قیام 19 دی 1356 مردم قم
تاریخ انتشار: 18 دي 1400
موضوع: اقدامات و تظاهرات عدهای از طلاب
صبح روز 36 /10 /18 [1356] یک بریده روزنامه تحت عنوان ایران و استعمار سرخ و سیاه، نوشته احمد رشیدى مطلق توسط فرد یا افرادى ناشناس در مدرسه خان الصاق گردیده و تعداد زیادى از طلاب جهت خواندن آن اجتماع نمودند.
در این میان شخصى که به علت ازدحام جمعیت مورد شناسایى واقع نگردید با صداى بلند گفت: آقایان شلوغ نکنید بنده با صداى بلند میخوانم و آن وقت که شما فهمیدید چیست شلوغ کنید که در این موقع کمکم تظاهرات وسیله طلاب آغاز گردید و به طور دستهجمعى به طرف حرم حرکت نمودند و شعار آنها درود بر خمینى و مرگ بر حکومت یزیدى بوده و از آن جا به طرف منزل آیتاللّه گلپایگانى مراجعه و پس از خروج مجددا به تظاهرات خیابانى دست زده و به منزل آیتاللّه شریعتمدارى و سیدصادق روحانى مراجعه و از ایشان خواستند تا راجع به مطالبى که در روزنامه درج شده بود و توهین گردیده است، اقدام نمایند.
نظریه شنبه: افرادى که در این تظاهرات شرکت داشتند عبارت بودند از : حسن قنبرزاده ـ سیدحسن سجادى ـ نادر مهربان ـ على نوروزى ـ محمد برقانى ـ سیدکاظم میرحسینى ـ عبدالصمد زارع.
نظریه یکشنبه: مفاد گزارش خبر مورد تایید است ضمناً دستور مراقبت بیشتر از نامبردگان به منبع داده شده. غانم
نظریه دوشنبه: با تایید منبع خبر حسن قنبرزاده، سیدحسن سجادى بلالى، محمد برقانى و عبدالصمد زارع از طلاب شمالى مقیم قم مىباشند که سوابق آنها در 21 ه و ستاد موجود است. پارسا
نظریه سهشنبه: افراد ذکر شده در نظریه دوشنبه از جمله محرکین واقعه اخیر بوده به موقع نسبت به رفتار با آنان اتخاذ تصمیم خواهد شد. رهبر
***
به: 312 تاریخ: 2536 /10 /19
از: 21 ه شماره: 21 /2522ه
موضوع : اقدامات و تظاهرات عدهاى از طلاب
پیرو 21 /2521ه ـ 2536 /10 /18
به دنبال تظاهرات روز 2536 /10 /18، روز 36 /10 /19 در مدرسه خان تعدادى از طلاب گرد هم جمع شده و شخصى به نام سید حسن شجاعى مازندرانى طى مطالبى چنین اظهار داشت (جوانان مسلمان با هم متفق باشید و از هم جدایى نیاندازید این حکومت یزیدى مىخواهد میان ما مسلمانها با دین جدایى اندازد و این بىدینها چکار مىکنند مطالب پوچ و غلط پخش مىکنند تا بتوانند مردمان مسلمان را از خدا و قرآن و علما و مراجع و امام خمینى جدایى اندازند حکومت را باید خدا انتخاب کند، حکومت عصر حاضر را خدا انتخاب نکرده است.) در این موقع تظاهرات شروع و تعدادى از آنها به مسجد اعظم که آقاى شریعتمدارى براى درس گفتن آمده بود رفته و از وى خواستند به دنبال تعطیل حوزهها درس را رها نماید که ایشان با ناراحتى از منبر پایین آمده و درس را تعطیل مىنمایند. سپس تظاهر کنندگان به منزل شیخ هاشم آملى و علامه طباطبائى؛ سپس به منزل وحید خراسانى مىروند و در ساعت 10 /5 صبح ناصر مکارم شیرازى در مسجد امیرالمؤمنین شروع به سخنرانى نمود و گفت شماها با هم همدست و هم زبان باشید قیام کنید اگر بمیریم همه با هم بمیریم و اگر زنده باشیم همه با هم زنده باشیم تا دست این حکومت یزیدى را کوتاه کنیم.
جوانان مسلمان ما هم با شما هستیم و از شما جدا نیستیم و بعد در ساعت 3 بعدازظهر به منزل شیخ حسین نورى رفتند و ایشان هم مطالبى به این شرح گفت: این مزدور نادان بود که مطالبى پوچ در روزنامه نوشت. انسانى که خودش نادان و تحصیل کرده نباشد نمىتواند ملت را نگهدارد. این مزدور مثل خفاش است. خفاش زمانى که روز باشد نور خورشید چشمش را اذیت مىکند این خفاش در نظر دارد با این مطالب و حرفهاى غلط مردم مسلمان شیعه ایران را از خمینى دور سازد .ما مىمیریم ولى از امام خمینى جدا نیستیم تمام پاکستان که 30 میلیون شیعه دارد و عراق و افغانستان تمام شیعهها از خمینى هستند و او را جدا از خودشان نمىدانند.
نظریه شنبه: نظرى ندارد.
نظریه یکشنبه: مفاد گزارش خبر مورد تایید است ضمنا مراتب به طور کامل طى تلفنگرام قبلاً به عرض رسیده است. غانم
نظریه دوشنبه: شیخ حسین نورى از جمله روحانیون طرفدار خمینى و از محرکین وقایع اخیر قم مىباشد که برابر رأى کمیسیون حفظ امنیت اجتماعى به سه سال اقامت اجبارى در خلخال محکوم گردیده و تاکنون اطلاعات مشموله به منظور پیگیرى و اعزام وى به محل معینه ادامه داشته لکن منتج به نتیجه نشده است. پارسا
نظریه سهشنبه: صحت خبر و نظریه دوشنبه مورد تایید بوده در مورد معرفى طلاب آشوبگر بمانند سید حسن شجاعى مازندرانى و سایرین بعد از رفع کامل آشوب تصمیماتى اتخاذ خواهد شد. ضمنا مراقبت از نورى همدانى تداوم داشته تا بتوان پى به محل اختفاى وى برده. رهبر
***
به: مدیریت کل اداره سوم312 تاریخ: 36 /10 /19
از: قم شماره: 21 /5665ه
پیرو : 21 /5664 ه ـ 36 /10 /19
طبق اطلاعى که مجدداً از بیمارستانها کسب گردیده تعداد کشته شدگان پنج نفر است که چهار نفر از آنان در اثر اصابت گلوله کشته شده و یک نفر بچه در اثر ازدحام فوت نموده.1 مجروحین تیر خورده که در بیمارستانها بسترى مىباشد جمعاً نه نفر است که حال دو نفر از آنان وخیم مىباشد و معدودى نیز وسیله سنگ و چوب مضروب که معالجه سرپایى انجام و مرخص گردیدهاند. ضمناً یک نفر از افسران شهربانى و چهار نفر از مأمورین نیز مصدوم و در بیمارستان بسترى مىباشند. جنازه چهار نفر مقتول تیر خورده به پزشکى قانونى تهران حمل گردید.2
رئیس سازمان اطلاعات و امنیت قم ـ معینى
گوینده: زند وکیلى
گیرنده: آقاى خسرو
افتخارى افسر نگهبان اداره کل سوم
ساعت: 1030 روز 36 /10 /19
________________________
1 ـ هفتهنامه اشپیگل درباره حادثه قم و تعداد شهدا مىنویسد: «جریان تظاهرات و اعتراضات با شورش طلبههاى قم آغاز شد که طى آن طبق اطلاعات رسمى، شش، و طبق اطلاعات غیر رسمى 60 تظاهر کننده به قتل رسیدند. (بولتن رادیو تلویزیون ملى ایران، ش 16، ص 10) روزنامه آبزرور انگلستان در این مورد چنین نوشت: «روز 9 ژانویه [19 دى] طلاب مذهبى قم دست به تظاهرات زدند که علیه اقدامهاى به ستوه آورنده دولت تظاهرات مىکردند. این تظاهرات با آتش مسلسل پلیس در هم کوبیده شد. رسماً اعلام شد که شش طلبه کشته شدهاند. یک آمار غیر رسمى حکایت از 11 برابر بیشتر از آن دارد.» (منبع: پانوشت شماره 1، ش 21، ص 7)
2 ـ تمام جنازهها را پلیس از بیمارستانها و جاهاى دیگر به تهران برد. شایع است که زخمىهاى بدحال را هم با آمپول هوا کشتهاند. جنازهها را به سه شرط مىدادند: 1ـ 500 تا 5000 تومان پول گلوله. 2ـ دفن در بهشت زهراى تهران. 3ـ نگرفتن مجلس ختم. (درباره قیام حماسه آفرینان قم و تبریز، ص 51 و 52)
***
به: 312 تاریخ: 36 /10 /20
از: 21 ه شماره: 21 /8001
موضوع: تظاهرات طلاب
ساعت 9 صبح روز 36 /10 /18 در مدرسه خان قم یک بریده روزنامه اطلاعات را که به قلم احمد رشیدى مطلق تحت عنوان ایران و استعمار سرخ و سیاه راجع به خمینى مطالبى نوشته بود به دیوار الصاق کرده بودند و طلبهها دور بریده روزنامه جمع شده و چون جمعیت زیاد بود و همه نمىتوانستند بخوانند لذا یک نفر که جلو بود شروع کرد با صداى بلند به خواندن تا رسید به نام روحاله خمینى طلبهها به صداى بلند صلوات فرستادند و از همان جا شعار و تظاهرات شروع شد. جمعیت که حدود پانصد نفر بودند از مدرسه خان بیرون آمدند و قصد داشتند به صحن وارد شوند که فراشها فوراً دربهاى صحن را بستند و طلبهها مقدارى شعار جلوى صحن داده و گفتند بروید منزل آیتاللّه گلپایگانى. طلاب همگى به منزل گلپایگانى رفتند به طوری که منزل مذکور پر از طلبه و افراد شخصى شد. آیتاللّه گلپایگانى پشت میکروفون رفتند و 5 دقیقه سخنرانى کرده و گفت دیشب روزنامه را برایم خواندند. خیلى ناراحت شدم. مدتى است که به دین و روحانیت جسارت مىکنند. دستگاهها مىگویند روحانیت با ما بودند در صورتى که همه مراجع با برنامه آنها مخالف هستند و این را همه مىدانند و حالا هم مخالف هستیم و بعدا هم مخالف خواهیم بود و تلگرافاتى که ما براى آنها کردیم الان هم رونوشتش در تلگرافخانه موجود است. بعد طلبهها را نصیحت کرد که باید متحد باشید اختلاف را کنار بگذارند اختلاف بین ما از آمدن کارتر به ایران بدتر و زیانآورتر است. آنها از اختلافات ما استفاده مىکنند. قبل از این که شما بیایید من داشتم نامه مىنوشتم براى آیتاللّه خوانسارى که جلو این کارها را بگیرد، چون من شخصاً با دستگاه رابطه ندارم. درسها را تعطیل کردیم ولى نباید که به همین جا اکتفا کنیم. ما باید با آقایان دیگر هم صحبت کنیم تا آنها هم با ما اقدام کنند. سخنرانى گلپایگانى که تمام شد جمعیت به طرف منزل شریعتمدارى حرکت کردند و در مسیر خیابان شعار مىدادند و مأمورین با اتومبیل به تظاهرکنندگان حمله کردند. آنها هم به مأمورین سنگ پرتاب مىکردند تا به منزل شریعتمدارى رسیدند. در منزل ایشان طلبهاى بنام سیدکاظم [ناخوانا ]کشمیرى بلند شد و گفت حضرت آیتاللّه الان که ما از منزل آیتاللّه گلپایگانى به منزل شما مىآمدیم سرهنگ جوادى دستور شلیک داد و با تراکتور به ما حمله کردند. شما بدرد دل طلبهها برسید. بعد شریعتمدارى سخنرانى کرد و گفت: چون من مریض هستم نمىتوانم صحبت کنم ولى امروز صبح روزنامه را خواندم خیلى متأثر شدم و باید این شخص که توهین کرده مجازات شود. ما اقدام مىکنیم حرف ما را گوش نمىدهند ولى این را بدانید اینها همه به ضرر خودشان است چون همه مردم ایشان (خمینى) را مىشناسند ولى شما آرام باشید و متحد باشید. معلوم مىشود شما ما را قبول دارید که به این جا آمدید پس بگذارید ما با آقایان مشورت کنیم تا ببینیم چه باید کرد.
سخنرانى شریعتمدارى که تمام شد چون مقارن با ظهر بود لذا اعلام کردند عصر ساعت 3 قدیم منزل آقاى نجفى جمع شوید. ساعت 5/ 3 طلبهها در منزل آیتاللّه نجفى جمع شدند. آیتاللّه نجفى سخنرانى کرده و گفت من ایشان را (خمینى را) خوب مىشناسم. ما هشتاد سال است با هم رفیق هستیم. ایشان با این حرفها کوچک نمىشود. من اقداماتى کردهام و نامه براى آقاى نورى در تهران نوشتهام که ایشان هم اقدام کند. بعد از اتمام سخنان نجفى طلاب به منزل سید صادق روحانى و آقا مرتضى حائرى رفتند که من دیگر در این دو منزل نبودم. شب بعد از نماز مغرب و عشاء در مسجد اعظم گفته شد که آقاى حائرى سخنرانى مىکند ولى حائرى به طور ایستاده پاى منبر چند کلمه صحبت کرده، اظهار داشت صلاح نیست ما در مسجد اعظم سخنرانى کنیم چون این جا را هم مثل مدرسه فیضیه مىگیرند. اگر بنا باشد صحبت کنیم در جاى دیگر صحبت خواهیم کرد. والسلام.
به محض اتمام سخنرانى حائرى شعار درود بر خمینى ـ مرگ بر این حکومت یزیدى شروع شد و از مسجد به طرف خیابان موزه بیرون آمدند. جلو درب مسجد مأمورین آماده بودند. طلبهها به محض مشاهده مأمورین با دست به طرف آنها اشاره کرده و فریاد مىزدند مزدور برو گمشو. در تظاهرات امشب به عنوان اعتراض حدود 100 عدد روزنامه اطلاعات را پاره کردند ضمناً به عنوان اعتراض نسبت به توهینى که در روزنامه اطلاعات به خمینى شده بود کلیه درسهاى حوزه تعطیل بود.
نظریه شنبه: طلبهها عقیده دارند که خود دولت مىخواهد که در مملکت آشوب و بلوا باشد به دلیل این که خودشان مىدانند که اگر چنین مطالبى در اخبار روزنامهها یا مجلات بنویسند مردم اعتراض مىکنند والا طلبهها آرام و مشغول درس خواندن بودند. یک نفر مطلبى در روزنامه نوشت حوزه را بهم ریخت.
نظریه یکشنبه: مفاد گزارش صحیح و نظریه شنبه مورد تایید است. با درج مقاله اشاره شده در متن گزارش خبر در روزنامه اطلاعات اذهان عمومى کلاً متوجه این مسأله است که دستگاهها موجد تظاهرات بوده و مىخواهند که آشوب باشد تا آنها بهرهبردارى نمایند. آنچه مسلم است این که هر موقع در جراید مطلبى علیه خمینى نوشته شده تظاهراتى را به دنبال داشته است. شراره
نظریه دوشنبه: متعاقب درج مطالبى در روزنامه اطلاعات در مخالفت با خمینى نمایندگان فروش این روزنامه در قم و کاشان وسیله نامه و تلفن تهدید شدهاند و تصور مىرود که این مسئله در فروش روزنامه اطلاعات نیز اثر نامطلوبى گذارد. پارسا
نظریه سهشنبه: نظرات یکشنبه و دوشنبه مورد تایید بوده شایع است بعد از مسافرت کارتر دولت جهت سرکوبى طلاب و روحانیان مخالف تعمدا مبادرت به درج این مقاله کرده تا بتواند مسببین آشوب اخیر در سراسر کشور را شناسایى و بازداشت کند. رهبر
***
به: 312 تاریخ: 36 /10 /20
از: 21 ه شماره: 21 /80020
موضوع: تظاهرات روز 36 /10 /19 قم
روز 36 /10 /19 هم مانند روز هجدهم به عنوان اعتراض نسبت به مقاله روزنامه اطلاعات که به خمینى اهانت کرده بود درسهاى حوزه علمیه قم تعطیل بود و همچنین بازار قم و مغازههاى اطراف بازار و اکثر مغازههاى خیابانها تعطیل بودند. ساعت حدود ده صبح طلبهها که در مسجد اعظم و مدرسه خان و صحنین اجتماع کرده بودند به طور دسته جمعى به منزل شیخ هاشم آملى رفتند. آملى خیلى مختصر و در چند کلمه گفت ما این اهانت را محکوم مىکنیم و ساکت نمىنشینیم. من پیشقدم شده با آیات و مراجع دور هم مىنشینیم و تصمیم مىگیریم که چه باید بکنیم. حرفهایى داریم که در این جا صلاح نیست بگویم. ما کارهاى شما را تحسین مىکنیم. همه شما را دوست داریم. به خاطر شماها ما را مىشناسند. شما هم متحد باشید. پس از سخنرانى آملى طلاب به منزل علامه طباطبایى رفتند و علامه طى چند کلمه برنامه دولت را در این مورد محکوم کرد. سپس شیخ محمد یزدى رشته صحبت را به دست گرفته و گفت چرا احساسات مردم را ندیده مىگیرند آیا نمىدانند مردم بیدار هستند.
یک نفر مجهولالهویه مقالهاى در روزنامه این مملکت مىنویسد و یا در روزنامههاى قبل اهانت مىکردند اینها به ضرر خودشان است. پس از سخنرانى یزدى طلاب از منزل علامه به مدرسه امیرالمؤمنین رفتند و در آن جا آقاى ناصر مکارم شیرازى سخنرانى کرده و اظهار داشت: بدانید که در صدر اسلام تاکنون برنامه همین طور بوده به پیغمبران اهانت مىکردند تا این زمان که برمىدارد در یک کاغذ پاره به مرجع بزرگ توهین مىکند. یکى از مراجع مىگفت در این جا به آقاى خمینى توهین نشده چون ایشان را همه مىشناسند به مراجع دیگر توهین شده زیرا غیر از ایشان سایرین را جزو خودشان مىدانند پس به ما توهین شده. و اضافه کرد بیایید متحد باشیم و دست به دست هم بدهیم اگر قرار باشد بمیریم همه با هم بمیریم و اگر هم زنده باشیم با هم زنده باشیم. و سپس نوشته روزنامه را محکوم کرد. بعد از سخنرانى مکارم طلاب به منزل وحید خراسانى رفتند. در آنجا ابتدا هادى مروى داماد خزعلى صحبت کرده و از مقامات دولت خواست نویسنده مقاله را محاکمه کنند بعد وحید خراسانى شروع به صحبت کرده و در ضمن صحبت خمینى را تشبیه به نور کرد که اگر کسى پا روى نور بگذارد نور خاموش نمىشود و سپس شعرى خواند که مفهومش این بود که آب دریا به دهان سگ نجس نمىشود و در حالى که روى سخنش با نویسنده مقاله بود گفت: اى احمق تو به شخصى توهین کردى که معرفه است در حالى که تمام بندگان نکره هستند ولى وقتى به خدا نزدیک شدند معرفه مىشوند. پس از سخنرانى وحید طلاب از منزل وى بیرون آمده به طرف بازار حرکت کردند و چون ظهر شده بود و مأمورین هم بازار را محاصره کرده بودند عدهاى داخل بازار شدند و از درب دیگر بیرون آمدند و عدهاى هم داخل بازار نرفتند و در خیابان پراکنده شدند. ساعت چهار بعدازظهر طلاب که مجدداً در مسجد اعظم و مدرسه خان اجتماع کرده بودند به طرف خیابان ارم و صفائیه حرکت کرده و به منزل حسین نورى رفتند. در آن جا نورى سخنرانى کرده و گفت: اگر در جراید این قبیل حرفها تکرار شود مراجع تصمیم جدى خواهند گرفت. و مقدارى در این زمینه صحبت کرد. پس از سخنرانى نورى مردم از منزل وى بیرون آمده و در خیابان شروع به راهپیمایى کردند. نزدیک چهار راه ارم که رسیدند چند نفر شروع کردند به شکستن شیشههاى بانک صادرات و حمله کردند به حزب رستاخیز و اتومبیلهائى که جلو حزب پارک شده بود و اتومبیل پلیس که جلو کلانترى یک ایستاده بود و آنها را با سنگ و چوب شکستند. در این وقت مأمورین به جمعیت حمله کردند و مردم هم مقاومت کرده با سنگ به مأمورین حمله کردند. مأمورین ناچار شدند که تیراندازى کنند. با این که مأمورین مرتب تیراندازى مىکردند ولى طلبهها متفرق نمىشدند و همچنان شعار مىدادند و به طرف مدرسه خان مىآمدند. نزدیک چهارراه مدرسه خان ژاندارمها رسیدند و با سنگ و چوب به طلابها حمله کردند. در این جا طلاب شعار مرگ بر خاندان پهلوى را شروع کرده و از داخل گذر خان به طرف محلات داخل شهر رفته. در این جا من از جمعیت جدا شدم و بین من با جمعیت فاصله شد و مأمورین نمىگذاشتند که به داخل گذرخان بروم. ضمنا شب گذشته هم عدهاى شیشه بانکها را شکستند.
نظریه شنبه: اگر تظاهرات امروز کشته داشته باشد قم و حتى ایران به این زودى ساکت نخواهد شد. ضمناً در این گیر و دار ماشین آمبولانس بیمارستان سهامیه که متعلق به شریعتمدارى است مرتب آژیرکشان دور خیابانهاى قم مانور مىداد که یعنى ما مسئول بردن زخمىها هستیم.
نظریه یکشنبه: مفاد گزارش صحیح است. همان طورى که طى تلفنگرامهاى قبلى به عرض رسیده این غائله شش کشته و 9 نفر تیر خورده و پنج نفر مصدوم وسیله سنگ و چوب داشت که در بیمارستانهاى نکوئى و کامکار و گلپایگانى بسترى بودهاند.1 ضمنا جمعیت متظاهرین بعد از ظهر را بیش از ده هزار نفر گزارش کردهاند. در این ماجرا یکى از افسران راهنمایى و رانندگى قم به نام سروان بهرامى و چهار نفر از مأمورین شهربانى نیز مصدوم و مجروح گردیدهاند که در بیمارستان کامکار بسترى شدند. از مأمورین در حدود چهل نفر مصدوم شدهاند که سرپایى معالجه گردیدهاند. شراره
نظریه دوشنبه: با تایید نظریه یکشنبه به استحضار مىرساند که در بین مردم شایع شده که حدود یکصد نفر در تظاهرات کشته شدهاند. ضمناً تظاهرات روز 2536 /10 /19 از یک رهبرى و تاکتیک مخصوصى برخوردار بوده است. پارسا
نظریه سهشنبه: با تایید نظرات داده شده و مفاد گزارش خبر ناصر مکارم شیرازى و شیخ محمد یزدى در کمیسیون حفظ امنیت اجتماعى قم به سه سال تبعید در چاه بهار و بندر لنگه محکوم گردید و نیز بازار به حمایت از اخلالگران تعطیل نکرد بلکه از ترس آشوبگران تعطیل شده. رهبر
_______________________
1ـ خبر کشتار قم که با یک لحن و آهنگ در همه روزنامههاى کثیرالانتشار وقت منتشر شد، به وسیله ساواک تنظیم گردید و در اختیار مسوولین جراید گذاشته شد.
***
به: مدیریت کل اداره سوم312 تاریخ: 36 /10 /20
از: قم شماره: 21 /5667
پیرو مذاکرات تلفنى آمار مقتولین و مجروحین وقایع روز گذشته به شرح زیر به عرض مىرسد:
1 ـ حیدر رضایى1 فرزند همت على 1344 شغل محصل که بر اثر ازدحام جمعیت کشته شده است.
2 ـ محمد انصارى2 25 ساله شغل طلبه که بر اثر اصابت گلوله به مغز وى به قتل رسیده.
3 ـ غلامرضا همراهى فرزند مسیب متولد 1328 قم تیر خورده است. سه نفر دیگر از مقتولین به علت همراه نداشتن مدارک شناسایى شناخته نگردیدهاند.
مجروحین عبارتند از:
1 ـ سید هادى بهشتى فرزند محمود دیپلمه بیکار3
2 ـ محمدمهدى اکبرزاده فرزند محمود 23 ساله شغل طلبه اهل مشهد
3 ـ محمد جواد ملاصادقى فرزند غلامرضا
4 ـ على کاظمى فرزند نوروز
5 ـ محمدعلى سعادتمند شغل کارگر ساکن قم
6 ـ اسماعیل غریزى فرزند فیضاللّه شغل طلبه ساکن قم
7 ـ محمد فعله گرد فرزند عزتاللّه کارگر ساکن تهران
8 ـ محمدرضا یخچالى محصل کلاس سوم نظرى ساکن قم
9 ـ على اوسط مجد مویدى 27 ساله کارمند اداره کشاورزى شاهآباد غرب
10 ـ على شیخیان فرزند باب اله 23 ساله شغل جوشکار ساکن تهران
11 ـ منصوره فیضى فرزند حسین که وسیله سنگ مجروح و پس از معالجه مرخص گردیده است.
12 ـ رضا صفرى فرزند اسداللّه شغل کارگر 18 ساله
13 ـ محمدعلى سلطان احمدى فرزند جمالالدین 26 ساله شغل طلبه ساکن قم
14 ـ ابراهیم رباط جزى فرزند محمدعلى 21 ساله شغل منبت کار ساکن قم
رئیس سازمان اطلاعات و امنیت قم ـ معینى
گیرنده: آقاى مجتبوى از کل سوم 312
گوینده: شب افروز
ساعت تلفنگرام: 1015 ـ 2536 /10 /20
_________________________
1ـ حیدر رضایى در سال 1344 در شهر قم به دنیا آمد از همان کودکى فراگیرى قرآن را با جدیت دنبال کرد و در سن هفت سالگى به قرائت قرآن مسلط گشت و از همان زمان در محافل و مجالس مذهبى شرکت جست. در واقعه 19 دى ماه 1356 هنگامى که از منزل آیتاللّه نورى برگشت هدف حمله سربازان قرار گرفته و به فیض شهادت نائل گردید. ر. ک: حماسه 19 دى، ص 385
2ـ طلبه شهید محمدرضا انصارى در سال 1338 در تویسرکان به دنیا آمد، از ابتداى نوجوانى به مذهب و علوم اسلامى علاقه داشت و در مدرسه براى همکلاسانش جلسات قرائت قرآن تشکیل و نماز جماعت برپا مىساخت. وى ابتدا در حوزه علمیه خرمآباد به تحصیل مقدمات پرداخت و پس از دو سال راهى حوزه علمیه قم و در مدارس آیتاللّه گلپایگانى، رضویه، حقانى به ادامه تحصیل پرداخت.در اول آبان 1356 و با انتشار خبر شهادت حاجآقا مصطفى خمینى (ره) در تظاهراتى که به همین مناسبت برپا گشته بود شرکت کرد و از آن زمان در تمامى حرکتهاى اعتراضآمیز و راهپیماییها شرکت داشت و خود را وقف این هدف مقدس کرد در 19 دى ماه 1356 و در پى انتشار مقاله توهینآمیز در حالى که از منزل آیتاللّه نورى برمىگشت و به هنگام کمک به مجروحین هدف حمله سربازان قرار گرفت و به شهادت رسید.ک: حماسه19دى، ص283ـ 284
3ـ در بولتن محرمانهاى که ساواک براى دفتر ویژه اطلاعات و کمیته مشترک ضد خرابکارى فرستاد در مورد این مجروح نوشته بود: «یکى از مجروحین روز 2536 /10 /19 به نام بهشتى جزو افراد متوارى بوده که پس از مرخص شدن از بیمارستان، دستگیر و تحت تعقیب قرار گرفته است.» (پرونده ش 129514، ج 5)
* امروز (56 /10 /20) رادیو لندن در بخش فارسى خود از قول خبرنگار بى.بى.سى در ایران گفت: «تعداد کسانى که در زد و خورد با پلیس در شهر قم به قتل رسیدند ممکن است به 6 نفر برسد. در واقع خبرنگار ما مىافزاید ظاهرا در حدود 70 نفر هم دستگیر شدهاند. گفته مىشود این زد و خورد به علت مخالفت تظاهر کنندگان با آزادى زنان و برنامههاى اصلاحى شاه ایران است. اما منابع مخالف رژیم ایران گفتهاند که تظاهرکنندگان خواستار بازگشت رهبر مخالفان شاه در عراق بودهاند. خبرنگاران مىگویند بعید است که علت تظاهرات مخالفت با آزادى زنان و اصلاحات شاه ایران باشد.» (بولتن محرمانه خبرگزارى پارس، ش 297، ص 27)
شیوه خبرپردازى ساواک براى رسانههاى داخلى درباره حادثه قم برخى از رسانههاى گروهى جهان را نیز متأثر کرد. بى.بى.سى هر چند گفته منابع رسمى ایران را با شک و تردید نقل مىکند، اما برخى دیگر از جراید خارجى قول تحریف شده منابع ایرانى را محور خبر از حادثه نوزده دى قم قرار دادند برنامه اول تلویزیون سراسرى آلمان در بخش خبرى امروز خود گفت: «بنا به گزارش خبرگزارى پارس در تظاهراتى که در شهر قم علیه آزادى زنان و اصلاحات ارضى انجام گرفته بود 5 نفر کشته شدهاند...» (بولتن محرمانه خبرگزارى پارس، ش 298، ص 8) سند بعدى اصل خبر تهیه شده از حادثه قم به وسیله ساواک را نشان مىدهد.
***
از: سازمان اطلاعات و امنیت قم شماره: 5678 /21
به: مدیریت کل اداره سوم 312 تاریخ: 36 /10 /22
صورتجلسه کمیسیون حفظ امنیت اجتماعى شهرستان قم
ساعت 0800 صبح روز 2536 /10 /21 شاهنشاهى بنا به دعوت تلفنى فرماندارى شهرستان قم کمیسیون حفظ امنیت اجتماعى با شرکت امضاءکنندگان زیر در اطاق کار آقاى فرماندار تشکیل است. آقاى فرماندار اظهار داشتندک با توجه به اقدامات خرابکارانه عدهاى ماجراجو که در روزهاى 18 و 19 و 20 دیماه جارى که منتهى به زد و خورد و کشتهشدن 5 نفر خرابکار و از بین رفتن یک دانشآموز بىگناه گردید و به علت فوریت و اهمیت موضوع کمیسیون با تلفن دعوت شده است تا بنا به تقاضاى مقامات انتظامى و امنیتى افرادى که محرک اصلى واقعه بوده و با جمع کردن افراد و رهبرى عملیات اخلالگرانه نظم و آسایش عمومى را مختل و موجب قتل یک طفل بىگناه شدهاند؛ باید براى حفظ مصالح عمومى و اعاده نظم بر شهر به اقامت اجبارى در شهرهاى دیگرى که کمیسیون مقتضى بداند محکوم شوند. آقاى رئیس شهربانى و آقاى نماینده نخستوزیرى اظهار داشتند: به موجب گزارشات موجود و سوابق محرمانه افراد مفصله الاسامى ذیل محرک اصلى و مخل نظم عمومى تشخیص داده شدهاند.
1 ـ شیخ مرتضى فهیم فرزند غلامرضا شناسنامه شماره 24 متولد 1313 سردر کرمان شغل واعظ.
2 ـ شیخ محمد یزدى فرزند على شماره شناسنامه 23532 متولد 1310 اصفهان شغل واعظ
3 ـ ناصر مکارم شیرازى فرزند علىمحمد شماره شناسنامه 20934 متولد 1305 شیراز شغل واعظ
4 ـ شیخ حسین نورى همدانى فرزند ابراهیم شماره شناسنامه 28119 متولد 1303 همدان شغل واعظ
5 ـ ابوالقاسم خزعلى فرزند غلامرضا شماره شناسنامه 14281 متولد 1304 بروجرد شغل واعظ
6 ـ محمدعلى گرامى فرزند عباس شماره شناسنامه 11 متولد 1317 قم شغل واعظ
7 ـ شیخ حسن صانعى فرزند محمدعلى شماره شناسنامه 1290 متولد 1313 شهرضا شغل واعظ
8 ـ حاج قاسم دخیلى فرزند حسن شماره شناسنامه 46846 متولد 1309 شغل تاجر
9 ـ غلامحسین خردمند فرزند مهدى شماره شناسنامه 69 متولد 1324 شغل فرش فروش
10 ـ حسین سلیمانى فرزند رضا شماره شناسنامه 71840 متولد 1315 شغل خرازى فروش
کمیسیون با توجه به اظهارات ریاست شهربانى و نماینده نخستوزیرى هریک از افراد مشروحه فوق را به اقامت اجبارى به مدت سه سال در شهرهاى ذیل محکوم نمود.
1 ـ شیخ مرتضى فهیم فرزند غلامرضا به سه سال اقامت اجبارى در شهرستان سقز
2 ـ شیخ محمد یزدى فرزند على به سه سال اقامت اجبارى در شهرستان بندرلنگه
3 ـ ناصر مکارم شیرازى فرزند على محمد به سه سال اقامت اجبارى در شهرستان چاه بهار
4 ـ شیخ حسین نورى همدانى فرزند ابراهیم به سه سال اقامت اجبارى در شهرستان خلخال
5 ـ ابوالقاسم خزعلى فرزند غلامرضا به سه سال اقامت اجبارى در شهرستان بیجار
6 ـ محمدعلى گرامى فرزند عباس به سه سال اقامت اجبارى در شهرستان شوشتر
7 ـ شیخ حسن صانعى فرزند محمدعلى به سه سال اقامت اجبارى در شهرستان میناب
8 ـ حاج قاسم دخیلى فرزند حسن به سه سال اقامت اجبارى در شهرستان تویسرکان
9 ـ غلامحسین خردمند فرزند مهدى به سه سال اقامت اجبارى در شهرستان خوى
10 ـ حسین سلیمانى فرزند رضا به سه سال اقامت اجبارى در شهرستان تربت جام
ضمناً نظر به اهمیت موضوع و دخالت محکومیت فوق در اخلال نظم و این که ادامه حضور آنان مخالف مصالح عمومى و موجب سلب آسایش اهالى خواهد شد، کمیسیون قرار اجراى موقت راى فوق را صادر مىنماید. این راى در دادگاه استان مرکز (تهران) قابل پژوهش است.
فرماندار شهرستان قم / حسین جامعى
نماینده نخست وزیرى / محمود معینى
رئیس دادگسترى شهرستان قم / سید کاظم فاطمى شریعت پناهى
رئیس شهربانى قم / سرهنگ ستاد رضا رزمى
دادستان قم/ رضا ملکشاهى
فرمانده هنگ ژاندارمرى قم/ سرهنگ ستاد محسن روان پى
تعداد مشاهده: 13477