نگاهی به زندگی عبدالله والا، نماینده مجلس شورای ملی و مدیر مجله تهران مصور


13 آبان 1398


عبدالله والا فرزند حسین ظهیرالسلطان، مَلاک و پیشکار احمد شاه بود که در سال 1301 در قریه شال خلخال به دنیا آمد. وى فارغ‌التحصیل هنرسرای عالى در رشته شیمى در سال 1322 و لیسانسیه حقوق از دانشگاه تهران در سال 1324 و مسلط به زبان‌هاى فرانسه و انگلیسى بود. والا در سال 1321 با ثریا شقاقى دختر یکى از متمولین تهران ازدواج نمود و در سال 1333 تنها صاحب یک فرزند به نام کامران گردید. وى کار مطبوعاتى خود را در سال 1321 با عنوان مدیر مسئولى نشریه تهران مصور آغاز نمود و در ادامه با توجه به نزدیکی‌اش به احمد دهقان،[1] به عنوان رابط نشریه با ارتش، توانست نشریه را در چاپخانه ارتش به چاپ برساند و افزون بر آن در تنظیم مطالبی تحت عنوان زیر ذره‌بین ایفاى نقش نماید.

پس از درگیر شدن احمد دهقان با رزم‌آرا به خاطر چاپ مقالۀ «من جاسوس شوروى در ایران بودم» و نهایتاً قتل احمد دهقان، عبدالله والا با کمک رزم‌آرا توانست دو سال به تاریخ تولدش در شناسنامه بیفزاید و آن را از سال 1301 به 1299 تغییر دهد و با این روش صاحب ‌امتیازى نشریۀ تهران مصور را که مى‌بایست بر طبق قانون مطبوعات حداقل سى ‌سال سن داشته باشد، به دست آورد. بدین روش توانست جانشین احمد دهقان شود و امور نشریه را به دست بگیرد و منویات خود را جامه عمل بپوشاند. عبدالله والا در دوره‌هاى 20 و 21 مجلس شوراى ملى از خلخال نمایندگى مردم را بر عهده گرفت.

طى بررسى‌های به عمل آمده در اسناد ساواک 7 مجموعه سند پیرامون سوابق و زندگینامه عبدالله والا شناسایى شده است.

در اسناد شماره 9 / 25718 و 10 / 25718، ساواک به 42 سؤال مختلف پیرامون وى پاسخ داده است. در این سند علاوه بر مشخصات سجلى و سوابق تحصیلى و خانوادگى به روحیات و افکار، نقاط قوت و ضعف، سوابق خدمتى، پاى‌بندى وی به رژیم و فعالیت‌هاى سیاسى او پاسخ گفته شده است؛ مثلاً در گزارش ساواک، به مقام‌جویی، شهرت ‌طلبی و ضعف وی در برابر زن و پول اشاره شده ولی علاقه‌مندى او به شاه خوب و حساسیتش نسبت به مذهب عادى ارزیابى شده است.

به استناد اطلاعات مندرج در این سند وى طرفدار سیاست غرب در رژیم مشروطه سلطنتى است و در ادوار گذشته وفادارى خود را نسبت به شاه به ثبوت رسانیده است. در گزارشى پیرامون عبدالله والا اظهار شده است: وى داراى مرام ضد کمونیستى شدید مى‌باشد و طرفدار مقام شامخ سلطنت و با توده‌ای‌ها و مصدق مبارزه پى‌گیر نموده است.

در گزارش دیگرى، عنوان گردیده است: «مهندس عبدالله والا صاحب امتیاز و مدیر مجله تهران مصور و تماشاخانه تهران و نماینده مجلس شوراى ملى فاقد حسن شهرت در گذشته بوده و روش روزنامه ‌‌نگارى وى ضد کمونیستى و حتى مقالات عدیده‌اى در این زمینه هم درج نموده است. نامبرده در اواسط سال جارى (1345) ضمن همکارى با بهرام شاهرخ[2] مقالات شدیدى علیه دولت آقاى هویدا منتشر نموده که در نتیجه از طرف وزارت اطلاعات تضییقاتى از نظر آگهى و رپرتاژ براى وى به عمل آمده و به علت فوق‌الذکر از حزب مردم نیز اخراج گردیده است.»

همچنین در سند دیگرى آمده است: «خیلى حساس و زود رنج بوده و وضع مادى خوبى ندارد. براى عقیده خود ارزش و احترامى بیش از آنچه که هست قائل مى‌باشد و با اکثریت میانه خوبى ندارد و نطقهایش بیشتر با اعتراض و تشنج همراه است. روی هم رفته شخص مغرضى نیست و اگر نفرتى داشته باشد به علت زمینه قبلى بوده که برایش فراهم شده بود.

در اسناد ساواک در سال 1350 مشخصات، سوابق، فعالیت‌ها و نظرات وى در قالب فرمى تنظیم شده است. در این اسناد به مطالب زیر اشاره شده است:

... مدیر مجله تهران مصور و رئیس تئاتر نصر و رئیس سندیکاى مرکزى صنعت چاپ مى‌باشد.

... (مشاغل قبلى وى) روزنامه‌ نگارى بوده و سابقاً رئیس فدراسیون ژیمناستیک و عضو انجمن طرفدار پیش‌آهنگى بوده است...

(میزان ثروت) بیش از 50 میلیون ریال ـ داراى زمین و ساختمان تماشاخانه نصر و صاحب سهم از زمین و ساختمان سینما اروپا. منزلى در شمیران و منزلى در تهران خیابان شاه‌ آباد و پنجاه هزار متر مربع زمین در بندر پهلوى و صاحب چاپخانه تهران مصور. منزل مسکونى وى اجاره‌ایست و ماهیانه در حدود بیست و شش‌هزار ریال اجاره بها مى‌پردازد...

درآمد وى از سینما اروپا و تماشاخانه تهران و چاپخانه و مجله تهران مصور و اجاره منزل در حدود پانصد هزار ریال...

... عضو حزب مردم و جمعیت‌هاى غیر سیاسى کلوپ روتارى...

... (سرگرمى‌ها) مطالعه و معاشرت‌هاى دوستانه و قمار مى‌کند و علاقه‌مند به عیاشى و خوشگذرانى...

... (اعتیادات مضره) ندارد، سیگار مى‌کشد، مشروب مى‌نوشد...

... تاکنون هیچ‌گونه قرائن و اماراتى که دال بر عدم علاقه‌مندى به رژیم و کشور باشد از وى مشاهده [نشده] و به دست نیامده است.»

عبدالله والا سرانجام در 1369 ش درگذشت. او عضو کلوپ روتارى بود و در لژ فراماسونرى کوروش عضویت داشت.

سند زیر در باره نحوه راه یافتن عبدالله والا به مجلس شورای ملی است. این روش در زمان سلطنت پهلوی اول و دوم ادامه داشت و احزابی نظیر ملیون، مردم، ایران نوین و رستاخیز نقش دلال انتخابات را ایفا می‌کردند. صاحب نفوذان دربار از اشرف پهلوی گرفته تا ارتشبد نعمت‌الله نصیری نیز در این میان نقش بازی می‌کردند و تنها چیزی که نقشی برای آن مصداق نداشت مردم کشور بودند!

******

شماره: 2 ـ 3 ـ 5744                                                           تاریخ: 27 / 11 / 39

 

موضوع: انتخابات مجلس شوراى ملى

 دوستان و آشنایان مهندس عبدالله والا نماینده خلخال اظهار مى‌دارند: جمع کسانى که در خلخال به نفع عبدالله والا رأى داده‌اند از یک صد نفر تجاوز نمى‌کردند که هر یک سه الى چهار بار با تغییر نام رأى داده‌اند و اکثر آرائى هم که به صندوق‌ها ریخته شده به خط هرمز شیبانى داماد مهندس والا بوده و مهندس والا مبلغ پنجاه هزار تومان به فضل‌الله سلجوقى[3] مدیر روزنامه صداى ملیون و بسیج خلخالى کاندیداهاى خلخال پرداخته تا کنار بروند و مبلغ پنجاه هزار‌تومان نیز خرج متفرقه داشته و صدهزار تومان هم به فرماندار محل و دویست‌هزار تومان نیز به تیمسار علوى‌مقدم؛ و مشارالیه نزد اعلیحضرت همایون شاهنشاه که با انتخاب او از خلخال نظر موافق نداشته‌اند شفاعت و وساطت نموده است.

 

در پرونده مهندس عبدالله والا بایگانى شود. کامیاب 9 / 12 / 39

تعداد نسخه: اداره دادرسى بخش 4

 

 

پی‌نوشت‌ها:


[1] . احمد دهقان در سال 1287 ﻫ ش در اصفهان متولد شد. از سال 1321 با انتشار مجله تهران مصور فعالیت مطبوعاتى خود را آغاز کرد. وى که دوره هنرپیشگى را در هنرستان طى کرده بود، مدیریت تئاتر تهران را بر عهده داشت و در آن ایام هر شب با قریب یکصد هنرپیشه براى مردم تهران برنامه‌های نمایشی اجرا می‌کرد. احمد دهقان در دوره‌هاى پانزدهم و شانزدهم به مجلس شورای ملی راه یافت و نمایندگى مردم خلخال را با عنایت و نظر دربار بر عهده گرفت. چون با دربار و شخص محمدرضا پهلوى در ارتباط مداوم بود، به کمونیست‌ها و ملى‌گرایان اعلان جنگ داد و در مجلس و نشریه‌اش به شدت به آنان حمله‌ور می‌‌شد. وى با ارتش نیز روابط نزدیک و صمیمانه‌اى داشت و روابطش با رزم‌آرا به حد اعلى رسیده بود. در 6 مرداد 1329 احمد دهقان در دفتر تماشاخانه تهران در لاله زار به دست حسن جعفری کارمند شرکت نفت انگلستان کشته شد. عده‌ای حسن جعفری را عضو گروه کیانوری – روزبه، در حزب توده می‌دانند و عده‌ای نیز معتقدند که رزم‌آرا که از دربار فاصله گرفته بود، در اندیشه کودتا علیه شاه بود و این ترور به این دلیل انجام گرفت. دهقان پس از ترور به بیمارستان شماره 2 ارتش انتقال یافت، اما پس از یک عمل جراحی درگذشت.

[2] . بهرام شاهرخ، فرزند کیخسرو زرتشتى بود و در سال 1290 ﻫ ش در تهران به دنیا آمد. پدرش کیخسرو نماینده‌ی مجلس شورای ملی در دوره‌ی رضا شاه بود و به عامل و طرفدار سیاست انگلیس شهرت داشت. ولی پس از مدتی به دلیل مخالفت با رضا شاه دستگیر شد و سپس به قتل رسید. بهرام شاهرخ براى ادامه‌ی تحصیلات روانه‌ی آلمان شد و چندین سال در برنامه‌ی فارسى‌ زبان رادیو برلن براى ایرانیان برنامه اجرا کرد. برنامه‌هاى رادیویى او در دوران پیش از جنگ جهانى دوم علیه رضا شاه و پس از جنگ علیه سیاست‌هاى انگلیس بسیار معروف بود.

بهرام شاهرخ به مرد هزار چهره شهرت دارد. گروهى او را جاسوس‌ آلمان مى‌خوانند و گروهى نیز او را جاسوس نفوذى انگلیس در دستگاه تبلیغاتى حکومت نازى آلمان مى‌دانند. با این همه هیچ‌گاه چهره‌ی واقعى این شخصیت مرموز روشن نشد. با فاش شدن اسرار خانه‌ی سِدان و جاسوسى‌هاى انگلیس، گوشه‌اى از ارتباط بهرام شاهرخ با انگلیس روشن شد. گفته مى‌شود او در جریان قتل رزم‌ آرا و احمد دهقان ـ روزنامه‌نگار ایرانی ـ قرار داشته است.

شاهرخ در دوران جنگ جهانى دوم به نفع هیتلر سخن مى‌گفت و مى‌نوشت. با پایان جنگ به لندن رفت و پس از بازگشت به ایران در بخش تبلیغات مشغول شد و از سوى دربار مأمور نفوذ در سازمان فدائیان اسلام شد. او حتى با اظهار علاقه به اسلام نزد شهید حجت‌الاسلام سیدمجتبی نواب صفوی رفت و مسلمان شد و سپس با یک دختر مسلمان ازدواج کرد و همسر آلمانى خود را طلاق داد. ارتباط شاهرخ در دهه‌ى 20 با محمدرضا پهلوى افزایش یافت، به طوری که هفته‌اى دو بار به دیدن وى مى‌رفت. در کابینه‌ی رزم آرا اداره کل تبلیغات در دست او بود. حتى بعضى از افراد وابسته به محافل آمریکایى مانند «مظفر بقائى»، وى را «شاهزاده ساسانى که در برلن جاسوس انگلیس بود» معرفى مى‌کردند. او در دوران نهضت ملى شدن نفت فعال شد و تأثیرش بدان حد مهم بود که اکثر خاطره ‌نویسان و رجال سیاسى دهه‌ى 20 و 30 به نقش شاهرخ اشاراتى دارند (اسفندیار بزرگمهر  /  امیر علائى  /  ناصر صولت قشقائى) در سال‌ 1333 در روزنامه‌ی پست تهران و مطبوعات دیگر با مقالات جنجالى مسئله ‌آفرید. سال 1336 سعى کرد اتحادیه‌ی روزنامه فروش‌ها را تأسیس کند و با عباس شاهنده مدیر روزنامه فرمان درگیر شد. در سال 1339 سردبیر روزنامه‌ی سیاسى و اجتماعى «تریبون» شد و در سال 1340 تقاضاى تأسیس و تشکیل انجمن نمایندگان مطبوعات خارجى ایران را کرد. در سال‌هاى 1341 تا 1345 خبرنگار و نماینده و مفسر خبرگزاری آلمان «D.P.A» در ایران بود و در دوران حکومت هویدا علیه وى مقالاتى انتقاد آمیز نوشت. در 28 شهریور سال‌ 1353 خبر درگذشت بهرام منتشر شد.

[3] . فضل‌الله سلجوقى صاحب امتیاز روزنامه صداى ملیون بود. وى کارمند وزارت راه و در جریان مخالفت با مصدق در سال 1332 توسط وزیر راه (مهندس حق شناس) منتظرالخدمت شد و از تهران به استان منتقل گردید.





عبدالله والا نماینده مجلس شورای ملی



از راست: باقرنیک‌انجام، ابوالفضل لسانی، حسین دادگر، حسن تقی‌زاده، عبدالله والا، علی دشتی، بهرام شاهرخ، سلیمان انوشیروانی

منبع: رجال عصر پهلوی به روایت اسناد ساواک، سپهبد مهدیقلی علوی مقدم، صفحه 177 و 178، مرکز بررسی اسناد تاریخی، چاپ اول، سال 1383.


 
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است.