امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) فرمودند: عبرت‌ها چه بسیارند و عبرت‌گیری و پندپذیری چه اندک است. قصارالحکم، صفحه 118، به نقل از آثارالصادقین، آیت‌الله احسان‌بخش.

ما را در طول تاریخ و در سده‌های اخیر از هر پیشرفتی محروم کرده‌اند و دولت‌مردان خائن و دودمان پهلوی خصوصاً. امام خمینی(قدس سره)، صحیفه امام، ج 21، ص 416.

 

مقالات با درج سند

مروری بر زندگی سیاسی و اجتماعی آیت‌الله حاج شیخ مهدی حائری تهرانی


تاریخ انتشار: 29 دي 1402

آیت‌الله مهدی حائری تهرانی

تولد و خانواده

آیت‌الله حاج شیخ مهدی حائری تهرانی در سال 1304 شمسی در کربلای معلی به دنیا آمد.[1] پدرش آیت‌الله حاج شیخ عباس[2] از علماء عظام تهران بودند که در اوائل تأسیس حوزه علمیه در قم اقامت داشتند. به گفته مرحوم حجت‌الاسلام محمد شریف رازی «مرحوم آیت‌الله العظمی حائری مؤسس حوزه هم به ایشان عنایت و نظر مخصوصی داشتند و در موقع کسالت و مواقع دیگر ایشان را به جای خود برای نماز می‌فرستادند.»[3] مرحوم آیت‌الله آقا بزرگ تهرانی هم در مورد ایشان چنین اظهار نمودند که: «آیت‌الله حاج شیخ عباس حائری تهرانی را مرحوم آیت‌الله حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی در احتیاطات و مسایلی که فتوا نداشتند به ایشان ارجاع می‌دادند و دستخط معظم‌له به همین عنوان تحریر شده است.»[4]

پدربزرگ ایشان نیز مرحوم آیت‌الله حاج شیخ ابوطالب حاج ملاحاجی از علمای بزرگ و از تجار تیمچه حاجب‌الدوله تهران بود.[5]

 

تحصیلات

آیت‌الله حاج شیخ مهدی حائری تهرانی تحصیلات دوران ابتدایی خود را در مدرسه‌ای به نام ثریا که در انتهای بازار تهران قرار داشت شروع کردند و تا کلاس ششم ابتدایی در همین مدرسه تحصیل نمود. از زبان خود ایشان است که گفته‌اند:

«مدرسه‌ام نزدیک گذر سید نصرالدین به نام مدرسه ثریا بود تا کلاس ششم آنجا بودم آن موقع منزل ما در انتهای بازار معروف به باغ ایلچی[6] قرار داشت. از معلم‌هایی که در مدرسه ثریا داشتیم نام دو تن از آنها یادم مانده یکی که مدیر مدرسه هم بود آقای سید احمد میرخانی و یکی هم آقای شاه‌حسینی که ناظم هم بود. از این دو معلم خاطرات خوبی دارم با این که در زمان پهلوی کنترل شدیدی حاکم بود این‌ها در سر کلاس مسائل و مطالب اخلاقی و دینی بحث می‌کردند.»[7]

ایشان پس از پایان ششم ابتدایی[8] وارد دبیرستان گردید: «پس از تحصیلات ابتدایی وارد دبیرستان شدم و تا کلاس هشتم درس خواندم که با فوت والد معظم[9] مصادف شد که شانزده ساله بودم. نام دبیرستان که در آن مشغول تحصیل بودم مولوی[10] بود در همین زمان بود که تصمیم گرفتم دروس حوزوی را هم فرا بگیرم.»[11]

آیت‌الله حائری تهرانی که مقدمات عربی و ادبیات را نزد پدر فراگرفته بود پس از درگذشت پدر تحصیلات خود را در مدرسه مروی تهران ادامه داد. ایشان به اساتید خود در مدرسه مروی اشاره نموده و می‌گوید:

«ادبیات و عربی را نزد مرحوم آیت‌الله حاج شیخ محمّدحسین زاهد استاد عظیم‌الشأن اخلاق و درس فقه را نزد مرحوم آیت‌الله حاج شیخ میرزا باقر آشتیانی و دروس منطق و کلام را نزد مرحوم آیت‌الله حاج سید صدرالدین جزایری و نیز درس فلسفه و دوره‌ی شرح تجرید را در محضر مرحوم آیت‌الله حاج میرزا مهدی آشتیانی در مدرسه مروی فرا گرفتم و تا سال 1327 به مدت هفت سال در تهران مشغول تحصیل علوم قدیمه بودم.»[12]

 

عزیمت به قم

آیت‌الله حائری تهرانی پس از هفت سال تحصیل در مدرسه مروی به منظور ادامه تحصیل و تکمیل دروس اسلامی راهی حوزه علمیه قم گردید. معظم‌له در مورد تحصیل در این دوران می‌فرماید: «ادامه درس مکاسب را نزد مرحوم آیت‌الله العظمی [سیدمحمدرضا]گلپایگانی (ره) و مرحوم آیت‌الله حاج شیخ مرتضی حائری یزدی (ره) و کفایه را در محضر مرحوم آیت‌الله العظمی [سیدشهاب‌الدین] نجفی مرعشی (ره) و آیت‌الله [سید محمدباقر] سلطانی (ره) به اتمام رساندم. در سال 1330 در درس خارج فقه و اصول مرحوم آیت‌الله العظمی [سیدحسین طباطبایی] بروجردی (ره) توفیق حضور یافتم و همچنین در درس خصوصی اصول مرحوم آیت‌الله علامه [سید محمدحسین] طباطبایی (ره) و درس شرح منظومه ایشان شرکت نمودم. همچنین از دوره‌ی درس خارج اصول حضرت آیت‌الله العظمی خمینی قدس سره و حضرت آیت‌الله حاج شیخ محمّدعلی اراکی (ره) بهره‌های فراوان بردم».[13]

آیت‌الله حائری پس از مدتی خود به تدریس منظومه منطق در حوزه علمیه پرداخت. شهید حجت‌الاسلام فضل‌الله محلاتی در خاطرات خود به فراگرفتن منظومه منطق از ایشان اشاره دارد.[14]

 

ادامه تحصیل در نجف اشرف

آیت‌الله حاج شیخ مهدی حائری تهرانی در سال 1335 به قصد زیارت، قم را به سمت عراق و نجف اشرف ترک نمودند. با آن که قصد ایشان زیارت قبور متبرکه عالیه بود ولی به مدت یک سال در نجف اشرف توقف نموده و در این مدت به درس مراجع عالیقدر ساکن این حوزه حاضر شدند. آیت‌الله تهرانی در مورد سال‌های تحصیل در نجف می‌فرماید: «در سال 1335 به نجف اشرف و محضر مبارک مولای متقیان حضرت علی علیه‌السلام مشرف گردیدم تا از حوزه علمیه نجف اشرف و بوستان پربرکت مراجع بزرگوار شیعه نجف خوشه برچینم. و دوره خارج اصول را در محضر علمایی بزرگ همچون مرحوم «آیت‌الله العظمی آقای حاج سید ابوالقاسم خویی» و خارج فقه مرحوم «آیت‌الله العظمی آقای سید جمال‌الدین گلپایگانی» و مرحوم «آیت‌الله العظمی حاج سید عبدالهادی شیرازی» که هر سه از مراجع بزرگ و استوانه‌های علمی حوزه مبارکه نجف اشرف بودند را سپری نمودم، تا حدی که عنایات الهی به اجازه اجتهاد[15] به خط مبارک دو نفر از مراجع فوق آیت‌الله العظمی آقا سید جمال گلپایگانی و آیت‌الله العظمی حاج سید عبدالهادی شیرازی نائل گردیدم.»[16] همچنین معظم‌له از علامه حاج آقا بزرگ تهرانی نیز اجازه نقل روایت گرفت.[17]

 

مبارزات سیاسی

مرحوم حائری تنها به مباحث علمی بسنده نکرد بلکه به فعالیت‌های سیاسی و مبارزه با رژیم ستم شاهی نیز ‌پرداخت؛ چنان که خود نوشته‌اند، جلساتی درباره «مبانی حکومت در اسلام و ریشه‌‌های انقلاب» تشکیل دادند و همچنین در چاپ و تکثیر اطلاعیه‌های حضرت امام نقش داشتند. در این جلسات که معمولاً شب‌های جمعه در منزل آقای حائری در قم برگزار می‌شد، فضلایی چون: شهید عبدالرحیم ربانی شیرازی، شهید محمد حسینى‌بهشتى، شهید علی قدوسی و... شرکت می‌کردند.[18] همچنین مرحوم حائری، با امضای بیانیه‌ها و نامه‌هایی که در سال‌های اولیه نهضت اسلامی، فضلای حوزه منتشر می‌کردند، همراهی خویش را با حرکت ملت قهرمان ایران نشان می‌داد.

 

ارتباط با جمعیت فدائیان اسلام

مطابق با اسناد آیت‌الله حائری قبل از نهضت امام خمینی با شهید والامقام شهید حجت‌الاسلام سید مجتبی نواب صفوی و فدائیان اسلام در ارتباط بود. در گزارش‌هایی که شهربانی از آیت‌الله حائری تهرانی تهیه کرده، آمده است: «شیخ مهدی حائری تهرانی از کسانی است که برای اولین بار در حوزه علمیه قم جلسات فدائیان اسلام را تشکیل داده است.»[19]

علاوه بر این در مدتی که شهید نواب صفوی در زندان دولت دکتر محمد مصدق به سر می‌برد آقای حائری تهرانی هم طبق گفته خود دو سه دفعه به ملاقات وی رفته است. طبق گزارش‌هایی که موجود است خود آیت‌الله حائری تهرانی هم مورد پیگرد شهربانی قرار گرفت و «در زمان دکتر مصدق دستور دستگیری حاج شیخ مهدی حائری تهرانی به شهربانی قم صادر گردید» آیت‌الله حائری تهرانی سرانجام در راه تهران دستگیر و تحویل زندان قصر می‌شود. در پی دستگیری او تلگرافی اعتراضی از طرف حضرت آیت‌الله بروجردی خطاب به دولت صادر می‌شود با این حال وی نزدیک به سه ماه زندانی می‌شود.[20]

 

حضور در وقایع 15 خرداد 1342

عصر عاشورای سال 1383 هجری قمری (13 خرداد 1342 شمسی) امام خمینی با حضور در مدرسه فیضیه طی سخنان کوبنده‌ای ضمن انتقاد شدید از رژیم پهلوی و اربابان آمریکایی و اسرائیلی شاهِ ایران پرده از جنایات طاغوت برداشتند. حضور مردم در سخنرانی به اندازه‌ای بود که تمام صحن فیضیه و دارالشفاء، صحن حرم حضرت معصومه، میدان آستانه و اطراف، مملو از جمعیت بود. در پی سخنرانی افشاگرانه حضرت امام در سحرگاه پانزدهم خرداد سال 1342، دژخیمان رژیم ستمشاهی به خانه امام در قم یورش برده و امام را دستگیر و دور از چشم مردم به زندانی در تهران منتقل کردند. هنوز چند ساعتی از این حادثه نگذشته بود که فریاد مردم معترض و انقلابی، علیه حکومت دیکتاتوری شاه بلند شد. آیت‌الله محمدعلی گرامی در کتاب خاطرات خود به حضور آیت‌الله حائری تهرانی در تظاهرات مردمی اشاره می‌کند که پیشاپیش جمعیت علیه دیکتاتوری شاه شعار می‌داد: «بستگانم که در تهران بودند [از قضایای 15 خرداد تهران] نقل می‌کردند که در محدوده‌ی مرکز شهر مثل خیابان پانزده خرداد، اطراف مسجد ارگ و چهارراه سیروس خیلی شلوغ شده بود و عده‌ای نیز کشته شده بودند البته، دو روز قبل از این ماجرا نیز راهپیمایی مفصلی برپا شده بود که برخی از رفقای روحانی، از جمله مرحوم آیت‌الله حائری تهرانی نیز در جلوی جمعیت حضور داشتند و حتی تا نزدیک کاخ شاه رفته و شعار داده بودند «خمینی، خمینی خدا نگهدار تو، بمیرد، بمیرد دشمن جبار تو» بعضی نقل می‌کردند که خود شاه هم حضوراً جمعیت را می‌دیده است.»[21]

تلاش برای آزادی امام خمینی از دیگر اقدامات آیت‌الله حائری در این زمان بود. آیت‌الله حائری در این مورد می‌گوید: «... سپس مجلسی متشکل از حدود سی تن از علمای بزرگ تهران برای آزادی امام خمینی تشکیل شد که بنده هم در خدمت آقایان بودم. شهربانی همه ما را دستگیر کرد و در زندان با جناب آقای فلسفی در یک جا بودیم...»[22] در گزارش دیگر ساواک مشخصات فردی، نام، نام پدر، سن و محل سکونت وعاظ دستگیرشده را مشخص نموده است، بند 24 سند فوق به آیت‌الله حائری به شرح زیر اختصاص دارد:

«اسم: مهدی؛ اسم پدر: عباس؛ شهرت: حائری تهرانی؛ سن: 39؛ شغل: امام جماعت و مدرس؛ محل سکونت: سید نصرالدین، کوچه کدخدا منزل ایروانی...»[23]

در سند دیگری لیست اسامی سی نفر روحانیونی که در منزلی در حال تشکیل جلسه دستگیر شده‌اند گزارش شده است.

علاوه بر این آیت‌الله حائری تهرانی در 8 مهر 1342[24] به همراه سایر فضلا و مدرسین حوزه علمیه قم[25] در نامه‌ای سرگشاده به هیئت دولت نسبت به ادامه بازداشت امام خمینی اعتراض کردند.

در این نامه با اشاره به نقش حوزه علمیه قم در حفظ استقلال کشور آمده است: «...تاریخ ایران و مخصوصاً حوادث اخیر به خوبی نشان می‌دهد که روحانیت ایران و مخصوصاً حوزه علمیه قم چه نقش مهمی در حفظ استقلال کشور داشت و در تمام مواقعی که نیروهای مملکت دچار تزلزل و ضعف شده بود روحانیت با تمام قوا در برابر بیگانگان ایستاد در مواقعی که بسیاری از مأمورین خائن و عده‌ای از مالکین و فئودال‌های بزرگ با ایجاد ناراحتی‌ها قهراً عامل نشر کمونیسم بودند نیروی روحانیت یگانه حافظ مملکت بود و با استفاده از نفوذ معنوی خود ایران را از این خطر قطعی نجات داد.»[26]

در ادامه این نامه ضمن محکوم نمودن اقدام رژیم در بازداشت امام خمینی به دولت اخطار شده است که هرچه زودتر از ایشان رفع مزاحمت شود: «جای تعجب نیست اگر دیده شود که استعمارگران خارجی و مزدوران داخلی آنان به جنگ روحانیت برخاستند زیرا خوب فهمیدند تا روحانیت و حوزه علمیه قم برقرار است نمی‌توانند خواب‌هایی را که برای این ملت دیده‌اند تعبیر نمایند متأسفانه با همه سوابق و خدمات نامبرده دولت ایران وضع حوزه علمیه قم را متزلزل و پس از چند حمله بالاخره مرجع عالیقدر شیعه حضرت آیت‌الله العظمی خمینی ادام اللّه‌ظله را به جرم دفاع از دین و آزادی بازداشت نمود و احساسات ملت مسلمان ایران را برانگیخت و به دنبال آن مسلمانان ایران با اعتصاب‌های بی‌سابقه و تظاهرات کم نظیر و فرستادن هزاران طومار و تلگراف آزادی معظم‌له و تأمین هدف‌های روحانیت را خواستار شدند حوزه علمیه قم از بازداشت حضرت آیت‌الله خمینی مدظله سخت ناراحت و چند هزار طلاب در نگرانی شدیدی بسر می‌برند و به دولت اخطار می‌کنند که هر چه زودتر باید رفع مزاحمت از معظم‌له بشود و نیز حضرت آیت‌الله[بهاءالدین] محلاتی و حضرت آیت‌الله [حسن] قمی دامت برکاتهم و سایر افرادی را که در نتیجه حمایت از دین و آزادی بازداشت شده اند آزاد کند و بیش از این احساسات مسلمانان را جریحه دار نسازد.»[27]

آیت‌الله حائری تهرانی به این موارد بسنده نکرده و در اسفند 1342 بار دیگر به همراه آیات و حجج اسلام، ابوالفضل نجفی خونساری، محمد تقی مصباح، حسینعلی منتظری، ربانی شیرازی، علی‌اکبر هاشمی رفسنجانی، اسدالله نورالهی و دیگران در نامه‌ای سرگشاده‌ خطاب به نخست‌وزیر وقت، حسنعلی منصور،[28] در اعتراض به طولانی شدن بازداشت حضرت امام و سایر مبارزان نوشتند: «...کشتارهای وحشیانه، شکنجه‌های قرون وسطی، سلب آزادی قلم و بیان، و پرکردن زندان‌ها از افراد آزاده ملت نشان داد که گویا دولت سابق از اصول دموکراسی جز خونریزی و زندان کردن و ایجاد خفقان عمومی چیزی فرا نگرفته است. آقای منصور در عصری که ملت‌های استعمار زده بندهای اسارت و استبداد را پاره می‌کنند، نمی‌توان مردم رشید و آزاده ایران را به زنجیر کشیده و نیروی عظیم احساسات مذهبی و ملی ایشان را نادیده گرفت و با وعده‌های پوچ و سیاست دفع‌الوقت سرگرم نمود. آقای نخست‌وزیر! ملت مسلمان ایران به‌خصوص جامعه روحانیت دیگر تاب تحمل و زندانی بودن مرجع عالیقدر حضرت آیت‌الله العظمی خمینی و آیت‌الله قمی و حجت‌الاسلام طالقانی را ندارند و با بی‌صبری هرچه تمام‌تر منتظر خلاصی ایشان هستند. اگر بناست در دولت شما به خواسته‌های ملی توجهی شود، باید همه زندانیان آزاد، تصویبنامه‌های ضددینی که به حکم قانون اساسی رسمیت ندارد، ملغی و اصول ضد انسانی و آزادی‌کش متروک، و به وضع رقت‌بار اقتصاد مملکت رسیدگی شود...»[29]

 

واکنش به تبعید امام خمینی

بعد از تصویب لایحه اعطای مصونیت سیاسی به اتباع آمریکایی در ایران (کاپیتولاسیون)[30] در سال 1343، امام خمینی (ره) در چهارم آبان همان سال سخنرانی تاریخی و شدید اللحنی علیه تصویب کاپیتولاسیون ایراد کردند که در تاریخ نهضت اسلامی ایران به یاد مانده است.[31] متعاقب این سخنرانی در سحرگاه 13 آبان 1343 کماندوهای مسلح اعزامی از تهران، منزل امام خمینی در قم را محاصره و ایشان را بازداشت و به همراه نیروهای امنیتی مستقیماً به فرودگاه مهرآباد تهران اعزام و با یک فروند هواپیمای نظامی که از قبل آماده شده بود، تحت‌الحفظ مأمورین امنیتی و نظامی به آنکارا پرواز کرد. عصر آن روز ساواک خبر تبعید امام را به اتهام اقدام علیه امنیت کشور در روزنامه‌ها منتشر ساخت. علی رغم فضای خفقان، موجی از اعتراض‌ها به صورت تظاهرات در بازار تهران، تعطیلی طولانی مدت دروس حوزه‌ها و ارسال تومارها و نامه‌ها به سازمان‌های بین‌المللی و مراجع تقلید جلوه‌گر شد.

در دوازدهم فروردین ماه 1344 آیت‌الله حائری تهرانی به همراه روحانیون و اساتید مبارز حوزه علمیه قم در نامه سرگشاده‌ای دیگر خطاب به نخست‌وزیر وقت امیرعباس هویدا اظهار داشتند:

«بر اثر طول بازداشت و عدم اطلاع از حالات مرجع عالیقدر شیعه حضرت آیت‌الله العظمی آقای خمینی و شایعات حاکی از تغییر مکان اقامت ایشان جامعه روحانیت و عموم مسلمین ناراحت و نگرانند مقتضی است فوراً عموم را از وضع حال و محل اقامت ایشان مستحضر دارید.»

روز 13 مهر ماه 1344 حضرت امام پس از 11 ماه اقامت و تبعید در ترکیه به همراه فرزندشان آیت‌الله حاج آقا مصطفی به تبعیدگاه دوم یعنی کشور عراق، اعزام شدند. متعاقب آن آیت‌الله حائری بار دیگر در نامه‌ای به حضرت امام خمینی، انتقال ایشان «از ترکیه به عتبات عالیات» را «از جهتی مایه‌ی خرسندی» دانسته و اظهار داشتند: «ولی ادامه‌ی تبعید آن مرجع عالی‌قدر به خاطر دفاع از قرآن و حقوق ملت اسلام و حمایت از استقلال و تمامیت ارضی کشور اسلامی ایران صورت گرفته است بسی موجب تأثر و تنفر عموم ملت ایران است. ملت شریف مسلمان ایران و حوزه‌ی علمیه‌ی قم که از منویات مقدس آن قائد عظیم‌الشأن پیروی می‌کنند و برای تأمین و اجرای آن از هیچ‌گونه فداکاری دریغ ندارند انتظار دارند که به زودی موانع برطرف شود تا با مراجعت حضرت‌عالی به حوزه‌ی علمیه‌ی قم و با تدبیرات خردمندانه و رهبری‌های ارزنده‌ی آن زعیم عالی‌قدر مصالح عالیه‌ی اسلام و ایران و حقوق از دست‌رفته‌ی ملت تأمین گردد.»[32]

پس از تبعید امام؛ در تاریخ 9 و 10 دی‌ماه 1343 و در آستانه ماه مبارک رمضان علمای مبارز حوزه علمیه قم در ادامه فعالیت‌های انقلابی خود استفتایی تهیه کردند و آن را برای آیت‌الله العظمی سیدمحمدهادی میلانی و آیت‌الله العظمی سیدشهاب‌الدین مرعشی نجفی ارسال کردند. در این استفتا آمده است: «نظر به این که ماه مبارک رمضان در پیش است و طلاب و محصلین حوزه علمیه قم برای ترویج و تبلیغ عازم مسافرت هستند پیوسته یه اینجانبان مراجعه کرده، سؤال می‌کنند چنانچه از طرف دولت تضییقاتی نسبت به مسائل روز و هدف عالی روحانیت و تجلیل از مقام حضرت آیت‌الله‌العظمی آقای خمینی مدظله واقع شود وظیفه چیست؟» در این استفتاء که به صورت اعلامیه هم منتشر گردید نام آیت‌الله حائری تهرانی دیده می‌شود.[33]

 

همراهی با روحانیون انقلابی

در سال 1342 برخی از فضلا و مدرسین حوزه علمیه قم به ایجاد یک گروه منسجم و مخفی تحت پوشش اصلاح حوزه اقدام کردند.[34] با توجه به مندرجات اساسنامه جامعه مدرسین که بعد از انقلاب نوشته شده است گروهی از فضلا از جمله آیت‌الله حائری تهرانی که در جمعیت یازده نفره[35] هم عضویت داشت، از زمان آیت‌الله العظمی بروجردی، از پایه‌گذاران طرح اصلاح حوزه معرفی شده‌اند.[36] حجت‌الاسلام هاشمی رفسنجانی در مورد مبارزات آیت‌الله حائری در این گروه نوشته‌اند:

«قبل از شروع مبارزات حوزه، سهم ایشان در تنویر افکار طلاب و مردم از ظریف‌کاری‌های فرهنگی و اجتماعی بود و پس از دستگیری امام و داغ شدن فضای سیاسی حوزه و جامعه، ایشان در بسیاری از تصمیم‌گیری‌های حرکت انقلاب حضور داشتند و یکی از مشخص‌ترین آنها عضویت ایشان در گروه یازده نفری فقهای قم است که در ظاهر به عنوان اصلاح حوزه عمل می‌کرد و در واقع برای تعمیق مبارزه و جهت‌داری آن به سوی حکومت اسلامی فعال بود.»[37]

این گروه مبارز یازده نفره برای تشکیلات خود اساسنامه‌ای هم تدوین می‌کنند که طبق گزارش ساواک:

«... در ماده‌ی اول اساسنامه‌ی موصوف اشاره به ارکان جمعیتی شده که شامل هشت قسمت به شرح زیر: شورای عالی مؤسسان، شعبه‌ی امور مالی، سازمان تبلیغات و تعلیمات، سازمان اطلاعات و ارتباطات، شعبه‌ی بازرسی، شعبه‌ی شهرستان، دایره‌ی مستشاری و دادگاه می‌باشد که به طور کلی مطالب مندرج در اساسنامه حکایت از فعالیت احتمالی مخفی جمعیتی نموده و نشان می‌دهد که تنظیم‌کنندگان اساسنامه‌ی مذکور در اداره کردن جمعیت مخفی دارای اطلاعات کافی بوده‌اند.

در تحقیقاتی که از احمد بیگدلی آذری[38] در زمینه‌ی کشف اساسنامه به عمل آمده، اظهار می‌دارد: در حدود 20 ماه قبل اساسنامه‌ی مورد بحث را ربانی شیرازی برای مطالعه و اظهار نظر به او داده که نامبرده نیز در چند جلسه با ده نفر دیگر که بعضی از آنها در حوزه‌ی علمیه‌ی قم به شغل تدریس اشتغال دارند به مشاوره پرداخته، لکن پس از تبعید آیت‌الله خمینی این جلسات متوقف می‌گردد.

چون ضمن تحقیقات از متهمین معلوم گردید که هشت نفر از مدرسین و فضلا حوزه علمیه قم به اسامی : 1ـ علی مشکینی 2ـ حائری تهرانی 3ـ علی قدوسی 4ـ مصباح یزدی 5ـ هاشمی رفسنجانی 6ـ محمد خامنه‌ای 7ـ علی خامنه‌ای 8ـ [ابراهیم] امینی در جلسات اولیه که در 20 ماه قبل تشکیل گردیده شرکت داشته‌اند لذا ایجاب می‌نماید که به منظور پی بردن به ماهیت حقیقی عناصری که احتمالاً در نظر داشته‌اند چنین سازمانی را ایجاد نمایند از نامبردگان فوق نیز تحقیقات لازم به عمل آید.»[39]

پس از کشف اساسنامه مهم گروه یازده نفره ساواک حساسیت زیادی به خرج داد. اعضای جمعیت لو رفتند آقایان آذری قمی، ربانی شیرازی، منتظری که در زندان بودند در مورد اساسنامه و اهداف و فعالیت‌های گروه مورد بازجویی قرار گرفتند. و بقیه اعضا که در زندان نبودند تحت تعقیب قرار گرفتند. شهید قدوسی دستگیر و در قزل‌قلعه محبوس گردید. آیت‌الله امینی پس از اطلاع از تحت تعقیب بودن مدت‌ها در قم به صورت مخفی زندگی کرد. آیت‌الله سید علی خامنه‌ای و حجت‌الاسلام هاشمی رفسنجانی در تهران مخفی شدند و آیت‌الله حائری نیز مدتی به نجف رفت.[40] اطلاع دقیقی از زمان اقامت آیت‌الله حائری تهرانی در نجف در دست نداریم با این حال ایشان پس از بازگشت به ایران در تهران ساکن گردید.

فعالیت‌ها و اقدامات آیت‌الله حائری از این زمان به بعد با رویکرد خدمات اجتماعی و فرهنگی برای طلاب علوم دینی ادامه پیدا کرد که در ظاهر فعالیت سیاسی به حساب نمی‌آمد ولی در حقیقت در مبارزات سیاسی طلاب علوم دینی بسیار تأثیر داشت.[41]

 

واکنش به سرمقاله توهین آمیز روزنامه اطلاعات

در 17 دی‌ماه 1356 مقاله‌ای با عنوان "ایران و استعمار سرخ و سیاه" در روزنامه‌ اطلاعات درج و در سراسر کشور منتشر شد. این مقاله مملو از توهین‌ و افتراهای بی‌پایه و اساس به ساحت مرجعیت و امام خمینی بود. فردای روز درج این مقاله توهین‌آمیز، درس‌های حوزه علمیه قم تعطیل شد و جمعیت انبوهی از مردم به همراهی طلاب در اعتراض به این مقاله و به منظور جلب هم‌صدایی مراجع و اساتید حوزه علمیه قم، به منازل آنان مراجعه کردند. شب هنگام فریاد انبوه جمعیت در مسجد اعظم و شعار «درود بر خمینی» و مرگ بر حکومت پهلوی خاطره 15 خرداد 42 را در اذهان زنده می کرد. این اعتراضات که از صبحگاه روز نوزدهم به طور گسترده‌تری آغاز شده بود، در بعد از ظهر با تیراندازی مأمورین به خاک و خون کشیده شد و تا نیمه‌های شب تعدادی از مردم شهید و مجروح شدند.[42]

20 دی‌ماه آیت‌الله حائری تهرانی به همراه جمعی از روحانیان تهران[43] در نامه‌ای به مراجع تقلید با اشاره به «مطلب اهانت‌آمیز روزنامه اطلاعات در صفحه 7 روز شنبه 17دی ماه 56 مطابق 27 محرم 98 به مقام شامخ روحانیت و مراجع عالیقدر تقلید، مخصوصاً حضرت آیت‌الله العظمی آقای خمینی دام‌ظلالهم [که] موجب تأسف عمیق قاطبه مسلمانان گردید.» [44] اقدام حوزه علیمه در تعطیلی دروس را تحسین کردند: «اقدامات آقایان مراجع عظام و مدرسین و طلاب علوم دینیه در قم به تعطیل دروس و اقدام در خور تحسین مردم متدین و غیور «قم» به تعطیل عمومی به عنوان ابراز انزجار از مندرجات روزنامه و تجلیل از مقام شامخ روحانیت و مراجع شیعه، موجب کمال قدردانی است...» در ادامه این نامه ضمن محکومیت اقدام رژیم در سرکوب اعتراضات مردمی آمده است: «جای کمال تأثر و تأسف است که مقامات مسئول به جای اقدام جدی برای تنبیه توهین کننده، جسورانه به روی مردم مسلمان و بی پناهی که برای ادای وظیفه دینی و وجدانی خود در قم اقدام کرده‌اند، آتش گشوده، جمعی بی‌گناه را مقتول و مجروح و متأسفانه مطلب در جراید تحریف و به گونه‌ای دیگر وانمود شده است. ما ضمن محکوم کردن این اعمال وحشیانه و ضدانسانی این حوادث ناگوار را به پیشگاه مقدس حضرت بقیه‌الله الاعظم ارواحنا فداه و مراجع عالیقدر تقلید و عموم مسلمین به خصوص مردم مسلمان و غیور قم و بالاخص خانواده‌های داغدیده تسلیت عرض نموده.»[45]

 

آیت‌الله حائری پس از پیروزی انقلاب اسلامی

پیروزی انقلاب اسلامی سرآغاز دوره جدیدی از فعالیت‌های نیروهای مذهبی و آیت‌الله حائری بود. با این حال ایشان علی‌رغم جایگاهی که در میان شخصیت‌های اصلی نظام داشتند از پذیرش مسؤولیت دولتی خودداری نمودند و فعالیت‌های فرهنگی و اجتماعی خود را همچون گذشته پی‌گرفته و گسترش دادند. ضمن اینکه در قول و فعل دلسوزی کامل به انقلاب و نظام جمهوری اسلامی داشتند. حجت‌الاسلام کاظم صدیقی از روحانیون نزدیک به حضرت آیت‌الله حائری تهرانی در مورد حساسیت وی در مورد انقلاب و سرنوشت نظام می‌گوید:

«... امثال مرحوم آیت‌الله حائری بروز و ظهوری هم نداشتند ولی خدا می‌داند این‌قدر برای انقلاب حساس بودند. در آن فتنه‌هایی که پیش آمد و همه ما نگران بودیم، ایشان بودند که علمای بزرگواری که خیلی در صحنه نبودند را جمع می‌کردند و از ما هم دعوت می‌کردند. و همین‌ها هم باعث می‌شد تا فتنه‌ها رفع شود. آیت‌الله حائری واقعاً دلسوز نظام و انقلاب بودند...»[46]

حجت‌الاسلام دری نجف‌آبادی هم از نقش وی در دوران انقلاب و بعد از آن چنین یاد کرده‌اند:

«او انسانی متواضع، خدوم، مؤدب و با معرفت بوده و از کارهای خیر انسان‌های خدمتگزار لذت می‌برد و آنها را دوست می‌داشت و به وجود آنها می‌بالید و ایشان را حمایت و تشویق می‌نمود؛ مکرراً نسبت به شهید بهشتی و شهید مطهری که از هم‌دوره‌های او محسوب می‌شدند اظهار ارادت می‌کرد و نسبت به امام راحل (قدس سره الشریف) فدایی بود و از مقام معظم رهبری (مدظله العالی) و آیت‌الله هاشمی رفسنجانی به نیکی و حرمت یاد می‌کرد. در دوران جنگ تحمیلی و در شرایط حساس دهه اول انقلاب اسلامی و سال‌های 56 و 57 او هم‌چون دیگر یاران و شاگردان امام (ره) برای پیروزی انقلاب اسلامی و جهاد در راه خدا کوشا بود.»[47]

 

خدمات عام‌المنفعه

تأسیس و تکمیل کتابخانه

 آنچه حاج آقا مهدی حائری تهرانی را از دیگران متمایز می‌کند، دامنه وسیع فعالیت ایشان در امور خیر و بنیان گذاری مؤسسات خدماتی و فرهنگی و تأسیس اماکن و مراکز دینی است.

مرحوم آیت‌الله حائری تهرانی در تأسیس کتابخانه مدرسه حجتیه قم _ با دستور مرحوم آیت‌اللّه حجت _ و تهیه بالغ بر 20 هزار جلد کتاب برای آن کتابخانه شرکت داشت. ایشان در این مورد گفته‌اند:

«نخستین کتابخانه عمومی را برای فضلا و طلاب علوم دینی قم را بنده در سال 1330 شمسی تأسیس کردم به این شکل که خدمت مرحوم آیت‌الله العظمی حجت که ایشان مدرسه تازه‌ای به نام مدرسه حجتیه در قم ساخته بودند و در کنار آن یک پارک بود به نام پارک امین‌الدوله با ایشان صحبت کردم ایشان فرمودند که من این پارک را در اختیار شما قرار می‌دهم. شما کتابخانه‌ای که با این عظمت در نظر دارید اینجا تأسیس کنید. اولین کتابخانه‌ای که من تأسیس کردم در آن پارک بود که اول به صورت حجرات درآورده بودند. آن را به صورت سه سالن بزرگ درست کردم و کتاب برای آنجا تهیه کردم و از تمامی نواحی ایران و جهان کتاب در آن کتابخانه بود. علوم را به چهارده قسمت تقسیم کرده بودم و کتاب‌ها به تفکیک در اختیار محققان و طلاب قرار می‌گرفت.»[48]

و نیز در تأسیس کتابخانه‌های بنیاد فرهنگی امام مهدی علیه‌السلام، کتابخانه‌ای در کنار دبیرستان دین و دانش قم، کتابخانه تخصصی حضرت ولی عصر علیه السلام (با همکاری مسجد جمکران در خیابان آذر قم)، کتابخانه حائری تهرانی در مدرسه علمیه حضرت بقیه‌اللّه علیه‌السلام در مشهد، کتابخانه بنیاد فرهنگی امام مهدی علیه‌السلام در مشهد و چهارده کتابخانه کوچک در روستاهای اطراف شیراز و... زحمات فراوانی کشید.[49] همچنین راه‌اندازی کتابخانه سیار از جمله ابتکارات آیت‌الله حائری تهرانی برای ارائه بهتر و بیشتر کتاب به طلاب و محصلان حوزه علمیه قم بود.

 

تأسیس مراکز آموزشی و فرهنگی

تأسیس مراکز آموزشی و فرهنگی از دیگر اقدامات آیت‌الله حائری به شمار می‌آید. از فعالیت‌های ایشان در این زمینه، موارد ذیل است:

احداث مجتمع فرهنگی _ آموزشی «آیین روشن»، چندین مدرسه غیر انتفاعی، مؤسسه انتشارات دین و دانش، بنیاد فرهنگی امام مهدی علیه‌السلام، بنیاد فرهنگی امام رضا علیه‌السلام، همکاری در تأسیس مدرسه دین و دانش قم[50] و همچنین تأسیس انتشارات دارالفکر، دارالعلم، هجرت و انتشارات دینی که با همکاری دیگران انجام گرفت. آیت‌اللّه حائری، در تأسیس مؤسسه «در راه حق»[51] نیز همکاری داشت و بخشی از هزینه‌های این مرکز به وسیله ایشان، از سوی حضرت آیت‌اللّه العظمی خویی، تأمین می‌شد.[52] در کنار فعالیت‌های انتشاراتی و دایر کردن مؤسسات چاپ و نشر و مطبوعات دینی یک صندوق پستی هم دایر گردید تا از طریق آن به سؤالات جوانان پیرامون دین و قرآن جواب داده شود.

 

ساخت مسجد

مرحوم آیت‌الله حائری، از ساخت مسجد نیز غافل نبود و لذا در احداث مسجد حضرت سجاد علیه‌السلام در تهران، مسجد ولی‌اللّه الاعظم علیه‌السلام در میدان آرژانتین تهران، مسجدی در شهرک غرب، مسجد حضرت امام عصر (عج) قم و... نیز حضور و فعالیت داشت. همچنین مسجد حجت ابن‌الحسن واقع در خیابان سهروردی با حکم استصوابی مراجع زیر نظر ایشان اداره می‌گردید.

آقای دری نجف‌آبادی هم در مورد خدمات و فعالیت‌های آیت‌الله حائری نوشته‌اند:

«در سال 1355 در جهت گسترش دامنه خدمات و فعالیت‌های اجتماعی خود به تهران آمد و ضمن پذیرفتن امامت جماعت «مسجد ارک» که در زمره مهمترین مساجد تهران می‌باشد به برنامه‌ریزی‌های گسترده‌ای در پیاده نمودن طرح‌ها و نظرات و خدمات اجتماعی خود دست زد.

در سال‌های بعد با تکمیل بنای «مسجد الغدیر» در خیابان میرداماد تهران امامت جماعت آن مسجد را به عهده گرفت. در ارائه خدمات دینی از همان سال‌های دوران تحصیل و تدریس و نیل مدارج علمی در قم و نجف اشرف در جهت تأسیس کتابخانه‌ها و گسترش فرهنگ کتاب‌خوانی و نیز چاپ و انتشار کتب سودمند و همچنین فراهم نمودن امکانات آموزشی و رفاهی برای طلاب و تأسیس مدارس و نوسازی اماکن قدیمی، اقدامات زیادی انجام داده است.»[53]

 

ایجاد حوزه‌های علمیه

حضرت آیت‌الله حائری تهرانی در کنار خدمات فرهنگی و رفاهی برای طلاب علوم دینی و تعمیر و نوسازی برخی مدارس، خود بانی ایجاد مدارس علمیه‌ای گردیده است. حجت‌الاسلام کاظم صدیقی می‌گوید:

«... مرحوم آیت‌الله حائری از روز اول می‌دانستند که باید طلبه‌های جوان تربیت کرد و تا آخر هم در خدمت حوزه و طلبه‌ها بودند. هم در قم و هم در حوزه علمیه مشهد بعضی از مدارس علمیه را آیت‌الله حائری در آنجا اداره و از نظر امکانات غذایی و امکانات مالی تأمین می‌کردند...» [54]

اهم اقدامات که آیت‌الله حائری تهرانی در تجدید بنا دایر کردن مدارس علوم دینی داشته‌اند به شرح زیر است:

- آیت‌الله حائری در سال 1350 مدرسه رضویه قم را در خیابان آذر تجدید بنا نمود و با ساختمان جدیدی مشتمل بر کتابخانه و کلاس‌های درس و آشپزخانه دایر کرد. هزینه‌های این مسجد تا ایام حیات آیت‌الله حائری توسط ایشان تأمین و تحت سرپرستی حجت‌الاسلام کاظمی با دویست و پنجاه طلبه اداره می‌گردید.

- ایجاد مدرسه‌ای به نام «فاطمیهس» در جنب امامزاده حمزه در سال 1350 که مدیریت آن هم بر عهده خود آیت‌الله حائری بود. در ضمن در این مدرسه به طلاب غذای رایگان هم داده می‌شد.

- در نزدیکی پارک شهر تهران «مدرسه علوم دینیه حاج شیخ فضل‌الله نوری» با ساختمان مجهز و امکانات لازم در سال 1369 با همکاری سازمان اوقاف ساخته است.

آیت‌الله حائری تهرانی در مشهد مقدس هم چند مدرسه علوم دینی دایر و تجدید بنا نموده‌اند از جمله «مدرسه امام مهدیعج» در ابتدای خیابان دانشگاه مشهد، مدرسه علوم دینیه امام محمّدباقر (ع)، در کوی طلاب، مدرسه علوم دینیه حضرت بقیـه‌الله(عج) در خیابان تهران- نرسیده به فلکه آب مشهد بخشی از خدمات آیت‌الله حائری تهرانی ارتباط مستقیمی با طلاب علوم دینی و حوزه‌های علمیه داشت.[55] علاوه بر این باید اشاره داشت در سال 1339 با تلاش آیت‌الله بهشتی، آیت‌الله حائری و حسین حقانی مدرسه حقانی (منتظریه) تأسیس شد.[56]

 

تأسیس مدارس دخترانه

آیت‌الله حائری از جمله علمایی است که دغدغه تحصیل دختران را داشت. ایشان در کارنامه فرهنگی خود تأسیس «مدرسه دخترانه نمونه» را هم دارد. دغدغه‌ای که ایشان برای تحصیل دختران در محیط سالم و اسلامی داشتند وی را بر آن داشته بود تا به تأسیس مدارس دخترانه در قم و تهران بپردازد که تا مقطع دبیرستان بودند لیکن از تحصیلات دانشگاهی هم نمی‌توانست بگذرد. این حساسیت را در اقدامات دیگر ایشان از جمله تأسیس دانشکده الهیات و معارف اسلامی واحد خواهران دانشگاه آزاد اسلامی بود که ریاست آن را نیز خود ایشان برعهده داشت. علاوه بر این در سال 1363 بنا بر پیشنهاد دکتر هادی ندیمی رئیس وقت دانشگاه شهید بهشتی و عده‌ای از تجار محترم و اعضای هیأت علمی دانشگاه شهید بهشتی، بانی کار بزرگی شدند و آن ایجاد خوابگاه برای دانشجویان دختر بود.

 

تأسیس مراکز خیریه

آقای حائری برای حل مشکلات نیازمندان و محرومان اهتمام زیادی می‌ورزید و در این راستا مراکز متعددی را تأسیس، اداره و یا تأمین کرد که برخی از مراکز عبارتند از:

تأسیس بیمارستان امام سجاد علیه‌السلام در شهرک کاروانِ تهران،[57] احداث 500 واحد مسکونی برای استفاده افراد محروم در شرق تهران، ایجاد مرکز خیریه مسجد الغدیر، مؤسسه خیریه امام سجاد علیه‌السلام و بنیاد حمایت از بیماران جزامی در مسجد ارک، بنیاد ازدواج کوثر در مشهد، صندوق‌های قرض‌الحسنه متعدد و.... [58]

 

پیشگامی در امور خیر

آیت‌الله حائری در ایام حیات خود علاوه بر موارد پیش‌گفته در شورای عالی مشارکت‌های مردمی با بهزیستی برای امدادرسانی به ایتام و معلولین عضویت داشتند و همچنین عضو هیأت امنای دانشگاه شهید بهشتی در امر ساخت خوابگاه برای دانشجویان؛ عضو شورای عالی پزشکی دانشگاه شهید بهشتی؛ عضو هیأت امنای بیمارستان قلب شهید رجایی؛ عضو هیأت امنای بیمارستان کودکان مفید؛ عضو هیأت امنای بیمارستان حضرت علی‌اصغر(ع)؛ سرپرست دفتر امور خیریه و مؤسسه خیریه درمانی و بهداشتی جنب مسجدالغدیر، عضویت در مؤسسه حمایت از بیماران جذامی ایران، عضویت در مؤسسه مدارس استثنایی تهران، شرکت در تأسیس بنیاد ازدواج کوثر در مشهد و همکاری با پانزده صندوق قرض‌الحسنه.[59]

حجت‌الاسلام واعظ شهیدی از دوستان قدیمی آیت‌الله حائری تهرانی می‌گوید:

«ایشان تمام عمرشان را در تألیف، تحصیل و فعالیت‌های عمرانی و آبادی مساجد، احداث درمانگاه‌ها صرف کرد. وقتی از تهران به همراه خیرین به مشهد می‌آمد به سه جا و مکان سر می‌زدند و بازدید می‌کردند یکی محل نگهداری جذامی‌ها، محل نگهداری معلولین و محل نگهداری عقب‌افتاده‌های ذهنی بهزیستی. یک مرتبه دو اتوبوس خیرین تهرانی را که در یکی آقایان بودند و در یکی خانم‌ها را همراه خود به مشهد آورده بود. به بازدید از سه محل رفتند به دیدن معلولین رفتند، برای آنها کادو یا هدایای به خصوصی می‌بردند یا هر چیزی که لازم داشتند... از آنجا می‌آمدند دیدن جذامی‌ها و کمک لازم را می‌کردند و به دیدن بچه‌های عقب‌افتاده ذهنی می‌رفتند.»[60]

آیت‌الله حائری تهرانی از بانیان اصلی ساخت بیمارستان امام رضا(ع) بودند که در محله فقیرنشین مشهد احداث شده است:

«در ساخت بیمارستان امام رضا(ع) خیلی جدیت و تأکید داشتند و کمک کردند و مردم را هم به مساعدت تشویق می‌کردند. الآن بیمارستان مُعظمی در مشهد در محله فقیرنشین است... وقتی مشهد می‌آمدند، خواب نداشتند راه می‌افتادند هر روز یک جایی سر می‌زد و کاری را به راه می‌انداخت که اگر ایشان نبود به راه نمی‌افتاد همین‌طور که الآن نیستند دیگر در کارهایی که او پیش‌قدم بود دیگر رونق ندارد.»[61]

 

تألیفات

حاج آقا مهدی حائری، اگر چه عمده نیروی خود را صرف امور اجتماعی و رفاهی کرد، ولی از تألیف کتاب‌هایی که مفید برای عموم بود، غفلت نمی‌کرد. آثار آن بزرگوار به شرح ذیل است:

1. «تاریخ علوم قرآن». 2. «تاریخ فقه». 3. «تاریخ ادیان». 4. «تاریخ فلسفه». 5. «تاریخ و سیر کتابخانه». 6. یک دوره فقه، فلسفه و حکمت نظری و عملی برای تربیت معلّم و مبلّغ تهران. 7. یک دوره اصول لفظیه و عقلیه برای تربیت معلّم و مبلّغ تهران. 8. یک دوره درس اخلاق نظری و عملی. 9. یک دوره درس علوم قرآن. 10. «بنیادهای اخلاق اسلامی». 11. «شخصیت انسان از نظر قرآن و عترت». 12. «اصول عقاید و آفریدگار جهان». 13. «راز خوشبختی». 14. «پندهای معصومین علیهم‌السلام ». 15. «منتخب ادعیه و زیارات». 16. «بشارات غیبی». 17. «اخلاق از نظر قرآن». 18. تقریرات دروس مرحوم آیت‌اللّه‌العظمی بروجردی، امام خمینی و علامه طباطبایی و همچنین مقالات متعدد در مجلات مکتب اسلام.[62]

 

رحلت

سرانجام آیت‌اللّه حائری تهرانی پس از سال‌ها تلاش خستگی‌ناپذیر و خدمت به جامعه اسلامی و به جای گذاشتن ده‌ها مرکز و بنیاد دینی و فرهنگی و رسیدگی مستمر به فقرا و ایتام، در اثر سکته قلبی، روز جمعه 30 دی ماه 1379 (برابر با 24 شوال 1421) در تهران دار فانی را وداع گفت و به جوار رحمت الهی شتافت. پیکر او در میان حزن و اندوه جمع کثیری از مردم متدین و علمای تهران تشییع شد. حضرت آیت‌الله آقا سید رضی شیرازی نوه‌ی میرزای بزرگ شیرازی از علمای بزرگ تهران، که سابقه‌ی دوستی طولانی با آیت‌الله حائری داشت، طبق وصیت او، بر جنازه‌ی وی در مسجد الغدیر نماز گزارد و عصر همان روز جنازه‌ی ایشان را به قم انتقال دادند. در قم نیز با حضور علما و بزرگان و بعضی مراجع معظم پس از تشییع با شکوهی از مسجد امام حسن عسکری (ع) و طواف حرم ملکوتی کریمه‌ی اهل بیت حضرت فاطمه‌ی معصومه (ع) در قبرستان شیخان به خاک سپرده شد. جالب توجه است که زمان خاکسپاری ایشان، عصر روز 25 شوال مصادف با سالروز شهادت رئیس مذهب حضرت امام صادق (ع) بود همانگونه که ولادتش همزمان با روز ولادت حضرت امام صادق (ع) بود.[63]

 

پی‌نوشت‌ها:


[1] . شریف رازی، محمد، گنجینه‌ی دانشمندان، ج 2، تهران، کتابفروشی اسلامیه، 1352، ص 128.

[2]. حائری تهرانی، شیخ عباس (1298- 1360 ق) فرزند حاجی از مجتهدین عصر خود پس از تکمیل مقدمات متداوله و فنون ادب عازم عتبات مقدسه گردید و به حوزه درس میرزای دوم شیرای و مرحوم سید اسماعیل صدر پیوست و از دو استاد خود اجازه اجتهاد دریافت نمود. سپس به ایران بازگشت. شیخ آقا بزرگ تهرانی در نقباءالبشر می‌نویسد وی همکار نزدیک حاج شیخ عبدالکریم حائری در تأسیس حوزه علمیه قم بود و سهم به سزائی در بنای ارکان و قواعد حوزه‌ی قم داشت. مرحوم حائری از ایشان بسیار تمجید و توثیق می‌نمود و مردم را به او ارجاع می‌داد. حائری تهرانی به دستور مرحوم حاج شیخ عازم تهران شد. در تهران به تدریس و ارشاد مردم اشتغال داشت تا ندای حق را لبیک گفت. بعضی از مؤلفات وی عبارت‌اند از: شرح اصول کافی به زبان فارسی، الجواب‌الصائب عن شبهـه ایمان ابی‌طالب، موائدالکریم لزوار عبدالعظیم، شرح حاشیه ملاعبدالله در منطق، اسرار الصلوه، الوصیـه، شرح صمدیه در نحو و غیره... (دائره‌المعارف تشیع، جلد 6، تهران، نشر شهید محبی، 1376، ص 42)

[3] . شریف رازی، محمد، گنجینه‌ی دانشمندان، ج چهارم (یا قسمت دوم از جلد سوم)، تهران، کتابفروشی اسلامیه، 1353، ص 426.

[4]. آیت‌الله مهدی حائری تهرانی، شخصیت انسان از نظر قرآن و عترت، تهران، بنیاد فرهنگی امام مهدی، 1373، ص 39- 38.

[5] . آیت‌الله مهدی حائری درباره پدربزرگ خود می‌گوید: «از تجاری بود که موقعیت خوبی داشت و از شخصیت‌های معروف بود که در دوره اول مجلس شورای ملی، ایشان را برای انتخاب به عنوان نماینده مجلس مطرح شدند که وی نماینده مرحوم آیت‌الله میرزای شیرازی بزرگ در تهران بودند. مرحوم حاج شیخ ابوطالب حاج ملاحاجی شخصیت روحانی و فاضل بود درس مکاسب و سطح را هم خوانده بود با عُلما محشور و مأنوس بودند اعیاد را جشن می‌گرفت ایام روضه‌خوانی، در منزلش عزاداری برپا می‌کرد. مرحوم حاج شیخ مرتضی زاهد استاد اخلاق با ایشان محشور بود برای من نقل می‌کرد و می‌گفت پدر جد شما- پدرم هم همین مطلب را نقل می‌کرد- همگی از دو ساعت مانده به اذان صبح برای تهجد و عبادت بلند می‌شدند که تا اذان صبح طول می‌کشید. می‌گفتند که آخر شما چه موقع تجارت می‌کنید. پدربزرگم در جواب می‌گفت من تجارتم از دو ساعت به اذان صبح است تا اول اذان صبح. آن موقع ایشان از تجار معتبر تیمچه حاجب‌الدوله بود که در تجارت چای از خارج دست داشت.» نیکبخت رحیم، تاریخ شفاهی زندگانی و خدمات اجتماعی فرهنگی آیت‌الله حائری تهرانی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1388، ص 38.

[6]. در عصر قاجاریه باغ سفیر روسیه در اینجا بود.

[7] . نیکبخت، پیشین، ص 55.

[8]. در آن زمان دوره‌ی ابتدایی شش سال بود.

[9] . آیت‌الله حائری تهرانی علی‌رغم فوت والد معظمشان در کنار تحصیل علوم دینی در تهران موفق به اخذ دیپلم گردیده و در سال 1327 شمسی وارد دانشکده الهیات و معارف اسلامی شد پس از سه سال دوره لیسانس را در رشته الهیات و معارف اسلامی با موفقیت به پایان رسانید. و بعدها در همین رشته دکترا گرفت.

[10]. در همان محوطه بازار در خیابان سیروس قرار داشت.

[11]. همان، ص 56.

[12]. حائری تهرانی، شخصیت انسان، پیشین، ص 42.

[13]. نیکبخت، پیشین، ص 59.

[14]. خاطرات و مبارزات شهید محلاتی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ دوم، بهار 1400، ص 83.

[15] . فُقها و مراجعی که به ایشان اجازه روایت یا وکالت صادر کرده‌اند به این شرح است: آیات عظام: سید ابوالحسن اصفهانی، سید عبدالهادی شیرازی، سید جمال‌الدین گلپایگانی، آقا بزرگ تهرانی، سید محسن حکیم، سید ابوالقاسم خویی، سید محمد حجت کوه‌کمری، امام خمینی، سید محمّدهادی میلانی، سید محمّدرضا گلپایگانی، سید کاظم شریعتمداری، سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی، علامه سید محمّدحسین طباطبایی، حاج شیخ محمّدعلی اراکی، سید محمود شاهرودی، سید احمد خوانساری، سید عبدالاعلی موسوی سبزواری، سید علی سیستانی، شیخ حسین وحید خراسانی، سید علی خامنه‌ای، محمّد شیرازی، سید محمّد روحانی (نیکبخت، پیشین، ص 67-68.)

[16]. همان، ص 62.

[17] . ستارگان حرم، پیشین.

[18] . همان، 75.

[19] . نیکبخت، پیشین، ص 116.

[20] . همان.

[21]. خاطرات آیت‌الله محمّدعلی گرامی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تهران، 1381، ص 253- 252.

[22]. نیکبخت، پیشین، ص 120.

[23]. همان.

[24] . معظم‌له یک ماه قبل از این نامه در تاریخ 7 شهریور 1342 به همراه سایر علما در تلگرافی خطاب به آیت‌الله سید محمود طالقانی از مبارزات معظم‌له «و دیگر برادران ایمانی [که] موجب مباهات جامعه اسلامی، ملت ایران بالاخص روحانیون می‌باشد» تقدیر کرده است.(اسناد انقلاب اسلامی، ج 3، پیشین، ص 99.)

[25] . ذیل این نامه اسامی؛ علی مشکینی اردبیلی ـ حسینعلی منتظری نجف آبادی ـ اسداله نوراللهی ـ عبدالرحیم ربانی شیرازی ـ مهدی حسنی روحانی ـ ابوالقاسم خزعلی ـ احمد آذری قمی ـ مهدی حائری طهرانی ـ ابراهیم امینی ـ جعفر سبحانی تبریزی و دیگران آمده است.

[26] . اسناد انقلاب اسلامی، ج 3، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1374، ص 105.

[27] . همان.

[28] . حسنعلی منصور (۱۳۰۲– ۱۳۴۳) در تاریخ 17 اسفند 1342 به دستور شاه به نخست‌وزیری ایران منصوب شد. منصور از مهره‌هایی بود که توسط انگلیسی‌ها به آمریکا معرفی گردید و بنابر این حمایت هر دو قدرت را پشت سر داشت و در واقع روی کار آمدن او توسط «جانسون» رئیس جمهور وقت آمریکا و سازمان «سیا» صورت گرفت. او در دوره نخست‌وزیری خود اقدام به تصویب لایحه کاپیتولاسیون در اعطای مصونیت به مستشاران آمریکایی نمود و در پی اعتراض شدید و سخنان کوبنده امام خمینی در تشریح کاپیتولاسیون، در آبان سال 1343 مبادرت به تبعید ایشان به ترکیه کرد. بر اساس گزارش‌های ساواک، وی از اعضای «لژ پهلوی» و «باشگاه بین‌المللی لاینز» بود. حسنعلی منصور در اول بهمن ماه 1343 در جلوی مجلس شورای ملی به ضرب گلوله محمد بخارایی عضو هیأت مؤتلفه اسلامی ترور شد و در ششم بهمن همان سال در بیمارستان درگذشت.

[29] . اسناد انقلاب اسلامی، ج 3، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1374، ص 109.

[30] . محمدرضا پهلوی‌ سال‌های‌ متمادی‌ شاهان‌ قاجار را به خاطر اعطای‌ حق‌ قضاوت‌ کنسولی(کاپیتولاسیون) به‌ بیگانگان، مورد نکوهش‌ قرار می‌داد و حاکمیت‌ رژیم‌ کاپیتولاسیون‌ در ایران‌ را از خیانت‌های‌ نابخشودنی‌ آنان‌ برمی‌شمرد و روی‌ این‌ ادعا که‌ الغای‌ کاپیتولاسیون‌ از سوی‌ رضاخان‌ بوده‌ و در سایه‌ی‌ تلاش‌های‌ پیگیرانه‌ی‌ او صورت‌ گرفته‌ است‌، جار و جنجال‌های‌ گسترده‌ای‌ به‌ راه‌ می‌انداخت. وی‌ اعطای‌ آن‌ را نشان‌ بی‌لیاقتی‌ شاهان‌ قاجار و الغای‌ آن‌ را نمونه‌ «میهن‌پرستی»، «غیرت‌ ملی» و «آزادمنشی» دودمان‌ پهلوی‌ قلمداد می‌کرد و در این‌ راه‌ از هیچ‌گونه‌ دروغ‌پردازی‌ دریغ‌ نمی‌ورزید. اما دیری‌ نپایید که‌ رژیم‌ شاه‌ بر اساس‌ سیاست‌ فزون‌طلبی‌ دولت‌ ایالات‌ متحده‌ امریکا، به‌ احیای‌ رژیم‌ کاپیتولاسیون‌ دست‌ زد و در 21 مهرماه‌ 1343، مصونیت‌ سیاسی‌ و قضایی‌ اتباع‌ امریکا در ایران‌ را در مجلس‌ شورای‌ ملی‌ آن‌ روز به‌ تصویب‌ رساند.

[31] . امام که از تصویب این قانون بسیار نگران بود سخنرانی خود را با آیه "انا للَّه و انا الیه راجعون‌" که نشانگر عمق فاجعه و مصیبت است آغاز کرد که با گریه مکرر حضار همراه شد:

«من تأثرات قلبى خودم را نمى‌توانم اظهار کنم. قلب من در فشار است... ما را فروختند، استقلال ما را فروختند و باز هم چراغانى کردند؛ پایکوبى کردند... عزت ما پایکوب شد؛ عظمت ایران از بین رفت؛ عظمت ارتش ایران را پایکوب کردند. قانونى در مجلس بردند؛ در آن قانونْ اولًا ما را ملحق کردند به پیمان وین؛... تمام مستشاران نظامى امریکا با خانواده‌هایشان، با کارمندهاى فنى‌شان، با کارمندان اداری‌شان، با خدمه‌شان... از هر جنایتى که در ایران بکنند مصون هستند ... آقا، من اعلام خطر مى‌کنم! اى ارتش ایران، من اعلام خطر مى‌کنم! اى سیاسیون ایران، من اعلام خطر مى‌کنم ... و اللَّه، گناهکار است کسى که داد نزند؛ واللَّه، مرتکب کبیره است کسى که فریاد نکند. اى سران اسلام، به داد اسلام برسید. اى علماى نجف، به داد اسلام برسید.[گریه حضار] اى علماى قم، به داد اسلام برسید...» صحیفه امام، ج‌ 1، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام، ص 420.

[32] . دوانی، علی، نهضت روحانیون ایران، جلد پنجم و ششم، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1394، ص 169.

[33] . برای مطالعه استفتاء و پاسخ آن ر.ک، اسناد انقلاب اسلامی، ج 5، پیشین، صفحات 279 تا 281.

[34]. علیرضا جوادزاده، سید محسن صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا کنون، ج اول، فعالیت‌ها 1457- 1341، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1385، ص 54.

[35] . اسامی گروه یازده نفره به این شرح است آیات و حجج اسلام: احمد آذری قمی، ابراهیم امینی، حائری تهرانی، سید علی خامنه‌ای، سید محمّد خامنه‌ای، ربانی شیرازی، علی‌اکبر هاشمی رفسنجانی، شهید علی قدوسی، علی مشکینی، مصباح یزدی و منتظری که هدف عمده این جمعیت ادامه مبارزات علیه رژیم پهلوی و دفاع از قوانین اسلامی برای اجرای کامل قوانین اسلام در تمام ابعاد به رهبری حضرت امام و نیز اصلاح حوزه علمیه قم بود. همان، ص 55.

[36]. همان، ص 33.

[37] . نیکبخت، پیشین، ص 130.

[38] . آیت‌الله احمد بیگدلى آذرى، معروف به آذرى قمی، فرزند حسینعلِی در سال 1304 ﻫ ش در قم به دنیا آمد. تحصیلات علوم اسلامى را در قم شروع و در سال 1322 جهت ادامه تحصیل راهى نجف اشرف شد. پس از بازگشت، محضر حضرات آیات بروجردى، محقق داماد، علامه طباطبایى را درک کرد. وی در جریان نهضت ملى شدن نفت فعال و از اعضاى مؤسس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم بود. آیت‌الله آذری قمی به دلیل مبارزه با رژیم پهلوی چندین بار بین سال‌هاى 1345 ـ 1357 دستگیر، زندانى و تبعید شد. پس از پیروزى انقلاب اسلامی وی سمت‌های: حاکم شرع دادگاه انقلاب قم، دادستان انقلاب اسلامى مرکز، دبیر و سخنگوى جامعه مدرسین، عضو مجلس خبرگان رهبرى، عضو شوراى بازنگرى قانون اساسى، نماینده مردم قم در مجلس شوراى اسلامى را بر عهده داشت. وى روزنامه رسالت را با جمعى از دوستان خویش تأسیس کرد و مدت‌ها خود براى آن مقاله مى‌نوشت. از تألیفات ایشان مى‌توان: «جنگ و صلح در اسلام»، «ولایت فقیه از دیدگاه فقهاى خط امام»، «شرحى بر وصیت‌نامه سیاسى الهى امام»، «پرسش و پاسخ مذهبى»، «مالکیت در اسلام»، «ولایت فقیه از دیدگاه شیخ انصارى»، «احتکار و گرانفروشى» و ... نام برد. آیت‌الله آذرى قمى در سال 1377 به رحمت ایزدى پیوست.

[39]. یاران امام به روایت اسناد ساواک آیت‌الله عبدالرحیم ربانی شیرازی (روایت پایداری)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1379، ص 60-69.

[40]. علیرضا جوادزاده، سید محسن صالح، پیشین، ص 238- 236.

[41] . نیکبخت پیشین، ص 133.

[42] . خسروی، محمدعلی و اصغر میرشکاری، روزنگار: زندگی و تاریخ سیاسی - اجتماعی امام خمینی (س)، تهران، مؤسسه چاپ و نشر عروج، 1391، ص 328.

[43] . ذیل این نامه اسامی؛ سید علی اصغر خویی، محمدباقر آشتیانی، احمد حسینی شهرستانی، سید محمدعلی سبط، محمدتقی فلسفی، سید هادی خسروشاهی، سید رضی شیرازی، سید مرتضی ایروانی، مرتضی مطهری و دیگران آمده است.

[44] . اسناد انقلاب اسلامی، ج 3، پیشین، ص 236.

[45] . همان.

[46] . نیکبخت، پیشین، ص 136.

[47]. همان.

[48]. نیکبخت، پیشین، ص 149.

[49] . ستارگان حرم، پیشین، ص 75-76.

[50] . مدرسه دین و دانش از جمله مؤسسات ارزشمند جریان فکری و فرهنگی انقلاب اسلامی است که در قم توسط شهید آیت‌الله دکتر بهشتی و مرحوم آیت‌الله حائری تهرانی تأسیس گردید. این مدرسه از بهترین مدارس قم بود و هست. اکثر علما فرزندان خود را در این مدرسه ثبت‌نام می‌کردند. این مدرسه در سال 1348 در خیابان باجک قم تأسیس شد. ضمن اینکه این مدرسه یک سالن بزرگ برای سخنرانی و یک کتابخانه برای محصلین دانش‌آموز داشت. تأسیس این مدرسه در واقع گام‌های عملی نخبگان فکری و فرهنگی انقلاب اسلامی برای پر کردن فاصله بین حوزه و دانشگاه بود که از دبیرستان با برنامه‌ریزی حساب‌شده آن را محقق سازند.

[51] . پاسخ دادن به سؤالات دانشجویان و دانش‌آموزان ایجاب می‌کرد مؤسسه‌ای ایجاد شود تا جزواتی را متناسب با نیاز جوانان تهیه و در اختیار آنها قرار دهد. معظم‌له در این باره می‌گوید:

«با همکاری حجت‌الاسلام و المسلمین آقای خرازی و حجت‌الاسلام والمسلمین آقای رضا استادی، مؤسسه در راه حق را تأسیس نمودیم که برای دانشجویان و دانش‌آموزان در سراسر مملکت جزوات مناسب اصول عقاید و شناخت اسلام تهیه و به صورت رایگان ارسال می‌گردید و به سؤالات ارسالی از سراسر ایران به طور دقیق پاسخ مناسب فرستاده می‌شد و حضرت آیت‌الله العظمی خویی (ره) بخش زیادی از هزینه‌های آن را تأمین می‌فرمودند.» نیکبخت، پیشین، ص 16.

[52] ستارگان حرم، پیشین، ص 77.

[53]. نیکبخت، پیشین، ص 195.

[54] . همان، ص 165.

[55] . همان. ص 165-166.

[56] . خاطرات و مبارزات حجت‌الاسلام و المسلمین دری نجف‌آبادی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1390، ص 35-36. اسم اصلی این مدرسه منتظریه است اما چون بانی اصلی آن حسین حقانی بود به مدرسه حقانی معروف شد.

[57] . حضرت آیت‌الله حائری خود در مورد این شهرک چنین مرقوم داشته‌اند:

«... با کمک بنیاد مسکن خانه‌های مناسب با پرداخت اقساطی در اختیار مستضعفان قرار دادیم هزینه‌های دیگر آن را اینجانب بر عهده گرفتم... در این شهرک یک مسجد بزرگ به نام حضرت سجاد(ع) ساخته‌ام که با انتصاب امام جماعت در آنجا در تمام اوقات نماز جماعت اقامه می‌شود. این مسجد دارای کتابخانه مُجهز و کلاس‌های درس و برنامه‌های ارشادی است... در این شهرک درمانگاه مجهزی به نام حضرت سجاد تأسیس نموده‌ام که دارای بخش‌های مختلف است و روزانه پانصد نفر به طور رایگان معالجه می‌شوند... سه مدرسه بزرگ دبستان، راهنمایی و دبیرستان در شهر تأسیس نموده‌ام... یک حمام عمومی مجهز و بهداشتی در شهرک مربوطه ساخته‌ام که مورد استفاده عموم است...» حضرت آیت‌الله حائری تهرانی در ایام حیات خود مقدمات ساخت بیمارستان یکصد تخت‌خوابی در این شهرک را هم فراهم نموده بودند. ر.ک. آیت‌الله حائری تهرانی، شخصیت انسان، پیشین، ص 28- 27.

[58] . ستارگان حرم، پیشین، ص 78.

[59] . نیکبخت، پیشین، ص 198.

[60] . همان.

[61]. همان، ص 199.

[62] . ستارگان حرم، پیشین، ص 79.

[63]. ستارگان حرم، پیشین، ص 80.



نامه طلاب و مدرسین حوزه علمیه قم به هیأت دولت در سال 1342 و تشریح خدمات روحانیت به کشور ص 1


نامه طلاب و مدرسین حوزه علمیه قم به هیأت دولت در سال 1342 و تشریح خدمات روحانیت به کشور ص2


نامه طلاب و مدرسین حوزه علمیه قم به هیأت دولت در سال 1342 و تشریح خدمات روحانیت به کشور ص3


ارجاع احتیاطات مرحوم آیت‌الله شیخ عبدالکریم حائری یزدی به مرحوم آیت‌الله شیخ عباس حائری یزدی(منبع کتاب آیت‌الله حائری تهرانی، رحیم نیکبخت، مرکز اسناد انقلاب اسلامی)


اجازه‌ی آیت‌الله العظمی سید جمال موسوی گلپایگانی(همان منبع)


متن اجازه‌ی شیخ آقابزرگ طهرانی(همان منبع)


متن اجازه‌ی آیت‌الله الظعمی عبدالهادی حسینی شیرازی(همان منبع)


متن اجازه‌ی دیگر از آیت‌الله العظمی عبدالهادی حسینی شیرازی به آیت‌الله حائری تهرانی و تسلیت رحلت آیت‌الله العظمی بروجردی(همان منبع)


متن اجازه‌ی آیت‌الله العظمی سید محسن حکیم(همان منبع)


متن اجازه‌ی آیت‌الله العظمی سید محمدهادی میلانی(همان منبع)


متن اجازه‌ی امام خمینی(همان منبع)


نامه‌ی امام خمینی در جواب نامه‌ی آیت‌الله حائری تهرانی(همان منبع)


{سند شماره‌ی19} {متن اجازه‌ی آیت‌الله العظمی سید علی خامنه‌ای مقام معظم رهبری}}


کارت تحصیل در دانشگاه تهران آیت‌الله حائری تهرانی(همان منبع)


مدرک لیسانس رشته‌ی فقه و مبانی حقوق اسلامی آیت‌الله حائری تهرانی از دانشگاه تهران(همان منبع)


امتیاز تاسیس مدرسه‌ی نمونه در قم توسط آیت‌الله حائری تهرانی(همان منبع)


اسامی روحانیان دستگیرشده در خرداد سال 1342، نفر 24 آیت‌الله حائری تهرانی


نامه‌ی سرگشاده علما فضلای حوزه‌ی علمیه‌ی قم خطاب به نخست‌وزیر وقت، حسنعلی منصور، در اعتراض به دستگیری حضرت امام و سایر مبارزان(همان منبع)


نامه‌ی سرگشاده علما فضلای حوزه‌ی علمیه‌ی قم خطاب به نخست‌وزیر وقت، حسنعلی منصور، در اعتراض به دستگیری حضرت امام و سایر مبارزان(همان منبع)


نامه‌ی سرگشاده‌ی علما و فضلای حوزه‌ی علمیه قم خطاب به نخست‌وزیر وقت هویدا در اعتراض به ادامه‌ی تبعید حضرت امام(همان منبع)


تلگراف علما و فضلای حوزه‌ی علمیه‌ی قم از جمله مرحوم آیت‌الله حائری تهرانی خطاب به آیت‌الله قمی در پی دستگیری فرزند ایشان توسط ساواک(همان منبع)


کشف نامه‌ی سرگشاده‌ی علما و فضلا خطاب به نخست‌وزیری وقت، هویدا، در اعتراض به تبعید امام خمینی(همان منبع)



اعلامیه‌ی علما و فضلای مبارز خطاب به امام خمینی در اعتراض به اهانت روزنامه‌ی اطلاعات به حریم مرجعیت و کشتار مردم قم(همان منبع)


نامه‌ی آیت‌الله شهید دکتر بهشتی از آلمان خطاب به آیت‌الله حائری تهرانی و سایر دوستان(همان منبع)


نامه‌ی آیت‌الله شهید دکتر بهشتی از آلمان خطاب به آیت‌الله حائری تهرانی و سایر دوستان(همان منبع)


نامه‌ی آیت‌الله شهید دکتر بهشتی از آلمان خطاب به آیت‌الله حائری تهرانی و سایر دوستان(همان منبع)


اعلامیه‌ی ترحیم آیت‌الله حائری تهرانی(همان منبع)


اعلامیه‌ی ترحیم آیت‌الله حائری تهرانی(همان منبع)


پیام مقام معظم رهبری آیت‌الله العظمی سید علی خامنه‌ای در تسلیت درگذشت آیت‌الله حائری تهرانی - اعلامیه‌ی ترحیم آیت‌الله حائری تهرانی(همان منبع)


آیت‌الله مهدی حائری تهرانی


آیت‌الله حائری تهرانی در دوران دبیرستان و تحصیلات متوسطه(منبع کتاب آیت‌الله حائری تهرانی، رحیم نیکبخت، مرکز اسناد انقلاب اسلامی)


آیت‌الله حائری تهرانی با استاد خود در دوران تحصیلات متوسطه(همان منبع)


روستای جابان سربندان در دماوند لب رودخانه‌ی جابان، نفر اول سمت راست آیت‌الله حائری تهرانی، نفر وسط ابوزوجه‌ی آیت‌الله حائری تهرانی مرحوم ایروانی، نفر سوم شیخ مصطفی مسجدجامعی(همان منبع)


آیت‌الله حائری تهرانی در حین راز و نیاز در سفر مکه در مسجد شجره در لباس احرام(همان منبع)


آیت‌الله حائری تهرانی به اتفاق جمعی از رفقا در صحرای عرفات در سال 1350(همان منبع)


آیت‌الله حائری تهرانی در دوران طلبگی و ورود به دانشگاه الهیات(همان منبع)


ابوالزوجه آیت‌الله حائری تهرانی مرحوم مصطفی ایروانی(همان منبع)


نفر اول سمت راست: آیت‌الله حاج شیخ محی‌الدین انواری نفر وسط حجت‌الاسلام مفیدی و نفر سوم آیت‌الله حاج شیخ مهدی حائری تهرانی(همان منبع)


افتتاح کتابخانه‌ی مدرسه‌ی علمیه‌ی حجتیه قم سمت چپ نفر اول آیت‌الله حائری تهرانی نفر دوم آیت‌الله حجت نفر ایستاده حاج سید رضا فروغی مدیر کتابخانه(همان منبع)


آیت‌الله حائری تهرانی سمت راست و باجناق ایشان سمت چپ آیت‌الله بحرالعلوم(همان منبع)


افتتاحیه مدرسه‌ی علمیه امام مهدی(عج) مشهد با حضور حضرت آیت‌الله حائری تهرانی نفر دوم حضرت آیت‌الله آقامیرزا جواد تهرانی از علمای مشهد نفر سوم حجت‌الاسلام شیرازی فرزند حضرت آیت‌الله آقا سید عبدالله شیرازی از مراجع(همان منبع)


مراسم افتتاحیه مدرسه علمیه امام المهدی(عج) در مشهد با حضور آیت‌الله حائری تهرانی و آیت‌الله آقامیرزا علی فلسفی(همان منبع)


آیت‌الله مروارید از علمای بزرگ مشهد و آیت‌الله حائری تهرانی در افتتاح مدرسه‌ی طلبگی امام مهدی(عج) شعبه شماره 2 در مشهد


عید سعید غدیر خم بیت آیت‌الله حائری تهرانی نفر اول آیت‌الله علامه طباطبایی، نفر وسط دامادشان، نفر سوم آیت‌الله حائری تهرانی(همان منبع)


شهید آیت‌الله دکتر محمد مفتح و آیت‌الله حائری تهرانی(همان منبع)


آیت‌الله حاج شیخ حسن سعید تهرانی سمت راست در جشن باسعادت ولادت علی‌بن موسی‌الرضا(ع) بدو ورود در بیت آیت‌الله حائری تهرانی(همان منبع)


درب ورودی کتابخانه بنیاد امام مهدی(عج) قم نفر اول سمت راست دکتر عبدالله کمونه از شیعیان عراق ساکن در آمریکا نفر وسط آیت‌الله حائری تهرانی نفر سوم بابایی نگهبان کتابخانه(همان منبع)


مراسم ولادت حضرت زهرا(س) در بیت آیت‌الله حائری تهرانی نفر اول سمت چپ آیت‌الله سید عبدالکریم موسوی اردبیلی نفر وسط آیت‌الله شیخ حسن سعید تهرانی نفر سوم محمدرضا حائری تهرانی(همان منبع)


آیت‌الله حائری تهرانی بعد از اتمام جشن نیمه شعبان در کتابخانه تخصیی ایشان بنیاد فرهنگی امام مهدی(عج) در قم(همان منبع)


آیت‌الله حائری تهرانی در دفتر کارشان در دانشکده الهیات و معارف اسلامی(همان منبع)


مراسم ولادت امام رضا(ع) در حسینیه آیت‌الله حائری تهرانی نفر اول ایستاده از سمت راست حجت‌الاسلام هاشمی امام جماعت شهرک غرب نفر دوم محمدرضا حائری تهرانی نفر چهارم آیت‌الله حاج شیخ محی‌الدین انواری(همان منبع)


دفتر مسجد ارک تهران و حضور آیت‌الله حائری تهرانی در آن مرکز و رفع مراجعات و گرفتاری‌های مؤمنین(همان منبع)


آیت‌الله حائری تهرانی در مسجد ارک تهران و برطرف نمودن حوائج مؤمنین و مراجعات مردمی(همان منبع)


آیت‌الله حائری تهرانی در کتابخانه مرکز تحقیقاتی بنیاد فرهنگی امام مهدی(عج) قم(همان منبع)


آیت‌الله مهدی حائری تهرانی در دفتر مسجد ارک


آیت‌الله حائری تهرانی در کنار آیت‌الله محمدرضا مهدوی کنی


آیت‌الله حائری تهرانی نفر وسط


حاج اسماعیل فرمانی، حاج حبیب‌الله عطایی از اعضای هیئت امنا،آیت‌الله مهدی حائری تهرانی


آیت‌الله حائری در اعزام به جبهه- سال 1360


 

تعداد مشاهده: 11094


مطالب مرتبط

تقویم تاریخ

کانال‌های اطلاع‌رسانی در پیام‌رسان‌ها

       
@historydocuments
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است.