فسادهای اشرف پهلوی در حوزه ساخت و ساز و مسکن
14 دي 1400
اشرف پهلوی دختر رضاشاه و خواهر دوقلوی محمدرضا، یکی از فاسدترین اعضای خاندان پهلوی بود. اسناد بسیاری درباره فسادهای اخلاقی، سیاسی و مالی وی وجود دارد. او وارد هیچ فعالیتی نمیشد مگر اینکه آن کار برایش صرفه مالی داشته باشد. در این نوشتار برآنیم تا با گذری بر اسناد و خاطرات، فسادهای اشرف را در بخش عمرانی و ساخت و ساز بررسی کنیم.
روز 4 آبان 1298 اشرف و برادرش محمدرضا از همسر دوم رضاخان یعنی تاجالملوک آیرملو متولد شدند. دوران کودکی اشرف سراسر در تنهایی سپری شد. مدتی بعد او وارد مدرسه زرتشتیها شد و همزمان زبان فرانسه را آموخت.[1]
اشرف در دوره نوجوانی در یک رابطه عاطفی ناکام دلبسته مهرپور تیمورتاش، پسر عبدالحسین تیمورتاش وزیر دربار رضاشاه شد و چندی بعد در سال 1317 با نظر رضاخان به عقد علی قوام (پسر ابراهیم قوامالملک شیرازی) درآمد. ظاهراً اشرف هیچ علاقهای به علی قوام نداشت و تنها تحت فشار پدرش تن به این وصلت داده بود. او در سال 1321 با شخصی به نام احمد شفیق که مأمور دون پایه اداره بیمه مصر بود آشنا شد و با وی رابطهای تازه آغاز کرد. اشرف به این موضوع قانع نبود و ده سال بعد با مهدی بوشهری وارد رابطه نامشروع شد.[2] با این وجود اشرف روابط پنهان و آشکار بسیاری با مردان داشت که به تعبیر حسین فردوست رئیس دفتر اطلاعات شاهنشاهی: «اگر قرار شود لیست مردانی که در دوران 37 ساله سلطنت محمدرضا با اشرف رابطه داشتند تهیه شود، علیرغم دشواری و غیرممکن بودن کار چون حتی خود او نیز ممکن است همه را به یاد نیاورد مسلماً لیست طویلی خواهد شد.»[3]
علاوه بر مفاسد اخلاقی، اشرف ید طولایی در زد و بندهای اقتصادی داشت. شبکه گستردهای که اشرف در کشور پایهگذاری کرده بود در قاچاق، زمینخواری، دزدیهای کلان اقتصادی و... نقش بارزی ایفا میکرد. مأمور سفارت آمریکا در گزارشی درباره اشرف مینویسد: «علایق وی به تجارت و بازرگانیِ اغلب نامشروع به قوت خود باقی است. او همیشه از نفوذ خود برای اعطای قراردادهای دولتی به دوستانش استفاده کرده و آنها نیز در ازای آن به او مبلغی پرداخت کردهاند.»[4]
یکی از شیوههای ثروتاندوزی اشرف بهرهگیری از پروژههای عمرانی و ساخت و ساز بود. وی بعد از مرگ رضاخان یک میلیون متر مربع از زمینهای کنار دریای خزر و نیز املاکی در گرگان و کرمانشاه را به ارث برد.[5] او در بخشی از آن زمینها اقدام به احداث کاخ شخصی میکرد و بعضی زمینها نیز به منظور ساخت و ساز برج و مسکن مورد استفـاده قرار میگرفت. اشرف به هنگــام احداث کاخ و قصر برای خود، علاوه بر هزینههای گزاف، مزاحمتهایی برای مردم ایجاد میکرد. در یک گزارش خیلی محرمانه با طبقهبندی حفاظتی مربوط به سال 1357 آمده است:
«خیلی محرمانه
تاریخ گزارش: 9 / 8 / 57
در نزدیکی پارک جنگلی نور واقع در چند کیلومتری شهرستان نور (واقع در مازندران) والاحضرت اشرف مدت مدیدی است که مشغول ساختن کاخ جهت خودشان میباشد که مقداری از زمینهای کاخ مزبور در ضلع شمالی جاده و خود کاخ در ضلع جنوبی به سمت دریا میباشد و برای اینکه شمال را به جنوب متصل نمایند مدتهای مدیدی جاده را خراب نمودهاند و اتومبیلها مجبورند از قسمت خاکی و پر از دستانداز جاده حرکت نمایند و چون این وضع بیش از یک سال است که ادامه دارد باعث نارضایتی کسانی است که با اتومبیل در حرکتند. به خصـوص اهالی محل که مجبور هستنـد در روز چندین نوبت این مسیر را طی نمایند.
نظریه سهشنبه: اینجانب شخصاً این مورد را مشاهده نموده و گزارش مورد تأیید است.» [6]
با وجود ثروت سرشار، اشرف پهلوی از هر فرصتی برای دستیابی به املاک بیشتر دریغ نمیکرد تا از این طریق بر ثروت خود بیفزاید. او در بازار مستغلات و معاملات ملکى و پروژههای شهرکسازی و خانهسازی فعالیت داشت. اشرف پهلوى ضمن اعتراف به تلاش خود در بهره بردن از وضعیت نابسامان زمین و ملک میگوید: «در این فضاى اقتصادى، بازار مستغلات نیز رونق گرفت. قیمت زمین گاه چند صد برابر ترقى میکرد و مثل بسیارى دیگر من نیز توانستم از طریق چند معامله ملکى از جمله پروژه خانهسازی به مقیاس هزار ویلا بر ثروت شخصى خود بیفزایم... در عرض چند سال قیمت زمینهایی که داشتم سرسامآور بالا رفت و در نتیجه امکانات گستردهای براى سرمایهگذاری در زمینههای دیگر در اختیار من گذاشت.»[7]
شرکتها و مؤسسات عمرانى که اشرف مالک یا سهامدار عمده آنها بود، عبارت بودند از: 1ـ شرکت بینالمللی توسعه و عمران 2ـ شرکت مهستان 3ـ شرکت گسترش شمال شهیاد 4ـ شرکت خدماتى س.ر.ى.
او همچنین سهامدار چندین شرکت مصالح ساختمانی از قبیل آهنآلات و سیمان هم بود. در سندی به تاریخ 20 شهریور 56 مربوط به شرکت سهامی سیمان فارس و خوزستان آمده است: «سرکار خانم والاحضرت شاهدخت اشرف پهلوی؛ محترماً وضع محاسبه سود سهام سال 2534 را از قرار هر سهم 1500 ریال به شرح زیر اعلام میدارد:
سود: 9836 سهم نسبت به تمام مدت سال: 000 / 754 / 14 ریال / جمع سهم: 9836؛ 15% مالیات کسر میشود. مانده خالص سود: 12541900 ریال که طی چک شماره ... حواله نقدی بانک ... حساب جاری شماره 1322 پرداخت میگردد.» [8]
خواهر دوقلوی شاه در حوزه ساخت و ساز با شرکتهای خارجی نیز ارتباط ویژه داشت و با اعمال نفوذ و امضای قرارداد مقاطعهکاری با آن شرکتها ثروتاندوزی میکرد. فریدون هویدا (برادر امیرعباس هویدا نخستوزیر شاه) در این رابطه میگوید: «جزوهای در اواخر ماه دسامبر 1978 [آذر 57] در تهران منتشر شد که مشخص میکرد والاحضرت اشــرف به وسیله پسر بزرگش [شهرام] توانسته است کمیسیونهای کلانی به خاطر عقد قرارداد مقاطعهکاری با چند کنسرسیوم بینالمللی، پروژه نیروگاه حرارتی ساخت کمپانی «براون باوری» سوئیس و مقاطعه تأسیسات بندر چابهار توسط کمپانی «براون اندروت» دریافت دارد.»[9]
فعالیتهای اشرف پهلوی در حوزه ملک و ساختمان خسارتهای بسیاری به مردم تحمیل کرد. فعالیتهای او بازار مسکن را تحتالشعاع قرار داده و مردم را به فشار انداخته بود. نکته مهم اینکه شخص شاه از نقش اشرف در امور عمرانی مطلع بود و میدانست او چگونه با زد و بندهای اقتصادی با شرکتهای عمرانی و مقاطعهکار، بازار مسکن را نابود کرده است. احسان نراقی که در آستانه سال 1357 به عنوان مشاور مشغول به کار بود در یکی از ملاقاتهای خود با شاه به تاریخ 22 آبان 57 با اشاره به فعالیتهای مخرب اشرف در حوزه ساختمانی و عمرانی اطلاعاتی به شاه ارائه کرد. او در این ملاقات به شاه گفت: «از دو روز پیش روزنامهها نوشتهاند که شورای مدیریت یک شرکت ساختمانی با عنوان مهستان تحت تعقیب قرار گرفته است. اما آیا شما میدانید که والاحضرت سهامدار بخش اعظم این شرکت است؟» شاه پاسخ داد: «آن طوری که به من گفتهاند او تمامی سهام خود را فروخته است.» نراقی گفت: «قربان این سهم را از کجا آورده است؟ اجازه دهید اطلاعاتی در مورد سوابق آن به شما بدهم. چند سال پیش وزیر کشاورزی طی حکمی که برای شورای وزیران ارسال داشت میلیونها متر مربع از زمینهای شمال غربی تهران را به طور رایگان در اختیار بنیاد پهلوی قرار داد تا از آن آپارتمانهایی جهت خانوادههای کم بضاعت ساخته شود. والاحضرت اشرف در آن زمان شرکتی ساختمانی تأسیس کرد که سرمایه اصلی آن از فروش مقداری از این زمینها که با نرخ ارزان از بنیاد خریداری و با قیمت روز فروخته شده بود تأمین گردید. همین شرکت قراردادهایی با یک شرکت ایتالیایی منعقد کرد که 3 هزار مسکن بسیار لوکس بسازد و در همان حالی که هنوز به صورت نقشه هستند به قیمت گزافی به فروش رساند. آن هم بدون آنکه خود را به خریداران، متعهد احساس کند و امروز به دنبال شکایتهایی که خریداران کردهاند، شرکت تحت تعقیب قانونی قرار گرفته است؛ لذا تا اینجا والاحضرت با استفاده از زمینهایی که به طور نامشروع به دست آورده است چند میلیونی منفعت کردهاند و این در حالی است که از تحویل این ساختمانها که هنوز بر روی نقشه باقی ماندهاند خبری نیست... و پس از اینکه با تردستی و نیرنگ زمینهایی را که قیمتشان در بازار آزاد بسیار زیاد بود به دست آوردند و پول خریداران آینده را نیز به جیبهای خود ریختند موفق شدند اعتبارات خاص را هم از بانکهای مختلف دریافت کنند.»[10]
شاه با وجود اطلاع از فعالیتهای اشرف در حوزه مسکن هیچ اقدامی نمیکرد و او را به حال خود رها کرده بود و به این ترتیب اوضاع مسکن هر روز بدتر میشد. آلبرتو بلیچی خبرنگار ایتالیایی که سابقه آشنایی با اشرف پهلوی را داشت با اشاره به مشکل مسکن در ایران میگوید: «سال 50 که خارجیها مخصوصاً آمریکاییها به ایران پر از نفت سرازیر شدند اکثریت مردم با مشکلی به نام مسکن روبرو شدند. مردم ایران مخصوصاً مردمی که در شهرهای بزرگ مثل تهران زندگی میکردند در نبرد با غول مسکن از پای درمیآمدند. قیمت بالای گرانی مسکن اعصاب مردم را خراب کرده بود. غالب مردم به خاطر مسکن دست به دزدی و جنایت میزدند. بیشترین مراجعین دادگستری را کسانی تشکیل میدادند که مشکل مسکن داشتند. خلاصه کار به جایی رسید که شاه هر جا که میرفت مردم از مشکل مسکن میگفتند. مردم از این مشکل رنج میبردند و شاه میدانست گره کار کجاست. میدانست گروهی از نزدیکانش این مشکل را تشدید میکنند. این بیرحمی در اشرف آشکار بود.»[11]
خبرنگار مذکور با اشاره به زلزله مهیب طبس در شهریور 1357 رازی را برملا میکند که حاکی از دنائت و پستی اشرف پهلوی است و نشان میدهد در موقعیتـی که مردم کشورش گرفتار بلایی همچون زمین لرزه بوده و بسیـاری از زنان و کودکان و پیرمــردها و پیرزنها در زیـر آوار مرگبـار زلــزله آخرین نفسهای خود را میکشیدند، وی تنها به ثروتاندوزی و استفاده مالی از این فاجعه میاندیشید. بلیچی میگوید: «یک مأمور کنترل تلفن ساواک قسمتی از یک مکالمه راه دور تلفنی اشرف و برادرش شاه را در اختیار من گذاشت. این مکالمه شش دقیقه است و شاید در آرشیو ساواک همچنان باقی مانده باشد. این مکالمه مربوط به شب زلزله طبس خراسان است. یکی از آخرین شبهای تابستان خبر زلزله طبس مثل بسیاری از خبرها زودتر از همه به اشرف رسید. دربار پهلوی در این زمان درگیر قیام ملت شده بود... وقتی در طبس زلزله آمد یک شهر با تمام جمعیتش به نابودی رفت و نزدیک به بیست هزار نفر مردم بیگناه جانشان را از دست دادند.» به گفته آلبرتو بلیچی در چنین شرایطی اشرف طی تماس تلفنی با شاه او را از آنچه در طبس رخ داده بود مطلع کرد و اظهار خوشحالی نمود که با واقعهای که پدیدار شده هم موج انقلاب فروکش میکند و هم دوباره بساط ساخت و ساز و دزدی در این منطقه برای خواهر شاه فراهم میشود.[12] و این اوج حقارت و دنائت برای کسی است که فروریختن آوار بر سر هموطنانش او را شادمان میکند چـرا که ساخت و ساز و امور عمــرانی را مجرایی برای ثروتاندوزی خود میداند.
پینوشتها:
[1] زنان دربار به روایت اسناد ساواک (اشرف پهلوی)، مرکز بررسی اسناد تاریخی، چاپ اول، زمستان 1381، ص پنج و شش.
[2] همان، ص هفت و نه.
[3] ظهور و سقوط سلطنت پهلوی (خاطرات ارتشبد سابق حسین فردوست)، جلد اول، انتشارات اطلاعات، چاپ 28، 1388، ص 232.
[4] پهلویها (خاندان پهلوی به روایت اسناد)، جلد دوم، مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، چاپ اول، 1378، ص 279.
[5] همان، ص 278.
[6] زنان دربار به روایت اسناد ساواک (اشرف پهلوی)، همان، ص 441.
[7] اشرف پهلوى، من و برادرم، نشر علم، بىجا، 1375، ص 298ـ 299.
[8] زنان دربار به روایت اسناد ساواک (اشرف پهلوی)، همان، ص 406.
[9] فریدون هویدا، سقوط شاه، ترجمه ح.ا.مهران، انتشارات اطلاعات، چاپ دهم، 1388، ص 16.
[10] احسان نراقی، از کاخ شاه تا زندان اوین، ترجمه سعید آذری، مؤسسه خدمات فرهنگی رسا، چاپ اول، 1372، ص 102-100.
[11] آلبرتو بلیچی، زندگی و عیاشیهای اشرف، ترجمه م.الهام، نشر بهروز، ص 36 و 37.
[12] همان، ص 36 و 37.
کارخانه سیمان فارس و خوزستان
کاخ اشرف پهلوی در تمیشان شهرستان نور مازندران
کاخ اشرف پهلوی در تمیشان شهرستان نور مازندران
کاخ اشرف پهلوی در تمیشان شهرستان نور مازندران
کاخ اشرف پهلوی در تمیشان شهرستان نور مازندران
کاخ اشرف پهلوی در تمیشان شهرستان نور مازندران