بررسی گونهها و محتوای اسنادی پرونده موضوعی قرآن پهلوی(آریامهری) در ساواک
21 آذر 1402
مقدمه
پس از رسوایی رژیم در سال 42 و 43 و مخالفت علنی با علما و اسلام، وجهه رژیم در تظاهر به اسلام و حمایت از مردم لکهدار شد. بدون این پایگاه جایی برای حکومت شاه و توجیه اعمال ضد انسانی او باقی نمیماند لذا جهت بقای حکومتش چاره را در اجرای طرحهایی همچون ساخت مسجد، چاپ قرآن، زیارت عتبات و ... دید و چنین نیز عمل کرد. در سال 1344 اعلام شد که حکومت شاه درصدد است با چاپ قرآنی به نام پهلوی[آریامهری] به صحنه بیاید. این قرآنها که در قطع و خطی زیبا تهیه و انتخاب شده بود، به نام پهلوی و همراه با برنامه تبلیغاتی وسیع و سنگینی در سطح جامعه انتشار یافت. طبق طرح از پیش تعیین شدهای، تعدادی از این قرآنها، به علما و روحانیان اهدا میشد و جهت اجرای این مقصود تمامی سازمانها و نهادهای فرهنگی، اجتماعی و قوای امنیتی و انتظامی به خدمت گرفته شد. مقالاتی برای درج در روزنامهها و مجلات از قبل تعیین شد. متن تجلیلها و ستایشها از اقدام ملوکانه! متن گزارشها از استقبالهای مصنوعی و... پیش از چاپ و انتشار قرآن، تهیه و دستور تبلیغ آن داده شد و محور سخنرانیهای نمایندگان مجلسین، برنامههای رادیو و تلویزیون، متن تلگرافها، مصاحبهها با استادان خط و... بود. این طرح که سه ماه قبل از انتشار قرآن تهیه و آماده شده بود به خوبی نشان میداد که قصد رژیم از این عمل تا چه اندازه در جهت بهرهبرداری از تبلیغات مذهبی شاه در سطح عموم بوده است و تا چه اندازه از اصل عمل و اقدام چاپ قرآن و امور مذهبی کشور دور بوده است. اهداف رژیم از این اقدام، که با اهدای آن به روحانیان همراه بود، این بود که با استفاده از قداست کلام خدا در اندیشه و عمل مسلمین، آنان را به پذیرش قرآن چاپ طاغوت وادارد و تأیید ضمنی از اعمال خود از سوی روحانیان برگیرد و در صورت به نتیجه رسیدن این ترفند پیروزی بزرگی برای او به حساب میآمد. کار تهیه قرآن آغاز شده بود. عدهای از دانشمندان در گزینش و مقابله آن با دیگر قرآنها انتخاب شدند و به وعاظ دستور داده شد تا در محافل برپا شده از سوی رژیم، این خبر را اعلام کنند و این اقدام را بستایند. پس از پایان طراحی قرآن پهلوی، خبر انتشار آن در روزنامهها و رسانههای داخلی و خارجی اعلام شد. تبلیغات مبلغان رژیم حول دو محور محدود میشد:
نیت فاعل آن، و ستودن اقدام اسلامگرایانه!
قرار بود این قرآنها با مراسم خاص درباری همراه با تشریفات سلطنتی توسط قاصدان مخصوص شاه به شهرستانها ارسال شود و همزمان با ورود قرآن، ساواک ضمن کنترل اوضاع، هر گونه مقاومتی از سوی افراد را دفع و مطالب را به طور کامل به مرکز مخابره کند، مأموریت رفع موانعِ اجرای طرح به عهده ساواک و به طور مستقیم، زیر نظر دفتر مخصوص شاهنشاهی بود. افراد متخلف بازخواست و مجازات میشدند. به عنوان نمونه، ورود قرآن به شهر فومن و اعتراض دادستان فومن به ترک محل کار توسط دو تن از کارمندان به بهانه استقبال از قرآن پهلوی، به سرعت گزارش شد و از سوی دفتر مخصوص دربار مورد پیگیری قرار گرفت. جهت اهدای قرآنها به روحانیان نیز قبلاً مقدمات فراهم شده بود. اسامی افراد، سوابق آنها و وضعیت عمومی شهر به مرکز مخابره شده بود، و قرار بود تا پس از ارسال قرآنها به فرمانداریها و استانداریها، روحانیان از قبل دعوت شده، به استقبال قرآن بیایند و پس از ایراد سخنرانیهایی در مدح صفات اسلام دوستانه شاه، رژیم را به اهداف خود نزدیکتر سازند.[1]
پرونده قرآن پهلوی
در میان پروندههای به جا مانده از ساواک، یک پرونده موضوعی به نام قرآن پهلوی ق/69 وجود دارد. نوشتار پیشرو گزارشی از محتویات این پرونده را ارائه میکند و به معرفی گونههای اسناد این پرونده و برخی خطوط کلی محتوای آنها میپردازد. در این مقاله بررسی سیاسی و تاریخی چاپ و نشر قرآن پهلوی و روند رویدادها و تفصیل رخدادها مد نظر نیست، بلکه از جهت رسیدگی به یکی از پروندههای تهیه شده توسط ساواک و روشها و گونههای تهیه و درج و ضبط گزارشها در ساواک پرداخته خواهد شد تا افراد علاقمند به آشنایی با تاریخچه تشکیل پرونده اطلاعاتی- امنیتی، نمونهای از آن را ملاحظه نمایند. برخی از اسناد این پرونده که دستمایه بررسیهای تاریخی، سیاسی و اجتماعی میباشد، قبلاً منتشر شده است (از جمله در همین سایت). تصویر برخی اسناد این پرونده به انضمام نوشتار حاضر منتشر میشود.
برخی از اسناد پرونده قرآن پهلوی (آریامهری)، به ویژه گزارش خبرها، دارای چند نسخه بودند و هر نسخه به یکی از ادارات، دوایر یا پروندههای انفرادی و موضوعی راه مییافت. با انتشار مجموعههایی مانند انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک در استانها، برخی اخبار مربوط به قرآن پهلوی در این مجموعهها مجال نشر یافته است، مانند اسناد استانهای سمنان،[2] مرکزی،[3] همدان[4] و خراسان رضوی[5]. همچنین با انتشار اسناد برخی مراجع و شخصیتهای انقلابی مانند آیتالله سید مرتضی پسندیده (1275-1375ش)،[6] آیتالله العظمی سید شهابالدین مرعشی نجفی (1276-1369ش)[7] و آیتالله العظمی سید محمدهادی میلانی (1274-1354ش)[8] برخی اسناد مربوط به قرآن پهلوی منتشر شده است. در آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی نیز یک پرونده ویژه قرآن پهلوی به شماره 192 نگهداری میشود که آقای ابوالفتح مؤمن برای تدوین مقاله قرآن پهلوی از آن استفاده کرده است.[9] تأکید آقای مؤمن بر واکنش روحانیون استان همدان (آیتالله ملا علی معصومی همدانی [1273-1357ش] و آیتالله سید نصرالله بنیصدر [درگذشت: 1351ش] بوده است. وی همچنین به سند تفصیلی طرح انتشاراتی قرآن پهلوی توجه داشته است.[10] در سایت مرکز بررسی اسناد تاریخی نیز مقالاتی درباره قرآن پهلوی منتشر شده که بیشتر بر اسناد ساواک متکی هستند.[11] لازم به ذکر است که برخی از اسناد منتشر شده فوقالاشاره، در پرونده قرآن پهلوی وجود ندارند و ظاهراً این گزارشها برای تکمیل پرونده انفرادی (روحانیون مبارز و یا روحانیون همراه حکومت) در ساواک اهمیت بیشتری داشتهاند.
موضوع قرآن پهلوی و تبلیغات و برنامههای مربوط به آن، به همان سالهای انتشار و توزیع آن (1344-1345) بازمیگردد و در سالهای بعد این پرونده راکد و بسته بوده است.
اداره کل سوم؛ اداره دوم (321)
پرونده قرآن پهلوی در اداره کل سوم و در اداره 321 آن اداره کل بود. اداره کل سوم (امنیت داخلی) ساواک از بخشها و ادارات مختلف تشکیل شده و شامل دفتر اداره کل بخش مستقل بازجویی و هفت اداره مجزا بود که هر کدام وظایفی بر عهده داشتند. [12]تمام ادارات ساواک دارای کدهایی بودند که با آن شناخته میشدند و چون کد اداره کل سوم با عدد ۳۰۰ شروع میشد، لذا ادارات تابعه این اداره کل نیز هر کدام دارای یک کد سه رقمی بودند که با عدد ۳ شروع میشد. یکی از وظایف اداره دوم (عملیات و بررسی) سنجیدن میزان رضایت و نارضایتی در طبقات مختلف اجتماعی بود. همچنین کشف علل نارضایتی و پیشنهاد راه حلی مناسب برای برطرف کردن نارضایتی، مهمترین وظیفه کمیته نارضایتییاب در اداره دوم بود.[13]
اداره 321 (اداره دوم از ادارات اداره کل سوم) مسئول پرونده قرآن پهلوی بود و رئیس بخش (معینی)، رئیس اداره دوم عملیات (جهان بین) و مسئول بررسی (یاور عشایری)[14] مسئولان این پرونده بودند.[15] در برخی موارد ادارات کل دوم، هفتم و هشتم نیز با این پرونده مربوط بودند.[16] این ارتباط به دلیل بازتاب فعالیتها و اقدامات مربوط به قرآن پهلوی در خارج از کشور بود و این موضوع توسط ادارات کل مزبور پیگیری میشد.
گونههای سندی
این پرونده شامل چند گونهی سندی است که در ادامه به معرفی آنها میپردازیم.
الف) گزارشهای ساواک
یک گونه از این اسناد گزارشهای ساواک استانها درباره ورود قرآن پهلوی به شهرهای مختلف است؛ (مانند تبریز،[17] بندرعباس،[18] اصفهان، بندر لنگه،[19] بوشهر،[20] خارک و آبادان.[21] وجه مشترک گزارش سازمانهای دولتی و روزنامهها استقبال با شکوه و گلباران قرآنها و دعا به ذات شاه است.) برخی از این گزارشها در قالب تلگرام (متن تلگرافی) به مرکز ارسال شدهاند.[22] این گزارشها همچنین به واکنش روحانیون محلی به ورود قرآن پهلوی به شهرها، شرکت نکردن در مراسم حکومتی استقبال و خودداری از قبول آن به عنوان هدیه حکومتی اشاره دارند.[23] برخی گزارشهای ساواک شهرستانها درباره حسن برخورد روحانیون و لزوم تحبیب آنها از سوی ساواک یا مراجع دیگر مانند وزارت دربار و اقدامات دیگری است که در این راستا از سوی نهادهای مزبور انجام میشد.[24] برخی دیگر از اسناد ساواک به موضوعاتی مانند هماهنگی ساواک با ادارات و نهادها برای برگزاری مراسم استقبال و دادن آموزش به آنها اشاره دارند.[25] ساواک کل، از ساواک استانها/ فرمانداریهای کل میخواست که روحانیون مورد اعتماد برای استقبال از قرآن پهلوی توجیه شوند و ساواک استان نیز تلاش میکرد نظر مثبت برخی روحانیون را جلب کند.[26] این رویکرد، هدفمندانه و برای منزوی ساختن روحانیون مخالف حکومت به کار گرفته میشد؛ اگر چه ساواک و دیگر نهادها در این زمینه توفیقی نیافتند.
نتیجه این اقدامات ارسال تلگرافهایی از سوی برخی افراد به مرکز برای تقدیر از انتشار قرآن پهلوی بود. تعداد این افراد که از سوی ساواک و سایر نهادها مانند شهربانی توجیه و راهنمایی شده بودند، محدود بود و نمونه چنین تلگرافهایی در پرونده قرآن پهلوی بسیار کم است. این تلگرافها از سوی افراد کمتر شناخته شده و مرتبط با حکومت به مرکز مخابره می شد.[27]
ب) بولتنهای ساواک
در ساواک، بولتنهایی در قالب روزانه، هفتگی و ماهانه منتشر میشد. برخی خبرها در بولتن وقایع روزانه نیز به قرآن پهلوی مربوط است مانند خبری که به نقل از سفارت ایران درباره ورود پنج جلد قرآن پهلوی به جده عربستان برای اهدا به مسجدالحرام، مسجد النبی(ص) و ملک فیصل سعودی ثبت شده است. این خبر بر اساس تلگراف سفارت ایران در جده تهیه شده است.[28] در بولتن گزارش وقایع روزانه از ورود قرآن پهلوی به شهرهای مختلف مانند اصفهان، همدان (از آنجا به کرمانشاه و خرم آباد) و تبریز اشاره شده است. مستندات برخی از گزارشهای موجود در بولتنها، در پرونده قرآن پهلوی موجود است و شیوه کار ساواک در انتقال اخبار به بولتنها را نشان میدهد. این کار با حذف حواشی و آوردن متن مورد نظر ساواک همراه بوده است.[29]
ج) طرح انتشاراتی
مکاتباتی درباره تدوین طرح انتشاراتی قرآن پهلوی در این مجموعه موجود است. این طرح برنامه انتشار قرآن پهلوی و تبلیغات مربوط به آن در رسانهها بود. در 8 اردیبهشت 1344، وزارت اطلاعات و گردشگری خواست تا نماینده ساواک در جلسه دفتر طرح و بررسیها که برای بررسی طرح انتشاراتی قرآن پهلوی در محل آن دفتر در طبقه چهارم بانک بازرگانی بازار مقابل وزارت کشور تشکیل میشود، حضور یابد.[30] در 3 فروردین 1345، سرلشکر حسن پاکروان وزیر اطلاعات و جهانگردی(رئیس سابق ساواک)، یک نسخه از طرح انتشاراتی قرآن پهلوی و نقشه محلهای استقرار آن در تهران و حومه را برای ساواک به منظور صدور دستورهای لازم ارسال کرد.[31]
برنامه انتشاراتی قرآن پهلوی که در وزارت اطلاعات و گردشگری تهیه و به ساواک ارسال شده بود،[32] در اداره سنجش و نظارت بر اجرای طرحهای وزارت مزبور تهیه و تدوین شده بود. مقدمه این طرح درباره اقدام شاه برای انتشار قرآن پهلوی است؛ شاه متدین به دین اسلام و مذهب جعفری دوازده امامی معرفی شده که در طول سلطنت خود از قرآن الهام گرفته و برای بزرگداشت و تجلیل مذهب شیعه اثنیعشری از هیچ اقدامی فروگذار نکرده است. در این مقدمه آمده است که چاپ و نشر قرآن به منزله قانون اساسی مملکت مورد توجه شاه قرار گرفته و وی دستور چاپ قرآنی ممتاز از سایر قرآنها را صادر کرد. در ادامه روند چگونگی انتشار قرآن آریامهری توضیح داده است؛ برای نیل به همین مقصود، نسخه خطی میرزا احمد نیریزی موجود در کتابخانه سلطنتی انتخاب شد. درباره نسخه خطی میرزا احمد نیریزی آمده است که از نظر تذهیب و حاشیهسازی و طلاکاری در نهایت نفاست و از نظر نگارش خط نسخ، شاهکاری فناناپذیر است. برای تصحیح این نسخه، از دو دسته منابع معتبر استفاده شده است. این چاپ بر چاپ دیگر کشورهای اسلامی[33] امتیاز دارد. هدف از این طرح انتشاراتی آگاه ساختن مردم ایران و مسلمانان جهان از اهمیت قرآن پهلوی عنوان شده است.
این طرح شامل دو بخش قبل و بعد از انتشار قرآن پهلوی بود. در مرحله اول، خبرگزاری پارس (پخش اعلامیه وزارت دربار شاهنشاهی، مصاحبه با سید محمد مشکوه درباره چاپ قرآن پهلوی، مصاحبه با وزیر فرهنگ، مصاحبههای کوتاه رادیویی با کارمندان وزارت فرهنگ که در چاپ قرآن پهلوی نقش مستقیم دارند، مصاحبه با برخی روحانیون درباره قرآن پهلوی و نشر اخبار این فعالیتها در مطبوعات) شبکه رادیو ایران (سخنرانی سید محمد مشکوه در برنامه مرزهای دانش رادیو، برنامه سپاه دانش و دهقان، پخش مصاحبههای وزرای دربار، فرهنگ و هنر و سخنرانی محمد مشکوه از رادیوهای محلی زاهدان، اهواز، کرمانشاه) تلویزیون ایران (پخش مفصل اخبار منتشر شده در خبرگزاری پارس، مصاحبه با دکتر بیانی درباره نسخه خطی میرزا احمد نیریزی، تهیه و پخش مصاحبه و خبر از دست اندرکاران چاپ و نشر قرآن پهلوی)، مطبوعات داخلی (پوشش اخبار چاپ و نشر قرآن پهلوی توسط روزنامههای اطلاعات، کیهان، روزنامههای محلی، پوشش مصور اخبار مربوط به قرآن پهلوی در روزنامه های تهران جورنال، ژورنالدو تهران، کیهان اینترناشیونال، مجله الاخاء و نشر چهار مقاله در ماه در دو روزنامه کیهان و اطلاعات)، وزارت فرهنگ و هنر (نشر جزوهای به زبانهای فارسی، عربی، انگلیسی و فرانسه و توزیع آن در نمایندگیهای ایران در خارج از کشور، تهیه فیلمی از قرآن نیریزی و پخش آن در تلویزیونهای کشورهای اسلامی، لندن، پاریس، واشنگتن) و مطبوعات خارجی (انتشار مقالات و مطالبی درباره قرآن پهلوی). اینگونه تبلیغات و معرفیها چیزهایی بود که باید طبق برنامه عمل میکردند.
در مرحله دوم (بعد از انتشار) شامل مراسم و برنامههای زیر بود؛
وزارت دربار با دعوت از سفرا و نمایندگان کشورهای اسلامی از قرآن پهلوی رونمایی کرده و نسخ آن را به پادشاه اردن هاشمی، ملک فیصل عربستان، رؤسای جمهوری عراق، سوریه و لبنان و کتابخانههای نجف اشرف و کربلا، مساجد مسلمانان واشنگتن، لندن، هامبورگ و آذربایجان شوروی اهداء خواهد کرد. تقدیر از علما و دانشمندان فعّال در تصحیح قرآن پهلوی از دیگر برنامههای محوله به وزارت دربار بود. خبرگزاری پارس مراسم رونمایی را پوشش داده و تلگرافهای تقدیر و تشکر مردم از اقدام شاه در نشر قرآن پهلوی را منتشر خواهد کرد. رادیو ایران نیز مسئول تهیه و پخش برنامههایی درباره قرآن پهلوی در برنامههای هفت رنگ و سپاه دانش و دهقان خواهد بود. انتشار مقاله یکی از استادان دانشکده الهیات و مقالات دیگری در دو روزنامه کیهان و اطلاعات دیگر برنامه این مرحله بود. مسئولیت تهیه فیلم و عکس از مراسم اهداء قرآن پهلوی به اداره تولید فیلم و عکس سپرده شد. همچنین وزارت فرهنگ و هنر مسئول تهیه فیلمهایی از مراسم اهداء قرآن پهلوی و پخش آن با دستگاههای سینمای سیار برای کشاورزان و کارگران شد. این فیلمها در اختیار تلویزیون و سینماها نیز گذاشته میشد. این وزارتخانه میبایست فیلمهایی برای نمایندگیهای ایران در خارج از کشور بسازد. تلویزیون نیز موظف بود مراسم رونمایی و اهداء قرآن پهلوی را پوشش داده و همان شب پخش کند.[34] متن این برنامه با اندک تغییراتی در 7 صفحه به ضمیمه گزارش سرتیپ انصاری آمده است؛ وی در کمیسیون متشکله در وزارت اطلاعات پیرامون انتشار قرآن پهلوی شرکت کرده بود. در طرح اخیر تلگراف اصناف، پیشهوران، کارمندان دولت، استانداران، نمایندگان روحانیون و احزاب و سازمانها به دربار برای ابراز امتنان و سپاسگزاری از اقدام شاه در نشر قرآن پهلوی پیشبینی شده است. سخنرانی برخی نمایندگان مجلسین شورای ملی و سنا از افزودههای متن اخیر است.[35] نسخه سوم از طرح انتشاراتی قرآن کریم که در وزارت اطلاعات تهیه شده به برنامههای هفتم تا 30 فرورودین اشاره دارد. تعداد 30 مقاله تهیه شده توسط وزارت اطلاعات برای چاپ در نشریات کشور به صورت سرمقاله یا مقاله اساسی و برگزاری نمایشگاههای عکس از اقدامات شاه در این پروژه، از ویژگی های این برنامه اخیر است.[36]
د) گزارشهای شهربانی
برخی اسناد این پرونده گزارشهای شهربانی هستند. موضوع این گزارشها ورود قرآنها به شهرها یا حمل آنها به محلهای خاص مانند خانههای پیشاهنگی و چگونگی مراسم استقبال و حضور قشرهای مختلف مردم مانند برخی روحانیون یا عدم شرکت برخی از آنها در این مراسم است. این گزارشها پس از ورود به 321، بایگانی شدهاند.[37] منابع شهربانی[38] برخی اخبار مرتبط با قرآن پهلوی را ثبت کردهاند. در یک مورد آنها از نشر برخی اخبار مربوط به نارضایتی کارمندان شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه برای خرید اجباری قرآن پهلوی خبر دادند. در این گزارش آمده که مقرر شده مبلغ 100 تومان هدیه قرآن پهلوی طی ده ماه (هر ماه 10 تومان) از حقوق کارمندان شرکت کسر گردد. جنبه اجباری بودن موضوع، سبب ناراحتی کارگران شرکت واحد شده بود.[39] گزارش دیگری از شهربانی درباره آثار مثبت انتشار قرآن پهلوی در جامعه (در همان نخستین ماههای انتشار قرآن پهلوی)[40] است.
ل) مکاتبات اداری
مکاتبات اداری مانند مکاتبه وزارت دربار[41] با فرمانداری کل همدان نیز از دیگر اسناد این مجموعه هستند. این مکاتبات از این نظر اهمیت دارد که بخشی از برنامه حکومت برای اهدا این قرآنها را آشکار کرده است:
این قرآنها باید با بررسی وضعیت محل و شناخت مواضع روحانیون محلی باید با تشخیص استانداران و فرمانداران کل به کسانی داده شوند که خوش سابقه، نیک نام، مورد اعتماد مرجع تقلید و قاطبه اهالی باشند نه کسانی که واجد شرایط مزبور نبوده و شایستگی این مرحمت و عنایت شاهانه را ندارند!
از این رو از فرمانداری کل همدان خواسته شد از اهداء قرآنها به آیتالله معصومی همدانی و آیتالله بنیصدر خودداری و آنها را بنابر دستوری که طی نامه دیگری (5494-18/5/45) داده شده به بانک ملی تحویل و رسید آن را دریافت دارند.[42] برخی گزارشها مانند گزارش قوام، فرماندار کل همدان، درباره آیتالله معصومی و آیتالله بنیصدر) نشاندهنده نفوذ روحانیون مخالف حکومت در بین مردم و محبوبیت آنها است. رژیم حاضر بود به هر شکل ممکن این قرآنها را به روحانیون تحویل دهد؛ مثلاً حاضر شده بود بدون انجام تشریفات این کار صورت گیرد.[43] اما روحانیون میدانستند که پذیرش این قرآنها مورد استفاده تبلیغاتی رژیم قرار میگیرد. نمونه آیتالله العظمی سید محمدهادی میلانی مثال خوبی از این کار را نشان میدهد. آیتالله میلانی که چارهای در برابر اصرار مسئولین محلی نداشت، خواهان آن بود که خبر این موضوع انتشار عمومی نداشته باشد. اما ساواک که به واسطه منبع خود (فرات: نوغانی) از قصد آیتالله میلانی باخبر شده بود، دستور تبلیغات و بهرهبرداری وسیع را صادر کرد. این موضوع با انتقاد برخی روحانیون مانند آیتالله عبدالجلیل جلیلی(کرمانشاه) از آیتالله میلانی همراه بود.[44]
گزارشهای مربوط به خودداری آیتالله معصومی همدانی و آیتالله بنیصدر از گرفتن قرآن پهلوی، میزان محبوبیت و نفوذ آنها در میان مردم و مخالفتشان با حکومت را نشان میدهند. یکی از این گزارشها با عنوان طرح هدفهای اطلاعاتی امور مذهبی و روحانیون به توصیف نفوذ و مخالفت روحانیون در شهرهای مختلف همدان مانند ملایر، نهاوند و تویسرکان پرداخته است. برخی از این روحانیون از پذیرفتن قرآن پهلوی خودداری کرده و در مراسم استقبال از آن شرکت نکرده بودند.[45]
اسناد و مکاتبات نشان میدهند که وزارت دربار شاهنشاهی مدیریت توزیع قرآنها را بر عهده داشته است و چگونگی تخصیص نسخههای چاپ شده به مناطق مختلف به تشخیص این نهاد بوده است. اگر ساواک یا فرمانداریهای کل/ استانداریها مصلحت را به گونهای تشخیص میدادند که قرآن پهلوی به برخی روحانیان داده شود، موضوع را با وزارت دربار شاهنشاهی در میان مینهادند.[46] همچنین فرمانداریهای کل، برای تعیین تکلیف قرآنهایی که روحانیون مخالف حکومت از قبول آنها خودداری میکردند با وزارت دربار شاهنشاهی مکاتبه و از آنجا کسب تکلیف میکردند.[47]
عدم شرکت کارمندان ادارات در مراسم استقبال نیز سبب شکلگیری اختلافات و تنشهایی در ادارات شد که در قالب گزارش و شکوائیه ثبت شده است؛ مانند دادگستری فومن و جلوگیری رئیس آن اداره از حضور کارمندان در مراسم استقبال.[48]
ن) گزارشهای مطبوعات
برخی از اسناد این مجموعه، بازتاب موضوع قرآن پهلوی در مطبوعات است؛ مانند:
گزارش روزنامه کیهان درباره ورود 5 نسخه از قرآن پهلوی به بندر عباس[49] و تجدید چاپ قرآن پهلوی و ورود قرآن پهلوی به شهرهای مختلف مانند کرمانشاه.[50]
گزارش روزنامه کوشش درباره اهداء قرآن پهلوی به مسجدالنبی(ص) در مدینه.[51]
گزارش روزنامه اطلاعات (مصاحبه با محمد مشکوه درباره چگونگی انتخاب نسخه خطی و انتشار آن).[52]
روزنامه پست تهران درباره تقدیر از کسانی که در تدوین و تنقیح قرآن پهلوی شرکت داشتند (مشکوه، ابوالقاسم گرجی و مرحوم ابراهیم آیتی).[53]
متنی که نماینده مطبوعاتی روزنامه ندای رهنما در مراغه در ستایش از چاپ قرآن پهلوی منتشر کرده بود. این موضوع در بولتن روزانه ساواک درج گردید.[54]
گزارش روزنامه بورس درباره قیمت قرآن پهلوی و مصارف حاصل از فروش آن.[55]
نوشتاری م-فخرائی در روزنامه کوشش که ایران را پرچمدار پیکار مقدس خواند.[56]
روزنامه مرد مبارز (بنای مسجد مجلل محمدرضا شاه در فرحآباد با درآمد حاصله از انتشار قرآن پهلوی).[57]
اداره کل هشتم به اداره کل سوم نوشت مقاله روزنامه فرمان درباره قرآن پهلوی، به گونهای است که اگر به کشورهای عربی که با ایران دارای رابطه خوبی نیستند، برسد با تغییر برخی عبارات میتوانند آن را طوری جلوه دهند که باعث ایجاد بدبینی در کشورهایی شود که با ایران دارای رابطه حسنه هستند.[58]
بازتاب موضوع در نشریات خارجی مانند مجله ریویو اسلامیک (Islamic reviw) (سپتامیر 1966/ شهریور و مهر 1345)[59] بخشهایی از این نشریه که با برنامههای رژیم پهلوی مانند برنامه توسعه، اصول ششگانه و نشر قرآن پهلوی مرتبط بوده مورد توجه ساواک قرار گرفته است. در این پرونده بیش از 43 صفحه از مطالب این نشریه آمده است.
سخن پایانی
مطالعه پرونده قرآن پهلوی نشان میدهد که انتشار این قرآن با اهداف خاص صورت گرفت. برای این کار برنامه و طرح تبلیغاتی گستردهای تدوین شده بود. مطبوعات و رادیو تلویزیون، ادارات و نهادهای دولتی، قوای انتظامی و امنیتی همه مأمور شده بودند این طرح به شکل کامل اجرا شود. حکومت تلاش میکرد با اهداء این قرآنها به روحانیون، رابطه خود با آنها را ترمیم کند و به افکار عمومی نشان دهد که جامعه روحانیت با حکومت مخالفتی ندارد. اگر هم مخالفتی وجود دارد از ناحیه اقلیتی از روحانیون است. اما روحانیون انقلابی با عدم شرکت در مراسم حکومتی استقبال از ورود قرآن پهلوی به شهرها و خودداری از پذیرفتن این قرآنها، نقشههای رژیم را برهم زدند.
ساواک یکی از بازیگران و بازیگردانهای این نمایش تبلیغاتی بود و از ابتدای امر با تشکیل پرونده در این باره نسبت به کارهای مربوط به تبلیغات، هماهنگ سازی منابع، اطلاعات و امنیت اقدام مینمود. ساواک با فعال نمودن تمام مأمورین رسمی و افتخاری خود در همه استانها نسبت به شناسایی مخالفین و موافقین، دریافت کنندگان قرآن آریامهری و امتناع کنندگان از دریافت آن، گزارش تهیه نموده و از هر گزارشی بهرهبرداری خود را مینمود. برای موافقین و دریافت کنندگان طرح تحبیب و تطمیع را در پیش میگرفت و برای امتناع کنندگان طرح برخورد و تهدید را اجراء میکرد و برای برخی دیگر گزارشهای واصله را در پرونده انفرادی آنها ضبط مینمود تا در مواقع مقتضی علیه و له آن افراد استفاده نماید.
[1] قرآن پهلوی، ابوالفتح مؤمن، ماهنامه زمانه، شماره 5 و 6، سال 1381.
[2] مرکز بررسی اسناد تاریخی، انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک: استان سمنان، تهران، 1398، ج 1، ص 47، 48، 52. همچنین بنگرید: ورود قرآن آریامهری به سمنان و شرکت نکردن روحانیان در مراسم استقبال؛ سایت مرکز بررسی اسناد تاریخی.
[3] انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک: استان مرکزی، مرکز بررسی اسناد تاریخی، تهران، 1392، ج 1، ص 76.
[4] انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک؛ استان همدان، مرکز بررسی اسناد تاریخی، تهران، ج 1، 1390، ص233، 236.
[5] انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک: استان خراسان رضوی، مرکز بررسی اسناد تاریخی، تهران، 1400، ج 5، ص 185.
[6] یاران امام به روایت اسناد ساواک؛ کتاب بیستم: آیتالله سید مرتضی پسندیده، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1380، ص 72، 80.
[7] آیتالله العظمی سید شهابالدین مرعشی نجفی به روایت اسناد ساواک، مرکز بررسی اسناد تاریخی، تهران، 1388، ج 1، ص 555.
[8] پرونده قرآن پهلوی، سند بدون شماره، نوع سند: تلگراف از : مشهد به: مرکز، تاریخ:4/4/1345، آیت الله العظمی سید محمدهادی میلانی به روایت اسناد ساواک، مرکز بررسی اسناد تاریخی، تهران، 1380، ج 2، ص 494-495.
[9]مؤمن، ابوالفتح، همان.
[10] این موضوع بیشتر با تألیف کتاب انقلاب اسلامی در استان همدان و دیگر پژوهشهای ابوالفتح مؤمن در زمینه همدانپژوهی مرتبط است. نک: انقلاب اسلامی در همدان، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تهران، 1386.
[11] ورود قرآن آریامهری به سمنان و شرکت نکردن روحانیان در مراسم استقبال، قرآن آریامهری و شرکت نکردن هشت نفر از روحانیان رفسنجان در مراسم استقبال، پهلوی اول و دوم و تظاهر به دینداری، مرکز بررسی اسناد تاریخی.
[12]. نک: آشنایی با اداره امنیت داخلی (اداره کل سوم) مهمترین بخش ساواک؛ مرکز بررسی اسناد تاریخی.
[13] آشنایی با اداره امنیت داخلی (اداره کل سوم) مهمترین بخش ساواک، همان
[14] یاور عشایری در 321، رئیس دایره 2 بود. نک: دکتر فرهنگ مهر به روایت اسناد ساواک، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1399، ص 155.
[15] پرونده قرآن پهلوی، سند شماره: 26475/321، تاریخ: 16/5/1345.
[16] همان، سند شماره: 2347/224، تاریخ: 30/8/1345 و سند شماره: 32974/224 تاریخ: 11/8/1345، سند شماره: 3158/844، تاریخ: 17/1/1345.
[17] از این دست گزارشها میتوان به تلگرامی با موضوع ورود قرآن پهلوی به ایستگاه راه آهن تبریز، مراسم استقبال و بردن قرآن به مسجد لشکر، اشاره کرد. همان، سند شماره: 11049 تاریخ: 2/9/1345. برخی از این گزارشها توسط منابع شهربانی تهیه شدهاند. همان، سند شماره: 4538، تاریخ: 7/8/1345، سند شماره: 1246، تاریخ: 7/3/1345، سند شماره: 1942، تاریخ: 1/4/1345.
[18] همان، سند شماره: 4663/17ه، تاریخ: 21/12/1344.
[19] همان، سند شماره: 26475/326 تاریخ: 16/5/1345.
[20] همان، سند شماره: 1246، تاریخ: 7/3/1345.
[21] همان، سند شماره: 14170/6ه، تاریخ: 8/6/1345، سند شماره: 45/5081/6ه، تاریخ: 11/3/1345.
[22] همان، سند شماره: 8171/3ه، تاریخ: 4/2/1345، تلگراف ساواک تبریز، مورخه: 1/1/1345، تلگراف ساواک اصفهان، شماره: 117، مورخه: 10/1/1345.
[23] مانند خودداری آیتالله حاج علی معصومی همدانی و آیتالله سید نصرالله بنیصدر از پذیرفتن این قرآنها به عنوان هدیه رژیم؛ در: همان، سند شماره: 1669/13ه تاریخ: 30/6/1345، سند شماره: 26850/321، تاریخ: 30/6/1345، سند شماره: تاریخ: 1697/13ه، تاریخ: 5/7/1345. بیشتر اسناد این رویداد در روزشمار انقلاب اسلامی در استان همدان به روایت اسناد ساواک (مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1390) منتشر شده است.
[24] همان، سند شماره: 1453/16ه تاریخ: 2/3/1344، سند شماره: 1173/16ه، تاریخ: 3/2/1344، سند شماره: 12397/326، تاریخ: 13/3/1344.
[25] همان، سند شماره: 1809/3ه، تاریخ: 3/3/1344، سند شماره: 1762/5 ه، تاریخ:4/3/1344، سند شماره: 12157/326، تاریخ: 27/2/1344.
[26] همان، سند شماره: 12157/326، تاریخ: 27/2/1344، سند شماره: 255، ساواک اصفهان به اداره کل سوم 321، عطف: 12069/321، تاریخ: 22/2/1344، سند شماره: 144، تاریخ: 23/2/1344، سند شماره: 1474، تاریخ: 23/2/1344
[27] همان، سند (تلگراف) شماره: 921، تاریخ: 23/2/1344 عطف به: نامه شماره: 12069/321 اداره کل سوم، تاریخ: 22/2/1344.
[28] همان، سند بدون شماره، بولتن وقایع روزانه، بخش: 321، تاریخ: 30/1/1345، تلگراف شماره: 219، تاریخ: 24/1/1345.
[29] همان، سند بدون شماره، بولتن وقایع روزانه، بخش: 321، تاریخ: 11/1/1345، سند شماره: 1016/13ه، تاریخ: 0/1/1345.
[30] همان، سند شماره: 29/ رس34/806، تاریخ: 8/2/1344، صادرکننده نامه: اداره سنجش و نظارت بر طرحها (وزرات اطلاعات).
[31] همان، سند شماره: 1/ 3 د، تاریخ: 3/1/1345. طرح انتشاراتی مورد اشاره سند به پیوست آن است. اما نقشهها در پیوست سند موجود نیست. در پرونده قرآن پهلوی یک نقشه موجود است که در آن دانشگاه تهران، مسجد سپهسالار، مسجد شاه، مسجد لشکری، مسجد سید نصرالدین در خیابان خیام، امامزاده حسن در شمال جاده قزوین بعد از تقاطع خیابان شیر و خورشید، حرم حضرت عبدالعظیم و ابن بابویه با دایره مشکی مشخص شدهاند. توضیح پایین نقشه نشان میدهد که این نقشه مربوط به همین سند است و به دلایلی یا شاید بر اثر اشتباه از این محل به جای دیگری از این پرونده برده شده و در کنار سند شماره: 29/ رس34/806، تاریخ: 8/2/1344، صادرکننده نامه: اداره سنجش و نظارت بر طرح ها (وزرات اطلاعات) قرار گرفته است.
[32] همان، سند شماره: 38/ر س 58/1313، تاریخ: 2/3/1344.
[33] منظور قرآن سلطان عبدالحمید و قرآن حافظ عثمان است که در دوران خلافت عثمانی کتابت و منتشر شدهاند.
[34] طرح انتشاراتی درباره قرآن پهلوی، این طرح در هشت صفحه تایپ شده و به ضمیمه سند شماره: 38/ر س 58/1313، تاریخ: 2/3/1344 در پرونده ق/69 مضبوط است.
[35] پرونده قرآن پهلوی، مکاتبه محرمانه، دست نویس، بدون شماره در 11/2/1344. سند شماره: 29/رس 34/806، تاریخ: 8/2/1344، صادرکننده نامه: اداره سنجش و نظارت بر طرحها (وزرات اطلاعات).
[36] همان، سند شماره: 1/3د، تاریخ: 3/1/1345.
[37] همان، سند شماره: 1125، تاریخ: 3/3/1345 و گزارش شهربانی زنجان به شماره: 745، تاریخ: 20/2/1345.
[38] گزارشهای شهربانی دارای تقویم خبر ویژه هستند که در سر برگ آن، ارزیابی خبر و ارزیابی منبع آمده است. این شیوه تقریباً در اسناد دوره اول ساواک، مورد استفاده قرار میگرفت. همان، سند شماره: 1612، تاریخ: 19/3/1345، سند شماره: 1246، تاریخ: 7/3/1345.
[39] همان، سند شماره: 1612، تاریخ: 19/3/1345، سند شماره: 26154، تاریخ: 18/4/1345، سند شماره: 7790/20ه، تاریخ: 12/4/1345، سند شماره: 10844/321، تاریخ: 23/2/1345.
[40] همان، سند شماره: 197، تاریخ: 14/1/1345.
[41] در این زمان حسین قدس نخعی (273-1356ش) وزیر دربار (1342-1345ش) بود.
[42] پرونده قرآن پهلوی، سند شماره: 6138، تاریخ: 9/6/1345، سند شماره: 1697/13ه، تاریخ: 5/7/1345.
[43] همان، مکاتبه بدون شماره و بدون تاریخ. با توجه به محتوای سند تاریخ آن در فاصله 9 شهریور تا 5 مهر 1345ش بوده است.
[44] آیتالله العظمی سید علی میلانی به روایت اسناد ساواک، مرکز بررسی اسناد تاریخی، ج 2، ص 542، 543.
[45] پرونده قرآن پهلوی، سند بدون شماره، تاریخ: 28/6/1345، سند شماره: 1592/13ه، تاریخ: 17/6/1345، سند شماره: 26755/321، تاریخ: 20/6/1345، طرح شماره 6؛ تهیه کننده بخش 321، گزارش فرمانداری کل همدان به شماره: 544، تاریخ: 1/6/1345.
[46] همان، گزارش ساواک به شماره: 26268/321، تاریخ: 28/4/1345، سند شماره: 26475/326 تاریخ:16/5/1345، سند شماره: 338، تاریخ: 12/5/1345.
[47] مانند مکاتبات فرمانداری کل همدان با وزارت دربار شاهنشاهی، نک: سند شماره: 544، تاریخ: 1/6/1345.
[48] همان، شکایت دستنویس منصور سمیع از اقدامات کجکلاه دادستان فومن در برخورد با کارمندانی که در مراسم استقبال از قرآن پهلوی شرکت کرده بودند؛ تاریخ سند: 26/1/1345.
[49] همان، گزارش روزنامه کیهان، شماره 6798. در این مراسم، فرماندار کل، نماینده تامالاختیار دولت در بنادر، شهردار و جزایر جنوب و مصباح زاده نماینده بندرعباس در مجلس شورای ملی و مالک مؤسسه کیهان حضور داشت. برخی از مردم و روحانیون نیز به این مراسم کشانده شدند.
[50] همان، بریده روزنامه کیهان، شماره: 6794، تاریخ: 14/1/1345 و تاریخ: 16/1/1345.
[51] همان، گزارش روزنامه کوشش، شماره: 70 تاریخ: 22/2/1345.
[52] همان، بریده روزنامه اطلاعات، تاریخ: 18/2/1344.
[53] همان، بریده روزنامه پست تهران، شماره: 3764، تاریخ: 2/3/1345.
[54] همان، سند بدون شماره، بخش: 321، عنوان: گزارش وقایع روزانه، تاریخ: 5/3/1345.
[55] همان، بریده روزنامه بورس، شماره: 1143، تاریخ: 22/2/1345.
[56] همان، بریده روزنامه کوشش، شماره: 70، تاریخ: 22/2/1345. هر چند در این بریده که بیشتر توصیف و تحسین اقدامات شاه است اشارهای به قرآن پهلوی نشده و احتمالاً در صفحه دیگری از روزنامه بوده و مطلب اصلی در بریده منتخب ساواک نیامده است.
[57] همان، بریده روزنامه مرد مبارز، شماره: 1137، تاریخ: 29/1/1345.
[58] همان، سند شماره: 3158/844، تاریخ: 17/1/1345.
[59] همان، سند شماره: 2347/224، تاریخ: 30/8/1345. سند شماره: 32974/224 تاریخ: 11/8/1345.
جلد قرآن چاپ پهلوی
آیتالله عبدالجلیل جلیلی از علمای مبارز کرمانشاه
آیتالله آخوند ملاعلی معصومی همدانی
آیتالله سید نصرالله بنیصدر
آیتالله عبدالجلیل جلیلی
آیتالله ملاعلی معصومی همدانی