جنگ شش روزه اعراب و اسرائیل در سال 1346 و موضعگیری قاطع امام خمینی(ره) علیه رژیم اشغالگر اسرائیل
21 فروردين 1403
پیشگفتار
در مجموعه اسناد حضرت امام خمینی(ره) در ساواک تعدادی از اسناد حکایت از گفتارهایی دارد که به امام منتسب است. این نقل قولها غالباً بیان همه یا قسمتی از نامهها و سخنان امام است که به وسیله اشخاص مختلف و در موضوعات متفاوت ارسال یا بیان گردیده و در جلسات خصوصی و یا عمومی به سمع حضار رسیده است. منابع ساواک که بعضاً در این جلسات حضور یافته و یا رخنه نموده بودند پس از شنیدن مطالب، طی گزارشی آن را به مرتبطین خود در ساواک ارائه میدادند و سپس طبق سلسله مراتب، ارزیابی شده و در پرونده افراد مربوط به موضوعِ مطرح شده بایگانی و یا مورد عملیات بعدی قرار میگرفت.
اهمیت انتشار این گونه گفتارها در بازخوانی حوادثی است که در کتابهای تاریخ انقلاب اسلامی ایران کمتر مورد توجه قرار گرفته است و میتواند گوشهای از تاریخ پر حادثه بین سالهای 1340 تا 1357 را روشن کند و از طرفی از لابلای این نقل قولها سیره و روش حضرت امام و برخی از مبارزین و مبارزات آنها روشنتر گردد.
با توجه به این که منابع ساواک گزارشهای خود را از این گونه جلسات ـ بسته به میزان سواد، دقت و حافظه خود ـ ارائه مینمودند، احتمال خطا و نادرستی در نقل آنها وجود دارد؛ لذا ما اولاً در انتخاب و درج نقل قولها از اسناد و قراین دیگر برای اثبات صحت یا مقرون به صحت بودنِ آنها استفاده میکنیم و ثانیاً میکوشیم با ذکر شواهدی آنها را تبیین نموده، یا در جایی از آنها بهره بگیریم که میتوانند نکتهای غلط و یا سهوی تاریخی را اصلاح و روشن کنند.
*****
قدرت نظامی، سیاسی و اقتصادی دول استعمارگر و دغل و فریبکاری آنان در طول سالیان دراز موجب آن شد که آنها سال به سال قدرتمندتر، مسلطتر و با برنامهریزیهای دقیق و کارشناسانه، گستره بساط ظالمانه خود را توسعه داده و مسلمین و مردم سایر ادیان و ملل را در خوابی خرگوشی و یا ترسی بیمارگونه گرفتار سازند و از این رهگذر حکومتهایی را در کشورهای مورد طمع و هدف خود بر سر کار آورند که قبله، معبد و معبودی جز هوای نفسانی؛ و شاه، سلطان و خلیفه شدن و بندگی اربابان بیگانه، نداشته باشند و حاضر باشند همه چیز، از دین و مردم و مملکت را به سروری چند روزه؛ و شرف و عزت و منافع امت و ملت را به سریر ناپایدار فرمانروایی بفروشند. در این میان آنچه بر سر کشورهای اسلامی در قرن گذشته آمد قصه پر غصهای است که اوج آن با اشغال فلسطین و بیتالمقدس شعله کشید و تاکنون امتداد یافته است و حکومتهای کشورهای مسلمان که گویا بویی از اسلام نبردهاند با نهایت خواری و پستی تن به تسلیم و سازش با این جنایت هولناک در حق امت اسلامی دادهاند. در داخل فلسطین برخی از علما و مردان و زنان غیرتمند با دست خالی اقدام به مقابله و دفاع نمودند که قیام شهیدان والامقام همچون عزالدین قسام و عبدالقادر حسینی و یاران مبارز آنها از این خیزشهاست...
«در پنجم ژوئن 1967 (26 صفر 1387ه ق، 15 خرداد 1346) اسرائیل با یک حمله غافلگیرانه به فرودگاههای کشورهای عربی مصر، سوریه و اردن وارد جنگ شد که به جنگ شش روزه اعراب و اسرائیل مشهور شد.»[1]
«رژیم صهیونیستی در این تجاوز، چهار برابر تمام سرزمینهای اشغالی تحت کنترل آن روز این رژیم را ضمیمه اسرائیل کرد. این سرزمینهای جدید اشغال شده شامل سراسر صحرای سینا، کنارههای شرقی کانال سوئز، بلندیهای جولان در سوریه، کرانه غربی رود اردن در اردن و بیت المقدس شرقی بود که پس از بررسیهای به عمل آمده و نیز اسناد افشا شده، شکست سنگین اعراب در جنگ شش روزه، ماحصل همکاری نزدیک سرویسهای جاسوسی آمریکا و انگلیس با سازمانهای داخلی جاسوسی اسراییل بوده است.
با تأسیس دولت اسرائیل در اردیبهشت ۱۳۲۷، پنجاه کشور جهان، اسرائیل را به رسمیت شناختند که در پی آن نیز کابینه ساعد در ۲۳ اسفند ۱۳۲۸ به عنوان اولین دولت یک کشور مسلمان به صورت دوفاکتو (موقتی و غیر رسمی)، اسرائیل را شناسایی و به رسمیت شناخت و در نهایت دولت اسرائیل به عضویت سازمان ملل متحد درآمد.
از آغاز تشکیل دولت صهیونیستی، محافل داخلی و افکار عمومی ایرانیان به ویژه گروهها و شخصیتهای مذهبی این اقدام سازمان ملل را مورد انتقاد قرار دادند. با آشکار شدن شناسایی اسرائیل به وسیله دولت ایران، خشم نیروهای مذهبی علیه دولت برانگیخته شد. سرانجام با روی کار آمدن دکتر محمد مصدق، دولت در پاسخ به اعتراضهای مردمی، شناسایی و به رسمیت شناختن اسرائیل را پس گرفت.
اما پس از کودتای 28 مرداد 32 و سقوط دولت مصدق، بار دیگر روابط به طور گستردهای نمود پیدا کرد و به ویژه آن که ارتباطات و پیوندهای گسترده و بیحد و حصر میان ایران و آمریکا، به شکل خاصی دولت ایران را به سمت بهبود روابط با اسرائیل کشاند.
البته به رغم روابط گسترده میان دو کشور، هیچگونه رابطه سیاسی رسمی و علنی میان آنها وجود نداشت و شاه و دولت، به دلیل نکوهش مخالفان سیاسی داخلی و خارجی خود، به شدت تمایل به مخفی داشتن این روابط و همچنین تمایل به محرمانه بودن آن داشتند.
در دو دهه چهل و پنجاه شمسی حضور گسترده مختصصان و سرمایهگذاران اسرائیلی از یک سو و تعدد برگزاری محافل فراماسونری و بهائیت به عنوان ستون پنجم صهیونیستها از سوی دیگر در ایران، دامنه گسترش نفوذ مقامات صهیونیستی را در میان نخبگان و روشنفکران سیاسی افزایش داده و در راستای این هدف ایجاد مکانیزمها و تأسیسات اطلاعاتی مشترک، آموزش نظامیان ایران در اسرائیل در ردههای مختلف و تمایل ایران به دستیابی به تکنولوژی پیشرفته روز اسرائیلی، روابط پیدا و پنهان دو کشور را روز به روز نزدیکتر میساخت.
پس از سرکوب قیام 15 خرداد 42، همکاری اقتصادی و نظامی میان ایران و اسرائیل ادامه یافت. بخشی از این همکاریها در قالب حضور کارشناسان و متخصصان اسرائیلی در بخشهای مختلف مانند صنایع هواپیما سازی، صنایع نظامی و فعالیتهای ساختمانی و توسعه کشاورزی بود. به این ترتیب بر اساس گفته تحلیلگران سفارت آمریکا در تهران، اسرائیلیها بیشتر از هر کشور دیگری در ایران متخصص داشتند.»[2]
این روابط پس از تبعید امام خمینی از ایران در 13 آبان 1343 و سیطره دیکتاتوری در سالهای پس از آن گسترش بیشتری یافت.
«به هر حال حضرت امام همواره طی مبارزات خویش علیه رژیم شاهنشاهی، بر این مسئله تأکید میکردند که اسرائیل یک جرثومه فساد است که در سرزمینهای اسلامی روییده و در پی از بین بردن اسلام و مسلمانان است. ایشان سیاست خارجی رژیم شاهنشاهی را که به جای تکیه بر نظر و رأی مردم، نگاهش به قدرتهای خارجی و در رأس آنها امریکا و متحد منطقهای آن، اسرائیل، است قویاً محکوم میکرد. در واقع امام خمینی بر این عقیده بودند که در حالی که ارزشهای دینی ریشه در اعتقادات جمع کثیری از مردم ایران دارد، دولت پهلوی و در رأس آن محمدرضا همراه و همسو با دشمن امت اسلامی، یعنی اسرائیل سیاستهای منطقهای خود را طرحریزی و عملیاتی میسازد؛ ارزشهایی که با توجه به آیات قرآنی بر حمایت از تمام مسلمانان، محرومان و مستضعفان جهان تأکید کرده و مبارزه با ظالم را برای رسیدن به عدالتی جهانی در اولویت قرار داده است. ایشان همچنین به صراحت و مکرر در سخنرانیهای خویش به سلطه اقتصادی اسرائیل بر ایران اشاره و اظهار میکردند: اگر روحانیان باشند، نمیگذارند اسرائیل اقتصاد ایران را قبضه کند و کالاهای اسرائیلی بدون گمرک در ایران فروخته شود.»[3]
چند سند زیر درباره موضعگیری امام خمینی در قبال جنگ شش روزه است. در سند اول ادعا شده که حضرت امام با مخبر خبرگزاری عراق مصاحبه و یا گفتگویی داشته و مطالبی علیه رژیم صهیونیستی و دولت ایران و کشورهای عربی و اسلامی بیان داشته است. شکل گزارش مذکور در سند اول به صورتی است که با شیطنت خواسته چنین القا نماید که روابطی بین حضرت امام با رژیم عراق و رهبر آن زمان مصر جمال عبدالناصر برقرار بوده است. این خط القاء، از طرف دستگاه امنیتی شاه تا سالها ادامه یافت تا بلکه به خیال خود شائبهای در ذهن و دل طرفداران و دوستداران ایشان ایجاد نماید و با تحریک احساسات ناسیونالیستی و ضد عربی، محبت و شوکت امام را از قلبها بزداید ولی حفظ، نصرت و یاری خداوند و هوشیاری و دقت حضرت امام همواره این نقشه شوم را به شکست و رسوایی رساند. امام خمینی در آن زمان هیچ مصاحبه رسمی و غیر رسمی با هیچ یک از نشریات و خبرگزاریهای عراق و غیر عراق به انجام نرساند بلکه صرفاً اعلامیهای کوتاه ولی پر محتوا و روشنگرانه صادر نمود و رژیم وقت عراق هم که در جبهه اعراب و ضد صهیونیستها مینمود این اعلامیه را در تاریخ 19 / 3 / 1346 به زبان عربی و فارسی از رادیو بغداد پخش نمود. توجه در متن سند اول و اعلامیه امام در سند بعدی روشن میسازد آنچه سعی شده با جمله: «آقای خمینی دیروز به مخبر خبرگزاری عراق اعلام داشته...» در واقع قسمتهایی از اعلامیه 28 صفر 1387(17 / 3 / 1346) ایشان است نه گفتار و مصاحبه با رادیو عراق و یا هر خبرنگار و مخبر دیگری.[4]
******
از: 211 تاریخ: 19 / 03 / 1346
به: 711 شماره: 7987 / 211
1- آقای خمینی دیروز به مخبر خبرگزاری عراق اعلام داشته: بارها از دول اسلامی خواستهام با هم متحد شده اختلافات خود را کنار گذارند و در برابر دول بیگانه و دشمن اسلام و همدستان آنها متحد شوند و مخصوصاً دولت ایران را از همکاری با اسرائیل کافر بر حذر داشته و خواسته است این نهال تلخ را از میان مسلمانان ریشهکن سازند و از کمک به اسرائیل و یاران آن خودداری کند، هر گونه کمک مادی و معنوی را قطع و از نفت و سلاح محروم سازد و هر رابطه بازرگانی و سیاسی را با آن قطع و استعمال تمام محصولات اسرائیل را ممنوع نماید و تمام ملل مسلمان باید بدانند که همکاری به نحوی که اشاره شد [با] دشمن اسلام و مسلمانان میباشد و از خداوند مسئلت مینمایم که ملت اسلام را از همه جا بر دشمنان پیروز دارد.
2- الجمهوریت متن تلگراف آیت الله خمینی را به جناب آقای نخست وزیر به شرح زیر منتشر نموده است.
در وقتی که کشورهای مسلمان با حمله یهودیان مواجه و مسلمین با دشمن میجنگند و از ناموس خود دفاع میکنند و همه کشورهای مسلمان همکاری خود را اعلام نموده اند لازم است دولت ایران نیز تأیید کامل خود را در رفع خطر از کشورهای اسلامی اعلام دارد.
خبر جهت درج در بولتن تهیه گردید. ازغندی 20 / 3
محترماً به عرض میرساند – باصری نیا 20 / 3 / 46
آقای صابری بهره برداری شود – 21 / 3
*****
به: 316 شماره: 2687 / 20 / 3 ه
از: 20 ه 3 تاریخ: 13 / 4 / 1346
موضوع: پخش اعلامیه
حسن تهرانی صاحب کتابخانه ارشاد واقع در بازار بینالحرمین یکی از عوامل چاپ و توزیع اعلامیههای خمینی و سایر روحانیون(در مورد وقایع اخیر اعراب و اسرائیل) میباشد.
نمونهای از اعلامیههای مذکور که وسیله نامبرده در اختیار یکی از دوستانش گذارده شده است به پیوست ایفاد میگردد.
ملاحظات: بازداشت مشارالیه در وضع موجود ممکن است موجب کشف و دسترسی به اعلامیهها نگردد لذا موکول به کسب اطلاع کاملتری گردید.ب
به فرموده در بولتن مورخه 13 / 4 / 46[درج] نگردید.
فیش به نام حسن تهرانی بررسی و اقدام شود. 316- 27 / 4 / 46
*****
متن اعلامیه حضرت آیتالله العظمی آقای حاج آقا روحالله خمینی مد ظله که به مناسبت تجاوز اسرائیل و استعمارگران غربی به بلاد اسلامی صادر فرمودهاند.
بسم الله الرحمن الرحیم
کراراً دولتهای اسلامی را دعوت به اتحاد و برادری نمودهام در مقابل اجانب و ایادی آنها که میخواهند با ایجاد نفاق در بین مسلمین و دولتهای اسلامی «ممالک عزیز ما را تحت اسارت و ذل استعمار نگهدارند و از مخازن معنوی و مادی آنها استفاده کنند.
کراراً دولتها را به خصوص دولت ایران را از اسرائیل و عمال خطرناک آن تحذیر نمودهام. این ماده فساد که در قلب ممالک اسلامی با پشتیبانی دول استعماری بزرگ جایگزین شده است و ریشههای فسادش همه روزه ممالک اسلامی را تهدید میکند باید با همت و همکاری ممالک اسلامی و ملل بزرگ اسلام ریشه کن شود. اسرائیل به کمک استعمار قیام مسلحانه بر ضد ممالک اسلامی نموده است و بر دول و ملل اسلام قلع [و] قمع آن لازم است.
کمک به اسرائیل چه فروش اسلحه و مواد منفجره و چه فروش نفت حرام و مخالفت با اسلام است.
رابطه با اسرائیل و عمال آن چه رابطه تجاری و چه رابطه سیاسی حرام و مخالفت با اسلام است و باید مسلمین از استعمال امتعه و اجناس اسرائیل خودداری کنند.
از خداوند متعال نصرت اسلام و مسلمین را خواستارم.
والسلام علی من اتبع الهدی. النجف الاشرف
روحالله الموسوی الخمینی[5]
28 / صفر / 1387 (17 / 3 / 1346)
پینوشتها:
[1] . در این باره نگاه کنید به مقالهای پیرامون تاریخچه مختصر اشغال فلسطین در همین سایت به نشانی:
[2] . نفت و سرباز دو هدیه شاه به اسرائیل در جنگ ۶ روزه، خبرگزاری تسنیم، 20 / 3 / 1399.
[3] . اسرائیل در آینه اندیشه امام خمینی، محمدرضا چیتسازیان، سایت مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران.
[4] . برای اطلاع بیشتر نگاه کنید به: نهضت امام خمینی، سید حمید روحانی، مؤسسه عروج، چاپ پنجم، ج 2، ص 328 تا 360.
[5] . عین همین اعلامیه با تفاوتی بسیار اندک در صحیفه امام، ج 2، ص 139 آمده است.
منبع اسناد: یاران امام خمینی در آینه اسناد، ج 4، ص 138، 171 و 172، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ اول، سال 1393.