سرلشگر بازنشسته منصور مزین نماینده شاه در چپاول جنگل‌ها و اموال مردم


25 فروردين 1398


منصور مزین، فرزند میرزا على اکبر مزین‌الدوله در سال 1281 ﻫ ش به دنیا آمد. در سال 1297 وارد خدمت نظام شد و در دوران رضاخان از افسران مورد اعتماد وى به شمار مى‌رفت. مزین رابطۀ نزدیکی با شاه و دربار داشت تا جایی که سلیمان بهبودی در خاطراتش به این موضوع اشاره می‌کند و می‌نویسد: «پدرش نقاش باشی دربار و معلم فرانسۀ اعلی‌حضرت بود و خودش(منصور مزین) هم در طفولیت هم‌کلاسی با اعلی‌حضرت بود...» و این ارتباط نزدیک در سال‌های بعد نیز ادامه یافت تا جایی که بارها از طرف شاه و یا اشرف برای مأموریت‌هایی انتخاب می‌شد. هم‌چنین زمانی نیز از جانب محمدرضا شاه به عنوان رئیس املاک بنیاد پهلوی در گرگان انتخاب و فرستاده شد. تا طبق دستور محمدرضا شاه به فروش املاک و تبدیل آن‌ها به پول نقد بپردازد و آن‌ها را به حساب شاه واریز نماید. در سال‌هاى پس از شهریور 1320 از عناصر توطئه‌گر در مجامع نظامى و سیاسى کشور بود. اسناد موجود از روابط نزدیک مزینى در سال‌هاى 1325 - 1327 با پرویز خوانسارى، سرتیپ هوشمند افشار، دکتر مظفر بقائى‌کرمانى حکایت مى‌کند. مهمترین مشاغل نظامى در این دوران تا بازنشستگى‌اش در تاریخ 1 / 6 / 1335 چنین آمده است: فرمانده لشکر 2 مرکز، رئیس اداره سر رشته‌دارى ارتش، رئیس شهربانى کل کشور، فرمانده واحدهاى فرهنگى ارتش و فرمانده ناحیه غرب کشور.

مزین افسری خشن، خودخواه و البته کمی هم بی‌رحم بود و شاید همین ویژگی‌های او دلیلی برای مخالفت‌ها و درگیری‌های ایشان با بعضی از سران ارتش باشد. همچنین وی فردی طماع و مال دوست بود.

منصور مزینى در سال 1332 به علت افشاى نقش برادرزاده‌اش، سرتیپ على‌اصغر مزینى در قتل سرتیپ افشار طوس نام خود را به «مزین» تغییر داد. سرلشگر مزین پس از بازنشستگى در سال 1335 به مدیریت کارخانه زاینده رود و ریاست سندیکاى کارفرمایان منصوب شد و در سال 1337 مدیرعامل شرکت برق توربین اصفهان گردید. او در این سمت با مهدى میراشرافى رقابت و اختلاف شدید یافت. مزین سپس نماینده مخصوص شاه و رئیس املاک پهلوى در گرگان و گنبد و بیرجند شد و طى سال‌هاى مدید به چپاول پرداخت که فردوست در خاطرات خود به گوشه‌هائى از آن اشاره کرده است. دزدی‌های مزین و شکایت‌های مردم این مناطق چنان بالا گرفت که کار به مطبوعات هم کشیده شد؛ اما سرلشگر مزین هیچ ترس و واهمه‌ای از این قضیه نداشت و به قول فردوست ایشان از حمایت کامل مقامات عالی‌رتبه رژیم پهلوی، به ویژه نعمت‌الله نصیری رئیس ساواک برخوردار بود و ابقای او در مقام نماینده تام‌الاختیار شاه در منطقه فوق تا آخرین ماه‌های حیات رژیم پهلوی، تردیدی باقی نمی‌گذارد که این اقدامات با رضایت شخص محمدرضا پهلوی صورت می‌گرفته است

درباره دزدى‌ها و سوء استفاده‌هاى سرلشگر مزین در شمال تعداد زیادى شکوائیه و سند - از جمله تحقیقات «دفتر ویژه اطلاعات» به ساواک و ضد اطلاعات ارتش - در دسترس است که به تنهائى کتاب مستقلى درباره فساد محمدرضا پهلوى در زمینه غصب اراضى خواهد شد. وی در سال 1357 اموال خود را که بالغ بر 370 میلیون تومان می‌باشد به خارج از کشور انتقال داد و به آمریکا رفت و سرانجام در تاریخ 1376 در سن 95 سالگی با تمام اقداماتی که انجام داده و تمام اموالی که از مردم به زور گرفته بود، درگذشت.[1]

دو برگ سند زیر مربوط به سال 1344 و 1357 است که در آن کوچ دادن زارعین از منطقه جنگلی و گزارشی از چپاول اموال مردم و شکایت و نارضایتی مردم منعکس است.

 

پی‌نوشت‌ها:


[1] . نگاه کنید به: خاطرات فردوست، ج دوم، مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسى و مقاله: منصور مزینی، منصوره رضایی، پژوهشکده باقرالعلوم.







 
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است.