امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) فرمودند: عبرت‌ها چه بسیارند و عبرت‌گیری و پندپذیری چه اندک است. قصارالحکم، صفحه 118، به نقل از آثارالصادقین، آیت‌الله احسان‌بخش.

ما را در طول تاریخ و در سده‌های اخیر از هر پیشرفتی محروم کرده‌اند و دولت‌مردان خائن و دودمان پهلوی خصوصاً. امام خمینی(قدس سره)، صحیفه امام، ج 21، ص 416.

 

مقالات بدون درج سند

جهاد تبیین و پاسخ به شبهات تاریخی

نگاهی به زندگی سرمایه‌دار یهودی و کارگزار اسرائیل، حبیب‌الله القانیان


تاریخ انتشار: 12 خرداد 1403

حبیب‌الله القانیان

مقدمه

اواسط زمستان سال 1395 بود که نام حبیب‌الله القانیان یک بار دیگر بر سر زبان‌ها افتاد. در 30 دی ماه آن سال، ساختمان پلاسکو واقع در چهارراه استانبول تهران در آتش سوخت و فرو ریخت. بنیانگذار این ساختمان کسی نبود جز حبیب‌الله القانیان، سرمایه‌دار و تاجر یهودی ـ صهیونیستی و از افراد نزدیک به دربار پهلوی که به دلایل خیانت‌هایش به ملت ایران و جاسوسی و همکاری گسترده با رژیم صهیونیستی، در بامداد 19 اردیبهشت 1358 پس از محاکمه و صدور کیفرخواست و رأی دادگاه، اعدام شد. فروریختن ساختمان پلاسکو بهانه‌ای بود تا در محافل مختلف رسانه‌ای، درباره القانیان صحبت شود و در این میان جریان تحریف، در صدد تطهیر چهره او و معرفی وی به عنوان یک کارآفرین برجسته برآید! اما حبیب‌الله القانیان کیست؟ این فرد ثروتمند، چگونه با زد و بند و رانت توانست مال و منال خود را بیشتر کند؟ ارتباط او با دستگاه پهلوی چیست؟ وی چه ارتباطی با رژیم غاصب صهیونیستی داشت؟ این مقاله می‌کوشد با کند و کاو در اسناد و مستندات، به این سؤالات پاسخ دهد.

توجه به این نکته مهم لازم است که:

جریان‌های معاند با انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی و برخی از ناآگاهان، در مورد بعضی از اعدام‌شدگان پس از پیروزی انقلاب اسلامی تردید، تشکیک و تحریف به عمل می‌آورند و با سبک‌نشان دادن جرایم و خیانت‌های اعدام‌شدگان، چنین وانمود می‌کنند که برخی از سرکردگان و تحکیم‌کنندگان رژیم ظالم پهلوی، بی‌گناه معدوم شده‌اند! آنان به‌عمد و یا سهو به این نکته توجه ندارند که ایجاد و تحکیم رژیم کودتایی، وابسته به استعمارگران، غیرقانونی و منحوس پهلوی، معلول عوامل انسانی داخلی و خارجی بوده است و ماندگاری چنین رژیمی بدون کارسازی و کارگزاری نظامیان، دانشگاهیان، روحانیان، نخبگان، تحصیل‌کردگان، سرمایه‌داران و... وابسته و خائن امکان نداشت و این عوامل انسانی شریک جرائم، خیانت‌ها و جنایت‌های رژیمی هستند که دین و دنیای مردم ایران را به تباهی کشاند و بر سر ایران آن آورد که تاریخ 53 ساله دوره پهلوی اول و دوم، گویای آن است.

برخی دیگر هیجانات پس از پیروزی انقلاب اسلامی و حس انتقام‌جویی از استبداد و استعمار را عامل محاکمه و اعدام سران رژیم پهلوی می‌دانند و بدون مطالعه و اطلاع، گمان می‌برند که عوامل رژیم پهلوی بدون دادرسی و محاکمه و بدون رعایت موازین قانونی و شرعی توسط انقلابیون کشته و اعدام شدند. در حالی که سران رژیم شاه در دادگاه و زیر نظر قضات فقیه و حقوقدان محاکمه گردیدند و بعد از جلسات دادگاه، رأی مطابق با قوانین علیه آن‌ها صادر شده است.

گمان‌کنندگان، این نکته مهم را در نظر ندارند که پس از پیروزی هر انقلابی، بزرگان و رهبران انقلاب وظیفه دارند، عدالت را درباره جنایتکاران و خیانتکاران دوران ظلم و استبداد به مورد اجرا گذارند و خواست به‌حق مردم خویش را که سالیان دراز دچار صدمات جانی، مالی و معنوی دوران ظلم و استبداد شده‌اند به منصه ظهور برسانند. این حق قانونی، منطقی، انسانی و مشروع هر حکومتی است که به جرایم مجرمان رسیدگی نموده و آن‌ها را به سزای اعمال خویش برساند و بدیهی‌ست هر چقدر جرایم سنگین‌تر و خسارات آن بر منافع ملی، استقلال کشور، حقوق مادی و معنوی یک ملت بیشتر باشد، کیفر آن سهمگین‌تر خواهد بود.

 

تولد و خانواده

حبیب‌الله القانیان در سال 1288 هجری شمسی، در یک خانواده یهودی در محله عودلاجانِ[1] تهران به دنیا آمد. پدر حبیب‌الله خیاط بود. حبیب‌الله شش برادر به نام‌های نجات‌الله، عطاءالله، صیون، داود، جان و نصرالله داشت.[2] هر یک از آن‌ها در حوالی پیروزی انقلاب به خارج از کشور ـ از جمله شهرهای لندن، نیویورک و لس آنجلس ـ رفته و تا هنگام مرگ در آنجا زندگی کردند.[3]

حبیب‌الله در نوجوانی تحصیل را رها کرد و در هتل دایی‌اش در حوالی میدان فردوسی مشغول به کار شد و طی سال‌های بعد به همراه برادرانش، به کار تجاری و اقتصادی روی آوردند. آن‌ها در سال 1316، تجارتخانه‌ای را در سرای حاج اسماعیل راه انداختند و اقدام به واردات ساعت، پارچه، رادیو، ماشین خیاطی و... نمودند. حبیب‌الله القانیان در سال 1328 با دختردایی‌اش ازدواج کرد که حاصل آن، سه پسر به نام‌های کارمل، سینا و فریدون و یک دختر به نام مهناز بود.[4]

 

دارایی‌های القانیان

القانیان از جمله اعضای اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران بود. در اوایل دهه 1340، «مراد اریه» رهبر جامعه کلیمیان ایران، از سمت خود استعفا داد و حبیب‌الله القانیان به جای وی به ریاست انجمن کلیمیان انتخاب شد و برای 18 سال این سمت را در اختیار داشت.[5]

در دوره محمدرضا، رژیم صهیونیستی فعالیت دامنه‌داری را برای انتقال سرمایه برخی از یهودیان ثروتمند ایرانی به اسرائیل آغاز کرده بود. برادران القانیان از مهم‌ترین کارگزاران چنین فرایندی بودند.[6] حبیب‌الله القانیان در اسرائیل سرمایه‌گذاری کرده بود. برج شیمشون، ساختمان بورس الماس اسرائیل در شمال تل‌آویو و نخستین آسمان‌خراش در اسرائیل از جمله سرمایه‌های وی بود.[7]

در سندی با موضوع «آسمان خراش القانیان در اسرائیل» آمده است: «آقای حاج حبیب‌الله‌القائیان رئیس انجمن کلیمیان تهران و سرمایه‌دار معروف در حال حاضر مشغول احداث ساختمان بزرگ چندین طبقه در بین راه هرصلیا و تل‌آویو در کشور اسرائیل می‌باشد و بلندی این ساختمان سه برابر بلندی ساختمان آلومینیوم یا پلاسکو می‌باشد. آسمان خراش مزبور هنوز نیمه تمام است. آقای منصور یومطوب که ساکن شهر هرصلیا واقع در کشور اسرائیل می‌باشد اظهار داشته است مخارج این ساختمان خراش [آسمان‌خراش] بایستی از خارج فرستاده شود.

نظریه شنبه: شنبه خود آسمان خراش مورد بحث را مشاهده نموده است. و اهالی محل اظهار داشته‌اند که ساختمان متعلق به آقای القانیان می‌باشد.

نظریه سه‌شنبه: حاج[8]حبیب‌الله القانیان بین افراد ایرانی شایع نموده است که در کشور اسرائیل صاحب هیچ‌گونه زمین یا ملکی نبوده و تمام سرمایه‌اش در ایران متمرکز می‌باشد. در صورتی که کلیمیان ایرانی معتقدند که مشارالیه در اسرائیل دارای زمین‌های متعدد و ساختمان‌های بزرگ می‌باشد.»[9]

القانیان همچنین به همراه برادرانش اولین کارخانه صنایع پلاستیک و ملامین را در ایران ایجاد کرد و توانست از این راه به سود کلانی دست پیدا کند. در سال 1337 وی شرکت پلاسکو را راه‌اندازی کرد. 5 سال بعد، با سرمایه‌گذاری القانیان یکی از بزرگ‌ترین برج‌های تهران در چهارراه استانبول توسط مهندسان اسرائیلی طراحی و ساخته شد. این ساختمان تجاری که به ساختمان پلاسکو معروف بود، 16 طبقه داشت. القانیان در دهه 50 این ساختمان را به هژبر یزدانی[10] فروخت. دیگر ساختمانی که متعلق به القانیان بود، با نام ساختمان آلومینیوم در سال 1341، در 14 طبقه احداث شد. این ساختمان نزدیک 30 هزار متر زیربنا دارد و در زمینی به وسعت 4300 متر مربع ساخته شده است. این ساختمان را نیز هژبر یزدانی در سال 1352 به قیمت 38 میلیون تومان خرید. در سال 1358 هر دو ساختمان با حکم دادگاه انقلاب مصادره شد و به تملک بنیاد مستضعفان درآمد.[11]

یکی از حامیان حبیب‌الله القانیان، اشرف پهلوی، خواهر دوقلوی محمدرضا بود. القانیان اغلب در جلسات قماری که اشرف ترتیب می‌داد حضور داشت.[12] القانیان به‌واسطه ارتباط با مسئولین مملکتی و استفاده از رانت، از پرداخت عوارض و مالیات هم معاف بود. این موضوع موجب نارضایتی مردم و دکان‌داران شده بود و عکس‌العمل وعاظ را نیز در پی داشت. ساواک در گزارشی با اشاره به سخنرانی سید عبدالرضا حجازی در مسجد ارک تهران، به تاریخ 30 خرداد 1341، بخشی از سخنان وی را این‌طور منعکس کرده است: «... همین اسرائیل که پنیر گندیده‌اش را برای ما هدیه می‌کند، عمّال او ثروت ما را به غارت می‌برند. یکی از آن‌ها القائیان [القانیان] است که رقم مالیاتی او سر به چندین میلیون تومان می‌زند و یک شاهی آن را نپرداخته است و مالیات را باید شما دکانداران و کاسب‌های جزء بپردازید، چون دولت آن‌قدر قدرت ندارد که مالیات‌ها را از فئودال‌ها و ملاکین بزرگ بگیرد و تمام بار مالیات بر دوش شما است.»[13]

القانیان با ثروت زیادی که اندوخته بود، در بازارِ سرمایه قدرت بسیاری داشت و با تصمیمات خود می‌توانست در بازار سرمایه تشنج ایجاد کند. در ۲۳ تیرماه ۱۳۵۴، فرمانی از سوی محمدرضا پهلوی مبنی بر مبارزه با گران‌فروشی صادر شد. به دنبال این دستور، حبیب‌الله القانیان که یکی از مصادیق تنش در بازار بود، در 4 مردادماه آن سال بازداشت شد. براساس گزارش روزنامه‌ها، شرکت‌های متعلق به القانیان از جمله شرکت پلاسکو، از عوامل بالا رفتن قیمت‌ها بودند. وی متهم بود که «دستور گران‌فروشی را صادر کرده و از صدور فاکتور فروش نیز خودداری نموده است و یکی از عوامل اصلی اخلال در امر قیمت‌ها می‌باشد.»[14] البته این شوی تبلیغاتی از سوی دولت راه‌اندازی شده بود تا بار بالا رفتن قیمت‌ها را از دوش خود برداشته و چند سرمایه‌دار را عامل این موضوع معرفی کند. هر چند امثال القانیان با تسلط بر بازار، خون مردم را در شیشه می‌کردند، اما آن‌ها هم بازیگرانی بودند که توسط دستگاه حاکمه برکشیده شده بودند.

روزنامه اطلاعات ضمن معرفی القانیان، بخشی از دارایی‌های او را افشا کرد و نوشت: «حبیب‌الله القانیان یکی از بزرگ‌ترین کارخانه‌داران کشور است که فعالیت خود را در زمینه تولید کالا‌های صنعتی از ۲۲ سال قبل شروع کرده است. وی اولین کارخانه پلاستیک‌‌سازی را در کشور بنیان گذارد و قبل از تأسیس این کارخانه مدت‌ها پروفیل‌سازی آلومینیوم و یخچال‌سازی را دایر کرده بود. وی سال‌ها علاوه بر مدیریت این کارخانجات، مدیریت عامل کارخانجات صنعتی تهران را نیز به عهده گرفت و سپس مدیرعامل شرکت ‌سهامی ریسندگی و بافندگی ممتاز شد که بزرگترین کارخانه ریسندگی کشور است. حبیب‌الله القانیان در ده ‌سال قبل به عضویت اتاق صنایع و معادن به نمایندگی صنعت پلاستیک انتخاب شد. القانیان در کنار فعالیت‌های صنعتی خود در تجارت نیز فعالیت زیاد دارد و به کار‌های صادراتی و وارداتی نیز می‌پردازد. وی از جمله ملاکین نیز به شمار می‌رود و یکی از اجاره‌بگیران بزرگ است. حبیب‌الله القانیان ساختمان مرتفع خیابان اسلامبول را که به ساختمان پلاسکو معروف است سال‌ها قبل ساخت، ولی دو سه سال قبل آن را به یک پول‌دار یزدی[هژبر یزدانی] فروخت. یکی از ساختمان‌های موجود متعلق به القانیان، ساختمان آلومینیوم در خیابان شاه است که از جمله آپارتمان‌های مرتفع تهران به شمار می‌رود و دفتر کار القانیان نیز در همین ساختمان قرار دارد.»[15]

دو روز بعد از دستگیری القانیان یعنی در 6 مرداد، در روزنامه‌ها، نامه‌ای از وی منتشر شد. در این نامه، القانیان آمادگی خود را برای کاهش قیمت‌ها اعلام کرد و مدتی بعد با وساطت اشرف پهلوی و مئیر عزری[16] نماینده اسرائیل در ایران، آزاد شد و کارهای اقتصادی خود را از سر گرفت.[17] بدین ترتیب، رژیم شاه با بازداشت موقت القانیان یک حرکت نمایشی و رسانه‌ای را طراحی کرده بود. این در حالی است که ارتباط افرادی از قبیل القانیان با سیستم حاکمیت، مانع از آن می‌شد که وی محاکمه شود.[18]

 

خوش رقصی برای دربار پهلوی

القانیان از جمله سرمایه‌دارانی بود که به واسطه ارتباط با دستگاه پهلوی، به نوعی برای خود مصونیت ایجاد کرده بود. چنان‌که ملاحظه شد، او به جرم گرانفروشی بازداشت شد اما خیلی زود دوباره از وی رفع توقیف شد و کارهای خود را از سر گرفت. او با اعضای دولت و سران رژیم نیز رابطه‌ای حسنه داشت. تصاویر زیادی از القانیان وجود دارد که وی را در کنار سران شاه نشان می‌دهد. وی همواره به شاه کرنش می‌کرد و او را مورد ستایش قرار می‌داد و خود را جان‌نثار شاه می‌دانست. القانیان در نامه مورخه 7 / 9 / 1355 خطاب به شاه چنین نوشت: «جان‌نثار حبیب‌الله القانیان که در جریانات مبارزه با گرانفروشى مورد تعقیب قرار گرفته در دادگاه شعبه 15 استان تهران تبرئه و سپس مجدداً تحت پیگرد و در این مرحله به علت عدم دفاع از خود محکوم گردیدم، مشمول عنایات شاهنشاه عدالت پرور قرار گرفته و مورد عفو ملوکانه واقع شدم. اینک آگاه شدم که به مجازات بسیار شدیدترى که محدودیت از فرصت شرفیابى به حضور مقدس شاهنشاه است ... دچار گردیده‌ام... جان ناقابل من و خانواده‌ام فداى سلامت و سعادت شاهنشاه ایران باد.»[19]

براساس یکی از گزارش‌های رسمی ساواک به تاریخ 1 / 1 / 44، حبیب‌الله القانیان سیصد هزار تومان هزینه تهیه سکه‌هایی به مناسبت جشن 2500 ساله شاهنشاهی اختصاص داده بود که «یک سوی سکه سمبل این جشن‌ها و روی دیگر سکه علامت صهیونیسم حک شده اختصاص داده و سکه‌ها را ضرب کرده است.»[20]

 

عضویت در لژ فراماسونری

القانیان از اعضاى جمعیت فراماسونرى بود.[21] وی در لژ پهلوی عضویت داشت. لژ پهلوی یا همایونی متشکل از اعضای برجسته حکومتی بود. این لژ در اوایل دهه سی احیا شد و در سقوط دولت دکتر محمد مصدق نیز نقش داشت.[22] اسماعیل رائین (نویسنده کتاب اسناد فراماسونری در ایران که خودش منبع ساواک و از جمله شخصیت‌های مرموز دوره پهلوی است) همچنین نام حبیب‌الله القانیان را در فهرست بنیانگذاران لژ ابن‌سینا آورده است. این لژ در حوالی سال 1341 تأسیس شد. نکته جالب درباره این لژ، شرکت نمایندگان رژیم صهیونیستی و یهودیان در برخی جلسات آن بود.[23]

ساواک در گزارشی به تاریخ 14 اسفند 1347 با اشاره به انتشار جلد سوم کتاب اسماعیل رائین با عنوان اسناد فراماسونری در ایران، عنوان کرد که نام حبیب‌الله القانیان به عنوان یکی از اعضای لژ فراماسونری در این کتاب آمده است. ساواک نوشت: «دو روز قبل جلد سوم کتاب فراموشخانه یا تاریخ فراماسونرى در ایران که وسیله اسماعیل رائین مدیر خبرگزارى آسوشیتدپرس در ایران ترجمه و در کشور ایتالیا به زبان فارسى چاپ شده است، منتشر شد. قیمت این کتاب 500 ریال بود. صفحات آن به وسیله کاغذ قرمز صفحه‌بندى شده است. در این کتاب اسامى افراد ایرانى که جزء باند فراماسونرى انگلیسى هستند به شرح زیر است: 1ـ دکتر سیدحسن امامى امام جمعه تهران 2ـ مهندس جعفر شریف‌ امامى رئیس مجلس سنا 3ـ منوچهر پرتو وزیر دادگسترى 4ـ مهندس[منصور] روحانى وزیر آب و برق 5ـ دکتر هوشنگ نهاوندى رئیس دانشگاه پهلوى 6ـ دکتر منوچهر تسلیمى معاون وزارت اطلاعات 7ـ دکتر باقر عاملى وزیر اسبق دادگسترى 8ـ دکتر امیرحسین شیخ‌نیا مستشار دادگاه‌هاى استان مرکز 9ـ دکتر محمد مصدق (از ایشان فقط نام برده‌ و عکس مشارالیه چاپ نشده) 10ـ دکتر احمد متین دفترى سناتور 11ـ القانیان 12ـ ثابت پاسال 13ـ جمشید اردلان مدیر کل ادارى دادگسترى 14ـ حافظى معاون دادسراى تهران. ضمناً اسامى تعداد[ى] دیگر از افراد ایرانى برده شده و عکس آن‌ها در حال پوشیدن لباس و نصب نشان فراماسونرى چاپ شده است. به‌طورى‌که شایع است اقدام به جمع‌آورى این کتاب‌ها از طرف دولت شده و اسماعیل رائین نیز توقیف گردیده است. تعداد کتاب‌هایى که جمع‌آورى شده است 200 جلد است، بقیه را مردم خریدارى کرده‌اند. مترجم کتاب ادعا نموده اصل کلیه مدارکى که چاپ کرده موجود است و حاضر است در اختیار هر کسى که بخواهد بگذارد.»[24]

 

ارتباط با رژیم صهیونیستی

حبیب‌الله القانیان، رابطه نزدیکی با رژیم صهیونیستی داشت به‌طورى‌که هر سال مبلغ معینی را به عنوان کمک مالی به رژیم صهیونیستی ارسال می‌کرد. ساواک در گزارشی به تاریخ 14 فروردین 1353 با قید «خیلی محرمانه» و با موضوع «دعوت مگبیت از کلیمیان سرشناس جهت بازدید از اسرائیل» نوشت: «در بازدید اخیری که هیئت اعزامی مگبیت (قسمت کمک به دولت و ارتش اسرائیل) از نقاط اشغالی جنگ اخیر اسرائیل با اعراب و سرحدات گولان[جولان در جنوب غربی سوریه] و شهرهای اسرائیل نموده بودند، در جلسه آشنایی که با حضور کاتزیر[کاتصیر] رئیس‌جمهور و سپیر وزیر دارایی و موشه دایان وزیر دفاع و آبا اِبان[25] وزیر امورخارجه اسرائیل برگزار گردیده بود، آقای حبیب‌الله القانیان رئیس انجمن کلیمیان و ابراهیم راد صاحب کارخانه کارتن‌سازی، در حضور نامبردگان قول داده‌اند که پس از بازگشت به ایران سعی و اهتمام ورزند که نسبت به گذشته مبالغ قابل ملاحظه‌ای از کلیمیان ایرانی جهت کمک به اسرائیل جمع‌آوری نموده و با تبلیغات وسیع و دامنه‌دار یهودیان ایرانی را وادار به مهاجرت به اسرائیل بنمایند.

نظریه سه‌شنبه: آقای حبیب‌الله القانیان سرمایه‌دار و بازرگان معروف کلیمی که از نعم و مزایای این کشور بیش از هر فرد ایرانی استفاده برده و می‌برد، کشور اسرائیل را سرزمین اصلی خود دانسته و کلیمیان ایرانی را تشویق می‌نماید که در اسرائیل سرمایه‌گذاری نموده و از این رهگذر در جهت پیشرفت بنیه اقتصادی اسرائیل کمک می‌نماید، و اصولاً سرزمینی که به دنیا آمده و بزرگ شده و استفاده سرشار می‌برد، برایش اهمیتی ندارد و همیشه خود را وابسته به اسرائیل می‌داند.»[26]

در جریان جنگ اعراب و اسرائیل نیز القانیان کمک‌های مادی برای رژیم صهیونیستی جمع‌آوری و ارسال کرد. در این باره در بخشی از سندی به تاریخ 3 تیر 1346 آمده است: «به دنبال اعلام شکست اعراب در جنگ اخیر، یهودیان ایرانی که در ابتدای امر دچار وحشت و اضطراب بودند از حالت ترس خارج و جشن‌ها و مجالس دعا به طور آزاد در کنیساهای خود برگزار و حتی در پاره‌ای موارد ضمن بحث از گفتن متلک به مسلمان‌ها امتناع نمی‌ورزیدند. بر اساس مشهودات از طرف مردم گفته می‌شود: یهودیان در جمع‌آوری اعانه و برگزاری مجالس دعا آزادی عمل دارند و حبیب‌الله القانیان مبلغ سه میلیون تومان پول داده و جمع‌آوری اعانه کماکان ادامه دارد و حبیب‌الله ثابت [پاسال] نیز مبالغ زیادی به جراید ایران داده که اخبار جنگ را به نفع اسرائیل تنظیم کنند.»[27]

حمایت‌های القانیان از صهیونیسم در خارج از دایره سیاسی نیز جریان داشت. مثلاً در جریان یکی از مهم‌ترین تقابل‌های دو تیم فوتبال‌ ایران و اسرائیل در رقابت‌های آسیایی در 29 اردیبهشت 1347، القانیان در راستای حمایت از اسرائیل، ده هزار بلیط این مسابقه را تهیه کرد تا به ‌طور رایگان در اختیار یهودیان قرار دهد. در گزارش «خیلی محرمانه» به تاریخ 28 / 2 / 1347 در این‌باره آمده است: «برابر اطلاع، آقای حبیب‌الله القانیان قبلاً ده هزار بلیط مسابقات جام آسیایی را خریداری و بین یهودیان تقسیم نموده است.» همین گزارش از احتمال بروز درگیری در جریان این مسابقه خبر داد و نوشت: «... در صورت بروز عکس‌العمل از طرف کلیمیان، به احتمال قوی ممکن است تضادی بین ایرانیان و اقلیت یهودی به ‌وقوع بپیوندد.»[28]

القانیان ملاقات‌هایی با افرائیم کاتزیر[کاتصیر] رئیس جمهور، پینهاس ساپیر وزیر دارایی، موشه دایان وزیر دفاع و ابا ابن وزیر خارجه رژیم صهیونیستی داشته است و تصاویر برخی از این دیدارها نیز وجود دارد.

یکی دیگر از خدمات القانیان به رژیم صهیونیستی، اهدای یک ساختمان به آژانس یهود برای انجام کارهای جاسوسی بوده است. در سندی در این باره آمده است: «به قرار اطلاع، یکی از کارکنان ایرانی آژانس یهود اظهار نموده است که القانیان سرمایه‌دار کلیمی منزل سابق مرحوم قوام‌السلطنه را در خیابان کاخ خریداری [کرده] و در اختیار آژانس یهود در ایران گذاشته و قرار است آژانس مزبور به آن محل نقل‌مکان کند.»[29]

روزنامه کیهان روز 19 اردیبهشت 1358 با انتشار چند سند از ارتباط القانیان و اسرائیل، در این باره نوشت: «القانیان به خاطر جلب نظر و اعتماد بیشتر مقامات دولتی اسرائیل سرمایه خود را از کشور ایران خارج ساخته و در اسرائیل زمین خریداری نمود و ترقی قیمت زمین موجب گرایش زیادتر مشارالیه به سوی اسرائیل گردیده است.» در آن سند تصریح شده است که به خاطر نفوذی که القانیان میان کلیمیان ایران داشته و تسلطی که بر بازار سرمایه ایران دارد، مقامات اسرائیلی نسبت به تحکیم ارتباط با او علاقه‌مند هستند. القانیان در سخنرانی سال 1349 خود در انجمن خیریه یهود خطاب به مستمعین گفته بود: «اسرائیل امروز به کمک فرزندان خود احتیاج دارد و ما همه موظف هستیم خود و سرزمینی را که در آن زندگی می‌کنیم، در خدمت اسرائیل نوپا به کار بگیریم...»[30]

در سند دیگری که نشانگر ارتباط حبیب‌الله القانیان با رژیم صهیونیستی و البته ساواک است و در جریان محاکمه وی در اردیبهشت 1358 نیز به این سند استناد شد آمده است:

«تاریخ گزارش: 17/ 3/ 49

منشأ: حبیب‌الله القانیان

موضوع: رئیس سازمان فرهنگی آژانس یهود در ایران

به‌طور خیلی خصوصی از آقای حبیب‌الله القانیان رئیس انجمن کلیمیان تهران اطلاع رسیده است که در نتیجه عدم رضایت از فعالیت و کارهای آقای برلیسکین (سرهنگ ارتش اسرائیل) رئیس سازمان فرهنگی آژانس یهود ایران مشغول فعالیت جهت تفسیر و تغییر مأموریت نامبرده به اسرائیل می‌باشد.

نظریه رهبر عملیات: امکان دارد خبر فوق صحت داشته باشد.»[31]

 

بازداشت، محاکمه و اعدام

حبیب‌الله القانیان در 27 بهمن 1357 به دنبال پیروزی انقلاب اسلامی و دستگیری وابستگان رژیم سابق بازداشت شد. وی مدتی در زندان بود و در 18 اردیبهشت 1358 در دادگاه انقلاب اسلامی به همراه چند تن دیگر از عمّال رژیم شاه از جمله رحیم‌علی خرم[32] محاکمه گردید.

روزنامه اطلاعات درباره دادگاه القانیان نوشت: «حبیب‌الله القانیان مردی که معروف بود می‌تواند ایران را با ثروتش بخرد در دادگاه به همکاری با صهیونیسم بین‌الملل و کمک‌های مادی کلان به اسرائیل جهت سرکوبی مبارزان و فدائیان فلسطینی متهم بود و علی‌رغم آن‌که این اتهام را به شدت رد می‌کرد اما مدارک موجود در پرونده او که پیش از این از طریق قسمت بین‌المللی سازمان اطلاعات و امنیت ایران تهیه شده بود نشان ‌دهنده این است که القانیان نه تنها به اسرائیل به‌طور مستقیم و غیرمستقیم کمک مالی می‌کرد، بلکه بر اساس مدارک موجود، از سرمایه‌داران کلیمی ایران به‌طور جدی می‌خواست که در اسرائیل سرمایه‌گذاری کنند و بدین ترتیب ثروت کشور را به اسرائیل انتقال دهند.»[33]

در کیفرخواست صادره از سوی دادسرای انقلاب، بخشی از جرائم القانیان عبارت بود از: ارتباط و جاسوسی برای اسرائیل، فساد در زمین، کمک مادی به اسرائیل و... که به استناد اسناد برجای مانده از ساواک و نیز اقاریر ضمنی القانیان، برای دادگاه محرز شده بود.[34] با وجود اسناد محکمی که درباره ارتباط القانیان با مقامات اسرائیلی و حتی تصاویر دیدار وی با مقامات این رژیم وجود داشت، دادگاه به چند سند و گزارش‌هایی از ساواک درباره ارتباط القانیان با رژیم صهیونیستی استناد کرد. سپس نماینده دادسرا در جلسه محاکمه اظهار داشت: «... این سؤال برای دادسرای انقلاب مطرح است، شما که با صهیونیسم مخالف بودید، به چه صورتی این مخالفت خود را اعلام کردید که همکیشان شما متوجه این مسئله بشوند؟ ... ما استناد به گزارش ساواک مهم‌ترین عامل امنیتی که با سازمان سیا همکاری نزدیک داشت، کرده‌ایم. ساواک در یک گزارش دیگر اعلام داشته است: بیش از یک میلیون دلار پرداخته‌اید و زمین در نزدیکی تل‌آویو خریده‌اید که قیمت آن‌ها نیز افزایش پیدا کرده است و بخش تحقیق ساواک نیز این نظریه را تأیید کرده است. در گزارش دیگری ساواک از آسمان‌خراش نیمه‌تمام شما نام برده که در تل‌آویو ساخته می‌شود و سه برابر پلاسکو بلندی دارد... درباره جلسه‌ای که القانیان به اتفاق موشه دایان، ابا ابن و چند تن دیگر از سران اسرائیل تشکیل شده بود و در آن راجع به کمک مالی القانیان به یهودیان بحث و مشاوره شده بود «سه‌شنبه» (نام مستعار یک مأمور ساواک) نظر داده است: القانیان اسرائیل را سرزمین اصلی خود دانسته و «چهارشنبه» (عضو دیگر ساواک) در گزارش خود تأیید کرده که شما علاقه‌ای به ایران نداشتید بلکه می‌خواستید به اسرائیل بروید.»[35]

نماینده دادستان ادامه داد: «این گزارش‌ها که در پرونده شما مضبوط است دلیل ارتباط شما با اسرائیل و کمک مالی‌تان به صهیونیسم اسرائیل است. موضع اسرائیل در دنیا برای همه مشخص است. آیا نمی‌دانستید ارتباط شما با اسرائیل موجب از بین رفتن حقوق مردم ستمدیده مملکت می‌شود؟ شما اقرار کردید که با وارد کردن محصولات آمریکایی عملاً پای منافع اقتصادی آمریکا و صهیونیسم اسرائیل را در اینجا باز کردید...»[36]

القانیان با اشاره به این‌که تنها چند مرتبه و آن هم برای معالجه به سرزمین‌های اشغالی مسافرت کرده، منکر ارتباطش با رژیم صهیونیستی شد. او در دادگاه گفت که مخالف شاه است و او را دیکتاتور و طاغوت خواند. وی همچنین گفت که با اسرائیل مخالف است.[37] با وجود اسناد و مدارک کافی، دادگاه به خیانت او رأی داد. القانیان علاوه بر جاسوسی و ارتباط با رژیم صهیونیستی همچنین محکوم به غارت بیت‌المال از طریق بهره‌گیری از بانک بود. وی در هنگام اعدام، به بانک بدهی داشت و در پی اعدام او، دارایی‌هایش ضبط و به نفع مستضعفین مصادره شد. حبیب‌الله القانیان در بامداد 19 اردیبهشت 1358 اعدام شد.

 

واکنش اسرائیل و آمریکا به اعدام القانیان

در پی اعدام حبیب‌الله القانیان، مقامات رژیم صهیونیستی به این موضوع واکنش نشان دادند و اعدام‌های سران و وابستگان به رژیم پهلوی را محکوم کردند. روزنامه اطلاعات در شماره روز 20 اردیبهشت 1358 در سرمقاله‌ای با عنوان «صهیونیسم به خاطر القانیان اشک می‌ریزد» نوشت: «در پی اعدام حبیب‌الله القانیان بازرگان میلیاردر یهودی که اسناد همکاری وی با دولت اسرائیل به دست آمده است، همان‌طور که انتظار می‌رفت از سوی محافل صهیونیستی جهان و منابع دیگر، واکنش‌های متعددی ابراز شده است. این یک عادت محافل صهیونیستی است که با در دست داشتن رسانه‌های گروهی متعدد در سراسر جهان به منظور تحت تأثیر قرار دادن تصمیم‌های بعدی جنجال کنند.» این گزارش افزود: «دیروز مناخیم بگین نخست‌وزیر اسرائیل تأسف خود را از اعدام این یهودی ایرانی که هر سال میلیون‌ها دلار از ارز ملت ایران را به مقاصد تجاوزکارانه آن دولت کمک می‌کرد ابراز داشت. به گزارش خبرگزاری‌ها، بگین که در پارلمان اسرائیل سخن می‌گفت از همه کشورهای جهان خواست که کوشش خود را برای جلوگیری از اعدام‌ها در ایران افزایش دهند. هدف بگین از این درخواست، نگرانی او از اعدام هم‌ردیف‌های زندانی القانیان بوده است.»[38] همین گزارش به انعکاس اخبار اعدام القانیان در رسانه‌های یهودی از جمله رادیو اسرائیل اشاره کرد و نوشت: «رادیو اسرائیل ... علاقه دولت اسرائیل را به سرنوشت دیگر یهودیان ایرانی که به جرم جاسوسی برای اسرائیل و کمک به صهیونیست و غارت مردم ایران در زندان به سر می‌برند ابراز داشته است. همین رادیو گفت که یکی از برادران حبیب‌الله القانیان در اسرائیل زندگی می‌کند.»[39]

به نقل از روزنامه کیهان، اریه دولزین رئیس آژانس یهود در تل‌آویو احساس نگرانی خود را از اعدام القانیان ابراز کرد. از نخستین روزهای انقلاب اسلامی ایران این آژانس از یهودیان ایرانی به اصرار می‌خواست که ایران را ترک کنند و پیش از آن که دیر شود به اسرائیل بروند. کیهان گزارش داد: «تحت همین اصرار، ۸ هزار یهودی غالباً ثروتمند ایران را ترک گفته‌اند.» در نیویورک نیز کنگره جهانی یهودیان از اعدام حبیب‌الله القانیان ضمن انتشار اعلامیه ابراز تأسف کرد.[40]

در ادامه گزارش روزنامه کیهان درباره واکنش منابع اسرائیلی آمده است: «مقامات صهیونیستی جهان من‌جمله مقامات کشور نژادپرست اسرائیل، علیه انقلاب ایران دست به تبلیغات وسیعی زده‌اند و با استفاده از رسانه‌های گروهی بین‌المللی که اغلب در انحصار کارتل‌های صهیونیستی می‌باشند سعی دارند که موضع ضد صهیونیستی دولت جمهوری اسلامی ایران را ضد یهودی جلوه دهند و اشک تمساح بریزند و در این رهگذر افکار عمومی جهان را علیه انقلاب ما تجهیز کنند. مبلغین این اندیشه‌ها که از سردمداران صهیونیسم بین‌المللی هستند می‌کوشند تا اعدام انقلابی حبیب‌الله القانیان را نه به عنوان عامل و جاسوس اسرائیل در ایران و کمک‌کننده به مقاصد توسعه‌طلبانه اسرائیل در کشور ما، بلکه به عنوان یک یهودی وانمود سازند. در حالی که اسنادی که در دادگاه ارائه شد و سپس در جراید ایران منتشر شد نشان می‌داد جرم القانیان چه بوده است...»[41]

جالب این‌که آمریکایی‌ها هم نسبت به اعدام القانیان واکنش نشان داده و قطعنامه‌ای در سنای آمریکا علیه ایران تصویب شد که در واکنش به آن ایران از پذیرفتن سفیر جدید آمریکا خودداری کرد. در همین راستا کاردار سفارت آمریکا به ملاقات وزیر خارجه وقت ایران یعنی ابراهیم یزدی می‌رود و نگرانی و اعتراض دولت آمریکا را به وی منتقل می‌کند. به گزارش مأمور سفارت آمریکا، یزدی «قاطعانه انکار کرد که: هیچ‌گونه رابطه‌ای بین اعدام و دین القانیان وجود نداشته است. وی ادامه داد هیچ یهودی به خاطر مذهبش آزار نشده است و هیچ‌گونه اذیت و آزاری علیه یک فرد به خاطر آن ‌که او عضو یک گروه اقلیت است انجام نخواهد شد. مع‌هذا بعضی از یهودی‌ها مانند مسلمانان زیادی در زمان رژیم گذشته جرم‌هایی مرتکب شده‌اند و آن‌ها مانند مسلمان‌ها، مسیحی‌ها و دیگران اگر شواهد تأیید شود، مجازات خواهند شد. او اضافه کرد که مطلقاً هیچ‌گونه فشاری از ناحیه دولت بر روی جامعه یهودیان در ایران وجود ندارد.»[42]

امام خمینی در واکنش به دخالت آمریکا در ماجرای اعدام القانیان، در سخنرانی خود در تاریخ 25 اردیبهشت 1358 با اشاره به ادعای پوچ مدعیان حقوق بشر دروغین، به حمایت آمریکا از جنایت‌گران اشاره کرده، فرمودند: «این‌هایی که ادعای حقوق بشر می‌کنند و برای القانیان هیاهو می‌کنند و یا برای هویدا هیاهو می‌کنند، این‌ها هستند که حقوق بشر را پایمال دارند می‌کنند.» سپس تصریح کردند که اتفاقاً اعدام افرادی مثل القانیان و هویدا، پاسداشت حقوق بشر است.[43]

آمریکایی‌ها درصدد بودند تا با سیاه‌نمایی، جامعه کلیمیان را نسبت به جمهوری اسلامی بدبین کنند. آن‌ها این باور دروغ را ترویج می‌دادند که در ایران نسبت به یهودیان سختگیری می‌شود. اما دیدار نمایندگان جامعه کلیمیان ایران با امام خمینی در 24 اردیبهشت 1358 یعنی تنها 5 روز بعد از اعدام القانیان، نقشه آمریکایی‌ها را نقش بر آب کرد.

روزنامه اطلاعات خبر این دیدار را در شماره سه‌شنبه 25 اردیبهشت 58 پوشش داد و نوشت: «بعد از ظهر دیروز نمایندگان جامعه کلیمی ایران به حضور امام رسیدند و بار دیگر همبستگی خود را با امام و انقلاب اسلامی ایران اعلام داشتند.» در این دیدار، نماینده جامعه کلیمیان ایران گفت: «جامعه یهودی ایران با رأی مثبت و فعّال خود به جمهوری اسلامی عملاً ثابت کرد که به تبلیغات دشمنان انقلاب وقعی نمی‌گذارد و خود را موظف به پاسداری از انقلاب اسلامی ایران می‌داند. ولی در میان تبلیغات دیوانه‌وار بلندگوهای استعمار متأسفانه گروهی اشخاص غیر مسئول و بی‌خبر با انجام بعضی تحریکات که به وسیله عناصر ضد انقلابی دامن زده می‌شود و در بسیاری موارد موذیانه علیه یهودیان ایران سازمان داده شده است عملاً به ضد انقلاب کمک می‌کنند و آب به آسیاب دشمن می‌ریزند. اینک از آن رهبر عالی‌قدر تمنا داریم در جهت رفع این سوء تفاهمات که خدای ناکرده ممکن است موجب فتور در دوستی و صمیمیت بین یک اقلیت مذهبی و اکثریت مسلمان کشور ما گردد با ارشاد و رهبری خود ما را یاری دهند.»[44] در این دیدار امام خمینی نیز بر نقش کلیمیان ایران در کشور تصریح کرده و تأکید کردند: «حساب جامعه یهود ایران غیر از صهیونیست است.»[45]

 

 

پی‌نوشت‌ها:


[1]. عودلاجان از محله‌های قدیمی شهر تهران است که ساکنین آن در قدیم بیشتر یهودی بودند و از غرب به خیابان ناصرخسرو، از شرق به خیابان ری، از شمال به خیابان امیر کبیر و از جنوب به خیابان ۱۵ خرداد محدود است و سه محله اصلی امامزاده یحیی، پامنار و ناصرخسرو را در بر می‌گیرد.

[2]. برادران القانیان همگی فعالیت اقتصادی داشتند و در پیوند با یکدیگر تشکیلات بسیار عظیمی را اداره می‌کردند. هر هفت برادر از اعضای لژ فراماسونری بودند و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، به جز حبیب‌الله، همگی از کشور خارج شدند. یکی از اعضای خانواده القانیان، سرگذشت برادران القانیان را اینطور روایت کرده است: «جان القانیان که همیشه در نیویورک زندگی کرد و در همان شهر درگذشت. داود القانیان (پدر شرلی) در تهران زندگی می‌کرد و بعد از انقلاب به لندن نقل مکان کرد و در همین شهر درگذشت. نورالله القانیان که همیشه در نیویورک زندگی کرد و همانجا درگذشت. حبیب‌الله القانیان که در ایران زندگی می‌کرد و کمی بعد از انقلاب اعدام شد. نجات‌الله القانیان که در تهران زندگی می‌کرد و بعد از انقلاب به لس‌آنجلس نقل مکان کرد و در همانجا درگذشت. صیون القانیان که در تهران زندگی می‌کرد و بعد از انقلاب به لس‌آنجلس نقل مکان کرد. عطاالله القانیان که در تهران زندگی می‌کرد و بعد از انقلاب به لس‌آنجلس نقل مکان کرد...» بنگرید به مقاله: حبیب‌الله القانیان، منتشر شده در سایت پژوهشکده تاریخ معاصر، تاریخ انتشار: 1 اسفند 1395.

[3]. همان.

[4]. معرفتی، شادی، مروری بر زندگی و سرنوشت حبیب‌الله القانیان، منتشر شده در سایت مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، تاریخ انتشار: 17 اردیبهشت 1400.

[5]. صهیونیستی به نام حبیب‌الله القانیان، منتشر شده در سایت مرکز بررسی اسناد تاریخی.

[7]. صهیونیستی به نام حبیب‌الله القانیان، منتشر شده در سایت مرکز بررسی اسناد تاریخی.

[8]. شایع بود که القانیان یکبار به مکه سفر کرده است. از این رو برخی به او لقب «حاجی» داده بودند. البته خود القانیان در جریان دفاعیاتش در دادگاه در این باره گفته بود: چون فردی مذهبی بوده، اطرافیان وی را «حاجی» صدا می‌زدند. (منبع: روزنامه کیهان، 19 اردیبهشت 1358، شماره 10702، ص 8)

[9]. سند مندرج در انتهای همین مقاله.

[10]. هژبر یزدانی یکی از سرمایه‌داران بهایی عصر پهلوی است که از گله‌داری در سنگسر، با حمایت بهائیان و دربار پهلوى به ثروتى مثال‌زدنى و بى‌مانند رسید. او با شمس پهلوی ارتباط خوبی داشت و از حمایت او برخوردار بود. گفته می‌شود عبدالکریم ایادی و نعمت‌الله نصیری نیز از حامیان وی بودند. یزدانی در جشن‌های دربار هدایای گران‌قیمت و نفیس برای شاه و فرح می‌فرستاد. او در راستای نزدیک شدن به شاه، جشن‌های مجللی برای شاه می‌گرفت. این فرد با اخذ وام‌های کلان و دور زدن قانون توانسته بود ثروت اندوزی کند. یزدانی با پیروزی انقلاب اسلامی به خارج از ایران گریخت و تا سال 1389 در کاستاریکا زندگی کرد. برای اطلاع درباره زندگی و عملکرد هژبر یزدانی مراجعه کنید به: رجال عصر پهلوی - هژبر یزدانی به روایت اسناد ساواک، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1384، همچنین بنگرید به: هُژَبر یزدانی مولود نظام فاسد سیاسی و اقتصادی؛ نگاهی به بهائی معروف، هژبر یزدانی به روایت اسناد ساواک؛ نفوذ بهائیت در رژیم پهلوی، سایت مرکز بررسی اسناد تاریخی.

[11] . ساختمان‌های بلند تهران و تاریخچه آن، منتشر شده در سایت مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی.

[12]. اتفاقات تاریخی به روایت اسناد ساواک، کتاب دوم، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1394، ص 215.

[13]. پایگاه‌های انقلاب اسلامی - مسجد ارک تهران به روایت اسناد ساواک، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1390، ص 17.

[14]. روزنامه اطلاعات، 5 مرداد 1354، شماره 14799.

[15]. همان.

[16]. ربی مئیر عزری (Rabi Meir Ezri) در 11 اسفند 1300 در اصفهان به دنیا آمد. وی در جوانی در حالی‌ که پدرش نیز به کار فرستادن یهودیان ایرانی و لهستانی به اسرائیل مشغول بود، به جنبش خلوتص روی آورد. خلوتص جنبش پیشاهنگی جوانان یهودی بود که در زمینه تعمیق فرهنگ یهودی، آموزش زبان عبری و مهاجرت به اسرائیل فعالیت می‌کرد. وی همچنین با شلمو هیلل ـ نماینده آژانس یهود ـ کمیته مهاجرت را راه می‌اندازند. مئیر در سال 1326 دبیری این جنبش در ایران را بر عهده دارد. در این زمان یهودیان ایرانی، عراقی، افغانی و لهستانی از ایران با کمک انجمن‌های یهودی ایران از جمله خلوتص به اسرائیل فرستاده می‌شوند. او سپس به فلسطین اشغالی رفت و به عنوان تبعه اسرائیل در وزارت امورخارجه رژیم صهیونیستی مشغول به کار شد و در سال 1958 به عنوان سفیر به ایران فرستاده ‌شد. مئیر به دلیل آشنایی با فرهنگ و جامعه ایرانی به سرعت در پست جدید موفقیت‌هایی به دست ‌آورد به ویژه آن که دوستان قدیمی او این روزها همه در مناصب کشوری و لشگری پست‌های مهمی را بر عهده گرفته‌ بودند. مئیر عزری چند سال در سفارت اسرائیل در تهران به عنوان نماینده سیاسی، دبیر و سفیر فعالیت داشت و در عین حال بسیاری از گروه‌ها و مؤسسات یهودی تحت نظر و نفوذ او بودند. او در خاطرات خود به نام «کیست از شما از تمامی قوم او» به بیان جزئیات فعالیت‌های به اصطلاح دیپلماتیک رژیم صهیونیستی در ایران و روابط با شاه و دربار پرداخته است. ارتباط او با برخی از رجال درجه اول رژیم شاه در اسناد ساواک به چشم می‌خورد. این ارتباط علاوه بر داخل کشور، با دعوت آنها به اسرائیل در طول مأموریت عزری ادامه داشت. همچنین بنگرید به: گزارشی از روابط پهلوی و دربار با رژیم صهیونیستی از زبان مئیر عزری، سایت مرکز بررسی اسناد تاریخی.

[17]. معرفتی، شادی، همان.

[18]. در رابطه با لابی‌گری‌های القانیان می‌توان به یک نمونه اشاره کرد که در اسناد نیز ردی از آن دیده می‌شود. براساس اسناد: «شخصی به نام دکتر عزیز نبوی و شخص دیگری به نام آقای بهار که هر دو بهائی و از شرکای امیرعباس هویدا هستند شرکتی دارند به نام شرکت هم‌راز و کارشان درست کردن دفاتر بازرگانان و شرکت‌ها است، ولی این دو نفر از طرفی دلال هویدا و از طرف دیگر واسطه تجار می‌باشد و قرار است سیصد فقره پرونده درجه یک مثل القانیان و ثابت [پاسال] و نمازی را به دلالی این دو نفر و یداللّه شهبازی حل کند. پرونده حبیب‌الله ثابت را با گرفتن 700 هزار تومان رشوه و به کمک همین آقای بهار که سال‌ها در شرکت زمزم و دستگاه‌های وابسته به ثابت کار می‌کرده آن را حل و فسق کردند.» (کابینه حسنعلی منصور به روایت اسناد ساواک، جلد اول، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1384، ص 129)

[19]. پایگاه‌های انقلاب اسلامی - مسجد ارک تهران به روایت اسناد ساواک، همان، ص 20.

[20]. روزنامه اطلاعات، 19 اردیبهشت 1358، شماره 15849، ص 2.

[21]. رائین، اسماعیل، اسناد فراماسونری در ایران، جلد 1، تهران: مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، 1380، ص 317.

[22]. همان، ص 315.

[23]. همان، جلد 2، ص 179.

[24] . استعمار، فراماسونری و رقابت بین استعمارگران، سایت مرکز بررسی اسناد تاریخی و بدون شرح به روایت اسناد ساواک - کتاب اول، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1387، ص 183.

[25]. دیپلمات و سیاست‌مدار اسرائیلی که در سمت‌هایی چون وزارت امور خارجه، وزارت آموزش و فرهنگ و مقام معاونت نخست‌وزیر اسرائیل را به دست آورد. وی همچنین به مدت ۱۰ سال، سفیر رژیم صهیونیستی در ایالات متحده آمریکا و سفیر دائمی اسرائیل در سازمان ملل متحد بود.

[26]. سند مندرج در انتهای همین مقاله.

[28]. سند مندرج در انتهای همین مقاله.

[29]. پایگاه دسیسه‌های اسرائیلی در تهران، منتشر شده در سایت مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، 25 بهمن 1399.

[30]. روزنامه کیهان، 19 اردیبهشت 1358، شماره 10702، ص 2.

[31]. سند مندرج در انتهای این مقاله.

[32]. برای آشنایی با رحیم‌علی خرم به مقاله مندرج در این سایت با عنوان: مروری بر زندگی و فسادهای رحیم‌علی خرم» مراجعه کنید.

[33]. روزنامه اطلاعات، 19 اردیبهشت 1358، شماره 15849، ص 2.

[34]. همان.

[35]. روزنامه کیهان، 19 اردیبهشت 1358، شماره 10702، ص 8.

[36]. روزنامه بامداد، 20 اردیبهشت 1358، شماره 4، ص 2.

[37]. همان.

[38]. روزنامه اطلاعات، 20 اردیبهشت 1358، شماره 15850، ص 1.

[39]. همان.

[40]. همان.

[41]. همان، ص 8.

[42]. اسناد لانه جاسوسی، جلد 4، مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، 1386، ص 265.

[43]. صحیفه امام خمینی (نسخه الکترونیکی)، جلد 7، ص 309-308.

[44]. روزنامه اطلاعات، 25 اردیبهشت 1358، شماره 15854، ص 11.

[45]. همان.



احداث آسمان خراش‌های القانیان در ایران و اسرائیل


پول‌هایی که القانیان از ایران خارج کرد


حرکت ضداسرائیلی مردم در بازی فوتبال ایران و اسرائیل


خرید بلیط بازی ایران و اسرائیل توسط القانیان


سندی از ارتباط القانیان با اسرائیل


سندی از ارتباط القانیان با اسرائیل


عضویت القانیان در فراماسونری


اسرار جاسوسی القانیان برای اسرائیل در روزنامه اطلاعات


انتشار اسنادی از ارتباط القانیان با اسرائیل در روزنامه کیهان 19 اردیبهشت 58


بازداشت القانیان به جرم گرانفروشی در سال 54


بازداشت القانیان در سال 54


تیتر روزنامه اطلاعات درباره اعدام القانیان و دیگر دست نشاندگان رژیم شاه


دیدار نمایندگان جامعه کلیمی با امام بعد از اعدام القانیان


روزنامه اطلاعات 20 اردیبهشت 58


روزنامه بامداد 20 اردیبهشت 58


روزنامه کیهان 20 اردیبهشت 1358


گزارش روزنامه بامداد از دادگاه القانیان


گزارش کیهان از دادگاه القانیان


واکنش اسرائیل به اعدام القانیان


القانیان در حال تعظیم به فرح پهلوی


القانیان در کنار محمدرضا پهلوی


القانیان در یکی از مراسمات مذهبی کلیمیان


حبیب القانیان و برادرانش و عده‌ای از کلیمیان


حبیب القانیان و مادر و برادرانش


حبیب القانیان و موشه دایان وزیر امور خارجه اسرائیل در سال‌های 1977-1979


حبیب‌الله القانیان نفر وسط و برادرانش


خانواده القانیان. از چپ به راست نجات‌الله، عطاءالله، صیون، حبیب، داود، جان و نصرالله. تاریخ عکس احتمالاً 1330 خورشیدی


محمدرضا پهلوی و منوچهر اقبال در حال بازدید از یکی از شرکت‌های القانیان


موشه دایان در مراسم میهمانی القانیان


هویدا نخست وزیر در حال بازدید از شرکت جنرال استیل است و حبیب‌الله القانیان توضیح می‌دهد


 

تعداد مشاهده: 13703


مطالب مرتبط

تقویم تاریخ

کانال‌های اطلاع‌رسانی در پیام‌رسان‌ها

       
@historydocuments
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است.