رضاخان و تعیین ایلخان بختیاری
تاریخ انتشار: 02 مرداد 1401
علی رغم این که در برخی از برهههای تاریخی، برخی از سرانِ عشایر تن به ذلتِ وابستگی به بیگانگان دادند و با آنان همآوا شدند، ولی انبوه عشایر غیرتمند و متدین ایران در طول تاریخ، همواره در دفاع از کیان کشور پیشقدم بوده و با دشمنان دین و کشور به مبارزه برخاسته اند.
امام خمینی (ره) که با این روحیه و نقش تأثیرگذار آن به خوبی آشنائی داشت، در این مورد میفرماید :
« یکى از چیزهایى که ممکن بود جلوى اجانب را بگیرد و نگذارد که اینها در ایران رخنه بکنند، عشایر بود. اینها (اجانب) خیال اینرا میکردند که عشایر اگر در ایران باشد، همین طور هم بود، قدرت عشایر باشد، از باب اینکه اینها توجه به اسلام دارند، ممکن است که جلوى مقاصد آنها را بگیرند؛ از این جهت، عشایر را یکى پس از دیگرى خلع سلاح کردند؛ و از محالّ خودشان بیرون کردند، و به قول خودشان تخته قاپو کردندو این مسائلى که براى همه عشایر پیش آوردند. هر چه توانستهاند این ذخایر ملت ما را، این ذخایر انسانى را، هر چه توانستند این ذخایر را چپاول کردند؛ از بین بردند.»[1]
یکی از اصلیترین بازیگرانی که در این راستا ایفای نقش نمود، رضاخان پهلوی بود. او که با برنامهریزی و هدایت بیگانگان به قدرت رسیده بود، در جریانِ خلع سلاح کردنِ عشایر و به سلطه کشیدنِ آنان تلاشی چشمگیر داشت که بخشی از این سیاست را با بهرهگیری از تسلط بر سرانِ ایل، عملی نمود.
نامهی او در زمان تصدی وزارت جنگ در سال 1302ش به سرلشگر محمود آیرم که در ساختار نوین ارتش! به فرماندهی لشگر جنوب منصوب شده بود، نشانگر این واقعیت است.
وزرات جنگ طهران به تاریخ 3 برج جوزا{خرداد} 1302
نمره صادره 1011
قمشه[2]
امیر لشگر جنوب[3] . اطلاعاً تذکر میدهد چون قضیه بختیاریها با تعهدات و پرداخت مبلغی که به عنوان غرامت معین شده بود، تصفیه گردید؛ نظر به این که امروزه سیاست چنین اقتضاء میکند که در سرتاسر آن نواحی سکونت و آرامش تامی برقرار باشد، ایلخانی[4]گری بختیاری با سردار محتشم[5] و ایل بیگی[6] آن با امیر جنگ[7] خواهد بود که هر دو از انتخاب شدگانِ من و مطیع اوامر میباشند.
ضمناً قرار است خودِ ایل خانی با تمام خوانین به اردو آمده و به عنوان اتحاد و اتفاق کامل با قشون، جشن بزرگی بگیرند. پس از آن باید یک عده چهل الی پنجاه نفر نظامی پیش ایلخانی گذاشته و بقیه اردو را مراجعت دهید، ولی لازم است امری که سابقاً طی نمره 550 دادهام، از نظر محو ننمائید تا دستور ثانوی داده شود.
وزیر جنگ و فرمانده کل قشون
پینوشتها:
[1] صحیفه امام . ج 7 . ص 354، سخنرانی مورخ 29 / 2 / 1358
[2] قمشه، شهرستان شهرضای فعلی میباشد که در 70 کیلومتری جنوب غربی اصفهان واقع است
[3] محمود آیرم، از افسران ارشد قزاقخانه که مدارس نظامی روسیه را نیز طی کرده بود و قبل از کودتای 1299ش درجه میرپنجی(سرتیپی) داشت. در سال 1301ش با ارتقاء به درجه امیر لشگری از سوی رضاخان به فرماندهی لشگر جنوب برگزیده شد. در سال 1305ش و در جریان شورش عشایر که بخشی از آن متوجه سوءاستفاده های آیرم و پولهائی که او و افسرانش از عشایر میگرفتند، از سوی رضاخان از فرماندهی لشگر جنوب برکنار و به تهران احضار و زندانی شد.
گفتهاند وی در جریان این دستگیری، بخشی از پولهای دریافتی را به رضا شاه داد و از زندان آزاد شد. وی در سال 1312ش از دنیا رفت. نک: شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران، دکترباقر عاقلی، جلد اول، صفحه 43
[4] ایلخانی یعنی رئیس ایل
[5] غلامحسین خان سردار محتشم (سالار محتسم . شجاع السلطان . شهاب السلطنه)، پسر چهارم امامقلی خان حاجی ایلخانی است. وی از جمله خوانین بختیاری طرفدار محمدعلی شاه بود که به صف مجاهدین پیوست و در مردادماه سال 1288ش، با شکوه فراوان از نیاوران به تهران وارد شد. در شهریور ماه سال 1290 ش با قوای محمدعلی شاه وارد جنگ شد و در آذر ماه همان سال در کابینه صمصمام السلطنه وزیر جنگ گردید. درباره او نوشته اند: غلامحسین خان از معدود افراد خاندانش بود که در سال 1312 ش به دستور رضاشاه دستگیر شد، ولی اعدام نشد. او در جنگ جهانی اول در جناح متمایل به انگلیس ها بود، به طوری که انگلیس ها از او خواستند تا مهاجرین و طرفداران آلمان را که در خاک بختیاری پناه گرفته بودند، دستگیر کند.»
آقاخان . قهرمان . مجید . حمید و ابدال، همگی فرزندان او هستند که با نام خانوادگی بختیار، مشهورند.
روزشمار تاریخ معاصر ایران . جلد 2، صفحه 182، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی و روزشمار تاریخ ایران، دکتر باقر عاقلی، جلد اول، صفحه 67 و 84 و 85
[6] ایل بیگی یعنی نایب رئیس ایل
[7] نصیرخان سردار جنگ در جریان جنگ جهانی اول، به علت تلاش برای تأمین امنیت منطقه شرکت نفت که در اختیار انگلیس بود، از دولت انگلستان نشان k . c . m . c دریافت نمود
تعداد مشاهده: 14235