تأسیس تلویزیون و نقش بهائیان و حبیب ثابت پاسال در فرهنگسازی به شیوه آمریکایی، صهیونیستی
تاریخ انتشار: 11 مهر 1403
یکی از اقدامات حبیب ثابت پاسال از اعضای مهم تشکیلات بهائیت در ایران که در راستای طرحها و نقشههای تشکیلات بهائیت صورت گرفت، تأسیس مؤسسه تلویزیون ایران بود. در تیرماه ۱۳۳۷ مجلس شورای ملی با تصویب ماده واحدهای با چهار تبصره، به حبیب ثابت پاسال اجازه داد تا تلویزیون ایران را تحت نظارت وزارت پست و تلفن، ضمن رعایت مقررات پوششهای خبری و تبلیغی ادارهی انتشارات و رادیو راهاندازی کند و پنج سال از پرداخت عوارض گمرکی ورود تجهیزات و ابزار کار فرستنده و به علاوه مالیاتهای جاری معاف باشد. در یازدهم مهر ۱۳۳۷ تلویزیون ایران با حضور شاه افتتاح شد.[1]
ثابت پاسال مدعی است که تأسیس تلویزیون در جهت خدمت به فرهنگ ایران بوده است: «من چون آن را خدمتی به فرهنگ و ادبیات و راهنمای زندگانی نوین افراد میدانستم با اطمینان کامل از این که منافع مادی نخواهد داشت، تصمیم به تأسیس آن گرفتم.»[2]
اما برخلاف ادعای وی، ایجاد تلویزیون از سوی آمریکاییها طراحی و در سالهای بعد از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ در دستور کار رژیم قرار گرفت و ثابت هم چون از قدرت اقتصادی بالایی برخوردار بود، از سوی تشکیلات بهائیت به عنوان طرف کمپانی مزبور انتخاب شد.[3]
ثابت پاسال با آن که ادعا میکرد که تلویزیون را برای پیشرفت و تعالی جامعه ایران و خدمت به فرهنگ و راهنمای زندگی نوین ایجاد کرده، اما در عمل آن را وسیلهای برای تحکیم مبانی بهائیت تبدیل ساخته و طرح تضعیف مبانی اعتقادی و فرهنگی مردم ایران را به مرحلهی اجرا در آورد. در نامهای به محفل روحانی ملی ایران در تاریخ 18 / ۲ / 1344 وی هدف خود را از تأسیس تلویزیون نشر افکار روحانی و معارف حکم الهی و رفع تعصبات واهی و اشتغال جمعی از بهائیان در تأسیسات تلویزیون عنوان کرده است:
«... غرض و هدف اساسی بنده از تأسیس تلویزیون ایران گذشته از فراهم نمودن موجبات اشتغال برای جمعی از یاران آن بود که اولاً به نام یک فرد وطن دوست بهائی خدمتی از لحاظ فرهنگی و اجتماعی نسبت به کشور مقدس ایران انجام گیرد و ثانیاً متدرجاً امکاناتی برای نشر افکار روحانی و معارف و حکم الهی [افکار بهائی] و رفع تعصبات واهی به وجود آید و خوشبختانه در این منظور اساسی تا حد قابل توجهی موفقیت به دست آمده است.»
تشکیلات بهائیت، تلویزیون ملی را تنها در انحصار خود میدانست و هیچگونه انعطافی را در برنامههای تلویزیون که با مصالح آنها در ستیز باشد برنمیتافت. در همین زمینه باید به نامهی یکی از سران بهائیت به محفل ملی بهائیان ایران راجع به عملکرد مؤسسهی تلویزیون اشاره کرد، در این نامه با امضای ایادی امرالله در آسیا و خطاب به محفل مقدس روحانی ملی بهائیان ایران، آمده است:
«از قرار اطلاعاتی که به هیئت رسیده در شب نیمه شعبان از طرف مؤسسهی تلویزیون تبریک به عموم شیعیان جهان گفته شده است. چون این دستگاه منتسب به امرالله [بهائیت] است، مایه تأسف شد که چرا از طرف مؤسسه تلویزیون به چنین اقدامی مبادرت گردیده است؟
بهتر است از جناب آقای حبیب ثابت تحقیق شود که چگونه کارکنان آن مؤسسه به چنین عملی مبادرت ورزیدهاند و برای جلوگیری از این قبیل اقدامات، چه رویهای را اتخاذ نمودهاند.»[4]
در حقیقت این رژیم نبود که به ثابت پاسال اجازه تأسیس تلویزیون ملی ایران را داده بود، بلکه این امتیاز برای تشکیلاتی بود که رهبرش در فلسطین اشغالی "حیفا" قرار داشت و با تأیید بیت العدل در اختیار ثابت پاسال قرار گرفت.
تشکیلات بهائیت، مؤسسهی تحت تملک و مدیریت حبیب ثابت را صراحتاً دستگاهی منتسب به خود شناخته و ثابت را مسئول حفظ و رعایت اصول این مسلک در آن مؤسسه میدانست. در زمان وفات عبدالبهاء برنامههای آن روز تلویزیون هماهنگ با این مناسبت اجرا گردید. ساواک در تاریخ 16 / ۱۱ / 1340 در مورد همین موضوع گزارش میدهد:
«روز یکشنبه ۱۵ بهمن به مناسبت وفات عبدالبهاء ادارهکنندگان تلهویزیون[تلویزیون] ایران قصد داشتند از اجرای برنامههای موسیقی در تلویزیون خودداری نمایند. و همچنین فیلمی به نام حیثیت انتخاب کرده بودند که فاقد موسیقی بود و همچنین میخواستند از آهنگهای مذهبی و عزای خارجی در برنامههای خود استفاده نمایند. علاوه براین مسئولین برنامههای تجاری نیز سفارش کرده بودند که برنامههای خود را بدون موسیقی اجرا نمایند...»[5]
در این زمان مغایرت برنامههای تلویزیون با شئونات اخلاقی و اسلامی در برخی از مطبوعات انعکاس یافت. مجله ستاره سینما در مقالهای در اعتراض به برنامههای غیر مفید و مضحک تلویزیون مینویسد:
«...واقعا بحث بر این است که گردانندگان این دستگاه میتوانستند برای مردمی که هیچگونه وسیله سرگرمی مناسب ندارند، برنامه آموزنده و سرگرم کننده ترتیب دهند و این کار را نکردهاند. میتوانستند یک عده اشخاص با ذوق و با سواد را به همکاری با خود برگزینند. میتوانستند فیلمهای خوب نشان دهند، برنامههای تفریحی جالب تهیه کنند... ولی هیچیک از اینها را نکردهاند...»[6]
ثابت که در عرصه اقتصاد از توزیعکنندگان محصولات آمریکایی بود، با تأسیس تلویزیون مروج فرهنگ آمریکایی در ایران شد و با نمایش فیلمها، سریالها و نمایشهای آمریکایی به ترویج این فرهنگ پرداخت.
در سیاههی مطالباتی که در اوایل نخستوزیری هویدا، از سوی برخی روحانیون به عنوان اصلاحات فوری و ضروری در کشور مطرح شد، ملی کردن تلویزیون و گرفتن آن از ثابت پاسال و اخراج بهائیان از آن دستگاه دیده میشود.
اقدام رژیم در دادن اجازه تأسیس تلویزیون ملی ایران به ثابت پاسال بهائی در راستای برنامههای دینزدایی و اسلامستیزی آنها بود و همین مسئله باعث شد که کمکهای بسیاری از سوی رژیم به تلویزیون ثابت اهدا شود. مهندس والا نماینده مجلس شورای ملی در اظهارات خود به پرویز گرجی از اعضای هیئت تحریریه مجله تهران مصور در این خصوص گفته است:
«... علیرغم نظر مقامات روحانی که با حبیب ثابت پاسال مسئول تلهویزیون [تلویزیون] ایران دشمنی شدید دارند و او را عامل اصلی تقویت بهائیان در ایران میشناسند، طبق نظر مقامات عالی کشور قرار شده مبلغ یک میلیون تومان از طرف شرکت ملی نفت به نام اجرای برنامههای آموزشی به حبیب ثابت پاسال پرداخت شود تا نامبرده بتواند با تقویت تشکیلات خود قدرت بیشتری در مقابل روحانیون به دست آورد.»
ثابت پاسال از همان روزهای نخست تأسیس تلویزیون به دنبال کسب درآمد بود، ولی چون موفقیتی در این طرح به دست نیاورد به وزارت پست و تلگراف پیشنهاد داد که تأسیسات تلویزیون را به قیمت عادلانه خریداری و خود آن را اداره کند. این پیشنهاد ثابت از طرف وزارتخانه رد شد. با این وجود وی امتیازات تازهای در خصوص تسهیلات واردات تلویزیون و همچنین در اختیار گرفتن مؤسسات تازه و تجاری به دست آورد و با استفاده از این فرصت طی قراردادی با کمپانی "آر.سی.آ" اقلام مختلفی را که مورد نیاز تلویزیون بود، خریداری و با مجوز تلویزیون برخی اجناس غیر ضروری و لوکس را وارد ایران کرد.[7]
زمانی که شاه با تأسیس رادیو تلویزیون ملی ایران، به عمر تلویزیون ثابت پایان داد، از بیتالمال مسلمین خسارت وی را پرداخت و بهائیان شاغل در تلویزیون را در سازمان جدید به کار گماشت. مسعود بهنود در اینباره مینویسد:
«شاه با گسترش دادن به سازمان تلویزیون ملی ایران، ناگزیر شد تلویزیون ایران اولین فرستندهی تلویزیون کشور و متعلق به حبیب ثابت سرمایهدار معروف بهائی را در اختیار رضا قطبی قرار دهد و برای جبران خسارت وارده به ثابت علاوه بر پرداخت غرامت چند میلیونی به او از بودجهی دولت، دستور داد تا از متخصصان تلویزیونی آن سازمان که عموماً بهائی بودند در سازمان تازه استفاده شود. کامبیز محمودی، مدیر تلویزیون ثابت به معاونت قطبی منصوب شد و بسیاری از دیگر هممسلکان او در پستهای مختلف قرار گرفتند.»[8]
احمد اللهیاری (عضو کانون روزنامهنگاران در عصر پهلوی) به معرفی چند تن از اعضای شاخص تشکیلات بهائیان در رادیو و تلویزیون ایران که ظاهراً به عنوان یک انجمن صنفی و با نام «اتحادیه کارکنان فنی تلویزیون ایران» فعالیت میکردند، نظیر داود رمزی، مهندس مکانیک، فرشید رمزی، کامبیز آزردگان، ژیلا سازگار، دکتر کامبیز محمودی و... پرداخته و در این مورد مینویسد: «داود رمزی یهودی بهائی شده، در تشکیلات حبیب ثابت مالک نخستین فرستنده تلویزیون ایران دارای موقعیت ممتازی بود. وی به عنوان کارگزار بهائیان در رسانههای جمعی ایران نقش آفرینی میکرد.» اللهیاری در ادامه مینویسد: «مهندس مکانیک و کامبیز محمودی معاون رضا قطبی شدند... و فرشید رمزی برادر داود رمزی، مدیریت برنامهها و موسیقی پاپ و تلویزیون ملی را برعهده داشت... و کامبیز آزردگان هم مدیر برنامههای شو، در تلویزیون بود.» اللهیاری یکی از بهائیان سرشناس در تلویزیون را ژیلا سازگار معرفی میکند:
«او تحصیلات دانشگاهیاش را در آمریکا به پایان برده و دارای لیسانس روزنامه نگاری از دانشگاه "سن خوزه آمریکا" بود. سازگار بیش از اینکه به عنوان یک روزنامه نگار شهرت داشته باشد، به عنوان یک قصه نویس معروف بود و به اصطلاح از دنبالهروهای "جریان سیّال ذهنی" به حساب میآمد! در کنار تلویزیون با مجله تلاش متعلق به امیرعباس هویدا و اطلاعات بانوان همکاری داشت.»[9]
اسناد زیر توضیح و مستندات مطالب ذکر شده است و میتواند به صورت اجمالی ذهن خوانندگان محترم را نسبت به نقش بهائیان در فرهنگسازی دوران پهلوی روشن سازد.
پینوشتها:
[1] . جمال امید، تاریخ سینمای ایران، تهران، روزنه، سال ۱۳۷۴، ص ۱۰۰۷.
[2] . سرگذشت حبیب ثابت به قلم خودش، لوس آنجلس، نشر ایرج و هرمز ثابت، سال ۱۹۹۳، ص ۲۵۰.
[3] . معماران تباهی، ج ۳، تهران، دفتر پژوهشهای سیاسی کیهان، سال ۱۳۷۷، ص۳۰-۲۸.
[4] . مقاله: سرمایه داران بهائی در ایران عصر پهلوی، محسن نیک پیمان، فصلنامه تاریخ معاصر ایران، سال 13، شماره 50، تابستان 1388.
[5] . نصرت الله معینیان به روایت اسناد ساواک، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، ص ۵۱.
[6] . جمال امید، پیشین، ص ۱۰۰۹.
[7] . همان، ص ۱۰۰۸.
[8] . مسعود بهنود، از سیدضیاء تا بختیار، دولتهای ایران از سوم اسفند ۱۲۹۹ تا بهمن ۱۳۵۷، تهران، جاویدان، چ ۷، سال ۱۳۷۷، ص ۵۳۱.
[9] . احمد اللهیاری، بهائیان در عصر پهلوی، نیمه پنهان، ج ۳۱ ، مؤسسه کیهان، سال ۱۳۸۵، ص ۱۱۱-۱۰۸.
حبیب ثابت پاسال و ریچارد نیکسون رئیس جمهور آمریکا
محمدرضا پهلوی به همراه حبیب ثابت پاسال
تعداد مشاهده: 16061