بر پیکر ملت وارد ساخته بود، به ضربتی دیگر در یزد و جهرم و چند شهر دیگر عمیق‌تر و خونین‌تر نموده است. جای آن است که این ددمنشی مصیبت‌آفرین به حضرت‌عالی و همه علمای متعهد که آموزگار اخلاق و انسانیت‌اند، تسلیت گفته شود.
در خاطر مبارک پوشیده نیست که حوادث مزبور که به طور پیوسته در فاصله‌های چهل روز در پی یکدیگر اتفاق افتاده و کم‌کم به همه جای کشور و در ابعادی گسترده کشیده شده است دو موضوع اساسی را آشکار می‌سازد و از دو تصمیم قاطع پرده برمی‌دارد:
نخستین موضوع، نارضایتی دستگاه حکومت ایران از خودآگاهی ملت است و تصمیم بر سرکوب عامه خلق و بالاخص عناصری که آنان را در این آگاهی و درک موقعیت، مدد می‌دهند.
و دومین موضوع، نارضایتی ملت از این دستگاه جابر و جائر است و تصمیم بر یکسره کردن کار خویش و گسستن ریسمانی که هر لحظه بر گردن او محکم‌تر می‌شود و گلوی او را بیشتر می‌فشارد.
در این رویارویی- مانند همه مبارزاتی که میان حکمرانان با ملت‌ها برپا بوده- حق با ملت است و قدرت حاکم در موضوع باطل و زورگویی است. تنها همین که دستگاه حاکم با ملت خود به ستیزه‌گری و کینه‌ورزی برخاسته کافی است که آن را محکوم کند و بطلان و ناحقی آن را مسلم سازد.
حکومت ایران چون می‌دید که خصومت او با ملت و بی‌اعتمادی و نفرت ملت از او، دلیل واضحی بر ناحق بودن اوست سراسیمه و با روش‌های فضاحت‌آمیز و ناشیانه، تلاش می‌کند تا در سطح جهانی، واقعیت موجود را تحریف نموده، روابط دولت و ملت را در ایران، گونه‌ای دور از واقعیت وانمود سازد. سخنگویان دستگاه سلطه پیوسته می‌کوشند مردم را طرفدار خود و همه این تظاهرات عظیم و وسیع ضد حکومت را از طرف عده‌ای معدود وانمود کنند و چون تمامی وسایل خبری ایران [و] بعضی از وسایل خبری خارج از ایران را در اختیار دارند، ساده‌لوحانه می‌پندارند که در این کار موفق می‌باشند. غافل از آن که ار از این مرحله‌ها گذشته و فریاد خشم‌آلود مردم، از مرزهای ایران عبور کرده و به بسیاری گوش‌های شنوا رسیده است. در دنیا کم نیستند کسانی که انگیزه و مطلوب ملت ایران را از این تظاهرات می‌دانند. می‌دانند که ایرانی می‌خواهد به دنیا اعلام کند که در کشورش آزادی و عدل اجتماعی و احترام به حیثیت انسانی وجود ندارد و وی مصمم است که بر ضد این شیوه ستمگرانه اقدام کند. این آگاهی در سطح جهانی خاصیت همگانی بودن تظاهرات ملت و یک صدا بودن آنان در مخالفت و اعتراض بر حکومت است. امروز مردم ایران بیدار شده‌اند. گسترش و اوج‌گیری مبارزات آنان که در همه سطوح با عشق به آرمان‌های انسانی اسلام توام است، این بیداری و خودآگاهی را تایید می‌کند. در بزرگ‌ترین شهرها و در بسیاری از شهرهای کوچک و حتی در بخش‌های دورافتاده، اظهار انزجار و بیزاری از شیوه عمل حکمرانان ایران، به صورتی بی‌سابقه انجام گرفته است. در بیشتر این شهرها، مردم در بزرگ‌ترین اجتماعاتی که در آن جا سابقه داشته، این بیزاری و نفرت را ابراز کرده‌اند و همه قشرها از دانشجو و روحانی و روشنفکر تا کارگر و کشاورز و پیشه‌ور و حتی کارمندان و حقوق‌بگیران دولتی، هم‌ صدا با علمای بزرگ مذهبی، سخن واحدی را تکرار کردند. وضع موجود ایران را و نظامی را که به این وضع منجر گشته تقبیح و تخطئه نمودند. فقدان آزادی‌های اجتماعی و رفاه اقتصادی و صلاح اخلاقی را که منشاء اصلی آن، شیوه حکومت در ایران و روابط غیرمنطقی و غیرانسانی حکمرانان با مردم است، محکوم دانستند و وفاداری خود را به علمای مترقی و متعهد مذهبی و پیوند ناگسستنی خود را با اسلام مؤکداً اعلام داشتند. علی‌رغم آن که بلندگویان رژیم ایران به طور کپیه‌ای و بخشنامه‌ای اصرار و تأکید می‌کنند که معترضان و مخالفان حکومت، اقلیتی معدودند، و حتی برخی از این سخنگویان به شکلی کودکانه ادعا نمودند که تظاهرکنندگان و شورشیان تبریز از آن سوی مرزها به ایران آمده‌اند در واقعیت‌های شبهه‌ ناپذیر نشان خواهد داد که مطلب کاملاً برعکس است، این مدافعان دولتند که عده معدودند که حتی نام یک اقلیت نیز نمی‌توان به آنان داد. مسئولان تشکیل اجتماعات دولتی نیک می‌دانند که دولت هنگامی که می‌خواهد عده‌ای را به طرفداری از خود در جایی گردآورد و اجتماعی تشکیل دهد با چه دردسر و اشکالی روبرو است تا آن جا که مجبور است حتی کارمندان فرورتبه خود را نیز با تهدید یا تطمیع به محل اجتماع بکشاند. اینها هنگامی که این را با اجتماع عظیم و سیل‌آسای مردم قم و تبریز و تهران و سایر شهرها مقایسه می‌کنند و می‌بینند که با یک اشاره پیشوایان مذهبی چگونه قشرهای مختلف مردم در مجامع و مساجد گرد می‌آیند، یا در خیابان‌ها به راه می‌افتند، یا مغازه‌ها و کارگاه‌های خود را تعطیل می‌کنند یا کلاس‌های درس را ترک می‌گویند خود قلباً اذعان و تصدیق می‌کنند که گروه مخالفان دستگاه حاکم، یک اقلیت گمراه و فریب خورده نیست بلکه یک اکثریت آگاه و با اراده و زمان‌شناس است که از موقعیت متزلزل حکومت ایران و اضطرارهای جهانی آن استفاده می‌کنند و خشم فروخورده خود را ابراز می‌دارد.
در رابطه با درک همین حقیقت است که یکی از سخنگویان رژیم در مصاحبه‌ای، قشر فعال در تظاهرات اخیر، یعنی روحانیون، دانشجویان و بازرگانان و پیشه‌وران را مخاطب ساخته – ضمن آن که با لحنی تملق‌آمیز می‌کوشد دل گروه‌های مزبور را به دست آورد- با لحنی رسا اعتراف می‌کند که همه گروه‌های نامبرده در عملیات مخالفت‌آمیز علیه دستگاه شرکت و دخالت داشته. دستگاه حاکم ایران باید بداند که نه تنها اکثریت مردم ایران بلکه همه کسانی که در سطح جهانی با مسایل ایران برخورد داشته‌اند ماهیت قضایای کشور را می‌دانند و از فقدان آزادی‌های مدنی و حقوق انسانی در این کشور به خوبی آگاهند. آنان هنگامی که از قول [یکی از] دیپلمات‌های ایرانی در اتریش می‌شنوند که وی تظاهرات اخیر ایران را دلیل وجود آزاد و تظاهرکنندگان را مخالف آزادی! معرفی می‌کند از خود می‌پرسند آیا دولت آزادی‌خواه و دموکرات ایران! در برابر این تظاهرات چه عکس‌العملی نشان داد؟ آیا همان‌طور که در کشورهای آزاد معمول است پلیس را به محافظت از تظاهرکنندگان گماشت؟ آیا آنان را با خشن‌ترین وجهی تار و مار کرد و حتی مأمورانی را که در نابودی و سرکوب تظاهرات و تظاهرکنندگان لیاقت به خرج داده بودند تشویق و ترفیع کرد و آنهایی را که در این مأموریت سستی و تردید نشان داده بودند، مورد مؤاخذه قرار داد؟ مردم دنیا می‌گویند آن تظاهراتی دلیل آزادی است که با گلوله و رگبار آتش قداره‌بندان حکومت پاسخ داده نشود و ده‌ها کشته و زخمی و صدها زندانی و تبعیدی برجای نگذارد. دولت ایران، آن تظاهراتی را می‌تواند دلیل وجود آزادی بداند که انگیزه آن اختناق و فشار بیش از حد تحمل نباشد. وقتی تظاهرات کاملاً آرام قم با چنان قساوت وحشیانه‌ای روبه‌رو می‌شود، و وقتی تشکیل مجالس ترحیم شهدای تبریز در قم، یزد، جهرم، اهواز و ... به خشونت‌های کمابیش مشابهی منجر می‌شود، چگونه یک مقام رسمی، شرم نمی‌کند که چنین تظاهرات سرکوب شده‌ای را که طی آن عده‌ای غیرنظامی بی‌سلاح، با اسلحه پلیس درو شده‌اند، دلیل وجود آزادی و دموکراسی قلمداد نماید. تخصص و برداشت واقع‌بینانه ایرانیان و بسیاری از جهانیان از مسایل ایران موجب آن است که همه تدابیری نیز که حکومت برای موجه نشان دادن موقع خود به کار می‌بندد، در چشم ناظران ایرانی و بی‌طرف بیگانه تلاش‌های ناموفقی جلوه کند که غرض از آن همانا تحریف حقایق و گمراه‌کردن اذهان و در نتیجه، ادامه دادن ستم موجود است. هیچ‌کس در ایران شک ندارد که تشکیلات ضدمردمی جدیدی که به نام «کمیته اقدام ملی» نامیده شده همان دستی است که کشتار قم، تبریز، یزد، جهرم و اهواز را به راه انداخته و اکنون از آستین کمیته‌ای که می‌خواهد خود را به نام یک واحد ملی جا بزند بیرون آمده است. همه می‌دانند که تظاهرات ضد دولتی را ملت به راه انداخته و بر آن پافشاری کرده است. پس از این کدام «ملت» دیگر است که می‌خواهد از این پس به جنگ ملت ایران بیاید و صداها را در گلو خفه کند؟ جای کمترین تردید نیست که اولیای حکومت چون نیروهای پلیس و ارتش را در رویارویی با ملت و برادرکشی و بی‌گناه‌کشی، دارای کارآیی لازم نیافته‌اند دست به تشکیل جمعیتی از گستاخ‌ترین و بی‌پرواترین عناصر آدمی‌خوار زده و می‌خواهند فاجعه‌های احتمالی آینده و کشتارهای جمعی و شاید نیز ترورهای فردی خود را زیر نام «کمیته اقدام ملی» انجام دهند. از هم اکنون اقدامات مذبوحانه نخواهد توانست آب رفته را به جوی برگرداند و برای دستگاهی که همواره روبروی مردم قرار داشته و هرگز نخواسته اراده و قدرت ملت را به چیزی بگیرد آبرویی درست کند.
در پایان، یاد شهادت برادران یزدی را گرامی و مقدس دانسته عزت و سرافرازی و موفقیت جنابعالی و دیگر علمای آگاه و متعهد یزد را که ملجأ و پناهگاه و پشتیبان و همراه مردم بوده و در ارشاد و هدایت خلق کوشیده‌اند، از خداوند متعال مسئلت می‌نمایم. انه سمیع مجیب

 والسلام علیکم و علی عبادالله الصالحین. 19 فروردین 1357
ایرانشهر- سید علی خامنه‌ای


دانشجویان مسلمان یاد شهادت برادران قم، تبریز، یزد، جهرم، اهواز و ... را گرامی و مقدس دانسته، همبستگی عمیق خلق ستمدیده و محروم را در راه برانداختن حکومت استبدادی شاه خائن و واژگون کردن کاخ ظلمش و برقرارکردن حکومت عدل اسلامی آرزومندند.
پیروز باد نبرد مسلحانه پیشتاز خلق
سرنگون باد حکومت استبدادی پهلوی
برقرار باد حکومت عدل اسلامی









 
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است.