زنان دربار (4)- نگاهی به زندگی لیلی امیرارجمند
چکیده
لیلی جهانآرا، فرزند عبدالله جهانآرا، که به مناسبت ازدواج با حسینعلی امیرارجمند به لیلی امیرارجمند شهرت یافت، در سال 1317 به دنیا آمد. لیلی در مدرسه رازی تهران، از مدارس تحت پوشش فرانسویان، هم کلاسی فرح دیبا بود و این آشنائی در طول مدت تحصیل در فرانسه ادامه یافت. او لیسانس ادبیات زبان فرانسه را از دانشگاه تهران و کارشناس ارشد علوم کتابداری و اطلاع رسانی را از دانشگاهی در آمریکا گرفت. لیلی امیرارجمند بعدها در کاخ پهلوی به جرگه دربار پیوست و سپس نماینده فرح پهلوی در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان شد. وی در واپسین روزهای پیش از انقلاب ۱۳۵۷ ایران، از کشور خارج شد و هم اکنون ساکن شرق آمریکا است.
تولد و تحصیلات
لیلی جهانآرا، فرزند عبدالله در سال 1317ش، در تهران به دنیا آمد. عبدالله جهانآرا، فرزند تقی، کارمند وزارت دارائی بود و هفت سال نیز ریاست ضرابخانه را عهدهدار بوده است.[1] مادر لیلی، ناهید شاهرخ، فرزند داراب، متولد بلژیک و کارمند بازنشسته موزه ایران باستان بود.
لیلی در مدرسه فرانسوی زبان رازی تهران و در پاریس هم کلاسی فرح دیبا (پهلوی) بود.[2] وی لیسانس ادبیات زبان فرانسه را از تهران و فوق لیسانس کتابداری را از دانشگاه رانگرز نیوجرسی(آمریکا) گرفت. مدرک MLS در کتابداری آمریکا، توسط اداره آموزش MA تعیین و فوق لیسانس کتابداری او نیز به تایید شورای عالی فرهنگ رسیده است.[3]
همسران لیلی امیرارجمند
همسر اول لیلی، صاحب یک کارخانه جیر، در جاده قدیم تهران- شهر ری بود و از وضع مالی خوبی برخوردار بود. لیلی پس از جدایی از وی مدتی را به تنهایی زندگی کرد تا این که در سال 1345 با دکتر حسینعلی (شاهرخ) امیرارجمند ازدواج کرد و بعد از این ازدواج به لیلی امیرارجمند شهرت یافت. دکتر امیرارجمند بعد از ازدواج با لیلی موقعیت خوبی نزد محمد رضا و فرح، پیدا کرد.[4]
امیرارجمند دارای مدرک تحصیلی عالی و استاد فیزیک دانشگاه تهران بود. وی همچنین در روزنامه اطلاعات به همراه برخی از دوستان خود به مقاله نویسی میپرداخت.
مشاغل
لیلی امیرارجمند در دوران قدرت فرح پهلوی صمیمیترین دوست او بود و به این مناسبت به مشاغل متعدد و مهمی دست یافت و آخرین سِمت وی عضو هیئت امناء و مدیر عامل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بود. سایر مشاغل وی عبارت است از:
- رئیس کتابخانه دانشگاه ملی ( 1339-1342)
- استادیار کتابداری دانشگاه تهران
- رئیس کتابخانه شرکت ملی نفت
- عضو هئیت امناء بنیاد آرشام، توسط رئیس ساواک کرمان
- عضوهیئت مدیره موزه علوم و فنون[5]
گرایش به مارکسیسم
در دوران پهلوى و پس از ایجاد گروههاى سیاسى و مکاتب الحادى و مادى مانند کمونیسم، برخى از افراد جذب این جریانها شدند. در این میان بعضى دانشجویان داخل و خارج از کشور نیز جذب این مکاتب سیاسى شده بودند و از آن جمله مىتوان به فرح دیبا (پهلوى) و لیلى امیرارجمند اشاره کرد که در فرانسه تمایلات چپى و کمونیستى از خود بروز مىدادند. گرایش به گروههای چپى، حکایت از این دارد که لیلى در زمان دانشجویى خود در پاریس در فعالیتهای سیاسى شرکت کرده و سوابق و گرایشهای چپى و مارکسیستى داشته است. بعدها فرح دیبا با محمدرضا پهلوى ازدواج کرد و لیلى امیرارجمند نیز ضمن حفظ دوستى خود با فرح پهلوى ارتباط نزدیکى با دربار داشت و بنابر اظهار نظر ارتشبد فردوست، لیلى توسط دستگاههای اطلاعاتى غرب جذب شده بود و نقش جاسوسی دو طرفه را بازی میکرد.
به هر حال فرح و لیلى، فرهنگ چپ را بعدها نیز حفظ کردند، به طورى که دفتر فرح و کانون پرورش فکرى کودکان و نوجوانان مرکز جذب و اشاعه این تفکر و گرایش سیاسى بود. اسکندر دلدم در این رابطه مىگوید :
«لیلى امیرارجمند با وجود ارتباط نزدیک با دربار شاه، از ایدئولوژى خود دست برنداشت و به کمونیسم بینالملل وفادار بود.»[6] همسر وى دکتر حسینعلى امیرارجمند نیز از گرایش فکرى چپ برخوردار بود و در مقالاتش که در روزنامه اطلاعات منتشر مىشد، گرایش به تفکر چپى آشکار است.» ساواک، یک بولتن حاوى خلاصه مطبوعات ایران و جهان را در بین مقامات ارشد کشور توزیع مىکرد. یک روز در زیر یکى از مقالههایى که از روزنامه اطلاعات استخراج کرده، چنین آورده است :
«این مقاله انحرافى توسط امیرارجمند تهیه شده و کمونیستها در روزنامه اطلاعات نفوذ کرده و گروهى را تشکیل دادهاند که امیرارجمند هم جزء آنهاست و باید ترتیبى داد که این تشکیلات از این عناصر پاک شود یا این که محدودیتهایى براى روزنامه قائل شد تا مجبور به تصفیه عناصر نامطلوب گردد.»[7]
اما فرح، شخص محمدرضا پهلوى را چنین توجیه کرده بود که اشاعه بخشى از مطالب مارکسیسم به نفع سلطنت است و نه خطرى براى آن. بر همین اساس، با حمایت فرح و دفتر وى، تفکرات کمونیستى رواج داده مىشد و روشنفکران مارکسیست نیز جذب دفتر فرح یا نهادهایى هم چون کانون پرورش فکرى کودکان و نوجوانان مىشدند.
جاسوسی
اسناد موجود بیانگر ارتباطات مرموزى بین لیلی امیرارجمند با افسران اطلاعاتى بلوک شرق البته با هدایت سازمان سیا است. بر اساس اطلاعات فنى و انسانى اداره کل هشتم ساواک (ضد جاسوسى) این ارتباطات تا روابط جنسى نیز گسترش یافته بود. ساواک گزارشى را از این ارتباطات به اطلاع محمدرضا پهلوى رسانیده و خواستار بهرهگیرى از او به عنوان منبع خود شده بود. برخلاف انتظار، محمدرضا پهلوى با پیشنهاد ساواک موافقت نکرد و ساواک نیز از سال 1352 کنترل خود را بر روى او قطع کرد. بسیار روشن است که ارتباطات مرموز از سوى یکى از نزدیکترین افراد وابسته به دربار پهلوى، نمىتواند طبیعى باشد و قاعدتاً باید آن را به عملیات سرویسهاى غرب (سیا، MI6 یا موساد) منتسب ساخت و ظاهراً به همین دلیل نیز، محمدرضا پهلوى، مانع دخالت ساواک در این ماجرا شد.
گرچه روشن نیست که لیلى امیرارجمند فعالیت خود را براى سرویسهاى اطلاعاتى غرب، چگونه و از چه زمانى شروع کرده است؛ ولى احتمالاً وى به همراه فرح در زمان تحصیل در فرانسه نیز، چنین کارکردى داشته است. با توجه به نقشى که اردشیر زاهدى، در ازدواج فرح دیبا با محمدرضا پهلوى ایفا کرد و با توجه به ارزیابى بسیار مثبت «آژانس اطلاعات مرکزى آمریکا» (سیا) از فرح دیبا و جایگاهى که این سرویس براى فرح پس از فوت شاه باز کرده بود، این ظن قویتر مىشود که ارتباط فوق با سرویس اطلاعاتى آمریکا بوده است. ارتشبد فردوست، بعید نمىداند که در زمانى که لیلى امیرارجمند در سال 1342 جهت پایاننامه تحصیلى خود مدتى را در آمریکا گذراند، توسط سیا، یا MI6 و یا حتى موساد (سرویس جاسوسی اسرائیل)، صید شده و به عملیات جاسوسى براى غرب پرداخته باشد. هم چنین لیلی امیرارجمند، ارتباطات مشکوکى با عناصر سفارتهاى مجارستان، چکسلواکى، روسیه و... برقرار کرده بود.
ذیلاً بخشی از اسناد موجود در زمینه ارتباطات مشکوک لیلی امیر ارجمند درج میگردد:
«کارولی هالکر کاردار وابسته سفارت مجارستان، عضو حزب کمونیست و افسر سرویس اطلاعاتی مجارستان، که از بدو ورود به ایران با افسران اطلاعاتی شناختهشد (ک.جی.بی) و با سفارت شوروی همکاری نزدیک دارد همواره کوشیده تا به نحوی با شخصیتهای کشوری که با دربار ارتباط دارند دوستی برقرار نموده و خانم لیلی جهانآرا مدیرعامل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان نیز یکی از افراد مورد نظر وی میباشد. با توجه به این که با خانم مذکور، این دایره در مورد تماس کارمندانش با شعبه نووستی مطبوعات شوروی آشنائی قبلی داشت و مشارالیها از دوستان نزدیک شهبانو فرح میباشد، از وی خواسته شد تا در مورد برخوردش با کارولی هالکر و شناسائی هدف هالکر، با دستگاه همکاری نماید. مشارالیها اظهار داشت: من باید موضوع را به عرض شهبانو فرح یا تیمسار فردوست رسانیده چنانچه اجازه فرمایند این همکاری را ادامه خواهم داد. در این مورد گزارش عرضی جهت تیمسار قائم مقام ساواک تنظیم گردید، مقرر فرمودند خانم جهانآرا چگونگی را به عرض شهبانو رسانیده و طبق اوامر صادره عملیات پیگیری شود. خانم جهانآرا روز سهشنبه مورخه 4 / 9 / 47 تلفناً اظهار داشته که مراتب از طریق شهبانو فرح به شرف عرض ملوکانه رسیده است که در این مورد امر و مقرر فرمودهاند که بهتر است خانم جهانآرا در این مورد فعالیتی نداشته باشد.»[8]
«خانم لیلی امیرارجمند با کارولی هالکر، عضو اطلاعاتی سفارت مجارستان، تماس داشته و هالکر سعی مینمود ضمن تماسهای مناسب با وی زمینه تفاهم و دوستی برقرار سازد تا بتواند بهوسیله مشارالیها که با دربار ارتباط دارد به آن جا نفوذ نماید که به همین جهت به منظور توجیه و جلب همکاری وی در تاریخ 1 / 8 / 47 با نامبرده تماس حاصل که اظهار داشته است چون افتخار بندگی شهبانو فرح را دارد و از طرف دیگر با تیمسار فردوست قائم مقام ساواک آشنا میباشد موضوع را با ایشان مطرح خواهد نمود و چنانچه معظم له اجازه فرمایند در این مورد همکاری خواهد کرد. در تماس مجددی که در تاریخ 4 / 9 / 47 با خانم مزبور گرفته شده اظهار داشته است که مراتب از طریق شهبانو به شرف عرض ملوکانه رسیدهاست که در این مورد امر و مقرر فرمودهاند بهتر است خانم جهان آرا در این زمینه فعالیتی نداشته باشد.
بانوی مورد نظر علاوه بر تماس با هالکر در سال 48 تماسهای زیادی با سفارت چکسلواکی و بری هگر دبیر دوم سابق آن سفارت (مظنون به افسر اطلاعاتی) برقرار نموده و مناسبات مشارالیها با هگر وارد جنبههای خصوصی و دوستانه گردیده و به طوری که گزارشات شنود سفارت چکسلواکی نشان میدهد نامبردگان به کرّات با یکدیگر مذاکره و خیلی خودمانی صحبت نمودهاند. هگر در طول تماسهایش با خانم مزبور هدایائی به مشارالیها میداده است و پس از مراجعت به چکسلواکی نیز در تاریخ 6 / 2 / 69 [میلادی] بستهای محتوی ظروف کریستال به وزن 150 کیلوگرم از پراگ به آدرس سفارت چکسلواکی در تهران برای خانم ارجمند فرستاده است. چون روابط هگر با خانم مورد نظر روز به روز نزدیکتر میشود و از طرفی هگر مظنون به فعالیت اطلاعاتی به نفع شورویها بود، در تاریخهای13 / 6 / 48 و 13 / 11 / 48 مراتب جهت کسب دستور به عرض تیمسار ریاست ساواک رسید که مقرر فرمودند: «این خانم از دوستان نزدیک علیا حضرت شهبانوست، مراقبت ادامه داشته باشد.»[9]
«از طرف کمیته برگزاری فستیوال بینالمللی فیلم مسکو که از تاریخ 19 / 4 / 52 الی 1 / 5 / 52 در مسکو برگزار خواهد شد، خانم ارجمند را به عنوان یکی از اعضاء هیئت ژوری فستیوال انتخاب کردند و از وی دعوت نمودهاند که به اتفاق همسرش به شوروی مسافرت نماید.
ضمن تماسی که گرمان کیزیون رئیس نماینده سواکسپرت فیلم شوروی در ایران(افسر اطلاعاتی شناختهشده سرویس جی.آ.یو) با نامبرده گرفته، خانم امیرارجمند به وی اظهار داشته که کمیته فستیوال برای من و همسرم دعوتنامه فرستاده ولی مایل هستم که از مادرم نیز برای شرکت در فستیوال دعوت به عمل آید، که کیزیون با کمال میل تقاضای نامبرده را پذیرفته و برای او دعوتنامه فرستاده است. در همان تماس خانم امیرارجمند از کیزیون تقاضا نموده که چون همسرش استاد فیزیک دانشگاه تهران است لذا در مسکو ترتیبی داده شود که مشارالیه از تاسیسات اتمی، تاسیسات الکترونیکی و سایر موسساتی که برای او مفید است، بازدید نماید و این موضوع نیز مورد موافقت کیزیون قرار میگیرد.
قرار است در تاریخ 17 / 4 / 51 خانم لیلی امیرارجمند به اتفاق همسرش آقای حسینعلی امیرارجمند شغل دانشیار دانشگاه تهران و مادرش خانم ناهید شاهرخ به منظور شرکت در فستیوال مسکو به شوروی عزیمت نمایند.»[10]
تغییر مذهب
لیلى امیرارجمند در اروپا تغییر مذهب داده و به آئین مسیحیت (کاتولیک) گرویده بود. جالب آن که، در اسناد لانه جاسوسى نیز در مورد فرح چنین آورده شده است:
«ذوق و سلیقهاش کاتولیک و گاهى اسپارت مآبانه است.»[11]
در نامههایى که فرزند لیلى براى او مىنویسد، به او مىگوید: «که امروز به کلیسا رفتم.»[12]
فساد اخلاقی
لیلى امیرارجمند، هیچ قید و بندی در مورد روابط زن و مرد نداشت و هرگاه به او اعتراض مىشد که شما شوهر دارید و این رفتار براى یک زن شوهردار، خلاف شرع، عرف و اخلاق اجتماعى است، او پاسخ مىداد: «شوهرم با طرز فکر من موافق است!»
لیلى آشکارا با دیپلماتهای اروپاى شرقى و شوروى سابق (بیشتر وابستههای مطبوعاتى و اطلاعاتى) در محل کانون پرورش فکرى کودکان و نوجوانان ملاقات کرده و یا در میهمانىهای آنها در منازل و سفارتها شرکت مىکرد.[13] در کتاب معماران عصر پهلوى در باره لیلى امیرارجمند آمده است: «شرکت در ضیافتهاى سالانه اتحاد جماهیر شوروى سوسیالیستى و سیاه مست شدن و نوشیدن ودکا و شراب و خوردن خاویار تا حد افراط و در حال مستى سخن گفتن، از عادات مورد علاقه شدید اینگونه افراد بود.»[14] زنانى که در اطراف فرح و در حلقه یاران و محارم او قرار داشتند، مخصوصا زنان شوهردار بودند، اما به هیچوجه از شوهران خود پنهان نمىکردند که داراى رفیق هستند.[15] از مشهورترین این زنان مىتوان به لیلى ارجمند و لیلى دفترى[16] اشاره کرد.
این گونه ارتباطات حتى پس از خروج خاندان پهلوی از ایران، همچنان ادامه یافت به عنوان نمونه در زمانى که در کشور باهاما اقامت داشتند، دختر راکفلر شخصى را به نام «رابرت آرمائور» براى انجام کارهاى محمدرضا پهلوى معرفى کرده بود. شخص مذکور یک معاون داشت به نام «مارک موریس» که از مأمورین برجسته «سیا» بود. روزى بر سر رابطه جنسى او با خانم امیرارجمند، بین الى آنتورنادیس و لیلى مشاجره لفظى شدیدى اتفاق افتاد، از ارتباط جنسى آن مأمورین و الى آنتورنادیس با لیلى تمام کارکنان هتل مطلع بودند.
این وضعیت تا آنجا ادامه یافت که دولت باهاما، عذر همه آنها را خواست و اعلام کرد که از نظر سیاسى و اجتماعى حضور شاه و همراهان براى کشور باهاما زیانآور است.
محافظ ویژه محمدرضا پهلوى در اظهارنظرى آورده است: «هنگامى که لیلى امیرارجمند و لیلى دفترى در نوشهر همراه فرح پهلوى بودند، با وضع قبیح و زنندهاى روى ماسهها مىخوابیدند و در مقابل سربازان گارد، حرکات شنیعى انجام مىدادند.»[17]
کانون پرورش فکری کودکان
کانون پرورش فکری کودکان از مراکز مهم ایجاد شده توسط فرح محسوب میگردید که در راس آن، لیلی امیرارجمند دوست فرح و جاسوس حرفهای سازمان سیا قرار داشت و براساس الگوی غربیان، برنامه ریزی و اداره میگردید.
فعالیتهای عمده کانون که به اصطلاح متولی امور تربیتی کودکان، نوجوانان و جوانان جامعه بود در این راستا خلاصه میشد. دعوت از بازیگران مبتذل زن و مرد سینما و تلویزیون، آموزش رقاصی، نمایش فیلمها و معرفی و ارائه کتابهای زنندهای چون: «بچهها چگونه به دنیا میآیند» از دیگر آموزشهای کانون به شمار میآمد که عمدتا مورد اعتراض روحانیت و مردم مسلمان ایران بود.[18]
«کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان که ریاست عالیه آن را علیا حضرت شهبانوی گرامی ایران عهده دارند توسط افرادی اداره میشود که بعضی از آنها صلاحیت خدمتگذاری در این کانون را ندارند زیرا به اتهام خیانت به مملکت دستگیر و بازداشت شده بودند. خانم امیر ارجمند مدیر عامل کانون مزبور از اوضاع داخلی کانون اطلاع کامل ندارند و اطرافیان مطالب و وقایع را برخلاف به اطلاع ایشان میرسانند ضمنا در استخدام کارمند توجه لازم به سوابق داوطلبان نمیشود.»[19]
دریافت هدایا
لیلى امیرارجمند با ارتباطاتى که با دفتر فرح و عناصر سفارتهای خارجى برقرار کرده بود به طور مرتب از سوى آنها هدایایى را دریافت مىکرده است. این هدایا شامل تابلو نقاشى، مدال طلا، صفحه گرامافون، ودکا، ظروف کریستال، مجسمه لیلی امیرارجمند، مدال اول هفت پیکر، نشان سوم همایون و کادوهاى بسیار دیگر به اضافه پاداشهاى سالانه و سفرهاى تشویقى دیگر به خارج از کشور و..... بوده است.
در اسناد آمده است:
«جناب آقای علم وزیر معظم دربار شاهنشاهی
علیاحضرت شهبانوی ایران در روز 26 / 6 / 49 امر و مقرر فرمودند یک دستگاه ماشین مرسدس بنز با معافیت از حقوق و عوارض گمرکی برای سرکارخانم لیلی جهان آراء(امیر ارجمند) ترخیص گردد. اوامر علیاحضرت شهبانوی ایران جهت استحضار آن مقام معظم و صدور لازم به عرض رسید.»[20]
«در تاریخ 5 / 3 / 50 اتوفولتر دبیر دوم سفارت چکسلواکی شخصا مقداری ظروف کریستال به وزن 150 کیلو جهت خانم لیلی ارجمند مدیر عامل کانون پرورش فکری کودکان به منزل وی برد.»[21]
لیلی امیر ارجمند در تاریخ 8 / 9 / 1349 یک مدال طلا به علت فعالیتهاى فرهنگى ما بین ایران و چکسلواکى از طرف دولت چکسلواکى دریافت نموده است.[22]
حقوق و مزایا
خزانهدار کانون پرورش فکرى کودکان و نوجوانان در سال 1353 در برنامهای به وزیر دربار وقت (اسداللّه علم) ضمن پارهاى توضیحات در رابطه با حقوق لیلی امیرارجمند، پیشنهاد کرده که از اول شهریور ماه 1353 به حقوق ایشان (150000 ریال) مبلغ 99000 ریال افزوده شود که البته از مبلغ 150000 ریال، مبلغ 30307 ریال بابت مالیات کسر مىگردد.[23] متعاقباً رئیس دفتر مخصوص فرح پهلوى در نامهاى به خانم لیلى امیرارجمند در تاریخ 7 / 9 / 1356 از قول فرح پهلوى چنین آورده است:
«وجه دریافتى مدیرعامل کانون پرورش فکرى کودکان و نوجوانان از اول آذر 2536 از محل اعتبار کانون مقطوعاً مبلغ یکصد و هشتاد هزار ریال خواهد بود...»[24]
البته این مبلغ به غیر از حقوقهای گزافی است که از شرکت نفت، دانشگاه تهران، آموزش و پرورش دریافت مینمود.
[1] زنان دربار به روایت اسناد ساواک، لیلی امیر ارجمند، صفحه7.
[2] اسکندر دلدم، خاطرات من و فرح پهلوی، جلد 3، صفحه1084.
[3] زنان دربار به روایت اسناد ساواک، لیلی امیر ارجمند، صفحه 10 و 11 مقدمه.
[4] حسین فردوست، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، خاطرات حسین فردوست، جلد1، صفحه 212.
[5] زنان دربار، لیلی امیر ارجمند، صفحه 150.
[6] اسکندر دلدم، همان، جلد3، صفحه987.
[7] زنان دربار، لیلی امیرارجمند، صفحه 13 مقدمه.
[8] همان، صفحه 29.
[9] همان، صفحه 80 و 81.
[10] همان، صفحه 132 و 133.
[11] اسناد لانه جاسوسی، جلد1، صفحه284.
[12] نامههای شخصی لیلی امیرارجمند با فرزندان، بستگان، آشنایان و دوستان پرونده لیلی امیر ارجمند در موسسه مطالعات تاریخ معاصر.
[13] زنان دربار، لیلی امیر ارجمند، صفحه 21 مقدمه.
[14] نجفقلی پسیان، خسرو معتضد، معماران عصر پهلوی، نشر آتیه، سال 1379، صفحه741.
[15] اسکندر دلدم، همان، جلد3، صفحه1071.
[16] لیلی متین دفتری (زاده ۱۳۱۵ در تهران درگذشته ۱۳۸۶ در پاریس)، نقاش ایرانی بود. وی از هنرمندان هنر نوگرا و معاصر ایران و از بنیانگذاران سبک نقاشی مینیمالیستی یا سادهگرایانه در ایران بود. او دختر احمد متیندفتری، نخستوزیر اسبق ایران بود و تا پیش از انقلاب ۱۳۵۷ ایران، در حلقه دوستان نزدیک شهبانو فرح پهلوی قرار داشت.
[17] علی شهبازی، محافظ شاه، خاطرات علی شهبازی مامور مخصوص شاه، صفحه276.
[18] زنان دربار به روایت اسناد ساواک، فرح پهلوی ، جلد1، تهران، صفحه 48.
[19] زنان دربار، لیلی امیر ارجمند، صفحه 163.
[20] همان، صفحه73.
[21] همان، صفحه 99.
[22] همان، صفحه 24 مقدمه.
[23] همان، صفحه 194.
[24] همان، صفحه 25 مقدمه.
منابع
●
●
●
●
●
●
لیلی امیرارجمند به اتفاق خانواده
لیلی امیرارجمند
عکس اهدایی فرح به لیلی امیرارجمند در دوران جوانی
لیلی امیرارجمند در کنار فرح پهلوی در یک مراسم
لیلی امیرارجمند در کنار محمدرضا پهلوی در یک دیدار رسمی
لیلی امیرارجمند، فرح پهلوی و اردشیر زاهدی
لیلی امیرارجمند در یک مراسم رسمی در کنار فرح
لیلی امیرارجمند در کنار دوستان خارجی
لیلی امیرارجمند در کنار فرح پهلوی
لیلی امیرارجمند در کنار دیپلمات آمریکایی
لیلی امیرارجمند در کنار کارکنان سفارت آمریکا
تعداد مشاهده: 47592