خاندان قماربازِ پهلوی
19 دي 1399
قمار یکى از سرگرمیهای معمول خاندان پهلوى به شمار میرفت. براى علاقه شدید این خاندان به قمار، دلایل متعددى را میتوان برشمرد. میل و طمع بسیار به پول و فراهم کردن بساط عیش و سرگرمی از جمله مهمترین دلایل اعتیاد خواهران و برادران و البته خود محمدرضا پهلوی به قمار است.
در میان همه فرزندان رضاخان، اشرف پهلوى ـ خواهر دوقلوی محمدرضا ـ بیش از همه به قمار علاقه داشت. حسین فردوست رئیس دفتر ویژه اطلاعات شاهنشاهی و دوست نزدیک شاه در خاطراتش، اشرف را «یک قمارباز حرفهای در حد اعلا» معرفــی میکند.[1] که البته گـویا گاهی بر سر قمــار، مبالغ کلانی را هم از کف میداد. مثلاً یک بار اسدالله علم مجبور شد شخصاً سىهزار دلار بابت قروض قماربازى اشرف بپردازد.
در سندی مربوط به سال 1337 در خصوص اشتغال خاندان پهلوی به قمار و نقش اشرف در آن محافل آمده است:
موضوع: دربار شاهنشاهی
تاریخ حادثه: 8 / 11 / 37
جلسات قمار دربار شاهنشاهی که قبلاً در کاخ اختصاصی برقرار میشد، مدتی است که به کاخ والاحضرت شاهدخت اشرف پهلوی منتقل گردیده و روزهای چهارشنبه هر هفته، اعضای خاندان جلیل سلطنتی پس از صرف نهار تا پاسی از شب به بازی مشغول میگردند و در جلسه روز چهارشنبه 8 / 11 / 37 نیز والاحضرت شاهپور محمودرضا مبلغ 5 / 2 میلیون ریال باختهاند.»[2]
در گزارش دیگری به ساواک آمده است:
«ستاد بزرگ ارتشتاران
از : اداره دوم به: ریاست سازمان اطلاعات و امنیت کشور
تاریخ: 19 / 11 / 44
درباره استوار اخراجی علی گلیفام
برابر اطلاع واصله، درجهدار اخراجی نامبرده بالا که بعضی از لباس فرم سوءاستفاده مینماید، در تاریخ 17 / 10 / 44 در خیابان وحیدیه بالای ایستگاه درختی اول کوچه امام علیالنقی در حضور جمعی از اهالی محل اظهار داشته که من وابسته به سازمان امنیت هستم و همیشه سوخته تریاک از شاهپور حمیدرضا میخرم و در یکی از قمارخانههای بزرگ اشرافی ژتون میفروشم و در آنجا والاحضرت اشرف پهلوی هم میآید و در تاریخ 14 / 10 / 44 مبلغ 75 هزار تومان باخت.»
اشرف نه فقط در داخل کشــور بلکه به هنگام مسافرتهای خارجی نیز حضور بر سر میز کازینوها را رها نمیکرد. مینو صمیمی منشی امور بینالمللی دفتر مخصوص فرح، در بخشی از خاطرات خود که با عنوان «پشت پرده تخت طاووس» به فارسی ترجمه شده است، درباره قمارهای بینالمللی اشرف مینویسد: «شاهزاده اشرف که سمت نمایندگی رژیم شاه در کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل متحد را به عهده داشت، هر بار که براى شرکت در این کمیسیون عازم نیویورک میشد، سر راه خود در جنوب فرانسه هم توقف میکرد تا ابتدا همراه معشوق جدیدش در کازینوها به قمارهاى چند میلیون پوندى بپردازد و آنگاه آماده حضور در کمیسیون حقوق بشر شود.»[3]
در دوران نخستوزیری دکتر محمد مصدق که اشرف ناچار به ترک ایران شد، خود را در قمارخانههای پاریس سرگرم میکرد. خود اشرف درباره آن روزها میگوید: «در همین اوقات، بسیارى از شبهای خود را در کازینوها میگذراندم... پولى که داشتم، سریعاً از دست رفت و ضربه وارده از این راه کافى بود که مرا براى مدت نسبتاً درازى از میزهاى قمارخانه دور نگه دارد.»[4]
البته چنان که گفته شد خواهر دوقلو و زیادهخواه شاه در موارد متعدد مبالغ هنگفتی را میباخت. به عنوان مثال در یک مورد مبلغ یک و نیم میلیون تومان معادل پول ایران به یک بازرگانى مکزیکی در کازینوى «کان» باخته بود و یکبار نیز به دنبال باخت در قمار در مهمانخانه «مونت کارلو» مجبور شد تمام جواهراتش را گرو بگذارد. در همین رابطه گزارش شده بود: «20 فروردین ماه 36؛ شب 15 ماه جاری والاحضرت شاهدخت اشرف پهلوی به اتفاق یک نفر از همــراهان در یکی از قمارخانههای پاریس، مبلغی در حدود سیصد و پنجاه هزار ریال باختهاند.»[5]
احسان نراقی مشاور شاه و فرح، درباره اعتیاد اشرف به قمار مینویسد: «علاقه وافرش به قماربازی و خوشگذرانیهای پرسروصدا او را به شدت پرخرج نموده بود. یک روز که به طور خصوصی با هویدا ناهار میخوردم، تلفن اتاق ناهارخوری زنگ زد. اشرف بود که از جنوب فرانسه تلفن میکرد. فوراً متوجه شدم که قضیه پول است و دل به دریا زدم و پرسیدم: یک باخت بزرگ در کازینو؟ رئیس دولت از جای در رفت و گویی منفجر شده باشد گفت: خانم مبلغ زیادی از من طلب میکند، آن هم قبل از آنکه شب بشود!»[6]
چنان که اسناد شهادت میدهند، اشرف در موارد عدیده از دربار درخواست پول میکرد که اغلب این پولها صرف قمار و خوشگذرانی میشد. مثلا در سندی آمده است:
تاریخ: 21 / 2 / 1351
دفتر والاحضرت شاهدخت اشرف پهلوی
جناب آقای بهبهانیان معاون محترم وزارت دربار شاهنشاهی
برحسب فرموده والاحضرت شاهدخت اشرف پهلوی استدعا دارد دستور فرمایند از اعتبار ارزی ماهیانه والاحضرت معظملها پروانه ارزی به مبلغ یکصد هزار دلار که مورد نیاز فوری والاحضرت شاهدخت اشرف پهلوی میباشد در اسرع وقت صادر و ارسال فرمایند که حضور مبارکشان تقدیم گردد.
رئیس دفتر والاحضرت شاهدخت اشرف پهلوی
علی ایزدی
امور مالی دربار شاهنشاهی، فوری اقدام فرمایند.»[7]
این درحالی بود که تنها دو روز پیش از این تاریخ یعنی در مورخ 28 اردیبهشت 51، رئیس دفتر اشرف از وزیر دربار خواسته بود به جای 200 هزار دلار مستمری ماهیانه، 350 هزار دلار برای خواهر دوقلوی شاه واریز شود.[8]
بولتن ویژه خبرگزاری پارس در 20 مهر 1356 درباره اشتغال اشرف به قمار نوشت:
لندن- خبرگزاری پارس- 19 / 7 / 2536
اختصاصی
روزنامه «دیلی میل» چاپ لندن در شماره امروز خود زیر عنوان: «شاه پرهای قمار خواهر توام [دوقلو] خود را میچیند» چنین مینویسد: کوشش برای قتل پرنسس اشرف یکماه پیش، سبب شده است تا ایشان علاقه به قمار را که در سالهای اخیر به طور تخمین 15 میلیون لیره به او زیان زده است، کنار بگذارد. در چند سال اخیر شاه نسبت به قمارهای خواهر خود (که شوهر سومش دکتر مهدی بوشهری یک وکیل دادگستری 59 ساله است) اظهار ناخرسندی کرده است.
پرنسس و شوهرش به غیر از خانه خود در «ریویرا» یک آپارتمان 500 هزار لیرهای در پاریس دارند. شایع است که اشرف در سال 1970 سیهزار لیره برای یک بورس تحصیلی در کالج سومرویل (اکسفورد) اختصاص داده است. در کازینوهای (کوت دازور) یکشنبه یک میلیون لیره باخته است.
روزنامه دیلی میل در پایان مقاله خود نوشته است که: «پس از سوءقصد نافرجام علیه پرنسس اشرف در جنوب فرانسه، ایشان در تهران سرگرم استراحت بود در حالی که (ساواک) پلیس مخفی شاه در جستجوی سوءقصد کنندگان است. پرنسس در آینده دارای محافظین تنومند خواهد بود.»
برخلاف آنچه در سند فوق درباره اظهار ناخرسندی شاه از قمارهای اشرف ذکر شده است، اشرف که اعتیاد بالایی به قمار داشت، موفق شد پای محمدرضا را نیز بر سر میز قمار باز کند و با نیرنگ و فریب، مبالغ کلانی از او بگیرد. حسین فردوست در این رابطه مینویسد: «اشرف قماربازهای حرفهای را جمع میکرد و وارد محفل خصوصی محمدرضا مینمود. او از جمله فردی به نام اسکندری را پیدا کرده بود که خویشاوند نزدیک ایرج اسکندری رهبر حزب توده بود. اسکندری توانسته بود با دوز و کلک اراضی فرودگاه مهرآباد را که دولتی بود، به نام خود ثبت کند و سپس مجدداً با قیمت کلان به دولت بفروشد و میلیاردر شود. به هرحال، اشرف محمدرضا را به مجالس قمارش دعوت میکرد و سپس او را تشویق و تحریک میکرد که «در پوکر از پس اسکندری برنمیآیی!» محمدرضا هم از روی غرور، لج میکرد که «من او را داغان میکنم و فلان میکنم» و به بازی میپرداخت. یکی دیگر از اعضای باند قمار اشرف فردی بود به نام حاجبی که از مأمورین ایادی (پزشک بهائی شاه) بود. حاجبی از قماربازها و حقهبازهای درجه اول روزگار بود که دوست صمیمی محمدرضا شده و شب و روز در کنارش بود. محمدرضا با اسکندری و حاجبی به قمار میپرداخت. اشرف یا خودش بالای سر محمدرضا میایستاد و دستش را میخواند و یا دختری را بالای سر محمدرضا میگذاشت و خلاصه با تقلب و رد کردن ورق از زیر میز، کلک محمدرضا را میکندند. در این بازیها اشرف چنان محمدرضا را تحریک میکرد که توپ 10 میلیون و 20 میلیون و 30 میلیون میزد و در نتیجه در یک شب، اسکندری مثلاً پنجاه میلیون تومان از محمدرضا میبَرَد. البته صحنه را به نحوی درست میکردند که گاهی هم محمدرضا ببرد، به خصوص زمانی که خسته یا عصبانی میشد؛ ولی در مجموع در یک شب حتماً محمدرضا 40 تا 50 میلیون را میباخت. البته اعتبارش هم زیاد بود و پس از پایان بازی، اشرف دستهچک محمدرضا را میآورد و به دستش میداد و او نیز چک میکشید و امضا میکرد. از این پول، اشرف قسمت عمده را خودش برمیداشت و به حاجبی و اسکندری هم چند میلیونی میداد...»[9] برای اینکه رقم بالای این ارقام میلیونی را بهتر درک کنیم، نگاهی به قیمت خانه در همان روزها میاندازیم. براساس اطلاعات موجود، یک خانه 120 متری در خیابان شاه (خیابان جمهوری اسلامی فعلی) در سال 1349، در حدود 115 هزار تومان معامله میشد و یا یک عمارت 1400 متری در تجریش 600 هزار تومان قیمت داشت.[10]
جلسات قمار، محلی برای ارتباط شاه با دختران زیبارو هم بود. محمدرضا به دعوت اشرف در جلسات قمار شرکت میجست و زنان معرفى شده را به بهانه قمار به شبنشینی دعوت میکرد.
دیگر فرزندان رضاخان نیز، به علاوهی همه فسادهایی که داشتند، قمارباز هم بودند. شمس که اغلب سرگرم امور اقتصادی بود، گاهی برای تفنن قمار هم میکرد. در بین برادران شاه محمودرضا و حمیدرضا هم قمارباز بودند. گزارش اطلاعات داخلی خبر داد که محمودرضا در تاریخ 8 بهمن 37، مبلغ 5 / 2 میلیون ریال بر سر میز قمار باخته بود و گزارش دیگری مربوط به تاریخ 3 اسفند 1342 از شرکت حمیدرضا پهلوی در مجلس قمار خبر داد. در گزارشی دیگر مربوط به سال 37 آمده است:
«موضوع: دربار شاهنشاهی
تاریخ حادثه: 21 / 7 / 37
بنا به دعوت امیرمسعود پهلوینژاد مقاطعهکار، عصر روز دوشنبه گذشته والاحضرت شاهپور حمیدرضا پهلوی و همسر ایشان و در حدود 12 نفر از دوستان و آشنایان والاحضرت از جمله سرتیپ بازنشسته مجید اعتمادمقدم در منزل مسعود پهلوینژاد حضور یافته و به صرف مشروب و قمار پرداخته و والاحضرت در حدود 50 هزار ریال میبازند و پس از صرف شام بر اثر گفتگو بین بانو هما همسر والاحضرت و ژاکلین همسر تیمسار اعتمادمقدم مشاجره لفظی شدیدی روی داده که منجر به زد و خورد و کتککاری شده و والاحضرت کتک مفصلی به تیمسار مقدم میزنند و بانوان مزبور هم مضروب و مجروح میگردند. انتشار این موضوع در محافل وابسته به دربار شاهنشاهی انعکاس فوقالعاده نامطلوبی ایجاد نموده است.»
چنان که از اسناد و خاطرات برمیآید خاندان پهلوى، قمار را در سطح جامعه گسترش داده بودند. اعضای این خاندان در بسیارى از شهرهاى ایران و حتى چند شهر اروپایى اقدام به بازگشایی قمارخانه، کازینو و مؤسسات بختآزمایى کردند.
از هویدا نقل شده است که: «فساد در سطح بالاى مملکت به قدرى شیوع دارد که حتى از حریم شرم و حیا هم فراتر رفته است و هم اکنون در کنار دریاى خزر سه کازینو به مقیاس وسیعى مشغول به کار است که یکى به خواهر شاه و دیگرى به برادرش و سومى به بنیاد پهلوى تعلق دارد.»[11]
خاندان پهلوی با گسترش قمارخانه و کازینو به صورت مستقیم یا تحت عناوین فریبندهای همچون مؤسسات، انجمنها و بنیادهاى خیریه، جیبها را خالی میکردند. یکى از این مؤسسات بنیاد پهلوى بود که علاوه بر زدوبندهای اقتصادى و مالى، اقدام به تأسیس و اداره چند کازینو و قمارخانه از جمله کازینوى آبعلى، کازینوى رامسر و... کرد. چنان که مشخص است، نه فقط برادران و خواهران شاه بلکه شخص محمدرضا پهلوی نیز گرفتار فساد مالی بود و بر سر میزهای قمار مبالغ کلانی را میباخت.
آنچه در این نوشتار آمد، تنها بخشی از فسادهای مالی خاندان پهلوی بود. اسناد بسیاری از جابجایی پولهای کلان توسط برادران و خواهران شاه در سفرهای خارجی، اختلاسها، زدوبندهای اقتصادی، دزدیهای بزرگ، قاچاق، امور عمرانی و حتی امور در ظاهر خیریه نیز صرف میشد که مبحث دیگری را میطلبد.
پینوشتها:
[1] ظهور و سقوط سلطنت پهلوی (خاطرات حسین فردوست)، جلد اول، مؤسسه اطلاعات، چ 28، 1388، ص 236.
[2] زنان دربار به روایت اسناد ساواک (اشرف پهلوی)، مرکز بررسی اسناد تاریخی، چ اول، 1381، ص 34.
[3] مینو صمیمى، پشت پرده تخت طاووس، ترجمه حسین ابوترابیان، مؤسسه اطلاعات، چ 11، 1389، ص 53.
[4] شهلا بختیاری، مفاسد خاندان پهلوی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چ اول، 1384، ص 105.
[5] زنان دربار به روایت اسناد ساواک (اشرف پهلوی)، ص 29.
[6] اشرف پهلوی در حسرت آرزوهای بر باد رفته، دفتر پژوهشهای کیهان، چ اول، 1387، ص 94.
[7] زنان دربار به روایت اسناد ساواک (اشرف پهلوی)، ص 269.
[8] همان، ص 268.
[9] ظهور و سقوط سلطنت پهلوی (خاطرات حسین فردوست)، ص 236 و 237.
[10] روزنامه اطلاعات، 19 فروردین 1349، ص 11.
[11] شهلا بختیاری، مفاسد خاندان پهلوی، ص 106.