نهادینه شدن تملق و چاپلوسی در رژیم پهلوی
21 تير 1401
رواج گسترده و تند و تیز تملّق دوستی، یکی از خصلتهایی بود که در تشدید غفلت محمدرضا پهلوی و براندازی رژیم حکومتی او نقش داشت. شهرت محمدرضا پهلوی به تملق خواهی، چاپلوسیطلبی و خوشایندگویی به حدی بود که نه تنها اطرافیان داخلی بلکه خارجیان نیز بر آن آگاهی داشتند و از آن طریق عوایدی را نصیب خود میکردند.
چاپلوسی و تملقگویی در رژیم شاهنشاهی صورتهای مختلفی داشت و هرکس به فراخور استعداد خود بر این مهم! همت میگماشت.
طراحی مجسمههای مختلف، نقاشیهای متفاوت، عکسهای رنگارنگ در اندازههای گوناگون، ترتیب مراسم متعدد و... از جمله مواردی بود که برای ارضای این احساس شاهانه، به کار گرفته میشد.
یکی از مراسمی که در این بین از ویژگیهای خاصی برخوردار بود، برنامهای تحت عنوان «سلام» بود که در هر سال چند بار و به مناسبتهای مختلف در حضور شاه و فرح برگزار میشد.
در این مراسم طبقات مختلف اجتماع شرکت داشتند: هیأت دولت، سناتورها، نمایندگان مجلس، امرای ارتش، مدیران سازمانهای مهم اقتصادی، مدیران بانکها، مدیران جراید و...
در این برنامه که در ساعت مقرر آغاز میشد، گروههای مختلف در جای مخصوص خود به صف میایستادند و محمدرضا پهلوی به همراه وزیر دربار و رئیس دفتر مخصوص از برابر آنها عبور میکرد.
پس از مدتی این سبک چاپلوسی تغییراتی نمود و در سال 1348 به گونهای شد که محمدرضا پهلوی به همراه فرح دیبا در بالای سالن کاخ در جایگاه مخصوص میایستادند و دعوتشدگان تعظیمکنان از مقابل آنها عبور میکردند.
دکتر علی بهزادی که در دوران کودتای 28 مرداد 1332، به روزنامهنگاری مشغول شد و علیرغم تعطیلی بسیاری از نشریات پس از کودتا، به لطف ارتباطاتی که با سپهبد فضلالله زاهدی و تشکیلات فراماسونری داشت، مجلهی سپید و سیاه را راهاندازی کرد، در کتاب «شبه خاطرات»، تحت عنوان «سه خاطره از سه سلام»، سه پرده از مضحکترین مراسم چاپلوسی را توضیح داده و مینویسد:
سلام اول
«نخستین سلامی که به عنوان روزنامهنویس در آن شرکت کردم چند روز بعد از 28 مرداد 1332 بود. شاه تازه از سفر روم و بغداد آمده بود. خیلی حرفها داشت که میخواست به وسیله روزنامهنویسها به اطلاع مردم برساند... من مدیرعامل شرکت چاپ مسعود سعد بودم و تازه دو هفته بود مجلهی سپید و سیاه را منتشر کرده بودم... در کارت نوشته بود «لباس ژاکت ـ نصب نشان الزامی است»
...رئیس تشریفات خبر ورود شاه را اعلام کرد. بلافاصله سکوت حکمفرما شد. همه منظم به صف ایستادند. شاه در جلو و چند تن از درباریها از عقب وارد شدند... شاه هر قدم که جلو میآمد، یکی شعر میخواند، یکی خیرمقدم میگفت، سومی دعا میکرد. شاه هم به فراخور حال به هر یک جواب میداد...»
یکی دیگر از سلامها
«یکی از روزهای اواخر اسفند سال 1347 از وزارت اطلاعات و جهانگردی تلفن شد که بعدازظهر روز بعد، ساعت 4 بعدازظهر در کاخ گلستان حاضر شوم... همه را به سالن بزرگ طبقهی همکف بردند... یکی از رؤسای تشریفات خطاب به ما گفت: امسال سلام نوروز با گذشته متفاوت خواهد بود. در گذشته گروههای مختلف به ترتیب نوبت در سالن آینه به صف میایستادند و اعلیحضرت همایونی از مقابلشان عبور میکردند. امسال اعلیحضرتین در جایگاه مخصوص قرار میگیرند و گروههای مختلف از مقابلشان عبور خواهند کرد. چون اولین بار است که مراسم سلام به این ترتیب انجام میگیرد، برای آن که اشتباهی رخ ندهد از آقایان دعوت کردیم تا برنامهی سلام جدید را تمرین کنند. آنگاه به راهنمایی رؤسای تشریفات در صفهای منظم چند نفری، چندین متر به سمت شمال حرکت کردیم. دو سه مرتبه مانده به انتهای سالن به سمت راست پیچیدیم و از مقابل جایگاهی که برای شاه و ملکه تعیین شده بود عبور کردیم و از در شرقی خارج شدیم. در تمام مدتی که به سمت شمال و شرق حرکت میکردیم، به تأکید رؤسای تشریفات به علامت احترام سر فرود میآوردیم. کار سادهای بود، احتیاجی به تمرین قبلی هم نداشت... روز اول سال در ساعت مقرر... شاه و ملکه در جایگاه خود در وسط ضلع شمالی سالن دیده میشدند. پشت سر شاه و ملکه چند تن از امیران ارتش، رؤسای تشریفات و وزیر دربار (امیر اسدالله علم) ایستاده بودند. هنوز ده پانزده متر مانده بود به انتهای سالن برسیم که یکی از رؤسای تشریفات که در ضلغ غربی سالن ایستاده بود، با صدای آهسته ولی با لحنی تحکّمآمیز گفت: تعظیم کنید... تعظیم کنید... سرهایتان را خم کنید...
دستور چنان آمرانه بود که ناگهان همه در همان حال که جلو میرفتند تا حد ممکن سرها را فرود آوردند. تجسّم صف طولانی از عدهای ملبس به ژاکتهای دُمدار در حالی که سر و تنه آنها نسبت به پا، زاویهی قائمه تشکیل داده و در همان حال جلو میروند، مضحک است. تعظیم کردن در حالت ایستاده کار سادهای است. در سلامهای گذشته وقتی شاه از برابر ما عبور میکرد، از وقتی که به دو سه متری ما میرسید تا وقتی که دو سه متر از مقابل ما میگذشت و دور میشد، همه به علامت احترام سرفرود میآوردیم. اما آن روز مشکل ما آن بود که میبایستی به حالت تعظیم راه برویم، و بعد از آن که چند متر به همان حال جلو رفتیم به سمت راست بپیچیم و در همان حال از جلو شاه و ملکه عبور کنیم و بعد از چند متر حرکت، باز به همان حالت تعظیم از در شرقی سالن خارج شویم. در تمام طول مسیر ما در اضلاع سالن، چند تن از رؤسای تشریفات ایستاده بودند و آمرانه تأکید میکردند که حالت تعظیم را حفظ کنیم و سرمان را بیشتر پایین بیاوریم.
روزی که ما را برای تمرین به کاخ گلستان دعوت کرده بودند، فقط به ما گفتند در مقابل شاه به حالت احترام سر فرود آوریم و برنامه حرکت طولانی با تعظیم اجرا نشد تا مشکلات آن آشکار شود ولی در روز سلام نوروز وقتی به ما گفتند: «تعظیم کنید... خم شوید.... بیشتر خم شوید»، نتیجه آن شد که نظم صفها به هم خورد؛ چون به حالت تعظیم راه رفتن برای سربازان جوان و باریکاندام دشوار است، چه رسد به عدهای افرادچاق در سنین بالا، با شکمهای برآمده، به این جهت پس از دو سه قدم حرکت همهچیز درهم و برهم شد. مرتباً سر عقبیها بود که به نشیمنگاه افراد جلو میخورد و در همان حال سر اینها با نشیمنگاه افراد جلوتر تماس پیدا میکرد، این وضع فقط نظم صفها را به هم نزد بلکه باعث خندهی بیاراده ما شد... این خنده وقتی شدیدتر و پرسر و صداتر شد که افراد چون از گوشهی چشم به شاه و ملکه نگاه میکردند، دیدند آنها هم از مشاهدهی این صحنهی مضحک به خنده افتادهاند و به زور سعی میکنند جلو خندهی خود را بگیرند....
آنچه ما شاهد بودیم، برنامه روزنامهنویسها بود. اما تجسّم آن که رجالی مانند مهندس[جعفر] شریفامامی؛ دکتر[منوچهر] اقبال، حکیمالملک[ابراهیم حکیمی] و [حسن]تقیزاده و دیگران همچنین برنامهای را اجرا کرده باشند، ما را غرق حیرت میکرد...»
آخرین سلام
«آخرین سلام که در آن شرکت کردم، سلام عید مبعث سال 1357 بود... با اوجگیری انقلاب همه چیز فرق کرده بود. نخستین تفاوت از مشاهده کارت دعوت به چشم خورد... وقتی در روز و ساعت مقرر به آنجا رسیدم، انبوه سربازان مسلح، جیپها، زرهپوشها و تانکها و صدای شلیک تیرهای هوایی و گاز اشکآور و انفجار کوکتل مولوتف نشان میداد که اوضاع واقعاً فرق کرده است... تفاوت دیگر، لباس شرکتکنندهها بود که از ژاکت به فراگ تغییر کرده بود....
در ساعت مقرر مدعوین را به تالار آینه کاخ هدایت کردند. صفها تشکیل شد اما از نظم و انضباط سالهای قبل خبری نبود. در این موقع رئیس تشریفات با صدای بلند ورود شاه را اعلام کرد:
""اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر""
شاه وارد شد، با لباس رسمی، با نشانها، با حمایل... اندوهی که در چهرهی شاه دیده میشد، اعتراف به شکست بود... آن روز شاه سعی میکرد به همه لبخند بزند اما آنچه بر لبهایش نشسته بود خنده نبود، یک دنیا غم بود... نگاههایش چنان بود که گویی از همهی کسانی که به سلام آمدهاند میخواهد کمک کننند تا مقامش را حفظ کند...»
از این مقدمه خواستیم استفاده بکنیم برای چند سند زیر که در پی نهادینه کردن اینگونه تملقها و چاپلوسیهای شاهپسند به صورت دستور و بخشنامه برای ادارهها و دوایر دولتی و غیر دولتی، صادر گردیده است. چنان که خواهید خواند در این دستورها چگونگی نصب عکس شاه، فرح و ولیعهد، محلهای نصب، ممنوعیت نصب، محل قرارگیری عکسها و نظایر آن مطالبی بیان نموده که قابل توجه و جالب است و چه بسا برای آنان که دوره پهلوی را درک نکردهاند، عجیب و غریب به نظر آید!!
*****
سری
سازمان اطلاعات و امنیت کشور، س.ا.و.ا.ک
امنیت داخلی
پیوست شماره 1
بولتن:
درباره: نحوه نصب تمثال اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر و علیاحضرت فرح پهلوی شهبانوی ایران و والاحضرت رضا پهلوی ولایتعهد ایران در سازمانها و مؤسسات دولتی و خصوصی و اماکن عمومی
این بولتن شامل 5 برگ است
از آنجا که روشهای جاری سنت شریف احترام به تمثال و پیکره اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر ـ علیاحضرت فرح پهلوی شهبانوی ایران و والاحضرت ولایتعهد را از وظایف ملی و میهنی به شمار آورده است، علیهذا ضرورت دارد شرایط استفاده از این شعار ملی متناسب با موقع و موضع آن نیز مشخص باشد.
بنا بر آنچه که مشهود است روال جاری برای تعظیم به مظهر عالی موجودیت ملی در سطح کشور تاکنون مقید به یک قواره معین نبوده و اصل در رعایت این وظیفه استفاده از تمثال اعلیحضرتین در اشکال متفرق بوده است که در درجات مختلف از مرحله مؤسسات دولتی و ملی گرفته تا اماکن عمومی و داخل اغلب منازل بر اساس علایق ملی و روی انتخاب شخصی انواع متعدد تمثالها مورد استفاده قرار گرفته است. هر چند که انتخاب صور متنوع تمثال اعلیحضرتین به وسیله قاطبه مردم مظاهر کشش درونی و نشانهای اصیل از قوام یک سنت دیرپاست که خارج از تکالیف موضوعه، همه طبقات با آن در اتصال میباشند معهذا تعیین یک روش صحیح در حال حاضر ضروری به نظر میرسد.
بنابر این اساس و منظور تدارک یک ضابطه معین برای نصب تمثال؛ مراتب امر از هر جهت بررسی گردیده و موارد زیر در نظر گرفته شده است.
1- مشخصات ظاهری تمثال
الف ـ تمثال اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر ـ علیاحضرت فرح پهلوی شهبانوی ایران و والاحضرت ولایتعهد نیم تنه با لباس رسمی.
ب ـ ابعاد تمثال و محل مورد استفاده برای اتاقهای معمولی 30×70 اتاقهای بزرگ 50×100 و در سالنها 70× 100
2- نحوه نصب تمثال
الف ـ تمثال اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهردر بالای سر متصدی مربوط
ب ـ ترتیب استفاده از تمثال اعلیحضرتین در یک محل، تمثال اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر قسمت بالای سر متصدی سمت چپ و تمثال علیاحضرت شهبانو به همان ترتیب سمت راست.
پ ـ نصب تمثال اعلیحضرتین و والاحضرت ولایتعهد به ترتیب مذکور در بند الف و ب تمثال شاهنشاه آریامهر در وسط ـ علیاحضرت شهبانو سمت راست و والاحضرت ولایتعهد سمت چپ.
3- اماکنی که نصب تمثال در آنجا مناسب به نظر نمیرسد
الف ـ کلیه اتاقهای هتلها، متلها، و مهمانخانهها به استثنای سالن اصلی و دفتر مدیر.
ب ـ کلیه کافه رستورانها، کابارهها، بارها و کلوپهای غیرورزشی
پ ـ پیالهفروشیها و اغذیهفروشیها
ت ـ گرمابههای عمومی وخصوصی و آرایشگاهها
ث ـ قصابیها، نانواییها، و دکاکین محل ذبح و فروش حیوانات
ج ـ قهوهخانهها
چ ـ اماکن فحشا
همچنین نصب هرگونه تمثال از خاندان جلیل سلطنت به صورت پوستر یا هر شکل دیگر در معابر عمومی و خیابانها که ممکن است در اثر باد و برف و باران به صورت نامطلوب درآید به مصلحت نیست.
4- اجرای طرح
الف ـ برای تعیین نحوه نصب تمثال در وزارتخانهها و مؤسسات دولتی با توجه به قوارههای فوقالذکر، روش کار از طریق نخستوزیری تدارک و ابلاغ میگردد.
ب ـ جهت نصب تمثال در مؤسسات خصوصی و ملی معتبر، برنامه کار به وسیله اتاق بازرگانی و صنایع و معادن تهیه و به مورد اجرا گذارده خواهد شد.
پ ـ اماکن عمومی، دکاکین و سایر امکنه مجاز برای نصب تمثال از طریق اتاق اصناف دستورالعمل لازم را دریافت خواهند داشت.
5- نحوه اجرای طرح
الف – در مورد ردیفهای الف – ب – پ – ت – ث – ج از بند 3 اتاق اصناف تحت این پوشش که در نظر است تمثالهای موجود با تمثالهای جدید تعویض شود، نسبت به اجرای طرح اقدام نماید.
ب – در مورد ردیف چ و ح از بند 3 شهربانی و ژاندارمری کشور به ترتیب فوقالاشعار عمل مینمایند.
پ – مسئول نظارت برای اجرای طرح تشریفات کل دربار شاهنشاهی خواهد بود که با همکاری نخستوزیری – شهربانی – ژاندارمری – اتاق اصناف و اتاق بازرگانی عمل خواهند کرد.
ضمناً چون در جریان جشنها ـ اعیاد و مراسم مخصوص تعداد زیادی از تمثالهای موجود بین مردم توزیع و در اماکن عمومی الصاق میگردد، مقتضی است با توجه به تصمیماتی که در زمینه روشهای مورد اشاره اعمال خواهد شد به منظور هماهنگی با قوارههای تازه جهت استفاده از تمثال، از طریق وزارت اطلاعات و جهانگردی به کلیه وزارتخانهها اعلام شود چاپ، تکثیر و توزیع تمثالها در مناسبتهای مختلف موکول به تحصیل مجوز قبلی خواهد بود.
سری
سازمان اطلاعات و امنیت کشور، س.ا.و.ا.ک
امنیت داخلی
پیوست شماره 2
بولتن:
درباره: نحوه نصب تمثال اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر و علیاحضرت فرح پهلوی شهبانوی ایران و والاحضرت رضا پهلوی ولایتعهد ایران در سازمانها و مؤسسات دولتی و خصوصی و اماکن عمومی
این بولتن شامل 4 برگ است
در اجرای اوامر مطاع علیاحضرت فرح پهلوی شهبانوی ایران در مورد نصب تمثالهای مبارک اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر ـ علیاحضرت فرح پهلوی شهبانوی ایران و والاحضرت همایون ولایتعهد در مراکز رسمی و دولتی و مجامع و اماکن عمومی ضمن تماس با مراجع و سازمانهای مسئول و افراد صاحب نظر و بررسی سوابق امر و تحقیق درباره نحوه عمل سایر کشورها به ویژه ممالک سلطنتی اروپا این نتیجه حاصل گردید که در صورت تصویب:
1ـ در سازمانهای دولتی اعم از کشوری و لشگری همانطور که در حال حاضر نیز انجام میشود تمثالهای مبارک اعلیحضرتین و والاحضرت ولایتعهد در سالنها و اتاقهایی که افرادی در آن اشتغال به کار دارند در مناسبترین نقطه سالن یا اتاق نصب شود و از نصب آنها در محلهای غیر رسمی (نظیر آبدارخانه ـ انبار و امثال آنها) خودداری گردد.
بدیهی است که تمثالهای انتخاب شده از لحاظ نوع و اندازه باید متناسب با محل نصب باشد. به عنوان مثال در مراکز نظامی تمثال مبارک شاهنشاه آریامهر با لباس نظامی و در سازمانهای غیرنظامی با لباس سیویل یا نظامی مورد استفاده قرار گیرد.
2- در سازمانهای غیردولتی در محلهایی نظیر مراکز احزاب ـ اتاقهای بازرگانی صنایع و معادن و اصناف ـ انجمنها ـ سینماها و سایر سازمانهای سیاسی و اجتماعی و اقتصادی که محل عمومی محسوب شده و جنبه نیمه رسمی دارند نیز مانند مراکز دولتی به نصب تمثالها بپردازند.
3- در سایر اماکن عمومی نظیر مغازهها، موکول به نظر صاحبان اماکن مذکور باشد و از طرف مراجع رسمی و انتظامی هیچگونه دخالتی در این امر صورت نگیرد.
توضیحاً به عرض میرساند در مورد این گونه اماکن در غالب کشورهای سلطنتی به همین ترتیب رفتار میشود. در کشور ما نیز به نظر میرسد مصلحت باشد مقامات رسمی به هیچوجه مداخلهای نداشته باشند، چون اکثریت قریب به اتفاق مردم خود به علت علاقمندی و دلبستگی که نسبت به خانواده جلیل سلطنت دارند مبادرت به نصب تمثالها خواهند نمود کما این که در حال حاضر نیز که مقررات و اجباری وجود ندارد در اکثر قریب به اتفاق اماکن عمومی بلکه منازل تمثال وجود دارد.
در بررسیهای معموله این نتیجه حاصل شده که نصب تمثالها حتی در مراکزی نظیر کاباره ـ مشروبفروشی و قهوهخانه نیز مباینتی با مقام شامخ اعضای خاندان جلیل سلطنت ندارد و جلوگیری از ابراز شاهدوستی و وطنپرستی مردم حتی اگر دارای چنین مشاغلی باشند به مصلحت به نظر نمیرسد و اصلح است در این زمینه از هرگونه مداخله مأمورین دولت چه در جهت نصب و چه در جهت جلوگیری از نصب تمثالهای مبارک خاندان جلیل سلطنت اجتناب شود، چون بیم آن میرود که عدم رعایت پارهای اصول و یا کجسلیقگی به وسیله برخی از مأمورین مسائلی به وجود آورد که مطلوب نظر نباشد.
4- از نصب تمثال به صورت پوستر یا به هر شکل دیگر و به هر مناسبت در معابر عمومی و خیابانها که ممکن است مراقبت لازم از آن به عمل نیابد و یا در اثر باران و برف یا وزش باد به صورت نامطلوب درآید اکیداً جلوگیری شود.
5- نحوه نصب تمثالها به صورت زیر صورت گیرد.
الف – در محلهایی که فقط تمثال مبارک اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر نصب میشود، تمثال در بالای سر متصدی مربوط نصب گردد.
ب – در محلهایی که تمثال اعلیحضرتین نصب میگردد تمثال شاهنشاه آریامهر در بالای سر متصدی مربوط سمت چپ و تمثال علیاحضرت شهبانو به همان ترتیب سمت راست نصب شود.
پ – در محلهایی که تمثال اعلیحضرتین و والاحضرت ولایتعهد نصب میشود به ترتیب فوق تمثال شاهنشاه آریامهر وسط ـ علیاحضرت شهبانو سمت راست و والاحضرت ولایتعهد سمت چپ قرار گیرد.