مبارزه مردم با منافع، مستشاران و پایگاه‌های آمریکا در ایران در سال 1357


20 اسفند 1399


دوران 53 ساله حکومت پهلوی دورانی خاص در تاریخ ایران زمین است. پهلوی‌ها تنها سلسله‌ پادشاهی هستند که با حمایت مستقیمِ پنهان و آشکار استعمارگران انگلیسی و آمریکایی در ایران با کودتا به قدرت رسیدند و با کودتا در سر قدرت باقی ماندند. رضاشاه تا سال آخر حکومت خود مورد حمایت انگلیسی‌ها و ایادی داخلی‌شان بود و با صلاحدید آنان از کار بر کنار شد و پسرش محمدرضا را بر تخت شاهی نشاندند. در حکومت محمدرضا پهلوی و پس از کودتای 28 مرداد 1332، انگلیسی‌ها دیگر هیچ‌گاه نتوانستند موقعیت سابق خود را در ایران باز یابند؛ بناچار به تقسیم نفوذ و منافع با هم‌ پیمان خود، یعنی آمریکا، رضایت دادند. سابقه گسترش نفوذ آمریکا در منطقه خاورمیانه و کشور ما به دوران پایان جنگ جهانی دوم بازمی‌گردد. «با اتمام جنگ دوم جهانی و آغاز جنگ سرد، ایالات متحده آمریکا سیاستِ انزواطلبانه (دکترین مونروئه) را به کنار نهاد و هم‌زمان با اجرای دکترین مارشال و ترومن و همگام با تحولات در سطح بین‌المللی، وارد مسائل منطقه‌ای و جهانی گشت.»[1] از آن زمان تا بهمن سال 1357 آمریکاییان همواره با تسلط تام بر تصمیم‌گیری‌ها و مدیریت کشور در ابعاد مختلف، ایران را بسان حیاط خلوت خود در آوردند و اطاعت بی‌چون و چرای محمدرضا پهلوی و درباریان وابسته این روند را تقریباً تا سقوط سلطنت پهلوی ثابت و پا برجا نگه داشت...

با شروع خیزش‌های مردم مسلمان ایران به رهبری امام خمینی از سال 1341 تا بهمن 1357، آمریکا به شیوه‌های مختلف کوشید تا نظام شاهنشاهی را از معرکه خطر، سقوط و اضمحلال برهاند. در سال‌های 56 و 57 و اوج‌گیری فریاد حق‌طلبانه ملت ایران، آمریکاییان بیش از پیش به تکاپو افتاده و با تشکیل اتاق‌های فکر و برنامه‌ریزی، هر آنچه را که در توان داشتند، به صحنه آوردند تا شاه را بر اریکه قدرت نگه دارند و تسلط خود را بر این کشور حفظ نمایند.

در اوایل پاییز 1357 در حالی که کارتر رئیس جمهور آمریکا در کمپ‌دیوید مشغول سازش بین اعراب و اسرائیل بود، اوضــاع ایران روز بروز متشنــج می‌شد. از این رو گروهی تحت ریاست وارن کریستوفر معاون وزارت خارجه آمریکا، با هــدف واکاوی اوضاع ایران تشکیل شد. بررسی‌های بیشتر نشان از بی‌ثباتی رژیم شاه داشت. به همین خاطر مأموران و فرستادگان آمریکایی از آبان تا بهمن 57، به شیوه‌های مختلف کوشیدند تا نظام شاهنشاهی را از معرکه سقوط و اضمحلال برهانند.[2] از این زمان تا 14 بهمن که ژنرال رابرت هایزر معاون فرمانده نیروهای آمریکا در اروپا و فرستاده کارتر، با ناکامی از ایران خارج شد، آمریکا تمام تلاش خود را برای حفظ سلطنت پهلوی مبذول داشت.

تشویق شاه به تشکیل دولت نظامی و مواجهه مستقیم با مردم در آذر و دی 57، تشکیل دولت فریب به ریاست شاپور بختیار و نهایتاً راه‌اندازی یک کودتای نظامی در واپسین روزهای حیات حکومت پهلوی از جمله این اقدامات بود[3] واکنش مردم به دخالت‌ها و جنایت‌های فراوان آمریکاییان در کشور در سال‌های 56 و 57، به شکل‌های مختلف بروز و ظهور می‌یافت از شعار نویسی، صدور اعلامیه، افشاگری و آگاه‌سازی مردم از تاریخ استعمارگران، تظاهرات و شعارهای انقلابی علیه آمریکا و تهدید و برخی حملات فیزیکی به پایگاه‌ها و افراد آمریکایی از جمله این واکنش‌ها است.

سند زیر گزارشی از این واقعه در آذر سال 57 است.

 

*****

از: سازمان اطلاعات و امنیت مازندران                                           شماره: 3408 / 2 ﻫ 2

به: ریاست سازمان اطلاعات و امنیت نوشهر                                    تاریخ: 14 / 9 / 1357

 

درباره حفاظت آمریکاییان

    اخیراً اعلامیه‌هایی از طرف مخالفین منتشر گردیده که در آن به عوامل منحرف دستور داده شده آمریکاییان را شناسایی و آدرس آنان را جمع‌آوری نمایند. در اعلامیه دیگری دستور داده شده که افراد به هر نحوی موجبات ناراحتی و اذیت آمریکاییان را فراهم نمایند. با توجه به اینکه مقامات فرمانداری نظامی و پلیس هوشیاری لازم را داشته و در هر منطقه و استان و شهرستان طرح‌های حفاظتی کاملی تهیه شده است معذالک[مع‌ذلک] آمریکاییان نیز می‌باید خود با اقداماتی به امکانات حفاظتی خودشان بیافزایند[بیفزایند] لذا لازم است از طرق مختلف و امکانات ارتباطی که در هر شهرستان فراهم است به آمریکاییان شاغل در بخش سیاسی، بخش نظامی، بخش‌های دولتی و شرکت‌های طرف قرارداد این بخش‌ها نکات مذکور در برگ پیوست تفهیم گردد.

رئیس سازمان اطلاعات و امنیت مازندران ـ رخشا

 

 

پی‌نوشت‌ها:


[1] . ساواک، سازمان اطلاعات و امنیت کشور (1357-1335)، مظفر شاهدی، مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، صفحه 165.

[2] . به گزارش خبرگزارى آسوشیتدپرس از واشنگتن، دولت امریکا (15 / 9 / 57) یک بار دیگر حمایت خود را از حکومت شاه اعلام کرد. (بولتن محرمانه خبرگزارى پارس،ش 263، ص 4) همچنین دولت امریکا براى شکست بن‌بست تحلیل‌هاى خود از موقعیت ایران، «جرح بال» را به عنوان مشاور جدید دولت در مسائل ایران منصوب کرد. وى که یک سیاستمدار کهنه‌کار بود و در زمان ریاست‌جمهورى جان.اف. کندى و لیندون جانسون، معاونت وزارت امور خارجه امریکا را به عهده داشت، قرار شد خدمات فکرى تازه‌اى به شوراى امنیت ملى امریکا بدهد. جرج بال صاحب یکى از بانک‌هاى نیویورک بود.

[3] . در این باره به مقاله: تلاش‌های سفرا و مأموران آمریکایی برای حفظ سلطنت پهلوی در همین سایت بنگرید.




منبع: انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان مازندران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، چاپ اول، سال 1397، ج 10، ص 325.


 
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است.