امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) فرمودند: هرکس عبرت‌گیریش بیشتر باشد خطا و لغزش او کمتر خواهد بود. غررالحکم، جلد 2، صفحه 631، به نقل از آثارالصادقین، آیت‌الله احسان‌بخش.

در هر نهضت و انقلاب الهی و مردمی، علمای اسلام اولین کسانی بوده‌اند که بر تارک جبین‌شان خون و شهادت نقش بسته است. امام خمینی(قدس سره)، صحیفه امام، ج 21، ص 275.

 

شرحی بر اسناد

نگاهی به مجمع علمی نجات نسل جوان و ایجاد موانع متعدد برای آن مجمع از طرف ساواک و با حمایت آقای سید کاظم شریعتمداری


تاریخ انتشار: 14 فروردين 1402


آیت‌الله‌ مکارم شیرازی در جبهه مبارزات فرهنگی، تلاشی گسترده و چشمگیر داشت و در کنارِ انتشار مجله درس‌هایی از مکتب اسلام، در سال 1343ش، با کسب مجور از اداره کل تألیف و ترجمه وزارت‌ آموزش و پرورش، گروهی را تحت عنوان «مجمع علمی نجات نسل جوان» سامان‌دهی نمود تا از این طریق ضمن چاپ نشریات و کتب سودمند و مورد نیاز نسل جوان به پاسخگویی شبهاتی که در این دوران از طریق نشریات و مجلات و مجامع مختلف مطرح می‌گردید، اقدام نماید.

این حرکت نیازمند سازماندهی در شهرهای مختلف بود که از طریق کتابفروشی‌های مذهبی، صورت گرفت. در اعلامیه‌ای که به این منظور و برای اخذ تعهد از فروشندگان نشریات این گروه، تحت عنوان «هدف‌های مجمع علمی نجات نسل جوان» توزیع گردید، آمده است:

«برای این که بتوانیم به فعالیت خود در راه‌ این هدف عالی و مقدس توسعه بدهیم، تصمیم گرفتیم از نمایندگان محترم خواهش کنیم که پیمان مقدسی با ما ببندند و تعهد زیر را امضاء کرده برای ما ارسال دارند...»

در سال 1344ش، مقاله‌ آیت‌الله‌ مکارم در این نشریه که دارای عنوان «رهبری‌های غلط و رهبران گمراه» بود، به علت این که نوشته بود:

«رهبرانی که خود گمراه و منحرف هستند، جوانان را به راه‌هایی سوق می‌دهند که ارزش‌های انسانی ابداً در آن مفهوم ندارد... جوانان ما باید در برابر رهبران گمراه دست به مبارزه منطقی دامنه ‌داری بزنند و جامعه آباد و با فضیلتی بر اساس ارزش‌های واقعی انسانی بسازند.»

و همچنین مقاله‌ی «اندلس سرزمین خاطره‌ها» به قلم سید علی محقق، که در آن «قسمتی از مبارزات مسلمانان را در برابر مسیحیان تشریح نموده» و «در حاشیه سطور، به طور کنایه وضع‌ امروز ایران را با مسلمین آن روز تشبیه نموده و علل شکست اسلام را عدم اتحاد. انحراف. اختلاف و دو دستگی تلقی نموده» بود؛ مورد حساسیت قرار گرفت و از توزیع آن جلوگیری گردید و دستور داده شد:

«نشریاتی که به قلم ناصر مکارم به چاپ می‌رسد، قبل از چاپ توسط مسئولین اداره کل سوم بررسی شود.»

به همین دلیل آیت‌الله‌ مکارم دستگیر و به ساواک تهران اعزام گردید و مورد بازجویی قرار گرفت. ایشان در خصوص هدف از انتشار این نشریات و چگونگی آن گفت:

«کتاب‌های کوچکی که در بالا اشاره شد (بحث‌هایی درباره جوانان)، برای مبارزه با مفاسد اخلاقی نسل جوان مانند اعتیاد به مواد مخدره و الکل و آلودگی‌های جنسی و اجتناب از نشریات مضره و رمان‌های عشقی و جنایی و پلیسی و ‌امثال آن تاکنون منتشر ساخته‌ایم و آنچه در بالا ذکر شد، نامه متحدالمآلی بوده است که برای فروشندگان این کتاب‌ها ارسال گردیده، نه اعلامیه است و نه نشریه، بلکه یک نامه چاپی برای فروشندگان. و ‌اما هدف این کتاب‌ها در خود آنها نوشته شده و اگر لازم باشد کتاب‌هایی که تاکنون تحت این عنوان منتشر شده ارائه داده می‌شود. جمعیت و اساسنامه‌ای هم در کار نیست فقط چند نفر نویسنده به نوبت هر یک کتابی می‌نویسند برای جوانان و هدایت آنها که همان طور که اشاره شد کتاب‌های آن تماماً موجود است.»

دو ماه پس از این بازجویی، نشریه‌ای به نام «مولود» که وابسته به مسجد اعظم قم و درباره میلاد حضرت پیامبر صلی‌الله علیه و آله بود، مورد حساسیت قرار گرفت و پس از بررسی، «مطالب آن تحریک‌کننده و خلاف مصالح عمومی کشور» عنوان گردید و در گزارش آن نوشته شد:

«چندی است پاره‌ای از طلاب قم که غالباً سابقه مضره دارند، نظیر هاشمی رفسنجانی. ناصر مکارم. سیدهادی خسروشاهی. حجتی کرمانی و چند نفر دیگر مبادرت به تهیه یک سری نشریات تحریک‌آمیز نموده و با تعیین نمایندگانی در شهرستان‌ها و تهیه صندوق‌های پستی مختلف در شهرستان قم، تقریباً با عناصر مخالف در سرتاسر کشور تماس ایجاد نموده و به نشر و توزیع این قبیل کتب و مجلات که جز مشوب کردن اذهان عمومی و منفی‌بافی و تحریک افکار نتیجه دیگری ندارد، پرداخته‌اند.»

این مسئله موجب گردید تا شناسایی تمامی عوامل نشریات نجات نسل جوان در دستور کار قرار گیرد و «به نحو مقتضی به کلیه فروشندگان این قبیل نشریات... تذکر لازم مبنی بر عدم فروش نشریات مورد بحث داده شود و به آنان تفهیم گردد که ادامه ‌این روش در آینده متضمن زیان‌های مالی و معنوی برای آنها خواهد بود.»

و در کنار آن، برای کنترل بیش از پیشِ آیت‌الله‌ مکارم، به ساواک قم دستور داده شد:

«نامبرده بالا که در شرایط فعلی عضو هیئت مدیره مجله مکتب اسلام در قم می‌باشد و نشریه مجمع علمی نجات نسل جوان که بعضاً حاوی مطالب انتقادی و تحریک‌آمیز است زیر نظر وی در قم تهیه و توزیع می‌گردد؛ از جمله افرادی است که در رهبری عوامل افراطی مذهبی در حوزه استحفاظی آن ساواک نقش مؤثری دارد. با توجه به اینکه در غالب نشریات مضره تهیه شده در قم، من‌جمله نامه‌های سرگشاده که اخیراً به طرفداری از خمینی چاپ و توزیع شده دست دارد و همچنین طبق اطلاعات رسیده با عناصر افراطی در شهرستان‌ها نیز مراوده و مکاتبه داشته و در سال گذشته نیز به طور غیرمجاز و پنهانی از مرز خوزستان به عراق عزیمت و مراجعت نموده است، لذا خواهشمند است دستور فرمایید به نحو غیر محسوس و دقیق اعمال وی را وسیله منابع نفوذی و نزدیک به وی تحت کنترل قرار داده و نسبت به موارد خواسته شده ذیل کسب اطلاع نموده و مراتب را اعلام نمایند.

1. نشریات و کتبی که تحت نظر وی تهیه می‌شود در کدام یک از چاپخانه‌های قم تهیه می‌گردد.

2. نشریاتی که تحت عنوان نامه سرگشاده تاکنون تهیه شده و نامبرده نیز یکی از امضاءکنندگان بوده ‌است، وسیله چه اشخاصی تهیه و به چه وسیله و در کجا چاپ و توزیع گردیده است.

3. نحوه ارتباط این شخص با موزعین نشریه مجمع علمی نجات نسل جوان و مجله مکتب اسلام به طور دقیق روشن و کنترل شود.

4. تماس‌های این شخص با عوامل افراطی قم و طرفداران خمینی دقیقاً تحت کنترل قرار گیرد و ترتیبی داده شود که نحوه فعالیت مشارالیه و همفکران وی در شرایط موجود به نفع خمینی روشن گردد.

5. هرگونه تماس‌های این شخص با چاپخانه حکمت قم و سایر چاپخانه‌های حوزه استحفاظی آن ساواک که مظنون به چاپ و تکثیر نشریات مضره هستند، کنترل شود.

6. با توجه به اینکه صندوق پستی شماره 6 قم آدرس مکاتباتی این شخص با نمایندگان نشریه مجمع علمی نجات نسل جوان در شهرستان‌ها می‌باشد، ترتیبی اتخاذ شود که با کنترل دقیق و غیرمحسوس این صندوق و سایر آدرس‌های مکاتباتی وی اقدامات زیر انجام شود.

الف. کلیه مکاتبات وی کنترل و مطالب حائز اهمیت در نامه‌ها استخراج و منعکس گردد.

ب. نمایندگان نشریات مجمع علمی نجات نسل جوان و مکتب اسلام که با وی طرف مکاتبه هستند، شناخته شوند.

7. به طور کلی با توجه به اینکه طبق مدارک موجود، قسمتی از فعالیت‌های مضره عوامل افراطی در قم به رهبری این شخص انجام می‌گیرد، ترتیبی اتخاذ شود که اعمال وی از هر نظر وسیله منابع مورد وثوق نزدیک به وی دقیقاً کنترل و هرگونه رفت و‌ آمدها و مسافرتهای این شخص به موقع گزارش شود.»

کنترل‌ها و سختگیری‌هایی که در راه انتشار این‌گونه نشریات به وجود‌ آمد، باعث گردید تا آیت‌الله‌ مکارم در تیرماه سال 1346ش، در نامه‌ای که از طریق سید محمد موسوی واعظ برای تیمسار مقدم، مدیرکل اداره سوم ساواک ارسال گردید، بنویسد:

«از مدتی پیش نشریاتی به نام مجمع علمی نجات نسل جوان از قم انتشار می‌یافت که اثر خوبی برای توجه دادن جوانان به مسائل اخلاقی و مبارزه با فساد اخلاق آنان داشت. نمونه‌هایی از آن الان موجود است و این نمونه‌ها به خوبی گواهی می‌دهد که‌این نشریات فقط و فقط برای جلوگیری از فساد اخلاق نسل جوان تهیه شده و سرگرمی مفیدی برای جوانان محسوب می‌شود و مطلقاً از مسائل سیاسی دور است. در محیطی که نشریات مسیحیان آزادانه انتشار می‌یابد و مزاج جوانان برای گرایش به افکار انحرافی مختلف، اعم از سیاسی و مذهبی آمادگی دارد، وجود چنین نشریاتی شاید جزء لوازم اولیه اجتماعی باشد.‌ اما متأسفانه برنامه اخیری که درباره مطبوعات (اعم از کتاب و جزوه و کتابچه و...) اجرا می‌شود، توفیق ادامه به این خدمت را از ما سلب کرده، ما تصور می‌کنیم چنانچه موافقت به ادامه بلکه توسعه‌ این گونه انتشارات شود به سود همه خواهد بود. طبق برنامه‌ای که اخیراً در مورد کتاب‌ها در قم اجرا می‌شود، ممکن است تحصیل اجازه برای یک کتابچه کوچک چند ماه طول بکشد و بدیهی است با این وضع، این‌گونه کتاب‌های کوچک را نمی‌توان انتشار داد.‌ امید است تسهیلات لازم را برای انجام این هدف مقدس فراهم فرمایند.

 ناصر مکارم شیرازی»

براساس این نامه در بررسی مجددی که از محتوای این نشریات صورت گرفت، با وجود اینکه فاقد «مطالب مضره» تشخیص داده شد، اعلام گردید:

«با توجه به اینکه ناصر مکارم شیرازی و مصطفی زمانی افراد صحیح‌العمل نبوده و از جمله اشخاص متعصب مذهبی و طرفدار روحانیون مخالف به ویژه خمینی می‌باشند؛ اصلح است این‌گونه نشریات با کسب مجوز از وزارت فرهنگ و هنر و همچنین قبل از انتشار مطالب آن بررسی و سپس منتشر ‌گردد.»

در سال 1352ش با این که حدود 10 سال از انتشارات «مجمع علمی نجات نسل جوان» سپری شده و در این مدت با ناملایمات متعددی دست و پنجه نرم کرده بود، در اردیبهشت ماه سال 1352ش، در نامه‌ای خطاب به سیدمحمد موسوی واعظ نوشت:

«بسمه تعالی

 حضور محترم واعظ شهیر جناب آقای موسوی واعظ دامت برکاته.

 پس از اهداء سلام همان‌طورکه خاطر شریف مسبوق است، مدتی است که با همکاری جمعی از دوستان دانشمند حوزه علمیه قم دست به تأسیس مرکزی برای مطالعات اسلامی و نجات جوانان از چنگال فساد اخلاق و انحراف فکری زده‌ایم و کتاب‌هایی منتشر ساخته‌ایم که بحمدالله از نظر دینی و تربیتی بسیار مؤثر بوده است. اکنون که مرکزی برای آن ساخته‌ایم و تصمیم گرفته‌ایم برای روشن ساختن وضع حقوقی آن، آن را به ثبت برسانیم، متأسفانه با عدم موافقت ساواک مواجه شده‌ایم، در حالی ‌که در فعالیت ما هیچ‌گونه نقطه ابهامی وجود ندارد و از هر نظر خدمت خالصانه دینی و علمی است، خواهشمند است اقدام مقتضی را در این مورد بفرمایید تا اگر سوءتفاهمی پیش آمده برطرف گردد. قبلاً از محبت‌های سرکار عالی تشکر می‌کنم.

والسلام‌ علیکم ‌و رحمه‌الله ‌و برکاته.

                                                                              قم. ناصر مکارم شیرازی»

در جریان پیگیری این نامه، رئیس ساواک قم با آیت‌الله شریعتمداری دیدار کرد و در گزارش این ملاقات نوشت:

«ساعت 2130 روز جمعه 15  /  3  /  52 برابر قرار تلفنی با آیت‌الله شریعتمداری ملاقات به عمل آمد. ایشان اظهار داشتند که: ناصر مکارم شیرازی به وسیله دکتر مهاجرانی و موسوی واعظ شاه‌عبدالعظیمی در صدد است که برای مؤسسه جمعیت خیریه نجات نسل جوان کسب مجوز نموده و شخصیت حقوقی ایجاد نماید. با توجه به اینکه نامبرده و تمام افرادی که با وی در این زمینه همکاری دارند، از طرفداران خمینی بوده و در نظر دارند محل موصوف را در پوشش تبلیغات اسلامی، پایگاهی به منظور اجرای برنامه‌های سوء خود قرار دهند، اعطای چنین مجوزی به مصلحت نمی‌باشد زیرا چنانچه منظور مکارم فعالیت در جهت تبلیغات اسلامی مفید است، می‌تواند مقالات خود را وسیله مجله مکتب اسلام که شعباتی نیز دارد منتشر نماید.»

بر اساس این گزارش، در تاریخ 1  /  5  /  52 گردش کاری تهیه گردید که در آن نوشته شد:

«به سازمان اوقاف اعلام گردد:

تأسیس جمعیت خیریه نجات نسل جوان، از نظر این سازمان به مصلحت نمی‌باشد.»

پس از گذشت حدود دو سال از این جریان، در مهر ماه سال 1354ش نشریه‌ای تحت عنوان «فلسفه شهادت» به قلم آیت‌الله مکارم منتشر شد که به «مدرسه الامام امیرالمؤمنین علیه‌السلام» منتسب و درباره آن نوشته شد:

«مدرسه مذکور به نام مرکز مطالعات اسلامی و نجات نسل جوان خوانده می‌شود.»

در این زمان آشکار شد، آیت‌الله مکارم برای چاپ نشریات نسل جوان، اقدام به تهیه‌ی ساختمان و چاپخانه‌ای نموده و تقاضای ثبت مؤسسه‌ای تحت عنوان «مؤسسه خیریه جمعیت مرکز مطالعات اسلامی و نجات نسل جوان» را داده که به علت مخالفت ساواک این مؤسسه را به نام «مدرسه الامام امیرالمؤمنین» نامیده و «نشریاتی تحت عنوان، مدرسه الامام امیرالمؤمنین(ع) درس عقاید و مذاهب» منتشر نموده است؛ این اقدام، باعث احضار مجدد ایشان گردید:

«نامبرده بالا را احضار و ضمن بازگو کردن اقدامات او در زمینه انتشار نشریه مورد بحث بدون کسب مجوز و دایر نمودن مدرسه و عنوان مطالب خلاف برای طلاب علوم دینی و توزیع نشریه مذکور در بین آنها به وی شدیداً تذکر و یادآوری شود که اقدام او در زمینه انتشار نشریه مذکور بدون کسب مجوز قانونی است و در این نشریه مطالب خلاف مصالح مملکتی درج ‌شده که مسئولیت آن مستقیماً به عهده او می‌باشد و چنانچه مجدداً چنین نشریاتی را بدون کسب اجازه از مقامات صلاحیتدار منتشر و در بین طلاب علوم دینی و دیگران توزیع نماید و یا در کلاس درس طلاب خود مطالبی مشابه نشریه مزبور ایراد نماید به شدیدترین وجه در مقابل اقدامات خلاف او عکس‌العمل نشان داده خواهد شد و این آخرین اتمام حجتی است که با وی در زمینه فعالیت‌های تحریک‌آمیزی که دنبال می‌کند، می‌شود و بعداً هیچ‌گونه عذر و بهانه‌ای پذیرفته نخواهد شد و اگر قصد فعالیت و تبلیغ مذهبی دارد به صلاح اوست که فقط در چهارچوب مسائل اسلامی و مذهبی فعالیت کند و با کنایه و استعاره از تبلیغ تحریک‌آمیز بپرهیزد.»




















































منبع: آیت‌الله العظمی ناصر مکارم شیرازی به روایت اسناد ساواک، جلد اول، مقدمه، صفحه 54 تا 58 و اسناد صفحات: 196 تا 209 و 223 تا 228، و تعدادی از اسناد ضمائم؛ جلد دوم، مقدمه، صفحه 33 تا 36 و اسناد صفحات: 639، 640، 649، بخش ضمائم.
 

تعداد مشاهده: 12790


مطالب مرتبط

تقویم تاریخ

کانال‌های اطلاع‌رسانی در پیام‌رسان‌ها

       
@historydocuments
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است.