مقاله نشریه انقلابی بعثت درباره جداسازی بحرین از ایران در سال 1350
تاریخ انتشار: 21 مرداد 1403
«نشریه «بعثت» (نشریه مخفی طلاب حوزه علمیه قم) اولین و مهمترین نشریه انقلابی پس از قیام 15خرداد بود که با مشی سیاسی و مذهبی با مدیریت حجج اسلام علیاکبر هاشمی رفسنجانی، علی حجتی کرمانی، سید هادی خسروشاهی، سید محمود دعایی به مدت دو سال (1342-1344ش) در قم منتشر میشد. هدف اولیه این نشریه، دفاع از اسلام، روحانیت، مبارزه با رژیم پهلوی و کشورهای استعماری بود.
نشریه بعثت اولین و پیشروترین نشریه مخفی طلاب حوزه علمیه قم در دهه 1340 بود که در سالهای 1342-1344 جمعاً در 14 شماره (سال اول 9 شماره و سال دوم 5 شماره) به چاپ رسید. هدف اولیه این نشریه، دفاع از اسلام، روحانیت، ایجاد آگاهی سیاسی و اجتماعی در جامعه، روشن نمودن اهداف و آرمانهای حوزه و مبارزه با استبداد و استعمار بود. نخستین شماره نشریه بعثت در روز شنبه 23 آذر 1342 مطابق با 27 رجب 1383 در شش صفحه در قطع خشتی کوچک 21×29 منتشر شد.
هیئت تحریریه و مؤسسین نشریه به مناسبت تقارن چاپ نشریه با بعثت پیامبر اعظم(ص) نام آن را بعثت گذاشتند. در صفحه اول در بالای صفحه آرم بعثت، آیه شریفه «وَالَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِینَّهُمْ سُبُلَنَا» : «و آنها که در راه ما (با خلوص نیّت) جهاد کنند، قطعاً به راههای خود، هدایتشان خواهیم کرد.» (عنکبوت، 69) در زیر عنوان بعثت عبارت (نشریه داخلی دانشجویان حوزه علمیه قم) سپس بهای نشریه، تاریخ انتشار: روز و ماه و سال شمسی و قمری و شماره روزنامه و در درون متن، سرمقاله و تیتر مطالب را در بر میگرفت.
نشریه در تیراژ هزار الی هزار و پانصد نسخه و تعداد صفحات 6 الی 18 صفحه منتشر میشد. در صفحات دیگر نشریه به حوادث و رخدادهای سیاسی داخلی کشور، جهان اسلام، اهداف نهضت روحانیت، مباحث اندیشهای و دینی، مهمترین اخبار داخلی و خارجه پرداخته میشد. بهای تک شماره 30 ریال بود. محل تایپ، چاپ و توزیع نشریه که به صورت مخفیانه انجام میشد منزل حجتالاسلام رضا شریفی گرگانی در خیابان یخچال قاضی در قم بود.
فکر اولیه ایجاد نشریه بعثت توسط چند نفر از شاگردان امام خمینی به رمضان 1382/ اسفند 1342 باز میگردد. در این سال عدهای از علمای مبارز (هاشمی رفسنجانی، حجتی کرمانی، مکارم شیرازی) به منظور تبلیغ در مدرسه علمیه آبادان مستقر شده بودند. آنها طی جلسهای با بررسی حملات رژیم علیه مردم و روحانیت ضرورت مقابله به مثل، برنامهریزی، ایجاد تشکیلات و سازماندهی، بالا بردن سطح آگاهیهای سیاسی و اجتماعی طلاب و اساتید، برداشتن نخستین گام در راستای ورود به فعالیتهای تشکیلاتی و مخفی و راهاندازی یک نشریه زیرزمینی در مسیر مبارزه ایدئولوژیک، فرهنگی و سیاسی با رژیم جبّار پهلوی را مطرح کردند. بنا به گفته حجتالاسلام سید محمود دعایی، پس از دستگیری امام خمینی یاران امام، راه و مشی ایشان را در روشنگری و ارشاد جامعه دنبال کردند. در این میان عدهای با سخنرانی و خطابه به تبلیغ این راه ادامه دادند و عدهای دیگر با تشکلهای سیاسی مذهبی مبارزه را ادامه دادند. در این زمان قشر مبارز و تعیینکننده فکری روحانیت در امر مبارزه به این نتیجه رسیدند که در کنار حضور در مجامع باید یک ارگان مشخص وابسته به خودشان هم عرضه کنند که آن ارگان بیانگر اهداف و خط مشی روحانیت مبارز باشد. بدین منظور نشریه بعثت را که به افشاگری علیه رژیم پهلوی میپرداخت به وجود آوردند. اعضای هیئت تحریریه و مؤسس این نشریه عبارت بودند از: حجج اسلام آقایان: علیاکبر هاشمی رفسنجانی، علی حجتی کرمانی، محمدجواد باهنر، سید هادی خسروشاهی، سید محمود دعایی.
در بازه زمانی فعالیت نشریه، نام نویسندگان آن مخفی و چگونگی انتشار و توزیع آن به صورت کاملاً امنیتی و مخفیانه صورت میگرفت. اعضای هیئت تحریریه به منظور لو نرفتن هویتشان هر کدام نام مستعاری را برای خود انتخاب کرده بودند. آنها نام علی را به عنوان اسم کوچک و نام یکی از شهرهای ایران را به عنوان نام خانوادگی خود انتخاب کرده بودند.
همان طورکه ذکر شد، نشریه بعثت از آذر 1342 تا خرداد 1344 منتشر میشد. در سالهای مذکور حوادث و رخدادهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی مهمی در کشور اتفاق افتاد که ریشه و بسترهای آن به سالهای گذشته باز میگشت. در واکنش به این حوادث و به منظور استمرار مبارزه و روشن سازی افکار طلاب حوزه و مردم از وضعیت سیاسی کشور، نشریه بعثت مطالبی را منتشر میکرد. با بررسی نشریه طی سالهای 1342-1344 اهم سرمقالهها، یادداشتها، مقالات و اخبار این نشریه در مقابله و مبارزه با طرحها و اقدامات حکومت پهلوی و هیئت حاکمه، کشورها و رژیمهای استعمارگر خارجی به ویژه آمریکا و اسرائیل، مطرح کردن مبارزات انقلابی جهان اسلام و اصلاح حوزه و اخبار مرتبط با نهضت روحانیت بوده است.»[1]
در زیر نمونهای از مقاله نشریه بعثت در باره خیانت رژیم شاه در واگذاری بحرین به نظرتان میرسد.
استقلال بحرین یا سند رسوایی هیئت حاکمه
خوانندگان محترم لابد کم و بیش از استقلال بحرین و جدایی رسمی قسمتی دیگر از خاک ایران، در این روزهای اخیر اطلاع دارند. گرچه دهها سال است که عملاً این شیخنشین ثروتمند از ما نبوده و مثل بسیاری از منابع زرخیز دیگر کشور ما به یغمای استعماری رفته است، ولی این روزها بحرین فلکزده از افتخار اینکه در قلمرو دولت شاهنشاهی ایران است، محروم گردید!
ما بدون این که فعلاً بحثی از اصل استقلال بحرین بنماییم، نظر خوانندگان محترم را به تفسیر سیاسی آقای بهرام شاهرخ که از عمّال شناخته شده دستگاه فاسد ایران است (در شماره اخیر روزنامه هیرمند خراسان) جلب میکنیم.
این زبان رسمی هیئت حاکمه ایران، به اتکای نظر محافل سیاسی تهران مینویسد:
«استقلال بحرین با همه ضرری که داشت از این جهت نافع بود که از شر سیطره ناصری و افتادن به دست مصر محفوظ ماند، زیرا با کسب استقلال، عضو سازمان ملل شد و جمال عبدالناصر قدرت مبارزه با سازمان ملل را نخواهد داشت!»
ما از طرف عموم علاقهمندان ایران، به هیئت حاکمه فاسد و بیصلاحیت ایران میگوییم:
شما با این ارتش دویست هزار نفری و بودجه کمرشکن آن، که به قیمت بر باد دادن ذخایر و امتیازات و استقلال کشور به دست میآورید و ملت و مملکت را به بهانه تهیه قوای مدافع و نیروی دفاع به فقر و فلاکت کشاندهاید، باید از خجالت و شرمندگی بمیرید. شما با آن همه تبلیغات و اظهار اندام و آن مانورهای پرخرج و بی ثمر و آن همه عربدهی «هَل مِن مُبارز» پس چرا این روزها مثل موشها در سوراخ خزیدهاید و حتی شهامت درج اخبار مربوط به بحرین را در جراید ندارید؟
شما عملاً ثابت کردید که این ارتش بزرگ را که بودجهاش کمر ملت را شکسته و کشور را تا مرز ورشکستگی رسانده، فقط برای کوباندن ملت و خفه کردن مردم و خاموش نمودن نغمههای دادخواهی مسلمانان میخواهید و این برق سرنیزهها، غرش تانکها وغریو جتهای جنگنده و انبارهای اسلحه و مهمات، و این سازمان عریض و طویل ناامنی، به درد ایجاد صحنه اسفبار دوازدهم محرم و به آتش و خون کشیدن طلاب مدرسه فیضیه و ویران کردن دانشگاه تهران و... میخورد.
راستی پس پیمان سنتو و مخارج کلان آن و دوستان همعهدتان برای کی و کجا غمی از دل پر درد و باری از دوش خسته شما بر میدارند؟ لابد بعد از مرگ!
ما از همان اول میدانستیم قدرت و قلدری و عربدههای شما تنها برای همین ملت نجیب و رنج کشیده ایران است و در کنار مرزهای مورد تهدید کشور از آن خبری نیست. ولی باور نداشتیم که در آن مواقع خطرناک همانند موشی که مورد حمله گربه واقع میشود، شعور خود را از دست میدهید و قدرت اظهارنظر و فریبکاری هم از شما سلب میشود.
اظهار نظر آقای شاهرخ همین امتیاز را هم از شما گرفت. آخر مگر در میان شما یک نفر عاقل پیدا نمیشود که به شما بگوید: وقتی که بنا شد بحرین از دست ما برود و از کشور ما جدا شود، برای ما چه تفاوت میکند که تحت سرپرستی انگلستان باشد یا مستقل و عضو سازمان ملل باشد و یا به دست ناصر و منصور بیفتد؟
اگر این منطق شما درست باشد پس میشود گفت: خوب شد که افغانستان از ایران جدا شد و گر نه امروز مورد تهدید چین کمونیست بود! خدا به ما رحم کرد که قفقاز عزیز ما را بردند و الاّ ممکن بود این روزها مثل کوبا بشود! لطف خدا شامل حال ما بود که شطالعرب در دست ما نبود و گر نه این روزها که با ناصر میانه خوبی نداریم بیخطر نبود! خوب است که خوزستان ما مستقل شود که خدای ناکرده عربهای آنجا متمایل به ناصر نشوند! چه خوب است مناطق کردنشین مستقل شوند، زیرا ممکن است روزی با کردهای عراق متحد گردند! چه خوب شده که همه معادن و ذخایر ما را استعمارگران غربی به یغما میبرند و گر نه شوروی دست از سرما بر نمیداشت!
راستی عجب منطق زشت و شرم آوری است. اگر شعور و فهم داشته باشند.[2]
پاورقیها:
[1] مقاله: نگاهی به نشریه بعثت، مبارزه زیر زمینی با حکومت پهلوی، مصطفی جوان، سایت مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران.
[2] بعثت، شماره 8، سال اول، 24 /4/ 1343.
تعداد مشاهده: 11693