حقیقت، آغاز و پایان چماقداران در آبان و آذر سال 1357
تاریخ انتشار: 12 بهمن 1398
آن چه در روزهاى 19 و 20 آذر 1357 مصادف با تاسوعا و عاشورای حسینی(ع) اتفاق افتاد نمایشى از عظمت و شکوه مردم بود. منابع ساواک گزارشهاى این دو روز را تهیه کردند که در تهران لحظه به لحظه بود. پس از 26 و 27 مرداد 1332 که مجسمههاى شاه در برخى از شهرها پایین کشیده شد، این نخستین بار بود که مجسمههاى پهلوى اول و دوم در شهرهاى مشهد، اصفهان، داراب، جهرم، لار، شهرضا، اراک، شیراز، همدان و... پایین کشیده مىشد. آنچه در این دو روز روى داد، همانا یک همهپرسى ملى در خصوص مشروعیت نظام شاهنشاهى بود. اولین و آخرین نتیجه این حرکت، عدم مشروعیت رژیم پهلوى نزد عامه مردم بود. از اینرو فرداى روز عاشورا که مصادف با 21 آذر بود و در آن زمان روز نجات آذربایجان نامیده مىشد دولت با همه دستگاههاى نظامى، انتظامى و امنیتى خود وارد میدان شد تا شاید مشروعیت از دست رفته خود را با راهپیمایىها و تظاهرات دولتى جبران کند. دولت شاه براى ایجاد زمینه لازم، اقدام به جعل اطلاعیههایى کرد که این حرکت دولتى خالى از پشتوانه مذهبى نباشد. در مشهد اطلاعیهاى را چاپ و توزیع کرد که در آن از قول آیتالله آقاى سیدحسن قمى آمده بود که او امام رضا(ع) را در خواب دیده و ایشان به آقاى قمى توصیه کرده است که شاه را بیش از این اذیت نکنند! در شهر اصفهان هم اعلامیهاى از قول آقاى سیدکاظم شریعتمدارى چاپ گردید و با هلىکوپتر در آسمان این شهر پخش شد که محتواى اعلامیه نشانگر مشروعیت محمدرضا پهلوى بود. آقاى قمى خیلى زود تکذیبیه نوشت و آقاى شریعتمدارى هم از وجود چنان اطلاعیهاى اظهار بىاطلاعى کرد. اگر تظاهرات روزهاى تاسوعا و عاشورا با آرامش و کمترین هزینه جانى به عنوان همه پرسى ملى مردم ایران در رد نظام شاهنشاهى مطرح شد، تظاهرات دولتى روزهاى 21 و 22 آذر با کشتارها و فجایعى همراه شد که منشأ حوادث بعدى گردید. در شهرهاى اصفهان و نجفآباد زمانى که مردم مخالفت خود را با برپایى تظاهرات دولتى آشکار کردند، آتش سلاح نیروهاى نظامى و انتظامى به روى مردم گشوده شد. سى تن در اصفهان شهید و مجروح شدند. اما فاجعه در نجفآباد عمیقتر بود. مردم نجفآباد براى توصیف آنچه در روزهاى 21 و 22 آذر بر آنها رفت، حمله مغول را مثال زدند. وقتى آیتالله سیدمحمود طالقانى هیئتى را براى بررسى حادثه نجفآباد بدان شهر فرستاد غیر از آمار خرابیها و 58 مغازه غارت شده، در بخش انسانى نتیجه آن بود که 26 نفر شهید و 42 زخمى به جا مانده است. در دو روز 21 و 22 آذر، هشت تن در شوشتر، پنج نفر در کاشان، همین تعداد در سبزوار و حداقل یازده نفر در شیراز ـ به دست بهائیان به شهادت رسیدند ـ حوادث خونبار شهرهای نامبرده موجب شد تا روز 27 آذر عزاى عمومى در سراسر کشور اعلام شود.
دولت نظامى غلامرضا ازهارى که در صدد بود به نتایج مطلوبی از تظاهرات دولتی و حرکت چماقداران در سطح کشور و یا برخی از شهرها برسد، نتوانست نتیجه دلخواه را از آن بگیرد و نتیجه عکس داد. بهتر است از قلم آنتونى پارسونز سفیر انگلستان در ایران ـ که آخرین روزهای مأموریت خود را مىگذراند ـ این نتیجه واژگون خوانده شود: «...گروه به اصطلاح خود انگیختهاى از افراد طرفدار دولت در استانها به تظاهرات پرداختند... روستاییانى را که با اتوبوس به شهر آورده بودند به خیابانها هجوم بردند. سربازان نیز به این گروه پیوسته بودند. پوسترهاى آیتالله خمینى را که به درهاى ادارات و مغازهها نصب شده بود پاره مىکردند و مردم را با سرنیزه مجبور مىکردند که فریاد بزنند «زنده باد شاه». گروههاى مخالف دولت نیز به حرکت در آمدند و بین این دو گروه درگیرى شدیدى روى داد که بسیار کشتهها از آن واقعه به جاى ماند. ژنرال ازهارى از این واقعه به خشم آمد. او چند روز بعد به من گفت این درگیرى همه آنچه را که در نتیجه خوددارى ارتش در روز عاشورا بافته بودیم بر باد داد. این تظاهرات به طرفدارى از شاه توسط فرماندهان نظامى محلى سازماندهى شده بود.» (غرور و سقوط، ص280)
چماق به دستان در این دوره زمانى (21 / 9 / 57 ـ 25 / 9 / 57) بار دیگر حادثهاى آفریدند که براى دولت رو به احتضار ارتشبد ازهارى گران تمام شد؛ و آن حمله به بیمارستان شاهرضا (امام رضا علیهالسلام) مشهد بود. مهاجمان با ضرب و شتمِ بیمارانِ کوچک و بزرگ، پزشکان و کشتن و زخمى کردن عدهاى دیگر، غیر از تهییج مردم مشهد به اعتراضات تازه و تحصن علما در محل بیمارستان، موجب پیدایش موج تظاهرات و مخالفتهاى دوبارهاى به ویژه از طرف جامعه پزشکان علیه حکومت شاه شدند.
این برخوردها موجب شد تا در تاریخ 23 / 9 / 1357 دستور داده شود که از گفتن شعار جاوید شاه در تظاهرات دولتی خودداری گردد و صرفاً شعارهای ملی و در طرفداری از قانون اساسی سر داده شود. این دستور نهایت استیصال شاه و دستگاه حکومتی او را نشان میدهد که طی 37 سال روز و شب و بر کوی و برزن این شعار را تکرار میکرد؛ ولی قضیه به حذف این شعار پایان نیافت و در همین روز ارتشبد عباس قرهباغی، وزیر وقتِ کشور دستور داد به تظاهرات دولتی و یا بهتر بگوییم طرفداران شاه و چماق به دستان پایان داده شود.
خبرگزارى رویتر روز 23 / 9 / 57 از مبدأ تهران در گزارش کوتاهى، تظاهرات دولتى را چنین توصیف کرد: «به نظر مىرسد که این تظاهرات کوششى براى اثبات نکتهاى است که ژنرال ازهارى نخستوزیرِ نظامى ایران هفته گذشته در یک کنفرانس مطبوعاتى اظهار داشت، مبنى بر اینکه اکثریت خاموش ایرانیان هنوز پشت سر شاه هستند(!) نمایش طرفدارى از شاه ممکن است همچنین بدین منظور صورت گرفته باشد که گزارشهاى مربوط به انجام اقداماتى در جهت تشکیل یک دولت غیر نظامى جدید را شدت بخشد.
ناظران سیاسى اظهار مىدارند: «خشونت و وحشیگرى که به همراه تظاهرات طرفداران شاه صورت گرفت مىتواند نتایج منفى به بار آورد.» (بولتن محرمانه خبرگزارى پارس، ش270، ص20)
چند سند زیر در باره آغاز و انجام کار چماقداران و حامیان آنان در ماههای پایانی رژیم پهلوی است. در همین باره نگاه کنید به مقاله: گذری بر انقلاب اسلامی از 21 / 8 / 57 تا 25 / 9 / 57 – (8)، در همین سایت، به تاریخ: 19 / 5 / 1398 و به نشانی: https: / / historydocuments.ir / ?page=post&id=2622
*****
خیلی فوری
از:312 تاریخ: 23 / 9 / 57
شماره: 10561
[بخشنامه]
پیرو: 8214 / 312 – 7 / 8 / 57
با توجه به اینکه در تلگراف پیروى توجه داده شده است که در تظاهرات ملى و میهنى مطلقاً شعارهاى جاوید شاه و زنده باد شاه گفته نشود معهذا در جریان تظاهرات ملى اخیر این مطلب مشاهده شده است. شاهنشاه آریامهر مطلقاً اجازه نمىفرمایند که در تظاهرات میهنى این قبیل شعارها گفته شود چه از نظر تبلیغاتى به مصلحت روز نیست. دستور دهید مراتب به مسئولان امر ابلاغ شود. ضمناً شعارهایى که مىدهند بایستى از این قبیل باشد:
مرگ بر بیگانه پرستان، مرگ بر دشمنان ایران، ما به قانون اساسى احترام مىگذاریم، جاوید باد ارتش جانباز ایران و از این نوع.
سپهبد مقدم
1ـ به همه سازمانها هم ابلاغ شود.
2ـ موضوع طى نامهاى به شهربانى و ژاندارمرى توجه داده شود. 25 / 9 / 57
از: کارمند زهرا پایزرین به: تیمسار فرماندهی
[گزارش]
من کارمند یاد شده بالا به اتفاق کارمند کریمى در روز پنجشنبه 23 / 9 / 1357 با کسب اجازه از ریاست بازرسى، به منظور رفتن به بانک، با وسیله شخصى که متعلق به خانم کریمى میباشد به سوى بانک حرکت کردیم. هنگام حرکت نتوانستیم احساسات خود را کنترل کنیم و شیشه جلوى ماشین را با تمثال مبارک اعلیحضرت شاهنشاه آریامهر مزّین کردیم و تا رسیدن به بانک با فریادهاى جاوید شاه احساسات خود را نشان دادیم. این عمل خود را تکرار کردیم که در خیابان مشیر فاطمى و جلوى دژبان یک خودرو لندرور که حامل دو نفر روحانى بود در تعقیب ما شروع به گفتن فحش و ناسزا کردند که در همین حال یک جوان با یک لگد به بدنه ماشین کارمند کریمى کوبید که اکنون جایش باقى است و سپس درِ طرف من را باز کرد و 2 ضربه به بازو و صورت من کوبید. مراتب بالا جهت بذل عنایت و منویات شخص تیمسار فرماندهى به استحضار رسید.
با تقدیم احترام کارمند پاى زرین 25 / 9 / 57
از: وزیر کشور به: کلیه نواحى استانداریها وسیله نواحى 15 گانه و هنگ بوشهر
جناب آقاى استاندار
برابر اطلاعات واصله طبقات مختلف هممیهنان عزیز که از مشاهده اعمال بىرویه اخلالگران ازورده[آزرده] شده و با توجه به احساسات میهنپرستى مبادرت به تظاهرات ملى و میهنى مىنمایند چون دیده شده که گاهى این تظاهرات با دستجات مخالفین برخورد و در نتیجه ناراحتىهاى شدیدى در انجام وظیفه مأمورین انتظامى فراهم میشود علیهذا دستور فرمایید ضمن تقدیر از احساسات پاک هممیهنان عزیز از هرگونه تظاهرات ملى و میهنى جلوگیرى فرمایند.
وزیر کشور ارتشبد عباس قره باغى
تاریخ 23 / 9 / 1357 ساعت 1645
شهربانى کشور
از: اداره اطلاعات تاریخ: 23 / 9 / 57
به: گرگان شماره: 8365
به فرموده، شهربانیها به هیچوجه مجاز نیستند در تظاهرات و دستجات شرکت نموده و یا وسایل در اختیار آنان قرار دهند. دستور فرمایید مراتب را به کلیه پرسنل جمعى تفهیم نمایند.
رئیس اداره اطلاعات
اطلاعات ـ کلانترى انتظامى
عین مفاد بخشنامه به کلیه پرسنل ابلاغ و تفهیم گردد. 23 / 9 / 57
ارومیه- 4 آبان 57. گروهی از چماقداران که اماکن کسب مردم را ویران کردند
آتش زدن مسجد جامع کرمان توسط عوامل رژیم پهلوی و چماقداران
تصویری از حرکت چماقیها در خیابان شهرکرد- 23 آذرماه 1357
تظاهرات طرفدران شاه و قانون اساسی در سال 57
تظاهرات طرفدران شاه و قانون اساسی در سال 57
تظاهرات طرفدران شاه و قانون اساسی در سال 57
تعداد مشاهده: 13783