حمایت همیشگی امام خمینی(ره)، علماء و مردم مسلمان ایران از فلسطین
07 ارديبهشت 1401
هنگامی که هجوم کشورهای اروپایی به کشورهای اسلامی برای استعمار، بسط نفوذ تجاری و سیاسی آغاز شد، علمای مبارز و مجاهد سرزمینهای اسلامی برای قطع دست استعمارگران و آزادی کشورهای اسلامی علیه متجاوزان قیام کردند. در ایران و عراق نیز مراجع و علمای بزرگ جهان تشیع علیه نفوذ بیگانگان به مبارزه با استعمار خارجی پرداختند که باعث ناکامی کشورهای غربی و پیروزی کشورهای اسلامی گردید.
پس از جنگ جهانی دوم دولت بریتانیا با تشکیل رژیم صهیونیستی در سرزمین فلسطین غدهای سرطانی را در دل کشور اسلامی بنیان گذاشت تا منافع دراز مدت کشورهای زیادهخواه غربی به ویژه انگلستان و آمریکا را تأمین کند.
امام خمینی(ره) از آغاز با احساس وظیفه و حساسیت فوقالعاده نسبت به غصب و تجاوزات رژیم صهیونیستی علیه مردم فلسطین واکنش نشان داده و تا پایان عمر بر این روش پای فشرد. مردم مسلمان و غیرتمند ایران نیز همواره نسبت به مسئله فلسطین حساس بوده و اخبار مربوط به آن را پیگیری نموده و در فرصتهای پیش آمده با کمکهای مالی و حمایتهای معنوی به این مهم همت میگماردند.
امام خمینی در یکی از اعلامیهها در سال 1352 در حمایت از مردم فلسطین مینویسد:
بسمالله الرحمن الرحیم
به مناسبت اوضاع و موقعیت کنونی از کلیه مسلمانان خواستارم که پس از توکل بر خداوند و تمسک بر مبانی قرآن کریم، در کنار نیروهای مسلحی که از سرزمین فلسطین دفاع میکنند قرار گیرند و مال و جان خویش را در راه دفاع از خاک اشغال شده فلسطین و رهایی از اسارت و استعمار ناچیز بشمارند.
کلیه مسلمانان ـ به طور اعم ـ به ویژه رؤسای کشورهای اسلامی و رهبران کشورهای عربی وظیفه دارند که متحد شوند و با صفوف فشرده و وحدت علیه استعمار و صهیونیسم پیکار کنند و بر منافع آمریکا ضربه وارد سازند، و در راه خدمت به ملت مسلمان بکوشند.
من از دولت عراق و سایر دول اسلامی که با مال و جان در نبرد تعیین سرنوشت علیه اسرائیل در دو جبهه مصر و سوریه شرکت کردهاند، سپاسگزاری میکنم و در این ماه مبارک از خداوند ـ عز وجل ـ مسئلت میدارم که مسلمانان را از چنگال استعمار و پیروان آن آزاد سازند و به سرعت ایادی پلیدشان را که کشورهای مسلمانان را به بازی گرفتهاند قطع کنند.[1]
آن فقیه مجاهد و آزاده پنج روز بعد در پیام دیگری ضمن افشای روابط شاه و اسرائیل و بیان نمونههایی از این روابط، از علما، مردم و دولتهای اسلامی میخواهد که علیه این رژیم غاصب به مبارزه برخیزند.
بسمالله الرحمن الرحیم
در این موقع که آتش جنگ بین مسلمین و کفار صهیونیست شعلهور است و ملت اسلام برای احقاق حق خود از اسرائیل غاصب، جان بر کف نهاده در میدانهای نبرد فداکاری میکنند، به امر شاه، دولت ایران به مناسبت سالروز جشن 2500 ساله در سراسر کشور جشن به پا کرده است؛ جشن برای شاهان خونخواری که نمونه آنان امروز مشهود است. مسلمین برای مجد و عظمت اسلام و آزادی فلسطین در خاک و خون میغلتند ولی شاه ایران برای رژیم مبتذل شاهنشاهی جشن و سرور به پا میکند.
همزمان با دفاع ملت بزرگ اسلام و عرب از نوامیس اسلام و مسلمین، به امر این مرد خبیث، به مدارس اسلامی دختران ایران هجوم برده هتک محترمات را نموده و از آنان سلب آزادی کردهاند. هنگامی که دشمنان اسلام، کشورهای اسلامی را تهدید میکنند و مردانی غیور برای دفاع و احقاق حقوق خود مردانه به پا خاستهاند، شاه ایران با صحنهسازی در سراسر ایران تظاهرات راه انداخته با امضای روحانینمایان درباری و ساخته دست سازمانهای اوقاف و امنیت، به اسم علمای اسلام، تلگرافات تبریک صادر مینماید.
در شرایطی که مسلمین برای آزادی فلسطین و سرزمینهای خود جانفشانی میکنند، شاه جمعیت کثیری از علما، فضلا و اساتید برجسته حوزههای علمیه و بسیاری دیگر از روشنفکران ایرانی را به زندان و تبعید کشیده و تحت وحشیانهترین شکنجهها قرار داده است.
میتوان گفت که این صحنهسازیها و دستگیریها برای سرگرم کردن ملت ایران به مصیبتهای خود و دور نگهداشتن اذهان از جنگ ملت اسلام با اسرائیل است. وحشت از گسترش مبارزه و ایجاد هماهنگی بین کلیه طبقات، و پشتیبانی قاطبه ملت مسلمان ایران از جنگ عادلانه مردم عرب است که موجب شده شاه دست به زندان و تبعیدِ غیرقانونی و بدون جهتِ علما و روشنفکران بزند تا مبادا اعتراض کنند که چرا رژیم ایران در این امر حیاتی که برای مسلمین پیشآمده بیتفاوت است و یا از اسرائیل طرفداری میکند. و با اینکه اکثریت قریب به اتفاق دولتهای اسلامی و بسیاری از دولتهای غیراسلامی از اعرابِ در حال جنگ پشتیبانی کردهاند، دولت ایران و شاه بیحیثیت روی سرسپردگی به آمریکا و اظهار تبعیت هرچه بیشتر، به ظاهر ساکت و در واقع طرفداری از اسرائیل میکنند.
این شاه ایران است که دست اسرائیل را در سراسر ایران بازگذاشته و اقتصاد ایران را به خطر انداخته است و بنا به نوشته بعضی از جراید خارجی افسران ایرانی را برای دیدن تعلیمات به اسرائیل میفرستند.
این شاه است که نفت ایران را به دشمنان اسلام و بشریت تسلیم کرده تا در جنگ با مسلمین و اعراب غیور به کار برند و با قرارداد رسوای اخیر و افزایش استخراج نفت، به مبارزه علیه کشورهای نفتخیزی که میخواهند از حربه نفت علیه آمریکا استفاده کنند برخاسته است. بالاخره این غارتگریها، خریدن میلیاردها دلار اسلحه و جشنهای کمرشکن و پیدرپی شاه است که موجب بالا رفتن هزینه زندگی و گرانی سرسامآور اجناس گردیده، ایران را به قحطی سیاه تهدید میکند. من بیم آن دارم که میلیاردها دلار اسلحهای را که از اربابان جهانخوار خود خریداری نموده و با خرید آن ایران را به برشکستگی کشانده اکنون به اسرائیل بفرستد. من خوف آن دارم که ارتش ایران را با مهماتی که به قیمت قحطی و گرسنگی و بالاخره خون مردم محروم ایران به دست آورده، مجبور کند که قلوب گرم و پراحساس مجاهدین اسلام را هدف قرار دهند.
من از این خدمتگزار بیچون و چرای آمریکا برای جهان اسلام احساس خطر میکنم. اکنون بر ملت محترم ایران است که این جبار را از این جنایات باز دارند، و بر ارتش ایران و صاحبمنصبان است که بیش از این تن به ذلت ندهند و برای استقلال وطن خود چارهجویی کنند.
وظیفه ملت غیور ایران است که از منافع آمریکا و اسرائیل در ایران جلوگیری کرده و آن را مورد هجوم قرار دهند، هرچند به نابودی آن بینجامد. وظیفه علمای اعلام و مبلغین است که جرایم اسرائیل را در مساجد و محافل دینی به مردم گوشزد کنند. علمای اعلام و ملت شریف ایران نباید در این امر ساکت باشند؛ و لازم است از هر طریق ممکن شاه را وادار کنند که در صف مسلمانان قرار گیرد و از خیانت بیشتر به قرآن و پیروان آن بپرهیزد؛ و جنایات این عفریت خونخوار را بیش از پیش برملا سازند تا چهره باطنی او بهتر روشن گردد و اگر یهود ایران برای کمک به اسرائیل مشغول فعالیت باشند (چنانکه هستند و بیشک از کمک شاه هم برخوردار میباشند) بر ملت ایران است که از آن جلوگیری کنند و برای مجاهدینی که در آتش و خون به سر میبرند صندوق اعانهای باز نمایند و از هیچ کوششی خودداری نورزند.
اینجانب کراراً خطر اسرائیل و عمال آن را که در رأس آنها شاه ایران است گوشزد کردهام. ملت اسلام تا این جرثومه فساد را از بن نکنند روی خوش نمیبینند و ایران تا گرفتار این دودمان ننگین است روی آزادی نخواهد دید.
از خداوند متعال نصرت مسلمین و خذلان اسرائیل و عمال سیاه آن را خواستارم.
16 رمضانالمبارک 1393[22 / 7 / 1352]
روحالله الموسوی الخمینی[2]
علماء و مردم مسلمان ایران در پاسخ به مرجع تقلید عظیمالشان خود چه در آن سال و چه در سالهای پیش و پس از آن تا حد توان، این وظیفه را به انجام رساندند. اسناد زیر گوشههایی از این وظیفه شناسی میباشد که در اسناد ساواک انعکاس یافته است.
*****
تاریخ: 12 / 1 / 49
کمک به آوارگان فلسطین
در داخل حسینیه ارشاد واقع در خیابان قدیم شمیران آگهى نصب شده که در آن از علاقمندان کمک به آوارگان فلسطین دعوت کردهاند به دفتر حسینیه مراجعه کرده و در مقابل پرداخت پول رسید دریافت دارند گفته مىشود اعضاى حسینیه و شرکتکنندگان در جلسات به دفعات کمکهایى به آوارگان فلسطین نمودهاند.
ارزیابى خبر: صحت دارد.
نظریه:
آقاى اوانی
ضمن درج در گزارش روزانه سریعاً در مورد صحت آن خبر تحقیق شود. 12 / 1 / 49
در گزارش روزانه درج شد. اوانى
گیرندگان: دفتر ویژه اطلاعات
*****
به: ریاست ساواک تهران (ه 3) تاریخ: 17 / 1 / 49
از: اداره کل سوم (316) شماره: 113 / 316
درباره: جمعآورى پول براى چریکهاى عرب
عطف به 60862 / 20 ه 3 ـ 10 / 1 / 49
خواهشمند است دستور فرمایید تعیین و اعلام نمایند:
1ـ پیشنهاد جمعآورى پول جهت چریکهاى عرب از طرف چه کسى عنوان شده و تاکنون چه مبلغ وجه جمعآورى شده است.
2ـ نحوه ارسال وجوه مذکور به چریکهاى عرب روشن و اعلام گردد.
3ـ آیا وجوه مذکور جهت چریکها مىباشد یا براى آوارگان فلسطین؟
4ـ به قرار اطلاع اعضاى حسینیه ارشاد به دفعات کمکهایى به آوارگان فلسطین کردهاند، در این زمینه نیز تحقیق و نتیجه را منعکس سازند.
مدیر کل اداره سوم ـ مقدم
از طرف 17 / 1 / 49
رئیس بخش 316 ـ ازغندى
رئیس اداره یکم عملیات و بررسى ـ جوان
آقاى اوانى
..... نتیجه... تعقیب شود 15 / 1 / 49
113 / 316 ـ 17 / 1 / 49 ـ
*****
به: مدیریت کل اداره سوم / 316 تاریخ: 19 / 1 / 49
از: ساواک فارس شماره: 5361 / ه
درباره: کمک به سازمان چریکى الفتح
پیرو شماره 5360 / ه ـ 19 / 1 / 49
با عطف توجه به گزارش شماره 15772 / ه - 21 / 12 / 48 این ساواک در مورد کمک حجاج ایرانى به سازمان چریکى الفتح، از مجدالدین مصباحى زیرپاکشى به عمل آمد. نامبرده اظهار داشته است: در سفر اخیرى که به مکه معظمه، کاروانهاى حج تصمیم داشتند وجوهاتى جمعآورى و در اختیار سازمان الفتح بگذارند و من هم مبادرت به جمعآورى وجوهاتى نمودم لیکن چون مبلغ جمعآورى شده ناچیز بود (15000 ریال) و از طرفى سرپرست کاروان با این امر موافقت نداشت وجوهات را به صاحبانش برگرداندم. مشارالیه اضافه نموده است: از طرف کاروان حسینیه ارشاد تهران مبلغى در حدود سى و دو هزار تومان جمعآورى که قرار بود در اختیار سازمان چریکى الفتح گذارده شود.
رئیس سازمان اطلاعات و امنیت فارس ـ لحسائى
آقاى اوانى
مذاکره فرمائید ـ 24 / 1 / 49
*****
از: تیمسار ریاست ساواک مدیریت کل اداره سوم 316 شماره: 14119 / 20 ه 3
به: ساواک تهران 20 ه 3 تاریخ: 23 / 1 / 49
درباره: کمک به چریکهاى عرب
عطف به شماره: 113 / 316 ـ 17 / 1 / 49 و 90 / 316 ـ 15 / 1 / 49
برابر تحقیقات معموله کاروان حج حسینیه ارشاد در عرفات مبادرت به جمعآورى پول جهت چریکهاى عرب ننموده است لیکن هنگامى که حجاج در مراسم عرفات شرکت داشته و در آن محل مستقر بودهاند یکى از اعراب فلسطین به کلیه چادرهاى کاروانهاى حج منجمله کاروان حسینیه ارشاد مراجعه و ضمن اخذ وجوه جزئى جهت کمک به آوارگان فلسطین در مقابل قبوضى به پرداخت کنندگان ارائه مىدهد. ضمناً اخیراً عدهاى از مردم عادى به حسینیه ارشاد مراجعه و از اعضاى هیأت مدیره آن تقاضا کردهاند شماره حسابى در یکى از بانکها مفتوح و جهت کمک به آوارگان فلسطین مبالغى جمعآورى و به هلال احمر فلسطین که دفتر آن در کشور هاشمى اردن مىباشد حواله نمایند ولى هیأت مدیره تاکنون به درخواست مردم پاسخ مساعدى ندادهاند. علیهذا مقرر فرمایند در این مورد نظریه آن اداره کل را اعلام دارند.
از طرف رئیس ساواک تهران. نواب ـ عمید
آقاى اوانى
مذاکره فرمایند. 24 / 1 / 49
*****
به: ریاست ساواک تهران تاریخ: 8 / 2 / 49
از: اداره کل سوم (31 شماره: 475 / 316
درباره: جمعآورى اعانه جهت سازمان الفتح
بازگشت به 14119 / 20 ه 3 ـ 23 / 1 / 49
گزارشاتى که از منابع مختلف واصل شده از جمله گزارشهاى مأمورین اعزامى به عربستان سعودى و ساواک کرمان و همچنین اظهارات صدر بلاغى در روزهاى 29 / 12 / 48 و 7 / 1 / 49 در حسینیه ارشاد و اقاریر مجدالدین مصباحى (از روحانیون شیراز) حاکى است که کاروان حج حسینیه ارشاد در خلال برگزارى مراسم حج مبادرت به جمعآورى وجوهاتى به منظور کمک به سازمان چریکى الفتح نموده و مبلغى حدود 300000 ریال جمعآورى و به نماینده سازمان مزبور پرداخته و شهربانى کل کشور نیز اعلام نموده با نصب آگهى در داخل حسینیه ارشاد از مردم خواسته شده با پرداخت پول به آوارگان فلسطین کمک نمایند.
لذا طى شمارههاى 90 / 316 ـ 15 / 1 / 49 و 113 / 316 ـ 17 / 1 / 49 از آن ساواک خواسته شد در این زمینه تحقیق و عاملین را شناسایى و نتیجه را اعلام نمایند.
لیکن آن ساواک طى نامه شماره 14119 / 20 ه 3 ـ 23 / 1 / 49 اصولاً جمعآورى اعانه را از طرف حسینیه ارشاد تکذیب نموده و این امر نشانه عدم نفوذ بخش 3 آن ساواک در اهداف مربوطه مىباشد و نشان مىدهد که بخش 3 آن ساواک صرفاً به تحقیقات سطحى قناعت نموده و از پیگیرى اقدامات در مورد شناسایى عناصر افراطى مذهبى خوددارى ورزیده است. علیهذا خواهشمند است دستور فرمایید ضمن دادن تذکر لازم به مسئولین مربوطه دقیقاً در این زمینه تحقیق و نتیجه را سریعاً منعکس سازند.
مدیر کل اداره سوم ـ مقدم
از طرف ثابتى 7 / 2 / 49
اوانى
مسئول بررسى ـ اوانى
رئیس بخش 316 ازغندى 5 / 2 / 49
رئیس اداره یکم عملیات و بررسى ـ جوان 7 / 2 / 45
475 / 316 ـ 8 / 2 / 49
بایگانى شود
اوانى ـ 8 / 2
*****
به: 316 تاریخ: 23 / 2 / 49
از: 20 ه 3 شماره: 14747 / 20 ه 3
موضوع: محمدتقى فلسفى
نامبرده بالا در تاریخ 18 / 2 / 49 در مجلس ختم شاهچراغى که در حسینیه ارشاد تشکیل شده بود؛ منبر رفت و ضمن صحبت درباره لزوم دیندارى، به ممالک غربى و دولت آمریکا حمله کرد و از عملیات آمریکاییها در ویتنام صحبت نمود. سپس به صحبت درباره یهودیان پرداخت و گفت: دنیا دین ندارد که یک مشت آدمهاى کثیف و رذل به جان عدهاى افتاده و این چنین رفتار مىکنند. تمام کسانى را که توقیف مىشوند با شیلنگ آب خفه مىکنند. مگر کارگران کارخانه و کودکان دبستانى چه گناهى کردهاند که آنها را مىکشند از همه بدتر دولتهایى که از آنها پشتیبانى مىکنند. فعلاً در ایران و سایر کشورها مردم قدرى بیدار شدهاند و از اعمال اسرائیل و آمریکا انزجار پیدا مىکنند. فلسفى سپس اشارهاى به مسابقه فوتبال نمود که مردم این مملکت نسبت به یهودیان عکسالعمل نشان دادند و در پایان از مردم خواست که از فلسطینىها به خوبى یاد کرده و به آنها کمک کنند و گفت: دلم مىخواهد روزى ببینم که فلسطینىها پایکوبان به سرزمین اصلى خود وارد شوند.
نظریه منبع: منبع نظرى ندارد.
نظریه رهبر عملیات: رهبر عملیات نظرى ندارد. آساى
نظریه 20 ه 3: 20 ه 3 نظرى ندارد.
بایگانى شود 7 / 3 / 49
با سابقه ارائه گردد. 4 / 3 / 49
*****
به: 323 تاریخ: 24 / 2 / 49
از: 20 ه 5 شماره: 28041 / 20 ه 5
طبق اطلاع حسابى به نام ملت فلسطین در بانکهاى ملى و صادرات و بازرگانى در تهران باز شده و اخیراً آیتالله مطهرى و زنجانى و طباطبایى وسیله ایادى خود از مردم درخواست دارند که پولهاى خود را در بانکهاى فوقالذکر و به حساب مذکور واریز نمایند.
نظریه رهبر عملیات: به نظر مىرسد اظهارات منبع صحت داشته باشد.
نظریه 20 ه 5: نظریه رهبر عملیات مورد تأیید است. انوشیروان
*****
به: تیمسار ریاست ساواک ـ مدیریت کل اداره سوم (316) شماره: 15186 / 20 ه 3
از: ساواک تهران 20 ه 3 تاریخ: 18 / 3 / 49
درباره: جمعآورى اعانه جهت سازمان الفتح
عطف به شماره 475 / 316 ـ 8 / 2 / 49
برابر تحقیقات معموله از حاج محمود مانیان شغل تاجر بازار که همراه کاروان حج حسینیه ارشاد بوده است آقاى صدرالدین صدربلاغى در روز عرفات مطالبى پیرامون فلسفه حج ایراد و از زائرین کاروان موصوف تقاضا کرده است که هر کس مایل است مبلغى وجه به منظور کمک به آوارگان فلسطین و سایر اعرابى که در اثر جنگ خانه و کاشانه خود را از دست داده و سرگردان شدهاند، بپردازند و به همین مناسبت ظرف مدت سه روز مبلغى در حدود 320 هزار ریال جمعآورى و به هلال احمر فلسطین تحویل شده است. ضمناً پاسخ نامههاى شماره 90 / 316 ـ 15 / 1 / 49 و 113 / 316 ـ 17 / 1 / 49 طى نامه شماره 14119 / 20 ه 3 ـ 23 / 1 / 49 به آن اداره کل منعکس شده و به استثناى آقایان علامه طباطبایى و سید ابوالفضل موسوى زنجانى و شیخ مرتضى مطهرى که سه شماره حساب بانکهاى بازرگانى، ملى و صادرات شعبه مرکز افتتاح و با تهیه و توزیع تراکت از مردم خواستهاند، به آوارگان فلسطین کمک نمایند، اشخاص دیگرى که در این زمینه فعالیت داشته باشند تاکنون شناخته نشدهاند.
از طرف رئیس ساواک تهران. نواب
عمید
*****
از: 20 ه 5 تاریخ: 19 / 3 / 49
به: 327 شماره: 28433 / 20 ه 5
موضوع: اظهارات دکتر باهنر در حسینیه ارشاد
طبق اطلاع روز 12 / 3 / 49 دکتر باهنر در حسینیه ارشاد به مناسبت مجلس ختم آیتالله حکیم با خواندن چند فتوا از مرحوم آیتالله حکیم اظهار داشت: اگر براى آن مرحوم افتخارى باشد همین چند فتوى است که علیه اسرائیل و به نفع چریکهاى عرب داده است. سپس ناطق فتوایى منسوب به آیتالله حکیم را چنین قرائت نمود: اگر کسى در نماز و روزه کاهل باشد اما به چریکهاى عرب کمک نماید جاى وى در بهشت است.
نظریه رهبر عملیات: بیان مطلب فوق توسط دکتر باهنر در حسینیه ارشاد بعید به نظر نمىرسد.
نظریه 20 ه 5: نظریه رهبر عملیات مورد تأیید است. انوشیروان
پینوشتها:
[1] . صحیفه امام خمینی، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، چاپ اول پائیز 1378، ج 3، ص 4.
[2] . همان، ص 5 تا 7.