سخنرانی آیت‌الله موسوی اردبیلی در آذر 1357 در تمجید از مردم و دعوت به وحدت و یکپارچگی
31 مرداد 1401
گزارش
ساعت 1725 نماز جماعت در مسجد امیرالمؤمنین واقع در خیابان نصرت، با شرکت حدود 700 نفر وسیله شخصی به نام موسوی[آیت‌الله سید عبدالکریم موسوی اردبیلی] برگزار و در ساعت 1755 خاتمه و به دنبال آن واعظ مذکور سخنانی به شرح زیر ایراد نمود.
یاد شده گفت: شب پیش مطالبی عنوان نمودم و افزود بعضی از علوم، انسان را متزلزل می‌نماید مانند اسلحه[سازی] مخوف و جهنمی و اظهار داشت بهترین سلاحی که شما در اختیار دارید یکپارچگی و هم عقیدگی شما است. شما فکر می‌کنید سران ارتش می‌گوید[که می‌گویند] استدعای عاجزانه می‌کنم[می‌کنیم] به خاطر چیست؟ به علت این است که فضای نفس کشیدن را ندارد و فضا بر او تنگ شده، به او مجال ندهید زیرا فکر نکنید او عوض شده یا تغییر ماهیت داده زیرا چندی پیش بود که شبی گفته بودند اگر در حزب فراگیر[حزب رستاخیز] شرکت نکنید باید زیر خاک بروید و بمیرید، حال از شما استدعای عاجزانه می‌کند. ناطق گفت: زندگی فعلی مسلمانان تا حدودی به مسلمان صدر اسلام شباهت پیدا کرده است آنان تمام اوقات زندگی و دارائی خود را رها و با زندگی پرمشقت خود هدفی جز تقویت دین و رسیدن به هدف خود نداشتند، شما هم سعی کنید از خودسازی[غفلت نکنید] و[از] جمع‌آوری پول بپرهیزید البته در حال حاضر این موضوع را اثبات نمودید چون بازار تعطیل – دانشجو دانشگاه و یا دانش آموز مدرسه را تعطیل نموده است. ناطق افزود موقعی که دستگاه ظالم و مستبد بر کارگر شرکت نفت و به دستور درباریان خود تحت فشار گذاشته می‌شود، کارگران وزارت نیرو و آب با او همکاری و به دنبال او من، و در صورت فشار بر من، دانشجو و به دنبال آن استاد و سپس بازاری حمایت می‌کند این مسئله چیزی جز همبستگی نیست.
یاد شده به حوادث چند روز پیش نجف آباد اصفهان اشاره و گفت: به دنبال کشتار و غارت چنگیزخان و عوامل چنگیزخان و طاغوت و طاغوتیان از طرف دادگستری چند نفر نماینده همراه با یک نفر خبرنگار امریکائی به محل می‌روند. طاغوتیان این عده را به عنوان این که چهره جدید می‌باشند با شدت کتک می‌زنند که امریکائی می‌گوید در صورت خروج از این کشور و رسیدن به امریکا به کارتر ملعون می‌گویم به خاطر استعمار از چه کسی حمایت می‌نمایی و چه زندگی جهنمی برای مردم ایران به وجود آورده‌ای. البته کتک خوردن را [ما]عادت داریم ولی امریکایی عادت ندارد.
یاد شده در دعای خود گفت: خداوندا شهیدان ما را از ما قبول بفرما.
سخنرانی وی در ساعت 1830 خاتمه یافت.
در ضمن [در] مسجد حدود 35 برگ اعلامیه مختلف بر روی دیوار نصب و عده‌ای مشغول خواندن آن‌ها بودند که تعدادی از آنان در زمینه دارائی شاه – شرکت‌های وابسته به شاه – افرادی که از بنیاد پهلوی پول می‌گرفتند – اعلامیه معلمان مناطق 19- 13-12 و 1 و 7 (در یک‌برگ) – کاریکاتور شاهنشاه که لوله توپ در دهان معظم له است – اعلامیه احمد بنی‌احمد که در آن گفته شده بود، اعلامیه با امضاء و بدون امضاء وسیله عوامل ساواک مطرود علیه من منتشر شده و به سالارجاف نیز اشاره شده بود- خبرهای پراکنده چون فرار سربازان و غیره- اعتصاب کارکنان مطبوعات به علت خفقان و درخواست کمک با شماره حساب 86200 بانک ملی شعبه مرکزی – اسامی چند نفر که پول خارج نموده بودند- اعلامیه‌ای تحت عنوان برادران ارتشی چه می‌کنید؟ و از ارتشیان خواسته شده بود از شاه حمایت نکنند چون در صورت ابقاء شاهنشاه، ظفار دیگری به وجود خواهد آمد و ارتشیان به دنبال ناآرامی تصفیه خواهند شد و رئوس ارتش به دست افسران انگلیسی، امریکائی و اسرائیلی هدایت خواهد شد و تعدادی اعلامیه متنوع. ضمناً پلیس در محل مشاهده نشد – شعار مضره داده نشد و تظاهراتی انجام نگرفت.
جمعیت تدریجاً مسجد را ترک می‌نمودند.
با تقدیم احترام چلوی. 27 / 9 / 57
