نگاهی به روز 21 و 22 بهمن 57 و برخورد نظامی گارد و همافران نیروی هوایی
تاریخ انتشار: 20 بهمن 1402
در روز جمعه 20 بهمن ماه 1357 تلویزیون اعلام کرد که فیلم بازگشت امام خمینی(ره) به ایران را پخش خواهد کرد. عوامل رژیم پهلوی پیش از پخش برنامه، تظاهراتی که در همان روز در حمایت از شاه و بختیار در امجدیه(ورزشگاه شهید شیرودی تهران) برگزار شده بود را پخش کردند. پخش این تظاهرات واکنش منفی همافران نیروی هوایی را در پی داشت. نیروهای گارد شاهنشاهی که در پادگان مستقر بودند، پس از استهزای موافقان شاه توسط همافران و به خصوص زمانی که تلویزیون تصاویر مربوط به ورود امام را پخش کرد و همافران به شادی پرداختند و صلوات فرستادند، نیروهای گارد به سالن هجوم بردند و همافران را به گلوله بستند.
صدای تیراندازیها در پادگان دوشان تپه(خیابان پیروزی، نیروی هوائی)، مردم شرق تهران را به خیابان کشید. مردم ابتدا تصور میکردند که به مقر امام(مدرسه علوی) حمله شده است اما صدای شلیک گلولهها از پادگان و با توجه به گزارش اندک نفراتی که توانسته بودند از مهلکه بگریزند، توجه مردم را به پادگان نیروی هوایی جلب کرد. مردم پادگان دوشان تپه را محاصره کردند. برخی از مردم میخواستند تا به کمک همافران بشتابند اما گروهی دیگر این کار را خطرناک میدانستند. مردم تا صبح خیابانهای اطراف پادگان دوشان تپه را ترک نکردند و در آن جا ماندند.
درگیری میان همافران و افراد گارد جاویدان که از شب پیش آغاز شده بود، تا قبل از ظهر روز بیست و یکم نیز ادامه داشت. سرانجام در ساعت 10 صبح، درِ اسلحهخانه نیروی هوایی به روی مردم گشوده شد. هزاران نوشته بر مقوا و کاغذ روی دستها در سطح شهر میچرخید: «هر کس ورقه پایان خدمت دارد برای گرفتن اسلحه به نیروی هوایی برود.»
ناگهان در سطح شهر شایع شد که امام خمینی اعلام جهاد کردهاند. هزاران جوان که در این مدت آموزشهای ابتدایی نظامی دیده بودند، با اسلحههای سبک یا بمبهای دستساز در شهر به راه افتادند و به مراکز نظامی حمله بردند، کلانتریهای 9، 10، 11، 14، 16، 17، 26 و کلانتری نارمک به دست مردم افتاد و افراد ارتش وفادار به شاه با تانکها و نفربرها شروع به مقابله با مردم کردند.
در نقاط مختلف تهران به خصوص خیابانهای فرح آباد، ژاله، تهران نو، میدان ژاله (شهدا)، میدان شهباز، خیابان شهناز، میدان خراسان، اطراف پادگان نیروی هوایی در فرح آباد قصر فیروزه، سنگربندی شد. زنان در هر گوشه شهر مشغول رنده کردن صابون و ساخت کوکتل مولوتف بودند.
با وجود کمبود شدید بنزین، هزاران نفر باک ماشینها و موتورهای خود را برای ساخت کوکتل مولوتف ـ تنها سلاح مردمی در مقابل تانکها ـ خالی میکردند. تیپ زرهی قزوین برای حمایت از نیروهای حکومت نظامی وارد شهر شد، ولی در خیابان سپه مورد هجوم مردم قرار گرفت. وقتی مردم توانستند با سلاحهای ابتدایی خود چند تانک را که برای جنگ با افراد نیروی هوایی آمده بودند از کار بیندازند، روحیهها چند برابر شد.
اهالی محلههای حاشیه شهر جادههایی که به تهران میرسید را بستند تا از ورود قوای کمکی از شهرهای مجاور برای ارتش جلوگیری کنند. روزنامهها که به چاپ دوم و سوم رسیده بودند، میان مردم دست به دست میشدند، همه جا متن فتوای امام خمینی دربارهی قسم وفاداری ارتشیان به شاه را میشد دید:
«قسم برای حفظ قدرت طاغوتی صحیح نیست و مخالفت با آن واجب است و کسانی که به این نحو قسم خوردهاند باید بر خلاف آن عمل کنند.»
مردم سوار بر چند تانک و نفربری که از نظامیان گرفته بودند، در خیابانها حرکت میکردند و به دیگران روحیه میدادند، درحالی که شهر در آتش و جنگ میسوخت، تعدادی از روحانیون با بلندگو به مردم اطلاع دادند که رهبر انقلاب هنوز فرمان جهاد نداده است. فرمانداری نظامی در آخرین اعلامیهاش که بارها از رادیو پخش شد و سربازان نیز توسط بلندگو آن را برای مردم میخواندند، ساعت منع عبور و مرور را چهار و نیم عصر اعلام کردند، از سوی دیگر، ستاد کودتا تصمیم گرفت همان شب طرح از پیش تعیین شده خود را به اجرا بگذارد.
پس از اعلام ساعت منع عبور و مرور، خانوادههای درجهداران، افسران، همافران و سربازان نیروی هوایی با در دست داشتن نوشتههایی در خیابانها به راه افتادند و از مردم خواستند که در خیابانها بمانند و در ساعت پنج عصر راهپیمایی کنند.
روحانیان، ایستاده بر سقف ماشینها با بلندگو یا فریاد این پیام را اعلام میکردند. خودروها با چراغهای روشن و نصب اعلامیه بر پشت شیشههایشان و هزاران جوان با در دست گرفتن نوشتهها از مردم میخواستند که خیابانها را ترک نکنند. در بخشی از این پیام آمده بود: «اعلامیه امروز حکومت نظامی خدعه و خلاف شرع است، مردم به هیچ وجه به آن اعتنا نکنند، برادران و خواهران عزیزم، هراسی به خود راه ندهید که به خواست خداوند تعالی، حق پیروز است.»
مردم واکنشی باور نکردنی داشتند. آنها لاستیک ماشینهایشان را در خیابانها آتش میزدند و راهبندان ایجاد میکردند. همه با فریاد از هم میخواستند که به خانه نروند و به یکدیگر هشدار میدادند: «نگذارید بیست و هشت مرداد تکرار شود»، «توطئهی کودتا را خنثی کنید.»
در آمریکا، برژینسکی، شبانه طرح کودتا را با ژانرال براون (وزیر دفاع) و ژنرال ترنر (رئیس سیا) مطرح کرده و موافقت آنها را به دست آورد و از ژانرال هایزر، فرستاده نظامی امریکا که تا یکی دو روز پیش در ایران به سر برده بود، اطلاعاتی دربارهی آمادگی ارتش به دست آورد، اما در تهران حضور میلیونها زن و مرد که با ابتداییترین سلاحها ارتش را در میان گرفته بودند، امکان کودتا را از بین برده بود.
تا فرا رسیدن صبح، نیروی دریایی نیز به نیروی هوایی پیوست و تنها نیروی زمینی که تعداد زیادی از سربازانش به مردم ملحق شده بودند و هوانیروز، که هر لحظه ضعیفتر میشد، در خدمت حکومت باقی مانده بودند.[1]
در روز 22 بهمن ارتش اعلام بیطرفی نمود و بدین ترتیب پادگانها و مراکز نظامی و انتظامی در آن روز و روزهای بعد به دست نیروهای انقلاب افتاد.
اسناد زیر نمونهای از گزارشهای آن روزهای به یاد ماندنی است.
*****
[دفتر ویژه اطلاعات]
پلیس تهران گزارش مینماید:
وضعیت شهر تهران تا ساعت 1030 مورخه 21 / 11:
1ـ از صبح روز جارى درگیریهائى بین مأمورین فرماندارى نظامى از یک سو و عناصرى از نیروى هوائى و مردم از سوى دیگر در اطراف ستاد نیروى هوائى در فرحآباد رخ داد که در نتیجه آن سرهنگ توانا و ستوان نکوئیان و 12 نفر درجه دار و سرباز از فرماندارى نظامى مجروح شدهاند، تیراندازى از داخل ستاد نیروى هوائى و خانههاى اطراف آن انجام میگیرد.[2]
2ـ ساعت 0930 مورخه 21 / 11 تعداد 1500 نفر از نظامیان نیروى هوائى از پادگان مهرآباد پس از یک سخنرانى تحریکآمیز خارج و به سمت میدان شهیاد در حرکت هستند.[3]
3ـ ساعت 1015 روز جارى عدهاى در حدود 300 الى 400 نفر در خیابان شاهرضا به سمت میدان فردوسى دست به تظاهرات زده و شعار میدهند «ملت چرا نشستید، همافران را کشتند»
ارزیابى ـ صحت دارد.
در ساعت 1100 مورخه 21 / 11 تلفنى به دو مقام اطلاع داده شد.
ساعت 1030 مورخه 21 / 11 تلفنگرام
مطالعه شد 21 / 11
*****
[دفتر ویژه اطلاعات]
ضد اطلاعات اداره دوم گزارش مینماید:
به طور کلى دیشب بعد از پخش مراسم ورود خمینى تعدادى از هنرجویان تحریک میشوند و صلوات میفرستند و بین آنها و عناصر گارد زد و خوردى انجام میشود، همافرها دسترسى به اسلحه خانهها پیدا مىکنند و اکنون در تمام نقاط پادگان کمین کردهاند و منطقه را در محاصره خود دارند و میشود گفت که به صورت نیمه محاصره در آمده است و همه منتظر کمک عناصر فرماندارى نظامى هستند.[4]
ارزیابى ـ صحت دارد
در ساعت 1305 دقیقه مورخه 21 / 11 تلفنى به مقام دربار اطلاع داده شد.
ساعت 1300 مورخه 21 / 11 تلفنگرام
مطالعه شد 21 / 11
*****
[دفتر ویژه اطلاعات]
هم اکنون رادیو اعلام کرد حکومت نظامى تا ساعت 1200 روز یکشنبه 22 / 11 / 57 تمدید گردیده مراتب جهت استحضار به عرض میرسد. در صورت تصویب فقط به کادر مداومت کار دفتر ابلاغ شود که صبح فردا در دفتر حاضر گردند.[5]
افسر آماده
کادر نگهبانى کافى است. 21 / 11
*****
[دفتر ویژه اطلاعات]
از ساعت 1630 روز جارى پس از شروع ساعت حکومت نظامى رادیو ایران مبادرت به پخش موزیک کلاسیک نموده و از هر گونه گفتار خوددارى مىنمایند. افسر آماده دفتر
22 / 11 / 57
استدعا دارد برگ پیوست را ملاحظه فرمایند. افسر آماده
ـ مطالعه شد. 21 / 11
ـ واقعیت نبرد همافران و گارد چه بود.
ـ مشروحاً به اطلاع برسد، هم اکنون. 21 / 11 [دست خط حسین فردوست]
21 / 11 / 57
اوامر و مراتب به ضد اطلاعات منعکس گردید چون وضعیت پادگان تاکنون به حال عادى برنگشته نتیجه قطعى و واقعیت حادثه روشن نمىباشد اظهار شد بعد از ثبت اوضاع موضوع تحقیق و چگونگى به استحضار خواهد رسید.
افسر آماده دفتر
مطالعه شد. 21 / 11
*****
[دفتر ویژه اطلاعات]
گزارش افسر از منزل خود حاکیست:
1ـ ساعت 1650 روز 21 / 11 تعداد 2 دستگاه وانت پر از افراد غیر نظامى که به وسیله تعداد موتور سوار که همگى مسلح بودهاند به طرف کلانترى نارمک در حرکت مىباشند. افراد عادى هم با کارد و بنزین به سرعت خود را به آنجا مىرسانند. چنانچه از طرف فرماندار نظامى اقدامى نشود و کلانترى سقوط خواهد کرد.[6]
تلفنى گفته شود. 21 / 11
21 / 11 / 57
مراتب به نخست وزیر و وزیر دربار تلفنى گفته شد. افسر آماده دفتر
*****
[دفتر ویژه اطلاعات]
گزارش افسر دفتر که از طریق بیسیم تیمسار سپهبد بدرهاى شنیده شده حاکیست:
1ـ وضع در منطقه فرحآباد کماکان ادامه دارد درگیرى بین عناصر فرماندارى نظامى، افراد نیروى هوائى و مردم غیر نظامى وجود دارد. تعداد[ى] از عناصر فرماندار نظامى مورد اصابت گلوله واقع که به منظور حمل آنان به وسیله هلىکوپتر اقدام شد ولى هلىکوپتر قادر به نشستن در منطقه نبوده و ناچارا آنان را به تیپ آهنین (پادگان مجاور) منتقل و از آنجا با هلىکوپتر به بیمارستان لیلا پهلوى منتقل نمودهاند.
2ـ طبق اطلاع دیگر تعدادى از افراد نیروى هوائى که مسلح به تفنگ ژ ـ 3 مىباشند (تعدادى فاقد فشنگ مىباشند) بر روى دست مردم غیر نظامى از میان شهیاد به طرف 24 اسفند در حرکت مىباشند.
3ـ طبق اطلاع تأیید نشدهاى در یک منزل واقع در نظامآباد بین افراد اسلحه تقسیم میشود. به آنهائی که داراى برگ پایان خدمت مىباشند تفنگ ژ ـ 3 و تیربار و به بقیه اسلحه کمرى توزیع میشود.
4ـ تمام سطح شهر مشغوش بوده و به عنوان تضعیف روحیه از مردم تقاضا میشود خون، باند و پنبه بدهند.[7]
تلفنى گفته شود. 21 / 11
21 / 11 / 57
مراتب به نخست وزیرى و وزیر دربار تلفنى گفته شد. افسر آماده دفتر
مطالعه شد 21 / 11
*****
[دفتر ویژه اطلاعات ]
برابر دستور تیمسار ریاست بزرگ ارتشتاران ضد اطلاعات اداره 2 موظف گردیده طرح حفاظت محل سکونت امرا و مقامات را تهیه، به تصویب رسانده و به مورد اجرا گذارده شود. در صورتی که تیمسار ریاست دفتر اراده میفرمایند آدرس مورد نظر را تعیین تا در اختیار ضد اطلاعات گذارده شود.
افسر آماده دفتر
ـ منزل و کلوپ ایران جوان گفته شود با ساعات که شعبه را میداند. 21 / 11 [دست خط حسین فردوست]
*****
[گزارش]
همان طوری که نامه پیروى بالا ابلاغ شد تأسیسات دولتى کلانتریها پاسگاهها و تأسیسات نظامى باید به طور قاطع در مقابل خرابکاران باید حفاظت شده و متجاوزین باید سرکوب گردند. ضمناً مقررات فرماندارى نظامى را به طور کامل در منطقه استحفاظى فرماندارى نظامى اجرا بگذارند.[8]
رئیس ستاد بزرگ ارتشتاران
ارتشبد قرهباغى
262 / 03 / 29 / 1701 / 22 / 11 / 57
به فرماندهان گروه و یگانها مرکز توپخانه و ژاندارمرى و شهربانى ابلاغ شود. 22 / 11 / 57
فورى تلفنگرام شد. 23 / 11 / 57
*****
[دفتر ویژه اطلاعات]
وقتى فیلم ورود خمینى را نشان میدهند 3 تا 4 نفر از همافران صلوات مىفرستند. سربازان گارد که در آنجا بودهاند اعتراض مىکنند و مىگویند: شما نان اعلیحضرت را مىخورید و صلوات مىفرستید؛ که بگو مگو و مشاجره لفظى شروع میشود و سپس تبدیل به زد و خورد میگردد.
این خبر به فرماندهى نیروى هوائى میرسد و تا ساعت 0430 صبح موفق میگردد آنان را ساکت نماید و سپس به منزل میرود. ساعت 0700 صبح همافران اسلحه خانهها را شکسته و اسلحه مىگیرند و مىگویند ما باید گاردىها را بکشیم و مجدداً زد و خورد شروع میگردد. در این جا مشخص گردیده که یک قرار قبلى بین همافران و غیرنظامیان متظاهر وجود داشته که در زمان معین نقاطى از دیوار پادگان را سوراخ نموده و اسلحهها از آنجا خارج کردهاند و زد و خورد تا بعداز ظهر ادامه داشته است. فرمانده نیروى هوائى اظهار داشته که گارد عقب نشینى کرده (دستور دادهاند) و تعدادی که در محاصره بودهاند نجات داده شدهاند. ضمناً تعدادى اسلحه پس گرفته شده لکن به علت این که آمار دقیقى از موجودى جنگافزار و مهمات مرکز آموزشى در دست نیست رئیس اداره دوم معتقد است مقدار زیادى اسلحه و مهمات در دسترس مردم قرار گرفته و در شرایط کنونى نمیتوان مقدار واقعى آن را تعیین نمود.[9]
افسر آماده
مطالعه شد. 22 / 11
*****
[دفتر ویژه اطلاعات]
1ـ در حال حاضر کارى موجود نیست که به عرض برسد.
2ـ از نظر اطلاع به عرض میرساند که حدود ساعت 1310 روز جارى چند دستگاه اتومبیل از جلو دفتر عبور و در حال حرکت مبادرت به تیراندازى نمودند و سربازان داخل نیز متقابلاً چند تیر هوایى شلیک نمودند.[10]
افسر آماده
این عمل خلاف دستور بوده توضیح بخواهید و به اطلاع برسانید. 22 / 11 / 57
22 / 11 / 57
استدعا دارد برگ پیوست را ملاحظه فرمایید. افسر آماده
در اطاق کنفرانس باشید.
*****
[دفتر ویژه اطلاعات]
اهم اخبار رادیوئى کشور تا ساعت 1400 مورخه 22 / 11
1ـ اعلامیه ارتش:
«شوراى عالى ارتش در ساعت 1020 مورخه 22 / 11 تشکیل شد و به اتفاق تصمیم گرفته شد براى جلوگیرى از مناقشات و خونریزى، ارتش بیطرفى خود را اعلام و دستور داده شد که یگانها به پادگانها عزیمت نمایند.»[11]
2ـ اعلامیه آیتاله شریعتمدارى براى جلوگیرى از خونریزى.[12]
3ـ رادیو تلویزیون سنندج براى دومین روز مورد حمله قرار گرفت.
4ـ کاخ گلستان، قرارگاه شماره 1 پلیس تهران، پادگان عشرتآباد به تصرف تظاهرکنندگان درآمد.[13]
مگر ممکن است [؟]
5ـ به کلانترى 18 حمله و تعدادى از طرفین کشته شدند.
ـ صداى توپ هم از طرف دانشکده افسرى میآید.
ـ مگر تظاهرکنندگانى در این خیابان هستند[؟] تعداد آنان چیست [؟!]
ـ سریعاً به اطلاع برسد. 22 / 11
6ـ قسمت تولید و آرشیو رادیو ایران طعمه حریق شد.
7ـ فرمانده لشگر 81 کرمانشاه شورش آن لشگر را تکذیب کرد.
افسر آماده
1ـ محل تقریبى تظاهرکنندگان در پاکت قبلى به عرض رسید.
2ـ تاکنون صداى توپ شنیده نشده است ولى امکان دارد که صداهاى مهیب مربوط به انفجار شیشههاى محتوى بنزین باشد.
3ـ تعداد تقریبى برابر گزارش سربازان حدود 000 / 20 نفر میباشند و از قصد آنها اطلاعى در دست نیست.
4ـ ضمناً برابر اطلاع تعداد کثیرى سرباز از پادگان باغشاه به آنها پیوستهاند.
5ـ طبق اظهار تیمسار صفاپور درب شمالى ساختمان باز شده اگر تیمسار اراده بفرمایند میتوانند خارج شوند.
افسر آماده
*****
[دفتر ویژه اطلاعات]
هماکنون تیمسار سرتیپ نجاتى مطالب زیر را اعلام داشتند :[14]
1ـ کلیه شبکه مخابراتى به تصرف تظاهرکنندگان درآمده است.
2ـ دو تیپ از لشگر گارد تسلیم اخلالگران شده.
3ـ در حال حاضر هدف پادگان قصر و ستاد بزرگ میباشد.
افسر آماده
22 / 11 / 57
*****
موضوع: گزارش نوبهاى[اصفهان]
مدت دوره از ساعت 0700 روز 22 / 11 / 57 الى ساعت 0700 روز 23 / 11 / 57
اهم وقایع در مدت دوره به شرح زیر به استحضار میرسد:
1ـ از صبح روز 22 / 11 / 57 عدهاى در مسجد سید تجمع و به سخنرانى آقاى صلواتى گوش فرا دادند مطالب سخنرانى در مورد جنگهاى خیابانى تهران بود و مطالبى که اغلب وسیله رادیو پخش میشد.
2ـ از ساعت 1600 پس از اعلام بیطرفى ارتش تیمهائی که در نقاط مختلف شهر مستقر بودند به ترتیب نقاط را تخلیه و به همین علت هیچگونه برخورد و خشونتى به بار نیارود.
3ـ در طول مدت ساعات منع عبور و مرور هیچگونه حادثهاى در شهر رخ نداد.
4ـ بلافاصله پس از اعلام بیطرفى ارتش کلیه کلانتریهاى داخل شهر تخلیه و در شهربانى مستقر گردیدند.[15]
رئیس شعبه عملیات و اطلاعات فرماندار نظامى سرگرد مدنى
گزارش و اقدام شود. 23 / 11
*****
موضوع: وقایع
مدت دوره از ساعت 0800 روز 23 / 11 / 57 الى ساعت 0800 روز 24 / 11 / 57 اهم وقایع در مدت فوق به شرح زیر به استحضار میرسد:
1ـ از صبح روز 23 / 11 / 57 عدهاى در مسجد سید اجتماع نموده و به سخنرانى آقاى طاهرى گوش فرا دادند که بیشتر مطالب آن در مورد همبستگى و اتحاد بود.
2ـ در ساعت 2030 اطلاع داده شد که زندانیان شهربانى شورش نموده و با آتش زدن زندان در صدد فرار میباشند و عدهاى از مردم از بیرون زندان به کمک آنها شتافتهاند. در اثر حمله زندانیان و کسانی که به یارى آنها شتافته بودند در ساعت 2300 درب زندان را باز کرده و کلیه زندانیان فرارى شدند. در ساعت 2400 تعدادى از زندانیان توسط پلیس اسلامى دستگیر و به مسجد سید آورده شدند که با هماهنگى دو تیم جهت حفاظت آنها به مسجد سید اعزام گردید.
رئیس شعبه عملیات و اطلاعات فرماندارى نظامى ـ سرگرد مدنى
8 / 12 / 85
1 بعدازظهر
پینوشتها:
[1] . مقاله: در 21 بهمن 1357 چه گذشت؟، شبکه اطلاع رسانی دانا، https: / / www.dana.ir / news1033784
[2] . چهره شهر تهران از صبح امروز (21 / 11 / 57) تفاوت آشکارى با روزهاى گذشته داشت. هر چند دامنه درگیریهاى دیشب میان همافران و بخشى از گارد شاهنشاهى در نیمههاى شب فروکش کرد اما التهاب آن همچنان باقى ماند تا این که «صبح امروز در خیابانهاى فرحآباد ژاله، تهران نو، میدان شهدا، اطراف میدان شهناز، مقابل پادگان نیروى هوایى در دوشان تپه و مقابل بیمارستان جرجانى تظاهراتى از طرف مخالفان دولت انجام» گرفت. (اطلاعات، ش 15781، ص 2) «حدود ساعت 9 صبح نیروى گارد مجدداً یورش خود را به پادگان نیروى هوایى در خیابان دوم نیروى هوایى (در شمال پادگان نیروى هوایى) آغاز کرد. صداى رگبار شدید مسلسل به گوش مىرسید. کامیونهاى ارتشى در اطراف پادگان موضع گرفتهاند و پرسنل نیروى هوایى از بالاى ساختمانهاى پادگان به رگبار نیروى گارد پاسخ مىدهند.» (کیهان، ش 10634، ص 8)
روزنامه اطلاعات با اشاره به تیرخوردن یکى از فرماندهان گارد (توانا) مىنویسد که «جو آلکس موریس خبرنگار لوسآنجلس تایمز در فرحآباد ژاله مورد اصابت گلوله قرار گرفت... اهالى، موریس را به یکى از خانههاى فرحآباد ژاله بردند و یکى از پزشکان به مداواى اولیه وى پرداخت... موریس به بیمارستان پادگان دوشان تپه منتقل گردید.» اما ساعت 11 صبح درگذشت. (ش 15781، ص 2)
[3] . این خبر به نقل از شاهدان محلى در روزنامه چنین درج شد: «تیراندازى و زد و خورد در این پایگاه از ساعت 45 / 10 صبح آغاز شد. گفته شد تیراندازى تا ساعت 30 / 11 ادامه داشت.» (اطلاعات، ش 15781، ص 2)
[4] . به دنبال حمله گارد به پادگان نیروى هوایى «نبرد به خیابانها کشیده شده است. هزاران نفر در خیابانهاى فرحآباد و نظامآباد و تهران نو و چندین خیابان دیگر به حمایت از نیروى هوایى دست به تظاهرات زدهاند و عدهاى از افراد لشگر گارد براى پیدا کردن مردم به سوى آنها تیراندازى مىکنند و در همان نخستین ساعتها چند تن کشته و مجروح مىشوند. با یورش گارد به مردم گروهى از افراد نیروى هوایى نیز با لباس نظامى و شخصى، مسلح به سلاحهاى گرم از پادگان فرحآباد خارج مىشوند و به مردم مىپیوندند... گسترش هجوم لشگر گارد به مردم و نیروى هوایى سبب مىشود که در بسیارى از خیابانهاى شهر جوانها دست به کار بستن خیابانها و ساختن سنگر براى مقابله شوند. از تیرآهن، چوب، نردههاى کنار خیابانها و هر وسیله ممکن دیگر... از چهار راه کوکاکولا تا میدان ژاله را با ایجاد مانع بستهاند و در این مسیر خیابان از جمیعت موج مىزند. چنین حالتى بر خیابان تهران نو نیز حاکم است... همزمان با ایجاد مانع، سنگر سازى نیز ادامه دارد.»
[5] . امام خمینى به دنبال پخش چهلمین اطلاعیه فرماندارى نظامى تهران در ساعت دو بعداز ظهر از رادیو که در آن ساعت منع رفت و آمد را از 30 / 4 بعداز ظهر تا 5 بامداد اعلام کرد، با صدور پیامى آن را «خدعه و خلاف شرع» دانستند و از مردم خواستند به آن اعتنا نکنند.(صحیفه امام، ج 6، ص 121 و 122) آقاى محسن رفیق دوست در خاطرات خود مىگوید که به دنبال این موضعگیرى تعدادى مینى بوس آماده کردیم.
«اولین کسى که سوار مینىبوس شد تا برود و در شهر جار بزند که حکومت نظامى نیست سید محمود دعایى بود. هر کسى سوار ماشینى شد و به طرف خیابانها راه افتاد.» (خاطرات محسن رفیق دوست، ص 156 و 157)
همزمان درگیریهاى خیابانى به کلانتریها نیز کشیده شد.
«ساعت نزدیک دو بعداز ظهر بود که 11 نفر از محافظان کلانترى (تهران نو) با بلند کردن سلاح خود تسلیم شدند و اسلحه را به مردم تحویل دادند، اما بقیه همچنان شلیک مىکردند» تا این که یک ساعت بعد بقیه نیز تسلیم شده، کلانترى به دست مردم افتاد. (اطلاعات، ش 15782، ص 8) «مردمى که در کنار افراد مسلح نیروى هوایى به کلانتریها حمله مىکردند و آن را به تصرف خود در مىآورند همگى لباسهاى بلند سفید که نشانه کفن بود به تن داشتند و اللّه اکبر گویان و لااله الااللّه گویان در بین یاران مسلح خود به سوى کلانتریها مىدویدند و آن را به تصرف خود در مىآوردند.» (همان)
امروز (21 / 11 / 57) از نخستین لحظههاى درگیرى بین نیروهاى گارد از یک سو و همافران و مردم از سوى دیگر، پیکها و فرستادههاى ویژه به طور مداوم با امام، و دفتر مهندس بازرگان در ارتباط بودند. «امام خمینى به سبب تب و خستگى فراوان نمىتوانست با مراجعه کنندگان دیدار کند. با نگرانى حوادث را دنبال مىکرد. ساعت سه بعداز ظهر نزدیکان امام خمینى به مراجعه کنندگان گفتند به دستور فرماندار نظامى وقعى نگذارند و به خیابانها بریزند، چرا که گاردیها و فرماندار نظامى توطئه کردهاند... لحظاتى بعد مهندس بازرگان اعلامیه کوتاهى... صادر کرد... به محض این که عقربههاى ساعت به 30 / 4 نزدیک شد جمعیتى که از ابتداى خیابان ایران تا نایبالسلطنه اجتماع کرده بودند از یک سو و جمعیتى از پشت بهارستان و در ابتداى کوچه مستجاب و برابر ستاد جمع شده بودند از سوى دیگر با فرستادن صلواتهاى پیاپى حالت عجیبى در این محل به وجود آوردند.» (همان، ش 15782، ص 8)
[6] . «مردم تهران در ساعات منع عبور و مرور طى زد و خوردهاى وسیع چند ساعته توانستند مقاومت مأموران در کلانتریها و نیز افراد گارد را که به یارى آنها آمده بودند در هم بشکنند و هفت کلانترى را به تصرف در آوردند. در این تصرفها همافران نقش بسیار مهمى ایفا کردند و در کنار مردم مشارکت پر دامنهاى در این اقدام به عمل آوردند... کلانتریهاى نارمک، تهران نو، تهران پارس، بهارستان، مولوى، شهر رى، باباییان و جوادیه به تصرف مردم در آمده است.» (آیندگان، ش 3286، ص 2)
[7] . نه به عنوان تضعیف روحیه، بلکه براى زخمیهاى فراوانى که در بیمارستانها بودند. صبح روز 22 بهمن جراید نوشتند: «تاکنون 164 تن کشته و 634 تن زخمى شدند. این ارقام بر اساس آمارى است که از سوى کمیته امداد و در تماس با 22 بیمارستان بزرگ تهران جمعآورى شد.» (آیندگان، ش 3286، ص 1) این منبع در ادامه خبر نام بیمارستانها، و شمار شهدا و مجروحین هر یک را یاد کرد. بیشترین زخمیها و شهیدان در بیمارستان جرجانى بودند: 136 زخمى و 53 شهید.
[8] . این بخشنامه با امضاء ارتشبد قرهباغى و روز 22 بهمن به نقاط مختلف ایران ابلاغ شده است. که در اینجا سند مربوط به شهر اصفهان دیده مىشود. ساعت ابلاغ این دستور در ذیل یا حاشیه سند نوشته نشده است. اما احتمال مىرود پیش از ساعت 10 صبح بوده باشد یعنى پیش از تشکیل شوراى عالى ارتش. به هر حال این سند نشان از خواست بلند پایهترین مقام نظامى حکومت پهلوى براى مقاومت در برابر مردم است. ژنرال قرهباغى در کتاب خود به این دستور اشارهاى نکره است، او حتى مىنویسد که ساعت 6 صبح 22 بهمن سپهبد ربیعى فرمانده نیروى هوایى تلفنى به او اطلاع داده که بختیار از ربیعى خواسته مرکز آموزش هوایى دوشانتپه و مسلسل سازى اداره تسلیحات را بمباران کند. ربیعى به بختیار پاسخ مىدهد: «پرسنل نیروى هوایى به خصوص همافران که به عنوان اعتراض علیه افراد گارد تماماً مسلح شده و در پشت بامهاى مرکز آموزش هوایى و ساختمان پست فرماندهى موضع گرفتهاند، نیروى هوایى قادر به هیچ گونه عملى نیست.» (اعترافات ژنرال، ص 343) قرهباغى در ذکر وقایع روز 22 بهمن به نحوى از خود و همردیفانش اتهام زدایى مىکند. هر چه بود، سران ارتش پیش از ظهر امروز در جلسه فوقالعادهاى بىطرفى ارتش را اعلام مىکنند و در واقع رویارویى ارتش با مردم به پایان مىرسد و این یعنى، پیروزى انقلاب اسلامى.
[9] . حسین فردوست قبلاً دستور داده بود: «واقعیت نبرد همافران و گارد چه بوده، مشروحاً به اطلاع برسد، هم اکنون». این گزارش مختصر در پى درخواست فردوست به وى داده شد:
«دیشب تیراندازى در اطراف تسلیحات (خیابان پیروزى فعلى) تا صبح از هر دو طرف قطع نشد. در این فاصله مردم زیر رگبار گلوله و باران سیل آسا با دیلم و کلنگ دیوار شرقى تسلیحات ارتش را از 5 نقطه شکافتند و به داخل تسلیحات نفوذ کردند. با روشن شدن هوا تیراندازى از داخل تسلیحات کمتر شد، اما دقایقى بعد صداى روشن شدن موتور تانک همراه رگبار گلوله در ساعت اولیه روز تمام مردم اطراف فرحآباد را به محل کشاند. ساعت 7 بامداد (22 / 11 / 57) مردان مسلح که بیشتر آنان پرسنل هوایى بودند اعلام کردند که دیوارهاى انبار اسلحه تسلیحات شکسته شده. با این اعلام هزاران نفر پیر، جوان، کودک و زن به طرف انبار اسلحه هجوم بردند و مسلح شدند.» (اطلاعات، ش 15782، ص 8) همچنین براى اطلاع از جزئیات بیشتر رویدادهاى شب 22 بهمن ر. ک: کیهان، ش 10635، ص 2.
[10] . حسین فردوست در حاشیه این اقدام مىنویسد: «این عمل خلاف دستور بوده» شاید اشاره به دستور عقب نشینى ارتش توسط شوراى عالى ارتش باشد. در اطلاعیهاى که به همین مناسبت تهیه و در ساعت دو بعداز ظهر از رادیو خوانده شد، آمده بود: «با توجه به تحولات اخیر کشور، شوراى عالى ارتش در ساعت 1030 دقیقه امروز 22 بهمن 1357 تشکیل و به اتفاق آراء تصمیم گرفته شد که براى جلوگیرى از هرج و مرج و خون ریزى بیشتر، بى طرفى خود را در مناقشات سیاسى فعلى اعلام و به یگانهاى نظامى دستور داده شد که به پادگانهاى خود مراجعه نمایند. ارتش ایران همیشه پشتیبان ملت شریف و نجیب و وطنپرست ایران بوده و خواهد بود و از خواستههاى ملت شریف با تمام قدرت پشتیبانى مىنماید.» (اطلاعات، ش 15783، ص 8) این براى نخستین بار بود که کلمه «شاهنشاهى» از پشت ارتش برداشته مىشد.
[11] . اعلامیه ارتش در زمانى پخش شد که «پایتخت عملاً در اختیار مردان مسلح بود و هر ساعت یک مرکز دولتى و پادگان به تصرف مردم در مىآمد.» (آیندگان، ش 3287، ص 1) به دنبال پخش این خبر امام خطاب به مردم نوشتند: «اکنون که به خواست خداوند متعال پیروزى نزدیک است و نیروى ارتش عقب نشینى و عدم دخالت خودشان را در امور سیاسى ابراز و پشتیبانى خودشان را از ملت اعلام کردهاند، ملت عزیز و شجاع با کمال مراقبت از اوضاع و در عین حفظ آمادگى براى دفاع احتمالى، در صورتى که نیروى ارتش به پادگانهاى خود رفتهاند، آرامش و نظم را حفظ کنید.»(صحیفه امام، ج 6، ص 124) امام در ادامه این پیام خواستند که به سفارتخانهها حمله نکنند اما پیش از این پیام، ساعت 9 صبح عدهاى به سفارت امریکا یورش بردند و در اثر تیراندازى طرفین عدهاى کشته و مجروح شدند. (آیندگان، ش 3286، ص 1) رادیو لندن ساعت 15 / 3 بعداز ظهر خبر داد که سفارت امریکا به تصرف در آمده، «مقامات سفارت آمریکا به مقر آیتاللّه خمینى براى کمک متوسل شدند.» (بولتن محرمانه خبرگزارى پارس، ش 330، ص 2) این اقدام از طرف سازمان چریکهاى فدایى خلق صورت گرفت و با اقدامات دولت موقت سفارت از مهاجمان تخلیه و به کارگزاران آمریکایى سپرده شد.
[12] . ر. ک: آیندگان، ش 3287، ص 1 و 3.
[13] . «نزدیک ظهر در پى کوشش و نبرد مسلحانه مردم تهران پادگان عشرت آباد سقوط کرد و به تصرف مردم درآمد... پادگان عشرتآباد مدتها در مقابل مردم مقاومت کرد ولى سرانجام تسلیم شد... در عرض چند دقیقه مردم اسلحه خانه را اشغال کردند... برخى سربازان نیروى زمینى که دچار ترس شدید شده بودند با حالت دو پادگان را ترک مىکردند و با شتاب اونیفورمها خود را در مىآوردند و مىکوشیدند در میان جمعیت حل شوند.» (آیندگان، ش 3287، ص 3) پس از پادگان عشرتآباد، مردم به سوى پادگان باغشاه و دبیرستان نظام حمله بردند. «یک تانک به نفع مردم وارد کارزار شد و قسمتى از ساختمان دبیرستان نظام را در هم کوبید. در ساعت 5 و نیم دبیرستان نظام به تصرف مردم در آمد.» (همان، ص 8) پادگان جمشیدیه پس از ساعتها درگیرى ساعت 6 بعداز ظهر سقوط کرد. «بعداز ظهر مردان مسلح همچنین پادگان قصر، ستاد ارتش و دانشکده پدافند را تصرف کردند.» (همان) پادگان عباسآباد ساعت 2 بعداز ظهر بدون مقاومت تسلیم شد. (کیهان، ش 10636، ص 8)
[14] . ساعت این گزارش کوتاه متأسفانه قید نشده است، اما مىتوان احتمال داد که بعداز ظهر و بین ساعات 2 تا 4 بوده باشد. پس از اعلام بىطرفى ارتش در ساعت 2 بعداز ظهر یگانهاى مستقر در رادیو تلویزیون محل را ترک کردند. ساعت 5 بعداز ظهر کارکنان اعتصابى به محل کارشان بازگشتند و با آغاز به کار، سرود «اى ایران ـ اى مرز پرگهر» از رادیو پخش شد. و سپس اطلاعیه امام خمینى قرائت شد.» اما در تلویزیون ساعت 14 / 7 بعداز ظهر نشان دو شیر با دو گل در دست شیرها و سرود ملى آغاز به کار کرد و پس از تبریک پیروزى اطلاعیه امام خوانده شد. ساعت 30 / 8 اخبار سراسرى با یاد شهداى انقلاب اسلامى با یک دقیقه سکوت آغاز شد. برنامههاى تلویزیون در 22 بهمن ساعت 11 شب پایان یافت. (کیهان، ش 10636، ص 5) البته رادیو با هجوم مسلحانه مردم و در پى چند ساعت درگیرى در میدان ارک آزاد شده بود.
[15] . «مردم اصفهان با شادمانى و سرور زایدالوصفى از این که مبارزات قهرمانانه ملت مسلمان ایران نتیجه داده و کاخ 57 سال ظلم و ستم ویران گردیده است به شادى پرداختند که این ابراز خرسندى با روشن کردن چراغهاى اتومبیل، مغازهها، رقص برف پاکن اتومبیلها و بوقهاى مقطع وسایل نقلیه در اصفهان تجلى کرد. (اطلاعات، ش 17519، ص 13)
براى واگویى شادمانى مردم از پیروزى انقلاب اسلامى، به روزنامههاى 23 بهمن 1357 رجوع کنید.
امام در دومین پیام خود، امروز (22 / 11 / 57) از مردم خواستند مانع آشوب و هرج و مرج شوند و از غارت، آتش سوزى، مجازات متهمان و از بین بردن آثار علمى و فنى و صنعتى و هنرى و اتلاف اموال عمومى و خصوصى جلوگیرى کنند.
«من اکیداً اعلام مىکنم که هر کس دست به چنین عملیاتى بزند، از جامعه انقلابى ملت مطرود و در پیشگاه خداوند متعال مسئول است... ثالثاً افرادى از دشمن که به عنوان اسیر در اختیار شما قرار مىگیرند، هرگز مورد خشونت و آزار قرار ندهید... از همه شما برادران و خواهران عزیزم مىخواهم که با دولت موقت انقلاب اسلامى که وارث یک سلسله خرابیهاى دولتهاى فاسد گذشته است همکارى نمایید تا به حول و قوه الهى هر چه زودتر با همکارى یکدیگر، ایران اسلامى آباد و آزاد را که مورد غبطه جهانیان باشد بسازیم.» (صحیفه امام، ج 6، ص 125 و 126)
تعداد مشاهده: 13573