بررسی فرایند برگزاری همهپرسی نظام جمهوری اسلامی در فروردین 1358
تاریخ انتشار: 11 فروردين 1403
مقدمه
در ایران برای نخستینبار و به دنبال انقلاب مشروطه، نظام پادشاهی مشروطه که حق حاکمیت مردم را تا حدودی به رسمیت شناخته بود، استقرار یافت. در این نظام حق تعیین سرنوشت و مشارکت مردم تا حدودی شناخته شد و در قانون اساسی مشروطه و متمم آن، پارهای سازوکارها و مجاری تعیین گردید، اما سازوکار همهپرسی به عنوان تنها راه مراجعه به آرای عمومی و مشارکت مردم در متون قانون مزبور مسکوت ماند و تا پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن 1357 این سکوت تداوم داشت. در این دوران طولانی مدت، تنها در دو مورد، یکی در دوره نخستوزیری دکتر محمد مصدق و در خصوص امکان انحلال مجلس هفدهم و دیگری در بهمن 1341 در خصوص اصلاحات شاه، رفراندوم برگزار گردید، البته هر دو اینها خلاف قانون بود. اما پس از پیروزی انقلاب اسلامی و تعیین نوع نظام که تحقق آرمانها و اهداف خود را در قالب دین اسلام در کانون توجه خود قرار داده است، تاکنون گامهای مؤثر و مهمی در این راستا برداشته شدهاند. یکی از این اهداف، دستیابی به حداکثر میزان مشارکت مردم در حاکمیت بر سرنوشت خود میباشد که هیچگاه تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی تحقق پیدا نکرد. معماران نظام جمهوری اسلامی به منظور فراهم کردن زمینههای مشارکت مردم در تأثیرگذاری بر سرنوشت خود، در اولین اقدام، تعیین نوع نظام و حکومت را به مردم واگذار نمودند و به رأی عمومی گذاشتند. در همهپرسی تعیین نوع نظام، مردم ایران در یک شرکت گسترده با اکثریت قاطع به نظام جمهوری اسلامی رأی دادند. [1]
ترسیم ماهیت حکومت آینده توسط امام خمینی
22 مهر ماه 1357 امام خمینی در مصاحبهای با روزنامهی فیگارو در فرانسه در پاسخ به این سؤال که [در واقع، عمل شما دارای چه جهتی است و چه رژیمی را میخواهید جانشین رژیم شاه کنید؟] میفرمایند: «...طبیعتاً میتوان یک جمهوری اسلامی را در نظر گرفت...»[2]
ایشان در روزها و هفتههای بعد، که با سیل سؤالات روزنامهنگاران و خبرنگاران خارجی مواجه شدند، در توضیح بیشتر این مفهوم افزودند: «ما خواستار جمهوری اسلامی میباشیم. جمهوری فرم و شکل حکومت را تشکیل میدهد و اسلامی یعنی محتوای آن فرم که قوانین الهی است.»[3]
پس از بازگشت امامخمینی(ره) به وطن(12 بهمن 57)، مهندس مهدی بازرگان از سوی ایشان مأمور تشکیل دولت موقت شد. امام از همان آغاز (15 بهمن 57) سه وظیفهی اصلی یعنی برگزاری رفراندوم نوع حکومت، تدوین قانون اساسی و برگزاری انتخابات مجلس شورا را برعهدهی وی گذاشت: «[شما را] مأمور تشکیل دولت موقت مینمایم تا ترتیب اداره امور مملکت و خصوصاً انجام رفراندم و رجوع به آرای عمومی ملت درباره تغییر نظام سیاسی کشور به جمهوری اسلامی و تشکیل مجلس مؤسسان از منتخبین مردم جهت تصویب قانون اساسی نظام جدید و انتخاب مجلس نمایندگان ملت بر طبق قانون اساسی جدید را بدهید.»[4] امام خمینی روز 16 بهمن در جلسهی معارفهی مهندس بازرگان به عنوان نخستوزیر لزوم برگزاری رفراندوم جمهوری اسلامی را چنین تبیین کردند: «رئیس دولتی را معرفی میکنیم [تا] موقتاً دولتی تشکیل بدهد و... جمهوری اسلامی را [به] رفراندوم بگذارد... با اینکه من اعتقادم این است که دیگر احتیاج به رفراندوم نیست و مردم مکرر به جمهوری اسلامی رأی دادهاند [اشاره به پشتیبانی مردم از شکلگیری نظام جمهوری اسلامی در تظاهرات و راهپیماییهای ایام انقلاب]، لکن برای اینکه بهانه تمام بشود و شمارش آراء بشود، ما باید آزادانه یک همچو کاری بکنیم تا مردم بدانند، تا همهی عالم بدانند که رأی آزاد که مردم میدهند به که میدهند و به چه رژیمی میدهند.»[5]
مواضع گروهها و اشخاص مختلف نسبت به ماهیت حکومت آینده
پس از آن که انجام رفراندوم ضروری و واجب شمرده شد، بر سر نام و عنوان آن اختلافات بروز کرد. در شعارهای مردمی آخرین روزهای سلطنت، شعار «استقلال، آزادی، حکومت اسلامی» و بعداً «جمهوری اسلامی» کاملاً جا افتاده بود و قاعدتاً میبایست بلافاصله پس از سقوط رژیم شاه، جمهوری اسلامی اعلام میشد، اما به هر حال اکثریت به تعیین نوع نظام از راه همهپرسی رضایت دادند و این مساله به خودی خود تکاپوی شدید نیروهای سیاسی را در پی داشت.[6]
تقریباً تمامی نیروهای سیاسی جامعه – به غیر از معدود حامیان نظام سلطنتی که در جامعه به طور کامل به حاشیه رانده شده بودند - با نفی حکومت سلطنتی و روی کار آمدن حکومتی که مدافع احکام و دیدگاههای شرع مقدس اسلام باشد موافق بودند، اما در مورد عنوان و ماهیت این نظام جمهوری و جایگاه اسلام در آن توافقی وجود نداشت و به طور کلی پنج دیدگاه در این زمینه مطرح شد.
1– جمهوری دموکراتیک اسلامی: این ایده به طور جدی مورد حمایت نهضت آزادی قرار گرفته بود و شخص مهندس بازرگان نخستوزیر دولت موقت در مصاحبهای در تاریخ 4 بهمنماه 1357 به این مسئله اشاره کرد. او در مصاحبهی خود گفت: به جمهوری اسلامی صفت دموکراتیک را باید اضافه کرد. استدلال وی این بود که نباید انتخابهای متعدد را از مردم سلب کرد و آنان را تنها بر سر دو راه قرار داد. بلکه مفهوم دموکراتیک جنبهی عامتری است که حتی میتوان اسلام و هر نوع نظام حکومتی دیگر را بعدها در آن جا داد.[7] بازرگان پس از پیروزی انقلاب اسلامی هم طی مصاحبهای در تاریخ 30 /11 /57 اعلامکرد، مردم در رفراندوم آتی در مورد تعیین شکل رژیم آینده باید به این سؤال پاسخ دهند. جمهوری دموکراتیک اسلامی آری یا نه؟[8] وی بعدها اظهار داشت کلمهی جمهوری دموکراتیک، اختراع و ابداع وی نبوده، بلکه اصرار وی بر این مفهوم، ناشی از مفاد مادهی اول اساسنامهی شورای انقلاب بوده که در آن مفهوم دموکراتیک درج گردیده است.[9]
2- جمهوری ایران: برخی طیفهای ملیگرا از جمله حامیان این ایده بودند. به عنوان مثال عبدالکریم لاهیجی (سخنگوی وقت انجمن دفاع از آزادی و حقوق بشر که مدتی بعد به جمع ضدانقلابیون مقیم پاریس پیوست) جمهوری اسلامی را یک چیز غلط دانست و معتقد بود اساساً نمیتوان بین جمهوری و اسلام آشتی داد.[10]
علیاصغر حاجسیدجوادی (مسئول یک گروه سیاسی به نام جنبش که بعدها به جمع نیروهای ضدانقلاب خارج از کشور پیوست) نیز در مقالهای نوشت: «از آنجا که مردم ایران اکثراً مسلمان هستند و انقلاب ما هم اسلامی است، خود به خود احتیاجی به اضافهکردن صفت اسلامی به دنبال جمهوری نیست.»[11] حسن نزیه (رئیس کانون وکلا و مدیرعامل وقت شرکت نفت) هم طی مصاحبهای با روزنامهی کیهان اعلامکرد: «عنوان جمهوری ایران هم میتواند کافی باشد و قید اسلامی ضروری نیست. زیرا قانون اساسی آینده شامل فلسفهی اسلامی است.»[12]
برخی صاحب نظران دیگر که متأثر از دیدگاههای لیبرال و سوسیالیستی بودند هم با انتشار مقالاتی در روزنامهها، حکومت را امری بشری دانسته و مخالف دولتی شدن دین بوده و از حکومت جمهوری که به اعتقاد آنها دربردارندهی آزمایش، خطا و تصحیح است، حمایت میکردند.[13]
همچنین گروهی به نام نهضت رادیکال (که از جبههی ملی منشعب شده بود) در آستانهی برگزاری کنگرهی خود، تشکیل حکومت جمهوری ایران را خواستار شد.[14]
3- جمهوری دموکراتیک ایران: ایدهی تشکیل جمهوری دموکراتیک ایران از سوی کانون نویسندگان، حزب ناسیونال دموکراتیک ایران، احزاب کرد و... بیان گردید. به عنوان مثال دکتر سید علی شایگان (یکی از اعضای قدیمی جبههی ملی که در اسفند 57 به ایران بازگشته بود) خواستار ایجاد یک دموکراسی واقعی و دولتی مدرن مانند دولت آلمان شد.[15]
دبیر حزب ایران وابسته به جبههی ملی هم «جمهوری اسلامی» را یک مجهول مطلق دانست و از جمهوری دموکراتیک ایران حمایت کرد و معتقد بود «از آنجا که اکثر مردم ایران مسلمانند و متأثر از اسلام میباشند، بنابر این همیشه تار و پود رژیم ما در بافت آیین ما خواهد بود.» وی الگوی جمهوری اسلامی را مبهم و مخالف دموکراسی آزاد اندیش دانست.[16]
4- جمهوری خلق یا جمهوری فدراتیو خلقهای ایران: تشکیل چنین نظام حکومتی در ایران از خواستههای برخی گروههای چپگرا و به خصوص گروههای تندروی فعال در کردستان بود که برخلاف برخی گروههای رقیب تمایلی به پنهان کردن افکار و نیات واقعی خود نداشتند و به صراحت هر آنچه را در ذهن داشتند بیان میکردند.[17] این گروهها در واقع به دنبال ایجاد حکومت سوسیالیستی در ایران بودند. چنانچه عبدالرحمن قاسملو دبیرکل و رهبر حزب دموکرات کردستان در مصاحبه با دانشجویان حامی خود در تبریز میگوید: «ما (حزب دموکرات کردستان و چریکهای فدایی خلق) برای خودمان [قرار] گذاشتیم که در آینده سوسیالیسم را در ایران و در کردستان ایران بسازیم و برای این هم کوشش میکنیم. حالا ممکن است در انتخاب راهی که به سوسیالیسم منجر میشود با هم اختلاف سلیقه داشته باشیم. ممکن است در آینده در نتیجهی بحث و با توجه به واقعیتی که در کردستان وجود دارد به مسائل مشترک برسیم.»[18]
مجموعهی این گروهها که در سنندج، مریوان، بانه، سقز، بوکان، مهاباد فعال بودند اعلامکردند به علت نامشخص بودن ماهیت و محتوای جمهوری اسلامی و رعایت نکردن حق خلقها به ویژه رعایت نکردن حق تعیین سرنوشت برای خلق کُرد در رفراندوم شرکت نخواهند کرد. حزب دموکرات کردستان هم در بیانیهی خود رفراندوم را غیر دموکراتیک و محتوای جمهوری اسلامی در زمینهی تأمین دموکراسی و تأمین حقوق خلقهای ایران را ناروشن دانست.[19]
5 – حکومت جمهوری ملی اسلامی ایران یا جمهوری دموکراتیک سوسیالیستی: این دیدگاه نیز توسط برخی افراد به طور پراکنده و منفرد در برخی رسانهها مطرح شده بود.[20]
به عنوان نمونه میتوان به مقالهای با عنوان جمهوری اسلامی یا جمهوری دموکراتیک سوسیالیستی نوشتهی احمد خلیلالله مقدم (عضو حزب ایران) اشاره کرد که در آن پس از انتقاد از تأثیرپذیری گستردهی روشنفکران غیرمذهبی از نیروهای مذهبی پس از پیروزی انقلاب اسلامی تصریح گردیده: «امروزه آن چیزی که بیش از همه برای ادارهی این کشور لازم است ایجاد یک جمهوری دموکراتیک با رعایت معیارهای سوسیالیستی است.» وی در این زمینه تکیهی سوسیالیسم دموکراتیک بر طبقهی محروم و بینوا، بهرهمندی آن از قوانین اقتصادی و سیاسی معین، توان اجرایی و پشتوانههای مشخص، عدم ضدّیت با اهداف اسلام و موضعگیری در مورد شکل و محتوای طبقاتی را از جمله مزایای چنین حکومتی میداند.[21]
جمهوری ملی اسلامی ایران نیز ایدهای بود که توسط برخی از جمله سید محمد محیط طباطبایی مورخ، منتقد و ادیب ایرانی مطرح شد. وی معتقد بود اگر در متمم عنوان جمهوری صفت «ملی اسلامی» افزوده شود، دیگر دغدغهی برخی از اینکه عنوان حکومت جدید جامع باشد یا نباشد از میان برداشته میشود... وجود عنوان ملی پیش از اسلامی [به غیر از مسلمانان] چهارصد هزار نفر دیگر پیروان ادیان دیگر را هم خشنود میسازد.
وی در مخالفت با استفاده از لفظ دموکراتیک در کنار عنوان جمهوری اسلامی هم مینویسد: کلمهی دموکراتیک از نظر مفهومی چیزی بر جمهوری نمیافزاید، زیرا: «نظام جمهوری فیالواقع همان روش دموکراسی یا حکومت مردمی است... اصولاً دموکراتیک... از حیث معنی چیزی را بر جمهوری اضافه نمیکند. در صورتیکه افزایش ملی بر آن نشان میدهد که جمهوری ملی مانند جمهوری شوروی و چین و آمریکا و.... جمهوری فدراتیو یا متحد از چند مملکت و چند ملت مشخص نبوده، بلکه از آن ملت واحدی است که نظام قبلی خود را در طریق تحول و تکامل اجتماعی از راه نهضتی به نظام جمهوری ملی در آوردهاند.»[22]
تأکید امام خمینی بر جمهوری اسلامی «نه یک کلمه زیاد و نه یک کلمه کم»
همزمان با تشدید اظهار نظرها در مورد ماهیت حکومت جدید انقلابی از سوی برخی جریانهای سیاسی، امامخمینی در بیانیهای که در تاریخ 9 اسفند 1357 به هنگام ترک تهران به سوی قم منتشر کردند، تصریح فرمودند: «آنچه اینجانب به آن رأی میدهم جمهوری اسلامی است و آنچه ملت شریف ایران در سرتاسر کشور با فریاد از آن پشتیبانی نموده است، همین جمهوری اسلامی بوده است، نه یک کلمه زیاد و نه یک کلمه کم. من از ملت شریف انتظار دارم که به جمهوری اسلامی رأی دهند که تنها این مسیر انقلاب اسلامی است و کسانی که مخالف هستند آزاد و مختارند که اظهار مخالفت نمایند.» ایشان در همین بیانیه به مطبوعات هم توصیه کردند تحت تأثیر راست و چپ و شرق و غرب واقع نشده و خود را در مسیر انقلاب اسلامی قرار دهند.[23]
ایشان پس از ورود به قم هم استفاده از کلمهی دموکراتیک برای نظام اسلامی را تقبیح کرده، آن را «فرم غربی» نامیدند و افزودند: «ما فرمهای غربی را نمیپذیریم.» البته ایشان به این اشاره کردند که «ما تمدن غرب را قبول داریم لکن مفاسدش را نمیپذیریم.» در ادامه حضرت امام گفتند: «آنچه ملّت ما میخواهد جمهوری اسلامی است، نه جمهوری، نه جمهوری دموکراتیک، نه جمهوری دموکراتیک اسلامی، جمهوری اسلامی.» ایشان همچنین «جمهوری اسلامی» را تأمینکنندهی استقلال، عدالت، آزادی و رفاه دانستند.»[24]
علاوه بر این رهبر انقلاب اسلامی در سخنان دیگری ضمن هشدار در این مورد که عمّال اجانب میخواهند اسلام را از این کشور حذف کنند، فرمودند: «اینها میخواهند یا جمهوری را در اینجا ایجاد کنند که اسلام نباشد یا جمهوری دموکراتیک را که باز اسلام در کار نباشد یا جمهوری دموکراتیک اسلامی، دموکراتیک را که باز یک رنگ غربی به آن بدهند.» ایشان در همین سخنرانی مجدداً از همه خواستند به جز جمهوری اسلامی به چیز دیگری رأی ندهند.[25]
17 اسفند ماه در مدرسهی حکیم نظامی قم، امام خمینی مخالفان جمهوری اسلامی را افرادی میدانستند که «بویی از اسلام نبرده و با اسلام مخالفند» و معتقد بودند چنین اشخاصی با طرح جمهوری یا جمهوری دموکراتیک و حذف اسلام میخواهند «همان مصائب قبل را با فرم دیگر برای ما به بار بیاورند. اما... ما اسلامی را میخواهیم، ملت ما اسلام را میخواهد.»[26]
معظمله در 18 اسفند ماه در قبرستان بقیع قم نیز سخنرانی کرده و افرادی را که در نوشتجات خود دم از دموکراتیک میزنند، جاهل یا خائن توصیف کردند. امامخمینی خواستار تجدید نظر مطبوعات در نوشتههایشان شده و تصریح کردند: «اینها مگر با اسلام دشمناند؟ مگر با ملت اسلام دشمناند؟ که میخواهند منحرف کنند. من متأسفم از این اشخاص که دعوی ملیت میکنند و با ملت مخالفت میکنند. آنها که به اسم ملیت و با اسم خلق دوستی، خنجر به پشت ملت میزنند، بیدار بشوند... ملت خون داده است تا جمهوری اسلامی وجود پیدا کند نه جمهوری، نه جمهوری دموکراتیک؛ یعنی جمهوری غربی، یعنی بیبند و باری غرب. این تقلیدها را کنار بگذارید، این غربزدگیها را کنار بگذارید، بگذارید ملت با این سیری که گرفته است، استقلال خودش را تمام کند.»[27]
به عبارت دیگر از نظر حضرت امام پذیرش «جمهوری دموکراتیک اسلامی» به معنای آن است که در ذات اسلام دموکراسی وجود ندارد و باید چیزی به آن اضافه شود، در حالی که از منظر امام خمینی احکام اسلام متضمّن تمامی مقولات مربوط به حقوق سیاسی و اجتماعی است و بنابر این کلمهی «دموکراتیک» امری زائد است.[28]
ایشان همچنین معتقد بودند در این پیشنهاد نوعی تقلید از غرب وجود دارد و ملت ایران برای تعیین سرنوشت خود نباید به دنبال چیزی باشد که غرب را خشنود میکند. «دنبال این نباشید که فرم غربی پیدا کنید. بیچارگی ما این است که دنبال این هستیم که فرم غربی پیدا کنیم. ما قانون غنی داریم. ما قانون الهی داریم. آنهایی که فرم غربی را بر فرم الهی ترجیح میدهند، اینها از اسلام اطلاع ندارند.»[29]
4 فروردین ماه 1358 امام خمینی در پیامی به ملت ایران خواستار شرکت پرشور مردم در رفراندوم جمهوری اسلامی شده و از زنان نیز خواستند تا «با شرکت فعالانهی خود، پیروزی ملت ایران را هر چه بیشتر تضمین کنند.» ایشان افزودند: «شما همه آزادانه به هر چی میخواهید رأی بدهید. من خودم به جمهوری اسلام رأی میدهم و تقاضای برادرانه از شما دارم که به من در این امر اسلامی کمک کنید.»[30]
با تشدید توطئههای ضدانقلاب در برخی شهرستانها در فروردین 1358 که منجر به درگیریهای مسلحانه در شهرهایی همچون گنبد و سنندج شد، حضرت امام در تاریخ نهم فروردین ماه پیامی صادر کرده و ضمن هشدار در مورد تفرقهافکنیهای ضدانقلاب اظهار داشتند: «شایع نمودهاند که روحانیون، برادران اهل سنت را از حقوق خود محروم مینمایند. من با کمال تأسف باید بگویم که این اشخاص منحرف که الهام از آمریکا میگیرند و به صورت چپنما هستند، درصددند که چپاولگریهای زمان رژیم سابق را با فرم دیگر در کشور عزیز ما اعاده کنند. ما... با اهل سنت... هیچ اختلافی نداریم و هیچ فرقی بین طوایف مسلمین در حقوق سیاسی و اجتماعی و غیر آن نیست.» ایشان در پایان خواستار بیاعتنایی به این سمپاشیها و شرکت همهی اقشار در رأیگیری و رأیدادن به نفع جمهوری اسلامی شدند.[31]
موافقان و مخالفان حکومت «جمهوری اسلامی»
در دو هفتهی پایانی منتهی به برگزاری رفراندوم، موضعگیریهای افراد و گروههای سیاسی و مذهبی به اوج خود رسید. بسیاری از گروههای سیاسی غیرمذهبی یا التقاطی به صراحت، شرکت در رفراندوم را تحریم کرده و اعلامکردند به جمهوری اسلامی رأی نمیدهند. از سوی دیگر بسیاری دیگر از افراد و احزاب سیاسی خواستار حمایت از جمهوری اسلامی شدند.
حاج محمود مانیان دبیر جامعهی بازرگانان، اصناف و پیشه وران، وابسته به جبههی ملی ایران از تمام هواداران خود و کلیه مسلمانان و افرادی که طالب آزادی هستند، خواست به جمهوری اسلامی رأی دهند. همچنین سازمان فرهنگیان جبهه ملی ایران خاطر نشان کرد که به جمهوری اسلامی رأی مثبت میدهند. به علاوه دکتر کریم سنجابی رهبر جبهه ملی ایران و وزیر امور خارجه تأکید کرد که به جمهوری اسلامی رأی می دهد و آن را طبیعیترین و واقعیترین ثمره انقلاب عظیم ملی میداند.[32]
حزب ملت ایران نیز با انتشار اعلامیهای اعلام داشت که کلیه اعضای این حزب به جمهوری اسلامی رأی خواهند داد.[33]
گروهک منافقین (مجاهدین خلق) هم ضمن حمایت از رأی به جمهوری اسلامی در مورد سوءاستفادهی ارتجاعی از اسلام هشدار داد و گنجاندن گزینهی رأی منفی به جمهوری اسلامی در رفراندوم را به معنای زیر سؤال بردن اصالت مبارزات ضد سلطنتی ملت ایران و همینطور ایجاد تردید در مشروعیت دولت بازرگان دانست. این گروهک همچنین مدعی شد رفراندوم به گونهای طراحی شده که مردم از ترس سلطنت به اکراه و اجبار به جمهوری اسلامی رأی بدهند و این امر باعث میشود قبل از استقرار جمهوری اسلامی بوی اکراه و اجبار به مشام برسد. در نهایت منافقین از دولت بازرگان خواسته بودند تا امکان انتخاب آزادِ هر شکل از حکومت برای هر فرد یا گروهی در نظرخواهی وجود داشته باشد.[34]
با این حال مسعود رجوی و موسی خیابانی دو تن از رهبران سازمان مجاهدین خلق ایران نیز با حضور در یکی از حوزه های رأی گیری به جمهوری اسلامی رأی دادند.[35]
حزب توده که از همان ابتدا خود را با خط امام به صورت فریبکارانه در پوشش موافق تطبیق میداد؛ با پذیرش جمهوری اسلامی، برنامههای مرحلهای را تا دستیابی به قدرت خود دنبال میکرد. [36] از این رو کمیته مرکزی حزب توده ایران در سر مقاله روزنامه مردم ضمن اعلام رأی مثبت حزب توده به جمهوری اسلامی تأکید کرد که این رأی به هیچ وجه جنبهی تاکتیکی زودگذر ندارد، بلکه مشی حزب توده ایران، استراتژیک دراز مدت و صادقانه است[37] و در نهایت سخنگوی حزب تودهی ایران با انتشار اطلاعیه ای اظهار داشت:
«نورالدین کیانوری دبیر اول حزب تودهی ایران در سفارت ایران در آلمان دموکراتیک حاضر شد و رأی خود را به نفع جمهوری اسلامی به صندوق آراء ریخت.» [38]
دکتر سیفالدین نبوی دبیر کل گروه آزادی خواهان اظهار داشت که اعضای این گروه به جمهوری اسلامی رأی خواهند داد و حزب پان ایرانیست نیز شرکت در رفراندوم را فریضهای ملی دانست.
کنفدراسیون جهانی محصلین و دانشجویان ایرانی با انتشار اطلاعیهای رأی مثبت ملت ایران به جمهوری اسلامی را مشت محکمی بر دهان امپریالیستها دانستند.[39] حزب جمهوری خلق مسلمان ایران با انتشار اطلاعیهای اعلام کرد که کلیه اعضای این حزب به جمهوری اسلامی رأی میدهند.[40] به آذین دبیر کل اتحاد دموکراتیک مردم ایران تأکید کرد ما به جمهوری اسلامی رأی مثبت خواهیم داد و انتظار داریم آن چیزی باشد که ملت خواستار آن بوده و در راه آن مبارزه کرده است.
سازمان زنان دموکرات خاطر نشان کرد که به جمهوری اسلامی که دربرگیرنده ی استقلال ملی، آزادی و عدالت اجتماعی باشد، رأی خواهیم داد. سازمان جوانان و دانشجویان دموکرات اعلام کردند که به جمهوری اسلامی رأی خواهند داد. گروه مارکسیستی – لنینیستی آزادی و برابری، طی بیانیهای اظهار داشت که به جمهوری اسلامی رأی میدهیم.
انجمن زرتشتیان اعلام نمود که به جمهوری اسلامی رأی خواهند داد. گروه سیاسی باختر امروز و نهضت آزادی خواهان و فداییان وطن نیز اعلام نمودند که به جمهوری اسلامی رأی میدهند.[41]
از سوی دیگر جبههی دموکراتیک ملی نحوهی برگزاری رفراندوم را غیردموکراتیک نامید و افزود اگر رفراندوم به این شکل انجام شود بسیاری از نیروهای معترض از حق اظهار نظر محروم میشوند. این گروه ملیگرا در بیانیهی خود خواستار پذیرش خودمختاری کُردها از سوی دولت موقت شده و هشدار داده بود در غیر این صورت جنگ و برادرکشی به کشور تحمیل خواهد شد. سازمان چریکهای فدایی خلق هم طرح سؤال رفراندوم را یکجانبه و مستبدانه دانسته بود و مدعی شده بود: «طرفدار آن شکل و محتوای جمهوری است که مدافع منافع خلقهای تحت سیستم ایران باشد.» این گروه با گذشت تنها چند هفته از پیروزی انقلاب اسلامی و در حالیکه همهی گروههای سیاسی با هر گرایشی مواضع خود را آزادانه مطرح میکردند و مباحث متنوعی نیز در مورد ماهیت جمهوری اسلامی مطرح شده بود، شرایط کشور برای برگزاری رفراندوم را غیردموکراتیک توصیف کرده و محتوای جمهوری اسلامی را نامشخص توصیف کرده بود.[42]
اتحاد ملی زنان نیز اعلام نمود به علت غیر دموکراتیک بودن نحوه برگزاری رفراندوم در آن شرکت نمیکند. اتحادیه انقلابی زنان مبارز نیز اعلام نمود که در رفراندوم شرکت نخواهد کرد. حزب آزادگان نیز با انتشار اطلاعیهای همه پرسی را تحریم نمود.[43]
برخی سران گروههای کُرد و چهرههای به اصطلاح روحانی- مذهبی کردستان نیز به شدت با برگزاری رفراندوم جمهوری اسلامی مخالفت کردند که از جمله آنها میتوان به عزالدین حسینی امامجمعهی مهاباد اشاره کرد. وی بعدها در جریان درگیریهای کردستان نیز عملکرد نامناسبی داشت و به ضدانقلابیون پیوست. او که یک روحانی و مدعی اطلاع از مبانی و اصول اسلام بود به بهانهی مبهم بودن محتوای جمهوری اسلامی و نامشخصبودن مسئلهی خودمختاری کردستان اعلامکرد از شرکت در رفراندوم خودداری میکند.[44]
از جمله دیگر گروهها و جمعیتهای سیاسی که رفراندوم را تحریم کردند میتوان به جمعیت دفاع از آزادی و انقلاب کردستان، سازمان پیشرو برای اتحاد، نهضت ملی، کمیتهی موقت ارتباط جبههی ملی، معلمان پیشگام، سازمان پیکار در راه آزادی طبقه کارگر، اتحاد چپ، اتحادیهی خواستاران حقوق خلق کرد ایران، جمعیت طرفدار دفاع از زحمتکشان و حقوق ملی کرد، ستاد مشترک نیروهای دموکراتیک، جمعیت طرفداری زحمتکشان، جمعیت مبارزین راه آزادی و مدافع حقوق ملی و دموکراتیک خلق کرد، جمعیت طرفداری زحمتکشان و دفاع از حقوق ملی خلق کرد، حزب ناسیونال دموکرات ایران و... اشارهکرد.[45] لازم است به این نکته توجه داده شود که برخی از این گروهها در حد چند نفر بودند و از پایگاه مردمی و طرفداری برخوردار نبودند و در فضای پس از پیروزی انقلاب اسلامی با عناوین و اسامی مختلف اعلام وجود کرده بودند.
علاوه بر این باید افزود با نزدیک شدن به زمان برگزاری همهپرسی، فعالیت گروههای سیاسی گستردهتر شده و حرکت گروههای مخالف جمهوری اسلامی بیشتر جنبهی خصمانه و خرابکارانه به خود میگرفت. گروههایی مانند مجاهدین خلق و چریکهای فدایی خلق ضمن تصرّف ساختمانهای مختلف با عنوان ستاد مرکزی جنبش ملی مجاهدین و مقرّ چریکهای فدایی خلق در تهران سازماندهی جدّی نیروهای خود برای مقابله با نیروهای حامی خط امام را آغاز کردند که در ماههای بعد در قالب درگیریهای کردستان، گنبد، خوزستان و... نمود علنی پیدا کرد و در سالهای 59 و 60 به درگیریهای خونین مسلحانه در خیابانهای تهران منجر شد. برخی نیروهای مخالف نیز به کردستان، خوزستان، ترکمنصحرا و سیستان و بلوچستان عزیمت کرده و درگیریهای قبلی میان ضدانقلاب و نیروهای انقلابی را تشدید کرده و تداوم بخشیدند. در همین ایام درگیریهای گنبد به اوج خود رسید و در کردستان نیز برخی کردها به رهبری حزب دموکرات کردستان خواهان خودمختاری کردستان شدند؛ درخواستی که با حمایت چریکهای فدایی خلق مواجه شد.[46]
سازمان خلق عرب ایران که در خرمشهر اعلام موجودیت کرده بود گروه دیگری بود که خواستار تشکیل حکومت خودمختار کاملاً قومی عربی در خوزستان شده و در ماههای بعد به شورشهای مسلحانه، تخریب اماکن عمومی و کشتار پرداخت. ستاد خلق ترکمن(که همان سازمان چریکهای فدایی خلق بود) نیز پس از اعلام موجودیت در ترکمنصحرا خواستار تدریس زبان ترکمنی در مدارس، تغییر نام بندر شاه به بندر ترکمن، ایجاد شورای انقلابیون، انتخاب رؤسای ادارات با نظر شورای انقلاب و خودمختاری شد و خواستههای حزب دمکرات و کومله کُردستان را هم تأیید کرد. اعضای ستاد خلق ترکمن به فاصلهی کوتاهی برای دستیابی به این اهداف نبرد مسلحانه با نیروهای دولتی را آغاز کردند. از طرف دیگر گروهی به نام برادران بلوچ اهل تسنن سیستان و بلوچستان خواهان خودمختاری با محوریت حفظ و اجرای حق حاکمیت فرهنگی، سیاسی و اقتصادی مردم سیستان و بلوچستان شدند.[47] تمامی این رویدادها و موضعگیریها در مورد امکان برگزاری موفقیتآمیز رفراندوم جمهوری اسلامی تردیدهایی به وجود آورده بود.
مواضع علما و روحانیون
در چنین جوّ متشنجی، حمایت روحانیت و مراجع تقلید از رأی به جمهوری اسلامی مورد عنایت اکثریت ملت ایران قرار گرفت. مرحوم آیتالله العظمی سید شهابالدین مرعشی نجفی در پیامی مؤمنان و برادران را در تعیین آرای خود در رفراندوم مختار دانست، ولی تصریح نمود چون انقلاب ایران یک انقلاب اسلامی است و اکثریت قریب به اتفاق مردم مسلمان هستند، امید است مردم با آراء خود به جمهوری اسلامی اتحاد و همبستگی خود را به ثبوت برسانند.[48]
مرحوم آیتالله العظمی سید محمدرضا گلپایگانی و مرحوم آیتالله العظمی سید ابوالقاسم خوئی نیز از جمله مراجع عظام تقلید بودند که خواستار رأی قاطع مردم به جمهوری اسلامی شدند.[49]
آیتالله سید صادق روحانی نیز در بیانیهای صلاح دین و دنیای ملت ایران را در رأی دادن به جمهوری اسلامی دانست و تنها راه حفظ استقلال مملکت، عامل منحصر بهفرد جلوگیری از تجزیهی کشور و تأمین حقوق و آزادیهای انسانی در اوضاع و احوال موجود را جمهوری اسلامی دانست.[50]
در میان روحانیونِ حامی خط التقاط، آیتالله سید کاظم شریعتمداری که بعدها پدر معنوی سیاسی حزب جمهوری خلق مسلمان گردید و به علت تلاش برای کودتا بر ضد نظام جمهوری اسلامی در سالهای بعد منزوی شد، اظهار داشت لازم نیست پاسخ به رفراندوم به دو شکل محدود شود و باید از مردم سؤال شود چه نوع حکومتی میخواهند و پاسخ را به عهدهی مردم بگذارند.[51] با این حال اعلام شد آقای شریعتمداری نیز به جمهوری اسلامی رأی میدهد.[52]
آیتالله سید محمود طالقانی هم از جمله شخصیتهایی بود که دو هفته قبل از برگزاری رفراندوم در دفاع از ایدهی جمهوری اسلامی وارد عمل شده و در مصاحبهای اظهار داشت: «این جمهوری اسلامی خواست یک مرجع دینی نیست بله خواست عموم مردمی است که در تهران و شهرستانها همهجا در راهپیماییهایشان به جمهوری اسلامی تمایل نشان دادهاند. البته یک گروههای خاصی هم هستند که به ایسمها و پسوندهای غیرمفهوم برای مردم چسبیدهاند. دموکراتیک غربی از نظر اسلام یک حکومت مردمی نیست و به نفع مردم هم نیست. غرب چهرهای استعمارگر دارد. بر همهی مردم مسلط [است] و با تبلیغات دروغین مردم را میفریبد و حکومتهای استعمارگری که مردم را بهخون کشیدند و مردم را زبون کردند، منبعث از همین دموکراسی است و از طرف دیگر فحشا و بیبندوباریها که در غرب و در آمریکا به خصوص هست. من به وضوح میبینم دیری نخواهد پایید که آنها را منهدم خواهد کرد. جمهوری اسلامی برطبق معیارهای اخلاقی انسانی و (برای) آزادی همهی مردم است، نه یک گروه یا دستهی خاصی.»[53]
استاد شهید مرتضی مطهری نیز در فرصت کوتاهی که پس از پیروزی انقلاب اسلامی تا زمان برگزاری رفراندوم در اختیار بود، تلاش نمود تا ابعاد نظری جمهوری اسلامی را برای عموم تشریح کند. ایشان در اظهار نظرهای مختلف خود ماهیت مفاهیم جمهوریت و اسلامیت در نظام اسلامی را تبیین کرده و از جمله معتقد بود جمهوریت شکل نظام اسلامی و اسلامیت محتوای آن را مشخص میکند.[54]
شهیدآیتالله سید محمد بهشتی هم با سخنرانیهای متعدد، که برخی از آنها در آن زمان از تلویزیون هم پخش شد، تلاش کرد پاسخگوی ابهامات طرح شده باشد. ایشان در یکی از این سخنرانیها گفت: «برطبق مبانی اسلامی در عصر ما، حاکم صرفاً باید سمت و قدرت خویش را از آرای مردم بگیرد... هیچکس حق ندارد در مبانی اسلام که ولایت و زمامداری خویش را بر مردم تحمیل کند و برخلاف رضایت آنها و خلاف پذیرش و تمایل آنها و برخلاف انتخاب آنها [عمل کند]. مبانی عالی اسلام بهطور کلی امتیازطلبی را محکوم میکند. هیچ مرجعی در شیعه رهبریش را بر مردم تحمیل نکرده است. حالا که باید در جامعهی ما بر این اساس حکومتی سرکار آید باید در آن عامل تحمیل وجود نداشته باشد. جمهوری اسلامی با پذیرش و انتخاب آزادانه اکثریت ملت به قدرت میرسد...[ولی] این شرط لازم است، اما شرط کافی نیست. شرط دوم این است که وقتی اکثریت مردم یک کشور مسلمانند از زمامدار میخواهند که در ادارهی مملکت نسبت به مقررات و تعالیم اسلامی ملتزم و متعهد باشد.»[55]
شهید آیتالله دکتر محمد مفتح نیز علت رأیدادن خود به جمهوری اسلامی را چنین عنوان کرد: «معتقدم اگر اسلام راستین زیربنای حکومت جمهوری یعنی مردم باشد بهتر از هر مکتب میتواند سعادت اجتماعی و فردی مردم را تأمین کند.»[56]
همچنین در واکنش به تحریکات عزالدین حسینی و گروههای مارکسیست در کردستان تعداد 22 نفر از علما و روحانیون مهاباد با صدور اعلامیهای خودداری از شرکت در رفراندوم را برخلاف مصالح ملی و اصول و مبانی دینی دانسته و تصریح کردند وظیفهی دینی، مذهبی و ملی هر فرد مسلمانی است که در این رفراندوم شرکت کند و شکی نیست که حقوق ملی مردم کرد به هنگام تدوین قانون اساسی اسلامی صددرصد رعایت میشود.[57]
استقبال تاریخی مردم از رفراندوم
برگزاری رفراندوم جمهوری اسلامی در صبحگاه 10 فروردین 1358 در شرایطی آغاز شد که حضرت امام یکروز قبل از آن در جریان سخنرانی برای مردم قم و همچنین سخنرانیهای جداگانهای در جمع پلیس و افسران نیروی زمینی از مردم خواسته بودند به جمهوری اسلامی رأی بدهند و دوستان و اطرافیان خود را نیز به اینکار سفارش کنند.[58]
ایشان همچنین بعدازظهر روز پنجشنبه نهم فروردینماه عموم مردم را به شرکت در رفراندوم فراخوانده و تأکید کردند: این رفراندوم سرنوشت ملت ما را تعیین میکند. این رفراندوم یا شما را به آزادی و استقلال میکشد و یا مثل سابق به اختناق. این رفراندوم چیزی است که همهی ملت باید در آن شرکت کنند... فردا همه - شیعه و سنی و اقلیتهای مذهبی- همه بیایند و رأی بدهند. من تقاضا دارم که رأی بدهید به جمهوری اسلامی. البته آزاد هستید به هرچه خواستید رأی بدهید و اینکه در این ورقهها آری و نه است، شما میتوانید در نه هر فرمی را که میخواهید در او بگنجانید. لازم نیست که همان نه باشد، شما حق دارید میتوانید که در آن ورقه بنویسید جمهوری دموکراتیک بنویسید، رژیم سلطنتی... به همین نکته هم توجه کنید که «نه» معنایش رژیم سلطنتی نیست، نه معنایش این است که جمهوری اسلامی را نمیخواهید.»[59]
معظمٌله در ساعات اولیهی رأیگیری در خیابان چهارمردان قم، که در جریان مبارزات انقلابی بیشترین شهید را تقدیم کرده بود، حاضر شده و رأی خود را به صندوق انداختند. ایشان در ساعت 15 /10 دقیقه همراه با پسرشان مرحوم حجتالاسلام احمد خمینی سوار بر اتومبیل وارد این خیابان شدند که ناگهان با هجوم مردم و عکاسان و خبرنگاران مواجه شدند. شلوغی و ازدحام موجب شد امام نتوانند برای رأیگیری از اتومبیل خود پیاده شوند و در نهایت ایشان رأی آری و شناسنامهی خود را به کمک مرحوم حاج احمد خمینی از شیشهی اتومبیل بیرون دادند و پس از ثبت مشخصات و دریافت مجدد شناسنامه در میان بدرقهی پرشکوه مردم از میان جمعیت خارج شدند. با توجه به اینکه خبرنگاران و فیلمبرداران موفق به ضبط تصاویر دلخواه نشده بودند به منزل امام پیام فرستادند که اگر ممکن است ایشان یکبار دیگر در جایی دیگر رأی بدهند تا آنها موفق به عکسبرداری و فیلمبرداری از این صحنه شوند و ساعتی بعد امام در پاسخ این پیام را ارسال میکنند: «من یک نفر هستم و یکبار رأی دادهام و بیش از یکبار حق اینکار را ندارم.»[60]
دیگر علمای عظام و مراجع هم در ساعات اولیهی صبح 9 فروردین 1358 در رأیگیری شرکت کردند. ساعت 5 /9 آیتاللهالعظمی گلپایگانی رأی آری خود به جمهوری اسلامی را به صندوق انداختند و در ساعت 25 /9 هم آیتاللهالعظمی مرعشی نجفی به جمهوری اسلامی رأی مثبت دادند.[61]
دیگر علما و مراجع تقلید به تدریج آرای مثبت خود را به جمهوری اسلامی در صندوقهای رأی انداختند. در این میان اظهارات آقای شریعتمداری در جریان أخذ رأی تأملبرانگیز و برخلاف رویهی حضرت امام و دیگر یارانشان بود که بر پشتیبانی کامل از شیوهی برگزاری رفراندوم تأکید داشتند. وی در مورد نوع رفراندوم گفت: «من عقیده داشتم که رفراندوم به این صورت محدود نباشد و مردم به هر حکومتی که معتقدند رأی دهند، اما گفته شد که در رفراندوم چنین مسئلهای مرسوم نیست. من برای اینکه دولت را تضعیف نکنم، موافقت کردم. باید دولت را تقویت کرد و من رأی خود را به جمهوری اسلامی دادم.»[62]
بهطورکلی استقبال از رفراندوم در میان تمامی اقشار مردم، مسئولان وقت و نیروهای سیاسی گسترده بود و همانطور که آیتالله طالقانی در هنگام رأیدادن پیشبینی کرده بود در نهایت تعداد آرای مخالف هم بسیار ناچیز بود.[63]
مهندس بازرگان نخستوزیر دولت موقت و دکتر ابراهیم یزدی وزیر خارجهی دولت وی 10 صبح روز دهم فروردین در حوزهی أخذ رأی در نخستوزیری حضور یافته و به جمهوری اسلامی رأی مثبت دادند. بازرگان اینکار را وظیفهی دینی خود توصیف کرد و بر آزادی زنان در جمهوری اسلامی تأکید نمود. با این حال وی رژیم جمهوری اسلامی را جمهوری دموکراتیک اسلامی دانست که براساس اصول اسلامی پایهگذاری میشود. مسعود رجوی سرکردهی منافقین به همراه موسی خیابانی که به جمهوری اسلامی رأی مثبت داده بود هشدار داد اگر محتوای جمهوری اسلامی منطبق با برنامهی سازمان مجاهدین خلق نباشد اشکالاتی ایجاد میشود، دولت باید جوابگو باشد و این گروه تا آخرین نفس برای تحقق خواستههایش میکوشد. هواداران حزب توده از جمله گروههای سیاسی مارکسیستی بودند که به جمهوری اسلامی رأی مثبت دادند.[64]
استقبال از رفراندوم جمهوری اسلامی در میان اهل تسنن، ارامنه، کلیمیها و زرتشتیان هم چشمگیر بود. براساس گزارشهای خبری رسانهها، عموم مردم با اطمینان از حفظ حقوق خود در جمهوری اسلامی و با تبعیت از فرامین حضرت امام در رفراندوم شرکت کرده و به جمهوری اسلامی رأی میدادند. رعایت نظم و انضباط در جریان برگزاری رفراندوم، حفظ بیطرفی از سوی مأموران و ناظران در عین محافظت شدید از حوزههای انتخاباتی، ایجاد صفهای جداگانهی رأیگیری از زنان و مردان در اکثر حوزهها و ازدحام مردم از ساعات قبل از آغاز رأیگیری در برابر حوزههای رأیگیری از جمله نکات قابل توجه بود.[65]
رفراندوم جمهوری اسلامی در خارج از کشور هم با استقبال مواجه شد و به عنوان مثال در پاریس علیرغم بارش شدید باران، ایرانیان بهطور گسترده در رفراندوم شرکت کرده و اغلب آنها به جمهوری اسلامی رأی مثبت دادند. گفتنی است که صندوق رأی این سفارتخانه برای جمعآوری آرای ایرانیان ساکن در تمامی اروپا در نظر گرفته شده بود و حتی برخی چهرههای سرشناس مارکسیست، که قبلاً رفراندوم را تحریم کرده بودند، در همهپرسی شرکت کردند. در لندن و کویت هم رفراندوم با نظم و ترتیب و با رأی اکثریت شرکتکنندگان به جمهوری اسلامی برگزار شد.[66]
استقبال گسترده از انتخابات برخی دشواریهای اجرایی را نیز به همراه آورد. مهمترین مشکل ناشی از کمبود اوراق رأی به علت استقبال بیش از حد مردم بود. در ساعت 9:50 دقیقهی صبح روز 10 فروردین برخی حوزهها در شهر تهران با چنین مشکلی مواجه شدند که تا ساعت 2 بعدازظهر تعرفههای جدید به کلیهی شعب ارسال شد.[67] این مشکل محدود به تهران نبود و در شهرستانها هم تکرار شد. به عنوان مثال در اهواز برگههای رفراندوم تا قبل از ظهر در بسیاری از حوزههای شهری و روستایی به پایان رسید و دویست هزار برگ رأی با بالگرد به این شهر ارسال شد و مسئولان محلی مجدداً خواستار دریافت سیصد هزار برگ رأی دیگر شدند. شرکت یک پیرزن 116 سالهی اهوازی در این همهپرسی، که برای اولین بار در عمر خود در یک انتخابات شرکت میکرد، از جمله نکات جالب مربوط به برگزاری رفراندوم جمهوری اسلامی بود.[68]
دکتر سید صادق طباطبائی در این مورد میگوید: «روز اول آنچنان تراکم جمعیت زیاد بود که به برخی مناطق، به خصوص مناطق مرزی تعرفهی لازم نرسید و نزدیک غروب امام اجازه داد که 24 ساعت دیگر مدت رأیگیری تمدید شود. ما یک پل ارتباطی میان مراکز استانها و شهرهای بزرگ برقرار کردیم و با هواپیما و هلیکوپتر و خیلی جاها با قاطر برگهها را به جاهایی که نرسیده بود، رساندیم.»[69]
کارشکنی ضدانقلاب
در کنار مشکلات اجرایی، برگزاری رفراندوم به علت کارشکنی و توطئههای ضدانقلاب در برخی نقاط کشور با دشواری صورت گرفت یا به سرانجام نرسید. در زاهدان 150 بلوچ افراطی به بهانهی پشتیبانی از گروهکهای جداییطلب کردستان در سطح شهر دست به راهپیمایی زده و با شعار «آری یا نه یک حقهی جدید است» با جمهوری اسلامی مخالفت کردند. این اقدام با واکنش رهبران مذهبی اهل تشیع و تسنن مواجه شد که خواستار شرکت مردم در رفراندوم به منظور اثبات رشد فکری و اجرای فرمان حضرت امام شدند و این اقدام فرصتطلبانه و تفرقهاندازانه را محکوم کرده و تظاهرکنندگان را از سرسپردگان رژیم منحطّ پهلوی توصیف کردند.[70] رأیگیری در تهران در مجموع با آرامش برگزار شد و توطئهی یکی از عمال ساواک برای سرقت صندوق رأی در شعبهی خیابان امیر اتابک و تیراندازی به پاسداران انقلاب در نارمک و تهرانپارس نیز ناکام ماند.[71]
در جهرم عدهای از عناصر ضدانقلاب که با کارت کمیتهی انقلاب اسلامی درصدد اخلال در همهپرسی بودند، دستگیر شدند. در برخی مناطق ترکمنصحرا و گنبد کاووس تنشآفرینی ضدانقلاب، درگیریهای مسلحانه و تیراندازی به مردم باعث شد رفراندوم برگزار نشود. به گفتهی احمد صدر حاجسیدجوادی وزیر وقت کشور، در سقز عناصر ضدانقلاب و افراطی با حمله به یک صندوق رأی در یک دبیرستان آن را که حاوی هزار برگ رأی مردم بود به آتش کشیدند. در کردستان هم همین نوع افراد بین کشاورزان تبلیغ میکردند که اگر برگ سبزی که روی آن «آری» نوشته شده است به صندوق بیندازید، یعنی اینکه اراضی شما را پس گرفته و به مالکین اصلی میدهند.[72]
در مهاباد هم به دنبال تظاهرات گروههای مخالف و موافق جمهوری اسلامی، برای جلوگیری از وقوع درگیریهای احتمالی حوزههای رأیگیری تعطیل شده و رفراندوم برگزار نشد.[73]
در کنار این حوادث، روزنامهها از شناسایی و دستگیری اعضای یک شبکهی تروریستی بینالمللی که قصد داشتند همزمان با برگزاری رفراندوم در تهران و شهرستانها دست به ترور و تخریب وسیع بزنند، نیز خبر دادند. از اعضای دستگیرشدهی این شبکه و از جمله دو نفر به نامهای نظامالدین تهرانی و بهمن رحیمیان مقادیر زیادی لوازم جاسوسی و اسناد به دست آمد که به اعتراف آنها از طریق سازمان سیا ارسال شده بود. همچنین پاسداران کمیتههای انقلاب موفق به توقیف یک کامیون 12 تنی شدند که در آن مقادیر زیادی اسلحهی کمری، اسلحهی ژ 3، یوزی، مواد منفجره، نارنجک، بمب پلاستیکی و فشنگ جاسازی و از زنجان به تهران فرستاده شده بود.[74]
تلاش برای مختلکردن برگزاری رفراندوم حتی بعد از پایان رأیگیری و به بهانههای مختلف ادامه یافت. به نوشتهی صادق طباطبائی «گزارشهایی میرسید که گروههای ضدانقلاب، چریکهای فدایی خلق و مجاهدین خلق اقداماتی کرده بودند و برگهها را از بین برده بودند. حتی به اتومبیل هیئت حسن نیت و نمایندگان آقای طالقانی (در کردستان) حمله کرده بودند که خوشبختانه به آنها آسیبی نرسید. در سنندج اکیپی شامل شش پزشک و سه پرستار که برای مداوای مجروحین رفته بودند مورد حمله قرارگرفته و کشته شدند. یادم است در حالی که نتایج آراء را از نقاط مختلف دریافت میکردیم، اطلاع دادند که چریکهای فدایی یا عدهای مسلح قصد دارند به ستاد انتخابات (وزارت کشور) حمله کنند. عدهای از کارکنان ترسیده بودند. من گفتم به نظر میرسد جنگ روانی باشد، ولی بالاخره حرکت مذبوحانه و بیثمری انجام دادند. علیرغم آن شمارش آراء ادامه یافت.[75]
استقرار نهایی جمهوری اسلامی
علیرغم تمام کارشکنیها و مشکلات، رفراندوم جمهوری اسلامی با استقبال بینظیر مردم که اولین انتخابات کاملاً آزاد را در طول حیات این سرزمین تجربه میکردند، برگزار شد و شامگاه 11 فروردین ماه پس از دو روز به پایان رسید. به نوشتهی صادق طباطبایی شمارش آراء حدود ساعت 2 بامداد 12 فروردین ماه به پایان رسید و براساس تخمین اولیه 94 درصد واجدین شرایط در رفراندوم شرکت کرده و 2 /98 درصد به جمهوری اسلامی رأی داده بودند. ضمناٌ 412 یا 413 نفر هم خواهان جمهوری دموکراتیک خلق بودند.[76]
در نهایت ستاد رفراندوم وزارت کشور روز 15 فروردین آمار دقیق شرکتکنندگان در این همهپرسی را اعلام کرد. بر این اساس 20 میلیون و 288 هزار و 21 نفر در رفراندوم شرکت کرده و از این عده 20 میلیون و 147 هزار و 55 نفر به جمهوری اسلامی رأی «آری» و 140 هزار و 966 نفر رأی نه دادند. واجدین شرایط برای رأی دادن در کشور حدود 22 میلیون و 800 هزار نفر برآورد شده بود. در تهران یک میلیون و 975 هزار و 222 نفر به جمهوری اسلامی رأی «آری» و 57 هزار و 979 نفر رأی «نه» دادند. در شمیران 252 هزار و 10 نفر رأی آری و 10 هزار و 601 نفر رأی نه و در ری 780 هزار و 784 نفر رأی آری و 2 هزار و 532 نفر رأی نه دادند. بعد از تهران بیشترین آراء مربوط به شهرهای مشهد و تبریز بود.[77]
مهندس مهدی بازرگان نخستوزیر دولت موقت بعدها در پاسخ به کسانی که تلاش داشتند صحت این انتخابات را زیر سؤال ببرند، گفت: «این انتخابات 100 درصد آزاد و داوطلبانه صورت گرفت و دولت موقت و شخصیتها و جمعیتهای مؤثر کسی را تهدید نکردند. امام هم نه تکلیف شرعی وضع کردند و نه فتوایی دادند، بلکه مردم با پای خودشان به حوزهها رفتند و به دست خودشان رأی مثبت به صندوقها ریختند.»[78]
حضرت امام هم با قطعیشدن رأی اکثریت ملت ایران به جمهوری اسلامی با صدور پیامی در 12 فروردین این موفقیت را به ملت ایران تبریک گفته و این روز مبارک را روز امامت امت و روز فتح و ظفر ملت دانستند. ایشان این رفراندوم را در تاریخ ایران بیسابقه و نشاندهندهی رشد سیاسی و اجتماعی مردم و همبستگی بیمانند آنان دانستند. در بخشی از پیام معظمٌله تصریح شده بود: «ملت ما باید اینروز را عید بگیرند و زنده نگهدارند... از ملت انتظار دارم که با تمام قوا از اسلام و جمهوری اسلامی پاسداری کنند. من از دولتها میخواهم که بدون وحشت از غرب و شرق، با استقلال فکر و اراده، باقیماندهی رژیم طاغوتی را... پاکسازی کنند و وزارتخانهها و ادارات که با فرم غربی و غربزدگی بهپا شده است به شکل اسلامی متحول کنند.»[79]
بازتاب خارجی همهپرسی
برگزاری همهپرسی تعیین نوع نظام در تمامی کشورها از اهمیت فراوانی برخوردار است و حاکمیت قانونی نظام جمهوری اسلامی در ایران با رجوع به آرای مردمی، بازتاب وسیعی در سطح منطقه و جهان داشت. ذکر همه آنها در گنجایش این مقاله نیست و در سطور پایین به بخشی از آنها اشاره میگردد.
سرهنگ قذافی در پیامی به امام خمینی ضمن تبریک برقراری جمهوری اسلامی ایران خواستار برقراری تماس مستقیم دو انقلاب عظیم اسلامی ایران و لیبی شد. وی همبستگی و وحدت این دو انقلاب را ضامن استواری مسلمانان در تمام جهان دانست.[80]
احمد حسن البکر[81] رئیس جمهوری عراق در پیامی به رهبر انقلاب، اظهار امیدواری کرد که نظام جدید جمهوری اسلامی در ایران، فرصت های زیادی را برای خدمت به ملت ایران فراهم آورد.[82]
اسقف کاپوچی[83] عضو افتخاری سازمان الفتح، در دیداری که در قم با امام خمینی داشت؛ ضمن تبریک نتیجه همه پرسی در ایران هشدار داد که صهیونیسم و امپریالیسم بر ضد انقلاب ایران تبلیغ میکنند. وی موضع انقلابی امام در قبال مسئلهی فلسطین را ستود.[84]
برژنف رهبر و الکسین کاسیگین، رئیس شورای وزیران دولت اتحاد جماهیر شوروی، در تلگرامهای جداگانهای به امام خمینی و مهندس بازرگان، نخستوزیر دولت موقت، تبریکات قلبی خود را در مورد همهپرسی و تأسیس جمهوری اسلامی ایران ابراز داشتند. برژنف در این پیام تأکید کرد:
«سیاست اتحاد شوروی در مورد ایران، مبتنی بر دوستی صمیمانه و حسن همجواری است و مناسبات بین دو کشور بر اساس برادری، احترام دو جانبه به حق حاکمیت و عدم مداخله در امور یکدیگر است.»[85]
دولت مصر که شناسایی رسمی دولت انقلاب اسلامی ایران را تا زمان برگزاری همهپرسی به تعویق انداخته بود، جمهوری اسلامی ایران را به رسمیت شناخت.
مصطفی خلیل نخست وزیر مصر، در تلگرامی خطاب به مهدی بازرگان نوشت: «حکومت مصر ضمن به رسمیت شناختن جمهوری اسلامی ایران به شما اطمینان میدهد که مانند همیشه با شما صمیمی و به تحکیم مناسبات و همکاریهای دوستانهی دو ملت برادر در همه زمینهها بپردازد.» [86]
دولت آلمان دموکراتیک که قرار بود در ایام منتهی به افول رژیم شاه میزبان او باشد، در تلگرامی اعلام جمهوری اسلامی در ایران را به حضور امام خمینی تبریک گفت و حمایت همه جانبهی خود را از انقلاب ایران اعلام کرد.
همچنین پس از اعلام نتایج همهپرسی، عبدالمجید وزیر امور خارجه سریلانکا که ریاست جنبش کشورهای غیر متعهد را نیز عهده دار بود، به منظور جلب توجه مقامات دولت انقلاب اسلامی ایران به این جنبش، وارد تهران شد.[87]
خبرگزاری فرانسه از بیروت گزارش کرد که 50 هزار نفر از ساکنان غرب بیروت به درخواست جنبش امل و گروهی که به تازگی به نام خمینیستها در لبنان تشکیل شده است، با برپایی تظاهراتی ضمن پشتیبانی از انقلاب اسلامی ایران، خواهان برقراری یک جمهوری اسلامی در لبنان شدند[88] که این مسأله نشان دهنده تأثیر قاطع و فوری انقلاب اسلامی و همهپرسی جمهوری اسلامی ایران بر مسائل منطقه میباشد.
پینوشتها:
[1] . بسطامی، رضا، اولین همهپرسی انقلاب، زمانه، سال پنجم، فروردین 1385، شماره 43، ص 67.
[2]. خمینی، روحالله، صحیفه امام، ج 4، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)، 1389، ص 3.
[3]. همان، ج 5، ص 398.
[4]. همان، ج 6، ص 54.
[5]. همان، ص 58.
[6] . خواجهسروی، غلامرضا، رقابت سیاسی و ثبات سیاسی در جمهوری اسلامی ایران، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1382، ص 233.
[7]. روزنامهی کیهان، 4 /11 /57، ص 1.
[8]. همان،30 /11 /57، ص 2.
[9]. مهدی بازرگان، شورای انقلاب و دولت موقت از زبان مهندس بازرگان، نهضت آزادی ایران، تهران،1360، ص 41. برای مطالعه اساسنامه ر.ک. کتاب «شورای انقلاب اسلامی»، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1384، ص 250-254.
[10]. روزنامه کیهان،16 /12 /1357، ص 6.
[11]. همان، 7 /12 /1357، ص 6.
[12]. همان، 12 /12 /1357، ص 8.
[13]. همان، 8 /1 /58، ص 6.
[14]. روزنامه اطلاعات، 16 /12 /1357، ص 8.
[15]. روزنامهی کیهان، 5 /12 /57، ص 5 و 6 /12 /57، ص 8.
[16]. همان، 6 /12 /57، ص 5.
[17]. مدنی، سیدجلال الدین، حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران، ج 1، تهران، نشر سروش، 1362، ص 48.
[18]. دانشجویان پیشگام تبریز، مصاحبه با عبدالرحمن قاسملو و چریکهای فدایی خلق، بیجا، بینا، بیتا، ص 28.
[19]. روزنامهی اطلاعات، 9 /1 /58، ص 8.
[20]. خواجهسروی، غلامرضا، رقابت سیاسی و ثبات سیاسی در جمهوری اسلامی ایران، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1382، ص 233.
[21]. روزنامهی اطلاعات، 3 /12 /57، ص 4.
[22]. روزنامهی اطلاعات،17 /12 /57، ص 4.
[23]. صحیفهی امام، ج 6، ص 265.
[24]. همان، 274ـ 277.
[25]. همان، ص 349.
[26]. همان، ص 353.
[27]. همان، ص 361ـ 362.
[28] . ایشان در دی ماه 1358 در مصاحبهای با حامد الگار سیاستهای دولت موقت در جهت دفاع از مفهوم «جمهوری دموکراتیک اسلامی» را بدینشکل مورد نقد قرار دادند: «تا توانستند راجع به جمهوری اسلامی مخالفت کردند، مثلاً (میگفتند) جمهوری باشد، اسلام میخواهیم چه کنیم [یا] جمهوری دموکراتیک باشد، اسلامش نباشد، آخرش که آن خوب خوبهایشان که درست و خوب صحبت میکند، میگفت: جمهوری اسلامی دموکراتیک. ملت ما این را قبول نکرده و گفتند آنچه ما میفهمیم اسلام را میفهمیم و جمهوری را هم میفهمیم (که) چیست. اما دموکراتیکی که در طول تاریخ پیراهنش را عوض کرده است، هر وقت به یک معنی (بوده) الان هم این دموکراتیک در غرب یک معنی دارد و در شرق یک معنی دیگر است... آن دموکراتیک را حتی پهلوی اسلام هم بگذارید، ما قبول نداریم. اینکه ما قبول نداریم، برای این (است) که این اهانت به اسلام است. شما این را پهلویش میگذارید معنایش این است که اسلام دموکراتیک [نیست] و حال آن که از همهی دموکراسیها بالاتر است. مثل اینکه بگویید جمهوری اسلامی عدالتی، این توهین به اسلام است، برای اینکه عدالت متن اسلام است.» صحیفهی امام، ج 6، ص 459ـ 458.
[29]. همان، ص 274.
[30]. همان، ص 408.
[31]. همان، ص430.
[32] کیهان ، 09 /01 /58 ، ص2.
[33] همان ، 07 /01 /58 ، ص5.
[34]. روزنامهی اطلاعات، 27 /12 /57، ص 2.
[35] کیهان، 11 /01 /58 ، ص 3.
[36]. تاریخ انقلاب اسلامی، دولت موقت از تشکیل تا استعفا، ج 1، تهران، مؤسسه فرهنگی هنری قدر ولایت, 1392، ص 55-54.
[37] کیهان، 09 /01 /58، ص 2.
[38] همان، 12 /01 /58، ص 8.
[39] همان، 7 و 8 فروردین 58.
[40] اطلاعات، 08 /01 /58، ص 8.
[41] کیهان ، 09 /01 /58.
[42]. روزنامهی اطلاعات،29 /12 /57، ص 2.
[43]. کیهان، 09 /01 /58.
[44]. روزنامهی اطلاعات، 8 /1 /58، ص 2.
[45]. روزنامهی اطلاعات، 8 /1 /1358، ص 2 و 9 /1 /58، ص 2.
[46]. همان، 12 /12 /57، ص 7.
[47] . خواجهسروی، پیشین، ص 240.
[48]. روزنامهی اطلاعات، 7 /1 /58، ص 1.
[49]. همان، 9 /1 /57، ص 2.
[50]. همان، 8 /1 /58، ص 2.
[51]. همان، 5 /12 /57، ص 8.
[52]. روزنامهی اطلاعات، 28 /12 /57، ص 3.
[53]. روزنامهی اطلاعات، 26 /12 /57، ص 2.
[54] . مطهری، مرتضی، پیرامون انقلاب اسلامی، تهران، انتشارات صدرا، چاپ پانزدهم، 1377، ص 79.
[55]. روزنامهی اطلاعات، 28 /12 /57، ص 8.
[56]. روزنامهی کیهان، 8 /1 /58، ص 6.
[57]. روزنامهی اطلاعات، 9 /1 /58، ص 3.
[58]. صحیفهی امام، ج 6، ص 447 و 438.
[59]. همان، ص 433.
[60]. روزنامهی اطلاعات، 11 /1 /58، ص 7.
[61]. روزنامهی اطلاعات، ص 7.
[62]. روزنامهی اطلاعات، 11 /1 /58، ص 4.
[63]. همان.
[64]. همان.
[65]. همان، 11 /1 /58، صفحات 4، 5 و 7.
[66]. همان، ص 7.
[67]. همان، ص 4.
[68]. همان، ص 5.
[69] . خاطرات سیاسی اجتماعی دکتر صادق طباطبائی، ج 3، تهران، چاپ و نشر عروج، 1387، ص 275.
[70]. روزنامهی اطلاعات، 11 /1 /58، ص 4.
[71]. همان، ص 7.
[72]. روزنامهی اطلاعات، 11 /1 /58، ص 7.
[73]. همان، ص 5.
[74]. همان، ص 2.
[75] . خاطرات سیاسی اجتماعی دکتر صادق طباطبائی، پیشین، ص 303 ـ 301
[76] . همان، ص 304.
[77]. روزنامهی اطلاعات، 15 /1 /58، ص 1.
[78]. بازرگان، مهدی، انقلاب ایران در دو حرکت ، تهران ، ناشر: مؤلف، 1363، ص 176.
[79]. صحیفهی امام، ج 6، ص 452.
[80] روزنامه اطلاعات، 21 /1 /58، ص 5.
[81] ژنرال "احمد حسن البکر" (۱ جولای ۱۹۱۴ - ۴ اکتبر ۱۹۸۲)، چهارمین رئیس جمهور عراق بود که از سال ۱۹۶۸ تا ۱۹۷۹ پست ریاست جمهوری عراق را در اختیار داشت.
[82] روزنامه اطلاعات، 22 /1 /58.
[83] اسقف کاپوجی(اسقف کلیسای بیتالمقدس) از حامیان مشهور و جهانی مقاومت فلسطینی در دهههای شصت و هفتاد میلادی است. وی در 15 فروردین سال 1358 به عنوان مهمان رسمی امام خمینی وارد ایران شد.
[84] روزنامه کیهان، 14 /1 /58، ص 2.
[85] روزنامه اطلاعات، 15 /01 /1358، ص 8.
[86] همان.
[87] همان، 16 /01 /1358، ص 8.
[88] نوازنی، بهرام، گاه شمار سیاست خارجی ایران: از دی ماه 1356 تا مرداد ماه 1367، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1381، ص 137.
اطلاعات 3 اسفند 57
برگ رأی انتخابات 12 فروردین 1358، همه پرسی نظام جمهوری اسلامی
روزنامه آیندگان، شنبه 11 فروردین 1358
روزنامه کیهان، شنبه 11 فروردین ماه 1358
نامه تاریخی موافقت آیتالله خوئی با تشکیل نظام جمهوری اسلامی
نظر محیط طباطبایی در مورد آینده نظام سیاسی. روزنامه اطلاعات 17 اسفند 57
تعداد مشاهده: 13756