گفتار رادیو پیک ایران در باره مبارزه روحانیت با استکبار و حمایت امام خمینی از مبارزان فلسطینی در سال 1348
18 شهريور 1400
خیانتهای حزب توده ایران (به عنوان یکی از احزاب وابسته به شوروی) به ملت ایران از واقعیات روشن و عبرتآموز تاریخ معاصر ایران است. این حزب از زمان پیدایش تا فروپاشی با همراه نشان دادن خود با مبارزین مسلمان، در صفوف آنها رخنه کرده و به جاسوسی و خوش خدمتی به سود شوروی میپرداخت و با اجرایی کردن فرامین و نقشههای رهبران آن کشور و با بیتوجهی کامل به منافع ملی ایران، خدمت به بیگانگان را عملی میساخت. پیش از تشکیل این حزب (قبل از 1320) هم مسلکان او نیز همین روش را در پیش گرفته بودند و تجربه تلخ نهضت جنگل را در کام ایرانیان همیشگی کردند. بعد از آن هم قضیه تجزیه آذربایجان به وسیله جعفر پیشهوری و نهضت ملی شدن نفت و سپس کودتای 28 مرداد 1332، این تلخکامی و حرمان را در جانهای مردم مسلمان و وطن دوست ایران ریشهدار و نهادینه نمود.
ذکر چند سند زیر که نقل اخبار مبارزات روحانیت آگاه از طریق رادیو پیک ایران است، یادآور نمونهای از این همراهی موذیانه و مکارانه حزب توده و در عین حال بیان حقایقی از مبارزات روحانیت با استکبار جهانی به رهبری امام خمینی(ره) در دهه 40 است. دقت در مقدمه و بخشهای میانی و پایانی این گفتار شاهدی صادق بر سطور بالاست، در عین حال سندی روشن از استکبار ستیزی و پایداری روحانیت آگاه تحت رهبری امام خمینی است که چگونه با فداکاری و بدون وابستگی به شرق و غرب در راه اهداف مقدس و آرمانی خود پیش میرفتند و چیزی جز استقلال، آزادی و حکومت اسلامی را در سر و دل نمیپروراندند و آرزویی جز شرافت، عزت و کرامت مردم کشور و مسلمین جهان نداشتند.
در اینجا لازم میدانیم توضیح مختصری درباره رادیو پیک ایران تقدیم کنیم:
رادیو پیک ایران ارگان روزانه حزب توده بود. ابتدا در آذرماه 1336 در برلین شرقی توسط منوچهر بهزادی و داوود نوروزی و با امکاناتی که حزب کمونیست آلمان شرقی در اختیار آنان گذاشته بود، راهاندازی شد. سپس با امکانات گستردهتری که دولت وقت بلغارستان و حزب کمونیست حاکم در این کشور در اختیار حزب توده ایران گذاشت، از 1339 در دو بخش و با سه زبان فارسی، ترکی و کردی کار خود را گسترش و تا پاییز 1355 به فعالیت خود ادامه داد. مرکز این رادیو در صوفیه بود و با استفاده از فرستنده و ایستگاه رادیویى آن کشور پخش مىشد. مدتى مسئول رادیو، حمید صفرى بود. سپس فرجاله میزانى (با نام مستعار جواد جوانشیر) از پلنوم(مجمع حزب) 12 مسئول آن گردید. اعضای تحریریه و گویندگان رادیو پیک به صورت متناوب عبارت بودند از: هوشنگ ناظمى (نام مستعار امیر نیکآیین)، بهرام دانش، رحیم نامور، محمد پورهرمزان، ملکه محمدى، کاظم ندیم، احسان طبری، داوود نوروزی، منوچهر بهزادی، علی گلاویژ، حسن قزلچی و چند تن دیگر.[1]
گفتارهای رادیو پیک ایران به عنوان رسانه حزب توده، بازتابی از روابط رژیم شاه با اتحاد جماهیر شوروی بود و در مواقعی که روابط بین این دو سرد و تیره میشد به تندی و تیزی گفتارها و موضوعات این رادیو افزوده میشد و در هنگام نزدیکی و گرمی روابط، گفتارها در سطح انتقادهای پیش و پا افتاده و سطحی جریان مییافت تا اینکه رژیم پهلوی در سال 1355 با توافقاتی که با دولت بلغارستان و شوروی به عمل آورد، بساط این رادیو را برچید.
*****
تاریخ: 14 / 03 / 1348
گفتار رادیو پیک درباره روحانیون
رادیو پیک ایران ساعت 19 روز 14 / 3 / 48
«جوانبی از مبارزه روحانیون ترقیخواه علیه امپریالیسم و استبداد»
در این اواخر رادیو پیک ایران اخبار ـ اسناد و نامههای متعددی پیرامون فعالیتهای محافل مترقی و استقلالطلب روحانی و اقدامات ضدامپریالیستی و ضداستبدادی آنان و همچنین پیرامون تضییقات و اعمال فشارهای عمّال رژیم نسبت به گروه مترقی روحانیون که با تسلط بیگانگان بر اساس آزادیکشی سر سازش ندارند، دریافت کرده است.
دوستان محترم ما از نقاط مختلف این اخبار و اسناد را برای ما فرستاده و ضمن نامههای خود از پیگیری پیک ایران در دفاع از مبارزان ضداستعمار و انعکاس صدای همه میهندوستان و آزادیخواهان سپاسگزاری کردند.
فیالواقع نیز پیک ایران در اجرای مشی اصولی حزب توده ایران بیانگر خواستهای همه نیروهای ملی و مترقی و مدافع صادق همه ستمدیدگان و قربانیان رژیم جبر و اختناق صرف نظر از وابستگیهای طبقاتی ـ عقائد مسلکی و مذهبی و تعلقات سازمانی آنها شده است.
ما به خوبی میدانیم اگر سران رژیم به عوامفریبیهای مذهبی متوسل شده و مشتی روحانی خودفروش و منفور را وسیله فریب مردم و حربه تبلیغات خود ساختهاند. در عوض در بین روحانیون قشر مهمی از افراد شریف و میهندوست وجود دارد که عملاً از آن جهت که از خواستهای اساسی و عمده یعنی آزادی و استقلال مدافعه میکنند در کنار همه مردم زحمتکش ایران قرار گرفتهاند.
ما در عین آنکه مصرانه علیه هر گونه فریب مردم ـ سوء استفاده از احساسات آنها، رواج خرافات و توسل به شیوههای کهنه ـ عقب مانده و ارتجاعی مبارزه میکنیم، در عمل ثابت کردیم که از هر مبارزی خواه روحانی یا دانشجو ـ خواه کارگر یا دهقان خواه کارمند یا ارتشی به شرطی که علیه استبداد و استعمار برزمد صرف نظر از عقیده و مسلک مدافعه کردهایم و این سنت یعنی انعکاس صدای این نیروها با آن شرط اصلی و اساسی یعنی خدمت به نیروهای ترقیخواهانه و آزادی طلبی ـ ملی و مترقی ـ به خاطر خدمت به مشی اصولی ایجاد جبهه واحد این نیروها در همه موارد ادامه میدهد. و اینک نامهها ـ اخبار و اسناد را به سمع شنوندگان ارجمند میرسانیم.
همان طور که شنوندگان گرامی مطلعند اخیراً عمّال سازمان امنیت در زندان شماره 3 و 4 قصر به تضییقات خود افزوده و سختگیریهای بیشماری نسبت به زندانیان سیاسی منجمله روحانیون در بند انجام میدادند. حقکشیهای وحشیانه زندانبانان رژیم موجب عکسالعمل جمعی زندانیان مبارز و اعتصاب آنها شد که شنوندگان ما به موقع خود شرح آن را از پیک ایران شنید[ها]ند.
اکنون [به] اطلاع میرسد که تلگرافی نیز از طرف جمعی از طلاب ایرانی در نجف به مناسبت تضییقات اخیر در زندان شماره 3 و 4 قصر مخابره شده است. در این تلگراف منجمله چنین میخوانیم:
«تهران، زندان قصر
حضرت حجتالاسلام آقای انواری[آیتالله محمدباقر محیالدین انواری]
رونوشت حضرت حجتالاسلام آقای حجتی کرمانی[حجتالاسلام محمدجواد حجتی کرمانی]
روش تجاوزکارانه و بیدادگرانهای را که بر زندانیان ستمدیده ایران اعمال میشود محکوم کرده و پشتیبانی کامل خود را از اعتصاب و خواست حقه حضرتعالی و دیگر برادران زندانی اعلام میداریم.
طلاب ایرانی در نجف اشرف»
خبر واصله دیگر حاکیست که حضرت آیتالله حاج سید محمدعلی قاضی طباطبائی در روز عید فطر بعد از نماز عید در اجتماع انبوه و کم سابقهای که در شهر تبریز به وجود آمده بود، خطابهای ایراد کرده و خلافکاریهای دولت از جمله پشتیبانی حکومت ایران از اشغالگران اسرائیل و صهیونیستها را محکوم کرده و خواستار قطع ید آنها و همچنین قطع نفوذ خارجیان از امور فرهنگی سیاسی، اقتصادی و نظامی کشور شده و نسبت به تبعید آیتالله خمینی و غارت کتابخانه عمومی در قم به دستور سازمان امنیت و غارت منزل آیتالله خمینی اعتراض نموده است.
بعد از خاتمه مراسم، شبانه مأموران حضرت آیتالله حاج سید محمدعلی قاضی طباطبائی را دستگیر و به منطقه سوزان بافت کرمان تبعید کردند.
در اینجا باز میبینیم که اتخاذ یک روش ضداستعماری و اعتراض علیه نفوذ آشکار و بلاتردید خارجیان و به ویژه امریکاییان در شئون مختلف اقتصادی، سیاسی، نظامی و فرهنگی موجب یورش سازمان امنیت شده و یک روحانی طرفدار آرمانهای ملی آیتالله قاضی طباطبائی به گروه انبوه تبعیدشدگان سیاسی پیوسته است.
یک دوست محترم پیک ایران در مورد همین حقکشی و موج اعتراضی که اقدام دولت در محافل روحانی ترقیخواه ایجاد کرده خبری در زمینه همبستگی و دفاع برای ما فرستاده است.
طبق این خبر عدهای از فضلا و طلاب ایرانی مقیم نجف تلگراف زیر را برای آیتالله قاضی طباطبائی فرستادهاند.
«ایران، بافت کرمان
حضرت آیتالله آقای سید محمدعلی قاضی طباطبائی دامت برکاته
مبارزات آن مجاهد عالیقدر در دفاع از حریم مقدس قرآن و قطع نفوذ اسرائیل و بیگانگان و وفاداری نسبت به مرجع عظیمالشأن حضرت آیتالله [ال]عظمی خمینی مدح[مد] ظله مورد پشتیبانی کامل ما است. تبعید آن حضرت را به منطقه سوزان بافت تقبیح نموده آزادی آن سرور و کلیه آزادیخواهان دربند را خواستاریم.
نجف اشرف ـ جمعی از فضلاء و طلاب ایران.»
به دنبال اخبار متعددی که حاکی از همین تهدید و فشار و تضییقات علیه محافل مترقی و روحانی[است] خبر دیگری دریافت کردیم. این خبر که نشانی از مهارت عمّال دولت در به هم آمیختن وحشیگری و حقکشی با عوامفریبی و خدعهگری است، توجه کنید. یکی از جهات مبارزات محافل روحانی در این اواخر پیکار علیه دسایس امپریالیسم و عامل آن صهیونیسم در خاورمیانه و فاش کردن همکاریهای زیر پرده سران رژیم ایران با صهیونیسمها و خرابکاری سران رژیم علیه کوششهای مشترک دول عربی علیه نقشههای نو استعماری است. در این زمینه نیز اسناد و نامههای چندی رادیو پیک ایران دریافت کرده است. مثلاً در نامهای که یکی از شنوندگان گرامی و مبارز پیک ایران برای ما فرستاده چنین میخوانیم:
«مدتها قبل برادران و دوستان روحانیشان در قم پیامی در جهت تأیید و ابراز همدردی با فدائیان عرب، پارتیزانهای مسلمان فلسطین صادر کردند و متن چاپ شده عربی آن را نخست به خود سازمانهای فدائی تقدیم نموده و در کشورهای عربی منتشر نمودند، ترجمه فارسی آن را دوستان و برادران پیکارجویتان از طریق امکانات خود منتشر کردند. اینک این مطلب ارسالی را تقدیم میدارم. مایلم به عنوان متن فارسی بیانیه برادران روحانیتان در قم که توسط یکی از طلاب علوم دینی خدمتتان ارسال میگردد... باشد که کلیه هممیهنان بر آن اطلاع یابند با تقدیم احترام و درودهای فراوان
برادر شما.»
همراه با این نامه متن اعلامیه ضمیمه است در اعلامیه نیز چنین میخوانید:
«دانشجویان حوزه علمیه قم به فدائیان راه حق و دلباختگان حقیقت، به پیکار جویان آزاده فلسطین، آنان که در راه خدا با مال و جان از نوامیس اسلامی دفاعی میکنند و به منظور زدودن لکه ننگ فداکاری از خود نشان میدهند.
برادران فدائی! در این معرکه اضافه بر نیروی ایمان، لازم است نیروی سیاسی و اقتصادی و سلاحهای جنگی مناسب نیز در نظر داشت و سپس در پیجویی از دشمن نهراسید. از استعمار سه جانبه صهیونیسم، انگلیسی و امریکایی انتقام خود را بگیرید. روح آزادی و جهاد و پایداری را تا آن جایی که میتوانید در خویش نمودار کنید ... جهاد است عقیده به حق و پیکار در راه آن.
برادران! ما دانشجویانِ روحانیِ حوزه علمیه قم، عزم راسخ داریم به سوی شما به پیوندیم و جانهای خود را مانند شما در راه خدا گذاریم ولی صد افسوس که حکومت ایران از عملی شدن تظاهرات و اینگونه تصمیمات شدیداً جلوگیری میکند... دلهای ما با شما و لبریز از محبت به شما است ولی دست ما از کمک به شما دور است. آری همین حکومت جهنمی، بزرگ پیشوای مجاهد مبارز سرسخت علیه صهیونیسم و استعمار مرجع عالیقدر مسلمانان حضرت آیتالله العظمی آقای خمینی را به جرم مبارزه و پیکار با استعمار بینالمللی تبعید میکند و از دیار خود آواره میسازد که چرا در خطابههای تاریخی و بینظیر خود به دخالتهای مستقیم و غیرمستقیم یهود در امور داخلی کشور اسلامی ایران اعتراض میکند و چرا پذیرش قانون کاپیتولاسیون یعنی بردگی ایران را در برابر هوسهای امریکاییان تحریم میکند و بالاخره چرا زبان به نصیحت میگشاید و میخواهد ملت ستمدیده و رنجکشیده ایران را از اسارت غول استعمار نجات دهد. روی این اصول این بزرگ مرجع رشید تقلید شیعه را به ترکیه و سپس به عراق تبعید میکند که تاکنون هم در خارج از وطن خود زندگی میکند. چرا؟ برای اینکه نوکران استعمار با کمال آزادی و بدون هیچگونه مانعی بتوانند اوامر اربابان خود را لباس عمل بپوشانند.
برادران! همت کنید تا درخت جهنمی استعمار و امپریالیسم از بن کنده شود. این بود سخن ما و قلم ما و کلیه شرایط و امکانات ما و بالاخره این بود آرمان و آرزوی دیرین ما، پیروزی نهایی از آن ما است بهر اندازه که کوتاه باشد.
ایران. قم. حوزه علمیه.»
این بود متن اعلامیه طلاب حوزه علمیه قم خطاب به فدائیان فلسطین. سند دیگری که رادیو پیک ایران دریافت کرده است، جزوهایست به زبان فرانسه منتشره توسط نهضت ملی آزادیبخش فلسطین، سازمان الفتح. در این جزوه متن فتوای علمای بزرگ اسلام از کشورهای مختلفه و اظهارات سرشناسترین مجتهدین درباره لزوم پشتیبانی از نهضت مقاومت علیه اشغالگران ... در همه این کشورها نیروهای مترقی و ملی نه از لحاظ دشمنی با یهود بلکه از لحاظ دشمنی با امپریالیسم و استعمار و عمال آن و دسایس علیه سیاست امپریالیستی که صهیونیسم و گروه زمامدار اسرائیل مجری آن هستند، علیه این تشبثات و سیاست مبارزه میکنند. خلقهای زحمتکش منافع مشترک در راه استقلال و آزادی پیشرفت و بهروزی دارند. همه مردم زحمتکش از هر زبان و مذهب و نژاد و ملیت در وجود امپریالیسم و سیاست استعمار نوین دشمن مشترک خود را ... در اینجا هم روشنبینان همواره خاطرنشان میکنند که نه خلق یهود و توده مردم و ستمکش آن بلکه صهیونیسم به مثابه آلت سیاست امپریالیسم جهانی و دولت تجاوزکار و اشغالگر اسرائیل به مثابه عامل نقشه نو استعماری امریکا، انگلستان و دیگر امپریالیستها دشمن ملل ... کما اینکه در بین مسلمانان نیز عناصری نظیر سران حکومتهای ایران و عربستان سعودی و غیره نیز هست که همکار یا دست نشانده امپریالیستند و در صف سران اسرائیل قرار دارند. یعنی در مقابل صف همه خلقهای محروم این ناحیه.
شنوندگان ارجمند! درباره سندی که ذکر آن قبلاً رفت نامهای از یکی از شنوندگان ارجمند و فعال پیک ایران دریافت داشتهایم. دوست محترم ما چنین مینویسد:
«چندی قبل فدائیان مبارز فلسطین الفتح مصاحبه جالبی با حضرت آیتالله [ال]عظمی خمینی به عمل آوردند که متن ... به ضمیمه نظریه 8 تن از علمای بزرگ اسلامی در سراسر جهان به زبانهای عربی، فرانسه، انگلیس ... و در مراسم حج امسال در مکه پخش نمودند. اینک متن فارسی و عربی آن را ارسال میدارم و مطمئنم که از انتشار و پخش آن دریغ نخواهید ورزید چه آنچه مکرراً جمله نویدبخش و امیدوارکننده پیک ایران زبان گویای کلیه نیروهای ایرانی را شنیدهام و در گذشته هم شاهد همدردیها و انعکاس اعلامیهها و خواستهای روحانیت مترقی و پیکارجو از طریق امکانات ارزنده و متعدد شما دوستان گرامی و مبارز بوده است.
با تقدیم شایستهترین احترامات.»
در مصاحبهای که از نامه ... ذکر آن رفته است و تحت عنوان ... پیشوای بزرگ حضرت آیتالله خمینی مرجع عالیقدر تقلید ایران چاپ شده، نخست در پاسخ به سؤال اول پرداخت قسمتی از وجوه ... به مجاهدان نهضت فلسطین برای نبرد با دشمن واجب شمرده شده و گفته میشود کمک و پشتیبانی از اعضای نهضت الفتح و دیگر فدائیان آزاده با تمام نیرو و امکانات از واجبات است.
در پاسخ به سؤال دوم، آیتالله خمینی میگوید: زندگی یعنی آرمان و مبارزه در راه آن. مرگ از زندگی مذلت بار بهتر است. بنابر این برای ما در وضع کنونی راهی جز ادامه پیکار با همه نیروها و امکاناتمان وجود ندارد و تا عزت و شرافت خود و آیندگان را به دست ...
به سؤال سوم نماینده الفتح پیرامون پیکار علیه صهیونیسم آیتالله خمینی منجمله چنین میگوید: هنگامی که میبینید خونهای برادران و خواهران شما در سرزمین مقدس جاری است و خانههای ما به دست صهیونیستهای تبهکار ویران میشود، در این شرایط هیچ راهی جز ادامه پیکار باقی نمیماند.
متن سؤال چهارم و پاسخ چنین است:
سؤال ـ اکنون که دست صهیونیستها در کلیه مراکز حیاتی ایران نفوذ کرده به نظر حضرتعالی بهترین راهی که ملت مسلمان ایران برای قطع ایادی صهیونیسم میتواند طی کند کدام است؟
پاسخ ـ بهترین راه این است که مردم بکوشند داد و ستد خود را با صهیونیستها قطع نموده از لحاظ مادی و روحی آنان ... و به نبرد اقتصادی دست زنند. در این روزهای تاریک ایجاب میکند که همه نیروهای خود را برای آزاد نمودن سرزمینهای اشغال شده به کار برند. همه مسلمانان به منزله یک دست واحدند و تفرقهجویی و نژادپرستی در کار نیست.
این بود متن مصاحبه آیتالله خمینی که توسط سازمان مقاومت فلسطینی الفتح انتشار یافته است. در پایان این مطالب ما از همه دوستان محترمی که با ارسال نامهها، اخبار، اسناد در تنظیم این مطالب شرکت کردهاند و موجب انعکاس فعالیتهای ضدامپریالیستی محافل مترقی روحانی و آگاه شدن مردم از دستگیریها و اعمال فشارها و بیدادگریهای سازمان امنیت در تبریز، تهران و اصفهان شدهاند به نوبه خود سپاسگزاری میکنیم و بار دیگر تکرار مینماییم که ما صرف نظر از اختلافات عقیدتی و مسلکی و وابستگیهای سازمان؛ با در نظر گرفتن شرط اساسی خدمت به نهضت ملی و مترقی و شعار اساسی استقلال و آزادی، منعکس کننده صدای همه نیروها و شخصیتهایی بوده و خواهیم بود که علیه امپریالیسم نواستعمار، استبداد، فساد، عوامفریبی و ارتجاع مبارزه کنند.
ریاست بخش 316
در پرونده انتشارات و تبلیغات بایگانی شود ـ اوانی
پینوشت:
[1] بنگرید: حزب توده از شکلگیری تا فروپاشی، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، چاپ اول، ص 204؛ چپ در ایران، کادرهای حزب توده ایران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، چاپ اول، ج 2، صفحات مختلف؛ حزب توده در آلمان شرقی به روایت اسناد ساواک، همان مرکز، صفحات مختلف؛ و کژراهه: خاطراتی از تاریخ حزب توده، احسان طبری، امیرکبیر، چاپ سوم، 1367، ص 214.