وابستگی تمام عیار رژیم پهلوی به آمریکا و کشورهای غربی و سانسور و توقیف مطبوعات در دوران جنگ ویتنام
06 مرداد 1402
تاریخ ایران در دوره قاجار و پهلوی، شاهد دخالتهای وسیع بیگانگان در امور داخلی مملکت بوده است. سفارتخانههای خارجی در ریز مسایل کشور امر و نهی میکردند و به دلیل استبداد و خودکامگی، ضعف نفس، وابستگی و نداشتن پایگاه مردمی، حاکمان آلت دست بیگانگان بودند.
بعد از پادشاهان؛ صدراعظمها، نخستوزیران و وزرا و سایر مقامات سیاسی و مؤثر با سفارش مأموران سیاسی خارجی به مناصب گوناگون انتخاب و مجری اوامر آنان بودند. عضوگیری قدرتهای خارجی محدود به هیئتوزیران و رجال سیاسی نبود بلکه عده کثیری از نخبگان نظامی، فرهنگی، فئودالها، متنفذین و قدرتهای محلی و منطقهای به این فهرست بلند و بالا افزوده میشد. باب شدن اصطلاح انگلوفیل، روسفیل و آلمانوفیل نیز از مشخصههای متداول این دوران بود و خیلیها برای برقراری ارتباط با سفارتخانههای مؤثر خارجی مسابقه! گذاشته بودند.
دخالت افسارگسیخته بیگانگان به اندازهای بود که گاهی سران حکومت را به ستوه آورده بود. معروف است که ناصرالدینشاه قاجار از دخالت روس و انگلیس در امور ایران خسته و نالان شده و به اعتراض گفته بود:
«میخواهم به شمال مملکت بروم سفیر انگلیس اعتراض میکند. میخواهم به جنوب بروم سفیر روس اعتراض میکند. ای مرده شور این مملکت را ببرد که شاه حق ندارد به شمال و جنوب مملکتش مسافرت نماید!»
همین وضعیت را در زمان پهلوی شاهد بودیم که اربابان خارجی تسلط بیچون و چرا در امور داخلی ایران داشتند. به همین دلیل سران رژیم حساسیتهای قدرتهای مسلط همپیمان را در تصمیمسازیها لحاظ میکردند.
هنگامی که گروهی از خبرنگاران ایرانی قصد سفری به شوروی را داشتند به دلیل ترس سران حکومت از مخالفت و عکسالعمل کشورهای غربی، آنها با اصل سفر مخالفت میکنند؛ زیرا در دوران جنگ سرد، ایران صف مقدم بلوک غرب در مقابل شوروی بود. سند ساواک در این زمینه مینویسد:
آقای اسماعیل پوروالی، مدیر روزنامه بامشاد اظهار داشت: میخواهم به اتفاق مجید مُوَقَّر، زهتابفرد و عبدالکریم طباطبایی به روسیه بروم و در صورت امکان مصاحبههایی با بعضی از رجال آنجا نمایم. در این باره هم با آقای نخستوزیر مذاکره کردهام و ایشان موافقت نمودهاند. معهذا به عرض نخستوزیر رساندم که در این خصوص با تیمسار ریاست و یا تیمسار قائممقام ساواک مشورت خواهم نمود.[1]
ساواک که تحت نظارت و مدیریت سازمان سیا و موساد قرار داشت با انجام این سفر مخالفت میکند و در دلیلتراشی خود مینویسد:
«با وضع حساس فعلی اعزام چهار روزنامهنگار ایران به روسیه توجه تمام محافل سیاسی دنیا را به خود جلب خواهد نمود و ممکن است این مسافرت که در اصل روی تمایل دیدار آقای پوروالی از آقای بوشهریپور انجام میشود سوءظن در دول همپیمان و یا دول دوست ایران نموده و ایجاد دردسر نماید.»[2]
وزارت اطلاعات و جهانگردی و ساواک مسئول سانسور و کنترل مطبوعات بودند و برای جلوگیری از چاپ و انتشار اخبار و گزارشهای نشریات و رسانههای جمعی که باعث اعتراض متحدان غربی رژیم به ویژه امریکا، انگلیس و اسرائیل میگردید، دو سازمان ذکر شده مطابق دستورالعملهای صادره عمل میکردند و هماهنگی لازم بین وزارت خارجه، وزارت اطلاعات و جهانگردی، ساواک و کلانتریها وجود داشت، اما گاهی اوقات به دلیل حوادث خاص این کنترلها صورت افراطی به خود میگرفت و چندین نشریه توقیف میشدند. در دهه هفتاد میلادی(1349 تا 1357ش) اخبار جنگ امریکا و ویتنام در صدر گزارش نشریات و رسانههای جهان قرار گرفته و هیجان و توجه خاصی به رسانهها داده بود. این واقعه از طرفی برای مطبوعات سوژههای متعدد و مناسبی ایجاد نمود تا تیراژ آنان بالا برود و از طرف دیگر گرایش سیاسی نویسندگان، صاحبان نشریات و خبرگزاریها در کمرنگ یا پر رنگ نمودن اخبار و گزارش و تفاسیرشان بیتأثیر نبود. رژیم پهلوی با حساسیت تمام سعی میکرد جوّ مطبوعاتی را کنترل کند تا شیرازهی امور از دستشان خارج نگردد، اما با این وجود افکار عمومی و فضای بینالمللی شدت و التهاب خاصی علیه آمریکا به وجود آورده بود و انتشار صحنههای قتل و کشتار زنان و کودکان ویتنامی باعث تأثر مردم ایران و جهان شده بود، و در این هیجانات و واکنشها، سانسور کامل اخبار جنگ در ایران نیز غیرممکن بود و گزارشهایی در مطبوعات ایران از جنگ چاپ و منتشر میشد که مثل بقیه نقاط جهان باعث تأثر و تألم افکار عمومی نسبت به مردم بیگناه ویتنام و نفرت از آمریکا میگردید. به همین دلیل سفارت امریکا در تهران وارد صحنه سانسور گردیده و اعتراض خود را به مسئولین مربوطه اعلام نموده و خواستار جلوگیری از چاپ و نشر اخبار جنگ ویتنام میشود. ساواک نیز برای عملی شدن دستور و خواست آمریکاییان دستور توقیف چندین نشریه که اخبار جنگ انعکاس میدادند، را صادر کرد. در زیر چند برگ از اسناد این دخالت و سانسور را ملاحظه خواهید نمود.[3]
*****
به: دفتر ویژه اطلاعات شماره: 3606
از: اداره اطلاعات تاریخ: 10/12/46
موضوع: جلوگیری از انتشار مجلات
به موجب اعلام وزارت اطلاعات روزجاری (1/12/46) از انتشار مجلات تهران مصور، اطلاعات هفتگی و بامشاد به علل زیر جلوگیری به عمل آمده است.
1ـ مجله تهران مصور شماره 2276 مورخ جمعه (4/12/46) به علت چاپ عکسهای ناراحتکنندهای از جنگهای ویتنام.
2ـ مجله اطلاعات هفتگی شماره 1370 مورخه جمعه (4/12/46) به علت درج مطالبی درباره جنگهای ویتنام و عکسهای ناراحتکنندهای در این مورد.
3ـ مجله بامشاد شماره 66 مورخه 1 تا 8/12/46 به علت درج مطالبی درباره دانشجویان الجزایری (در صفحه 22) و چاپ عکسهای مهیجی از جنگهای ویتنام.
قرار شده مجلات مذکور پس از تعویض مطالب فوق و عکسهای مذکور انتشار یابد.
سه نسخه نمونه مجلات فوقالذکر به پیوست ایفاد میگردد.
ارزیابی: صحت دارد
مراتب در پروندههای مربوطه بایگانی شده است. در پرونده مجله اطلاعات هفتگی بایگانی شود.
*****
به: ریاست بخش 312
از: بخش 325
درباره: درج و نشر وقایع جنگ ویتنام در مجله اطلاعات هفتگی
در اجرای اوامر تیمسار مدیریت کل بدینوسیله بولتن ویژه شماره 8284/23 ـ 5/12/46 مربوط به درج و نشر وقایع جنگ ویتنام در مجله اطلاعات هفتگی جهت استحضار به پیوست ایفاد میگردد.
رئیس بخش 325 فردوس
بررسیکننده اکباتانی 5/12/46
*****
گزارش
محترماً به عرض میرساند:
به طوری که استحضار دارند از چندی قبل، انتشار اخبار [و] مقالاتی علیه سیاست دول غرب در جراید قطع گردیده بود، لیکن در هفته جاری این روش مجدداً تکرار گردیده کما این که مجلات اطلاعات هفتگی، روشنفکر، خواندنیها، تهران مصور، ضمن چاپ عکسهایی از مناظر زننده و هولناک صحنه مبارزات جنگ ویتنام مقالاتی نیز در این زمینه درج و منتشر نمودهاند.
نظریه:
چاپ و انتشار اینگونه عکس و تفصیلات گذشته از تخطئه نمودن سیاست دول غربی، اثرات نامطلوبی در روحیه اشخاص اهل مطالعه و کسانی که با مطبوعات سر و کاری دارند به جای خواهد گذارد و افکار آنان را علیه سیاست کشورهای غربی وله مبارزین آنها برمیانگیزد.
تهیهکننده اکباتانی 5/12/46
رئیس بخش 324 فردوس
رئیس اداره دوم عملیات 5/12
اقدام در این زمینه از وظایف وزارت امورخارجه و وزارت اطلاعات میباشد... وزارت اطلاعات روی جراید مطالعه و کنترل دارد.
*****
فرستنده: 335
خیلی فوری
گزارش
آقای اسماعیل پوروالی مدیر روزنامه بامشاد اظهار داشت: میخواهم به اتفاق مجید موقر. زهتاب فرد. عبدالکریم طباطبائی به روسیه بروم و در صورت امکان مصاحبههایی با بعضی از رجال آن جا بنمایم. در این باره هم با آقای نخست وزیر مذاکره کردهام و ایشان موافقت نمودهاند معهذا به عرض آقای نخست وزیر رساندم که در این خصوص با تیمسار ریاست و یا تیمسار قائم مقام ساواک مشورت خواهم نمود.
از ایشان سؤال نمودم علت این فکر چه میباشد؟ جواب داد: چون بهرام بوشهری پور در مسکو میباشد، قصد دارم جهت دیدن او به آنجا بروم.
توضیح جهت استحضار: در حدود دو ماه پیش آقای دکتر مدرسی سردبیر مجله ترقی چنین مطالبی را عنوان نمود که گزارش آن به عرض رسید. و اکنون بعد از این مدت آقای پوروالی چنین تقاضایی دارد.
نظریه: با وضع حساس فعلی اعزام چهار روزنامه نگار ایرانی به روسیه توجه تمام محافل سیاسی دنیا را به خود جلب خواهد نمود و ممکن است این مسافرت که در اصل روی تمایل دیدار آقای پوروالی از آقای بوشهری پور انجام میشود تولید سوءظن در دول هم پیمان و یا دول دوست ایران نموده و ایجاد دردسر نماید. 26 /5 /40
با او تماس گرفتم بعد بررسی میکنم، در ظرف این هفته اطلاع میدهم 28 /5 /40
بخش 335 -29 /5 /40
204 ـ ر بایگانی شود.
ضمیمه پرونده بامشاد گردد. 30 /5 /40
پینوشتها:
[1] . مدنی، دکتر سید جلالالدین، تاریخ سیاسی معاصر، ج 1، ص 136.
[2] . مطبوعات عصر پهلوی به روایت اسناد ساواک، مرکز بررسی اسناد تاریخی، کتاب پنجم، مجله بامشاد، چاپ اول، سال 1382، ص 86.
[3] . همچنین دو مطلب زیر را در همین سایت مطالعه کنید:
جنایات آمریکا در ویتنام و بازتاب آن در رسانهها و مطبوعات داخل کشور