نامه امام خمینی(ره) در معرفی نماینده خود در تهران و قم در سال 1345
07 مهر 1403
پیشگفتار
از آن جایی که بنیانگذار جمهوری اسلامی حضرت امام خمینی(ره) از ایام جوانی منادی آگاهی و وحدت بین اقشار مختلف ملت بود، با شروع مبارزه آزادیبخش خود از سال 1340 با ارسال نامههای مختلف در جهت آگاهیبخشی به علماء و روحانیون برای افشای رژیم وابسته پهلوی و نقشههای قدرتهای استکباری و ایجاد هماهنگی، همفکری و تشریک مساعی، گام برمیداشت، لذا مکاتبات ایشان بسیار قابل توجه است.
قسمت عمدهای از این نامهها ابتدا در صحیفه نور و سپس با ویراست و اضافاتی در صحیفه امام(ره) توسط دفتر تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره) به چاپ رسید. ولی با توجه به وسعت و پراکندگی نامههای ارسالی امام(ره) بسیاری از این مکاتبات در نزد افراد و یا در سانسور نامههای معظمله در شهربانی و ساواک و در پرونده موضوعات و افراد مختلف بایگانی گردیده است.
این مرکز با انتشار مجموعه یاران امام به روایت اسناد ساواک تعدادی از نامههای ضبط شده توسط ساواک در پروندههای انفرادی روحانیون انقلابی و مبارز را منتشر ساخته است و اینک در نظر دارد به مناسبت چهلمین سالگرد پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی با استخراج آن از کتابهای منتشره به عنوان بخشی مستقل در سایت مرکز بررسی اسناد تاریخی در معرض دید عموم قرار دهد.
بنابر این منظور از نامههای منتشر نشده امام(ره) آن بخش از نامههایی است که در مجموعه ارزنده صحیفه امام(ره) نیامده است و امید است با انتشار آن در این سایت و با همت و تلاش مؤسسه محترم تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره) در چاپهای بعدی صحیفه امام(ره) گنجانده شود.
ضمناً کوشیدهایم تا آن جا که امکان دارد کم و کیف صدور نامه را با استناد به اسناد ساواک برای خوانندگان بازگو کنیم تا چگونگی صدور نامه حضرت امام(ره) و مقدمات و مطالب مربوط به آن روشن گردد.
*****
امام خمینی مانند سایر مراجع عظام در شهرهای مختلف برای دریافت وجوهات شرعیه چندین نماینده داشت که سرشناسترین آنها آیتالله سید محمدصادق لواسانی، آیتالله شهابالدین اشراقی و آیتالله سید مرتضی پسندیده بودند. ساواک از ابتدای قیام حضرت امام تا نزدیکی پیروزی انقلاب اسلامی بارها در راه رسیدن وجوهات شرعی به دست امام و یا مصرف آن در مواردی که ایشان دستور میداد، اخلال مینمود و نسبت به نمایندگان جمعآوری و ارسال این وجوه نهایت سختگیری و شدت عمل را به خرج میداد. مراقبت دائم از نمایندگان در ایران، گماشتن خبرچینان و منابع برای کسب اطلاع از نحوه کار آنها، شنود، سرقت مدارک، آزار و اذیت و ایجاد محدودیتهای مختلف، دستگیری، زندان و تبعید از جمله چیزهایی بود که نمایندگان حضرت امام دائماً با آن مواجه بودند. آیتالله لواسانی از قدیمترین و بارزترین این نمایندگان بود.
آیتالله سید محمدصادق لواسانی، فرزند آیتالله سید ابوالقاسم در سال 1280ش در نجف اشرف چشم به جهان گشود. مقدمات علوم حوزوی را در شهر نجف در نزد پدر و برادرش طی کرد، سپس به ایران آمد و در اراک مستقر شد. ایشان با هجرت آیتالله العظمی حائری یزدی از اراک به قم، عازم این شهر شد. آیتالله لواسانی در مدرسه دارالشفاء قم با حضرت امام خمینی(ره) آشنا شد و این دوستی تا پایان عمر ایشان ادامه داشت. آیتالله لواسانی در طول 25 سال تحصیل و تدریس، اداره مدارسی چون فیضیه و دارالشفاء را به عهده داشت. ایشان در زمان حضور امام در قم و سپس نجف نماینده و وکیل تامالاختیار امام بودند. همکاری و پشتیبانی ایشان از حضرت امام باعث بازداشت و زندانی شدن ایشان در زندان انفرادی (سال 1351) شد. ایشان بار دیگر در سال 1353 به مدت سه سال به هشتپر طوالش تبعید شدند. آیتالله لواسانی از روحانیون مبارز و زاهد زمانه خود بودند. پس از انقلاب اسلامی نیز در خانه محقر خود زندگی میکرد و در 8 مهر 1369 به دیدار معبود شتافت و در حرم حضرت فاطمه معصومه(س) آرمید.
رابطه قدیمی، صادقانه و عمیق این دو و حمایتهای بیدریغ مرحوم آیتالله لواسانی از امام خمینی چنان بود که مرحوم حجتالاسلام حاج سید احمد خمینی، از ایشان به عنوان پدری دلسوز و مربی صادق یاد میکند و در پیام تسلیت به مناسبت درگذشت وی مینویسد:
«با قلبی خسته و پراندوه خبر عروج ملکوتی یار وفادار امام، زاهدی عالیقدر، پارسایی مبارز و پرهیزکاری عزیز، حضرت آیتالله سید محمدصادق لواسانی را شنیدم. او به حق در زمان تبعید امام (قدس سره الشریف) پدری دلسوز و مربی صادق برایم بود. محبتهای خالصانه او در تنهاییهایم موجب دلگرمی بود. در طول مدت تبعید و زندان امام در مقابل طاغوت و طاغوتیان ایستاد و از امام دفاع کرد. در زمانی که نام امام مساوی با زندان و اعدام بود، یک تنه مسئولیت نمایندگی علیالاطلاق حضرت امام را پذیرفت و مسئول شهریه در قم و تهران و سایر حوزهها شد و با شهامت تا دم مرگ از این مسئولیتها دفاع کرد و پذیرای زندان و شکنجه و تبعید و در به دری شد. او کسی بود که امام بارها گفته بود دست او دست من است؛ او رفیق بیبدیل من است؛ توهین به او توهین به من است و او به راستی چنین بود...»
رهبر معظم انقلاب حضرت آیتالله خامنهای نیز به ویژگیهای آیتالله لواسانی در پیام تسلیت خود اشاره فرموده و مینویسد:
«آن روحانی عالیقدر هم به موجب مدارج و مقامات عالیهی علم و عمل و عمر طولانی و پر برکتی که تماماً در صراط مستقیم حق سپری شد و هم به خاطر پیوند مودت و صداقت با امام عزیز و بزرگوارمان که حدود هفتاد سال استمرار و استحکام داشت یکی از شخصیتهای محبوب و چهرههای شاخص به شمار میآمد...»
امام خمینی در شهرهای تهران و قم برای دریافت وجوهات شرعیه چندین نماینده داشت که مهمترین و سرشناسترین آنها آیتالله لواسانی بود. آیتالله لواسانی ابتدا وجوه شرعیه را از مردم اخذ و پس از ثبت و ضبط دقیق، آنها را برای امام خمینی ارسال و یا به مصارفی که ایشان میفرمودند تخصیص میدادند. در سندی از ساواک برخی طرق مصرف وجوهات شرعیه به شرح زیر آمده است:
«لواسانی مبلغی از این وجوه را طبق اجازهای که دارد در ایران صرف اموری از قبیل دادن شهریه به طلاب، کمک به افراد بیبضاعت، پرداخت قروض افراد متدین فقیر و خرید خانه برای آنها و غیره نموده و بقیه را به وسیله مسافرین مورد اعتماد و یا بعضی از تجار مانند حاج احمد دیبائی به نجف حواله مینمایند.»[1]
کشف شیوهها و افرادی که آیتالله لواسانی توسط آنان وجوه شرعی را برای امام خمینی ارسال میکرد، طبق اسناد ساواک یکی از دغدغههای اصلی و عمده آن سازمان بوده است. یکی از متداولترین راههای ارسال وجوهات برای امام خمینی از طریق اشخاص مورد اعتماد بود. با توجه به حساسیت ساواک این مسافرتها در فصول خاص و یا در غالب کاروانهای زیارتی یا تجاری صورت میگرفت تا حساسیت کمتری ایجاد کند.
خطرات و مشکلات ارسال مستقیم پول و کنترل شدید ساواک، باعث استفاده از روشهای جدیدتر و کارآمدتری برای ارسال وجوهات به امام خمینی میشد. یکی از روشهای جدید این بود که حوالهای را به اسم شخصی خاص که غالباً از تجار مقیم اروپا بود ارسال و شخص مورد نظر نیز پس از دریافت این حواله مبلغ مندرج در آن را از اروپا به عراق برای امام خمینی میفرستاد. در این سیر و انتقال، آیتالله لواسانی یکی از مهمترین حلقههای ارتباطی میان مردم و امام خمینی بود. در اسناد ساواک بارها به این موضوع اشاره شده است. آیتالله لواسانی در بازجوییهایش در دهه چهل و پس از آن، به دنبال مخفی نگه داشتن نام کسانی بود که برای امام خمینی وجوهات ارسال میکردند.
موضوع دستگیری و تبعید آیتالله لواسانی از سال 1344 در دستور کار ساواک قرار داشت، اما بنا به دلایل مختلف تا دهه 1350 به تأخیر افتاد. دی ماه 1351 ساواک اقدام به دستگیری شهید حجتالاسلام شیخ فضلالله مهدیزاده محلاتی، حجتالاسلام عبدالعلی تقوی شیرازی و آیتالله سید محمدصادق لواسانی کرد. از جمله اتهامات آیتالله لواسانی حمایت از امام خمینی، جمعآوری وجوهات شرعیه برای ایشان و کمک به مخالفین رژیم عنوان شده بود. در سندی از ساواک در همین رابطه آمده است:
«نامبرده نماینده اصلی خمینی در تهران است که وجوه شرعیه را به عنوان سهم امام از متعصبین مذهبی جمعآوری و قسمتی از این وجوه را جهت خمینی ارسال و بقیه را به نمایندگی از طرف وی بین طلاب علوم دینی تقسیم مینمایند...»[2]
به همین منظور به دستور اداره کل سوم ساواک، مأموران کمیته مشترک ضد خرابکاری به منزل آیتالله لواسانی ریخته و ایشان را پس از بازرسی کامل و دقیق منزل، در حالی که بیش از 70 سال سن داشت به زندان انفرادی کمیته مشترک ضد خرابکاری انتقال دادند.[3]
به دنبال دستگیری آیتالله لواسانی موجی از اعتراض و مخالفت در میان مردم و آیات عظام ایجاد شد و درخواستها و تقاضاهای فراوانی برای آزادی وی منتشر گردید.[4] با افزایش این اعتراضات و انعکاس درخواستهای مکرر علما مبنی بر آزادی آیتالله لواسانی، ساواک مجبور به عقبنشینی شد و او را از زندان آزاد کرد. شهید حجتالاسلام فضلالله محلاتی در تحلیلی دلایل دستگیری آیتالله لواسانی را اینگونه بیان کرده است:
«علت دستگیری ایشان این بود که دستگاه در مقام این بر آمده بود که ببیند از کجا به امام در نجف پول میرسد، گفته بودند کسانی را که برای امام پول میفرستند باید دستگیر کنیم. گفته بودند هم شهریه ایشان قطع میشود و هم اینکه پول دیگر به ایشان نمیرسد... بنابر این تصمیم گرفته بودند ریشه مالی ایشان را قطع کنند...»[5]
سند زیر رونوشتی از نامه امام خمینی در پاسخ به آقای شیخابوالقاسم شمسِالهی است. از متن پاسخ امام معلوم میشود که آقای شمسِالهی قصد پرداخت وجوه شرعی به امام را داشته لذا درخواست مینماید تا نماینده خودشان را معرفی فرمایند و امام نیز آقای اسلامی[6] در قم و آقای لواسانی در تهران را معرفی مینمایند. از اینکه آیا این نامه پس از ضبط و بررسی ساواک به آقای شمسِالهی ارسال شده است یا خیر، ردی در اسناد موجود به دست نیامد.
*****
از: ساواک قم تاریخ: 28 / 10 / 1345
به: اداره کل سوم بخش 316 شماره: 3583 / 21
درباره: ابوالقاسم شمسِالهی
عطف به شماره53152 / 316- 20 / 8 / 45
یک برگ رونوشت نامه خمینی که در جواب نامه نامبرده بالا از نجف ارسال داشته و همچنین یک نسخه بیوگرافی ملصق به عکس وی به پیوست تقدیم میگردد.
رئیس سازمان اطلاعات و امنیت قم. ترابی
از طرف مهران
رونوشت برابر اصل است. ه
اصل در پرونده 82244
در پرونده محمد صادق لواسانی بایگانی شود- 20 / 11
*****
بسمه تعالی
30 شعبان 89 [22 آذر 1345]
جناب مستطاب مروجالاحکام آقای شیخابوالقاسم شمسالهی تویسرکانی
مرقومه شریف واصل گردید. انشاءالله موفق و مؤید باشید. مرقوم شده بود مقلدین اینجانب وجوه را به کی بدهند؟ باید به وکیل اینجانب در قم جناب آقای اسلامی یا وکیل اینجانب در طهران جناب آقای لواسانی بپردازند و یا نزد خود اینجانب بفرستند. انشاءالله مؤید باشید.
روحالله الموسوی الخمینی
رونوشت برابر اصل است. ه
پینوشتها:
[1] . یاران امام به روایت اسناد ساواک، آیتالله حاج سید محمد صادق لواسانی، مرکز بررسی اسناد تاریخی، چاپ اول سال 1395، سند مورخه 21 / 2 / 1350، ص 311. همچنین بنگرید به دو مقاله مندرج در این سایت:
مرحوم آیتالله سید محمدصادق لواسانی و ساواک
به مناسبت سالگرد رحلت یار دیرین امام روحالله خمینی؛ آیتالله سید محمد صادق لواسانی
[2] . همان، سند مورخه 2 / 11 / 1351، ص 370.
[3] . حجتالاسلام علی دوانی، نهضت روحانیون ایران، جلد 3 و 4، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص 412.
[4] . از میان کسانی که تلاش زیادی در همین زمینه انجام دادند باید به حجتالاسلام سید محمدحسین لنگرودی اشاره کرد. همان، یاران امام... لواسانی، سند مورخه 1 / 12 / 1351، ص 380.
[5] . خاطرات و مبارزات شهید محلاتی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1376، ص 86.
[6] . حجتالاسلام علیاکبر اسلامی: ایشان فرزند صدرالاسلامی تربتی است که در سال 1285ش در قریه بایک از توابع تربت حیدریه به دنیا آمد. پس از تحصیل مقدمات به قم آمد و از محضر میرزامحمد همدانی، آیتالله سید محمدتقی خوانساری، آیتالله سید علی یثربی و آیتالله شیخ عبدالکریم حائری یزدی استفاده برد. در سال 1315ﻫ ش به زادگاهش بازگشت و پس از چند سال توقف به قم مراجعت کرد و از درس خارج فقه و اصول آیات عظام بروجردی و حضرت امام بهرهمند شد. ایشان در قم از همسایگان امام خمینی و مورد اعتماد ایشان بود و سالها پس از تبعید آیتالله سید مصطفی خمینی به ترکیه و سپس به عراق و تبعید آیتالله شهابالدین اشراقی، داماد امام، به همدان، نماینده امام در اخذ وجوهات شرعی و رساندن آن به مصارف مقرر و شهریه طلاب و اموری بود که امام دستور میداد. حجتالاسلام اسلامی از وعاظ معروف و سخنرانان متبحر قم بود و در مجالس وعظ با ذکر و نام امام مجلس را به هیجان میآورد. حجتالاسلام اسلامی مدتی مسئول کتابخانه امام در قم بود و به دنبال یورش ساواک در سال 1346 به منزل و کتابخانه امام، ایشان به همراه حجتالاسلام سید احمد خمینی و حجتالاسلام حسن صانعی بازداشت و پس از مدتی با اخذ تعهد آزاد گردید. در تیر ماه 1347 منزل آقای اسلامی توسط ساواک مورد بازرسی قرار گرفته و در این زمان جوانی که به منزل ایشان مراجعه نموده و به همراه خود نامه آیتالله سید مرتضی پسندیده(برادر حضرت امام) را داشته دستگیر میشود و شیخ علیاکبر اسلامی به همراه وجوه مکشوفه(671 هزار ریال، دفاتر بانکی، دفاتر محاسباتی) به ساواک دلالت میگردد. ساواک نظر میدهد که با توجه به این که وی سالها در تربت حیدریه بوده بهتر است به آن شهرستان منتقل گردد تا از خمینی و اطرافیان او دور باشد. در واقع این نظریه به منزله تبعید آقای اسلامی با پوشش مهاجرت اجباری بود. به هر حال حجتالاسلام اسلامی مجبور به مهاجرت به زادگاهش تربت حیدریه میگردد و پس از مدتی ضمن ارسال دادخواستی عنوان نموده که چون منطقه تربت حیدریه با وضع جسمانی وی مناسب و سازگار نیست اجازه دهند که به قم بازگردد ولی مورد مخالفت قرار میگیرد، تا اینکه در سال 1356 ایشان به قم بازگشته و به فعالیت خود منتهی به صورت پنهان ادامه میدهد. ایشان پس از پیروزی انقلاب اسلامی در اولین دوره خبرگان رهبری نماینده مردم خراسان شد. حجتالاسلام اسلامی در اسفند سال 1367 چشم از جهان فروبست و در حرم حضرت معصومه(س) به خاک سپرده شد.(پرونده انفرادی حجتالاسلام اسلامی در ساواک و کتابهای: یاران امام، آیتالله پسندیده و حجتالاسلام سید احمد خمینی و آیتالله شهابالدین اشراقی، مرکز بررسی اسناد تاریخی)
منبع: آیتالله حاج سید محمدصادق لواسانی به روایت اسناد ساواک، مرکز بررسی اسناد تاریخی، چاپ اول، سال 1395، صفحه 115.
آیت الله سید محمد صادق لواسانی در حضور امام خمینی
آیت الله سیدمحمد صادق لواسانی در کنار امام خمینی در سال های جوانی
آیت الله سید محمدصادق لواسانی