امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) فرمودند: هرکس عبرت‌گیریش بیشتر باشد خطا و لغزش او کمتر خواهد بود. غررالحکم، جلد 2، صفحه 631، به نقل از آثارالصادقین، آیت‌الله احسان‌بخش.

در هر نهضت و انقلاب الهی و مردمی، علمای اسلام اولین کسانی بوده‌اند که بر تارک جبین‌شان خون و شهادت نقش بسته است. امام خمینی(قدس سره)، صحیفه امام، ج 21، ص 275.

 

روزشمار اسنادی


باند بازی و حمایت از افراد هم مسلک و هم عقیده از ویژگی‌های رجال عصر پهلوی به حساب می‌آمد. روال کار معمولاً به این صورت بود که یک جریان خاص با استفاده از ابزارهایی از قبیل مطبوعات، احزاب دولتی، زد و بند با خاندان پهلوی و نظایر آن زمینه‌ی برکشیده شدن یک نفر به مقامات عالیه را فراهم کرده و پس از تحقق این هدف، شخص برکشیده شده نیز از آن افراد حمایت‌های گسترده‌ی مالی و سیاسی می‌کرد. در سند دیگر امروز به تاریخ 1342 این مساله به روشنی انعکاس یافته است. «پس از مراجعت دکتر منوچهر اقبال از اروپا و احراز مقام شرکت ملی نفت طرفداران او از قبیل عباس شاهنده - شمس‌زاده و متقی دست به فعالیت زده و گفته می‌شود که طرفداران دکتر اقبال در آینده در ادارات دولتی دارای مقامات حساسی خواهند شد.»



علما و روحانیون تبریز در جریان نهضت حضرت امام (ره) همواره در کنار ایشان قرار داشته و علیه رژیم پهلوی مبارزه می‌کردند. اسناد ساواک نشان می‌دهد که رژیم پهلوی به شدت از علمای استان وحشت داشته و همواره در صدد اعمال فشار بر آن‌ها بوده است. سندی که در ادامه می‌آید به دستگیری تعدادی از علمای استان در سال 1342 اشاره دارد. در بخشی از سند آمده است: «قرار شد آقایان قاضی طباطبایی - سید احمد خسروشاهی - دروازه‌ای - انزابی - ناصرزاده و میرزا محمد علی انگجی دستگیر و به مرکز اعزام شوند.» در ادامه‌ی همین سند راجع به واکنش‌های عمومی نسبت به دستگیری اشخاص فوق آمده است: «افرادی که ممکن است پس از دستگیری روحانیون آشوب بر پا نمایند بلافاصله توقیف شوند.»



حجت‌الاسلام و المسلمین شیخ احمد کافی از جمله خطبا و سخنرانانی بود که محبوبیت زیادی در میان مردم داشت و منابر ایشان همواره مملو از مردم علاقمند بود. این روحانی مبارز و سخنور در مقطعی که رژیم تمام تلاش خود را برای کشاندن جوانان به سینماها و مراکز فسق و فجور به کار می‌برد، توانست از طریق مساجد و حسینیه‌ها خیل عظیمی از مردم را با مفاهیم اسلامی آشنا کند. بازتاب سخنان این روحانی والامقام چنان بود که باعث خشم برخی از نمایندگان و وابستگان به صهیونیست می‌شد. در سند زیر می‌بینیم که «یوسف کهن» از چهره‌های وابسته به اسرائیل و از اعضای مجلس شورای ملی در سال 1354 از حجت‌الاسلام کافی به ساواک شکایت کرده است. درباره این گزارش آمده است: «در سال جاری مشارالیه به علّت اظهار مطالب خلاف و تحریک آمیز در بالای منبر احضار و تذکرات لازم به وی داده شد ولی کمتر به تذکرات داده شده توجه نموده [است] … ساواک مذکور اضافه نموده که یاد شده به کرات مطالب بالا را در بالای منبر عنوان می‌نماید و از آن منظور خاصی دارد که با ایماء و اشاره به مستمعین می‌فهماند…»



سند زیر به مبارزات «آیت‌الله محمدتقی مروارید» از روحانیون مبارز در سال 1357 اختصاص دارد. بر اساس این سند ایشان «همراه چند نفر به بخش ایوان از توابع ایلام عزیمت و پس از سخنرانی تحریک‌آمیز و اظهارات ضد میهنی اهالی را تحریک و مبادرت به تظاهرات و ایراد شعارهای ضد میهنی نمودند.»



 سندهای زیر گزارش‌هایی از اوضاع شهرهای ارومیه (رضائیه)، سلماس(شاهپور) و خوی (استان آذربایجان غربی) را ارائه می‌کنند. مساجد (مسجد اعظم ارومیه، مسجد جامع سلماس و مسجد جامع حاج بابای خوی) از مراکز اصلی مبارزات انقلابی این استان بوده‌اند. روحانیون و وعاظ (در این سند: حجت‌الاسلام و المسلمین سید علی‌اکبر قریشی، حجت‌الاسلام و المسلمین حسنی، حجت‌الاسلام و المسلمین اروج محمد غفاری و اصغر بهرامی) مسجد و منبر را به عنوان یک سنگر و رسانه مهم در خدمت انقلاب اسلامی مردم ایران قرار داده بودند. این مبارزات کاملاً حال و هوای مذهبی داشت و با هدایت شبکه‌ای از روحانیون و نیروهای انقلابی با رهبری حضرت امام خمینی(ره) در پیوند بود. مبارزات انقلابی مردم آذربایجان غربی در این زمان، به شکل آشکار نظام سلطنت را هدف گرفته و سرنگونی رژیم و روی کار آمدن حکومت اسلامی را نوید می‌داد.



تقویم تاریخ

کانال‌های اطلاع‌رسانی در پیام‌رسان‌ها

       
@historydocuments
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است.