پایگاههای انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک(4)، مسجد ارک تهران
تاریخ انتشار: 14 مرداد 1397
نقش مهم مساجد در جوامع اسلامی به ویژه در کشور ما در طی چهارده قرن گذشته و تأثیر شگفتانگیز مساجد در به وجود آوردن انقلاب اسلامی و هدایت و رهبری آن تا رسیدن به سر منزل مقصود و نقش حیاتی آن در پروراندن انسانهای مؤمن، آگاه و مجاهد بر کسی پوشیده نیست. معجزه انقلاب اسلامی ایران از معجزه سازندگی این خانههای خداوندی نشأت گرفت، رشد کرد و بنیان رژیم شاهنشاهی را در هم کوبید و آنها را از تختهای استکباری به زیر کشید.
رهبر کبیر انقلاب اسلامی میفرماید:
«شما باید هوشیار باشید که مسجدهایتان و محرابهایتان و منبرهایتان را حفظ کنید و بیشتر از سابق. شمایی که این معجزه را از مسجد دیدید، حالا باید بروید دنبال این مرکز معجزه، نه رها کنید او را.»1
مقام معظم رهبری بر همین نکته دست گذاشته و میفرماید: «جوانها مساجد را پر کردند، علمای اعلام مساجد را به عنوان یک مرکزی برای تعلیم، برای تربیت، برای روشنگری افکار و اذهان مورد استفاده قرار دادند و مسجد شد مرکزی برای حرکت، برای آگاهی، برای نهضت، برای افشای اسرار زمامداران فاسد و خود فروخته رژیم طاغوت، در مشروطیت هم همین جور بوده است، در دوره ملی شدن صنعت نفت هم تا حدودی همین جور بود، در زمان انقلاب هم که این به احد اعلی رسید ... مسجد نه فقط در زمان ما و نه فقط در کشور عزیز اسلامی ما، بلکه در نقاط مختلف عالم و در طول تاریخ، منشأ آثار بزرگ و نهضتهای بزرگ و حرکات اسلامی بزرگ شده است. مثلاً در همین کشورهای آفریقا، کشورهای شمال آفریقا که مسلمان هستند، مثل کشور الجزایر و دیگر کشورهای که سالها در زیر سلطه نظامی استعمار فرانسویها بودند، قیام این مردم از مساجد شروع شد، که به پیروزی هم رسید و کشورها استقلال پیدا کردند.»2
تأثیر شگرف مسجد بر افراد و جامعه و نقش حیاتی آن در به وجود آوردن انقلاب اسلامی و هدایت و رهبری آن تا رسیدن به سر منزل مقصود از دید اندیشمندان خارج از کشور نیز پنهان نمانده و صریحاً به آن اعتراف دارند. مارسل بوازار در کتاب خود مینویسد:
«در این سالها علیرغم تفرقه و پراکندگی سیاسی، مردم و گروههای مسلمان ناخشنود از حکومتهای فاسد در درون مساجد طرح قیام عمومی و مبارزه علیه ستمگران را ریخته و تزلزلی در ارکان فرمانروایی دست نشاندگان استعمار غرب پدید آوردهاند، کاری که احزاب و گروههای سیاسی مخالف در ممالک غرب از انجام آن هنوز ناتوانند.»3
****************
تاریخ ساخت و بازسازی مسجد ارک تهران
این مسجد در مرکز شهر در میدان پانزده خرداد (میدان ارک سابق) قرار دارد. از طرف شمال به مجتمع قضایی امام خمینی (ره) و خیابان داور از طرف جنوب به ساختمان رادیو و دادسرای عمومی تهران و بازار خیابان پانزده خرداد (بوذر جمهری سابق) از طرف شرق به کاخ گلستان و ساختمان شماره دو قوه قضائیه و از سمت غرب به خیابان خیام (جلیلآباد سابق) و صنف فروشندگان لوله و لوازم بهداشتی ساختمان منتهی میگردد. در اصلی آن رو به میدان پانزده خرداد باز میشود.
این مسجد با قدمت چندین سالۀ خود از مجموعۀ بزرگتری به نام ارک سلطنتی بود که در جنوب شرقی آن قرار داشت. بنیاد ارک سلطنتی و بعضی ساختمانهای آن متعلّق به دورۀ صفویه بود و پس از آن که افغانها توانستند دولت صفویه را براندازند و تهران را تصرف کنند، در شمال ارک پلی بستند و در جلوی آن دروازهای به نام «دروازۀ ارک» ساختند، همان که بعدها «دروازه دولت» نامیده شد که در ابتدای خیابان الماسیۀ (باب همایون) کنونی قرار داشت. محدودۀ ارک همچنان به حال اولیه باقی مانده بود تا این که کریمخان زند قلعه ارک را با کمک معماری به نام «عبدالله خان» در سال 1267 ه..ق تجدید بنا کرد.4
پس از آن که سلسلۀ زندیه به دست آقا محمدخان قاجار سقوط کرد (1200 ق)، خان قاجار پس از انتخاب تهران به عنوان پایتخت، ارک را محل اقامت خود قرار داد. علت این انتخاب هم گویا این بوده است که تهران به کوه نزدیک و بر سر راه استرآباد (گرگان کنونی)، وطن قاجاریه بود. همچنین وی بر آن بود که در صورت بروز خطری به آسانی بتواند به استرآباد فرار کند.5
آقا محمدخان پس از استقرار سلطنت بلافاصله پس از مدتی به قتل رسید و حکومت را برای برادرزادهاش فتحعلی شاه به ارمغان گذاشت. اگرچه فتحعلی شاه، محمدشاه و رجال درباری ایشان در آبادی تهران و بنای عمارات و مساجد کوشیدند و روز به روز به شکوفایی آن بیشتر پرداختند، اما مهمترین گام در این راه، در عهد سلطنت 49 سالۀ ناصرالدین شاه برداشته شد. بنای بسیاری از مساجد از جمله مسجد ارک، میدانها، ابنیۀ سلطنتی و باغها، در دورۀ قاجاریه به ناصرالدین شاه منسوب شده است.6 در دورۀ قاجاریه نیز همچنان مسجد ارک در محدودۀ ارک سلطنتی قرار داشت. « فوریه » و « اوژن فلاندن » در بارۀ این محدوده مینویسند:
« ارک سلطنتی که همگان نمیتوانستد از آن دیدن کنند، با دیوارهای چینهای گلی و دوازده برج مراقبت، در حدود 1600 متر گسترده شده بود. قلعۀ ارک قسمت قدیمی شهر به حساب میآمد و در داخل آن سربازخانهها، وزارت خارجه، و سایر ادارت دولتی و قسمت عمدۀ کاخ سلطنتی و حرمسرای ناصرالدین شاه در آنجا قرار داشت.» «قسمت قابل توجه شهر، ارک بود که در مرکز شهر قرار داشت و از سایر قسمتها به وسیلۀ دیواری مستحکم و خندقهایی که بر روی هر یک پلهای دستی زده شده، جدا میگردید و در این محل بود که شاه قصری ساخته و خود، اقوام نزدیک، امرای بزرگ درباری و مستحفظینش زندگانی میکردند.»7
با توجه به آنچه گفته شد میتوان به موقعیت حساس مسجد ارک پی برد. اکنون این سؤال در ذهن خواننده ترسیم میشود که چرا این مسجد در یک محدودۀ بسته که فقط عدهای خاص بتوانند از آن استفاده کنند ساخته شد؟ و به عبارت دیگر فلسفۀ ساخت مسجد ارک در محدودۀ ارک سلطنتی چه بوده است؟
همچنان که گفتیم، مسجد ارک در عصر ناصرالدین شاه ساخته شد. این مسجد در ابتدا به نام مسجد «مادر شاه» نامیده میشد و قاسمخان پدر مهدعلیا ـ مادر ناصرالدین شاه ـ این مسجد را به فرمان دخترش بنا کرد و بعدها در اواخر سلطنت ناصرالدین شاه تجدید عمارت شد. مسجد در دو طبقه ساخته شده بود. طبقۀ اول مخصوص مادر شاه و زنان درباری بود و طبقۀ دوم به کنیزها و زنان درجۀ دوم اختصاص داشته است. مهد علیا اگرچه در بسیاری از دسیسههای درباری به ویژه قتل امیرکبیر تأثیر عمدهای داشت و حتی متهم به مفاسد اخلاقی بود، اما در انجام فرایض دینی به ظاهر استوار بود و در ایام مذهبی، بانوان طراز اول حرمسرا بر سر سفرۀ افطار او گرد میآمدند و پس از افطار، برای انجام دادن اعمال شبهای احیا و خواندن ادعیه به تالار مخصوص میرفتند. گفته شده که مهد علیا در «آهنگ حجاز» تلاوت قرآن میکرد و دعاها را با آواز خوش میخواند و همراه خانمهای سلطنتی در مسجد نماز میخواند. با توجه به توضیحات بالا میتوان پنداشت که مادر شاه برای دور ماندن از عموم مردم و اختصاص دادن مکانی برای عبادت خویش و دیگر زنان شاه، دستور ساختن مسجد ارک را در چنین محدودهای داده باشد.
در سال 1276 ق به دستور امیرکبیر قلعۀ ارک نوسازی شد و کوچههای آن برای حرکت کالسکه، شوسه شد و در همین زمان، تغییراتی در خیابان مسجد ارک داده شد. در سال 1268 ق نیز در داخل ارک، بناهای جدیدی به عمارتهای سلطنتی قدیم اضافه کردند و دیوانخانۀ گلستان را از طرف شرق توسعه دادند.8 چون زمینهای ارک مجهولالمالک بود و به جای آوردن نماز در آن، از جمله در مسجد ارک اشکال شرعی داشت، برای رفع این مشکل، اراضی ارک را از آیتالله شیخ عبدالحسین تهرانی اجاره کرده تا برای برپایی نماز مشکل شرعی نداشته باشد. روزنامۀ وقایعالاتفاقیه در مورخۀ 22 جمادیالاول 1272 ه..ق در این باره مینویسد:
«... جناب اشرف امجد صدراعظم افخم، مقرر داشتند که اراضی مجهولالحال ارک را از جانب مجتهدالزمان شیخ عبدالحسین برای حلیت و اباحۀ نماز اجازه کنند ... که برای جمیع مسلمین و مؤمنین حلیت داشته باشد ...»9
با توجه به رشد جمعیت در تهران و گسترش شهرنشینی و ایجاد مشاغل جدید و برخی صنایع و ورود خودروهای سواری و غیرسواری به تهران و ... شرایط زندگی در شهرها به تدریج تغییر یافت و بافت کهنه و قدیمی شهر جوابگوی نیازهای زمانه نبود. رضاشاه نیز که علاوه بر غربگرایی خواستار تغییرات فوری در ظواهر برای دور نماندن از کشورهایی همچون ترکیه بود، دستور تخریب برخی اماکن، دروازهها، خیابانها و بازسازی و توسعه آن را داد. در سال 1300 ش اولین شهرداری تهران با نام بلدیۀ تهران در میدان توپخانه (امام خمینی فعلی) راهاندازی گردید. اولین شهردار زمان او کریم آقا بوذرجمهری بود. وی با متابعت از دستور رضاخان اقدام به تخریب چهرۀ سنتی شهر تهران نمود و برخی از آثار تاریخی، دینی و فرهنگی ارزشمند دوران قاجار در این اقدامات از بین رفت.
مسجد ارک تهران نیز از این تغییر و تحول در امان نماند و برای گشایش خیابانهای اطراف قسمتهایی از آن تخریب گردید و قسمتی از آن جزء وزارت پیشه و هنر گردید. ادارۀ اوقاف مبلغ 840 / 194 ریال بابت تصرف بخشی از مسجد توسط وزارت مذکور از آن وزارت دریافت نمود و به اداره حسابداری اوقاف تسلیم نمود که به حساب وجوه عمومی اوقاف به خزانهداری کل تحویل نمایند و سپس طبق مقررات به مصرف خرید رقبه دیگری برسد. ولی برحسب نامه رئیس کل اوقاف در سال 1323 ش وجوه مذکور به جای اینکه به حساب اداره اوقاف به خزانه تحویل شود برحسب امر وزیر وقت و بدون اطلاع اداره اوقاف به عنوان وام به مدرسه عالی سپهسالار (مدرسه عالی شهید مطهری فعلی) پرداخت شده است. در 11 مرداد 1320 اداره حسابداری به مدرسه عالی سپهسالار نامهای نوشت و خواستار بازگشت وام به حساب اوقاف شده است ولی موفق به وصول طلب مزبور نشده است. نهایتاً آقای صدر نایبالتولیه وقت مدرسه عالی سپهسالار در مهر یا آبان سال 1323 نامهای نوشته و عدم موافقت خود را با پرداخت طلب اداره اوقاف ابراز داشته است.10
در همین سالها اگرچه عمده ساختمان مسجد به کلی ویران شده بود ولی هنوز قسمتی از آن وجود داشت. در سال 1327 تصمیم قطعی برای ویران کردن کامل مسجد ارک و الحاق آن به وزارت اقتصاد و دارائی (اقتصاد ملی آن زمان) اتخاذ میگردد. یکی از کارمندان متدین وزارتخانه یاد شده در این باره نامهای نوشته و تصمیم قطعی برای تخریب مسجد را به اطلاع آیتالله العظمی سیدحسین بروجردی میرساند.
با تلاش و کوشش آیتالله بروجردی، حجتالاسلام محمدتقی فلسفی، حاج رضا شاهپوری و کمک عدهای از افراد نیکوکار همچون مرحوم حاج محمدحسین، مسجد ارک دو باره توسط آقای لُرزاده از معماران برجسته و مشهور بازسازی شد و مسجدی فعال گردید.
یکی از موضوعاتی که هرچه بیشتر به شکوه و عظمت مسجد میافزاید، سنگهای مرمرینی است که در دیوارههای داخلی مسجد به کار رفته است. حجتالاسلام فلسفی در مورد این سنگهای مرمر میگوید:
«... سنگهای مرمرهای اطراف شبستان مسجد ارک را [حاج محمد حسین کاشانی] برای حرم امام حسین (ع) تهیه کرده بود، اما چون بیش از حد احتیاج بود برای این مسجد مصرف شد.»11
مسجد ارک بعد از تلاشهای انجام شده روز سوم خرداد 1331 شمسی افتتاح گردید. این روز مصادف بود با شب اول ماه مبارک رمضان سال 1371 قمری و کشور در بحبوحه التهاب و شور و هیجان پس از ملی شدن صنعت نفت و در زمان نخستوزیری دکتر مصدق و تدارک سفر ایشان و هیأت همراه به دیوان بینالمللی لاهه بود.
بعد از افتتاح مسجد ارک و اقبال مردم به آن مشکل راه نداشتن مسجد به خیابان بیشتر نمود پیدا میکرد. حجتالاسلام فلسفی و حاج رضا شاهپوری مجدداً در این زمینه فعالیت خود را شروع نمودند تا قسمتی از عرصه ساختمان وزارت صنایع و معادن را به مسجد ملحق سازند تا این مشکل نیز مرتفع گردد. حجتالاسلام فلسفی موضوع را با وزیر کشور وقت دکتر منوچهر اقبال مطرح مینماید. و در یکی از سخنرانیهای خود در مسجد شاه (مسجد امام خمینی) که نخستوزیر وقت نیز حضور داشته مجدداً این مطلب را بیان میکند. از طرف دیگر سندی موجود است که نماینده مجلس سنا به نام رضا رفیع مشهور به قائم مقامالملک نامهای به وزارت اقتصاد ملی نوشته و خواستار واگذاری بخشی از زمین یاد شده برای احداث سر در مسجد گردیده و مساحت آن را نیز حدود بیش از دویست متر ذکر نموده است.
حجتالاسلام فلسفی در این مورد میگوید:
«... ولی بعد متوجه شدیم که مسجد به خیابان راه ندارد، لذا با دکتر اقبال که در آن زمان وزیر کشور بود، موضوع را مطرح کردم. قرار شد در این مورد تصمیم بگیرند. بالاخره هیأت دولت موافقت کرد که مسجد به خیابان راه پیدا کند و درب آن به خیابان باز شود.12
در پی این تلاشها و زحمات نتیجه مطلوب حاصل شد و هیأت وزیران در تاریخ 20 / 9 / 34 قطعه زمین مورد نظر به مساحت 95 / 218 را به مسجد واگذار نمود. متن مصوبه به شرح زیر است.
تاریخ: 23 / 9 / 1334 نخستوزیر
شماره: 13997 / 1148 وزارت صنایع و معادن
هیأت وزیران در جلسه 20 / 9 / 34 بنا به پیشنهاد شماره 3492 ـ 15 / 1 / 34 وزارت صنایع و معادن و با موافقتنامۀ شماره 52137 مورخ 14 / 9 / 34 وزارت دارایی تصویب نمودند که یک قطعه زمین دولتی به مساحت 95 / 218 که از زمینهای کاخ وزارت صنایع و معادن به واسطۀ ساختمان مسجد در نقشه ساختمان مجزی شده، در ضلع شرقی طبق نقشه پیوست به مسجد واگذار گردد.
تصویبنامه در دفتر نخستوزیر است.
از طرف نخستوزیر
رونوشت برای اطلاع جناب آقای میر سید علی بهبهانی فرستاده میشود.13
فعالیتهای سیاسی مسجد ارک از قیام سی تیر 1331 تا 1340
قیام سی تیر 1331 نقطه عطفی در مبارزات نهضت ملی شدن صنعت نفت و یکی از جنبشهای اصیل سیاسی، اجتماعی تاریخ معاصر ایران و اوج تجلی ارادۀ مستقیم مردم در تأسیس دولت مبتنی بر خواست ملت بود. این قیام یک سال و چند ماه پس از به ثمر نشستن نهضت ملی شدن صنعت نفت رخ داد. مصدق به علت کارشکنیهای دربار و اشتباه محاسبه و عدم مشورت با شخصیت سیاسی همچون آیتالله سید ابوالقاسم کاشانی مجبور به استعفا گردید و در تاریخ 25 تیر طی نامهای استعفای خود را به شاه داد. بعد از او احمد قوام به نخستوزیری رسید و در تاریخ 27 تیر اعلامیۀ شدید اللحنی صادر کرد. آیتالله سید ابوالقاسم کاشانی به مخالفت شدید با حکومت قوام پرداخت و مردم را به مبارزه دعوت کرد ... مردم روز 30 تیر به خیابانها آمدند و خواستار برکناری قوام شدند و درگیری شدید بین مردم و نیروهای انتظامی و نظامی پیش آمد. شاه که موقعیت خویش را در خطر میدید، دولت قوام را در غروب روز 30 تیر برکنار کرد و مجبور شد فرمان نخستوزیری مصدق را صادر کند.
حسن خوانساری در این باره میگوید:
«اصناف اصلی بازار با تعطیل مغازهها در مرکز اصلی بازار گرد آمده بودند و از آنجا که مسجد ارک هم نزدیک میدان ارک بود، عدهای در خیابان داور مقابل مسجد و در همین میدان ارک تجمع کرده بودند و شعار یا مرگ یا مصدق سرمیدادند، مأموران رژیم به مردم هجوم آوردند و عدهای برای نجات جان خود به درون مسجد فرار کردند.»14
یکی از خادمین مسجد نیز در این باره میگوید:
« عدهای با چوب کف خیابان میزدند و میگفتند: با خون خود نوشتیم یا مرگ یا مصدق. برادر شاه، علیرضا که در سانحۀ هوایی فوت کرد، در حالیکه تیراندازی میکرد به سوی مسجد میآمد و آن روز نزدیک به 70 نفر دستگیر شدند و عدهای هم کشته شدند.»15
فعالیت سیاسی مسجد ارک از کودتای انگلیسی، آمریکائی 28 مرداد 1332 وارد مرحلۀ نوینی شد و مسجد ارک به عنوان یکی از مراکز فعالیتهای سیاسی ضد رژیم پهلوی نقش به سزایی داشت و به روشنگری میپرداخت. علت مرکزیت قرار گرفتن مسجد ارک چند امر بود.
1ـ مسجد ارک مرکزی برای برگزاری مجالس ختم از سوی نیروهای ضد رژیم، نشان گردید. برای این نیروها بهترین مرکز نشان دادن میزان مخالفت با هیأت حاکمه تجمع در این مسجد بود و این موضوع در برگزاری مجالس ختم افراد مشهور یا مهم جلوه مینمود.
2ـ موقعیت جغرافیایی مسجد ارک دارای اهمیت فوقالعاده بود. زیرا این مسجد در کنار بازار تهران و مرکز شهر قرار داشت و همه روزه مخصوصاً در وقت نماز ظهر و عصر عدۀ زیادی از بازاریان و مردم به این مسجد روی میآوردند و مخالفان و مبارزین سعی میکردند از این امتیاز نهایت بهره را ببرند. بالاخص اینکه وزارتخانهها و مراکز دولتی مهمی چون: وزارت اقتصاد و دارائی، دادگستری، وزارت صنایع و معادن، ادارۀ رادیو و کاخ گلستان در این محل واقع شده بود. از همین روی مأمورین شهربانی و ساواک، مجالس و رفت و آمدهای این مسجد را کنترل مینمودند و به آن حساسیت نشان میدادند.
3ـ همین موقعیت جغرافیایی موجب شده بود که افراد مبارز آن را محلی برای رد و بدل کردن اعلامیهها، کتابها و جزوات سیاسی قرار داده و از این مکان برای نشر آن اقدام نمایند.
اولین سخنرانیهایی که در این مسجد انجام گرفته و در ساواک دارای گزارش میباشد مربوط به سال 1337 است.
مرحوم حجتالاسلام عباسعلی اسلامی از سخنرانان سال 37 این مسجد بود. ساواک گزارش میدهد که:
«شیخ عباسعلی اسلامی ... گفت: امروز عصر در مسجد ارک مجلس ترحیمی از [طرف] خانواده موسوی اصفهانی بوده است که خیلی از شخصیتهای تهران از جمله حاج قائم مقامالملک رفیع سناتور و دکتر مؤید حکمت آمده بودند و من هم دیگر آبرویی برای دستگاه از لحاظ روز سیزده بدر و دستگاه تبلیغات و رادیو نگذاشتم ... والله اگر این مملکت چه دولت و ملت به همین منوالی که میبینم رفتار شود، به آینده این مملکت هیچگونه امیدوار نمیتوان بود...»16
«... در مسجد ارک مجلس ختم مرحوم حاج حسین شالچیان که از مؤسسین جامعه تعلیمات اسلامی میباشد ... شیخ عباسعلی اسلامی گفت: آقایان انگلیسها خیلی نقشهها کشیدند که نخستوزیر سابق انگلستان در پارلمان گفت یا ما باید در دنیا باشیم یا قرآن و مسلمانها، خلاصه همانها باعث شدند تفرقه به وجود آوردند [آید] و حکومتها، عمامهها را از سر ما برداشتند و هر ساعت برای از بین بردن ما نقشهها کشیدند ... آقایان همهتان می دانید وضع عمومی مردم خراب است. فرهنگ ما که هیچ در فکر تربیت دینی نیست...»17
در پی این سخنرانیها و سخنرانی مورخ 23 / 3 / 38 نامبرده در مسجد ارک، ساواک دستور دستگیری او را میدهد.18
حجتالاسلام فلسفی نیز علاوه بر سخنرانی در سال 31 (افتتاح مسجد ارک) از سال 37 به بعد یکی از سخنرانان تقریباً مستمر مسجد ارک بوده است. او در سخنرانیهای خود ضمن بازگو کردن مسایل مهم اعتقادی، از مسائل سیاسی، اجتماعی و اقتصادی جامعه نیز یاد کرده و گاه صریحاً و گاه به صورت کنایه انتقادهایی در این موارد مینمود و با مقایسه حکومتهای ظالم شاهنشاهی کهن ایران و برخی از رجال عصر اموی و عباسی، سعی داشت که آنان را با وضع آن وقت جامعه ایران و حکومت پهلوی تطبیق دهد. مثلاً در تاریخ 14 / 10 / 37 اشارهای به روز هفده دی سالروز کشف حجاب کرده و میگوید: «... مردم، نباید شهوت را حمایت کرد...»19 در شهریور 39 خطاب به دولت مردان میگوید: «... آقای صدرالاشراف و آقایان سناتورها، حالا هم شما و هم من پیرمرد شدهایم و لب گور نشستهایم. بیایید در این آخر عمری قدمهایی برای این ملت و مملکت بیچاره برداریم ... صدی نود و پنج دانشآموزان این مملکت بیسواد هستند ... یکی از مدیران جراید آمد تا نظر مرا در باره کثرت طلاق استفسار کند در جواب به آن روزنامه نویس گفتم جواب به این مسئله یک کلمه مختصر میباشد و آن تعداد زیاد این فاحشه خانهها و این زنان بیحجاب است...»20
سند آخر مربوط به سخنرانی مرحوم حجتالاسلام شیخ حسین خندقآبادی در مسجد ارک به تاریخ 2 / 8 / 39 است. سخنران در این مجلس ضمن تشریح وضع بهائیت در ایران در مورد سابقۀ آنها سخن میگوید و بخشی از کتاب بیان سید علی محمد باب را میخواند و شنوندگان را به قضاوت در باره آن دعوت میکند. وی در تاریخ 6 / 8 / 39 نیز در مسجد ارک در بارۀ ظهور حضرت حجت (عج) و چگونگی زیارت ایشان در حال غیبت سخنرانی مینماید.
مسجد ارک از سال 1340 تا پیروزی انقلاب اسلامی
با رحلت آیتالله العظمی سیدحسین بروجردی، مرجع تقلید، در دهم فروردین 1340 غم سنگینی بر قلوب مردم مسلمان ایران نشست و آنها مجالس ختم متعددی در تهران و شهرستانها و خارج از کشور برگزار کردند.21
شاه بلافاصله در همان روز تلگراف تسلیتی برای آیتالله العظمی سیدمحسن حکیم به نجف مخابره کرد و با این عمل ضمن القای نظر خود در بارۀ مرجعیت بعد از آیتالله بروجردی، خواست که به نوعی موقعیت مرجعیت را به خارج از ایران یعنی عراق انتقال دهد تا از بار فشار مرجعیت بر اعمال و کردار حکومت خویش بکاهد و این سد محکم تشیع را از ایران رانده و در حاشیه بسته حکومت نظامیان در عراق قرار دهد. غافل از آن که وجود شخصیتی سترگ چون حضرت آیتالله العظمی روحالله خمینی چنین اجازهای به او نخواهد داد و حتی برخی از ملاحظات آیتالله بروجردی را نیز رعایت نخواهد نمود و در مقابل ظلم بیحد و حصر این رژیم با قدرت و صلابت خواهد ایستاد و با درایت و روشنبینی خاص خود مردم را آگاهی خواهد بخشید و آنها را برای احقاق حقوق از دست رفته و ثروت غارت شده و دین پایمال گشته به خیزش و قیام فراخواهد خواند.
نقش مساجد و از آن جمله مسجد ارک در این آگاهی بخشی و قیام، ممتاز و مثال زدنی بود و از اولین حرکت انقلابی حضرت امام در مخالفت با لایحۀ انجمنهای ایالتی و ولایتی تا آخرین روزهای پیروزی انقلاب شکوهمند مردم مسلمان ایران، این نقش پایدار و پرخروش بود.
منابر انقلابی و سیاسی سخنرانان این مسجد در بازگو کردن حقایق و انتقادهای تند و صریح از نظام شاهنشاهی در برگ برگ اسناد درج شده به وضوح مشاهده میشود.
رحلت آیتالله بروجردی (10 / 1 / 1340)
بعد از درگذشت آیتالله بروجردی مجالس متعددی در مسجد ارک تهران برگزار گردید. در تاریخ 16 / 1 / 40 مجلس ختم آن مرحوم با سخنرانی شیخ عباسعلی اسلامی برگزار گردید. در روز 17 / 1 / 40 جامعه تعلیمات اسلامی به سرپرستی شیخ عباسعلی اسلامی مجلسی در مسجد ارک برگزار نمود و دانشآموزان دبستانی و دبیرستانی مدارس وابسته به آن جامعه با نظم خاصی در آن شرکت جستند. در 20 / 1 / 40 نیز دو مجلس ترحیم برگزار شد و شیخ عباسعلی اسلامی از عدم توجه رجال و ثروتمندان ایران به مذهب انتقاد نمود. مجلس دوم بعدازظهر تشکیل شد. این مجلس به دعوت وعاظ تهران تشکیل یافته بود و حجتالاسلام فلسفی در آن به سخنرانی پرداخت و در مورد تأثیر روحانیت در استقلال مملکت سخن گفت.
وی در بخشی از سخنرانی میگوید: «آقایان اگر بخواهید امنیت و استقلال این مملکت حفظ گردد و بتوانید آزادانه زندگی کنید باید به قرآن، منبر، دین و علماء و وعاظ احترام بگذارید و الا نابود خواهید شد. ببینید امشب در این مسجد چه غلغله ایست، فقط برای فوت یک نفر مجتهد یعنی نوکر حسین ...»22
انتقاد و حمله به دولت دکتر علی امینی (17 / 2 / 1340 تا 27 / 4 / 1341)
آقای فلسفی در پی اعتصاب معلمین در تاریخ 14 / 2 / 40 شدیداً به وزیر فرهنگ وقت حمله کرده و انتخاب یک پزشک زنان و زایمان (جهانشاه صالح) را به این سمت تقبیح مینماید و تقصیر چنین انتخابی را متوجه دولت امینی و شخص او میداند و در مجلس ختم شوشتری که علی امینی نخستوزیر نیز شرکت داشت مجدداً اظهار میدارد: «آقای نخستوزیر، وزیر فرهنگ شما سواد ندارد ...»23
لایحۀ انجمنهای ایالتی و ولایتی (16 / 7 / 1341 تا آذر همان سال)
یکی از پرشورترین مبارزات مردمی بعد از سال 40، مقابله با توطئه و دسیسه عوامل استعمار، بهائیان و افراد غربگرا در تصویب لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی در دولت امیر اسدالله علم بود. مسجد ارک با سخنرانیهای آتشین حجتالاسلام فلسفی و با حضور چندین هزار نفر از مردم تهران، شدت این مبارزه را بیشتر میکرد. مرحوم فلسفی به نمایندگی از طرف جامعه روحانیت و حوزههای علمیه و مراجع عظام و بالاخص حضرت امام خمینی (ره) با منطقی استوار و زبانی فصیح و بلیغ، ابعاد این توطئه را آشکار نمود و مردم را به مبارزه و مقابله با این طرح خواند. در سخنرانی 6 / 9 / 41 در بخشی از سخنرانی خود میگوید: «آیا این عمل درست است که با تعطیل مجلسین چند نفر دور هم بنشینند و تصویبنامهای تنظیم کرده و به مردم تحمیل نمایند. آن هم تصویبنامهای که با شئونات دین مبین اسلام و قرآن مغایرت دارد ... بازاریان، کارمندان، دانشجویان، دانشآموزان، کارگران غیرتمند ایران قیام کنید و با این بیدینان و بهائی مسلکان مبارزه کنید و ریشه آنها را برکنید تا ثابت شود که علی زنده است، پیغمبر زنده است و دین اسلام زوالپذیر نیست. بیش از این اجازه ندهید این دولت غیرقانونی دین اسلام را خوار کند ... در این مبارزه دینی که علماء و روحانیون در صف اول قرار دارند همت نمائید ...»24
انقلاب سفید شاه و حادثه خونین مدرسۀ فیضیه (19 / 10 / 1341 تا 13 / 3 / 42)
هنوز چند هفته از لغو تصویبنامۀ انجمنهای ایالتی و ولایتی در آذر سال 1341 نگذشته بود که شاه در 19 دی ماه 1341، اصول ششگانه انقلاب سفید را اعلام نمود و به دنبال آن دولت اسدالله علم اعلام کرد که 6 بهمن همان سال لوایح شش گانه به رفراندوم گذاشته خواهد شد. انقلاب سفید شاه مشتمل بر شش اصل بود: الغای رژیم ارباب رعیتی، ملی کردن جنگلها، فروش سهام کارخانههای دولتی، سهیم کردن کارگران در منابع تولید و صنعتی، لایحۀ اصلاحی قانون انتخابات، ایجاد سپاه دانش.
این لوایح ششگانه و برگزاری رفراندوم در مورد آن از نظر مراجع خلاف قانون اساسی، نامفهوم، دارای ابهام، مقدمه از بین بردن کشاورزی کشور و مقدمه یک سلسله کارهای خلاف شرع توسط رژیم بود.25
مخالفت مراجع و امام خمینی و تحریم رفراندوم، موج دیگری از مبارزه با رژیم بود. انعکاس آن در مسجد ارک نیز وجود داشت و در جلسه شبهای جمعه که در مسجد ارک مجلس موعظه و ذکر مصیبت بود، عدهای از علما در باره آن به بحث و تبادل نظر میپرداختند.
در پی این مخالفتها، امام خمینی و برخی از مراجع تقلید عید نوروز آن سال (1342) را تحریم کردند و مجلس عزاداری به مناسبت شهادت حضرت امام جعفر صادق (ع) در مدرسه فیضیه برگزار نمودند. رژیم با یک عملیات طراحی شده توسط ساواک و حضور کماندوها به مدرسه حمله کرده و جمع زیادی از طلاب را به خاک و خون کشید. در پی این حادثه مسجد ارک نیز به عنوان مرکزی برای مبارزه فعال بود و اعتصابات بازار و اطلاعیههای مربوطه در آن مکان به نوعی شکل مییافت و پخش میشد.
با توجه به کنترل شدید ساواک و نیروی انتظامی برای جلوگیری از برگزاری مراسم ختم شهدای مدرسه فیضیه، در تاریخ 15 / 1 / 42 به بهانۀ مجلس ترحیم سید ضیاءالدین سید جوادی، مجلسی در مسجد ارک برگزار شد. ابتدا نامۀ تسلیتآمیز آیتالله العظمی سید محمدهادی میلانی قرائت شد و سپس یک دانشجو مطالب شدیداللحنی را بیان کرد. شدت مطالب با مجلس ترحیم فرد یاد شده همخوانی نداشت. سپس حجتالاسلام جعفر شجونی سخنرانی نموده و در بخشی از بیانات خود گفت: «... افراد مضر اگر بر جامعه تسلط پیدا کردند باید به خاطر جامعه با تمام قدرت برای قطع و نابودی آن وجود مضر کوشید و اجازه نداد جامعه را به نابودی و بیچارهگی بکشند ...» در این مجلس اعلامیههای مختلف از جمله اعلامیه آیتالله امام خمینی پخش گردید. تبادل اطلاعات و اخبار مخصوصاً در مورد حادثه فیضیه و حوادث بعد از آن و پخش اعلامیهها و اطلاعیهها در مسجد ارک ادامه داشت. ساواک در 21 / 2 / 42 گزارش میکند که بناست مجلس فاتحه در مسجد ارک برگزار شود و سپس به طرف بازار تظاهراتی صورت گیرد. ولی در روز مذکور مسجد تعطیل گردید و در آن قفل شد و پلیس در اطراف مسجد مستقر گردید. جمعیت به صورت موضعی در اطراف مسجد جمع و اقدام به تظاهرات مینمودند که به وسیله پلیس پراکنده میشدند. در این تظاهرات یک سرهنگ مورد حمله تظاهرکنندگان قرار گرفته و مجروح میشود ... سید عبدالرضا حجازی نیز در تاریخ 13 / 3 / 42 در مسجد ارک به منبر میرود و میگوید: « ما آزادی نداریم، تا کی باید نفسها را در سینه حبس کنیم. روحانیون ما را لگدکوب کردهاند ...»26
واقعه پانزده خرداد 1342
خرداد ماه سال 42 مصادف با آغاز محرم بود. با توجه به فاجعه مدرسه فیضیه هیجان خاصی در بین مردم وجود داشت. حرکت امام خمینی موجی از شور و مبارزه در مردم پدید آورده بود و جنایات رژیم این حرکات را تشدید نموده بود.
در تاریخ 13 / 3 / 42 نیز در مسجد ارک مراسم سوگواری برقرار بود. سید عبدالرضا حجازی سخنران این مجلس با اشاره به درسهای مکتب حسین (ع) گفت: «کارشناسان و جاسوسان اسرائیلی را در این مملکت مصدر کار نمودهاند و تا جان در بدن داریم با اینها مبارزه میکنیم و نمیگذاریم که بر یک کشور مسلمان مسلط شوند ...» او با اشاره به حادثه مدرسه فیضیه گفت: «پلیس مخرب و نیروی کماندو به این مکان مقدس ریختند و چند گلیم و حصیر پوسیده طلبه را آتش زدند و با چوب و چماق به جان آنها افتادند ولی همین جنایتکاران باید بدانند که این عمل جنایت کارانه تا 200 سال دیگر هم فراموش نمیشود ...»27
با وجود اعتراضات گسترده به جنایت رژیم شاه و هراس و وحشت نظام پهلوی از گسترش این اعتراضات، تصمیم گرفتند که امام خمینی را دستگیر نموده و به تهران انتقال دهند تا رهبریت حرکت را از مردم جدا نموده و در سرکوب نهضت توفیقی به دست آورند. لذا سحرگاه 15 خرداد 42 نیروهای امنیتی ایشان را دستگیر کردند و به پادگان عشرتآباد بردند.
خبر دستگیری امام، موجی تازه و شدیدتر به وجود آورد و دستگاه پهلوی نیز با انجام جنایاتی دیگر آن را پاسخ داد.سید عبدالمهدی آل طعمه در مصاحبهای با مرکز اسناد انقلاب اسلامی در بارۀ وقایع 15 خرداد و نقش مسجد ارک میگوید: « زمانی که جرقۀ انقلاب زده شد جمعیت زیادی از میدان (ارک) به سرکردگی طیب رضائی و حاج اسماعیل رضایی که از سرکردههای میدان بودند، شروع شد. جمعیت زیادی در بازار به سوی مسجد آمدند. دولت که هجوم مردم را دید قشون را وارد کرد. زد و خورد عجیبی رخ داد و تعداد زیادی مجروح شدند...»28
آقای عطایی نیز در بارۀ حوادث 15 خرداد میگوید: حوادثی که در 15 خرداد 1342 شروع شد از مسجد ارک آغاز گردیده بود و کسانی که در این حوادث کشته شدند، ختم آنان در این مسجد برگزار گردید. »29
حسن خوانساری که از شرکت کنندگان در این مراسم بوده است با اشاره به روز مزبور میگوید: «در این روز سربازان در جلوی مسجد ارک ایستاده بودند و تظاهرکنندگان را میزدند.»30 در سندی به تاریخ 15 / 8 / 42 ساواک گزارش میدهد که: « به طوری که در بازار شایع است بازاران تصمیم دارند روز چهارشنبه 15 / 8 / 42 برای طیب و حاج اسماعیل رضایی در مسجد ارک مجلس ختمی برگزار نمایند.» البته سند دیگری در مورد برگزار شدن یا جلوگیری از برگزاری مراسم در اسناد مسجد ارک ملاحظه نمیگردد.31
از تبعید امام خمینی تا شهادت آیتالله حاج آقا مصطفی خمینی (13 / 8 / 43 تا 1 / 8 / 1356)
در طول این سیزده سال افراد زیر در موضوعات ذکر شده در مسجد ارک سخنرانی نمودند.
حجتالاسلام محمد تقی فلسفی: تفاوت اسلام و علمای اسلام با مسیحیت و کشیشان. اهمیت رجال یک کشور برای حفظ مملکت. انتقاد از غربزدگی و لزوم عمل به احکام اسلامی. سیره حکومت علی (ع). موانع ظهور امام زمان (عج). آتش زدن مسجد الاقصی. نقد تقلید کورکورانه از غرب. نیاز جامعه انسانی به روحانیت. تحلیل جنگها و جنگ ویتنام. فساد در غرب. انتقاد از شیوع مراکز فساد. شرح زندگی و سیره نوح پیامبر (ع). شرح زندگی و سیره لوط پیامبر (ع). انتقاد از آموزش ناصحیح جوانان. انتقاد از جو خفقان در کشور. حمله به جشنهای 2500 ساله شاهنشاهی. حمله به تبلیغ و ترویج باستانگرایی توسط حکومت. نماز باران آیتالله سید محمد تقی خوانساری. انتقاد از تبلیغ بهائیان در دانشگاهها و...
آیتالله شیخ حسین نوری همدانی: عدم جدایی دین از سیاست. انتقاد به رادیو و تلویزیون.
سید عبدالرضا حجازی: مقایسه حکومت علی (ع) با حکومتهای رایج. ریاست بهائیان بر رادیو و تلویزیون و اقتصاد. استقلال روحانیت از بودجه کشور. فعالیت تبشیری مسیحیان در ایران. غارت نفت کشور. ورود مواد مخدر برای نابودی نسل جوان. احتیاج جهان به اسلام و علمای اسلام. تساوی حقوق زن و مرد و دروغگویی مسئولین در این مورد برای ایجاد فحشاء و فساد. تفسیر قرآن. حمله به بهائیت. شرابخواری و وضعیت آن در ایران و اثرات منفی آن. زندان و شکنجه در ایران. انتقاد از لایحه حمایت خانواده. انتقاد از جو سانسور. صفات تاریخی یهود. مناقب امام زمان (عج). تولید فیلمهای مستهجن توسط یهودیان. نقد آراء مارکس، فروید و داروین و اثرات اجتماعی آرای آنان. ازدواج دو پسر در تهران و درخواست ورود دادستان در این مسئله. تشریح برخی قوانین مجازات اسلامی. انتقاد از وضع زنان شاغل. نقد غربزدگی. نقد باستانگرایی و عرب ستیزی. نقد نظریه لامارک و داروین. دزدی در شرکت واحد اتوبوسرانی. روزهخواری در ادارههای دولتی. صلح امام حسن (ع). جنگ اسرائیل با اعراب و مسلمانان. مسابقه فوتبال بین تیم ملی ایران و اسرائیل و...
حجتالاسلام علیاصغر مروارید: نقد تبلیغ آئین کهن و سنتی ایران و تبلیغ آن برای جوانان. زلزله خراسان و عدم رسیدگی دولت و مقایسه آن با زلزله فکری در جامعه امروز. گرایش به مادیگرایی.
حجتالاسلام محمد مهدی ربانی املشی: صفت پیغمبر و عدم اتحاد مسلمین.
حجتالاسلام عباسعلی اسلامی: انتقاد از وضع آموزش عالی و اعزام دانشجو به خارج. نقد آموزش و پرورش و گرایش تعلیمی و تربیتی این وزارتخانه به غرب.
حجتالاسلام شیخ مرتضی انصاری قمی: نقش روحانیت در جلوگیری از نفوذ کمونیستها در ایران و جلوگیری از تجزیه آذربایجان. حمله به تمسخر روحانیت در تلویزیون. حمله به کثرت شرابفروشی و قمارخانهها.
حجتالاسلام نجمالدین اعتماد زاده: حمله به امریکا به خاطر جنگ ویتنام.
حجتالاسلام علیاکبر ناطق نوری: ارتباط رهبر خوب و ملت خوب در تأمین سعادت جامعه. مقایسه حکومت معاویه با شرایط روز جامعه.
حجتالاسلام علی گلزاده غفوری: سخنرانی در زمینه مرگ و زندگی. غفلت مسلمین و توطئه دشمنان.
حجتالاسلام جعفر جوادی شجونی: وظایف روحانیون در هدایت جامعه. توطئههای صهیونیسم. درگیری ایران و عراق.
سید عبدالرسول حجازی: دشمنی یهودیان با اسلام. آتش زدن مسجدالاقصی.
آیتالله ناصر مکارم شیرازی: پاسخ به سئوالات مذهبی. پیدایش مذهب. ضعف مسلمین در تبلیغات. منع دخالت در سیاست در مذهب بهایی و دستور به آن در اسلام. نقد مارکسیست. مبارزه اسلام با سرمایهداری. علت عقبافتادگی مسلمانان. ولایت تکوینی و تشریعی. نقد حسینیه ارشاد. تجلیل از آقای فلسفی. شرح فرازهایی از عهدنامه مالک اشتر در نهجالبلاغه. تبعیض و نمونههای آن در ایران. بحثی در مورد کاپیتالیسم و سوسیالیسم. خودباختگی در برابر غرب. ستمهای معاویه به حضرت علی (ع) و شیعیان او. انتقاد از شیوع دروغگویی در بین مسلمانان. حمله به سقط جنین. وضع کتاب و کتابخوانی در ایران. نحوه سوادآموزی در ایران. وظایف حکومت از نظر علی (ع). چگونگی حمله اعراب به ایران و استقبال مردم از آنان. دروغ بودن کتابسوزی اعراب در ایران. اهمیت افکار عمومی در عهدنامۀ مالک اشتر. مبارزه با تبعیض در فرمان علی (ع) به مالک اشتر. سازمان ملل و حق وتو. مسئله فلسطین. انتقاد به ازدیاد سن ازدواج در پسران و دختران. علت افزایش جرم و جنایت. رشوهخواری. تأسیس صندوق قرضالحسنه در مسجد ارک. توصیه حضرت علی (ع) در باره کارمندان به مالک اشتر. احتکار. عذاب غیر مسلمان از نظر اسلام. انواع نظام طبقاتی. افزایش جمعیت و از بین بردن جنین. بلیط بختآزمایی. اندلس و علم مسلمانان. اهرام مصر و ظلم بر طبقه مستضعف.
حجتالاسلام شیخ احمد کافی: دعا نکردن به شاه.
آیتالله محمد امامی کاشانی: دین و آخرت. اهمیت حجاب زنان.
حجتالاسلام موسوی واعظ: کمونیزم بینالملل. مقام مادر.
حجتالاسلام محمدرضا فاکر: فانی بودن دنیا. برابری انسانها در برابر خداوند.
حجتالاسلام عبدالغفار سجادی (میرغفار سجادینژاد): خبر فوت دکتر علی شریعتی.
حجتالاسلام سید حسین اختری: ذکر مصیبت.32
از شهادت آیتالله حاج سیدمصطفی خمینی تا پیروزی انقلاب اسلامی
آیتالله حاج سیدمصطفی خمینی روز اول آبان 1356 مطابق با نهم ذیالقعده 1398 ق در نجف به طور ناگهانی و مرموزی جان به جان آفرین تسلیم کرد. در پی رسیدن خبر این حادثه تأسفبار به ایران، موجی از اندوه و غم قلوب مؤمنین و دوستداران امام را فراگرفت.
مجالس متعدد و پرشوری با شرکت جمعیت فراوانی در تهران و شهرستانها در مساجد برگزار گردید. یکی از پررنگترین این مراسم در مسجد ارک تهران به وقوع پیوست. در تاریخ 6 / 8 / 56 در بازار مراسم ختمی برگزار شد و سخنران آن مجلس حجتالاسلام شیخ محمد تقی عبدوس اعلام کرد که مجلس ترحیم حاج آقا مصطفی در تاریخ 8 / 8 / 56 در مسجد ارک برگزار خواهد شد. اعلامیههایی نیز در این خصوص چاپ شده بود و در میادین و اکثر مساجد تهران و شمیرانات پخش گردید. حدود سه هزار نفر از طلاب و مردم قم نیز با اتوبوس و وسایل دیگر خود را به تهران رساندند. حجتالاسلام حسن روحانی در ساعت 16 روز 8 / 8 / 56 به منبر رفته و سخنرانی مهیج، پر محتوا و تاریخی خود را ایراد نمود و برای اولین بار حضرت آیتالله خمینی را امام امت و مردم خواند. این مجلس آن قدر با عظمت، با شکوه، مهم و کوبنده بود که ساواک گزارشهای متعدد از آن به مسئولین ارائه کرد و تحلیلهای مختلف از آن نمود و اعتراف کرد که: «... روی هم رفته مرگ مصطفی خمینی در بالا بردن شأن و وجهه پدرش بین قاطبه مردم بسیار مؤثر بوده است. »33
پیشنمازهای مسجد ارک
از بازسازی و افتتاح مجدد مسجد ارک در سال 1331 تاکنون افراد زیر به ترتیب امام جماعت مسجد مزبور بودهاند.
1ـ مرحوم آیتالله سید ابوطالب مدرسی یزدی، وی از علمای سرشناس تهران بود و پس از فراگرفتن مقدمات و سطح به نجف اشرف رفت و از محضر آیات عظام محمدحسین نائینی و آقا ضیاءالدین عراقی و دیگران استفاده کرد. سپس به قم آمد و به تدریس درس خارج پرداخت. پس از فعالیت مجدد مسجد ارک به دستور آیتالله بروجردی به امامت مسجد ارک تهران منصوب شد. آقای محمد حسین رضازاده خادم مسجد ارک در این باره میگوید: «پس از این که مسجد ساخته شد، مردم از آیتالله بروجردی خواستند که پیشنمازی برای مسجد تعیین کند، لذا ایشان حاج سید ابوطالب مدرسی را به پیشنمازی مسجد تعیین کردند. او مدتی در مسجد ارک خطبه و نماز خواند و کلاس درس داشت.»
آیتالله سید ابوطالب مدرسی در سال 1380 ق (1339 ش) در تهران درگذشت. پیکرش را به قم منتقل کرده و به خاک سپردند.34
2ـ مرحوم آیتالله شیخ محمود یاسری فرزند حجتالاسلام حاج ملاعباس یاسری در سال 1306 ق (1267 ش) در تهران متولد شد. بعد از اکمال تحصیلات و فوت آیتالله مدرسی به امام جماعت مسجد ارک منصوب شد و تا زمان فوت در سال 1355 در این مسئولیت انجام وظیفه میکرد. آیتالله مکارم شیرازی سلسله درسهای خود را در زمان امامت ایشان در مسجد ارک آغاز کرد و او را مردی با صفا و علم دوست میداند. حجتالاسلام محمد شریف رازی نیز در کتاب خود او را عالمی باتقوا و مورد اعتماد مردم تهران معرفی مینماید.35
3ـ حجتالاسلام مستجابی، ایشان در زمان امامت آیتالله یاسری در شبستان شمالی مسجد ارک اقامه نماز مینمود.36
4ـ آیتالله حاج شیخ مهدی حائری تهرانی فرزند مرحوم آیتالله حاج شیخ عباس حائری تهرانی (1320 ـ 1259 ش) در سال 1304 ش مصادف با ولادت امام صادق (ع) در کربلا به دنیا آمد. او تحت تربیت پدر مقدمات علوم را فراگرفت. در سال های بعد در قم و تهران، تحصیلات خود را ادامه داد. در شانزده سالگی پدر را از دست داد ولی همچنان به تحصیلات خود ادامه داد. در تهران از محضر اساتیدی مانند: آیتالله محمد حسین زاهد، آیتالله سید صدرالدین جزایری، آیتالله میرزا محمد باقر آشتیانی و میرزا مهدی آشتیانی استفاده کرد. در همین سالها وارد دانشکده الهیات شد و موفق به اخذ دکتری در رشته معارف اسلامی گردید. وی در سال 1327 ش برای طی مدارج علمی بالاتر و استفاده از محضر علمای حوزه علمیه قم، عازم این شهر شد و از دروس آیات عظام سید حسین بروجردی، سید محمدرضا گلپایگانی، سید شهابالدین مرعشی نجفی، شیخ مرتضی حائری، محمدعلی اراکی، امام خمینی و علامه سید محمد حسین طباطبایی بهره برد. در سال 1335 ش به عراق سفر کرد و از آیات عظام سید جمالالدین گلپایگانی و سید عبدالهادی شیرازی اجازه اجتهاد دریافت نمود و علامه آقا بزرگ تهرانی نیز اجازه نقل روایت به ایشان داد. آیتالله حائری تهرانی سپس به قم بازگشت و مشغول تدریس و خدمات اجتماعی گردید. او در فعالیتهای سیاسی دهۀ چهل و پنجاه شرکت داشت و به گفته خود جلساتی در بارۀ مبانی حکومت در اسلام و ریشههای انقلاب تشکیل دادند و در چاپ و تکثیر اطلاعیههای حضرت امام نقش داشتند. در این جلسات علمایی چون: شهیدآیتالله سید محمد بهشتی، آیتالله علی قدوسی، آیتالله عبدالرحیم ربانی شیرازی و ... شرکت میکردند. وی با امضای بیانیهها و ارسال نامههایی همراه مبارزین حوزه علمیه قم و تهران بود که از جمله آن میتوان موارد زیر را یاد کرد.
ـ امضای نامهای خطاب به آیتالله سید محمود طالقانی و تقدیر از مبارزات ایشان (7 / 6 / 1342).
ـ دستگیری و بازداشت به همراه 29 نفر دیگر از روحانیون در وقایع پانزده خرداد سال 1342.
ـ امضای نامهای خطاب به نخستوزیر وقت، جهت آزادی امام و علما در اسفند سال 1342.
ـ بیانیهای در اعتراض به بازداشت امام در تاریخ 8 / 7 / 1343.
ـ ارسال نامه به مراجع تقلید در مورد وظیفه مبلغان و وعاظ نسبت به اعتراض به دولت وقت در باره رفتار آنان با امام خمینی در دی ماه 1343.
ـ صدور بیانیهای در اعتراض و محکومیت جسارت روزنامه اطلاعات به امام خمینی در سال 1356.
در زمان امامت آیتالله یاسری، وی برخی اوقات در مسجد ارک اقامه نماز جماعت مینمود و بعد از فوت آیتالله یاسری وی امام جماعت مسجد ارک شد و نماز مغرب و عشاء را نیز در مسجد الغدیر خیابان میرداماد اقامه مینمود.
مرحوم حائری تهرانی به امور فرهنگی، آموزشی، خیریه و احداث بناهای مذهبی مانند مساجد اهتمام وافر داشت.
تأسیس بنیاد فرهنگی امام مهدی (عج) در قم و تأسیس کتابخانهای به نام امام مهدی در مسجد ارک، تأسیس کتابخانه تخصصی حضرت ولی عصر (ع) با همکاری مسجد جمکران در خیابان آذر قم، کتابخانه بنیاد فرهنگی امام مهدی (ع) در مشهد، تأسیس چهارده کتابخانه کوچک در روستاهای اطراف شیراز، تأسیس مدرسۀ فاطمیه و تجدید بنای مدرسه رضویه در قم، تأسیس مدارس امام باقر (ع)، بقیهالله و امام مهدی (ع) در مشهد، بنیانگذاری دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه آزاد اسلامی واحد شمال تهران و ریاست این دانشکده، ساخت مسجد حضرت سجاد (ع) و مسجد ولیالله الاعظم (ع) در تهران، تأسیس بیمارستان امام سجاد (ع) در شهرک کاروان تهران، احداث 500 واحد مسکونی برای محرومان در شرق تهران، بنیاد ازدواج کوثر مشهد، صندوق قرضالحسنههای متعدد و ...
ایشان اگرچه فعالیت وسیعی در امور اجتماعی داشت ولی از تألیف کتابهای سودمند نیز غافل نبود، آثار آن بزرگوار به شرح زیر است:
1ـ تاریخ علوم قرآن. 2ـ تاریخ فقه. 3ـ تاریخ ادیان. 4ـ تاریخ فلسفه. 5- تاریخ و سیر کتابخانه. 6ـ یک دوره فقه برای تربیت معلم و مبلغ تهران. 7ـ یک دوره اصول لفظیه و عقلیه برای تربیت معلم و مبلغ تهران. 8ـ یک دوره فلسفه و حکمت نظری و عملی برای تربیت معلم و مبلغ تهران. 9ـ یک دوره درس اخلاق نظری و عملی. 10ـ یک دوره درس علوم قرآن. 11ـ بنیادهای اخلاق اسلامی که همراه با اخلاق مرحوم شبّر چاپ شده است. 12- شخصیت انسان از نظر قرآن و عترت. 13ـ اصول عقاید و آفریدگار جهان. 14ـ راز خوشبختی. 15ـ پندهای معصومین (ع). 16- منتخب ادعیه و زیارات. 17ـ بشارات غیبی. 18ـ اخلاق از نظر قرآن. 19ـ تقریرات دروس مرحوم آیتالله العظمی بروجردی، امام خمینی و علامه طباطبایی و همچنین مقالات متعدد در مجلات مکتب اسلام، مکتب تشیع و معارف جعفری، از دیگر آثار مرحوم حائری است. گفتنی است که اکثر کتابهای ایشان را بنیاد فرهنگی امام مهدی (ع)، به چاپ رسانده است.
آیتالله حائری عالمی فرهیخته و متواضع بود که شخصیتهای بزرگی با کلماتی زیبا و بلند او را توصیف کردهاند. آیتالله جعفر سبحانی در بارۀ او گفته: «واقعاً یک انسان ارزندهای بود، عواطفش مرز نداشت، انسانی وارسته و در اخلاص در درجه بالا بود. در خدمت کم نظیر بود و هیچگاه به درخواست کسی، نه نمیگفت. اگر کسی کاری را ارجاع میداد و توانایی انجامش را داشت، طرف را بیجواب رد نمیکرد.» و ...
آیتالله حائری تهرانی امام جماعت مسجد ارک پس از سالها تلاش خستگی ناپذیر و خدمت به جامعه اسلامی و ارشاد و هدایت و یاری مردم، روز جمعه 30 دی ماه 1379 (24 شوال 1421) شب شهادت حضرت امام صادق (ع) در اثر سکته قلبی در تهران دار فانی را وداع گفت و پس از تشیع با شکوه از جلوی مسجد ارک به قم انتقال یافت و روز شهادت امام صادق (ع) در قبرستان شیخان قم به خاک سپرده شد. رهبر معظم انقلاب اسلامی در تسلیت درگذشت این عالم جلیلالقدر پیامی به شرح زیر صادر فرمودند:
بسمالله الرحمن الرحیم
درگذشت عالم پرتلاش و خدوم مرحوم حجتالاسلام و المسلمین آقای حاج مهدی حائری تهرانی اعلیالله مقامه را به ملت شریف و فرزندان مکرم ایشان تسلیت میگویم. از خداوند متعال مسألت میکنم که روح آن مرحوم را به پاداش یک عمر خدمات فرهنگی و اجتماعی مشمول رحمت و مغفرت و رضوان خود بفرماید و به خانواده محترم و بازماندگان ایشان اجر جزیل عنایت کند.
والسلامعلیکم و رحمهالله و برکاته
سید علی خامنهای 4 / 11 / 79 37
5ـ آیتالله سید علی غیوری نجفآبادی فرزند مصطفی، امام جمعه و نماینده ولی فقیه در هلال احمر شهر ری پس از درگذشت آیتالله حائری تهرانی، امام جماعت مسجد ارک شد و تا زمان رحلت در 27 آذر 1393 عهدهدار این مهم بود.
پرکشیدگان و میهمانان سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین (ع)
جا دارد در این جا یاد کنیم از اقامهکنندگان نماز، آبادکنندگان مسجد، پرکشیدگان به سوی معبود، عاشقان و میهمانان اباعبدالله الحسین (ع) که در حادثه جانگذار آتشسوزی مسجد ارک در تاریخ 26 / 11 / 1383 برابر با پنجم محرمالحرام 1426 قمری در هنگام خواندن نماز مغرب جان خود را از دست دادند یا زخمی و مصدوم شدند. در این آتشسوزی تأسفآور که به طور ناگهانی از سرایت آتش بخاری شروع شد، 78 نفر زن و مرد که بیش از بیست نفر آنان کودک بودند، جان خود را از دست دادند و بیش از 250 نفر زخمی و مصدوم گردیدند. این حادثه تلخ قلوب بسیاری از مردم کشور را جریحهدار نمود و پیامهای تسلیت متعددی از سوی علما و شخصیتهای مملکتی صادر شد.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیامی ضمن تسلیت جان باختن دهها نفر از هموطنان مؤمن و صالح در حادثه آتشسوزی مسجد ارک تهران، بر لزوم به کارگیری تمام توان در تسریع و رسیدگی و درمان مصدومان این حادثه دلخراش تأکید کردند. متن پیام به این شرح است.
بسمالله الرحمن الرحیم
انا لله و انا الیه راجعون
حادثه جانگداز آتشسوزی در مسجد ارک تهران که به کشته شدن دلخراش و فجیع دهها نفر از بندگان مؤمن و صالح و مصدوم شدن تعداد بیشتری از آنان منجر شد موجب تألم شدید اینجانب گردید. به یقین آنان که در حال اقامه نماز در وقت فضیلت و جماعت بودند و برای برپایی عزای سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام و فراگیری معارف و تعظیم شعایر دین در خانه خدا گرد آمده و مشغول بهترین عبادات بودند اینک به جوار رحمت حق پرکشیده و میهمان سرور و مولای خویشاند و عمری یا لیتنا کنا معک را اینک ادراک کرده و عندالله متنعماند. ان شاءالله.
اینجانب این مصیبت بزرگ را به پیشگاه حضرت بقیهالله ارواحنا فداه و همه مصیبتدیدگان این ضایعه مؤلمه و مردم عزیز تهران و ملت شریف ایران تسلیت میگویم و برای اصحاب مصیبت از حق تعالی صبر و شکیبایی و اجر و پاداش وافر رحمانی مسئلت میکنم و برای قربانیان این واقعه رحمت و مغفرت و رضوان الهی را استدعا دارم و شفای عاجل و سلامتی کامل و شامل را برای همه مصدومان و مجروحان و آسیبدیدگان از حضرت احدیت طلب میکنم.
لازم میدانم ضمن تشکر از همه مسئولان، امدادرسان و متصدیان درمان بر لزوم به کارگیری تمام توان در تسریع و رسیدگی به درمان این عزیزان تأکید کنم.38
والسلام علیکم
سید علی خامنهای
27 بهمن 1383
پیکر پاک این عزیزان روز 28 / 11 / 83 با حضور جمعیت انبوه تشیعکنندگان، ریاست مجلس شورای اسلامی وقت آقای دکترغلامعلی حداد عادل و امام جماعت مسجد ارک آیتالله غیوری و برخی از شخصیتها از جلوی مسجد ارک تشیع گردید و در قطعه ویژه عزاداران حسینی در بهشت زهرا (س) به خاک سپرده شد. روحشان شاد و یادشان گرامی باد.39
فعالیتها و کارکردهای مسجد ارک همچنان ادامه دارد. نمازهای جماعت ظهر، عصر، مغرب و عشاء در این مسجد با حضور مردم اقامه میشود و در ماههای پرفیض رمضان و محرم و صفر مراسمهای مختلف در آن برگزار میگردد.
مسجد ارک هنوز هم بعد از گذشت 58 سال از بازسازی مجدد آن محلی برای برگزاری مجالس ختم و ترحیم شخصیتها و رجال مملکتی است و از پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون بسیاری از مجالس ختم شهداء، علماء، خطباء، وعاظ، رجال سیاسی و فرهنگی کشور، مدیران و کارکنان دولت و بازاریان متدین و خیّر در آن به انجام رسیده است.
_________________________
پاورقیها
1ـ صحیفه نور، جلد 12، صفحه 334.
2ـ سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی در تاریخ 19 / 10 / 1375، مجله مسجد، شماره 69 مرداد و شهریور 1382، صفحه 9، مرکز رسیدگی به امور مساجد.
3ـ مساجد در جهان، ایران و تهران، میکائیل جواهری، مجله الکترونیکی دوران، شماره 49 آذرماه 1388، به نشانی: www.dowran.ir
4ـ تاریخ شفاهی مسجد ارک، سلیمان حیدری، صفحه 22 به نقل از المآثر و الآثار، محمد حسن خان اعتماد السلطنه به کوشش ایرج افشار، صفحه90، انتشارات اساطیر، سال 1363.
5ـ سه سال در دربار ایران، فوریه، ترجمه عباس اقبال، صفحه 108، نشر علمی، چاپ دوم سال 1363.
6- تاریخ شفاهی مسجد ارک، صفحه 23 به نقل از: تهران درگذرگاه تاریخ ایران، ح.م.زواش، صفحه 46، نشر اشاره، چاپ اول سال 1370.
7ـ سفرنامه، بنجامین، ترجمۀ محمد حسین کرد بچه، صفحه 63، انتشارات جاویدان، سال 1369
8- تاریخ شفاهی مسجد ارک، صفحه 25 و 26.
9ـ همان به نقل از روزنامه وقایعالاتفاقیه، پنجشنبه 22 جمادیالاول 1272، شمارۀ 261.
10- پایگاههای انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، مساجد، مسجد ارک تهران، بخش ضمایم، صفحه 713.
11ـ خاطرات و مبارزات حجتالاسلام فلسفی، صفحه 149.
12ـ همان، صفحه 148.
13- پایگاههای انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، مساجد، مسجد ارک تهران، بخش ضمایم، صفحه 716، مرکز بررسی اسناد تاریخی.
14- تاریخ شفاهی مسجد ارک، صفحه 42.
15ـ همان، مصاحبه با محمد حسین رضازاده، صفحه 42 ـ «محمد حسین رضازاده» اولین خادم مسجد ارک تهران پس از بازسازی آن است. او در سال 1306 ه.ش در روستای «سلطانآباد» از توابع اراک به دنیا آمد. ایشان تا 18 سالگی در تلگرافخانۀ اراک به فعالیت مشغول بود و پس از آن به تهران مهاجرت کرد. آقای رضازاده زمانی به تهران مهاجرت کرد که گامهای اولیه برای بازسازی مسجد آغاز شده بود. به همین علت پس از بازسازی و تکمیل مسجد به همت آیتالله بروجردی و حاج محمد حسین کاشانی به عنوان خادم مسجد انتخاب شد. از آنجا که آقای رضازاده اولین شخصیتی است که از نزدیک شاهد واقعههای مسجد ارک بوده است، مطالب مهمی در بارۀ بازسازی مسجد، قیام سی تیر، حوادث 15 خرداد و ... به خاطر دارد. (همان، صفحه 126، 127) البته در مصاحبه این مرکز [مرکز بررسی اسناد تاریخی] با آقای حاج اسماعیل فرمانی خادم فعلی مسجد ارک، نامبرده خادم اول مسجد را فردی به نام مشهدی میرزا آقا کشوری میداند و میگوید: « اولین خادم مسجد ارک او بود و آقای رضازاده در آن زمان جوانی بود که در کنار مشهدی میرزا به خدمت در مسجد میپرداخت.» همچنین در اسناد ملاحظه خواهید کرد که از آقای محمدحسن توسلی به نام خادم مسجد ارک یاد میگردد. البته ایشان خادم به معنی مصطلح نبودند بلکه کارهای اجرایی و هماهنگیهای لازم در خصوص مجالس منعقده در مسجد ارک را عهدهدار بود. (مصاحبه این مرکز با حاج اسماعیل فرمانی در تاریخ 23 / 10 / 89).
16- سخنرانی شیخ عباسعلی اسلامی در تاریخ 16 / 1 / 37، تصویر این سند در بخش ضمائم کتاب مسجد ارک تهران به روایت اسناد ساواک آمده است. همچنین رک: حجتالاسلام شیخ عباسعلی اسلامی به روایت اسناد ساواک، صفحه 53، مرکز بررسی اسناد تاریخی، سال 1383.
17ـ همان، صفحه 62 تا 64، سخنرانی نامبرده در تاریخ 5 / 3 / 37.
18- همان، صفحه 87.
19- یاران امام به روایت اسناد ساواک، حجتالاسلام محمد تقی فلسفی،صفحه 36، مرکز بررسی اسناد تاریخی، سال 1378. در ضمن یک برگ سند مربوط به سخنرانی ایشان در تاریخ 3 / 6 / 1337 برای نمونه در ضمائم کتاب مسجد ارک به روایت اسناد ساواک درج گردیده است.
20- یاران امام به روایت اسناد ساواک، حجتالاسلام محمد تقی فلسفی، صفحه 102 و 103.
21- در مورد کثرت و عظمت و همه جانبه بودن مراسم ترحیم آن مرجع بزرگ در جهان اسلام و حتی غیر مسلمانان نک: هفت هزار روز تاریخ ایران و انقلاب اسلامی، غلامرضا کرباسچی، جلد اول، صفحه 50 تا 57.
22- اسناد، صفحۀ 1 تا 13 مسجد ارک به روایت اسناد ساواک.
23- همان ، مقدمه، صفحه سی و دو.
24- همان، صفحه سی و سه.
25- با تلخیص از کتاب نهضت روحانیون ایران، علی دوانی، جلد سوم صفحه 185 تا 187، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ دوم، سال 1377.
26- اسناد، صفحۀ 85 تا 100 مسجد ارک به روایت اسناد ساواک.
27- همان ، مقدمه، صفحه سی و پنج.
28- تاریخ شفاهی مسجد ارک، صفحۀ 76.
29- همان، صفحه 77.
30- همان.
31- اسناد صفحۀ 101 تا 112، مسجد ارک به روایت اسناد ساواک. البته مجلس ختمی در مسجد فروتن واقع در خیابان خراسان در تاریخ 12 / 8 / 42 برای آن دو شهید برگزار شد ولی از برگزاری ترحیم در مسجد انبار گندم و حاج ابوالفتح در تاریخ 13 / 8 / 42 جلوگیری به عمل آمد. شب هفتم نیز در مقبره مرحوم طیب در شهر ری در تاریخ 16 / 8 / 42 انجام گرفت. رک: آزادمرد، شهید طیب حاج رضایی به روایت اسناد ساواک، صفحه 193، 196، 216 و 221، از انتشارات مرکز بررسی اسناد تاریخی در سال 1378.
32- اسناد صفحۀ 113 تا 573، مسجد ارک به روایت اسناد ساواک.
33- سند شماره 23790 ـ 15 / 8 / 36 صفحه 590، مسجد ارک به روایت اسناد ساواک.
34- تاریخ شفاهی مسجد ارک، صفحه 59 و خاطرات و مبارزات حجتالاسلام فلسفی، صفحه 175.
35- شرح مختصری از زندگی او در پاورقی صفحه 227، مسجد ارک به روایت اسناد ساواک درج گردیده است. همچنین رک: گنجینه دانشمندان، محمد شریف رازی، جلد چهارم و تاریخ شفاهی مسجد ارک صفحه 111.
36- سند صفحه 227 بدون شماره و تاریخ.
37- رک: گنجینه دانشمندان، محمد شریف رازی، جلد دوم، صفحه 129 و تندیس خدمت، مهدی سلیمانی آشتیانی و تاریخ شفاهی زندگانی و خدمات اجتماعی، فرهنگی آیتالله حائری تهرانی، تدوین رحیمنیکبخت،مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول سال 1388 و مصاحبه این مرکز با حاج اسماعیل فرمانی در تاریخ 23 / 10 / 89.
38- روزنامه جمهوری اسلامی، 28 / 11 / 83 شماره 7423.
39- برای مطالعه این حادثه و آشنایی با زندگی ایشان و گزارش و مصاحبه با مجروحان میتوانید به کتاب عرشیان ارک، یادنامه شهدای مسجد ارک، انتشارات آرامدل، چاپ اول، سال 1384 مراجعه نمایید. اسامی و عکس جان باختگان عزاداران حسینی در مسجد ارک در بخش عکسهای کتاب مسجد ارک به روایت اسناد ساواک درج گردیده است.
___________________
منابع
1- صحیفه نور، جلد 12.
2- مقاله مساجد در جهان، ایران و تهران، میکائیل جواهری، مجله الکترونیکی دوران، شماره 49، آذر ماه 1388.
3ـ تاریخ شفاهی مسجد ارک، تدوین سلیمان حیدری، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول سال 1385.
4- سه سال در دربار ایران، فوریه، ترجمه عباس اقبال، نشر علمی، چاپ دوم سال 1363.
5- سفرنامه بنجامین، ترجمة محمدحسین کردبچه، انتشارات جاویدان، سال 1369.
6 ـ تاریخچه ساختمانهای ارک سلطنتی تهران، یحیی ذکاء، انجمن آثار ملی، سال 1346.
7 ـ خاطرات و مبارزات حجتالاسلام فلسفی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول سال 1376.
8ـ یاران امام به روایت اسناد ساواک، زبان گویای اسلام حجتالاسلام و المسلمین محمدتقی فلسفی، مرکز بررسی اسناد تاریخی، چاپ اول سال 1378.
9ـ نهضت روحانیون ایران، علی دوانی، جلد سوم، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ دوم سال 1377.
10- گنجینه دانشمندان، محمد شریفرازی، جلد دوم، چهارم و پنجم، کتابفروشی اسلامیه، سال 1352.
11ـ روزنامه جمهوری اسلامی، 28 / 11 / 83 شماره 7423.
تعداد مشاهده: 3226