سند زیر به سال 1341 باز میگردد که گزارشی است راجع به درخواست حضرت امام از مردم کشور برای حضور در قم. در این سند آمده است:
«از طرف آیتاله خمینی از مردم تهران و شهرستان دعوت به عمل آمده روز جمعه 2/ 1/ 1342 که مصادف با روز وفات حضرت امام جعفر صادق(ع) میباشد در قم حضور به هم رسانند و سخنان وی را که در مورد اقدامات اخیر دولت اظهار خواهد شد، استماع نمایند.»
از اقدامات تأثیرگذار علماء و مراجع کشور در سال 1341 تحریم عید نوروز و اعلام عزای عمومی در سال 1342 بود. در این سال به دلیل اقدامات رژیم از جمله تصویب لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی، انقلاب شاه و مردم، برگزاری رفراندوم 6 بهمن 1341 و بسیاری اقدامات دیگر که عملاً به معنای حذف اسلام و تقابل با حوزههای علمیه و علماء بود حضرت امام(ره) و بسیاری از مراجع و علمای دیگر کشور علیه این اقدامات موضعگیری کردند که تحریم عید نوروز یکی از موارد مهم آن بود. در سند زیر اوضاع شهر مشهد در آستانهی سال جدید به خوبی ترسیم شده است. در بخشی از سند میخوانیم:
«اعلامیه آقای خمینی بسیار مردم را ناراحت کرده حتی طلاب که در گوشه و کنار دست به تبلیغات زدند تا روز یکشنبه روح انقلاب در جبین مردم دیده میشود.»
منوچهر اقبال از فراماسونها و عناصر وابسته به سیاست انگلیس، رهبر حزب ملیون و نخست وزیر دهه 1330 و از رجال عصر پهلوی، در دوران ریاست طولانیاش بر شرکت نفت ایران چندان نقشی در امور مربوط به نفت و معاملات آن نداشت و این محمدرضا پهلوی بود که از طریق کسانی چون جمشید آموزگار شخصاً امور مربوط به نفت را اداره میکرد. از کارهای منوچهر اقبال در کنار انجام امور اداری معمول شرکت نفت، فروش امتیاز پمپ بنزین از طرق غیر قانونی بود. در سند امروز به این موضوع اشاره شده است: «… ضرابی پاسخ داد در نظر داشته است در خیابان شهر آرا یک ساختمان پمپ بنزین دایر و به کار اشتغال ورزد و حتی امتیاز آن قرار بوده است به زودی به نام وی صادر شود ولی بعضی از مسئولین امر در این مورد کار شکنی نموده و بعد معلوم شد آقای دکتر اقبال در قبال صدور امتیاز مخزن پمپ بنزین از من مبلغ صد هزار تومان مطالبه نموده است… مشارالیه برای من پیغام فرستاد اگر تمایل به افتتاح مخزن پمپ بنزین دارید لازم است مبلغ صد هزار تومان پول بفرستید تا ترتیب کار شما را بدهند در غیر این صورت دنبال کار خود بروید و از این موضوع چشم بپوشید.»
در سند دیگر این روز که به سال 1351 باز میگردد از ساواک تهران خواسته شده است که به «شهید آیتالله دکتر محمد مفتح» راجع به سخنرانی تحریک آمیزش تذکر داده شود. در بخشی از این سند آمده است: «چنانچه در آینده در منابر و سخنرانیهای خود مطالب تحریکآمیز و خلاف مصالح کشور بیان نماید ضمن آن که ممنوع المنبر خواهد شد تحت تعقیب قانونی نیز قرار خواهد گرفت.»