افشاگری بینتیجه سرهنگ بیگلری علیه فساد اعضای بهائی رژیم پهلوی
08 مهر 1398
در رژیم پهلوى ظلم و بى عدالتى و فساد مالى و اخلاقى بیداد مىکرد. اما با گذشت زمان و فاصله افتادن بین نسل امروز و فردا و در صورتی که آگاهیهای لازم توسط مربیان در سطوح مختلف داده نشود، معلوم نیست نسل آینده درباره رژیم منحوس پهلوى چنین فکر کند.
یکى از شیطنتهاى فرهنگى امروز، نوشتههاى مغرضانه و بىتعهدى است که با شگردهاى مختص به خود با تحریف تاریخ نهضت امام خمینى(ره) به گونهاى سعى در تطهیر محمدرضا پهلوى و پدر قلدرش را دارند. از طرف دیگر در بین نویسندگان متعهد و دلسوز، کمتر به این مهم پرداخته میشود، لذا یکى از نگرانىهاى جدى آینده، تلقى نسل نو از رژیم پهلوی و انقلاب اسلامى است.
در نوشتار زیر نگاهى خواهیم داشت به یک نمونه از بىعدالتىها و سوءاستفادههاى میلیونى که در اسناد به جاى مانده از آن دوران، بسیار مىتوان یافت.
محمدرضا پهلوى در راستاى ایفاى بهتر نقش ژاندارمى منطقه در جهت اهداف آمریکا توجه بیش از حدى به ارتش داشت. لذا بیشتر از هر جا سرمایههاى کشور را مصروف ارتش مىساخت. طبق اسناد موجود، ارتش یکى از جاهایى بود که حیف و میلها و سوءاستفادههاى نجومى در آن فراوان بود. البته در میان دستاندرکاران ارتش بودند افرادى که با سوءاستفاده سودجویان مخالفت مىکردند و پر واضح است که مخالفتهاى آنها تبعاتى چون زندان و اخراج از ارتش را نیز در پى داشت.
سرهنگ لطیف بیگلرى افسر رکن 4 ستاد فرماندهى نیروى زمینى، نمونهاى از مخالفان بود. بیگلرى پس از تحقیقات فراوان و اطمینان از میلیونها تومان سوءاستفاده و حیف و میل توسط معاون وقت وزارت جنگ، سرلشکر اسدالله صنیعى و بازرس ویژه آن وزارتخانه، سرلشکر على شجاعى در ارسال گزارشى در اردیبهشت سال 1342 به محمدرضا پهلوى، وى را در جریان کار قرار مىدهد.[1] بیشتر سوءاستفاده افراد یاد شده در تصرف اراضى عباسآباد و ساختمانهاى احداث شده در مرکز شهر و خریدهاى انجام شده از طریق دایره خرید بوده است. علاوه بر آن اطلاع داده شده که سرلشکر صنیعى تبلیغ بهائىگرى نیز مىکرده است.
پس از گذشت سه ماه ـ در 30 مرداد 1342 ـ وزیر دربار شاهنشاهى در نامهاى به سرهنگ لطیف بیگلرى به وى اطلاع مىدهد که گزارش مشروح ایشان توسط شاه مورد مطالعه قرار گرفته و دستور داده تا ستاد بزرگ ارتشتاران و وزارت جنگ به این گزارش رسیدگى کنند.[2] ولی در پى دستور رسیدگى شاهانه! درجه سرلشکرى صنیعى به سپهبدى و از پست معاونت به وزارت جنگ ارتقاء داده شد!
بیگلرى با مشاهده وضع موجود با ارسال گزارشهایى، حسنعلى منصور نخستوزیر وقت را مطلع مىکند. لیکن از آن هم نتیجهاى نمىگیرد.
در پى این گزارشها، رونوشت گزارش تاریخ 24 اسفند 1342 بیگلرى به نخستوزیر، به دست امام خمینى(س) رسید. طبق ادعاى ساواک شمیرانات این رونوشت توسط خود بیگلرى به قم ارسال شده است. در گزارش ساواک تهران به ریاست ساواک در ارتباط با عکسالعمل امام مىخوانیم:
«آقاى روغنى پیغامى از طرف آقاى خمینى به آقاى دکتر صدر وزیر کشور برده که [وى] در تاریخ 1 / 2 / 43 در منزل شخصى معظمله [امام خمینى] ملاقات خصوصى انجام داده است که خلاصه آن مذاکرات به شرح زیر بوده است. حامل پیغام، نامهاى را که سرهنگ بیگلرى افسر ستاد نیروى زمینى (مبنى بر بهائى بودن آقایان وزیر جنگ و وزیر آب و برق) براى آقاى خمینى فرستاد [فرستاده بود] عیناً از طرف آقاى خمینى به وزیر کشور داده و مىگوید آقاى خمینى گفتند قرار بود جناب عالى درباره سپهبد صنیعى که مىگویند بهائى است، بررسى بفرمایید. نمىدانم در این باره چه اقدامى فرمودهاید. فعلاً هم طبق مندرجات این نامه مجدداً به من مىگویند دو نفر از وزراى این کابینه بهائى هستند.
آقاى وزیر کشور در جواب مىگوید:
«از قول من به آقا سلام برسانید و بگویید: اولاً انتظار نبود ملاقاتى که با هم به طور محرمانه صورت دادیم با نظر خاصى برملا کنید و ... به ایشان بفرمایید موضوع نبایستى حقیقت داشته باشد.»
در 9 اردیبهشت 1343 دستور ارسال پرونده بیگلرى از ساواک به ضد اطلاعات ارتش داده شد و در آنجا گزارشى براى شاه تهیه شد:
«افسر نامبرده [لطیف بیگلرى] به موجب نامههایى که به مقامات مختلف اعم از لشکرى و کشورى تقدیم نموده است نسبتهایی به عدهاى از امراى ارتش و اهانتهایی به آنان نموده که مراتب از طریق اداره دوم ستاد بزرگ ارتشتاران به شرف عرض همایونى رسید و اوامر مبارک ملوکانه چنین شرف صدور یافته است: «مگر حق دارد یک افسر این اعمال را انجام دهد. نامبرده تسلیم دادگاه نظامى شود.» که بدین ترتیب پرونده امر با شماره 2539 / 342 ـ 12 / 2 / 43 از وزارت جنگ به اداره دادرسى ارتش ارسال و براى رسیدگى به این شعبه ارجاع شده است. افسر موصوف احضار و مورد تحقیق قرار گرفت ضمن تحقیقات معموله اعتراف به نوشتن نامههاى مورد بحث نمود و در مرحله بازپرسى نیز عین همان کلمات و جملات موهن را تکرار کرده است.»
دادگاه، لطیف بیگلرى را مجرم شناخت و وى را به هجده ماه زندان و اخراج از ارتش محکوم کرد. بیگلرى بیش از هرکس مىدانست که گزارشهایش صحیح است؛ لذا در زندان و بعد از آن نیز با ارسال نامه به جاهاى مختلف به افشاگرى خود ادامه داد. نامههاى بیگلرى حتى ریاست ساواک را نیز کلافه کرد. ایشان در یکى از پىنوشتهاى خود در 28 دى 1346 نوشت:
«اداره کل سوم تا کى باید این شخص به مکاتبات [خود] که آبرو و حیثیت اشخاص را با هوچپگرى و فحاشى مىریزد. ادامه بدهد با نصیحت یا راهنمایىهاى دیگر که او را قانع کند، خاتمه داده شود.»
سال به سال وضع معیشتى بیگلرى سختتر مىشود به گونهاى که در 8 خرداد 1350 در یک صحبت خصوصى تهدید مىنماید که در صورت عدم رسیدگى بچههایش را آتش خواهد زد. بیگلرى در این گفتگو اظهار مىدارد:
«مشغول مبارزه با فاسدین و اشخاصى که وى را به این روز انداختهاند مىباشد و چند روز است که عریضه به شاهنشاه آریامهر نوشته و چند نفر از امراى ارتش را نیز ملاقات نموده تا بلکه عریضه مورد نظر را به حضور شاهنشاه تقدیم کنند. چون آدم زنده باید از حقوق خود دفاع نماید. من تا آخرین لحظه مبارزه خواهم کرد و اگر باز هم مثل سابق به عریضه من جواب ندهند این دفعه بچههایم را که گرسنه هستند آتش خواهم زد. خودم را نیز از بین خواهم برد و یا اینکه در سفارتخانههاى امریکا و یا انگلیس متحصن خواهم شد تا تکلیف مرا روشن کنند چون داراى هفت سر عایله بوده و در دو اتاق اجارهاى زندگى مىکنم. مدتى است که صاحبخانه نیز اجارهاى از من نگرفته است. من باید درد دل و گرفتارىهاى خود را به عرض شاه برسانم براى اینکه من به اعتماد ایشان (شاه) مبارزه کردهام و با تمام مدارک موجود دزدى نکردهام.»
جالب توجه این که نواب رئیس ساواک تهران در گزارشى به ریاست ساواک در 20 آبان 1351، صریحاً صحت صحبتهاى بیگلرى در مورد مبارزه ایشان با افراد سوءاستفاده کننده را تأیید و پیشنهاد حل مشکل معیشتى وى را مطرح کرده است. نواب در این گزارش نوشته است:
«سوابق موجود حاکى است که مشارالیه از سال 42 شروع به تهیه و تقدیم گزارشهایى به مقامات مختلف لشکرى و کشورى در مورد سوءاستفاده بعضى از افراد نموده که سرانجام منجر به اخراج وى از ارتش و چندین بار زندانى شدن مشارالیه شده است. لطیف بیگلرى روى ناراحتىهایى که در سالهاى گذشته براى وى به وجود آمده و در نتیجه درگیرى با افراد سوءاستفادهکننده تمکن مالى و حقوق ماهیانه خود را از دست داده به نحوى که در حال حاضر طبق محتویات پرونده از نظر گذران زندگى در وضع بسیار نامناسبى به سر مىبرد و حتى کمک به بعضى از عوامل مخالف را اجباراً قبول مىکند که از جمله مىتوان مهندس مهدى بازرگان را نام برد و بدیهى است براى این که مساعدت افراد را جلب کند و خود را وجیهالمله قلمداد کند، در بعضى موارد اعلامیههایى پلى کپى شده تهیه و پخش مىکند با توجه به موارد معروضه پیشنهاد مىشود که از طرف یکى از مقامات ساواک مشارالیه احضار و ضمن تحبیب از وى در صورتى که امکان باشد شغلى به نامبرده ارجاع که ضمن اینکه درگیر کار مىشود از نظر گذران زندگى خود و عایلهاش نیز محل درآمدى داشته باشد و به نظر مىرسد که این محبت و ارجاع شغل به وى در روحیهاش اثر خواهد گذاشت.»
تلاش ساواک به نتیجه رسید. طبق اظهار بیگلرى در 10 مرداد 1357 خانواده وى ماهانه مبلغ چهل هزار ریال از ارتش مستمرى دریافت مىدارند. اشتباه بزرگ لطیف بیگلرى اعتماد بى جاى وى به شاه بود. سخنان پر از دروغ محمدرضا پهلوى وى را فریفته بود. لذا به نیت شاهدوستى و خدمت اقدام به تهیه گزارش علیه دزدىها و خیانتهاى سپهبد صنیعى کرده بود، غافل از آنکه سر منشأ تمام ظلمها، بىعدالتىها و فساد، شخص محمدرضا و خاندان وى بودند که سالیان سال به همراه اربابان خارجى خود به ویژه آمریکا، سرمایههاى کشور را به تاراج مىبردند. یکى از نمونههای روشن آن تشکیل بنیاد پهلوى ـ امپراطورى تجارى شاه و اطرافیان او ـ بود.
متن نامههاى سرهنگ لطیف بیگلرى به این شرح است:
جناب آقاى حسنعلى منصور نخست وزیر
موضوع: میلیونها تومان سوءاستفاده در سازمان تعاونى مصرف کادر نیروهاى انتظامى (تدارکات ارتش) وسیله تیمسار سپهبد اسدالله صنیعى وزیر جنگ و مدیر عامل اسبق سازمان مزبور و سایر مسئولان امر
پیرو گزارش شماره 8 ـ 1 / 8 / 42
با نهایت احترام به استحضار مىرساند: قبل از عرض مطالب وظیفه خود مىدانم که احراز مقام نخستوزیرى را از صمیم قلب تبریک عرض کرده و موفقیت آن جناب را در اجراى مقاصد و هدفها و منویات عالیه اعلىحضرت همایون شاهنشاه که همانا تجدید مجدد عظمت کشور باستانى و تأمین سلامت و رفاه حال افراد این مرز و بوم است، از پیشگاه خداوند متعال مسئلت کنم.
و اما اصل مطالب: در تاریخ 18 / 12 / 42 ضمن معرفى کابینه به مجلس شوراى ملى پس از تشریح برنامه دولت و توضیحات لازم در مورد چگونگى مبارزه با فساد و نادرستى، بیاناتى ایراد فرمودند که خلاصه آن چنین بود: «به نامههاى بىامضا اهمیت نمىدهیم ولى در مورد اتهامات اشخاص اگر کسى باشد که به شهامت مطالبى بنویسد و امضاء کند، قطعاً رسیدگى مىکنیم در صورتى که صحت نداشته باشد، به نام، مفترى [را] تحت تعقیب قرار مىدهیم.» با توجه به بیانات خود و با استحضار کامل از ماده 271 قانون مجازات عمومى این جانب لازم دانستم که به منظور رعایت مصالح عالیه کشور و در اجراى فرمایشهاى آن جناب به نام یک نفر میهنپرست و شاهدوست واقعى مطالب زیر را با امضاى صریح و روشن به عرض برسانم. باشد که این بار مورد توجه قرار گیرد. «از تو به یک اشاره از ما به سر دویدن» بدیهى است در صحت اثبات مطالب خود که صرفاً براى خدمتگزارى است توقع هیچگونه پاداش و اجرى را نداشته و ندارم و نخواهم داشت ولى در صورتى که توفیق اثبات حاصل نگردد با نهایت افتخار براى شدیدترین مجازات آمادگى خواهم داشت.
1ـ موضوع اول که باید به عرض برسانم این است که آنچه این جانب اطلاع دارم از وزرا کابینه آن جناب به طور قطع دو نفر «1ـ تیمسار سپهبد اسدالله صنیعى وزیر جنگ 2ـ جناب آقاى مهندس روحانى وزیر آب و برق» از بهائیان بسیار متعصب مىباشند. با صرف نظر از نوع چگونگى و فلسفه بهائى و بهائىگرى که در گزارش سه صفحه تقدیمى در شماره 8 ـ 1 / 8 / 42 قبلاً مختصر معروض گردید با توجه به اصل پنجاه و هشتم که مىگوید: «هیچکس نمىتواند به مقام وزارت برسد مگر اینکه مسلمان و ایرانىالاصل و تبعه ایران باشد.» وجود این دو وزیر بهائى در کابینه جنابعالى که از یک خانواده اصیل و ایرانى مىباشید با روح قانون اساسى و مذهب مقدس اسلام منافات و مغایرت کلى دارد. در واقع با این وضع... تاریخ ایران فصل... «حکومت بهائیان در ایران» خدمت در دولت آن جناب اضافه شده است. نظر جناب عالى که قطعاً از این جریان بىاطلاع بودهاند. در مقابل یک چنین عمل... باشد حال اگر غیر از این است کافى است که وزراء معروضه، موضوع را به وسیله روزنامه، رادیو، تلویزیون تکذیب فرمایند.
2ـ موضوع دوم این است که تیمسار سپهبد اسدالله صنیعى وزیر جنگ علاوه بر بهائى بودن اساساً از عناصر بسیار نادرست و ناصالح و نیرنگ باز و... ارتش بود و فقط در سازمان تعاونى مصرف کادر نیروى انتظامى به دستیارى عده دیگر میلیونها تومان سوءاستفاده کرده است. چون مدارک و دلایل و نحوه این سوءاستفاده در گزارش 32 صفحهاى تقدیمى شماره در 8 ـ 1 / 8 / 42 به طور مشروح تشریح شده است و بعداً نیز اطلاعات و مدارک لازم در اختیار گذارده خواهد شد لذا فعلاً از تکرار آن خوددارى مىشود. «سوابق امر در دفتر محرمانه نخستوزیرى موجود است و قطعاً به آنها مراجعه خواهند فرمود.»
با عرض مراتب مختصر بالا و بدون توجه به اینکه تقدیم این گزارشها موجب ترقى سریع تیمسار معروضه شده است، چه پس از تقدیم اولین گزارش در مهر ماه 42 از درجه سرلشگری به درجه سپهبدى ترفیع یافتهاند و پس از تقدیم گزارش دیگر به مقام کفالت وزارت جنگ ارتقاء یافتند و با تقدیم گزارش شماره 8 ـ 1 / 8 / 42 به سوءاستفاده در دفتر محرمانه نخستوزیرى به مقام ریاست رسیدند و با این ترتیب پیش بینى مىشود که بعد از وصول این گزارش هم زمینه احراز مقام نخستوزیرى... گردد. مع هذا چون ایمان قطعى دارم که تاکنون اعلىحضرت شهریارى از جریان امر استحضار حاصل نفرمودهاند و به استحضار کامل از نیات مقدس... در مورد مبارزه... نادرست مخصوصاً با در نظر گرفتن اینکه در روز 17 / 12 / 42 نیز موقع معرفى کابینه جناب عالى خطاب به هیئت دولت فرمودند: «.. باید بدانید یک ثانیه تحمل کوچکترین عوامل فساد نخواهد شد...» و خود آن جناب نیز به شرحى که در بالا عرض شد با تصمیم قاطع... شدهاید لذا جریان امر بدین وسیله به استحضار مىرسد. استدعا دارم به تعهد خود وفا فرموده و بر خلاف...سوء آن مورد توجه قرار داده و با رعایت مفاد گزارش 32 صفحه اقدام لازم معمول و شایعات و توهمات مضر ناشى از گزارشهاى تقدیمیه خاتمه دهند.
«صالح و طالح متاع خویش نمودند ـ تا چه قبول افتد و چه در نظر آید.»
با تقدیم احترامات ـ سرهنگ لطیف بیگلرى[3]
سرهنگ لطیف بیگلری با همه تلاشها و نامههایی که به مقامات حکومتی نوشت نتوانست کاری از پیش ببرد و در سالهای بعد به عنوان یک عنصر نامطلوب تحت مراقبت ساواک قرار داشت و ملاقاتهای او با برخی از افراد مبارز و بالاخص روحانیان مبارز مورد رصد دستگاه امنیتی بود.
*****
به: ریاست ساواک تهران (20 / ه 2) تاریخ: 23 / 6 / 47
از: اداره کل سوم شماره: 60269 / 312
درباره: ملاقات آیتاللّه طالقانى با سرهنگ سابق بیگلرى
به قرار اطلاع واصله اخیراً سرهنگ سابق بیگلرى که از افسران اخراجى ارتش و نسبت به دستگاه بدبین است با آیتاللّه سیدمحمود طالقانى در منزلش ملاقات نموده.
خواهشمند است دستور فرمایید به طور غیرمحسوس از طریق عوامل و منابعى که داراى امکانات کسب خبر در این زمینه مىباشند درباره صحت و سقم موضوع و چگونگى مذاکرات و آشنایى دو نفر مورد بحث اطلاعات کاملى کسب و نتایج حاصله را اعلام نمایند.
مدیرکل اداره سوم. مقدم
رئیس بخش 312 ـ عطارپور
رئیس اداره یکم عملیات و بررسى. ثابتى
رهبر عملیات ـ محمودزاده
*****
به: ریاست ساواک تهران تاریخ: 4 / 9 / 47
از: اداره کل سوم شماره: 81688 / 312
درباره: ملاقات سیدمحمود طالقانى با سرهنگ سابق بیگلرى
عطف به شماره 26632 / ه 2 ـ 15 / 8 / 47
بدین وسیله یک قطعه عکس سرهنگ سابق بیگلرى به پیوست ایفاد مىگردد. خواهشمند است دستور فرمایید با توجه به نامه شماره 60269 / 312 ـ 23 / 6 / 47 به طور غیرمحسوس از طریق امکانات موجود درباره کیفیت آشنایى و چگونگى مذاکرات نامبردگان بالا تحقیقات کاملى معمول و نتیجه را به اعاده عین یک قطعه عکس ارسالى به این اداره کل اعلام نمایند. ضمناً مشخصات مشارالیه به شرح زیر مىباشد.
مدیرکل اداره سوم. مقدم
1ـ نام: لطیف 2ـ نام خانوادگى: بیگلرى 3ـ شماره شناسنامه: 10059 ـ 4ـ نام پدر: ملک 5ـ تاریخ تولد: 1297، اهر 6ـ شغل: افسر اخراجى ارتش 7ـ محل سکونت: تهران. خیابان امیریه. ایستگاه گنجهاى. کوچه حاج قربان شماره 1108.
رئیس بخش 312 ـ عطارپور
رئیس اداره یکم عملیات و بررسى ـ ثابتى
پس از صدور ارائه شود
رونوشت این نامه به پرونده سرهنگ سابق لطیف بیگلرى ضمیمه شود.
طبق دستور عمل شود 5 / 9 / 47
پینوشتها:
[1]- متن گزارش سرهنگ بیگلرى به شاه. پرونده انفرادی نامبرده.
[2]- پرونده انفرادى لطیف بیگلرى.
[3]- افتادگىهاى موجود در متن، مربوط به اصل سند مىباشد.
عبدالکریم ایادی در کنار محمدرضا پهلوی
منبع: اتفاقات تاریخی به روایت اسناد ساواک، جلد اول، صفحه 95 تا 102، چاپ اول، سال 1386. با ویراست و اصلاح؛ و یاران امام به روایت اسناد ساواک، آیتالله سیدمحمود طالقانی، صفحه 329 و 373، مرکز بررسی اسناد تاریخی، چاپ اول، سال 1382.