مبارزات مردم مسلمان ایران با رژیم پهلوی در محرم سال 1357
11 مرداد 1401
«محرم» در حافظه تاریخی ایرانیان به ویژه شیعیان از جایگاه ویژهای برخوردار است. مردم ایران این ماه را نمادی از ایستادگی در برابر ظلم میدانند. محرم همواره الهامبخش مبارزه مظلوم علیه ظالم بوده و به شیعیان درس ایثار و شجاعت و شهادت میآموزد. این ماه در تاریخ نهضت اسلامی ایران نیز بسیار اثرگذار بوده است به طوری که شروع نهضت در سال 1342 در بستر ماه محرم اتفاق افتاد و در سال 1357 نیز مبارزات مردمی در این ماه، سقوط رژیم پهلوی را سرعت بخشید.
برنامهریزی برای مبارزه با رژیم شاه در محرم 57
محرم سال 57 از مهمترین فرازهای تاریخ انقلاب اسلامی است. در این ماه مردم با رهنمودهای امام خمینی و با برنامهریزیهای صورت گرفته از سوی روحانیون، رژیم پهلوی را یک گام به سقوط نزدیک کردند.
برنامه ریزیها برای آغاز یک حرکت در مقیاس جغرافیای ایران پیش از فرارسیدن ماه محرم شروع شده بود. حجتالاسلام و المسلمین مهدویخراسانی با اشاره به مبارزات مردم ایران با رژیم پهلوی در محرم سال 57 میگوید:
«برنامههای جامعه روحانیت مبارز برای محرم آن سال بسیار مفصل بود. یکی دو ماه قبل از محرم ما مرتب برنامه و جلسه داشتیم و اصلاً رژیم متوجه این جلسات نبود. با مسئولین مساجد و ائمه جماعات هماهنگی شده بود تا دستهها روز تاسوعا با جمعیتِ مساجد حرکت کنند و جایی به هم ملحق شوند و در هر نقطه چه شعارهایی بدهند. در جلسات مخفی جامعه روحانیت به این نتیجه رسیدیم که اگر قرار باشد جمعیت [در محرم 57] به حال خود رها شود، قیام جسته و گریخته مردم باعث شهید شدن عدهای میشود و تأثیری هم ندارد؛ لذا آخرین نظر این شد که نگذاریم مردم متفرق شوند و طوری برنامهریزی کنیم که از یک نقطه راهپیمایی شروع شود و تمام جمعیت به طرف میدان آزادی حرکت کنند. با این برنامهریزی، آن راهپیمایی عظیم به راه افتاد و کمر رژیم را شکست.»[1]
ترسیم خط مشی مبارزه در ماه محرم توسط امام خمینی(ره)
اما بدون شک آنچه خط مشی مبارزه علیه رژیم شاه را در ماه محرم ترسیم کرد، پیام امام خمینی بود. امام طی پیامی در اول آذر 57 مصادف با 21 ذیالحجه 1398 و در آستانه ماه محرم، از عموم مردم خواستند با استفاده از ظرفیتهای این ماه، مبارزه با رژیم را ادامه دهند. در این پیام که همان موقع با عنوان پیام «پیروزی خون بر شمشیر» معروف شد، آمده بود:
با حلول ماه محرّم، ماه حماسه و شجاعت و فداکاری آغاز شد؛ ماهی که خون بر شمشیر پیروز شد. ماهی که قدرت حق، باطل را تا ابد محکوم و داغ باطل بر جبهه ستمکاران و حکومتهای شیطانی زد. ماهی که به نسلها در طول تاریخ، راه پیروزی بر سرنیزه را آموخت. ماهی که شکست ابرقدرتها را در مقابل کلمه حق به ثبت رساند. ماهی که امام مسلمین، راه مبارزه با ستمکاران تاریخ را به ما آموخت. راهی که باید مشت گره کرده آزادیخواهان و استقلالطلبان و حقگویان بر تانکها و مسلسلها و جنود ابلیس غلبه کند و کلمه حق، باطل را محو نماید. امام مسلمین به ما آموخت که در حالی که ستمگر زمان بر مسلمین حکومت جائرانه میکند، در مقابل او اگر چه قوای شما ناهماهنگ باشد به پا خیزید و استنکار کنید و اگر کیان اسلام را در خطر دیدید فداکاری کنید و خون نثار نمایید.
امروز رژیم شاه، حکومت جائرانه بر ملت مستضعف میکند و برخلاف شرع اسلام و خواست ملت ـ که در سراسر ایران علیه او قیام نمودهاندـ مقام حکومت را اشغال نموده و مصالح عالیه مسلمین و احکام اسلام را به نفع سلطه شیطانی خود و اربابان مفتخوارش به نابودی کشیده است. بر عموم ملت به پا خاسته است که با تمام قدرت، مخالفت خود را با شاه گسترش و ادامه دهند و او را از سلطه خطرناکش به زیر کشند.
دولت نظامی، دولت یاغی و برخلاف قانون و شرع است و بر عموم است که با آن مخالفت کنند و از اعانت به آن احتراز نمایند و از دادن مالیات و آنچه به این دستگاه ظلم و طغیان کمک میکند سرپیچی نمایند و بر کارمندان و کارکنان شرکت نفت است که از خروج این ثروت حیاتبخش جلوگیری نمایند. آیا کارگران و کارمندان میدانند که اسلحهای که سینه جوانان عزیز ما را میشکافد و زنان و مردان و کودکان ما را به خاک و خون میکشد، از پول همین نفتی است که با زحمت جانفرسای آنان خارج میشود؟ آیا آنان میدانند که قسمت مهم نفت اسرائیل، دشمن سرسخت اسلام و غاصب حقوق مسلمین را شاه تأمین میکند؟ اگر دولت یاغی با فشار به کارکنان نفت بخواهد این خیانت را ادامه دهد، ممکن است تکلیف نفت برای همیشه معین شود.
بر اشخاص مطلع از اوضاع کشور است که لیستی از وزرای دولت یاغی و از خائنین به کشور و از صاحب منصبانی که در سراسر کشور، امر به جنایات و آدمکشی میکنند، تهیه کنند تا در موقع خود، تکلیف ملت با آنان معلوم شود. دولت و صاحب منصبان ارشد بدانند که اگر دست از حمایت شاه جانی و خائن به اسلام و کشور اسلامی برندارند، در آتیه نزدیک به سزای اعمال خود خواهند رسید.
اکنون که ماه محرّم چون شمشیر الهی در دست سربازان اسلام و روحانیون معظم و خطبای محترم و شیعیان عالیمقام سیدالشهداـ علیه الصلوه و السلامـ است، باید حدّ اعلای استفاده از آن را بنمایند و با اتکا به قدرت الهی، ریشههای باقی مانده این درخت ستمکاری و خیانت را قطع نمایند؛ که ماه محرّم، ماه شکست قدرتهای یزیدی و حیلههای شیطانی است. مجالس بزرگداشت سید مظلومان و سرور آزادگان که مجالس غلبه سپاه عقل بر جهل و عدل بر ظلم و امانت بر خیانت و حکومت اسلامی بر حکومت طاغوت است، هر چه با شکوهتر و فشردهتر بر پا شود، و بیرقهای خونین عاشورا به علامت حلول روز انتقام مظلوم از ظالم، هر چه بیشتر افراشته شود.
خطبای محترم و گویندگان عزیز، بیش از پیش به تکلیف الهی خود که افشاگری جرایم رژیم است عمل فرمایند و خود را در پیشگاه خداوند تعالی و ولیعصرـ عجلالله تعالی فرجهالشریفـ سرافراز و روسفید نمایند. طلاب و فضلای حوزههای علمیه که در این ایام برای روشنگری به قرا و قصبات میروند، لازم است دهقانان محروم و محترم را از فجایع شاه و کشتار مردم بیدفاع، آگاه گردانند و به آنان تذکر دهند که برخلاف تبلیغات مسموم شاه و بستگانش، دولت اسلامی، طرفدار سرمایهدارها و مالکین بزرگ نمیباشد. این حرفهای بیمعنی برای انحراف از راه حق است. مطمئن باشند که اسلام طرفدار ضعفا و دهقانان و مستمندان است.؛ این شاه است که به طرفداری از آمریکا کشاورزی را به تباهیکشانده است.؛ این شاه است که به طرفداری از سرمایهدارها ذخایر ملت ضعیف را به نفع آنان از بین برده است. شما آنان را مطمئن کنید که در دولت حق، از شما به بهترین وجه حمایت خواهد شد.
جوانان عزیز حوزههای علمیه و دانشگاهها و مدارس و دانشسراها و نویسندگان محترم مطبوعات و کارگران و کشاورزان محروم و بازاریان و اصناف مبارز و آگاه و کارمندان محترم و سایر اقشار، از ایلات و عشایر غیور گرفته تا چادرنشینان و زاغهمسکنان محروم، همه و همه، همصدا و پشت بر پشت هم به سوی هدف مقدس اسلام، یعنی برچیده شدن سلسله ستمگر پهلوی و هدم نظام منحط شاهنشاهی و برقراری جمهوری اسلامی مبتنی بر احکام مترقی اسلام، به پیش؛ که پیروزی از آنِ ملتِ به پا خاسته است.
لازم به تذکر نیست که اقامه مجالس سوگواری باید مستقل بوده و منوط به اجازه شهربانی یا سازمان خرابکار به اصطلاح امنیت نباشد. شما ملت عزیز، مجالس را بدون مراجعه به مقامات برپا نمایید و در صورت جلوگیری در میادین و خیابانها و کوچهها اجتماع کنید و مصایب اسلام و مسلمین و خیانتهای رژیم شاه را برملا نمایید.
امروز تاریخ ایران، شاهد حساسترین روزهایی است که بر اسلام و مسلمین عزیز ما گذشته و میگذرد. امروز شما ملت بزرگ بر سر دوراهی عزت و عظمت همیشگی و خدای نخواسته ذلت و خواری ابدی واقع هستید. امروز احدی از اقشار ملت، معذور نیست و سکوت و انزوا در حکم انتحار و کمک به دستگاه جبار است. امروز خروج از مسیر بیابهام ملت و اسلام، خیانت به اسلام و ملت و حمایت از مخالفین اسلام و ملت است. خائنینی که با سکوت خود و یا احیاناً با گرایش خود به دستگاه طاغوتی شاه گمان کردهاند این نهضت اسلامی را میشکنند و شاه را نجات میدهند، در اشتباهند. اول آن که دیگر کار گذشته است و شاه رفتنی است و با این خودفروشیها شاه را نمیتوان نجات داد و دیگر آنکه اگر نجات پیدا کند، به آنان که او را نجات دادهاند وفادار نخواهد بود؛ چنان که دیدیم و دیدید.
من به ملت عظیمالشأن ایران که با قدرت اسلامی خویش، مشت محکم در دهان شاه و هواخواهان او زده و میزنند، دست صمیمیت و ارادت میدهم. من شهادت در راه حق و اهداف الهی را افتخار جاودانی میدانم. من به مادران و پدران جوانانی که در راه اسلام و آزادمنشی، خون دادهاند، تبریک عرض میکنم. من به جوانان عزیز و غیوری که جان خود را نثار راه دوست کردهاند، حسرت میبرم. آوای انقلاب بزرگ ایران در کشورهای اسلامی و دیگر کشورها طنینانداز و افتخارساز است. شما ملت شریف، به جوانان غیور ملتهای اسلامی هشدار دادهاید. امید است با دست توانای شما، پرچم پرافتخار حکومت اسلامی در تمام اقطار به اهتزاز درآید. این است مسئلت من از خداوند تعالی. و السلام علیکم و رحمهالله و برکاته.
روحالله الموسوی الخمینی».[2]
این پیام به سرعت میان مردم ایران دست به دست شد و پیر و جوان و زن و مرد از محتوای آن آگاه شدند. منابع امنیتی رژیم از توزیع این اعلامیه در آستانه ماه محرم خبر دادند و خطاب به مقامات امنیتی نوشتند:
«خیلی محرمانه
تلفنگرام از قم به 312
تاریخ: 3/ 9/ 57
شب گذشته اعلامیهای استنسیل شده به تاریخ 21 ذیحجه (1/ 9/ 57) در دو صفحه که ظاهراً به امضای خمینی و به مناسبت نزدیک شدن ماه محرم انتشار یافته در بعضی از نقاط قم توزیع [میشود]...»
ابراز نگرانی جاسوسان آمریکایی از فرارسیدن محرم
پیش از صدور پیام امام(ره)، شواهد حاکی از آن بود که محرم آن سال با سالهای قبل تفاوت دارد. این موضوع حتی در تحلیلها و گزارشهای مأموران سفارت آمریکا نیز به چشم میخورد. مثلاً در گزارش «دیوید.آ.مارک.اکتینگ» به وزارت امورخارجه آمریکا در 2 نوامبر 1978 (11 آبان 57 – درست یک ماه قبل از فرارسیدن محرم)، آمده بود:
«اگر شاه هر چه زودتر حرکت مهمی تا قبل از شروع ماه محرم ـ در تاریخ 2 دسامبر ـ انجام ندهد، مطمئناً یک سری خشونتهای جدی به دنبال خواهد آمد. 10 محرم (1 دسامبر) روزِ به خصوص با شکوهی برای مسلمانان ایرانی است و شریعتمداری و یکی از نخستوزیران پیشین اظهار داشتند که کار شاه تا آن وقت تمام خواهد بود. مگر این که شاه هر چه زودتر در این مورد اقدام کند. شانس مداخله نظامی بسیار قوی است. نظم اعمال شده به وسیله ارتش٬ به طور قطع بیشتر از 6 ماه طول نخواهد کشید. مردم عادی ایرانی آموختهاند که حتی بدون اسلحه هم میتوان در قدرت عظیم سیاسی نقش داشت.»[3]
چنان که از اسناد لانه جاسوسی برمیآید، مأموران آمریکایی از مبارزات مردم در ماه محرم واهمه داشتند. مثلاً در یکی از گزارشهای کنسولگری آمریکا در شیراز به تاریخ 30 آبان 57 تصــریح شده بود: «ماه اسلامی محرم از 2 دسامبر شروع [میشود] و به طور سنتی دورهای از غلیان احساسات و تب مذهبی است و ممکن است در این سال به غلیان احساسات بر علیه رژیم تبدیل شود.»[4] سفارت در گزارش دیگری به تاریخ 21 نوامبر (30 آبان) برآورد کرد که امام خمینی «انتظار دارد در جریان ماه محرم شاه را سرنگون کند» و در ادامه با تأکید بر لزوم مقابله نیروهای نظامی با تظاهرات ماه محرم پیشبینی کرد: «اگر نظامیان بتوانند این انتظار پیروزی را خنثی کنند این شاید به آمادگی احتمالی مخالفان برای رسیدن به یک راه حل با امتیازات کمتر کمک کند.»[5] آنها امیدوار بودند ماه محرم با کمترین هزینه برای رژیم پهلوی سپری شود. ویلیام سولیوان ـ سفیر وقت آمریکا در ایران ـ درست دو روز قبل از فرارسیدن محرم، طی پیامی به واشنگتن در مورخ 29 نوامبر 1978 (8 آذر 57) ابراز امیدواری کرد: «من امیدوارم اگر دولت این دوره را با یک آرامش نسبی پشت سر بگذارد٬ میتوان انتظار ظهور تدریجی یک راهحل سیاسی را داشت.»[6]
تشریح فعالیتهای انقلابیون در ماه محرم توسط ساواک
ساواک نیز قبل از شروع مراسم عزاداری ماه محرم، در گزارشی به تشریح فعالیتهای انقلابیون در ماههای محرم و صفر پرداخت. در گزارش ساواک خطاب به نخستوزیر آمده بود:
«خیلی فوری
از: ساواک
به: جناب آقای نخستوزیر
تاریخ: 8/ 9/ 57
درباره برنامههای محرم و صفر
محترماً به استحضار میرساند: ماههای محرم و صفر در سال جاری با سنوات قبل کاملاً متفاوت خواهد بود. تجربه عینی در ماه مبارک رمضان نشان داده که بر اثر تحریکات و تعالیمی که به وعاظ و سخنرانان مذهبی داده شده بود، آنها در سخنرانیهای خود در ماه مذکور روش تحریک تدریجی را برگزیدند. به این معنی که در روزهای اول با لحن ملایمتری ابتدا زمینههای ذهنی را در حاضران در مجالس به وجود آوردند و هر روز از روز قبل تحریکات و تبلیغات شدیدتری انجام دادند تا در نهایت افکار و احساسات را برای ایام عزاداری (۱۹ تا ۲۱ ماه رمضان) آماده سازند و در این ایام بهرهبرداری کنند؛ روند اوضاع نشان داد که وعاظ و سخنرانان مذهبی آمادهگری لازم را از این جهت به عمل آوردند و هنگامی که تحریکات و تبلیغات انجام شد و آمادگی نسبی در قاطبه مردم فراهم آمد، آنگاه گردانندگان گروهها و سازمانهای مخالف رژیم از کمونیستها و غیر کمونیستها در روزهای آخر ماه رمضان به بهرهبرداری پرداختند و در پوشش مذهبی، راهپیمایی، تظاهرات و نهایتاً آتشسوزی و خرابکاری انجام دادند و در واقع هدفِ درگیر ساختن مردم و نیروهای انتظامی و نظامی را تعقیب و تا حدودی هم موفق شدند. تجربه مذکور که روند کیفی و کمی ماه مبارک رمضان نشان داد به روشنی میتواند تا حدود زیادی روند کار را در ماههای عزاداری محرم و صفر به نظر آورَد و طبیعی است که با آمادگی و زمینهسازی بیشتری که طی این مدت روی قاطبه مردم فراهم ساختهاند و تبلیغات پردامنهای که از سوی محافل مخالف، هم از مذهبی افراطی و کمونیستها و دیگر سازمانها و گروههای مخالف صورت گرفته عناصر آشوبطلب شدیداً به شرایط استثنایی ماه محرم با تکیه بر اوجگیری احساسات مردمی برای نیل به مقاصد خود دل بستهاند.»
طرحهای ساواک برای کنترل مبارزات مردم در ماه محرم
بر این مبنا، ناصر مقدم ـ رئیس ساواک ـ طی گزارشی به نخستوزیر از لزوم کنترل مراسم عزاداری به شیوههای ممکن سخن گفت. بر این اساس برنامههای زیر در دستور کار ساواک قرار گرفت:
مراقبت دقیق از رادیو و تلویزیون به منظور جلوگیری از تسلط مخالفین
مراقبت دقیق از نقاط حساس و حیاتی
مراقبت از تأسیسات نفتی و ممانعت از بروز هرگونه اعتصاب
جلوگیری از حرکت دستجات عزادار در خیابانها و معابر و ممانعت از الحاق گروههای مختلف به یکدیگر
ممنوعالمنبر ساختن وعاظ و گویندگان مذهبی
دستگیری و بازداشت عوامل تهییج مردم
اعزام و گشتزنی مأموران در سطح شهر در گروههای چهارنفری
جلوگیری از هرگونه اجتماعات خیابانی
اخذ تمهیدات کافی از صاحبان، بانیان و متولیان مجالس و و عاظ و...[7]
اوج گیری مبارزات مردمی در دهه اول محرم 57
با وجود این تمهیدات و سختگیریها، اوضاع طور دیگری پیش رفت. 11 آذر 1357 مصادف با اول محرمالحرام 1399 قمری بود. از همان روز اول، مراسم عزاداری در اقصی نقاط کشور به تظاهرات سیاسی ختم شد. مردم در شهرهای بزرگ، با عمل به رهنمودهای امام خمینی، بدون توجه به این محدودیتها، مراسم عزاداری را به یک همهپرسی علیه رژیم شاه تبدیل کردند. از همان روز اول محرم، درگیریهای مردم با مأموران شاه نیز شروع شد که بر اثر آن تـعدادی شهید شدند. علاوه بر تهران، این حرکتها در اصفهان، قم، تبریز، شیراز، مشهد، قزوین، کرمان، آمل، بابلسر، همدان، مهاباد، رشت، کرمانشاه، اهواز، بوشهر، سنندج، زنجان، سبزوار، کازرون، رضائیه و... هم رخ داد.[8]
وسعت وقایع، کار را به جایی رساند که فرمانداری نظامی تهران در هفتم آذر با صدور اطلاعیهای اعلام کرد: حرکت دستههای عزاداری در ماههای محرم و صفر ممنوع است و از متولیان مساجد و حسینیهها خواست تا قبل از برگزاری هر مراسمی از نیروهای انتظامی اجازه بگیرند.[9] اما مردم بدون توجه به هشدارهای دولت، بزرگترین اجتماعات را در روزهای تاسوعا و عاشورای 57 شکل دادند و سردمداران رژیم را غافلگیر کردند.
ابعاد تظاهرات ماه محرم چنان لرزهای بر جان سران پهلوی انداخته بود که ترس ورود امام خمینی به ایران در ماههای محرم و صفر را در دل داشتند. آنها گمان میکردند با توجه به اوضاع مشوش کشور، همان روزهاست که امام خمینی پیروزمندانه به ایران بازگردد:
«اقدام سریع
تاریخ: 14/ 9/ 57
طبقهبندی سری
به شهربانیهای مرزی و دارای سرویس صدور گذرنامه
نظر به اینکه امکان دارد روحالله خمینی در ماههای محرم و صفر از طریق یکی از مرزهای هوایی یا زمینی به کشور وارد شود، خواهمشند است دستور فرمایید به فرماندهان نظامی کلیه شهرستانهایی که مرزهای هوایی و زمینی دارند هشدار داده شود از هم اکنون در مرزهای ورودی آمادگی لازم داشته باشند تا به محض ورود یادشده هرگونه ارتباط او را بدواً با افراد غیرمسئول قطع نموده و با همکاری با سازمان اطلاعات و امنیت محل وی را در اولین فرصت با هواپیما و هلیکوپتر نظامی به تهران اعزام دارند. امریه تیمسار ریاست شهربانی کشور شاهنشاهی
امکان دارد بعضی از عوامل مخالف که در خارج از کشور هستند بدون اطلاع قبلی به کشور وارد گردند و ساواکهای محل از این موضوع مطلع و اقدامات لازم به عمل آورند و در این قبیل موارد نهایت همکاری و تشریک مساعی با ساواک یا مقامات ارتشی به عمل آید. خواهشمند است دستور فرمایند در اجرای مفاد بخشنامه و امریه صادره به موقع اقدام [شده] و نتیجه را آگهی دارند.
از سوی: سرتیپ دهدشتی ـ سرهنگ نواحی
گیرندگان:
1ـ ریاست اداره اقامت بیگانگان جهت اقدام
2ـ دایره فرودگاه مهرآباد
3ـ ریاست اداره اطلاعات.»
وسعت تظاهرات محرم 57 در خاطرات سفرای آمریکا و انگلیس
ساواک و عوامل امنیتی رژیم شاه هرگز موفق نشدند، مراسم ویژه محرم سال 57 را مهار کنند. و تظاهرات بزرگ روزهای تاسوعا و عاشورای آن سال که مصادف بود با 19 و 20 آذر 57 قدرت مخالفان را نشان داد. ویلیام سولیوان سفیر وقت آمریکا در ایران، عظمت راهپیمایی تاسوعا و عاشورای 57 را اینطور توصیف کرده است:
«عظمت تظاهرات بار دیگر قدرت مخالفان را نشان داد. تعداد شرکتکنندگان در این تظاهرات که از جنبه مذهبی خارج شده و شکل سیاسی به خود گرفته بود، از حداقل چهار صد هزار نفر (براساس تخمین اردشیر زاهدی که با هلیکوپتر بر فراز تهران گردش کرده بود ) تا دو میلیون نفر (بنابر تخمین بی.بی.سی لندن) برآورد میشد. طبق برآورد سفارت تعداد شرکتکنندگان در این تظاهرات در هر روز به حدود یک میلیون نفر بالغ میشد. در مجموع علیرغم فرصت مغتنم عزاداری برای انقلابیون، راهپیماییها و تظاهرات به آرامش گرایش داشت. نظم راهپیمایی در هر دو روز [تاسوعا و عاشورا] هم جالب توجه بود و از سازمان نیرومندی که آن را اداره مینمود، حکایت میکرد.»[10]
آنتونی پارسونز سفیر وقت انگلیس در ایران نیز خاطرات خود را از روزهای تاسوعا و عاشورا (19 و 20 آذرماه 1357) اینگونه روایت میکند:
«راهپیماییهای تاسوعا و عاشورا از نظر عظمت، نظم و اتحادِ در هدف، حیرتانگیز بود. سفارت انگلیس مشرف بر خیابان فردوسی واقع شده، یکی از راههای ارتباطی فرعی بود که جنوب تهران را به خیابان اصلی شرق به غرب تهران (انقلاب ـ آزادی فعلی) متصل کرده و بدین ترتیب مرکز تهران را به دو نیم تقسیم میکرد. این مسیری بود که تظاهرکنندگان را در میدان شهیاد (آزادی فعلی)، نزدیک فرودگاه و پنج مایلی تهران، به یکدیگر میرساند. هر روز از ساعت 9 صبح تا وقت ناهار، من در مقابل پنجره اتاقم در سفارت میایستادم و جمعیت به هم فشرده راهپیمایانی را که از خیابان فردوسی میگذشتند تا به تظاهرات بپیوندند تماشا میکردم. خیابان عریض بود اما ظرف سه یا چهار ساعت، سرتاسر آن و تا جایی که چشم کار میکرد مملو از راهپیمایان میشد. و این تنها یکی از خیابانهایی بود که جمعیت را به سمت جریان اصلی تظاهرات هدایت میکرد. تخمین عامهپسندانهای که جمعیت راهپیمایان را در هر روز یک تا یک و نیم میلیون برآورد کرده بود، چندان گزاف نبود. هر گروهی پرچم و نماد و همچنین شعار مخصوص به خود را داشت. «مرگ بر شاه خونخوار»، «جمهوری اسلامی» و «خمینی رهبر ماست» معمولترین و رایجترین شعارها بود.»[11]
محرم سال 1357 سقوط رژیم پهلوی را سرعت بخشید و تنها دو ماه بعد، سلطنت پهلوی به کلی از پهنه روزگار محو شد. به گفته مایکل لدین ـ نویسنده و تحلیلگر آمریکایی ـ «سلطنت شاه به واقع در آغاز ماه دسامبر در ایام سوگواری محرم پایان یافت؛ هر چند رفتنش از ایران و تلاش رسمی دولت بیشتر طول کشید.»[12]
پینوشتها:
[1] مهدی قیصری، خاطرات حجتالاسلام و المسلمین علیاکبر مهدویخراسانی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص 133.
[2]صحیفه امام خمینی، ج 5، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، ص 75ـ 78.
[3] اسناد لانه جاسوسی آمریکا، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، کتاب دوم، ص 13.
[4] همان، ص 33.
[5] همان، ص 32.
[6] همان، ص 39.
[7] منصور خلیلی، محرم 1357 به روایت اسناد، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص 153.
[8] همان، ص 41-43.
[9] روحالله حسینیان، یک سال مبارزه برای سرنگونی رژیم شاه، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص 643.
[10] مأموریت در ایران (خاطرات ویلیام سولیوان سفیر آمریکا در ایران)، ترجمه ابراهیم مشفقیفر، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص 22.
[11] غرور و سقوط (خاطرات آنتونی پارسونز)؛ ترجمه محمدصادق حسینیعسکرانی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص 168 و 169.
[12]مایکل لدین، هزیمت یا شکست رسوای آمریکا، ترجمه احمد سمیعی، نشر ناشر، ص 257.
عاشورای سال 1357 ،خیابان آزادی تهران
تظاهرات 19 و 20 آذر 1357-تاسوعا و عاشورا - خیابان آزادی تهران
تظاهرات 19 و 20 آذر 1357-تاسوعا و عاشورا - خیابان آزادی تهران
تظاهرات 19 و 20 آذر 1357-تاسوعا و عاشورا - خیابان آزادی تهران
عاشورای سال 1357- تهران
عاشورای سال 1357- تهران