اعلامیه حضرت امام خمینی(ره) در شهادت مردم تبریز در 29 بهمن 1356
19 آذر 1397
سند زیر به همپیوستگی و ارتباط نقاط مختلف کشور در پیشبرد و پیروزی انقلاب اسلامی را نشان میدهد. این ارتباط به ویژه در فاصله یک ساله دی 1356 تا بهمن 1357 نمود بیشتری مییافت. پس از اعتراض مردم انقلابی قم به مقاله احمد رشیدی مطلق (17 دی1356) و به خاک و خون کشیدن این اعتراضات توسط مأموران حکومت (19 دی 1356)، قیام مردم تبریز در چهلمین روز شهادت جمعی از مردم انقلابی قم نیز در خون نشست. (29 بهمن 1356) این قیامها خود منشاء سلسله اعتراضاتی در قالب مراسم چهلم (اربعین) شهدای انقلابی میشد و رژیم را با مشکلاتی پی در پی مواجه میکرد. به هم پیوستگی نقاط مختلف کشور و انسجام قشرهای مختلف با هدایت شبکهای از روحانیون و با استفاده از کانونهای مذهبی چون مساجد و ابزارهایی چون منبر و اعلامیه ممکن میشد. سند زیر روایت میکند که چگونه با پخش پیام حضرت امام خمینی درباره قیام 29 بهمن مردم تبریز، مردم بوشهر نیز با این قیام پیوند یافتهاند. این سند در کتاب انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک: استان بوشهر (تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1395، کتاب دوم، ص 26-23) آمده است. سند شماره 7182/ﻫ1، تاریخ 57/2/5 به نصب پیام حضرت امام خمینی(ره) در یک مکان آموزشی (دانش سرای مقدماتی پسران بوشهر) و جمعآوری آن اشاره دارد. اصل پیام حضرت امام خمینی(ره) نیز در کتاب صحیفه امام (تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س)، چاپ پنجم، 1389، جلد سوم، ص 355-353) آمده است. این پیام البته در هشتم اسفندماه 1356 و خطاب به اهالی شجاع و متدین آذربایجان عزیز صادر شده بود و توصیف دقیقی از اوضاع کشور در آن دوره است.
******
به: 312 شماره: 7182/ه 1
از: 16/ه تاریخ: 5/ 2/ 1357
موضوع: اعلامیه مضره
اخیراً 2 نسخه اعلامیه تحت عنوان(نامه خمینی به مردم شریف آذربایجان) در دانش سرای مقدماتی پسران بوشهر نصب گردیده که بلافاصله توسط مسئولین مربوطه جمع آوری گردید.
نظریه یکشنبه- خبر صحت دارد و یک نسخه از اعلامیه مورد بحث جهت استحضار به پیوست تقدیم میگردد. ضمناً به منظور شناسایی عامل یا عاملین اقدامات لازم معمول و در صورت حصول نتیجه مراتب به موقع گزارش خواهد شد. دریایی
نظریه چهارشنبه - نظریه یکشنبه تایید میشود .شاهنده
نظریه 16/ه تایید می شود.
آقای ... عاملین شناسائی شوند. 13/2
نامه حضرت نائب الامام آیتالله العظمی خمینی دام ظله به مردم شریف آذربایجان
19 ربیع الاول 198
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام بر اهالی شجاع و متدین آذربایجان عزیز و درود بر مردان برومند و جوانان غیرتمند تبریز و درود بر مردانی که در مقابل دودمان بسیار خطرناک پهلوی قیام کردند و با "فریاد مرگ بر شاه" خط بطلان بر گزافه گوییهای او کشیدند، زنده باشند مردم مجاهد عزیز تبریز که با نهضت عظیم خود مشت محکم بر دهان یاوه گویانی زدند که با بوقهای تبلیغاتی انقلاب خونین استثمار را که ملت شریف ایران با آن صد در صد مخالف است- انقلاب سفید شاه و ملت می نامند و این نوکر اجانب و خودباخته مستعمرین را نجات دهندهی کشور میشمارند. مردکی نجات دهندهی کشور است که مخازن بزرگ ثروت این ملت مظلوم را دو دستی تقدیم اجانب نموده و آن پول ناچیز را که میگیرد تقدیم میکند و در مقابل آهن پارههایی میگیرد که هیچ دردی از ملت دوا نمیکند، آن شخص نجات دهنده است که با مصونیت دادن اتباع اجانب کشور را از حیثیت ساقط و به شکل مستعمره عقب افتاده درآورده است. مردکی حافظ آزادی ملت است که در سر تا سر کشور احدی را حق یک کلمه حق گویی و انتقاد نمیدهد و پلیس ننگینش بر سر این ملت مظلوم سایه افکنده. شاهی عدالت گستر است که در هر چند گاهی با قتل عام ملتی را به عزا مینشاند. من نمیدانم با چه زبان به اهالی محترم تبریز و به مادران داغدیده و پدران مصیبت کشیده تسلیت بگویم. با چه بیان این قتل عام های پی در پی را محکوم کنم. من از مقدار جنایت و عدد مقتولین و مجروحین اطلاع صحیح ندارم ولی از بوقهای تبلیغاتی معلوم میشود که جنایتها بیش از تصور ماست با این وصف شاه افراد پلیس را که به قتل عام به دلخواه او دست نزدهاند میخواهد به محاکمه بکشد. خاطره بسیار أسف انگیز قم هنوز ما را در رنج داشت که فاجعه بسیار ناگوار تبریز پیش آمد که هر مسلمی را رنج داد و ما را به سوگ نشاند.
من به شما اهالی محترم "آذربایجان" نوید میدهم. نوید پیروزی نهایی. شما آذربایجان غیور بودید که در صدر مشروطیت برای کوبیدن استبداد و خاتمه دادن به خودکامگی و خودسری سلاطین جور به پا خاستید و فداکاری کردید. استبداد "محمدرضا خان پهلوی" و "پدر روسیاهش" روی سلاطین مستبد را سفید کرد. تاریخ ایران به یاد ندارد این چنین سفاکی و قتل عام پی در پی را که به دست این "یاغی سفاک" انجام میگیرد. تاریخ مشروطیت به یاد ندارد این چنین مجلس سنا و شورا را که اهالی محترم متدین آذربایجان را مشتی اوباش و بی دین معرفی کنند. از مجلسی که دست نشاندهی شاه است بیش از این توقع نیست. اکنون بعد از آن همه کشتار و جنایات تبریز و آن همه خونخواریهای شاه، مشتی سازمانی را با کارگران مجبور با سر نیزه در گوشه و کنار کشور به راه انداخته تا با عربده کشیدن و به نفع دستگاه جنایت و خیانت تظاهرات به راه انداختن میخواهند لکههای ننگ را از سر و صورت این مستبد خونخوار شستشو کنند غافل از آن که با آب زمزم و گوثر هم محو نخواهد شد. تاریخ، رنجهای ملت و ستمکاری و جنایات این "پدر و پسر" را ضبط کرده و در فرصتی منتشر خواهد کرد.
من الآن که مشغول نوشتن این غمنامه هستم نمیدانم که به برادران عزیز "تبریزی" ما چه می گذرد؟ آیا شاه به جنایات خود ولو موقتاً خاتمه داده است یا نه؟ و یا میخواهد پس از آن قتل عام بازماندگان را چنان سرکوبی کند که نفسها قطع شود؟ لکن باید بداند که دیر شده. ملت ایران راه خود را یافته و ازپای نمینشیند تا جنایتکاران را به جای خود بنشاند و انتقام خود و پدران خود را از این دودمان سفاک بگیرد، با خواست خداوند قهار اکنون در تمام کشور "صداهای ضد شاهی" و "ضد رژیمی" بلند است و بلندتر خواهد شد و پرچم اسلام بر دوش روحانیون ارجمند برای انتقام از این "ضحاک زمان" به اهتزاز خواهد درآمد و ملت اسلام یک دل و یک جبهه به پاس از مکتب حیات بخش قرآن آثار این رژیم ضد اسلامی و مروج زرتشتی را محو خواهد کرد. الیس الصبح بقریب؟ اهالی معظم و عزیز آذربایجان- ایدهم الله تعالی- بدانند که در این راه حق و استقلال و آزادی طلبی و در حمایت از قرآن کریم تنها نیستند. شهرهای بزرگ چون "شیراز "- "اصفهان "- "اهواز" و دیگر شهرها و مقدم از همه "قم" مرکز روحانیت و پایگاه حضرت صادق سلام الله علیه و تهران بزرگ با آنها هم صدا و هم مقصد و همه و همه در بیزاری از "دودمان پلید پهلوی" شریک شمایند. امروز شعارها در کوچه و برزن هر شهر و هر ده "مرگ بر شاه" است و هر چه عمال کثیف کوشش می کنند که جنایات را از مرکز اصلی که شاه است منحرف و به دولت یا مأموران متوجه کنند کسی نیست که باور کند. عجب آن که از قرار مسموع هیئتی از دستگاه به آذربایجان آمده است که بی خبری شاه را از این جنایات اعلام کند و آن کس که احتمال آن را بدهد کیست جز سازمانیها و اعضاء مجلسین که آنها هم احتمال نمیدهند و تظاهر به خلاف میکنند.
از خداوند تعالی اصلاح امور مسلمین و رفع شر اشرار و محو آثار این دودمان را خواهانم.
والسلام علیکم و رحمه الله
روح الله الموسوی الخمینی
پاورقی:
1. تاریخ شمسی این اعلامیه مطابق 8 اسفند 1356 است.