کلوپ روتاری به روایت اسناد ساواک
تاریخ انتشار: 25 فروردين 1403
استعمار با فراگرفتن شیوههای جدید برای نفوذ و تسلط بر کشورهای هدف، گاه با ترکیب جنگ سخت و جنگ نرم و یا با برگزیدن یکی از آنها اقدام به پیاده کردن نقشههای خود مینماید. در کشورهای شرقی و از جمله کشور خودمان «ایران» نیز استعمارگران اینگونه عمل نمودند. ابتدا با اعزام میسیونرهای مذهبی به مناطق مختلف و از جمله شهرهای کوچک و روستاها در پی کسب نظر و ایجاد علاقه بین مردم سادهدل و پاک این مناطق برآمدند. آنان با احداث بیمارستان، درمانگاه و ارائه خدمات بهداشتی و درمانی و رسیدگی به امور واماندهای که معمولاً حکومتهای استبدادی و خودکامه و دیکتاتورمحور، از انجام آنها سر باز میزدند و حتی در اغلب موارد از درد دل مردم خود اطلاعی نداشتند، به سهولت در قلب و جان این مردم راه باز میکردند. این مردم به دلیل بیلیاقتی حکومتها در طی سالیان، از سواد سیاسی بهره چندانی نداشتند و چنان پاک و بیآلایش بودند که این سؤال برایشان پیش نیامد که چه چیزی باعث شده که این جماعت سرمایهدار که هر چیز را با میزان سود و ضرر میسنجند، این همه راه و زحمت را متحمل شدهاند و این قدر هزینه مینمایند بدون توقع! تا به بشریت، آن هم در گوشهای از آسیا و نه در آمریکا و اروپا خدمت نمایند! و در واقع پشت صحنه این ضرر و زیان عمدی چیست؟ چگونه میتوان باور کرد کسی با تفکر سرمایهداری، این چنین از خودگذشتگی نشان داده، راضی به ضرر مادی شده باشد!
پاسخ این سؤال روشن است، اما نه برای مردم سادهدل روستایی، بلکه آنان که به دنبال اهداف استعماری و سودبری کلان از این ممالک بودند. آنها خوب میدانستند که پس از جاافتادن در کشور هدف و جلب اعتماد دولتها و ملتها، میتوانند با استفاده از این حسن نظر، اهداف دیگر خود را به راحتی و آسانی به مورد اجرا بگذارند. حرکات استعماری برای تداوم دارای لایههای مختلف است هر چند مبانی آن تغییر چندانی ندارد. استعمار در طول استقرار و تثبیت خود در ایران با ظاهرسازی و شیوههای گوناگون اهداف اولیه خود را تداوم میداد. تشکیل فراماسونری در ایران یکی از این تغییر روشها بود که باز با استفاده از شعارهای بشردوستانه و اخلاقی پا به عرصه وجود گذاشت.
این سازمان که ابتدا به نام «بنایّان آزاد» از یک انجمن صنفی ملهم گشته بود. روش کار آنها را که عبارت از پنهان نمودن روشِ هنر و فن خویش بود، سرمشق خود قرار دادند و جنبه صنفی آن را به جنبه سیاسی پنهان و در خدمت استعمار و سرمایهداری جهانی تغییر دادند. چنانکه بعدها دیگر خبری از بنایان و معماران در این انجمنها یافت نمیشد و اگر هم بودند در اقلیت به سر میبردند و اکثریت اعضا را ثروتمندان و قدرتمندان تشکیل میدادند و اهداف صنفی را نیز رفته رفته به هدفهای سیاسی مبدل ساختند و دیگر این هنر و فن خاص نبود که باید از دیگران پنهان نگاه داشته میشد، بلکه اسرار و رموز سیاسی و هدفهای کلان استعماری بود. قدرتمندانی عضو این انجمن بودند که اکثراً از مقامات عالی و بالای کشورهای استعمارگر و استعمار شده بودند.
انسجام تشکیلاتی این انجمنها تحت عنوان «لژ» به سال 1717م(1096ش) در انگلستان رخ داد و به سرعت در سایر کشورهای اروپایی مثل: آلمان و فرانسه و اسپانیا ... تشکل یافت و در کشور ما نیز به سال 1907م (1286ش) تحت عنوان «لژ بیداری ایرانیان» در تهران شکل گرفت. البته پیش از این تاریخ، بسیاری از ایرانیان در خارج کشور به عضویت لژهای فراماسونری درآمده بودند و با الهام از فرهنگ غرب و پیشرفتهای ظاهری آن به دنبال اشاعه و توسعه این فرهنگ در کشور خود بودند و در واقع «آلت فعلی» برای اهداف و آمال بیگانگان به شمار میآمدند.
یکی از بارزترین این چهرهها میرزا ملکم خان ناظمالدوله از سرشناسان فراماسونری در ایران است. وی در یکی از یادداشتهایش به این نکته اشاره میکند که چگونه به دنبال آمیختن فرهنگ غرب با مذهب اسلام در ایران بوده است. او مینویسد:
«در اروپا که بودم سیستمهای اجتماعی و سیاسی و مذهبی مغرب زمین را مطالعه کردم. با اصول مذاهب گوناگون دنیای «نصرانی» و همچنین تشکیلات جمعیتهای سری و فراماسونری آشنا گردیدم. طرحی ریختم که عقل سیاست مغرب را با دیانت مشرق به هم آمیزم. چنین دانستم که تغییر ایران به صورت اروپا، کوشش بیفایدهای است. از اینرو فکر ترقی مادی را در لفافه دین عرضه داشتم تا هموطنان آن معانی را نیک دریابند. دوستان و مردم معتبری را دعوت کردم و در محافل خصوصی، از پیرایشگری اسلام سخن راندم...»[1]
واقعه تاریخی که به خوبی به ادعای میرزا ملکم مهر تأیید میزند، انحراف انقلاب مشروطیت است. این جماعت روشنفکر مآب و خودفروخته و غربزده، مسیر این انقلاب را به نفع اهداف استعمارگر پیر تغییر جهت دادند و یک انقلاب مردمی و مذهبی به رهبری روحانیت را به مرکز حصول مطامع و منافع ارباب خود مبدل ساختند. انگلستان پس از آن توانست اهداف استعماری خود را به طور گسترده و همهجانبه در ایران دنبال کند. این روند استعماری و حاکم مطلق العنان بودن صحنه سیاسی ایران توسط انگلیسها تا سال 1332 ادامه مییابد، ولی در این زمان با دخالت علنی امریکا و مأموران سیا در کودتای 28 مرداد و باز گرداندن مجدد محمدرضا شاه به اریکه قدرت توسط آنان، دچار تغییر میگردد و جای پای یک رقیب جدید برای انگلیسها در این عرصه باز میشود و کمکم آنان خواستار جایگزینی و به دست گرفتن کامل عنان قدرت در ایران میگردند. چنانچه در سالهای بعد شاهد دخالتهای عدیده و مؤثرتر آنان در امور سیاسی در داخل و خارج کشور هستیم و شاه که خود را مدیون آنان برای به دست آوردن قدرت میدانست بیش از پیش به سمت سیاست این رژیم متمایل شد. و در سالهای بعد در سخنان خود به وضوح از تمدن بزرگ (امریکا) حرف میزند و در اکثر حوزهها به دنبال کپیبرداری و شباهتسازی با آنان است. لذا راه را برای ورود و حضور هر چه بیشتر این استعمار نوین باز مینماید. آمریکاییها نیز از رقیب کهنهکار خود در راه رسیدن به اهداف و نفوذ و توسعه روزافزون فرهنگ خود، درس میگیرند لیکن با روش خود و به طرز جدیدتری و با بهرهگیری از ابزار نوین و علنی و در سایه سازمان اجتماعی به ظاهر غیرسیاسی و خیریه، به این مهم میپردازند.
آنان با ایجاد انجمنهای خیریه سرمایهداری و سازمان کلوپهای روتاری در ایران که اهدافی کاملاً شبیه محافل و لژهای فراماسونی داشت، این هدف را محقق ساختند. البته تفاوت فاحشی بین لژهای فراماسونری انگلیس و کلوپهای روتاری آمریکایی وجود داشت. اولی در سایه پنهانکاری و به شکل مخفی با محور سیاسی و جذب سیاستمداران بود ولی دومی در ظاهر و به طور علنی لیکن در سایه شعارهای بشردوستانه و خیریه و برادری و برابری و دوستی جهانی و امثالهم و با سرمایهگذاری روی ثروتمندان و صاحبان صنایع و حرفههای مختلف متمرکز میگشت.
با نگاهی از سر تأمل به اسامی افرادی که به کلوپ روتاری پیوستند به وضوح این فرضیه را میتوان در نظر داشت که همچون گذشته، جماعت منورالفکر بیهویت، که هیچ ریشهای در این آب و خاک نداشتند طلایهداران راهاندازی و بسط و گسترش این کلوپها بودند. شعار دوری از سیاست این جماعت که شباهت عجیبی به شعار بهائیان وابسته به صهیونیزم بینالمللی (اسرائیل) داشت این شائبه را در ذهن متبادر میسازد که وجه تشابهی بین این دو نهاد به ظاهر مستقل وجود دارد که هر دو به دنبال عضوگیری و توسعه نفوذ خود در دربار پهلویها بودند ولی در ظاهر شعار دوری از سیاست سر میدادند. این تشابه رفتاری و در واقع بنیادین، چنان واقعی و محرز است که حتی در میان سردمداران رژیم پهلوی افرادی را میتوان یافت که در هر دو سازمان عضویت دارند.
افرادی مانند: احسانالله یارشاطر، خانبابا بیانی و علیمحمد خادمی که از جمله عناصر فرهنگی رژیم پهلوی محسوب میشدند به دنبال برقراری این ارتباط سهجانبه بودند و در واقع مثلث: صهیونیسم بینالملل، امریکا و رژیم پهلوی را با یکدیگر هماهنگ میساختند و از این رهگذر آب به آسیاب خود و اربابانشان میریختند. تشکیلات روتاری از اولین روز تأسیس، تحت نفوذ و سلطه همه جانبهی «صهیونیسم بینالملل» قرار داشت و به طریق گوناگون، همانند تشکیلات سلف آن ـ فراماسونری ـ با صهیونیسم پیوند خورده بود.
پیرامون پیوند «روتاری» با «صهیونیسم بینالملل» دلایل فراوانی در دست است. در نخستین نشریه روتاری توجیهی از نشانه روتاری که عبارتست از یک چرخ 24 دندانه که با رنگ آبی و طلایی کشیده شده و روی آن عبارت «روتاری بینالمللی» نوشته شده جلب توجه میکند. رنگهای «آبی» و «طلایی» از جمله رنگهای مقدس صهیونیستها است. این رنگها در پرچم بازار مشترک اروپا نیز به کار رفته و منطبق است با رنگهایی که در رواقهای لژهای ماسونی به کار میرفته و با چرخ روتاری، یک ستاره شش ضلعی میسازد که نشانهی صهیونیستها در فلسطین اشغالی است. افزون بر آن در هر شعبه و کلوپ روتاری یک کمیته مخصوص برای ایجاد تفاهم متقابل بین پیروان ادیان مختلف با صهیونیسم یا به عبارت صحیحتر، اسرائیل، فعالیت میکند.
تاریخچه تشکیل روتاری در جهان
نخستین باشگاه روتاری در سال 1905م(1284ش) توسط یک حقوقدان صهیونیست به نام «پل هریس» در «شیکاگو» تشکیل شد. «پل هریس» به همراه سه تن دیگر از یهودیان عضو جامعه بازرگان شیکاگو به نامهای «سیلوسترئیل»، «پیرام شوری» و «گوستاو لوپر» اولین جلسهی رسمی روتاری را در 23 فوریه 1905(4 اسفند 1283) تشکیل دادند و موجودیت تشکیلاتی به نام «کلوپ روتاری» را اعلام داشتند.
تعریف روتاری
«روتاری» بنا بر تعریف مؤسسین آن به مفهوم چرخهای دوّار یک کارخانه به هم پیوسته است که با چرخش هر دنده، دندانههای دیگر نیز به حرکت در میآید و در نتیجه کل سیستم متحرک میشود.
با این تعریف، هدف کلی مؤسسین «روتاری» از به وجود آوردن آن کاملاً مشهود میگردد، آنان به دنبال ایجاد باشگاههای متعدد در کشورهای مختلف جهان هستند تا با القای فرهنگ مورد نظر خود، این کشورها را که هر کدام به مثابه یک چرخدنده کارخانه هستند به هم پیوند داده و با گردش هر کدام در ارتباط با دیگری کل سیستم دلخواه آنان به حرکت درآمده و اهداف استعماری مورد نظر آنان را به طور یکسان و همه جانبه به منصه ظهور برساند. در این راستا با تأسیس 12500 باشگاه در 134 کشور و با عضوگیری جمعیتی حدود 600 هزار نفر به وضوح مسئله سازماندهی عظیم و قدرت مدیریت واحد جهانی را میتوان مشاهده نمود که حاکی از اجرای یک برنامه جدی، هدفمند و گسترده برای نفوذ در جوامع دیگر است. سردمداران روتاری همواره در جلسات کلوپها، بهدروغ بر عدم دخالت در سیاست و حتی شئون اجتماعی تکیه میکنند؛ اما تنها ایجاد چنین سازمانی ـ با آن عرض و طول ـ خود بزرگترین مدعا برای دخالت آنان در سیاست و دیگر شئون اجتماعی است.
تاریخچة تشکیل روتاری در ایران
در اواخر سال 1333 شمسی، یعنی چند ماه پس از کودتای 28 مرداد به یکی از مأمورین آمریکایی به نام «دکتر کراتس» که با نام مستعار «داک» برای سازمان اطلاعات و جاسوسی آمریکا «سیا» کار میکرد و زیر پوشش زمینشناس در خدمت اداره اصل چهار ترومن در ایران بود، مأموریت داده شد تا برای تشکیل کلوپ روتاری در ایران وارد عمل شود. این جاسوس آمریکایی بلافاصله به مطالعه در این زمینه پرداخت و برای دستیابی به بهرهوری هر چه بیشتر، موضوع را با یک ایرانی عامل آمریکا به نام مجید امیرابراهیمی در میان گذاشت و از او خواست تا به عنوان «یک انسان خدمتگزار» در کار تأسیس کلوپهای روتاری به او کمک کند.
مجید امیرابراهیمی که خود از اعضای فعال و معروف سازمان فراماسونری بود با راهنمایی «دکتر کراتس» با چند تن از مقامات با نفوذ ایران که اکثریت قریب به اتفاق آنها از هممسلکان و هملژهای او بودند، از جمله دکتر جهانشاه صالح وزیر بهداریِ کابینه حسین علاء و سناتور مصطفی تجدد مالک و مدیر عامل بانک بازرگانی ایران و سناتور عباس مسعودی مالک و مدیر مؤسسه اطلاعات، مذاکره کرد و نظر دولت آمریکا را برای تأسیس نخستین کلوپ روتاری در ایران به آنان ابلاغ نمود. دکتر کراتس گزارش فعالیتهای خود و نحوه گردشکار را به اطلاع مقامات آمریکایی در واشنگتن رساند و مقامات آمریکایی برای ایجاد تحرک بیشتر در این زمینه و دستیابی سریعتر به اهداف مورد نظر خود، یکی از مأموران رده بالاتر «سیا» را که در بیروت و زیر پوشش رئیس انجمن دوستداران آمریکایی خاورمیانه فعالیت میکرد، روانه تهران ساختند.
این شخص که «چارلز هولاک» نام داشت بلافاصله بعد از ورود به تهران دست به کار شد و با جمعآوری حدود 30 نفر از سرمایهداران بهایی و یهودیان صهیونیست و اعضای لژهای فراماسونری، نامهای به «حسین علاء» نخستوزیر وقت ـ «استاد اعظم مادامالعمر» فراماسونری ـ نوشت و خواستار تأسیس اولین کلوپ روتاری در تهران شد. او پس از اینکه موافقت هیئت دولت را در این زمینه جلب کرد و پس از گرفتن تأییدیه از شهربانی کل کشور، گزارش نهایی این فعالیتها را به آمریکا فرستاد و پس از گرفتن دستورهای لازم، سرانجام در هفتهی آخر فروردین 1335 شمسی «کلوپ روتاری تهران» به عنوان کلوپ مادر، در محل پارک هتل تهران آغاز به کار کرد و به انتخاب هیئت رئیسه خود پرداخت.
اسامی اولین هیئت رئیسه کلوپ روتاری تهران و سایر هیئت رئیسههای این کلوپ و هفت کلوپ دیگر که دو تای آن در تهران و پنج کلوپ دیگر در شهرستانهای: اصفهان، رشت، کرمان، تبریز و کرج بودند، در اسناد آمده است. مطلب مهمی که در این لیست اسامیها وجود دارد، این است که اغلب اعضای هیئت رئیسه این کلوپ از اعضای قدیمی و معروف جمعیت فراماسونری آن هم جناح طرفدار صهیونیستها بوده و در میان این اعضا از مدیران کل ادارات استانها و استانداران و در مرکز هم معاونین و وزرا و نمایندگان مجلس شورای ملی و سنا به چشم میخورد.
اهداف روتاری
هدف روتاری بنا بر گفته مؤسسین و سردمداران آمریکایی و صهیونیست آن در ظاهر در «خدمت» خلاصه میشود. این سازمان بینالمللی در بیان هدف خود به چهار اصل و شعار کلیدی و ساده اکتفا کردهاند. شعار «خدمت بالاتر از خود» هدف عالی سازمانی است که نمایندگان برجسته پیشهها و مشاغل گوناگون را برگرد هم میآورد تا هر یک از آنها در طریق خدمت بکوشد و قسمتی از مسایل جامعه خود و نه قسمتی از مسایل خود را ارائه بدهد. در واقع روتاری یک اجتماع بینالمللی است که اشخاص را با عقاید و مشاغل مختلف- با اهدافی خاص- در کشورهای گوناگون با یکدیگر مرتبط میسازد.[2]
مؤسسین این باشگاه استعماری برای تکمیل هدف اصلی با ظرافت خاصی این هدف را در لابهلای جملات زیبا و آغشته به مهربانی و لطف و خدمت به همنوعان و رشد و ارتقای جوامع بشری پنهان نموده و هدف ظاهری را به چهار اصل تقسیم میکنند:
اصل اول: بسط دوستی و آشنایی به منظور فراهم آوردن فرصت برای خدمت.
اصل دوم: تقویت و تشویق ملاکهای عالی اخلاقی در کار و پیشه و بازرگانی و شناسایی ارزش کلیه مشاغل مفید و وظیفه هر روتارین در حفظ احترام شغل و پیشه خود به عنوان وسیله برای خدمت به جامعه.
اصل سوم: به کار بردن ایدهآل خدمت به جامعه از طرف هر روتارین در زندگی شخصی و بازرگانی و شغلی و اجتماعی خود.
اصل چهارم: بسط و پیش بردن تفاهم و حسن نیت و صلح بینالمللی از طریق دوستی و رفاقت جهانی بازرگانان و صاحبان مشاغل که در ایدهآل خدمت متحد شدهاند.[3]
گردهمآیی گسترده و آن هم از صاحبان صنایع و صنوف مختلف که اغلب جزو نخبگان و رجال سیاسی هم هستند جهت خدمت به باشگاه، شهر محل تأسیس کلوپ و کشور مربوط برای دستیابی به هدف مشترک یعنی صلح جهانی بنیادیترین هدف از تأسیس این باشگاه به شمار میرود. شعاری که هیچگاه در عمل به واقعیت تبدیل نمیگردد و از حرف جلوتر نمیرود و طی سالهای متمادی، یعنی چیزی حدود 27 سال در جلسات متعدد و در کلوپهای مختلف در سطح کشور، تنها در مرحله شعار و حرف باقی میماند.
سیری گذرا در اسناد ساواک به وضوح این مطلب را به اثبات میرساند و در نظریههای مختلف استانی و مرکز ساواک به صراحت به ابطال وقت و بیهوده بودن جلسات این باشگاه و عدم انجام اقدامات عملی در راستای خدمت به مردم، پرداخته و مهمترین بخش مربوط در جلسات این باشگاه را قسمت سخنرانی آن ذکر نموده که عمدتاً بیارتباط و بیتأثیر بوده و در پارهای از موارد به بحثهای سیاسی و مذهبی غیر مرتبط با اهداف روتاری مبدل گشته و در برخی از آنها حتی به بحث و مجادله و قهر و جدایی بعضی از اعضای این باشگاه نیز انجامیده است.
فساد گردانندگان روتاری
اغلب مسئولین و عناصر تأثیرگذار این کلوپ-برخلاف ایدههای پرطنین آنها- دارای فساد در ابعاد مختلف از جمله فساد سیاسی، مالی و اخلاقی بودند. به عنوان نمونه:
در مورد جهانشاه صالح(از بنیانگذاران کلوپ روتاری در ایران) برادر اللهیار صالح:
«جهانشاه صالح با سازمان «سیا» همکاری داشته و طبق اطلاع واصله مأموران سازمان «سیا» و اداره اطلاعات آمریکا در ایران با عدهای از کسانی که در آمریکا تحصیل کرده و در وزارتخانهها و ادارات مختلف مشاغل حساسی دارند به عنوان صرف ناهار و شام تماس و ارتباط داشته و ضمن تبادل نظر به جمعآوری اطلاعات لازم مبادرت میورزند. به عنوان نمونه رئیس اداره اطلاعات آمریکا در ایران، «مستر لینچ» و معاون اداره اطلاعات آمریکا در ایران هر هفته و یا 15 روز یک بار با گروهها و افراد مختلف از جمله با آقای جهانشاه صالح رئیس دانشگاه تهران به عنوان صرف ناهار و یا شام تماس و ارتباط دارند. در ضمن در سند بیوگرافی او آمده است: دو سال قبل از وزارتش مقدار 10 کیلوگرم هروئین قاچاق به کشور وارد کرده و از فروش آن پول سرشاری به جیب زده است و فردی است دروغگو، ریاکار و در میان همکاران و تشکیلات خود شهرت خوبی ندارد.»
در مورد عباس مسعودی (از بنیانگذاران کلوپ روتاری در ایران) و مدیر مؤسسه اطلاعات: در سند بیوگرافی او آمده است:
«فردی است، اهل زد و بند، حقهباز، هنرهای هزار رنگ، جاسوسصفت، علاقهمند به افزایش ثروت، غیرقابل اعتماد و مورد تنفر عامه مردم میباشد. مسعودی همچنین عضو جمعیت فراماسونری لژ ایران و طرفدار سیاست غرب، به ویژه انگلستان نیز بود.»
ساواک در مورد کاظم کوروس (از اعضای کلوپ روتاری تهران)، بازرگان و نائب رئیس اتاق بازرگانی، نماینده مجلس شورای ملی و سنا چنین اظهار نظر کرده است: وی فردی است طرفدار سیاست غرب و رژیم مشروطه سلطنتی که در احزاب ایران نوین و رستاخیز عضویت داشته است. نامبرده همچنین از اعضای مطرح تشکیلات فراماسونری در ایران بوده و در لژهای تهران، دانش، کوروش، اهواز، سعدی، مولوی، آریا و کاوه عضویت داشته و «استاد ارجمند» لژ اسکاتلند بوده است.
در مورد منوچهر تیمورتاش (از اعضای کلوپ روتاری تهران)، فرزند عبدالحسین تیمورتاش و نماینده مجلس شورای ملی:
«از حیث سیاسی عضو حزب مردم و طرفدار سیاست غرب به ویژه انگلیس بوده و در باشگاه ورزشی شاهنشاهی نیز عضویت داشته است. گزارشی در سال 1338 در خصوص فروش دو کیلوگرم تریاک به فردی به نام محمد مروی از اعضای فعال حزب زحمتکشان وجود دارد که به علت فقدان مدرک و پیگیری بعدی قضائی، اطلاع دقیقی از نتیجه کار در دسترس نمیباشد.»
در مورد محمدعلی صدری (دبیر کلوپ روتاری تهران):
«طبق گزارش موجود در پرونده، نامبرده تمایل شدید به سیاست آمریکا داشته و در زمان اشتغال در اداره کل سرپرستی محصلین ایرانی در آمریکا، برای خود و خانمش ویزای دائم آمریکا گرفته و به دنبال اخذ تبعیت دولت آمریکا بوده است. وی همچنین عضو جمعیت فراماسونری و دبیر و استاد لژ مولوی و فرانسه بوده است. طی گزارشی در سال 1351، مشارالیه قصد خروج از کشور را داشته و از فرد ناشناسی خواسته که در گمرک توسط فردی به نام رئیس (احتمالاً مسئولیتی در گمرک داشته است) بخواهد وی را بدون گشتن چمدانهایش اجازه خروج بدهند که با توجه به عضویتش در فراماسونری و تمایلات آمریکایی که داشته است مسئله جاسوسی دور از انتظار نمیباشد.»
روتاری و مسئله جاسوسی
پیوند باشگاه روتاری با فراماسونری در اسناد ساواک منعکس است.
«شماره: 2 ـ 3ـ 4584 تاریخ: 17 / 10 / 1337
موضوع: باشگاه روتاری
در محافل مطلع مطبوعاتی گفته میشود باشگاه روتاری که وابسته به رؤسای اصناف جهان میباشد و مدتی است که در ایران شروع به فعالیت کرده و عده زیادی هم از رؤسای اصناف و کارفرمایان به آن پیوستهاند در واقع یکی از تشکیلات، جمعیتها و مجامع فراماسونری است که باطناً جنبه سیاسی دارد.»
در سند دیگری از ساواک به جنبهی جمعآوری اخبار برای بیگانگان نیز اشاره مینماید: «در محافل مطبوعاتی شایع شده که (میشو) مخبر خبرگزاری فرانسه گزارش تهیه کرده که در آن صورت جمعیتها و احزاب که علناً و به طور غیرعلنی در ایران فعالیت دارند جمعآوری شده و ضمن این صورت (کلوپ روتاری) را هم که ظاهراً جنبهی اقتصادی دارد نام برده و اضافه نموده که اعضاء این کلوپ باطناً به سیاست انگلستان بستگی دارند و به طور بسیار محرمانه و سری برنامههای مالی و اقتصادی ایران را به نفع انگلستان و سیاستهای آن رهبری و تنظیم مینمایند و گذشته از آن جنبه سیاسی نیز دارد و عده زیادی از اعضای فراماسون منتسب به (لژ اسکندریه) در آن عضویت دارند.»
در خصوص حضور وابستگان فرهنگی و سیاسی آمریکا و انگلیس در جلسات باشگاههای روتاری و به ویژه در کلوپ روتاری اصفهان که در این دوره تاریخی مهد فعالیتهای سیاسی و فرهنگی دو رقیب بیگانه و استعمارگر است و کسب خبر آنان و ایجاد ارتباطات صمیمی و نزدیک با اعضای مؤثر کلوپ در راستای بهرهبرداری خبری و جاسوسی به ذکر چندین سند از ساواک میپردازیم:
«تاریخ 26 / 9 / 45 شماره: 47954 / 321
موضوع: جلسه باشگاه روتاری اصفهان
به قرار اطلاع رسیده ساعت 13 مورخه 10 / 9 / 45 جلسه باشگاه روتاری اصفهان با حضور بیست نفر از اعضای آن و همچنین آقای خامسی عضو جدید باشگاه در هتل ایرانتور تشکیل و در آن جلسه آقای «مندی» رئیس انجمن ایران و انگلیس آقای جی.وی.هلترز را به عنوان میهمان به جلسه آورده و پس از صرف ناهار وی را به نام کنسول انگلیس در تهران معرفی نموده و... ولی آقای دکتر مرتضی حکمی فرزند عبدالجواد با کنسول انگلیس نامبرده در فوق و رئیس انجمن ایران و انگلیس در سر میز مانده و مشغول صحبت بودهاند و به نظر میرسد معاشرت آزاد ایرانیان و خارجیان در این قبیل جلسات موجب میگردد تا خارجیان با برقراری تماسهای دوستانه اطلاعات مورد نظر خود را کسب نموده و در صورت لزوم افرادی را نشان نمایند.»
«جلسه کلوپ روتاری در ساعت 13 روز 22 / 9 / 45 با حضور هفده نفر آقایان: ... و همچنین آقای حاتمزاده از انتقال آقای «مندی» رئیس انجمن ایران و انگلیس اظهار تأسف داشت شما که از ایران میروید اینجا را مسکن و مأوای خود بدانید و ما را جزء دوستان خود حساب نمایید...
نظریه رئیس ساواک: به نظر این ساواک شرکت بیگانگان با ایرانیان در جلسات به طور آزادانه باعث خواهد شد که خارجیان پس از برقراری دوستی و شناسایی کامل اعضای ایران و پی بردن به روحیات و نقاط ضعف آنها و برقراری تماسهای دوستانه اطلاعات مورد نظر خود را کسب نموده و در صورت لزوم افرادی را نیز نشان نمایند. تاکنون نظر آن اداره کل در این مورد اعلام نشده است خواهشمند است دستور فرمایید نظریه ارائه گردد. آقای مندی تبعه انگلستان رئیس شورای فرهنگی بریتانیا در اصفهان و آقای «استراندار» رئیس اطلاعات کنسولگری آمریکاست که هر دو در جلسه شرکت داشتهاند.»
«تاریخ: 28 / 9 / 1352 شماره: 111094 / 20 ه 21
موضوع: کلوپ روتاری شمال
جلسه ناهار کلوپ روتاری در تاریخ 26 / 9 / 52 به ریاست دکتر چوبینی در هتل پارک با حضور عده کثیری از اعضاء و میهمانان تشکیل شد... سخنران جلسه آقای «رمز باتوم» سفیر انگلیس در دربار شاهنشاهی درباره روابط اقتصادی ایران و انگلیس سخنرانی نمود... سپس حبیب ثابت پاسال از طرف سرمایهگذاران ایران از حمایت سرمایهداران انگلیسی تشکر کرد و گفت: ایران مانند طفلی است که انگلستان آن را بزرگ کرده است من وسیله شما که سفیر کشور انگلیس هستید خواهش دارم که از دولت خود بخواهید که مراقبت از این طفل خود را کماکان ادامه دهند...»
با بررسی اجمالی اسناد فوقالذکر، به وضوح به نقش مؤثر و کلیدی این باشگاه در راستای جاسوسی و تبادل اخبار برای بیگانگان و مکانی برای تربیت جاسوسان داخلی و ارتباطگیری جواسیس بیگانه با یکدیگر و جمعآوری موارد لزوم در زمینههای سیاسی و اقتصادی توسط عناصر اطلاعاتی رسمی و غیر علنی دول استعماری آمریکا و انگلیس میتوان پیبرد. استعمارگران بیگانه به خوبی و به سهولت با راهاندازی این باشگاه هدفهای اطلاعاتی خود را در زمینههای سیاسی و اقتصادی را پیش بردند و مسئله خدمت و خیریه برای عموم، تنها محملی بود برای مخفی نگاه داشتن هدف اصلی و در این زمینه منورالفکرانی که قبله آمالشان فرهنگ غرب و به ویژه آمریکا بود، نقشی انکارناپذیر و اساسی را ایفا کردند.
عدم دخالت در امور سیاسی و مذهبی
این اصل ارائه شده از سوی سردمداران استعماری این کلوپها هم به مثابه سایر اصول آنان ظاهری و عوامفریبانه بود و در واقع آنان در جلسات خود به جستجوی دقیق و موشکافانه مسایل سیاسی میپرداختند و در اغلب جلسات آنان مسئولین امور مملکتی از نمایندگان مجلسین گرفته تا معاونین وزارتخانهها و رجال نظامی دارای مسئولیت، حضور داشتند و به سخنرانی و بیان دیدگاههای سیاسی خود و نقد و بررسی عملکرد دولتها میپرداختند. در امور مذهبی هم به صراحت به نقد، تحقیر و استهزاء اسلام پرداخته و اقدام به دعوت از میسیونرها و کشیشهای مسیحی در جلسات خود مینمودند. برای وضوح بیشتر مسئله به ذکر چند سند ساواک در این خصوص میپردازیم:
«مرتضی حکمی فرزند عبدالجواد
نامبرده در گذشته از طرفداران دکتر مصدق و یکی از رهبران نهضت مقاومت ملی اصفهان بوده و برابر گزارش تیپ سابق اصفهان وی قبل از قیام ملی 28 مرداد با کشاورز صدر استاندار سابق مراوده نزدیک داشته به طوری که پس از قیام مزبور تعداد 21 اوراق مربوط به مکاتبات کنسولگری آمریکا و ده برگ مربوط به جریان رفرانداوم و سه قبضه اسلحه مربوط به کشاورز صدر از منزل او توسط مأمورین کشف و استاندار که در منزل مشارالیه مخفی شده بود دستگیر و به اتهام همکاری با کشاورز صدر، نامبرده را از سمت ریاست دانشکده معزول نمودهاند. برابر گزارش ساواک اصفهان، دکتر حکمی و خانم وی از مأمورین کسب خبر بیگانگان بوده و در این زمینه فعالیت خبری دارند...»
«تاریخ 5 / 10 / 50 شماره: 23642 / ه 21
موضوع: جلسه باشگاه روتاری مرکز
جلسه باشگاه روتاری مرکز در تاریخ 29 / 9 / 50 در پارک هتل تشکیل گردید... پس از صرف ناهار آقای «شوکلا» استاد زبان سانسکریت وابسته فرهنگی سفارت هند درباره فرهنگ هند باستان و معماری آن کشور سخنرانی و نمایش فیلم شد... وقتی رئیس جلسه خواست از او تشکر کند یکی از حضار به نام فرمانآرا فریاد زد: آقا این سخنرانی تشکر ندارد و ما از آن استفادهای نکردیم و نباید بگذارید که یک نفر هندی در سالی که کشورش مملکت دوست و همسایه ما پاکستان را مورد حمله قرار داده است در این جلسه سخنرانی کند. در این موقع رئیس و حاضران سخنان او را قطع کردند و چون در روتاری مذاکرات سیاسی ممنوع است، فرمانآرا را به سکوت دعوت کردند و رئیس ناگزیر جلسه را تعطیل کرد...»
«تاریخ: 16 / 9 / 51 شماره: 43440 / 20 ه 21
موضوع: جلسه هفتگی کلوپ روتاری مرکز
کلوپ روتاری مرکز در ساعت 1300 در پارک هتل به ریاست سناتور ارفع تشکیل جلسه داد. در این جلسه خانم ستاره فرمانفرماییان در مورد اقدامات دولت درباره تنظیم خانواده و اهمیت این امر از لحاظ کنترل موالید مطالبی ایراد کرد که مورد توجه قرار گرفت، ولی این خانم ضمن صحبتهای خود گفت: آمار دولت بر اینکه رشد جمعیت در ایران 5 / 2 درصد است صحیح نیست و این آمار جنبه سیاسی دارد زیرا حقیقت این است که رشد جمعیت 5 / 3 درصد است و دولت برای اینکه بتواند به مردم بگوید که رشد اقتصادی و درآمد سرانه مملکت زیاد است، رقم واقعی رشد جمعیت را کمتر اعلام میکنند. در خارج از جلسه مهندس ارفع به خانم ستاره فرمانفرماییان تذکر داد که چرا این حرف را زده است و آبروی دولت را ریخته است. در موقع طرح سؤالات سناتور جمشید اعلم پیشنهاد کرد که دولت باید هر چه زودتر لایحهای برای آزاد کردن سقط جنین به مجلس بیاورد....»
«انتقاد از طرح مسایل در کلوپ روتاری بخش فارسی رادیو پیک ایران
ساعت 1900 ـ 1 / 6 / 51
«جایی که وزیر به حساب نمیآیند»
بعد از سخنرانی عباس مسعودی در کلوپ روتاری، وزیر کار و یکی دو روز بعد آموزش و پرورش در این محل پیرامون مسایل کار و اشتغال و دومی درباره سیاست آموزشی دولت سخنرانی کردند. کلوپ روتاری چه جایی است و چرا این مسایل که باید در مجلس، در دولت، در برابر مردم مطرح شود، در اینجا مطرح میگردد؟! کلوپ روتاری مرکز تجمع بزرگترین سرمایهداران و گروههای وابسته به آنهاست. در این کلوپ که ارتباط مستقیم آن با محافل امپریالیستی غرب پنهان نیست، سرمایهداران بزرگ نمایندگان انحصارهای داخلی و خارجی گردآمدند. کلوپ روتاری نوعی از سازمانهای فراماسونری است که در کشورهایی مانند ایران فعالیت وسیعی دارند...»
پوچی شعار خدمت و اختلافات درونی
اصل بعدی و اساسی و بنیادین روتاری، مسئله خدمت به دیگران است که طبق گزارشهای ساواک و نظریههای متعدد مسئولین آن، این کلوپها به جزء جمع شدن دور هم و برقراری جلسه ناهار و بحث و گفتگوهای بینتیجه در عمل هیچ اقدام جدی نداشتهاند و برخلاف آنچه که در بُعد اطلاعاتی این کلوپها مطرح میشود و برآن تکیه میکنند که هدف تشکیل جامعه متحد جهانی براساس محور خدمت به دیگران و توسعه دوستی و همکاری بین مشاغل است، عمل نمودند. اعضای کلوپ روتاری در بین خود نیز اتحاد شکنندهای داشتند و در برخی اسناد به وضوح اختلافات درونی و برخوردهای مجادلهای و حتی فحشکاری و قهر گروهی را میتوان شاهد بود.
«تاریخ: 12 / 11 / 47 شماره: 13987 / 10 ه
موضوع: جلسه هفتگی کلوپ روتاری
جلسه هفتگی کلوپ روتاری روز پنجشنبه 8 / 12 / 74 در هتل ایران تشکیل گردید ـ ضمناً پروفسور «پن» متخصص بیهوشی اهل انگلستان میهمان آقای دکتر حکمی بود...
ملاحظات:
نظریه منبع: اخیراً اختلافاتی بین آقای مکداول و حاتمزاده اعضای کلوپ به وجود آمده است که علت آن به شرح زیر است. چندی قبل نامهای از طرف کلوپ به سرهنگ زاهدی رئیس اوقاف نوشته شده که در مجالس ختم، پذیرایی به وسیله چای و قلیان و قهوه موقوف شود و آقای زاهدی نیز پاسخ میدهد که این موضوع انجام خواهد شد و هفته قبل که رئیس کلوپ نامه سرهنگ زاهدی را قرائت میکرده است. آقای مکداول که از موضوع بیاطلاع بوده و در جلسات قبل غیبت داشته اعتراض میکند که مرامنامه روتاری دخالت اعضا را در امور مذهبی و سیاسی منع کرده و شما به هیچوجه حق چنین کاری را نداشتهاید. پس، از این به بعد من هم کارهای دایره اسقفی را در اینجا دخالت میدهم و چون آقای حاتمزاده نیز به مکداول اعتراض میکند مشاجره بین دو نفر شدید میشود...»
«تاریخ: 6 / 4 / 37 شماره: 8250 / 10 ه 3
موضوع: تشکیل جلسه کلوپ روتاری
در ساعت 1300 روز فوق جلسه هفتگی کلوپ روتاری در هتل کوروش اصفهان با شرکت 15 نفر از اعضا تشکیل گردید... آقای صرافان اظهار داشت که آقای مصلحی که پیمانکار میباشد و عضو مرتب کلوپ نیز هست به من گفت چون مهندس قنائی (عضو کلوپ) در مورد قرارداد آسفالت جاده انرژی اتمی که با سرمایه و ماشینآلات من انجام گرفته بند و بست داشته و اکنون که مقدار زیادی از کارها انجام شده و پول آن را نیز گرفته [و] حق مرا نمیدهد، دیگر به کلوپ نخواهم آمد. دکتر مالکی گفت در تمام دنیا اعضای کلوپ روتاری از بهترین مردمان آن شهر هستند و بایستی در انتخاب اعضای کلوپ روتاری دقت بیشتری بشود نه مثل مهندس عبدالحسین پرویز نوایی مشاور بینالمللی کلوپ و رئیس هواپیمایی کشوری که مرتکب سوءاستفاده زیادی گردید و اکنون در زندان به سر میبرد.
ترویج فرهنگ غرب
یکی از کارکردهای عمده این کلوپ توسعه فرهنگ مبتذل غرب در جامعه ایران بود. به طوری که با برگزاری میهمانیهای شبانه به همراه همسران روتارینها و فرزندانشان به طرز میهمانیهای غربی، سعی در آشنایی و ایجاد علاقه و گرایش در آنها مینمودند. از طرفی با برپایی سخنرانیهای متعدد توسط منورالفکرهای غربزده به تبلیغ ظاهراً منطقی و علمی پیشرفتهای کشورهای غربی میپرداختند. تا ضمن تحقیر و تنزل فرهنگ عمومی ملی ـ مذهبی جامعه، توجه آنان را به نقاط مثبت و روشن فرهنگ بیگانه جلب نماید.
«شماره: 726 تاریخ: 23 / 2 / 46
موضوع: کلوپ روتاری
جلسه کلوپ روتاری طبق معمول در ساعت 1300 روز پنجشنبه 21 / 2 / 46 در هتل ایرانتور و با شرکت 21 نفر از اعضاء مربوطه تشکیل گردید. ضمناً چهار نفر به اسامی: 1ـ مستر هالستد رئیس انجمن ایران و انگلیس 2ـ مستر گیلبر رئیس انجمن ایران و آمریکا 3ـ نصرالله سروش کارمند کنسولگری آمریکا 4ـ آقای مصری رئیس شرکت مقاطعهکاری راهآهن یزد و کاشان در این جلسه حضور بههمرساندند. آنگاه آقای هالستد سخنرانی خود را که در چندین برگ نوشته شده بود به طور مفصل ایراد ... و اشاره نمود که در این 20 سال که انگلستان قدرت امپراطوری خود را از دست داده و با کشورهای مستعمره به طور دوستانه و مشترک المنافع عمل مینماید، تأثیرات قابل توجهی در انگلستان داشته و مخصوصاً درباره تیپ جوان کشور بحث نمود که جوانان تمام افکار و سنتهای دیرین را زیر پا گذاشته و برخلاف تمایل بزرگان خود عمل میکنند... و مثال بیتلها را زد. ناطق اضافه نمود که در گذشته هیچکس نمیتوانست در امور جنسی که مربوط به مرد با مرد یا پسر با پسر بود بحث و قلمفرسایی کند. لیکن در حال حاضر کتابهایی در این مورد نوشته شده... سپس درباره زندگی ـ طرز خوراک ـ لباس پوشیدن که بین مرد و زن یکی شده است اظهاراتی نموده.
نظریه منبع: از محتوای کلام هالستد این طور استنباط میگردد که سبب انحراف نسل جوان در دنیا آمریکاییها هستند...»
شماره: 7658 تاریخ: 5 / 9 / 46
جلسه کلوپ روتاری
ساعت 1300 روز پنجشنبه 2 / 9 / 46 با حضور 24 نفر از اعضا در هتل ایرانتور تشکیل گردید. پس از صرف ناهار آقای حاتمزاده از طرف اعضا از مراجعت آقای دکتر حکمی که از اروپا[آمده] اظهار خوشبختی نموده و به ایشان خیرمقدم گفت و خواهش نمود که مشارالیه درباره مسافرت خود مطالبی بیان نماید. آقای حکمی در مورد مشاهدات خود از انگلستان و پیشرفت علم پزشکی در آن جا بیاناتی ایراد و سپس چنین اظهار داشت: از انگلستان به فرانسه رفتم و در چند کنگره پزشکی و جراحی شرکت نموده و ناظر چندین عمل جراحی بزرگ منجمله تعویض قلب حیوانات بودم که پس از عمل بعد از مدتی تحت درمان قرار میگیرند، کاملاً سالم میمانند... مشارالیه سپس از هواپیمایی ملی انتقاد نموده و گفت من در پاریس از نمایندگی هواپیمایی ایران برای اول آذر بلیط رزو کرده بودم... هواپیما تأخیر دارد پس از آن ساعتها در فرودگاه ماندم ... این امر میرساند که هنوز کشور ایران یک کشور مترقی نبوده... در روزهای اول مراجعتم به ایران به این موضوع برخورد کردم که متوجه باشم هنوز در یک کشور عقبافتاده زندگی میکنم. بعداً آقای مهندس بصیری یکی از اعضای کلوپ گفت که روز سهشنبه به اتفاق آقای هامبرگرـ کاظم امین ارشدی جلسه هیئت مدیره داشتیم.... به این نتیجه رسیدیم که کلوپ بودجهای فراهم کند و تعدادی از دانشجویان اول کلاسهای دانشکده علوم و ادبیات و تعدادی از محصلین کلاسهای دبیرستان فارابی و ابنسینا را به انجمن ایران و انگلیس معرفی نموده در کلاسهای انگلیسی شرکت نمایند و کلوپ هزینه آن را به انجمن مزبور بپردازد...»
«تاریخ: 12 / 9 / 48 شماره: 15052 / 10
موضوع: کلوپ روتاری
جلسه هفتگی کلوپ روتاری ساعت 1230 روز 6 / 9 / 48 با حضور 10 نفر از اعضای هتل ایرانتور تشکیل شد پس از صرف ناهار آقای دکتر مالکی اظهار داشت با آقای هالبرت تصمیم گرفتهایم شب اول دی ماه یک شبنشینی ترتیب بدهیم و چون شب یلدا است و نزدیک به عید کریسمس است چنین جلسهای لازم است در این شب طبق رسوم مسیحیان بوقلمون تهیه و ارکستری هم دعوت خواهیم کرد. ضمناً آقای هامبرگر معتقد است هرکدام از اعضا که مایلند هر چند نفر را به عنوان میهمان به جلسه بیاورند و حتی اطفال بزرگتر از 10 سال را هم همراه خود نمایند...»
مدیریت عناصر خارجی در کلوپهای روتاری در ایران
یکی دیگر از نشانههای وجود وابستگی علنی و گسترده این کلوپها به کشورهای بیگانه و بالاخص آمریکا و انگلیس، مسئله مدیریت و نقش محوری و اساسی عناصر سفارتخانهها و مراکز فرهنگی این دو کشور در اداره و خطدهی امور کلوپها به ویژه در اصفهان میباشد. ذکر این نکته ضروری به نظر میرسد که در این برهه تاریخی، اصفهان به عنوان یک پایگاه فرهنگی و سیاسی در نظر کشورهای یاد شده بوده است.
«تاریخ: 24 / 11 / 45 شماره: 1327
موضوع: کلوپ روتاری
جلسه کلوپ روتاری در ساعت 13 پنجشنبه 30 / 11 / 45 با حضور آقایان ... 13ـ مکداول 14ـ هامبرگر معاون انجمن ایران و انگلیس... 21ـ استراندر رئیس انجمن ایران و آمریکا... تشکیل شد... سپس آقای فرانتی ماریو ضمن اظهار تشکر از هامبرگر که دستگاه پروژکتور خود را در اختیار ایشان قرار داده... و اسلایدهای مربوطه وسیله هامبرگر به معرض نمایش گذارده شد...
نظریه منبع: آقای هامبرگر معاون انجمن ایران و انگلیس و با استراندر رئیس انجمن ایران و آمریکا طرح دوستی ریخته و دائماً در رفت و آمد بوده و با همدیگر هستند.»
«تاریخ: 8 / 12 / 45 شماره: 1564
موضوع کلوپ روتاری اصفهان
جلسه کلوپ روتاری اصفهان در ساعت 1300 روز پنجشنبه 4 / 12 / 45 و با شرکت 22 نفر از اعضاء تشکیل گردید... سپس فرمهای ارسالی از مرکز به وسیله آقای استراندر، حاتمزاده، هامبرگر و دکتر حکمی تنظیم گردید و قرار بر این شد که آقای استراندر و حاتمزاده روز دوشنبه آینده فرمها را به تهران ببرند و برای رسمی شدن این کلوپ اقدام کنند. آقای استراندر شفاهاً از آقایان دعوت کرد که ساعت 7 بعدازظهر همین روز جهت استماع یک سخنرانی به انجمن ایران و آمریکا بروند...»
«تاریخ: 4 / 5 / 48 شماره: 3731 / 10 / ه
موضوع: کلوپ روتاری
جلسه کلوپ روتاری اصفهان ساعت 1230 روز 2 / 5 / 48 با شرکت 18 نفر از اعضا تشکیل گردید...
2ـ آقای هامبرگر عضو شورای فرهنگی بریتانیا که قبلاً کارمند دایره اسقفی بوده و در حال حاضر دبیر کلوپ روتاری نیز هست از اعضای فعال این کلوپ است و میتوان گفت موجودیت کلوپ بستگی به وجود وی دارد و نظریات و تصمیمات اوست که در هر حال اجرا میشود و نفوذ قابل توجهی در بین اعضاء دارد.»
ارتباط کلوپ روتاری با شاه
ریاست عالیه کلوپهای روتاری ایران با شخص شاه است و در هر کدام از سمینارهای دورهای سراسری که برگزار مینمودند، شاه پیامی به عنوان سخن افتتاحیه مراسم ارسال مینموده است. در اسناد اظهار علاقه طرفین و حمایتهای بیچون و چرا و گسترده فیمابین مشهود است.
شماره: 266 / 4 تاریخ: 23 / اسفند / 1351
ریاست محترم دفتر مخصوص شاهنشاهی
... کلوپهای روتاری ایران به پیروی از نیات عالیه شاهنشاه آریامهر در کمک به ادامه تحصیل جوانان با استعداد کشور، مبلغ 1000 دلار آماده کردهاند تا در صورتی که شاهنشاه آریامهر اجازه فرمایند این مبلغ به نام شاهنشاه آریامهر ریاست عالیه کلوپهای روتاری ایران به بنیاد روتاری فرستاده شود....»
«تاریخ: 17 / آذر ماه 1353
جناب آقای معینیان رئیس محترم دفتر مخصوص شاهنشاهی
موضوع: تمبر مخصوص روتاری
سال 1975م[1353ش] مصادف با هفتادمین سال تأسیس روتاری بینالمللی میباشد... یکی از اقدامات مربوط به این بزرگداشت انتشار تمبر پستی میباشد... با توجه به اینکه تاکنون تمبر پستی به مناسبت تجلیل از فعالیتهای روتاری در ایران منتشر نگردیده خواهشمند است مراتب به شرف عرض اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر که شخصاً سمت ریاست عالیه بر کلوپهای روتاری ایران را دارند معروض گردد تا در صورتی که اجازه فرمایند وزارت پست و تلگراف و تلفن برای تهیه و انتشار تمبر یادبود مخصوص روتاری در سال 1975 اقدام نماید.»
نتیجهگیری
با عنایت به مطالب مطروحه در سندهای پیشین، به وضوح میتوان این مسئله را دریافت که اصول عنوان شده از سوی مؤسسین و سردمداران روتاری جهانی، چیزی جزء شعار صرف و برنامهای برای فریب افکار عمومی نیست و در عمل، این اصول جای خود را به حمله فرهنگی، ترویج فساد اخلاقی غربی در جوامع دیگر و طرح این مبانی به عنوان ارزشهای اساسی زندگی بشری و سعی در استحاله و نابودی سایر فرهنگها و ارزشهای ملی دیگر کشورها و دخالتهای مکرر و هدفمند در امور سیاسی، اجتماعی و اقتصادی جوامع دیگر و ترویج قدرتطلبی بهگونهای که عضویت در این کلوپها به قبله آمالی برای افرادی که به دنبال کسب قدرت و نفوذ در ساختار حکومت را دارند درآمده و شاهد حضور رجال سیاسی و اقتصادی عدیدهای در این کلوپها هستیم. در حقیقت روتاری محلی برای گردآوری عناصر خود باخته غربگرا بوده و آنان وظیفه داشتند که غربزدگی در ابعاد مختلف را به شیوههای نوین و متنوع و در ظاهری شیک و زیبا به جوامع خود ارائه کنند و با توسعه هر چه بیشتر ارزشهای فرهنگ غرب، مبانی ارزشی ملی ملتهای خود را محو نموده و با جایگزینی فرهنگ استعماری اربابان خود، راهکاری برای نفوذ و سلطه هر چه بیشتر آنان فراهم کنند. روتاری طی سالهای حضور در رژیم گذشته تا حد زیادی در اجرای این هدف موفق بود، لیکن با پیروزی انقلاب اسلامی طومار رژیم پهلوی و ایادی وابسته آن که دستپرورده فرهنگ غربی بودند و اکثراً هم در کلوپ روتاری عضویت داشتند به هم پیچیده شد.
پینوشتها:
[1] . آدمیت، فریدون، اندیشه شرقی، انتشارات خوارزمی، سال 1399، چاپ ششم، ص 64.
[2] . برگرفته از اساسنامه روتاری، کلوپ روتاری به روایت اسناد ساواک، مرکز بررسی اسناد تاریخی، چاپ اول، سال 1390، ص 34.
[3] . همان، ص 12 الی 21.
حسین علاء ، نخست وزیر، فراماسونر
احسانالله یارشاطر یهودی، بهایی، فراماسونر، روتارین، در ایام جوانی
حبیب ثابت پاسال، بهایی و صهیونیست
علیمحمد خادمی، بهایی و رئیس هواپیمایی هما
دکتر خانبابا بیانی
جهانشاه صالح وزیر بهداری
عباس مسعودی مدیر مؤسسه اطلاعات در دوران جوانی
دکتر مرتضی حکمی
تعداد مشاهده: 10816