شعری در توصیف امام خمینی(ره) پس از تبعید ایشان به ترکیه در سال 1343


19 بهمن 1399


ای خمینی نبی صولت و مولی گفتار

مرجع عالم اسلام و زعامت سالار

ای که در زهد چو سلمانی و همچون عمار

وز شجاعت شده وارث اجداد کبار

علم و تقوی و شهامت به هم آمیخته‌ای

تو ای آن آیت عظمای خدای قهار

بر مسلمان و یتیمان و ضعیفان راحم

و لقد کنت شدیداً برؤس الکفار

دین اسلام در این قرن نمودی تجدید

از تشیع به جهان نیک فشاندی انوار

دشمنت گرچه به ترکیه فرستاد و لیک

هدفت را نتوان سست نمودن زین‌کار

اگر بردند ترا وقت تهجّد اما

نبود بهر امید سلسه و زندان عار

این چنین ظلم به روح تو نیارد آسیب

چون که روح تو بلند است و نگردد بیمار

ننگ بر دشمن بی‌دین تو باشد جاوید

در دو عالم بودش جامعه‌ای از غل و نار

رحمت حق بود از بهر تو ای سرور ما

که شجاعانه برفتی و نگردیدی خوار

چون توئی حافظ اسلام و نگهدار کتاب

صاحب دین بودَت در همه جا حافظ و یار

آفرین باد بر این نهضت مردانه تو

که عقول همه بُد خفته تو کردی بیدار

لیک افسوس که یک عده بخوابند هنوز

آب از سر چو فزون گشت کُنَدشان بیدار

ای رجال وطن ای شیردلان برخیزند

که وطن رفت به چنگال یهود و اغیار

آخر ای مردم ایران افسرده و زار

عزت و دین و وطن رفت فکونوا احرار

هان ببین پور علی بهر نگهداری دین

جان فرزند و رجال و سر خود کرد نثار

نه فقط از سر یاران کبارش بگذشت

بلکه شد حلق رضیعش هدف تیر شرار

زن و فرزند و عیالش همه گشتند اسیر

کوفه و شام بگشتند و دمشق و بازار

لیک در عین اسارت نشدندی ساکت

فاش کردند ز شاه و پدرانش اسرار

ای مقدس اگرت نیست چنین قدرت و حال

تا توانی بِستُر از ره مردم خس و خار

 





 
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است.