تبلیغ فراماسونری و انجمن برادری جهانی توسط سلیمان شاملو جاسوس آمریکا، در تلویزیون


11 مهر 1403


یکی از اقدامات حبیب ثابت‌پاسال از اعضای مهم تشکیلات بهائیت در ایران که در راستای طرح‌ها و نقشه‌های تشکیلات بهائیت صورت گرفت، تأسیس مؤسسه تلویزیون ایران بود. در تیرماه ۱۳۳۷ مجلس شورای ملی با تصویب ماده‌واحده‌ای با چهار تبصره، به حبیب ثابت پاسال اجازه داد تا تلویزیون ایران را تحت نظارت وزارت پست و تلفن، ضمن رعایت مقررات پوشش‌های خبری و تبلیغی اداره انتشارات و رادیو راه‌اندازی کند و پنج سال از پرداخت عوارض گمرکی ورود تجهیزات و ابزار کار فرستنده و به‌ علاوه مالیات‌های جاری معاف باشد. در یازدهم مهر ۱۳۳۷ تلویزیون ایران با حضور شاه افتتاح شد.[1]

تلویزیونی که مؤسس آن بهائی و اغلب کارکنان آن را بهائیان تشکیل می‌دادند و حامیان و یاری‌رسانان کیش و فعالیت آن‌ها کشورهای استعمارگری مانند انگلیس، آمریکا و اسرائیل بودند، بایستی در تلویزیون مروج فراماسونری و انجمن جهانی برادری ـ که از تشکیلات وابسته به فراماسونری بود ـ باشد و در این ‌باره برنامه تبلیغی، مصاحبه و گزارش پخش نمایند. جالب و شگفت آنکه این برنامه، در مقطعی که سند زیر به آن پرداخته است، نه از طرف فرد به‌ ظاهر موجه و فرهنگی بلکه از طرف سلیمان شاملو[2] یکی از جاسوسان بدنام آمریکایی به انجام رسیده است. کسی که حتی ساواک که خود تحت سیطره سازمان جاسوسی سیا و موساد بود، او را جاسوس آمریکا، فردی ضد ایرانی، دارای فساد مالی و دروغ‌گو می‌داند! و باز جالب‌تر و شگفت‌تر آن که همین شخص با این شخصیت در تاریخ انتشار سند مورد نظر مترجم کمیته جشن‌های 2500 ساله شاهنشاهی هم بود!! و بعد از گزارش همه این مطالب، رئیس بخش فقط دستور می‌دهد که: «مطالبی را که می‌خواهد از تلویزیون ایراد کند، قبلاً بازرسی نمایید.»

به‌ هر حال در کشوری که شاه آن برکشیده انگلیس و آمریکا بوده باشد و خاندان او همگی سرسپرده بیگانه و وطن‌فروش باشند و نخست‌وزیر و هیئت دولت و نمایندگان مجلسین سنا و شورای ملی از رئیس گرفته تا برخی از نمایندگان و کارمندان آن‌ها عضو فراماسونری یا باشگاه لاینز و یا کلوپ روتاری و انجمن برادری جهانی باشند، چه جای تعجب است که مهم‌ترین و حساس‌ترین دستگاه تبلیغی و اطلاع‌رسانی آن نیز سهم بهائیان ضد دین و وطن گردد و تبلیغ بیگانه‌دوستی و بیگانه‌پرستی و تغییر هویت دینی و ملی جزء برنامه‌های محوری و اساسی آن گردد.

*****

 

از: بخش 4- 3                                                         تاریخ: 27 / 10 / 1339

 

موضوع: گزارش

محترماً به استحضار می‌رساند در ساعت 2045 مورخه 26  /  10  /  39 آقای مبشر[3] مدیر تلویزیون ایران بدون اطلاع قبلی و ارائه متن سخنرانی آقای سلیمان شاملو مدیر انجمن برادری جهانی، نامبرده را در برنامه هفته برادری جهانی شرکت داده، پس از تذکراتی که اینجانب به آقای مبشر داده است، نامبرده اظهار ندامت نموده و به استناد این که اجرا کننده برنامه شخصی مطمئن می‌باشد، دست به این عمل زده است.

پس از بررسی سابقه آقای سلیمان شاملو در پرونده کلاسه ک. 526. م. و بایگانی کل، شخص مذکور بنا به اطلاعیه‌های موجود در پرونده با منبع و تقویم (ب.3) در تاریخ 10  /  8  /  37 در بعضی جراید آمریکا مطالبی علیه ایران منتشر کرده است. ضمناً نامبرده در سال 27 وارد شبکه جاسوسی (مستر جرالد دوهر)[4] وابسته عشایری سفارت آمریکا شده و ابتدا مأمور تماس با مرحوم تیمسار رزم‌آرا[5] رئیس وقت ستاد ارتش شده و بعد از تشکیل جبهه ملی، رابط بین جبهه ملی و سفارت آمریکا گردید. در سال 31 وارد شبکه (سی.آی.اِ) شده و برای سفارت آمریکا جاسوسی می‌نمود، لیکن یک سال بعد به علت سوءاستفاده‌های مالی اخراج گردید. وی مدتی زیردست ولبر نویسنده آمریکایی کار می‌کرده و در کتابی علیه اعلیحضرت فقید مطالبی درج نموده است و روی اصل آشنایی که با آقای علاء[6] وزیر دربار شاهنشاهی داشته است در سال 37 در آن وزارتخانه شغلی به وی ارجاع گردید و چون مطالب غیر واقع از قول اعلیحضرت همایون شاهنشاه در خارج بازگو نمود، اخراج گردید و در حال حاضر دبیر باشگاه لاینز[7] و مترجم کمیته جشن‌های 2500 ساله شاهنشاهی می‌باشد.

مطابق پی‌نوشت مورخه 6  /  9  /  39 مدیریت کل، شخص یادشده صلاحیت استخدام در اداره کل انتشارات و رادیو را ندارد. با عرض مراتب فوق این شخص سمت سرپرستی برنامه برادری جهانی را در این هفته به عهده دارد؛ علی‌هذا صدور هرگونه اوامری منوط به اراده عالی است.

مطالبی را که می‌خواهد از تلویزیون ایراد کند، قبلاً بازرسی نمایید. 3  /  11  /  39

 

***

 

به: 321                                                         شماره: 11728  / 20 ه‌ 4

از: 20 /  ه‌                                                             تاریخ: 10 / 5 / 1347

 

موضوع: انجمن ایرانی برادری جهانی

 پیرو: 11704 / 20 ه‌ 4 ـ 8 / 5 / 47

بنا بر دعوت قبلی به مناسبت عضویت آقای هوشنگ نهاوندی[8] وزیر آبادانی و مسکن در انجمن مذکور از ساعت 2000 روز 8  /  5  /  47 دعوت‌شدگان به‌ تدریج وارد پارک هتل شدند در بین مدعوین عده‌ای از معاونین وزارتخانه‌ها، استاندار تهران، اساتید، وکلای مجلسین و نمایندگان مذاهب مختلف حضور داشتند. در این مراسم پس از صرف شام آقایان حمزاوی معاون وزارت امور خارجه [و] عزت‌الله همایونفر[9] صحبت کردند. ناطقین پیرامون شخصیت جهانی شاهنشاه آریامهر و تحولات اخیر ایران صحبت کردند و از عضویت آقای نهاوندی اظهار خوشوقتی نمودند. آنگاه آقای نهاوندی ضمن تشکر از حاضرین و ناطقین پیرامون پیشرفت‌های اقتصادی و اجتماعی مملکت سخنرانی کوتاهی ایراد نمودند و جلسه در ساعت 1030 پایان یافت.

نظریه رهبر عملیات: مراتب مورد تأیید می‌باشد.

رونوشت برابر اصل است.

13  /  5  /  47

 

***

 

تاریخ: 12 شهریور 1350

گفتار رادیو به‌ اصطلاح صدای ملی ایران[10] درباره طرق مختلف گسترش نفوذ سیاسی آمریکا در ایران

رادیوی مذکور روز 12  /  6  /  50 مطالبی به شرح زیر پخش نمود:

«امپریالیسم آمریکا برای گسترش نفوذ سیاسی خود در میهن ما از طرق مختلفی استفاده می‌کند. یکی از این طرق استفاده از انواع مؤسساتی است که این ژاندارم بین‌المللی در میهن ما به وجود می‌آورد.

روتاری کلوپ ایران یکی از اهرم‌های استعمار آمریکا در میهن ما است که تحت نظارت سازمان مرکزی جاسوسی آمریکا به عملیات خرابکارانه در کشور ما مشغول است.

یکی دیگر از این‌گونه مؤسسات باشگاه لاینز ایران است که توسط عمال آمریکایی در ایران تأسیس‌ شده، این سازمان نیز رابطه مستقیمی با سازمان جاسوسی مرکزی آمریکا دارد. باشگاه لاینز در ایران به‌ طور وسیع و پراکنده دارای 154 شعبه می‌باشد و اکثر کارمندان عالی‌رتبه دولتی عضو این سازمان هستند حتی سازمان‌های نظامی و انتظامی کشور آن را دولتی در داخل دولت ایران می‌نامند.

سازمان برادری جهانی و انجمن ایران و آمریکا نیز از مراکز ایجاد شرایط برای توسعه نفوذ آمریکا در کلیه شئون میهن ما است.»

ارزیابی خبر: مطالب فوق‌الذکر از رادیوی به‌ اصطلاح صدای ملی ایران پخش شده است.

از طبقه‌بندی سری خارج گردید.

تکثیر و به پرونده باشگاه لاینز ایران، انجمن برادری جهانی و انجمن ایران و آمریکا الصاق گردید.

فامیلی 12  / 6  / 50

 

 

پی‌نوشت‌ها:


[1] . جمال امید، تاریخ سینمای ایران، تهران، روزنه، سال ۱۳۷۴، ص ۱۰۰۷.

[2] . سلیمان شاملو فرزند موسی، متولد سال 1294 ش در کرمانشاه، از اعضای تشکیلات فراماسونری و دارای نام مستعار «امونا» بود.

[3] . در ملاقاتی که در تاریخ 22 / 11 / 1343 ش، در آغاز نخست‌وزیری امیرعباس هویدا، توسط حسین نشاط، رئیس دفتر روابط عمومی ساواک با او صورت گرفت، به هویدا توصیه شد از ارتباط علنی با تشکیلات بهائیت و تقویت آشکار آنان پرهیز نماید. نشاط به هویدا گفت: «از نزدیکی با بهائیان و استخدام آن‌ها در وزارتخانه‌ها خودداری نمایند، کما اینکه انتصاب آقای مبشر (معاون ثابت پاسال و رئیس تلویزیون در وزارت فرهنگ) به سمت مدیر کلی یکی از اشتباهات دولت منصور بود.» (امیرعباس هویدا به روایت اسناد ساواک، مرکز بررسی اسناد تاریخی، ج 1، ص 161.)

[4] . جرالد دوهر (Gerald F.P. Dooher)، جاسوسی بود که با پوشش وابسته عشایری سفارت امریکا، در دوره سفارت جورج آلن و جان وایلی در تهران فعالیت می‌کرد. وی نقش مهمی در توهم نفوذ کمونیسم در ایران داشت. دیدگاه‌های او حتی در وزارت خارجه امریکا اغراق‌آمیز تلقی می‌شد. مهم‌ترین محل فعالیت وابسته‌های عشایری امریکا در میان عشایر منطقه آذربایجان و کردستان بود. جرالد دوهر که علاوه برداشتن ارتباطات وسیع با عشایر ایران، با نیروهای نظامی مانند فضل‌الله زاهدی و نمایندگان مجلس و دولتمردانی چون سیدمهدی میراشرافی (سرمایه‌دار مشهور اصفهانی که بعد از انقلاب اعدام شد) ارتباط داشت. میراشرافی در حصارک کرج محلی داشت که خود وی، زاهدی، ویلز (Wales) مستشار سیاسی سفارت و دکتر گرنی (Gerny) وابسته فرهنگی سفارت امریکا و احمد ملکی (از بنیان‌گذاران جبهه ملی و نویسنده تاریخچه آن) به همراه مظفر بقایی رهبر حزب زحمتکشان در این جلسات شرکت می‌کردند. در اسناد انتشاریافته سفارت امریکا نیز به این جلسه و حضور دکتر بقایی در آن اشاره شده است.

دکتر حسین آبادیان در خصوص ارتباط دوهر و مظفر بقایی می‌نویسد: «بقایی از زمان استیضاح دولت ساعد، اختلاف خود را با رزم‌آرا علنی کرده بود و... در این زمان، جرالد دوهر، مأمور عالی‌رتبه اطلاعاتی آمریکا که در پوشش وابسته عشایری سفارت آمریکا کار می‌کرد، با بقایی ملاقات نمود.» (زندگینامه سیاسی دکتر مظفر بقائی، حسین آبادیان، مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، ص 106.)

[5] . سپهبد حاجیعلی رزم‌آرا، فرزند محمدخان در سال 1280 ه‌ ش در تهران به دنیا آمد. وی یکی از مشهورترین افسران ارتش بود که پس از به پایان رساندن مدرسه نظام با درجه ستوان دومی وارد ارتش شد. مدتی در رشت و آذربایجان خدمت کرد سپس در سرکوب حرکت مرحوم میرزا کوچک‌خان جنگلی مشارکت داشت و پس از گرفتن درجه سروانی برای ادامه تحصیل به فرانسه رفت و در مدرسه سن سیر به تحصیل پرداخت. بعد از مراجعت به ایران در هنگ کرمانشاه مشغول به خدمت شد و در 1311 به فرماندهی تیپ مستقل لرستان ارتقاء مقام یافت. در 1314 به تهران آمد و در دانشگاه جنگ مشغول به کار شد. در 1317 به درجه سرتیپی رسید و در 1320 ابتدا فرمانده لشکر یک تهران و سپس فرمانده آمادگاه تسلیحاتی ارتش و در 1323 ریاست ستاد کل ارتش را بر عهده گرفت. رزم‌آرا پس از شهریور 1320 و اشغال ایران توسط متفقین، در رقابت و کشمکش با سرلشکر حسن ارفع «حزب نهضت ملی» را برای جذب افسران علاقه‌مند به فعالیت سیاسی تشکیل داد که در شهریور 1324 تعدادی از اعضای آن دستگیر و تبعید شدند و خود او نیز معزول و منتظر خدمت شد. در 1326 دوباره به ریاست ستاد کل ارتش رسید و در 1329 به نخست‌وزیری برگزیده شد و در 16 اسفند همان سال به هنگام ورود به مسجد شاه با شلیک سه گلوله از سوی خلیل طهماسبی در 49 سالگی به قتل رسید. رزم‌آرا را از حامیان منافع شرکت نفت ایران و انگلیس دانسته‌اند. رزم‌آرا در زمینه‌های نظامی تألیفاتی داشته است که یکی از مهم‌ترین آن‌ها مجموعه «جغرافیای نظامی ایران» است.

[6] . حسین علاء فرزند میرزا محمدعلی‌خان علاءالسلطنه، در سال 1262 شمسی (1301 ق) در شهر تفلیس به دنیا آمد. در آن هنگام پدرش کنسول ایران در تفلیس بود و لقب معین‌الوزراء داشت. حسین علاء بارها در سمت‌های مختلف سفارت، وکالت و وزارت کارکرد و در سال 1334 نخست‌وزیر شد و دولت او تا اواخر 1335 به کار خود ادامه داد. وی در سال 1336 بار دیگر به وزارت دربار منصوب و تا شهریور 1342 در این مقام بود. وی هم‌چنین ریاست شورای جشن‌های شاهنشاهی، ریاست هیئت امناء دانشگاه پهلوی، ریاست هیئت مؤسسین دانشگاه ملی و ریاست انجمن برادری جهانی و لاینز بین‌المللی و استاد اعظم فراماسونری را به عهده داشت. وی سرانجام در 21 تیر 1343 فوت و در مجاورت حضرت عبدالعظیم(ع) دفن گردید. ارتباط سلیمان شاملو با حسین علاء به همین فراماسونر بودن و عضویت در انجمن جهانی برادری برمی‌گردد.

[7] . باشگاه لاینز در سال 1917 توسط یکی از فراماسونرهای آمریکایی به نام «ملوین جونز» در شهر شیکاگو تأسیس شد و شعبه‌ای از آن در تاریخ پانزدهم فروردین 1336 در ایران افتتاح گردید و به‌زودی در حدود پنجاه شهر ایران، شعبه‌هایی دایر کرد. اعضای این باشگاه در روزهای پنجشنبه سوم هرماه دریکی از هتل‌های تهران تشکیل جلسه می‌دادند. هدف ظاهری باشگاه لاینز، گسترش نوع‌دوستی و حمایت از حقوق بشر و کمک به انسان‌های ستم‌کشیده و از این قبیل مطرح می‌شد؛ ولی هدف واقعی و پشت پرده آنان، همانند لژهای فراماسونری، کلوپ‌های روتاری و انجمن برادری جهانی برقراری جامعه جهانی و حکومت جهانی بود. بسیاری از اعضای این باشگاه هم‌زمان عضو لژهای فراماسونری و کلوپ‌های روتاری هم بودند.

[8] . هوشنگ نهاوندی، فرزند علی‌اکبر در سال 1309 ه ش در رشت به دنیا آمد، تحصیلات دانشگاهی را در رشته حقوق دانشگاه تهران آغاز کرد و پس از دریافت مدرک لیسانس به فرانسه رفت و در رشته اقتصاد دکترا گرفت. نهاوندی خواهرزاده دکتر فریدون کشاورز ـ عضو سابق رهبری حزب توده ـ بود و سوابق فعالیت‌های سیاسی او در فرانسه مبهم توصیف شده است. ساواک وی را مشکوک به داشتن فعالیت‌های کمونیستی دانسته است. با توجه به نقشی که نهاوندی بعدها در صحنه سیاسی و فرهنگی ایران ایفا نمود و ارتقای سریع او در هرم دیوان‌سالاری پهلوی، این نظر را کاملاً معقول می‌دانیم که او از همان زمان تحصیل در پاریس به ارتباط ویژه با سرویس‌های اطلاعاتی غرب کشیده شده باشد. سند بیوگرافیک ساواک، نامبرده را «به بهائی‌گری» منسوب کرده است. نهاوندی پس از بازگشت به ایران مدتی کارمند بانک اعتبارات بود و ترقی وی زمانی آغاز شد که حسنعلی منصور در دولت منوچهر اقبال به دبیر کلی شورای عالی اقتصاد و وزارت کار رسید. بدین ترتیب از مردادماه 1337 مشاغل عدیده نهاوندی آغاز شد:

مشاور شورای عالی اقتصاد (مرداد 37 ـ آبان 40)، مشاور عالی وزارت کار (آبان 38)، استاد دانشکده افسری (37 ـ 40)، مشاور اقتصادی سفارت ایران در بروکسل (آبان 40 ـ آذر 42)، نایب‌رئیس نمایندگی ایران در اتحادیه اقتصادی اروپا (فروردین 41 ـ آذر 42)، عضویت هیئت‌مدیره باشگاه فردوسی (دی 42 ـ اردیبهشت 43)، رئیس هیئت‌مدیره و مدیرعامل شرکت معاملات خارجی (آذر ـ اسفند 42) و تدریس در دانشگاه تهران (از مهر 38).

هوشنگ نهاوندی از جمله عناصری بود که در چارچوب سناریوی نخبگان آمریکایی، فعالیت خود را آغاز کرد و در دولت حسنعلی منصور در رأس وزارت نوبنیاد آبادانی و مسکن قرار گرفت و این سمت را در دولت امیرعباس هویدا تا سال 1347 حفظ کرد. اسناد موجود در ساواک، هوشنگ نهاوندی را در این زمان از اعضای فعال باند آمریکایی جمشید آموزگار نشان می‌دهد. هوشنگ نهاوندی در سال 1347 به‌عنوان «آجودان کشوری» شاه منصوب شد و به‌ جای امیر متقی، ریاست دانشگاه پهلوی (شیراز) را به دست گرفت. او در همین زمان عضو هیئت‌امنای دانشگاه مشهد نیز بود. در این دوران وی به‌ عنوان یکی از چهره‌های علمی و فرهنگی رژیم پهلوی مطرح شد و پس از 3 سال ریاست بر دانشگاه شیراز، در رأس دانشگاه تهران قرار گرفت. هوشنگ نهاوندی در این زمان عضو هیئت‌امنای دانشگاه هنر (1352) و دانشگاه گیلان (1353) و عضو شورای عالی آموزش‌وپرورش (1351) بود. اسناد ساواک عموماً از اختلافات نهاوندی با همکاران و رؤسای خود خبر می‌دهد که ناشی از مسائل مالی و جاه‌طلبی و تفرعن بیمارگونه اوست. هوشنگ نهاوندی در آبان 1353 به ریاست دفتر مخصوص فرح پهلوی منصوب شد. با آغاز امواج انقلاب اسلامی، نهاوندی در ارتباط فعال با برخی مقامات مؤثر آمریکا قرار گرفت. از جمله ریچارد هلمز ـ رئیس پیشین سیا ـ در سفر خردادماه 57 به تهران با وی ملاقات‌های خصوصی و پنهانی داشت. در نتیجه این ارتباطات، نهاوندی منادی تأسیس «جناح اندیشمندان» شد و سناریوی ضعیف و مضحکی را آغاز کرد. نهاوندی در دولت «آشتی ملی» جعفر شریف‌امامی در رأس وزارت علوم و آموزش عالی قرار گرفت. وی به‌عنوان یکی از چهره‌های بدنام رژیم، در چارچوب عقب‌نشینی‌ها و مانورهای این رژیم در برابر امواج انقلاب اسلامی مردم ایران، در 15  /  11  /  57 دستگیر و زندانی شد و در اثنای حوادث 22 بهمن از زندان گریخت و به خارج از کشور فرار کرد. نهاوندی عضو تشکیلات فراماسونری بود و در لژهای: آفتاب، فارابی، شیراز، ژاندارک، بزرگ ایران، امیرکبیر، فروغی و... و همچنین انجمن برادری جهانی عضویت داشت. (رجال عصر پهلوی؛ هوشنگ نهاوندی به روایت اسناد ساواک، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1384)

[9] . عزت‌الله همایونفر فرزند محمد در سال 1298 (1289) ش در تهران به دنیا آمد. در دبستان طالقانی و دبیرستان معرفت درس خواند و در سال 1314 به دانش‌سرای عالی رفت و در رشته تاریخ و جغرافیا و تعلیم و تربیت لیسانس گرفت. برخی رشته تحصیلی او را ادبیات فارسی نوشته‌اند. مشارالیه پس از فارغ‌التحصیلی به وزارت دارایی رفت و پس از چند سال اشتغال در آنجا، برای ادامه تحصیل راهی فرانسه شد و از دانشگاه سوربن دکترای ادبیات و تاریخ گرفت. این رشته تحصیلی ادبیات و زبان فرانسه نیز نقل شده است. مشارالیه پس از بازگشت به ایران در مشاغل متعددی کارکرد که از آن جمله است: «مدیرکل و مشاور وزارت دارایی ـ عضو هیئت‌مدیره فروشگاه فردوسی ـ معاونت پارلمانی و اداری وزارت اطلاعات و جهانگردی ـ معاونت وزارت کشاورزی ـ معاونت وزیر مشاور و...» عزت‌الله همایونفر که دبیرکل انجمن برادری جهانی ـ وابسته به فراماسونری بین‌المللی ـ بود و عضویت در احزاب: مردم و ایران نوین را تجربه کرده بود. همایونفر در دوره بیستم از طرف حزب ایران نوین به مجلس شورای ملی رفت. مدتی مدیریت مجله «تهران‌نو» را به عهده داشت که مخارج آن را شرکت نفت تأمین می‌کرد. او در زمان فعالیت در وزارت دارائی، برای تشکیل گروه ترقی خواهان با احمد آرامش ـ از عوامل انگلستان ـ ارتباط داشت و در بحبوحه انقلاب اسلامی، هنگامی‌ که غلامرضا ازهاری دولت نظامی تشکیل داد به‌ عنوان وزیر مشاور به او پیوست و با سرنگونی دولت نظامی او هم بیکار شد و به اروپا رفت. او اهل تألیف نیز بود و شعر هم می‌سرود. برخی از آثار او عبارت است از: حل‌المسائل حساب ـ حل‌المسائل هندسه ـ دنیای شاعران و...

[10] . رادیو صدای ملی ایران، در ظاهر به حزب توده وابستگی رسمی نداشت و مستقیماً توسط شوروی‌ها اداره می‌شد ولی گردانندگان آن همواره از کادرهای اصلی مورد اطمینان حزب توده بوده‌اند. این رادیو از فرستنده مرکزی مسکو پخش می‌شد. این رادیو در سال 1338 به‌عنوان واکنش در برابر انعقاد قرارداد نظامی رژیم شاه و آمریکا آغاز به کارکرد که در پی آن روابط ایران ـ شوروی به‌شدت تیره شد. در چنین شرایطی، صدای ملی در آغاز رژیم شاه را به‌ شدت مورد حمله قرار می‌داد ولی در سال‌های 1340 که شاه امتیازاتی به روس‌ها داد لحن صدای ملی نیز ملایم‌تر شد و به‌ طور ضمنی اصلاحات شاهانه را تأیید کرد و مبارزات اسلامی به رهبری امام خمینی را ارتجاعی خواند. تندی و نرمی لحن صدای ملی درباره رژیم شاه هموار تابعی از مناسبات این رژیم با شوروی بود. (سیاست و سازمان حزب توده از آغاز تا فروپاشی، ص 204، مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی)




منبع: رجال عصر پهلوی به روایت اسناد ساواک، حبیب ثابت‌پاسال، ص 81 تا 83؛ کلوپ روتاری به روایت اسناد ساواک، ج اول، ص 297؛ رجال عصر پهلوی به روایت اسناد ساواک، هوشنگ نهاوندی، ص 182، مرکز بررسی اسناد تاریخی.


 
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است.